لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 2 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مبدا و معادخدا و هدایت انسانلزوم بعثت پیامبران :انسان در زندگی شخصی خویش ، به خوراک ، پوشاک ، مسکن ، بهداشت ، آموزش و استراحت نیاز مند است . او برای بر آوردن این نیازها از اندیشه خود و دیگران بهره می گیرد . اما آیا او از همه مصالح و مفاسد نیازمندیهای جسم و جان خود آگاه است تا مبادا از چیزی بهره برد که برای بدن یا روحش زیانبار است ؟! همچنین ، انسان در زندگی اجتماعی نیاز به همسر ، دوست ، همکار و رابطه با دیگران دارد و در این موارد نیزاز راهنمایی عقل بهره می گیرد . اما انسانها همه مصالح و مفاسد امور اجتماعی خویش را می شناسند و انگیزه لازم برای پی جویی مصالح و دوری از مفاسد اجتماعی در آنان وجود دارد ؟!
نا رسایی عقل و دانش بشری :با توجه به ابعاد مختلف انسان و مسائل پیچیده ای که در زمینه های گوناگون برای او پیش می آید ، می توان دریافت که عقل ، توانیی پرداختن به تمامی آنها را ندارد و ضرورت وجود وسیله ای کارساز تر و قوانینی کامل که انسان بدین وسیله راه درست را باز شناسد ، ضروری است . انسان نمی تواند چنین قوانینی را پی ریزد ؛ زیرا میزان کارآیی و مشکل گشایی عقل و دانش بشری در برابر انبوه مسائلی که در زندگانی مادی و معنوی اش خود می نماید ، بسیار نا چیز است . علم و دانش انسان ، محدود و نسبی است و در برابر مجهولاتش ، اندک : // و ما اوتیتم من العلم الا قلیلا // (اسرا:85) و جز اندکی از دانش به شما داده نشده است .وقتی بزرگترین مجهول انسان ، خود او باشد ، آیا شناخت کامل جامعه انسانی و سعادت اجتماعی برایش ممکن است ؟! پیش از این ، دنیا از نظر اقتصادی و اجتماعی به دو بخش سرمایه داری و سوسیالیستی تقسیم شده بود . در میان هر یک از این دو ، دانشمندانی بودند که ادعا می کردند چشم نواز سعادت انسان و جامعه بشری را بخوبی ترسیم کرده اند . مکتبهای فکری و اقتصادی بسیاری دیگر نیز هستند که هر یک راه و روشی دیگر در پیش گرفته اند . این همه اختلاف نظر ، بیانگر این است که دانش نسبی و عقل محدود آدمی ، از طرح قوانینی همه جانبه و کامل ، حتی برای امور دنیوی خود نیز ناتوان است . تکمیل ، اصلاح و تغییر قوانین وضع شده از سوی بشر ، بهترین دلیل بر ناتوانی آدمی در تشخیص شایسته و بایسته مفاسد و مصالح جامعه بشری است .آسیب پذیری هدایت عقل :هدایت عقل آدمی ، همواره در معرض تند بادهای هوا و هوس است . بخشی از وجود انسان در حیطه فرمانروایی // غرایز // است ؛ از این رو می گویند اگر آتش غرایز انسان فرو نکشد ، صدای عقل هرگز به گوش او نمی رسد . یکی از مهمترین مشکلهای انسان این است که نیروی عقل و دانش او به تنهایی نمی تواند راه تکامل و اسرار آن را بشناسد . مشکل دیگر این است که حتی اگر بتواند به برخی از اسرار تکامل خویش دست یابد ، انگیزه لازم برای پی جویی مصالح و دوری از مفاسد را ، بویژه در امور اجتماعی و معنوی ندارد . کشش هایی در وجود انسان نهفته است که پیوسته او را از راه سعادت ، به بیراهه های شقاوت می کشاند .هدایتگری عقل برای انسان ، مانند هدایت پدری است که کودکش را نصیحت می کند که دانش بجوید و به مدرسه رود تا آینده ای درخشان یابد . او پند پدر را می شنود و به سوی مدرسه حرکت می کند ، اما در میان راه کودکان را سر گرم بازی می بیند ، کیف و کتاب را به کناری افکنده ، به بازی سرگرم می شود و سخنان پدر را بکلی فراموش می کند .آیا خیانتکاران ، دروغگویان ، مفسدان و آدمکشان ، بدی و زشتی کارشان را نمی دانند ، یا می دانند و از هوا و هوس و غرایز سرکش خود پیروی می کنند ؟!پاسخ به یک نیاز مهم :انسان باید در مسیر تکامل خود ، آزادانه ، گام بگذارد و با انتخاب و نیروی اراده به سوی هدفش حرکت کند ، ولی عقل و دانش محدود بشر ، از توان باز شناختن تمامی فراز و نشیبهای این راه بی بهره است . اینجاست که به نیرویی برتر از عقل ، نیاز می افتد که نخست عقل را از توان جولان در همه مسائل زندگی شخصی ، اجتماعی و اخروی بهره مند سازد و سپس آن را در برابر نیروهای سرکش غرایز ، آسیب نا پذیر کند .در جهان بینی الهی ، نظام هستی ، نظام اکمل و احسن است . بنابراین ، پروردگار جهانیان ، این نیاز مهم را بی پاسخ نگذاشته و در افق وحی ، طرح جامع و کامل جنبه های مختلف زندگی بشر را نمایانده و پیامبران را برای بارور و شکوفا ساختن و آسیب ناپذیر کردن عقل آدمی بر انگیخته است .پیامبران می آیند تا نیروی عقل را بارور و پر توش را پرنور سازند و راه درست تعدیل غرایز را به بشر بیاموزند تا عقل او مغلوب هوا و هوس نشود و بدین گونه فروغ تقویت شده عقل را در حفاظی از تقوا می نهند و نیروهای سرکش غرایز را مهار زده ، در اختیار عقل می گذارند تا انسان را در حرکت بسوی هدف بزرگش یاری کند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
کسانیکه بمعارف اسلامى تا اندازهاى آشنائى دارند میدانند که در خلال بیانات کتاب و سنت سخن روح و جسم یا نفس و بدن بسیار بمیان میآید و یا اینکه تصور جسم و بدن که بکمک حس درک میشود تا اندازه اى آسان است و تصور روح و نفس خالى از ابهام و پیچیدگى نیست .
اهل بحث از متکلمین و فلاسفه شیعه و سنى در حقیقت روح نظریات مختلفى دارند ولى تا اندازه اى مسلم است که روح و بدن در نظر اسلام دو واقعیت مخالف همدیگر میباشند .
بدن بواسطه مرگ خواص حیات را از دست میدهد و تدریجاً متلاشى میشود ولى روح نه اینگونه است بلکه حیات بالاصاله از آن روح است و تا روح به بدن متعلق است بدن نیز از وى کسب حیات میکند و هنگامیکه روح از بدن مفارقت نمود و علقه خود را برید ( مرگ ) بدن از کار میافتد و روح همچنان بحیات خود ادامه میدهد .
آنچه با تدبر در آیات قرآن کریم و بیانات ائمه اهل بیت (ع ) بدست میآید اینست که روح انسانى پدیده ایست غیر عادى که با پدیده بدن یک نوع همبستگى و یگانگى دارد .
خداى متعال در کتاب خود میفرماید ( لقد خلقنا الانسان من سلالة من طین ثم جعلناه نطفة فى قرار مکین ثم خلقنا النطفة علقة و خلقنا العلقة مضغة فخلقنا المضغة عظاما فکسونا العظام لحما ثم انشأ ناه خلقا آخر ) سوره مؤمنون آیه 12-14 .
( تحقیقاً ما انسان را از خلاصه که از گل گرفته شده بود آفریدیم . سپس او را نطفهاى قرار دادیم در جایگاه آرامى سپس نطفه را خونى بسته کردیم پس خون بسته را گوشتى جویده شده کردیم سپس گوشت جویده شده را استخوانهائى کردیم پس استخوانها را گوشت پوشانیدیم پس از آن او را آفریده دیگرى بیسابقه قرار دادیم ) .
از سیاق آیات روشن است که صدر آیات , آفرینش تدریجى مادى را وصف میکند و در ذیل که به پیدایش روح یا شعور و اراده اشاره میکند آفرینش دیگرى را بیان میکند که با نوع آفرینش قبلى مغایر است .
و در جاى دیگر در پاسخ استبعاد منکرین معاد به این مضمون که انسان پس از مرگ و متلاشى شدن بدن و گم شدن او در میان اجزاء زمین چگونه آفرینش تازهاى پیدا کرده انسان نخستین میشود , میفرماید : ( بگو فرشته مرگ شما را از ابدانتان میگیرد پس از آن بسوى خداى خودتان برمیگردید یعنى آنچه پس از مرگ متلاشى گشته و در میان اجزاء زمین گم میشود بدنهاى شما است ولى خودتان ارواح بدست فرشته مرگ از بدنهایتان گرفته شدهاید و پیش ما محفوظید ) سوره سجده آیه 11 .
گذشته از اینگونه آیات قرآن کریم با بیانى جامع مطلق روح را غیر مادى معرفى میکند چنانکه میفرماید ( از تو حقیقت روح را میپرسند بگو روح از سنخ امر خداى من است ) سوره اسرى آیه 85 , و در جاى دیگر در معرفى امر خود میگوید ( امرخدا وقتى که چیزى را خواست این است و بس که بفرماید بشو آن چیز بیتوقف میشود و ملکوت هر شیئی همین است ) سوره یس آیه83 و مقتضاى این آیات آنستکه فرمان خدا در آفرینش اشیاء تدریجى نیست و در تحت تسخیر زمان و مکان نمیباشد پس روح که حقیقتى جز فرمان خداوند ندارد مادى نیست و در وجود خود خاصیت مادیت را که تدریج و زمان و مکان است ندارد .
کنجکاوى عقلى نیز نظریه قرآن کریم را درباره روح تأیید میکند .
هر یک از ما افراد انسان از خود حقیقتى را درک مینماید که از آن ( من ) تعبیر میکند و این درک پیوسته در انسان موجود است حتى گاهى سر و دست و پا و سایر اعضاء حتى همه بدن خود را فراموش میکند ولى تا خود هست خود (من) از درک او بیرون نمیرود این (مشهود) چنانکه مشهود است قابل انقسام و تجزى نیست و با اینکه بدن انسان پیوسته در تغییر و تبدیل است و امکنه مختلف براى خود اتخاذ میکند و زمانهاى گوناگون بر وى میگذرد حقیقت نامبرده (من) ثابت است و در واقعیت خود تغییر و تبدیل نمیپذیرد و روشن است که اگر مادى بود خواص مادیت را انقسام و تغییر زمان و مکان میباشد میپذیرفت .
نیز نسبت داده آرى بدن همه این خواص را میپذیرد و بواسطه ارتباط و تعلق روحى این خواص بروح میشود ولى با کمترین توجهى براى انسان آفتابى میشود که ایندم و آندم و اینجا و آنجا و این شکل و آن شکل و این سوى و آن سوى همه از خواص بدن میباشد و روح از این خواص منزه است و هر یک از این پیرایه ها از راه بدن بوى میرسد .
نظیر این بیان در خاصه درک و شعور ( علم ) که از خواص روح است جارى میباشدو بدیهى است اگر علم خاصه مادى بود بتبع ماده انقسام و تجزى و زمان و مکان را میپذیرفت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 27 صفحه
قسمتی از متن .doc :
معاد
قرآن کریم:
و عوضوا علی ربک صفاً لقد جئتمونا کما خلقناکم اول مره بل زعمتم الن یفعل لکم موعداً
و حلایق را در صفی به خدا عرضه کنند(به کافران گفته شود) همانگونه که اول بار شما را آفریدیم باز به سوی ما امروز باز آمدید و آن معادی را که به خیال باطل منکر بودید به چشم مشاهده کردید؟
پیامبر اسلام(ص) فرمود:
«کما تنامون تموتون و کما تستیفغلون تبعثون»
همان طور که به خواب می روید ، می میرید و همانطور که از خوال بیدار می شوید برانگیخته می شوید.
اشعار
حق همی گوید چه آوردی مرا اندرین مهلت که دادم مر تورا
عمر ود را در چه پایان برده ای قوت و قوّت در چه فانی کرده ای
گوهر دیده کجا فرسوده ای پنج حس را در کجا پالوده ای
گوش و چشم و هوش و گوهرهای عرش خرج کردی چه خریدی توز فرش
نعمت دادم بگو شکرت چه بود دادمت سرمایه همین بنمای سود
همچنین پیغامهای دردناک صدهزاران آید از یزدان پاک
رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت1
از جمادی مردم و نامی شدم وز شما مردم ز حیوان سرزدم
مردم از حیون و آدم شدم پس چه ترسم کی زآدم کم شدم
بار دیگر گر بمیرم از بشر تا برآرم از ملائک بال و پر
وزملک هم بایدم جستن زجو کل شیء هالک الا وجهه
پس عدم گردم عدم چون ارغنون گویدم کانا الیه راجعون2
یکی دیگر از اصول اعتقادی که مورد پذیرش وقبول همه ادیان الهی و کتاب های آسمانی است برگشتن روح به بدن وبازگشت به عالم آخرت است به این معنا که زندگی انسان بهواسطه مرگ خاتمه نمی یابد بلکه پس از این جهان جهان دیگری هست که انسان ها در آنجا پاداش وسزای اعمال و کردار خویش را خواهنددید .
خداوند در قرآن می فرماید: «یومئذ یصدرالناس اشتاتاً لیروا اعمالهم * فمن یعمل مثقال ذره خیراً یره * و من یعمل مثقال ذره شراً یره» (سوره زلزله/5تا8)
یعنی:«در آن روز مردم به صورت گروه های پراکنده(از قبرها) خارج می شوند تا اعمالشان به آنها نشان داده شود، پس هرکس هم وزن ذره ای کا خیر انجام دهد آن را می بیند و هرکس هم وزن ذره ای کار بد کرده آن را می بیند.»
آری تنها چیزی که نفس سرکش انسان را از شرارت و تعدی و تجاوز به حقوق دیگران باز می دارد اعتقاد به معاد است.تنها امری که بشر را اش شهوترانی و فراحشی و منکران و بدی ها منع می کند پذیرفتن روز حساب ومجازان است . تنها پلیس مخفی که در آشکار و پنهان مراقب کردار و رفتار او می باشد همانا اعتقاد به روز جزا ودار مکافات است و در قرآن مجید هرجا وصف ایمان و مومنین را می نماید اساس و پایه ایمان را بوی دو امر (اعتقاد به مبدأ و اعتقاد به معاد) استوار فرموده وپس از ن لوازم این ایمان که تقوا و عمل صالح است متذکر می شود؟
بله اعتقاد به معاد لازمه اعتقاد به مبدأ است و هرکس به مبدأ اعتراف و اقرار کند از اعتقاد به معاد ناگزیر است و بر این اساس همه ادیان الهی وهمه کسانی که پیرو یکی از انبیاء هستند معاد راپذیرفته اند.
خلاصه، براهین عقلی ونقلی از آیات قرآن و روایات متواتر و ضرورت اثبات معاد قائم است و هرکس خدا را قبول دارد معاد، یعنی حشر نشر وحساب وثواب وعقاب و بهشت و دوزخ را قبول دارد وهمان طور که اشاره شد آیات وروایات ایمان به خدا را ملازم با ایمان و معاد قرار داده است. اعقاد به مبدأ و اعتقاد به معاد را قرین هم و بریک پایه استوار فرموده است.
بنابراین همان ادله و براهینی که ما را ملزم به پذیرش چهار اصل دین نموده به طور قطع ویقین ما را ملزم به پذیرش معاد می کند و به حکم همان ادله و براهین معتقد به روز قیامت می شویم و آن را عین حکمت و عدالت پروردگار می دانیم .آنچه در این اوراق مورد بررسی قرار گرفت خلاصه ای از عقاید دینی، مذهبی بود و تفصیل بیشتر و آشنایی با سایر معارف دین را از کتابهای مفصل و استدلالی به دست آورید و بدانید که امیرالمومنین حضرت علی(ع) فرموده است:
«اول الدین معرفته و کمال معرفته التصدیق به، وکمال التصدیق به توحیده، و کمال توحیده الاخلاص له» (نهج البلاغه)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .pptx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 35 اسلاید
قسمتی از متن .pptx :
معاد و روز قیامت
تهیه کننده : محمد مهدی آذریانپور
202
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .pptx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 35 اسلاید
قسمتی از متن .pptx :
معاد و روز قیامت
تهیه کننده : محمد مهدی آذریانپور
202