لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 88
(3-1) عوامل مؤثر بر توزیع درآمد
الف) عوامل اقتصادی موثر بر توزیع درآمد
رشد تولید ناخالص داخلی
ترکیب و ساختار بازار
ساختار تولی
میزان بهره وری
بدتر شدن رابطه مبادله در بخش کشاورزی
درآمدهای شهری و درآمدهای روستایی (درآمد سرانه)
تفاوت بین کارگر ماهر و غیر ماهر (سرمایه انسانی)
بهره مندی از امکانات و خدمات عمومی مانند برق و آب و مسکن
بار تکفل اقتصادی
میزان دسترسی به بازار
کمیت سرمایه به ازاء هکتار
توزیع اعتبارات
تورم و افزایش سطح عمومی قیمتها
مهاجرت
کل مالیات دریافتی از هر خانوار
هزینه دولتی و پرداخت های انتقالی
سهم درآمد شخصی از تولید ناخالص داخلی
میل نهایی به مصرف و پس انداز
نرخ رسمی ارز
میزان اشتغال و بیکاری
ب) عوامل مؤثر بر توزیع درآمد
جنس
سن
رشد جمعیت
بهداشت
آموزش و پرورش
تبعیض های نژادی
عوامل حقوقی و اجتماعی
مالکیت عوامل تولید
همانطور که مشاهده می شود عوامل زیادی بر توزیع درآمد مؤثرند که ما به اختصار به بعضی از آنها اشاره می کنیم.
3-2 رابطه بین تولید ناخالص ملی (رشد اقتصادی) و توزیع درآمد
3-2-1 دو نظریه مهم در مورد رشد اقتصادی و توزیع درآمد
الف) نظریه کوزنتس
سیمون کوزنتس در یکی از مقالات خود به عنوان رشد اقتصادی و نابرابری درآمدی (1955) این فرضیه را مطرح نمود که در مسیر رشد اقتصادی در کشورهای نابرابری درآمد سخت افزایش یافته و پس از ثابت ماندن از سطح معینی، به تدریج کاهش می یابد. این الگو بعداً به نام منحنی u وارون کوزنتس (ku2cnt's ``u-Inverted curve) معروف شد. کوزنتس توسعه اقتصادی رات به عنوان فرآیند گذار از اقتصاد معیشتی (یا روستایی) به اقتصاد نوین یه شهری نگاه می کند. (بحث دوگانگی اقتصادی و تقسیم اقتصاد به دو بخش سنتی و نوین، قبل از کوزنتس توسط بوئک (j.H.Boche 1953) و لوئیس (W.A.Leuis 1954) نیز مطرح شده بود. همچنین بحث جهش اقتصادی پس از کوزنتس توسط هیرشمن (A.R.Hirshman 1958) و وستو (w.w.Rostow 1961) مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
نکتخ قاتبل تعمق در فرضیه کوزنتس بیش از آنکه از شواهد تاریخی از عملکرد اقتصادی کشورهای در حال توسعه سرچشمه بگیرد از قدرت تحلیل وی مایه می گرد.
نابرابری و توزیع دآمد در اوایل مراحل توسعه، رشد اقتصادی را افزایش می دهد. چرا که با توجه به بالا بودن میل نهایی به مصرف خانواردهای کم درآمد، تلاش در جهت ایجاد برابری توزیع درآمد وتعدیل فقر اقتصادی خانوارها، سبب افزایش مصرف، و درنتیجه کاهخش پس انداز می گردد و این امر بر انباشت سرمایه تأثیر منفی خواهد داشت، در حالیکه میل نهائی، انباشته سرمایه را بوجود آورد و به دنبال آن سرمایه گذاری بیشتر، بیکاری و فقر را محدود خواهخد کرد. استدلال این بود که بلافاصله بعد از اینکه اقتصاد مراحل اولیه توسعه را طی نمود مهارت نیروی کار افزایش یافته و سطح دستمزدها بالا می رود. این امر نهایتاً باعث کاهش نابرابری ها را در بر خواهد دشات.
بیان کاملاً توصیفی کوزنتس در مقاله مشهور وی که عمدتاً در یک تمثیل عددی مبتنی است توسط آناند و کانبود (S.Anand and S.M.R. Kanbur 1993) صورت بندی مجدد شده است. این دو اقتصاددان مالزیایی، نشان داده اند که برای مدل کردن حدس کوزنتس پذیرفتن چه فروض لازم است. و در چه مواردی ناچار از توسعه و گسترش منحنی کوزنتس به رابطه پیچیده تری بین شاخص های نابرابری و توسعه یافتگی هستیم فرضیه کوزنتس، به دلیل، تأثیر عمیقی که بر مبنای نظری اقتصاد توسعه و نیز سیاستگذاری کشورهای در حال توسعه داشت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 88
(3-1) عوامل مؤثر بر توزیع درآمد
الف) عوامل اقتصادی موثر بر توزیع درآمد
رشد تولید ناخالص داخلی
ترکیب و ساختار بازار
ساختار تولی
میزان بهره وری
بدتر شدن رابطه مبادله در بخش کشاورزی
درآمدهای شهری و درآمدهای روستایی (درآمد سرانه)
تفاوت بین کارگر ماهر و غیر ماهر (سرمایه انسانی)
بهره مندی از امکانات و خدمات عمومی مانند برق و آب و مسکن
بار تکفل اقتصادی
میزان دسترسی به بازار
کمیت سرمایه به ازاء هکتار
توزیع اعتبارات
تورم و افزایش سطح عمومی قیمتها
مهاجرت
کل مالیات دریافتی از هر خانوار
هزینه دولتی و پرداخت های انتقالی
سهم درآمد شخصی از تولید ناخالص داخلی
میل نهایی به مصرف و پس انداز
نرخ رسمی ارز
میزان اشتغال و بیکاری
ب) عوامل مؤثر بر توزیع درآمد
جنس
سن
رشد جمعیت
بهداشت
آموزش و پرورش
تبعیض های نژادی
عوامل حقوقی و اجتماعی
مالکیت عوامل تولید
همانطور که مشاهده می شود عوامل زیادی بر توزیع درآمد مؤثرند که ما به اختصار به بعضی از آنها اشاره می کنیم.
3-2 رابطه بین تولید ناخالص ملی (رشد اقتصادی) و توزیع درآمد
3-2-1 دو نظریه مهم در مورد رشد اقتصادی و توزیع درآمد
الف) نظریه کوزنتس
سیمون کوزنتس در یکی از مقالات خود به عنوان رشد اقتصادی و نابرابری درآمدی (1955) این فرضیه را مطرح نمود که در مسیر رشد اقتصادی در کشورهای نابرابری درآمد سخت افزایش یافته و پس از ثابت ماندن از سطح معینی، به تدریج کاهش می یابد. این الگو بعداً به نام منحنی u وارون کوزنتس (ku2cnt's ``u-Inverted curve) معروف شد. کوزنتس توسعه اقتصادی رات به عنوان فرآیند گذار از اقتصاد معیشتی (یا روستایی) به اقتصاد نوین یه شهری نگاه می کند. (بحث دوگانگی اقتصادی و تقسیم اقتصاد به دو بخش سنتی و نوین، قبل از کوزنتس توسط بوئک (j.H.Boche 1953) و لوئیس (W.A.Leuis 1954) نیز مطرح شده بود. همچنین بحث جهش اقتصادی پس از کوزنتس توسط هیرشمن (A.R.Hirshman 1958) و وستو (w.w.Rostow 1961) مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
نکتخ قاتبل تعمق در فرضیه کوزنتس بیش از آنکه از شواهد تاریخی از عملکرد اقتصادی کشورهای در حال توسعه سرچشمه بگیرد از قدرت تحلیل وی مایه می گرد.
نابرابری و توزیع دآمد در اوایل مراحل توسعه، رشد اقتصادی را افزایش می دهد. چرا که با توجه به بالا بودن میل نهایی به مصرف خانواردهای کم درآمد، تلاش در جهت ایجاد برابری توزیع درآمد وتعدیل فقر اقتصادی خانوارها، سبب افزایش مصرف، و درنتیجه کاهخش پس انداز می گردد و این امر بر انباشت سرمایه تأثیر منفی خواهد داشت، در حالیکه میل نهائی، انباشته سرمایه را بوجود آورد و به دنبال آن سرمایه گذاری بیشتر، بیکاری و فقر را محدود خواهخد کرد. استدلال این بود که بلافاصله بعد از اینکه اقتصاد مراحل اولیه توسعه را طی نمود مهارت نیروی کار افزایش یافته و سطح دستمزدها بالا می رود. این امر نهایتاً باعث کاهش نابرابری ها را در بر خواهد دشات.
بیان کاملاً توصیفی کوزنتس در مقاله مشهور وی که عمدتاً در یک تمثیل عددی مبتنی است توسط آناند و کانبود (S.Anand and S.M.R. Kanbur 1993) صورت بندی مجدد شده است. این دو اقتصاددان مالزیایی، نشان داده اند که برای مدل کردن حدس کوزنتس پذیرفتن چه فروض لازم است. و در چه مواردی ناچار از توسعه و گسترش منحنی کوزنتس به رابطه پیچیده تری بین شاخص های نابرابری و توسعه یافتگی هستیم فرضیه کوزنتس، به دلیل، تأثیر عمیقی که بر مبنای نظری اقتصاد توسعه و نیز سیاستگذاری کشورهای در حال توسعه داشت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 88
(3-1) عوامل مؤثر بر توزیع درآمد
الف) عوامل اقتصادی موثر بر توزیع درآمد
رشد تولید ناخالص داخلی
ترکیب و ساختار بازار
ساختار تولی
میزان بهره وری
بدتر شدن رابطه مبادله در بخش کشاورزی
درآمدهای شهری و درآمدهای روستایی (درآمد سرانه)
تفاوت بین کارگر ماهر و غیر ماهر (سرمایه انسانی)
بهره مندی از امکانات و خدمات عمومی مانند برق و آب و مسکن
بار تکفل اقتصادی
میزان دسترسی به بازار
کمیت سرمایه به ازاء هکتار
توزیع اعتبارات
تورم و افزایش سطح عمومی قیمتها
مهاجرت
کل مالیات دریافتی از هر خانوار
هزینه دولتی و پرداخت های انتقالی
سهم درآمد شخصی از تولید ناخالص داخلی
میل نهایی به مصرف و پس انداز
نرخ رسمی ارز
میزان اشتغال و بیکاری
ب) عوامل مؤثر بر توزیع درآمد
جنس
سن
رشد جمعیت
بهداشت
آموزش و پرورش
تبعیض های نژادی
عوامل حقوقی و اجتماعی
مالکیت عوامل تولید
همانطور که مشاهده می شود عوامل زیادی بر توزیع درآمد مؤثرند که ما به اختصار به بعضی از آنها اشاره می کنیم.
3-2 رابطه بین تولید ناخالص ملی (رشد اقتصادی) و توزیع درآمد
3-2-1 دو نظریه مهم در مورد رشد اقتصادی و توزیع درآمد
الف) نظریه کوزنتس
سیمون کوزنتس در یکی از مقالات خود به عنوان رشد اقتصادی و نابرابری درآمدی (1955) این فرضیه را مطرح نمود که در مسیر رشد اقتصادی در کشورهای نابرابری درآمد سخت افزایش یافته و پس از ثابت ماندن از سطح معینی، به تدریج کاهش می یابد. این الگو بعداً به نام منحنی u وارون کوزنتس (ku2cnt's ``u-Inverted curve) معروف شد. کوزنتس توسعه اقتصادی رات به عنوان فرآیند گذار از اقتصاد معیشتی (یا روستایی) به اقتصاد نوین یه شهری نگاه می کند. (بحث دوگانگی اقتصادی و تقسیم اقتصاد به دو بخش سنتی و نوین، قبل از کوزنتس توسط بوئک (j.H.Boche 1953) و لوئیس (W.A.Leuis 1954) نیز مطرح شده بود. همچنین بحث جهش اقتصادی پس از کوزنتس توسط هیرشمن (A.R.Hirshman 1958) و وستو (w.w.Rostow 1961) مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
نکتخ قاتبل تعمق در فرضیه کوزنتس بیش از آنکه از شواهد تاریخی از عملکرد اقتصادی کشورهای در حال توسعه سرچشمه بگیرد از قدرت تحلیل وی مایه می گرد.
نابرابری و توزیع دآمد در اوایل مراحل توسعه، رشد اقتصادی را افزایش می دهد. چرا که با توجه به بالا بودن میل نهایی به مصرف خانواردهای کم درآمد، تلاش در جهت ایجاد برابری توزیع درآمد وتعدیل فقر اقتصادی خانوارها، سبب افزایش مصرف، و درنتیجه کاهخش پس انداز می گردد و این امر بر انباشت سرمایه تأثیر منفی خواهد داشت، در حالیکه میل نهائی، انباشته سرمایه را بوجود آورد و به دنبال آن سرمایه گذاری بیشتر، بیکاری و فقر را محدود خواهخد کرد. استدلال این بود که بلافاصله بعد از اینکه اقتصاد مراحل اولیه توسعه را طی نمود مهارت نیروی کار افزایش یافته و سطح دستمزدها بالا می رود. این امر نهایتاً باعث کاهش نابرابری ها را در بر خواهد دشات.
بیان کاملاً توصیفی کوزنتس در مقاله مشهور وی که عمدتاً در یک تمثیل عددی مبتنی است توسط آناند و کانبود (S.Anand and S.M.R. Kanbur 1993) صورت بندی مجدد شده است. این دو اقتصاددان مالزیایی، نشان داده اند که برای مدل کردن حدس کوزنتس پذیرفتن چه فروض لازم است. و در چه مواردی ناچار از توسعه و گسترش منحنی کوزنتس به رابطه پیچیده تری بین شاخص های نابرابری و توسعه یافتگی هستیم فرضیه کوزنتس، به دلیل، تأثیر عمیقی که بر مبنای نظری اقتصاد توسعه و نیز سیاستگذاری کشورهای در حال توسعه داشت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 39
بررسی عوامل مؤثر بر گرایش زوجین به طلاق با نگاهی به آمارها طلاق در ایران
چکیده
یکی از موضوعاتی که در چند سال اخیر ذهن اکثر اندیشمندان و حتی عموم را به خود مشغول کرده است مسأله طلاق می باشد. در حال حاضر این پدیده در ایران به شکل یک مسأله و معضل اجتماعی ،مشکلات زیادی را برای افراد و خانواده های در معرض طلاق به وجود آورده است .هدف این مقاله بررسی عوامل مؤثر بر گرایش زوجین به طلاق (مطالعه موردی شهرستان داراب)می باشد. چارچوب نظری این پژوهش با توجه به تحقیقات پیشین و مطالعاتی که در این زمینه انجام گرفته است، ترکیبی از نظریه هــای جامعه شـــناسی خانواده و انحرافات اجتماعی می باشد که از نظریه های مبادله، توسعه خانواده، نظام ها، نقش ها و نظریه شبکه ای در قسمت نظریه های جامعه شناسی خانواده و از نظریه های دورکیم و مرتن در قسمت انحرافات اجتماعی استفاده شده است. روش تحقیق مورد استفاده روش پیمایشی می باشد. و تکنیک و ابزار مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه همراه با مصاحبه حضوری بوده است.
در این تحقیق اطلاعات مورد نظر از کل افرادی که در شش ماهه دوم سال 1380 طلاق داده یا به دادگستری مراجعه کرده و دادخواست طلاق داده بودند جمع آوری شد که کل این افراد 150نفر می باشند که 115 نفر از آنها زن و 35 نفر دیگر مرد می باشند.متغیر وابسته تحقیق میزان گرایش به طلاق مباشدکه به صورت یک طیف در پرسشنامه آمده است. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد که ابتدا در قسمت آمار توصیفی ، ویژگیهای جمعیتی ،اقتصادی و اجتماعی پاسخگویان توصیف وتشریح شده است و در قسمت آمار استنباطی با توجه به سطح اندازه گیری متغیرهای مستقل که 20 متغیر می باشد از رگرسیون دو متغیره، چند متغیره، تحلیل واریانس، آزمون تی((T– test و آزمون اف test)- F ) استفاده شده است. نتایج بدست آمده از تحقیق نشان می دهند که :
در تحلیل رگرسیون دو متغیره، متغیرهای اختلاف تحصیلی زوجین، اختلاف سن زوجین، تحصیلات زن و سن ازدواج زن با گرایش به طلاق زنان رابطه معنادار و مستقیمی دارند و متغیرهای میزان شناخت همسر قبل از ازدواج، مدت زندگی مشترک، تعداد فرزندان و مدت شناخت همسر قبل از ازدواج با گرایش به طلاق زنان رابطه معنادار و معکوس دارند.
همچنین متغیرهای مدت شناخت و میزان شناخت همسر قبل از ازدواج با گرایش مردان به طلاق رابطه معنادار ومعکوس دارند. در بررسی تفاوت میانگین ها، تفاوت معناداری بین میانگین گرایش به طلاق زنان بر حسب، رابطه خویشاوندی با همسر، محل تولد زن، چند زنی بودن همسر ، علت اصلی طلاق و شیوه آشنایی دیده می شود.و برای مردان فقط رابطه خویشاوندی معنادار می باشد..
در تحلیل رگرسیون چند متغیره، در معادله پیش بینی گرایش به طلاق زنان متغیرهای مدت شناخت، اختلاف سن و مدت زندگی مشترک توانستند 64 درصد از واریانس متغیر وابسته را پیش بینی کنند و در معادله پیش بینی گرایش به طلاق مردان سه متغیر مدت شناخت، اختلاف سن و تعداد فرزندان توانستند 77 درصد از تغییرات را پیش بینی کنند.
واژگان کلیدی
طلاق،گرایش به طلاق،آسیبهای اجتماعی، آسیب شناسی خانواده ، آمارهای طلاقمقدمه
خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی، پایه و اساس ساخت اجتماع محسوب می شودخانواده شالوده هر جامعه متمدن است (مور، 1376: 29).
در واقع خانواده نهادی است که به اعضای خود احساس آرامش و امنیت می دهد و طی قرن های متمادی به عنوان پایدارترین و مؤثرترین وسیله حفظ ویژگیهای فرهنگی و عامل انتقال آنها به نسلهای بعدی بوده است. از همین روست که تشکیل خانواده در همه ادیان بویژه دین مقدس اسلام از اهمیت والایی برخوردار است و از آن بعنوان کانون آسایش و آرامش نام برده شده است (ولی زاده، 1378: 20).
به طور کلی خانواده به وسیله یک رابطه قــانونی بین زن ومرد که ازدواج نام دارد شــــکل می گیرد،اما این رابطه قانونی به سه شکل ممکن است از هم گسیخته شود که عبارتند از :
فسخ ازدواج؛
مرگ یکی از زوجین؛
انحلال خانواده و از بین رفتن پیوند زناشوئی بوسیله طلاق زوجین؛ (Shryock,1975:333).
از آنجایی که فسخ ازدواج با دلایل مشخص می باشد و مرگ افراد هم یک امر طبیعی است این دو مورد هر چند باعث بروز مشکلاتی در خانواده می شوند ولی طلاق به دلیل خصوصیاتی که داردبیشتر ذهن خانواده ها و اندیشمندانرا به خود جلب کرده است.
" طلاق در لغت جدا شدن زن از مرد، رها شدن از قید نکاح و رهائی از زناشوئی استَ (عمید، 1369: 894).
همچنین طلاق را آخرین راه انحلال قانونی ازدواج می دانند که شوهر و زن بوسیلة حکم قانونی از هم جدا می شوند(Shryock,1975:333).
از آنجا که یکی از عوامل مهم از هم گیسختگی مهمترین نهاد اجتماعی و اساس جامعه یعنی خانواده، طلاق می باشد، بررسی طلاق و بویژه عواملی که منجر به این امر می شوند خود به خود ضرورت پیدا می کند. همچنین بررسی عواملی که باعث گرایش زوجین به طلاق می شود بخاطر پیامدهایی که در پی دارد بیشتر حائز اهمیت است. بنابراین اهمیت موضوع طلاق را با در نظر گرفتن عواقب و آسیبهای آن می توان مطرح کرد، آسیبهای طلاق می تواند به صورت اعتیاد، بزهکاری، جرم و جنایت، خودکشی و… باشد(دانش، 1370: 32).
از طرف دیگر در عصر ما و بخصوص سالهای اخیر بیش از دوران دیگر آمارهای طلاق بالا رفته و به تبع آن آمار وارقام جرم وجنایتهای ناشی از آن نیز زیاد شده است بطوری که آمار طلاق در جوامع غربی و بویژه در آمریکا حدود 54 درصد می باشد، یعنی اینکه از هر 100 ازدواج 54 مورد به طلاق منجر می شود. در صورتی که این درصدها درسال 1964 حدود 36 درصد بوده است درصد بوده است(Weeks,1992:315-316).
در ایران نیز آمارها نشان میدهند که درصد طلاق سال 80 نسبت به سال79، 14 درصد رشد داشته است(به جدول ونمودار شماره 1 و ضمائم مراجعه شود) که این افزایش ناگهانی برای جامعه ایران به عنوان یک زنگ خطر می باشد که نباید ساده انگارانه از آن گذشت، بلکه باید با جدیت به دنبال ریشه های این مسأله بود.
هدف اصلی از انجام این تحقیق بررسی علل و عوامل مؤثر بر گرایش زوجین به طلاق در شهرستان دارابمی باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
عوامل محیطی مؤثر در رشد و نمو گیاهان باغبانی
میزان رشد و عملکرد گیاهان باغبانی، به طور کلی تحت تأثیر دو دسته عوامل میباشند اول عوامل ژنتیکی، که هر گونه گیاهی دارای خصوصیات ژنتیکی خاص خود بوده و این صفات از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابند. دسته دوم عوامل محیطی هستند که در بروز صفات ژنتیکی هر گیاه نقش اصلی را ایفاء میکنند به طوری که در صورت فقدان یا کمبود یکی از آنها رشد گیاهان دچار اختلال و توقف خواهد شد.
دما :
دما عامل محدود کننده متابولیسم گیاه (در سطح سلولی) و رشد و نمو آن (در سطح بافت یا اندام) است به طوری که آغاز، اتمام و میزان متابولیسم گیاه تحت تأثیر دما قرار میگیرد. دما در میزان فتوسنتز، تنفس و سایر پدیدههای متابولیکی گیاه مؤثر است. دماهای یکنواخت برای طول فصل رشد لازم هستند و دماهای بیشتر یا کمتر از آن، برای ایجاد پدیدههایی نظیر رشد جوانه و برگ و باز شدن گل و حتی میوهدهی در گیاهان ضروری میباشند. دماهای بسیار بالا و یا بسیار پایین (گرما یا سرمای شدید)، به گیاه و یا به بخشهای حساس آن مانند جوانههای گل آسیب می رساند. وجود دماهای حداقل و حداکثر طبیعی در یک محل مشخص میکند که امکان رشد و پرورش کدام گونههای گیاهی وجود دارد.
دما و به ویژه دمای حداقل در زمستان، به طور شدیدی تعیین کننده دامنه جغرافیایی مناسب برای رشد یک گیاه است. پایینترین دمایی که گیاه میتواند آن را تحمل کند مقاومت به سرما(Cold hardiness - Cold tolerance) نامیده میشود که معمولاً آن را با درجه سانتیگراد یا فارنهایت بیان میکنند.
برای بسیاری از گیاهان دمای 2 درجه سانتیگراد حداقل دمایی است که آنها میتوانند زنده بمانند زیرا در این دما مایع موجود در سلولهای گیاه منجمد شده و گیاه میمیرد. این گیاهان را حساس (حساس به یخبندان)(Frost tender) مینامند مانند بسیاری از سبزیها و گلها.
گیاهانی که قادرند در دماهای پایینتر از یخبندان زنده بمانند مقاوم به یخبندان نامیده میشوند. میزان مقاومت در این گیاهان متفاوت است. برخی تا 12 درجه سانتیگراد، بعضی تا 21 درجه سانتیگراد و گروهی نیز تا 35 درجه سانتیگراد را میتوانند تحمل کنند. در برخی حالات اندامهای چوبی یا سیستم ریشه ممکن است مقاوم به یخبندان باشند اما گلها و برگها چنین نباشند. به عنوان مثال سرمای دیررس بهاره ممکن است شکوفهها و برگهای جوان درختان میوه را از بین ببرد اما، شاخههای آنها زنده مانده و مجدداً شروع به رشد کنند.
برخی از گلهای باغی در پاییز میمیرند ولی رشد شاخههای آنها دوباره در بهار آغاز میشود. گرچه گیاهان را به طور کلی در دو گروه گیاهان حساس و مقاوم تقسیمبندی میکنند اما برخی گیاهان گلخانهای و گرمسیری نیز هستند که دماهای کمتر از 10 درجه سانتیگراد موجب سرمازدگی آنها میشود مانند میوه موز که وقتی در یخچال قرار داده شود، سیاه میشود.
.
نور :
نور عامل ضروری برای انجام عمل فتوسنتز در گیاهان است. فتوسنتز پدیدهای است که طی آن دیاکسید کربن اتمسفر در حضور نور و آب توسط اندامهای سبز گیاهان جذب شده و یک کربوهیدرات ساده تشکیل میگردد. معادله ساده شیمیایی فتوسنتز عبارت است از: 6CO26H2O→C6H12O6+6O2
هنگامی که یک ماده میخواهد با ماده دیگری ترکیب شده و ترکیب بزرگتری را به وجود آورد به انرژی نیاز دارد. انرژی لازم برای انجام پدیده فتوسنتز توسط نور خورشید و یا با استفاده از لامپهای مصنوعی برای گیاهان تأمین میشود. نور از سه جنبه کیفیت، مدت و شدت قابل بررسی است.
کیفیت نور :
کیفیت نور مربوط به طول موجهای آن است. نور برای اینکه از نظر فتوشیمیایی مؤثر باشد ابتدا باید جذب شود. مولکولهایی که نور مرئی را میتوانند جذب کنند رنگیزه مینامند. کلروفیل یک رنگیزه گیاهی است. اگر نور تک رنگی به طول موجهای مختلف حاصل از منظور، روی برگ سبزی تابانیده شود و شدت فتوسنتز در طول موج اندازهگیری شود مشخص میشود که نور آبی (نزدیک به 420 نانومتر) و نور قرمز (نزدیک به 670 نانومتر) حداکثر و نور سبز (تقریباً 600-500 نانومتر) حداقل تأثیر را در فتوسنتز دارد. کلروفیل رنگیزه عمده گیرنده نور در فتوسنتز است. همچنین کاروتنوئیدهای زرد رنگ که به مقادیر زیادی در کلروپلاست وجود دارند در جذب نور برای فتوسنتز مؤثرند.
برگها به دلیل فراوانی کلروفیل و رنگدانههای جنبی، اولین اندامی هستند که برای انجام فتوسنتز سازش یافتهاند. آزمایشها ثابت کردهاند که دیاکسید کربن به نحو مؤثری در طول موجهای 700-400 نانومتر تثبیت میشود.
در این میان تنها محدوده ماوراء بنفش، نور مرئی و مادون قرمز (گرما) تشعشع خورشیدی بوده و برای رشد گیاه معنیدار هستند. امواج مادون قرمز گرما را منتقل کرده و هوا و به آنچه برخورد کنند آن را گرم میکنند. نور مادون قرمز باعث گرم شدن گیاهان هوای آزاد در طی روز میشود، اما شب هنگام نور مادون قرمز به صورت انرژی گرمایی از سطوحی مانند خاک که قبلاً گرم شدهاند خارج میشود. نور ماوراء بنفش در هوای آزاد موجود است، در حالی که به داخل گلخانه قابل نفوذ نیست پس گیاهان برای رشدشان به آن نیاز ندارند.
مدت نور :
کلروفیل و انواع رنگیزههای فرعی دستگاه فتوسنتزی به طور عمده در جذب فتومورفوژنی(فرآیندهای مختلفی که نور طی آن بر شکل گیاهان تأثیر میگذارد فتومورفوژنز نام دارد). نور دخالت ندارند بلکه رنگیزه فیکوبیلین به نام فیتوکروم در جذب نور برای این فرآیندها انجام وظیفه میکند. تاریخچه کشف فیتوکروم به اوایل دهه 1950 مربوط میشود. گارنر و آلارد(w.w Garner, H.A Allard) که در تکثیر نوعی توتون تلاش میکردند، متوجه شدند که بوتهای جهش یافته با برگهای بزرگ در بین گیاهان نرمال وجود دارد که با گذشت فصل این بوته (بر خلاف گیاهان نرمال) گل تولید نکرد. در هر حال پس از تحقیقات و تلاش گرفتن بذر از این بوته ممکن شد و این در حالی بود که آن بوته را به اتاق با شرایط روز کوتاه انتقال داده بودند. تحقیقات در باره اثر طول دوره روشنایی بر گلدهی (تحریک القاء رشد زایشی) گیاهان ادامه پیدا کرد تا اینکه امروزه گیاهان باغی را از این نظر در گروههای جداگانه زیر تقسیمبندی میکنند.
1- گیاهان روز کوتاه – گیاهانی هستند که باید مدتی در طول روز کمتر از 12 ساعت رشد کنند تا به گلدهی بروند. مانند داودی، بنت قنسول، کالانکوئه، توت فرنگی بهاره و سینرر.
2- گیاهان روز بلند- گیاهانی که باید مدتی در طول روز بیشتر از 14 ساعت قرار گیرند تا به گلدهی بروند. مانند اسفناج، گلآویز و بگونیا رکس.
3- گیاهان روز خنثی (بیتفاوت) - گیاهانی هستند که مدت طول روز اثری در گلدهی آنها ندارد و به عبارتی اگر شدت نور کافی برای آنها تأمین شود برای گلدهی مشکلی از نظر مدت آن ندارند. مانند درختان میوه، بنفشه آفریقایی و گلوکسینیا.
در مناطق معتدله، طول روز با فصول تغییر میکند. در زمستان و بهار طولانیترین و در تابستان و پاییز کوتاهترین طول روزها وجود دارد. به عنوان مثال برگهای درختان خزاندار در شرایط روزهای کوتاه پاییز، شروع به ریزش میکنند.
خاک :
خاک، محیط طبیعی رشد گیاهان بر روی زمین است و به بخشی از سطح کره زمین گفته میشود که در صورت وجود آب، دمای کافی و حداقل عناصر غذایی قابل دسترس گیاهان میتوانند در آن رشد کنند. خاکها غالباً در اثر هوادیدگی، نرم شدگی و انتقال ذرات از مواد مادری حاصل میشوند.
هر خاک از چهار جزء اصلی تشکیل میشود. مواد معدنی، مواد آلی، آب و هوا که مفصل در بخش اطلاعات پایه خاک شناسی به آنها خواهیم پرداخت.
آب :
آب، که در بیشتر فرآیندهای حیاتی گیاه نقش دارد، سازنده اصلی غالب اجزاء ساختمانی گیاهان و محتویات سلولی میباشد. در واقع، اجزاء سبزینهای بیشتر گیاهان زراعی از 90-60 درصد آب تشکیل شده است. آب به عنوان یک جزء ساختمانی عمل میکند که راجع به آب و آبیاری در بخش اطلاعات پایه آبیاری مفصل راجع به آن توضیح خواهیم داد.
هوا :
دی اکسید کربن اتمسفر، منبع اصلی کربن برای انجام عمل فتوسنتز در گیاهان است. عمل فتوسنتز قندها را تولید میکند. از طرفی وجود اکسیژن کافی برای عمل تنفس و رشد گیاه لازم است. به ویژه ریشهزایی در قلمهها و رشد ریشههای گیاهان به اکسیژن کافی نیازمند است، زیرا آنها اکسیژن را برای عمل تنفس شدید در سلولهایشان نیاز دارند.
انسان به طور عمدی یا سهوی باعث تغییر در شرایط اقلیمی میشود. در بین عوامل سهوی، آلودگی هوا و ایجاد دودها مشکل اصلی بشمار می آیند. آلودگی هوا میتواند در اثر ترکیب گازهایی مانند منواکسیدکربن و ذرات ریز و معلق موجود در هوا ایجاد شود. ترکیب این دو با یکدیگر دود را تولید میکند که به صورت لایه فشرده زرد یا قهوهای رنگی بر روی آسمان دیده میشود. این حالت به ویژه در شهرهای بزرگ کاملاً قابل رؤیت است. دود با تغییر در دمای محیط، در رشد گیاهان تأثیر میگذارد. هوای دودی مشابه یک لایه پوششی عمل کرده و وقتی منطقهای را فرا میگیرد، مانع از آزادسازی گرمای اتمسفر میشود. بنابراین مناطق پوشیده شده با هوای دودی (آلوده)، تابستانهای گرمتری از مناطق بدون آلودگی دارند و گاهی این گرمای زیاد ممکن است صدماتی به گیاهان برساند.
هوای دودی شدت نور رسیده به زمین و برگهای گیاهان را کاهش میدهد. همچنین گازهای سمی موجود در دود، از طریق برگها وارد گیاه شده و باعث مرگ آنها میشوند. شدت مقاومت گیاهان در برابر آلودگی هوا متفاوت است. برای مثال کاجها گیاهانی غیر مقاوم به آلودگ (دود ) محسوب میشوند