حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

پرسشنامه نگرش مردم نسبت به سالمندان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

نگرش مردم نسبت به سالمندان

بسمه تعالی

 

با سلام و احترام . پرسشنامه ای که در اختیار شماست در باره نگرش مردم نسبت به سالمندان است. لطفا نظر خود را در باره هر یک از عبارات زیر به صورت موافق و مخالف با  قرار دادن علامت در ستون مربوطه مشخص بفرمایید. از همکاری تان بسیار سپاسگزاریم. صفیه پاکروان فر و همکاران

سن :                          جنسیت:  مرد            زن                             

میزان تحصیلات: ابتدایی و کمتر                   راهنمایی / دبیرستان  

  دانشگاهی

شغل:  خانه دار                 آزاد                   کارگر                    کارمند

 محصل                    بیکار

آیا در خانه خود  شما یک فرد سالمند (بالای 63 سال) زندگی می کند؟

 بلی               خیر

 اگر بلی نسبت:

 

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان  باید در اقامتگاه های خاص زندگی کنند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان باید با جوانان در یک مجتمع زندگی کنند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان با یکدیگر متفاوت هستند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان متفاوت از یکدیگر نیستند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان ناتوان از تغییر هستند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان قادر به تطبیق جدید هستند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان هنگامی که بازنشسته می شوند دست از کار می کشند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان ترجیح می دهند تا زمانی که توانایی دارند کار کنند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان خانه های کهنه دارند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان خانه های تمیز و جالب دارند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

عقل با افزایش سن زیاد  نمی شود.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان با  زیاد شدن سن  عاقل تر می شوند

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان اثر زیادی در جامعه می گذراند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان باید در جامعه قدرت زیادی داشته باشند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان  باعث ایجاد احساس بیماری در سایرین می شود.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

بودن با سالمندان  باعث احساس آرامش می شود.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان با داستان هایشان دیگران را خسته می کنند

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

هنگامی که سالمندان در باره  گذشته خود صحبت می کنند، خوب است.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان همیشه با دقت به کار دیگران توجه می کنند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان فقط به کار خودشان توجه دارند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان اشتباهات ناراحت کننده ای دارند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

اشتباهات سالمندان مشابه اشتباهات جوانان است.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان اثر منفی روی همسایه ها  دارند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

رابطه همسایه ها  (ساکن یک مجتمع مسکونی) با سالمندان خوب است.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان خیلی شبیه هم هستند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان متفاوت از یکدیگر هستند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان نامرتب هستند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان تمیز و مرتب هستند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان زودرنج ، بدخلق و نامرتب هستند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان خوش روی ، بشاش و خوش خلق هستند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان از جوانان می نالند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان به ندرت از جوانان می نالند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان بیش از دیگران نیازمند محبت هستند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان  از نظر  نیاز به محبت با دیگران تفاوتی ندارند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

 



خرید و دانلود  پرسشنامه نگرش مردم نسبت به سالمندان


مقاله درمورد... نسبت وصیت و ارث در فقه اسلامی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

 نسبت وصیت و ارث در فقه اسلامی

ارث در میان غربیها تابع وصیت و داخل در باب وصیت است، در صورتی که می دانیم ارث در اسلام غیر از وصیت است. وصیت حق مالک است و ارث حکم فرضی الهی خارج از اختیار مورث. در غرب یک شخص می تواند تمام دارایی خود را به شخص دلخواه خود حتی به سگ خود یا گربه عزیز خود به عنوان ارث منتقل کند، اما در اسلام اینچنین آزادی وجود ندارد و ثروت خواه ناخواه به نسبتهای معین میان فرزندان و پدر و مادر و همسر، تقسیم و تجزیه می شود. از قانون ارث تنها یک عده از بستگان آنهم روى حساب معینى بهره مند مى شوند در حالى که شاید عده دیگرى از فامیل، و احیانا بعضى از دوستان و آشنایان نزدیک، نیاز مبرمى به کمکهاى مالى داشته باشند.و نیز در مورد بعضى از وارثان گاه مبلغ ارث پاسخگوى نیاز آنها نیست، جامعیت قوانین اسلام اجازه نمى دهد که این خلاها پر نشود، به همین جهت در کنار قانون ارث قانون وصیت را قرار داده و به مسلمانان اجازه مى دهد نسبت به یک سوم از اموال خود (براى بعد از مرگ) خویش تصمیم بگیرند.

 

از اینها گذشته گاه انسان مایل است کارهاى خیرى انجام دهد اما در زمان حیاتش به خاطر نیازهاى مالى خودش موفق به این امر نیست، منطق عقل ایجاب مى کند که او از اموالى که زحمت تحصیل آن را کشیده براى انجام این کارهاى خیر لا اقل براى بعد از مرگش محروم نماند.مجموع این امور موجب شده است که قانون وصیت در اسلام تشریع گردد و آن را با جمله حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِینَ تاکید فرموده است.خداوند در قرآن می فرماید:«کُتِبَ عَلَیْکُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّةُ لِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِینَ (بقره،180) :بر شما نوشته شده، هنگامى که یکى از شما را مرگ فرا رسد اگر چیز خوبى از خود بجاى گذارده، وصیت براى پدر و مادر و نزدیکان بطور شایسته کند، این حقى است بر پرهیزکاران.در این آیه به جاى کلمه" مال" کلمه" خیر" گفته شده است فرموده اگر" چیز خوبى" از خود به یادگار گذارده وصیت کند.

این تعبیر نشان مى دهد که اسلام ثروت و سرمایه اى را که از طریق مشروع به دست آمده باشد و در مسیر سود و منفعت اجتماع به کار گرفته شود خیر و برکت مى داند و بر افکار نادرست آنها که ذات ثروت را چیز بدى مى دانند خط بطلان مى کشد و از زاهد نمایان منحرفى که روح اسلام را درک نکرده و زهد را با فقر مساوى مى دانند و افکارشان سبب رکود جامعه اسلامى و پیشرفت استثمارگران مى شود بیزار است.ضمنا این تعبیر اشاره لطیفى به مشروع بودن ثروت است، زیرا اموال نامشروعى که انسان از خود به یادگار مى گذارد خیر نیست بلکه شر و نکبت است.

از بعضى از روایات نیز استفاده مى شود که از تعبیر" خیر" چنین به دست مى آید که اموال قابل ملاحظه اى باشد، و الا اموال مختصر احتیاج به وصیت ندارد، همان بهتر که ورثه آن را طبق قانون ارث در میان خود تقسیم کنند، و به تعبیر دیگر مال مختصر چیزى نیست که انسان بخواهد ثلث آن را به عنوان وصیت جدا کنند « تفسیر نور الثقلین جلد 1 صفحه 159».مقید ساختن وصیت در آیه فوق با قید" بالمعروف" اشاره به این است که وصیت باید از هر جهت عقل پسند باشد، زیرا" معروف" به معنى شناخته شده براى عقل و خرد است.

خداوند در سوره نساء آیات 11 تا 12 می فرماید:«یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ فَإِنْ کُنَّ نِساءً فَوْقَ اثْنَتَیْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثا ما تَرَکَ وَ إِنْ کانَتْ واحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَ لِأَبَوَیْهِ لِکُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَکَ إِنْ کانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلَدٌ وَ وَرِثَهُ أَبَواهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِنْ کانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصِی بِها أَوْ دَیْنٍ آباؤُکُمْ وَ أَبْناؤُکُمْ لا تَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَکُمْ نَفْعاً فَرِیضَةً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیماً حَکِیماً (نساء،11) وَ لَکُمْ نِصْفُ ما تَرَکَ أَزْواجُکُمْ إِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ کانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَکُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَکْنَ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصِینَ بِها أَوْ دَیْنٍ وَ لَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَکْتُمْ إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ وَلَدٌ فَإِنْ کانَ لَکُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَکْتُمْ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّةٍ تُوصُونَ بِها أَوْ دَیْنٍ وَ إِنْ کانَ رَجُلٌ یُورَثُ کَلالَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَ لَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِکُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ فَإِنْ کانُوا أَکْثَرَ مِنْ ذلِکَ فَهُمْ شُرَکاءُ فِی الثُّلُثِ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصى بِها أَوْ دَیْنٍ غَیْرَ مُضَارٍّ وَصِیَّةً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَلِیمٌ (نساء،12): خداوند به شما در باره فرزندانتان سفارش میکند که (از میراث) براى پسر به اندازه سهم دو دختر باشد و اگر فرزندان شما (دو دختر و) بیش از دو دختر بوده باشد دو سوم میراث از آن آنها است و اگر یکى بوده باشد نیمى (از میراث) از آن او است، و براى پدر و مادر او (کسى که از دنیا رفته) هر کدام یک ششم میراث است اگر فرزندى داشته باشد و اگر فرزندى نداشته باشد و (تنها) پدر و مادر از او ارث برند براى مادر او یک سوم است و اگر او برادرانى داشته باشد.مادرش یک ششم میبرد (و پنج ششم باقیمانده براى



خرید و دانلود مقاله درمورد... نسبت وصیت و ارث در فقه اسلامی


تحقیق درباره. امامت علم نسبت به عمل

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

امامت علم نسبت به عمل آنکه دیده دل او بیناست و عمل وی از روی بصیرت است، مرحله آغازین عمل او "علم" می‏باشد؛ علم به این که عمل وی به سود اوست یا به زیان او. اگر به سود او بود بدان اقدام نموده یا آن را ادامه می‏دهد و چنانچه به زیان وی بود آن را انجام نداده یا متوقف می‏کند: "فالناظر بالقلب، العامل بالبصر، یکون مبتدا عمله ان یعلم أعمله علیه أم له، فان کان له مضی فیه، و ان کان علیه وقف عنه"1 براین اساس، آنکه بدون علم دست به کاری می‏زند مانند کسی است که بیراهه یا کژراهه را طی می‏کند که دوری وی از راه راست، جز بر دور شدن او از هدفش نخواهد افزود؛ و در مقابل، آنکه عالمانه به انجام کاری می‏پردازد نظیر شخصی است که صراط مستقیم را می‏پیماید: "فان العامل بغیر علم کالسائر علی غیر طریق فلایزیده بعده عن الطریق الواضح الاّ بعدا من حاجته، والعامل بالعلم کالسائر علی الطریق الواضح"2 عالمی که در مرحله عمل، از راهنمایی علم خود مدد نگیرد و به غیر علم خویش عمل نماید، مانند جاهل سرگردانی است که از بیماری جهل خود بهبود نمی‏یابد زیرا بین شخصی که به دستور راهبر خویش ترتیب اثر نمی‏دهد و بین کسی که فاقد راهنماست، از نظر نتیجه، تفاوتی متصوّر نیست؛ گمراهی اولی، سلب هدایت به انتفاء محمول است و ضلالت دومی سالبه به انتفاء موضوع: "ان العالم العامل بغیر علمه کالجاهل الحائر الذی لایستفیق من جهله"3 توصیف علم به "نور" که در برخی از سخنان حضرت امیرالمؤمنین (علیه افضل صلوات المصلین) آمده است، تعبیر لطیف و دقیقی از امامت علم نسبت به عمل می‏باشد. ویژگی نور آن است که به ذات خود روشن است و علاوه بر آن، روشنگر غیر خویش می‏باشد و هر چیز دیگر در شعاع آن دیده می‏شود. بدین سان، "عالم" آن انسانِ بهره‏مند از نور است که در پرتو آن، هم راه خود را از بیراهه تشخیص می‏دهد و به روشنی طی می‏کند

* امام علی(ع): "مَوَدَّةُ الجُهّالِ مُتَغَیِّرَةُ الاَحْوالِ وَ شَیکةُ الاِنْتِقالِ" (غرر الحکم، ج2، ص764، ح122) دوستی با نادان، هر آن و ساعتی به یک رنگ است و از بین رفتنش نزدیک است. و هم راه دیگران را از کجراهه تمیز داده در برابر آنها روشن می‏سازد، و جامعه نسبت به او چونان مأموم نسبت به امام خویش است که از نور علم وی استمداد می‏نماید: "لکلّ مأمومٍ اماما یقتدی به و یستضی‏ء بنور علمه"4 و به همین دلیل است که حضرت امیر(ع) کسی را برای تصدّی امر ولایت مسلمین و زعامت امّت اسلامی شایسته می‏داند که آگاهترین مردم به احکام و حکم الهی بوده و از قوی‏ترین نورافکن در راهنوردی و رهبری برخوردار باشد: "ان أحق الناس بهذا الامر أقواهم علیه و أعلمهم بأمر اللّه فیه"5 معیار یک جامعه پیشرو و متمدن آن است که در پیشاپیش خود از چنین پیشوایی برخوردار و در پس او از چنان پیروانی بهره‏مند باشد و ملاک یک جمعیت ایستا و جاهلی آن است که در آن به جای آنکه عالم قدر بیند و در صدر نشیند، لگام بر دهان، شاهد اکرام جاهلان باشد؛ دانا به خاطر اظهار علم خویش مسبوب و مردم از نور علم او محجوب و نادان به جهل خویش محبوب گردد: "عالمها ملجم و جاهلها مکرم"6 حضرت علی(ع) مردم را سه گروه می‏داند. نخست: عالمان ربّانی که هم ارتباط آنها با ربّ العالمین قوی است و هم نسبت به تربیت دیگران اهتمام می‏ورزند یعنی نوری که آنها را احاطه کرده و آنان در صحبت یا کسوت آن قرار دارند، هم راهنمای خود آنهاست و هم راهبر دیگران. دوم: علم آموزانی که می‏کوشند در سایه تحصیل نور علم، راه نجات را شناخته و بپیمایند. سوم: پشه‏های سرگردان و درهم غلتان که به پیروی هر بانگی و با وزش هر بادی به سَمتی متمایل می‏گردند، کسانی که از فروغ علم بی‏بهره‏اند و به پایگاه مستحکم و استواری پناه نیاورده‏اند: "الناس ثلاثة: فعالم ربانی و متعلم علی سبیل نجاة و همج رعاع، أتباع کل ناعق، یمیلون مع کل ریح، لم یستضیئوا بنور العلم و لم یلجئوا الی رکن وثیق"7 پارسایان که علم را به عنوان یک حقیقت نوری شناخته‏اند، از نشانه‏های آنان آزمندی در کسب نور و دانش است: "فمن علامة أحدهم أنک‏تری له... حرصا فی علم"8 و جان آنها چندان تشنه علم است که هرگز از آن سیراب نخواهد شد: "منهومان لایشبعان: طالب علم و طالب دنیا"9 و توده‏های انسانی عموما و کارگزاران دستگاه حکومت علوی(ع) خصوصا، به امر آن حضرت، موظف به محاسبه، مذاکره و اکثار مدارسه با این گروه‏اند: "جالس العلماء تسعد"10 "جالس العلماء تزدد علما"11 "ذاکر العالم"12 "أکثر مدارسة العلماء و مناقشة الحکماء"13 تا جامعه اسلامی به یک مدرسه بزرگ و دانشگاه عظیم مبدل و از این رهگذر سعادت همگان تضمین گردد و گوهر درخشنده دانش همواره روشنی بخش صحنه سیاست اسلامی باشد.

2ـ دانش سودمند و زیانبار در برخی از نیایشهای رسول اکرم(ص) و سخنان امیرالمؤمنین(ع) تعبیر علم نافع و علم غیر نافع به چشم می‏خورد؛ نظیر: "أعوذ بک من علم لاینفع"14 پروردگارا از دانشی که سودی ندارد به تو پناه می‏برم. "لا خیر فی علم لاینفع"15 در علمی که سودمند نباشد خیری نیست. "وقفوا أسماعهم علی العلم النافع لهم"16 پارسایان گوش جان خود را به دانشی که برایشان سودمند است سپرده‏اند. "ربّ عالم قد قتله جهله و علمه معه لاینفعه"17 چه بسا عالمی که کشته جهل خویش است و علمی که با اوست برای وی سودمند نیست. معیار تشخیص علم نافع از علم غیر نافع در کلمات نورانی حضرت علی(ع) چنین بیان شده است: "العلم علمان: مطبوع و مسموع، و لاینفع المسموع إذا لم‏یکن المطبوع"18 علم مطبوع همان علم فطری به فجور و تقوی است؛ علمی که همزاد انسان است و آدمی با سرمایه این دانش به جهان قدم نهاده است و همسفر ابدی او خواهد بود لذا از آن به "علم میزبان" تعبیر می‏شود: "و نفس و ما سوّیها فألهمها فجورها و تقویها"19 علم مسموع همان علم فکری است که انسان در بدأ تولد فاقد آن است و سالیانی در حوزه یا دانشگاه از کتاب و کتیبه آن را کسب می‏کند: "والله أخرجکم من بطون أمّهاتکم لاتعلمون شیئا"20 و در هنگام رحلت از دنیا یا پیش از آن، آموخته‏های اکتسابی خود را به دست نسیان می‏سپارد: "ومنکم من یردّ الی أرذل العمر لکیلا یعلم من بعد علم شیئا"21 "ومنکم من یردّ الی أرذل العمر لکیلا یعلم بعد علم شیئا"22 لذا از آن به عنوان "علم میهمان" یاد می‏شود. طبق بیان حضرت علی(ع) علم فطری، علم نافع است و نیز هر دانش کسبی که به علم فطری بازگردد و با آن هماهنگ باشد و زمینه شکوفایی آن را فراهم کند علم نافع خواهد بود وگرنه سودی نخواهد داشت. * امام علی(ع): "صُحْبَةُ الاَحْمَقِ عَذابُ الرُّوحِ" (غرر الحکم، ج1، ص455، ح31) همنشینی با نادان روح را رنج می‏دهد. و چون علم فطری با عمل همراه بلکه عین عمل است، علم نافع دانشی خواهد بود که عین عمل باشد یا دست کم به عمل بنشیند تا انسان در پرتو آن راه کمال را ببیند و با پیمودن آن به هدف نایل گردد. و چون اثر علم آن است که امام عمل باشد، و این اثر تنها بر علم نافع مترتب است، لذا علم غیرنافع "جهل" شمرده شده است، زیرا مهمترین ثمر علم را که امامت عمل است فاقد می‏باشد: "العلم مقرون بالعمل، فمن علم عمل، و العلم یهتف بالعمل، فان أجابه و الاّ ارتحل عنه"23 یعنی علم قرین عمل است، از این رو هر کس عالم باشد به علم خود عمل کند، و علم عمل را به دنبال خود فرا می‏خواند، اگر عمل بدان پاسخ مثبت داد و فراخوان علم را اجابت نمود، می‏ماند وگرنه از صحنه جان آدمی کوچ می‏کند. و روشن است که با رحلت علم از صحیفه نفس انسانی، جهل که عدم ملکه علم است، دامنگیر آدمی خواهد بود. در مقابل، آنکه به دانش خویش عمل کند، علم به آنچه تاکنون بدان جاهل بود نیز به او اعطا و همواره بر علوم وی افزوده خواهد شد: "من عمل بما علم کفی علم ما لم یعلم"24 "من عمل بما علم رزقه الله علم ما لم یعلم أو علّمه الله"25 "من عمل بما علم ورثه الله علم ما لم یعلم"26 اکنون معلوم می‏شود که انسان چگونه می‏تواند بر دانش خویش بیافزاید یا خدای ناکرده علم خود را به جهل مبدّل سازد: "لاتجعلوا علمکم جهلاً و یقینکم شکا، اذا علمتم فاعلموا و اذا تیقنتم فأقدموا"27 علم خود را به جهل و یقین خویش را به شک تبدیل نکنید، هنگامی که عالم شدید، به علم خود عمل کنید و زمانی که یقین برایتان حاصل شد، (براساس آن) اقدام کنید. "ربّ عالم قد قتله جهله و علمه معه لاینفعه"28 علم غیر نافع، علاوه بر آنکه برای شخص عالم، سودمند نیست، به حال دیگران نیز نفعی نداشته بلکه برای جاهلان زیانبار نیز هست زیرا سبب می‏شود آنها از تعلم امتناع ورزند: "اذا ضیّع العالم علمه استنکف الجاهل ان یتعلم"29 "انما زهّد الناس فی طلب العلم کثرة ما یرون من قلة من عمل بما علم"30 یعنی تنها چیزی که مردم را نسبت به فراگیری علم بی‏رغبت کرده است، این است که بسیار می‏بینند که عالم عامل و کسی که به آنچه می‏داند عمل نماید اندک است. لذا حضرت امیر(ع) فرمود: در علم غیر نافع هیچ خیری نیست (نه برای خود عالم و نه برای دیگران): هر که را دوست می‏دارید در راه خداوند بزرگ و برای



خرید و دانلود تحقیق درباره. امامت علم نسبت به عمل


مقاله درباره.. علل کاهش علاقه ی دانشجویان نسبت به درس

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

علل کاهش علاقه ی دانشجویان نسبت به درس

انسان ، به سبب ویژگیهای بی نظیرش در میان همه موجودات ، عنوان اشرف مخلوقات را به خود اختصاص داده است. او استعداد خاص تفکر و یادگیری دارد که به او اجازه می دهد اعمال خاص انجام دهد . نتایج اعمالش را پیش بینی و ارزیابی کند .تغییر و تحولات گوناگون و سریعی را در عرصه علم و فناوری به وجود آورد. آنچنان که به قول تافلر دنیا را به دهکده ای تبدیل کند که اطلاعات را در سریع ترین زمان ممکن از قاره ای به قاره دیگر انتقال دهد .

بنابراین بر اثر پیشرفت سریع و غیر قابل انتظاری که در قلمرو دانش و فناوری طی چند قرن اخیر نصیب انسان شده است حجم اطلاعات و دانسته های بشری روز به روز به طور سر سام آوری در حال افزایش است. بر دانش آموزان و دانشجویان لازم است که هرچه سریعتر خود را با این تغییر و تحولات همگام سازند. در این راستا، بسیاری از دانش آموزان و دانشجویان کوشش زیاد می کنند . بسیار مطالعه می کنند اما به دلیل عدم توانایی در تمرکز حواس، هنگام مطالعه نمی توانند به نتیجه د لخواه دست یابند.

تمرکز در لغت یعنی تراکم ، فشردگی مجموعه، چکیده، تمرکز در اصطلاح یعنی حفظ و نگهداری توجه و تمرکز حواس ، روی موضوعی معین ، بدون تمرکز حواس ، یادگیری مثمر ثمر نخواهد بود . بنابر این همه افراد توانایی تمرکز دارند و چون تمرکز نسبی است یعنی کسی نمی تواند ادعا کند کاملا حواس پرت است ویا همیشه تمرکز حواس دارد.

تمرکز گاهی ساده است و گاهی مشکل. تمرکز در موضوع هایی که نیاز به تفکرو تجزیه و تحلیل دارند مشکل و تمرکز در موضوع هایی که جنبه ی تفریحی و سرگرمی دارند ، بسیار آسان است.

تمرکز حواس

یعنی عوامل حواس پرتی را به حد اقل رساندن… تمرکز هر شخص به نسبت کاهش عوامل حواس پرتی او افزایش می یابد و بنا به تغییرات موقعیت ذهنی و محیطی او تغییر می کند . بیشتر افراد گمان می کنند که تمرکز یک امر ذاتی و تغییر آن ناممکن است ، در حالی که تمرکز یک امر اکتسابی است و باید هر روز پرورش و جهت داده شود و هر کس با هوش عادی خود می تواند به آن دست یابد. پس برقراری تمرکز حواس به میزان کاهش عوامل حواس پرتی بستگی دارد . یعنی هر چه عوامل مزاحم و مخل تمرکز بیشتر باشند توانایی حفظ تمرکز حواس کمتر است و بر عکس. لذا حواس پرتی ؛ یعنی خارج شدن از روند مطالعه یا جریان کا ری و فرو رفتن در افکار و تخیلات و یا انجام کار دیگر.

منشاء حواس پراگندگی

حواس پرتی یا منشاء ذهنی و درونی دارد و یا منشاء بیرونی و محیطی

حواس پرتی درونی و ذهنی: عبارت است از اشکالات فکری انسان و اندیشه هایی که موانعی بر سر راه توجه دقیق به مطالعه و تمرکز حواس ایجاد می کنند. این موقع شامل مواردی از قبیل: درد، رنج، غم وغصه ، نگرانی، گرسنگی و تشنگی ، سردی و گرمی ، ترس و خشم و شادی ، سردرد و … می باشد

حواس پرتی بیرونی و محیطی

آنچه که به محیط پیرامون فرد ارتباط پیدا می کند و یا تحریکات غیر عادی که توسط حواس مختلف انسان ایجاد می شوند مانند نور شدید و نور ضعیف ، صداهای ناهنجار، روشن بودن رسانه ای صوتی و تصویری و نظایر اینها ممکن است فرایند تمرکز حواس را با اشکال مواجه کنند. رهایی از حواس پرتی و ایجاد تمرکز حواس در افراد مختلف ، متفاوت است و به حالت درونی ، تجربه ها مکان و موقعیت آنها بستگی دارد. . برخی از افراد اظهار می دارند که من آدم کاملا حواس پرتی هستم و برخی دیگر می گویند نمی توانم تمرکز حواسم را به روی کاری حفظ کنم . در حالی که این تفکر غلط است و هیچ کس نباید خود را فردی کاملا حواس پرت یا فاقد تمرکز حواس بداند بلکه بهتر است وقتی که تمرکز حواس فردی دچار اختلال شد ، بگوید در این لحظه و در محیط فعلی حواس پرتی من بیشتر و میزان تمرکزمن کمتر است. لذا حواس پرتی بیشتر علل درونی دارد و به طبیعت خود فرد، ویژگیها، حالات روحی و روانی، و عادات فردی بستگی دارد.بی شک حواس پرتی بیرونی آسانتر از عوامل حواس پرتی درونی بر طرف می شود .پس می توان بدون توجه به عوامل محیطی مانند : سرو صدای زیاد، شلوغ بودن محیط و حتا داخل موترسرویس و هنگام مسافرت تمرکز حواس خود را حفظ کرد . اما نمی توان در حال گرسنگی و یا تشنگی شدید نگرانی و ناراحتی دگرگونی فکر و اندیشه با تمرکز مطالعه کرد و یا کار دیگری را با تمرکز انجام داد و مطالعات و یا تجربیات زیادی این موضوع را تائید کرده است که یک انسان می تواند در محل پر سرو صدا و نا آرامی با تمرکز و توجه کافی مطالعه کند.

روشهای تقویت تمرکز حواس

تمرکز حواس هنگام مطالعه کلید اصلی و اساسی درک و فهم مطالب است. و کلید اساسی تمرکز حواس استفاده از روشهایی است که باعث تقویت و پرورش ومهارت در برقراری تمرکز حواس هنگام مطالعه می شوند. بنا براین بدون تمرکز حواس ممکن است درک و فهم مطلبی که فقط یک ساعت وقت لازم داشته باشد ، ساعتها وقت بگیرد اما به خوبی



خرید و دانلود مقاله درباره.. علل کاهش علاقه ی دانشجویان نسبت به درس


پرسشنامه نگرش مردم نسبت به سالمندان /

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

نگرش مردم نسبت به سالمندان

بسمه تعالی

 

با سلام و احترام . پرسشنامه ای که در اختیار شماست در باره نگرش مردم نسبت به سالمندان است. لطفا نظر خود را در باره هر یک از عبارات زیر به صورت موافق و مخالف با  قرار دادن علامت در ستون مربوطه مشخص بفرمایید. از همکاری تان بسیار سپاسگزاریم. صفیه پاکروان فر و همکاران

سن :                          جنسیت:  مرد            زن                             

میزان تحصیلات: ابتدایی و کمتر                   راهنمایی / دبیرستان  

  دانشگاهی

شغل:  خانه دار                 آزاد                   کارگر                    کارمند

 محصل                    بیکار

آیا در خانه خود  شما یک فرد سالمند (بالای 63 سال) زندگی می کند؟

 بلی               خیر

 اگر بلی نسبت:

 

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان  باید در اقامتگاه های خاص زندگی کنند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان باید با جوانان در یک مجتمع زندگی کنند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان با یکدیگر متفاوت هستند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان متفاوت از یکدیگر نیستند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان ناتوان از تغییر هستند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان قادر به تطبیق جدید هستند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان هنگامی که بازنشسته می شوند دست از کار می کشند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان ترجیح می دهند تا زمانی که توانایی دارند کار کنند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان خانه های کهنه دارند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان خانه های تمیز و جالب دارند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

عقل با افزایش سن زیاد  نمی شود.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان با  زیاد شدن سن  عاقل تر می شوند

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان اثر زیادی در جامعه می گذراند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان باید در جامعه قدرت زیادی داشته باشند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان  باعث ایجاد احساس بیماری در سایرین می شود.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

بودن با سالمندان  باعث احساس آرامش می شود.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان با داستان هایشان دیگران را خسته می کنند

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

هنگامی که سالمندان در باره  گذشته خود صحبت می کنند، خوب است.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان همیشه با دقت به کار دیگران توجه می کنند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان فقط به کار خودشان توجه دارند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان اشتباهات ناراحت کننده ای دارند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

اشتباهات سالمندان مشابه اشتباهات جوانان است.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان اثر منفی روی همسایه ها  دارند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

رابطه همسایه ها  (ساکن یک مجتمع مسکونی) با سالمندان خوب است.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان خیلی شبیه هم هستند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان متفاوت از یکدیگر هستند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان نامرتب هستند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان تمیز و مرتب هستند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان زودرنج ، بدخلق و نامرتب هستند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان خوش روی ، بشاش و خوش خلق هستند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان از جوانان می نالند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان به ندرت از جوانان می نالند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان بیش از دیگران نیازمند محبت هستند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

سالمندان  از نظر  نیاز به محبت با دیگران تفاوتی ندارند.

کاملا

 مخالفم  

مخالفم

نه موافقم

 نه مخالفم

موافقم

کاملا

موافقم

 



خرید و دانلود  پرسشنامه نگرش مردم نسبت به سالمندان /