لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
اروپای قرون وسطی
تا قرن 13 میلادی، قلعههای متعلق به شوالیه ها بیش ازهر چیز دیگری در پهنه اروپا خود نمایی میکرد. شوالیه ها از زندگی مرفهی برخوردار بودند که با زندگی دهقانانی که روی زمینهای آنها کار میکردند، تفاوت زیادی داشت. شهرهایی در اطراف قلعه ها بوجود آمدند و توسعه یافتند. تجار برای تجارت از راههای صعب العبور سفر میکردند. زائران سفرهای طولانی را برای زیارت اماکن مقدس انجام میدادند. زندگی سخت بود، جنگ، قحطی و طاعون همراه جان مردم را تهدید میکرد.
در اواخر قرن پانزدهم میلادی، آخرین بخش از قلمرو مسلمانان اسپانیایی گرانادا یا همان شهر قرناطه در اندلس، به حکمرانان مسیحی آن دیار، فردیناند فرمانروای آراگون و ایزابلا فرمانروای کاستیل، تسلیم میگردد. در همان سال، با حمایت مالی فردیناند و ایزابلا، کریستف کلمب از اقیانوس اطلس میگذرد و به جزایر هند غربی (در نزدیکی سواحل آمریکا) میرسد. در اروپای قرون وسطی، کاری که مردم انجام میدادند، غذایی که میخوردند، لباسی که میپوشیدند و محلی که در آن زندگی میکردند، همگی بستگی به جایگاه اجتماعی آنها داشت.
حدودا از تاریخ 800 تا 1050 میلادی به مدت سه قرن، جنگجویان وایکینگ با کشتی های دراز و براق خود، اروپا را به وحشت میانداختند. آنها از اسکاندیناوی برای جستجوی نقره، بردگان و زمین به دریا رفتند. بعضی ها به بریتانیا و فرانسه حمله میکردند، در حالی که دیگران روسیه و رودخانههای دوردست آسیا را مورد تاخت و تاز قرار میدادند. واکینگها کاشفان دلیر و شجاعی بودند. آنها با شجاعت از میان امواج خروشان اقیانوس اطلس عبور کرده، ایسلند و گروئنلند را کشف کردند و حتی به شمال آمریکا نیز قدم گذاشتند.
بیشتر بناهای بزرگ برای دنیای امروزی یک معما میباشند. دانشمندان و باستان شناسان در سراسر اعصار سعی در یافتن اسرار ساخت این بناها کرده اند. برای آنها یک کار بسیار مشکل بود که بتوانند این سنگهای بزرگ را طوری در کنار هم قرار دهند که دارای یک شکوه عظیم شود. این بناها میتوانستند به عنوان محل سکونت، معابد، مقابر و یا حتی تقویم های بزرگ در فضای باز مورد استفاده قرار گیرند. مردم میتوانستند با دنبال کردن حرکت اجرام آسمانی، درباره فصلهای سال چیزهایی یاد بگیرند. مردم دانشمند اولیه به مقدار زیادی برای درو کردن محصولات و غذای خود به فصول سال متکی بودند. آنها فصلها را بهوسیله مراسم و تشریفات مذهبی جشن میگرفتند. احتمال اینکه این مناطق و نواحی حکم مقدس برای مردم داشته است، بسیار زیاد میباشد.
حدودا در حد فاصل سالهای 2200 تا 1450 قبل از میلاد، تمدن مینو آن در جزیره کرت، واقع در دریای مدیترانه، شکوفا گردید. در دوران این تمدن که نام را از مینوس، پادشاه افسانهای گرفته است، ساختن قصرها با شیوه معماری پیچیده، مورد توجه قرار گرفت. گفته میشود که بزرگترین این قصرها، که در ناسیس واقع است، جایگاه مینوتور بوده است. بازرگانان مینو آن دریای مدیترانه گذشته و به خرید و فروش مصنوعات فلزی، سفالی و فانوس میپرداختند.
تا سال 450 میلادی رومیان باستان، انگلستان را ترک کرده بودند و به جای آنها تعداد زیادی از مردم شمال اروپا در آنجا اقامت داشتند. اقوامی که در آنجا سکونت داشتند متعلق به چهار قبیله، «آنگل» ها، «ژوت» ها، «فریزی» ها و «ساکسون» ها بودند . این ساکنان، «آنگلوساکسون» نامیده شدند. قبرهای منطقه ساتن هو با یادداشتهای راهبانی مثل عالیجناب «بید»، اطلاعات مربوط به تاریخ آنها را بیان می کند. قرنها بعد، شاهان آنگلوساکسون مانند آلفرد کبیر با مهاجمان وایکینگ جنگیدند.
از حدود سال 800 تا 1300 میلادی، بیشتر مناطق اروپای غربی توسط سیستم فئودالی سازماندهی شده بود. پادشاه مالک همه زمین بود که به مناطقی به نام ملک اربابی تقسیم می شد و ارباب هر ملک، خراجگذار پادشاه محسوب می شد. او سوگند وفاداری یاد می کرد و متعهد می شد که برای حفاظت از اموال پادشاه، سربازانی (مردان جنگی) استخدام نماید. رعیت ها در روستاها زندگی می کردند. آنها سهمی از محصولات خود را به املاک شاه (خراجگذار شاه) می دادند.
از حدود سال 800 تا 1300 میلادی، بیشتر مناطق اروپای غربی توسط سیستم فئودالی سازماندهی شده بود. پادشاه مالک همه زمین بود که به مناطقی به نام ملک اربابی تقسیم می شد و ارباب هر ملک، خراجگذار پادشاه محسوب می شد. او سوگند وفاداری یاد می کرد و متعهد می شد که برای حفاظت از اموال پادشاه، سربازانی (مردان جنگی) استخدام نماید. رعیت ها در روستاها زندگی می کردند. آنها سهمی از محصولات خود را به املاک شاه (خراجگذار شاه) می دادند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
از قرون تولید دستی تا عصر تولید ناب !
دو انقلاب در ابتدا و انتهای قرن بیستم رخ داد ؛ انقلاب آغازین همانا ظهور تولید انبوه و پایان عصر تولید دستی بود و انقلاب پایانی ظهور تولید ناب و خاتمه یافتن عصر تولید انبوه است . اکنون جهان در آستانه عصری جدید به سر میبرد ، عصری که در آن دگرگونی شیوههای تولید محصولات و ساختههای بشر چهره زندگی او را یکسره دگرگون خواهد کرد . پس از جنگ جهانی اول هنری فورد و آلفرد اسلون (مدیر جنرال موتورز) تولیدات صنعتی جهان را از قرون تولید دستی که شرکتهای اروپایی رواج داده بودند ، بدرآوردند و به عصر تولید انبوه کشاندند ؛ با ترویج این شیوه تولید در تمام صنایع ، ایالات متحده رهبر جدید شیوههای تولیدی گردید و صنعت خودروسازی ، موتور و قلب تپنده اقتصاد این کشور شد . در همین راستا ، پیتر دراکر در سال 1946 لقب صنعت صنعتها را به صنعت خودروسازی اطلاق کرد . همچنین تولید ناب در سالهای پایانی جنگ جهانی دوم توسط تایچیاوهنو درشرکت خودروسازی تویوتا در ژاپن مطرح گردید . مبحث تولید ناب در سال 1990 توسط جیمز ووماک و همکارانش از دانشگاه MIT در قالب یک کار تحقیقاتی با عنوان ماشینی که جهان را تغییر داد منتشر گردید . او و همکارانش ، تولید ناب را به عنوان ترکیبی از مدل تولید سنتی فورد و مدل کنترل اجتماعی در محیط تولید ژاپنی میشناسند ؛ بنابراین بحث تولید ناب و نیز سایر شیوههای تولیدی با صنعت خودروسازی گره خورده است و برای توصیف شیوه تولید ناب نیاز به بررسی سه شیوه تولیدی بالاست تا با مقایسه آنها تفاوت و امتیازاتشان معلوم گردد . در گامهای آتی به تشریح ، ازین سه متد تولیدی سخن خواهیم گفت ...
از تولید دستی بیشتر بدانیم !
یک تولیدگر دستی از کارگران بسیار ماهر و ابزارهای ساده اما انعطافپذیر استفاده مینماید تا دقیقا آنچه را بسازد که مشتری میخواهد ؛ یعنی یک واحد در یک زمان . برخی مشخصههای تولید دستی عبارتند از :
1- وجود نیروی کاری ماهر . 2- وجود سازماندهی بسیار غیرمتمرکز .
3- به کارگیری ابزارآلات ماشینی چندکاره . 4- حجم بسیار پایین تولید .
از ضعفهای تولید دستی این است که قیمت محصول بالا بوده و در صورت افزایش حجم تولید ، قیمت پایین نمیآید . (امروزه در مورد ماهوارهها و سفینههای فضایی که برجستهترین تولیدات دستی هستند همین مشکل به چشم میخورد) . از مشکلات دیگر تولیدکنندگان دستی این است که معمولا فاقد آن سرمایه مالی و انسانی کافی هستند که به دنبال نوآوریها و پیشرفتهای اساسی باشند چرا که پیشرفت واقعی در دانش فنی مستلزم تحقیق و پژوهش سازمان یافته است . اما با این حال محصولات دستی و سفارشی همچنان بازار خود را حفظ کردهاند چراکه برخی از مشتریان نیازها و سلیقههای خاصی دارند که فقط این شیوه تولیدی پاسخگوی نیازهای آنهاست . اما در دهه 1990 برای شرکتهای تولیدکننده دستی ، تهدید دیگری از جانب شرکتهای تولیدکننده ناب ، به ویژه شرکتهای ژاپنی آغاز شده است و آن تهدید اینست که تولیدگران ناب در تعقیب آن بخشی از بازار هستند که تاکنون در انحصار تولیدگران دستی بوده است . برای مثال ، شرکت هوندا با اتومبیلهای ورزشی (NS-x) با بدنه آلومینیومی خود حمله مستقیمی به بازار خودروهای ورزشی فراری کرده است .
در گام آتی با تولید انبوه بیشتر آشنا خواهیم شد ...
از مشخصههای تولید انبوه چه میدانیم ؟
تولیدگر انبوه در طراحی محصولات از متخصصین ماهر استفاده مینماید ، اما این محصولات توسط کارگران غیرماهر ساخته میشوند که ماشینآلات گران و تکمنظوره را هدایت میکنند . این محصولات همشکل ماشینی ، در حجم بسیار بالا تولید میشوند . ازآنجاکه تولید محصول جدید محتاج تغییر کل سیستم است ، بسی گرانتر از محصول قبلی خواهد شد . ازینرو تولیدکننده انبوه تا جائیکه ممکن باشد ، از نوآوری در طرح خودداری مینماید . در نتیجه محصول ، به بهای از دست رفتن تنوع و به دلیل وجود روشهای کاری که برای کارکنان کسالتبار است ، ارزانتر در اختیار خریدار قرار می گیرد . برخی از مشخصههای تولید انبوه عبارتند از :
1- نیروی کار : تقسیم کار تا هرجا که امکان دارد ؛ در کارخانههای با تولید انبوه ، کارگر مونتاژکننده تنها به چند دقیقه تعلیم و آموزش نیاز دارد .
2- سازماندهی : با استفاده از یک ادغام عمودی کامل ، تولیدکننده انبوه سعی میکند که از مواد اولیه تا سایر قطعات را خود تولید کند . ولی مشکل ادغام عمودی کامل ، دیوانسالاری وسیع است.
3- ابزارها : از ابزارآلاتی که فقط در هر زمان یک وظیفه را انجام میدهد استفاده میشود که این کار صرفهجویی زیادی در زمان آمادهسازی ماشینآلات به وجود میآورد .
4- محصول : محصولات تنوع اندکی دارند اما قیمتهای آن به خاطر تنوع کم روند نزولی پیدا میکند .
در گامهای آتی و بههنگام مقایسه دو روش انبوه و ناب از تولید انبوه بیشتر خواهیم گفت.
خاستگاه تولید ناب کجاست ؟
زادگاه تولید ناب در شرکت تویوتا در جزیره ناگویا در ژاپن است . نخستین پیروزی خانواده تویوتا در صنعت ماشینآلات نساجی بود و در دهه 1930 به دلیل نیاز شدید دولت ، شرکت مذکور وارد صنعت وسایلنقلیه موتوری گردید ؛ در آن سالها این شرکت با مشکلاتی از قبیل بازار داخلی کوچک ، نیروی کار ثابت ، فقدان سرمایه کافی و رقبای خارجی علاقهمند به بازار ژاپن مواجه بود .
در آن سالها ، ای جیتویوتا با مهندس شرکت ، تایچیاوهنو به آمریکا سفر کرده و از شرکت اتومبیلسازی فورد بازدید به عمل آوردند و نهایتا به این نتیجه رسیدند که اصول تولید انبوه قابلیت پیادهسازی در ژاپن را ندارد و این سیستم پر از Muda(اتلاف) است . برهمین اساس ، آنها شیوه جدیدی از تولید که بعدها تولید ناب نام گرفت را ایجاد نمودند . یک تولیدگر ناب مزایای تولید دستی و تولید انبوه را با یکدیگر تلفیق کرده و از قیمت بالای اولی و انعطاف ناپذیری دومی اجتناب مینماید و از ماشینآلاتی استفاده میکند که هم خودکار و هم انعطافپذیرند .
برخی از مشخصههای تولید ناب عبارتند از :
1- استفاده از JIT.
2- تاکید بر پیشگیری از تولید محصول معیوب .
3- پاسخ به نیازهای مشتریان .
4- کایزن .
5- سیستم افقی ارتباطات .
6- افزایش ادغام وظایف .
در گام آتی به برتریهای تولید ناب بر تولید انبوه خواهیم پرداخت ...
تولید ناب و برتریهای آن بر تولید انبوه !
در گامهای پیشین از تولید دستی ، انبوه و ناب به همراه ویژگیهاشان سخن گفتیم . در این گام و برای درک بهتر آنچه در این روند تکمیلی متدهای تولیدی میگذرد به مقایسه تولید انبوه و تولید ناب میپردازیم و پس از ذکر پنج مورد از برتریهای تولید ناب بر تولید انبوه ، سخنمان پیرامون تولید ناب را با یک نتیجهگیری به پایان خواهیم برد ؛ اما تفاوتها :
1- تفاوت در اهداف نهایی
مهمترین تفاوت میان تولید انبوه و تولید ناب ، تفاوت در اهداف نهایی این دو است ؛ تولیدگر انبوه هدف محدودی که به اندازه کافی خوب بودن است ، دارد وبه عبارتی دیگر شمار قابل قبول عیبها و همچنین بیشترین سطح قابل قبول برای موجودی و گستره معینی از محصولات یکسان ، اما اندیشه تولیدکننده ناب بر کمال است ؛ یعنی نزول پیوسته قیمتها ، به صفر رساندن میزان عیوب ، به صفر رساندن موجودی ، تنوع بی پایان محصول .
در سیستم تولید انبوه مدیران معمولا دو ملاک برای تولید دارند : اول بازدهی و دوم کیفیت . بازدهی عبارت است از شمار محصول تولیدشده در مقایسه با جدول زمانی پیشبینی شده تولید و کیفیت عبارت است از محصولاتی که از کارخانه بیرون آمده است ؛ یعنی پس از آنکه بخشهای معیوب محصول اصلاح شده باشد . به همین دلیل ، مدیران برای آنکه از جدول زمانی عقب نمانند اجازه میدهند تا مونتاژ یک وسیله با قطعهای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
از قرون تولید دستی تا عصر تولید ناب !
دو انقلاب در ابتدا و انتهای قرن بیستم رخ داد ؛ انقلاب آغازین همانا ظهور تولید انبوه و پایان عصر تولید دستی بود و انقلاب پایانی ظهور تولید ناب و خاتمه یافتن عصر تولید انبوه است . اکنون جهان در آستانه عصری جدید به سر میبرد ، عصری که در آن دگرگونی شیوههای تولید محصولات و ساختههای بشر چهره زندگی او را یکسره دگرگون خواهد کرد . پس از جنگ جهانی اول هنری فورد و آلفرد اسلون (مدیر جنرال موتورز) تولیدات صنعتی جهان را از قرون تولید دستی که شرکتهای اروپایی رواج داده بودند ، بدرآوردند و به عصر تولید انبوه کشاندند ؛ با ترویج این شیوه تولید در تمام صنایع ، ایالات متحده رهبر جدید شیوههای تولیدی گردید و صنعت خودروسازی ، موتور و قلب تپنده اقتصاد این کشور شد . در همین راستا ، پیتر دراکر در سال 1946 لقب صنعت صنعتها را به صنعت خودروسازی اطلاق کرد . همچنین تولید ناب در سالهای پایانی جنگ جهانی دوم توسط تایچیاوهنو درشرکت خودروسازی تویوتا در ژاپن مطرح گردید . مبحث تولید ناب در سال 1990 توسط جیمز ووماک و همکارانش از دانشگاه MIT در قالب یک کار تحقیقاتی با عنوان ماشینی که جهان را تغییر داد منتشر گردید . او و همکارانش ، تولید ناب را به عنوان ترکیبی از مدل تولید سنتی فورد و مدل کنترل اجتماعی در محیط تولید ژاپنی میشناسند ؛ بنابراین بحث تولید ناب و نیز سایر شیوههای تولیدی با صنعت خودروسازی گره خورده است و برای توصیف شیوه تولید ناب نیاز به بررسی سه شیوه تولیدی بالاست تا با مقایسه آنها تفاوت و امتیازاتشان معلوم گردد . در گامهای آتی به تشریح ، ازین سه متد تولیدی سخن خواهیم گفت ...
از تولید دستی بیشتر بدانیم !
یک تولیدگر دستی از کارگران بسیار ماهر و ابزارهای ساده اما انعطافپذیر استفاده مینماید تا دقیقا آنچه را بسازد که مشتری میخواهد ؛ یعنی یک واحد در یک زمان . برخی مشخصههای تولید دستی عبارتند از :
1- وجود نیروی کاری ماهر . 2- وجود سازماندهی بسیار غیرمتمرکز .
3- به کارگیری ابزارآلات ماشینی چندکاره . 4- حجم بسیار پایین تولید .
از ضعفهای تولید دستی این است که قیمت محصول بالا بوده و در صورت افزایش حجم تولید ، قیمت پایین نمیآید . (امروزه در مورد ماهوارهها و سفینههای فضایی که برجستهترین تولیدات دستی هستند همین مشکل به چشم میخورد) . از مشکلات دیگر تولیدکنندگان دستی این است که معمولا فاقد آن سرمایه مالی و انسانی کافی هستند که به دنبال نوآوریها و پیشرفتهای اساسی باشند چرا که پیشرفت واقعی در دانش فنی مستلزم تحقیق و پژوهش سازمان یافته است . اما با این حال محصولات دستی و سفارشی همچنان بازار خود را حفظ کردهاند چراکه برخی از مشتریان نیازها و سلیقههای خاصی دارند که فقط این شیوه تولیدی پاسخگوی نیازهای آنهاست . اما در دهه 1990 برای شرکتهای تولیدکننده دستی ، تهدید دیگری از جانب شرکتهای تولیدکننده ناب ، به ویژه شرکتهای ژاپنی آغاز شده است و آن تهدید اینست که تولیدگران ناب در تعقیب آن بخشی از بازار هستند که تاکنون در انحصار تولیدگران دستی بوده است . برای مثال ، شرکت هوندا با اتومبیلهای ورزشی (NS-x) با بدنه آلومینیومی خود حمله مستقیمی به بازار خودروهای ورزشی فراری کرده است .
در گام آتی با تولید انبوه بیشتر آشنا خواهیم شد ...
از مشخصههای تولید انبوه چه میدانیم ؟
تولیدگر انبوه در طراحی محصولات از متخصصین ماهر استفاده مینماید ، اما این محصولات توسط کارگران غیرماهر ساخته میشوند که ماشینآلات گران و تکمنظوره را هدایت میکنند . این محصولات همشکل ماشینی ، در حجم بسیار بالا تولید میشوند . ازآنجاکه تولید محصول جدید محتاج تغییر کل سیستم است ، بسی گرانتر از محصول قبلی خواهد شد . ازینرو تولیدکننده انبوه تا جائیکه ممکن باشد ، از نوآوری در طرح خودداری مینماید . در نتیجه محصول ، به بهای از دست رفتن تنوع و به دلیل وجود روشهای کاری که برای کارکنان کسالتبار است ، ارزانتر در اختیار خریدار قرار می گیرد . برخی از مشخصههای تولید انبوه عبارتند از :
1- نیروی کار : تقسیم کار تا هرجا که امکان دارد ؛ در کارخانههای با تولید انبوه ، کارگر مونتاژکننده تنها به چند دقیقه تعلیم و آموزش نیاز دارد .
2- سازماندهی : با استفاده از یک ادغام عمودی کامل ، تولیدکننده انبوه سعی میکند که از مواد اولیه تا سایر قطعات را خود تولید کند . ولی مشکل ادغام عمودی کامل ، دیوانسالاری وسیع است.
3- ابزارها : از ابزارآلاتی که فقط در هر زمان یک وظیفه را انجام میدهد استفاده میشود که این کار صرفهجویی زیادی در زمان آمادهسازی ماشینآلات به وجود میآورد .
4- محصول : محصولات تنوع اندکی دارند اما قیمتهای آن به خاطر تنوع کم روند نزولی پیدا میکند .
در گامهای آتی و بههنگام مقایسه دو روش انبوه و ناب از تولید انبوه بیشتر خواهیم گفت.
خاستگاه تولید ناب کجاست ؟
زادگاه تولید ناب در شرکت تویوتا در جزیره ناگویا در ژاپن است . نخستین پیروزی خانواده تویوتا در صنعت ماشینآلات نساجی بود و در دهه 1930 به دلیل نیاز شدید دولت ، شرکت مذکور وارد صنعت وسایلنقلیه موتوری گردید ؛ در آن سالها این شرکت با مشکلاتی از قبیل بازار داخلی کوچک ، نیروی کار ثابت ، فقدان سرمایه کافی و رقبای خارجی علاقهمند به بازار ژاپن مواجه بود .
در آن سالها ، ای جیتویوتا با مهندس شرکت ، تایچیاوهنو به آمریکا سفر کرده و از شرکت اتومبیلسازی فورد بازدید به عمل آوردند و نهایتا به این نتیجه رسیدند که اصول تولید انبوه قابلیت پیادهسازی در ژاپن را ندارد و این سیستم پر از Muda(اتلاف) است . برهمین اساس ، آنها شیوه جدیدی از تولید که بعدها تولید ناب نام گرفت را ایجاد نمودند . یک تولیدگر ناب مزایای تولید دستی و تولید انبوه را با یکدیگر تلفیق کرده و از قیمت بالای اولی و انعطاف ناپذیری دومی اجتناب مینماید و از ماشینآلاتی استفاده میکند که هم خودکار و هم انعطافپذیرند .
برخی از مشخصههای تولید ناب عبارتند از :
1- استفاده از JIT.
2- تاکید بر پیشگیری از تولید محصول معیوب .
3- پاسخ به نیازهای مشتریان .
4- کایزن .
5- سیستم افقی ارتباطات .
6- افزایش ادغام وظایف .
در گام آتی به برتریهای تولید ناب بر تولید انبوه خواهیم پرداخت ...
تولید ناب و برتریهای آن بر تولید انبوه !
در گامهای پیشین از تولید دستی ، انبوه و ناب به همراه ویژگیهاشان سخن گفتیم . در این گام و برای درک بهتر آنچه در این روند تکمیلی متدهای تولیدی میگذرد به مقایسه تولید انبوه و تولید ناب میپردازیم و پس از ذکر پنج مورد از برتریهای تولید ناب بر تولید انبوه ، سخنمان پیرامون تولید ناب را با یک نتیجهگیری به پایان خواهیم برد ؛ اما تفاوتها :
1- تفاوت در اهداف نهایی
مهمترین تفاوت میان تولید انبوه و تولید ناب ، تفاوت در اهداف نهایی این دو است ؛ تولیدگر انبوه هدف محدودی که به اندازه کافی خوب بودن است ، دارد وبه عبارتی دیگر شمار قابل قبول عیبها و همچنین بیشترین سطح قابل قبول برای موجودی و گستره معینی از محصولات یکسان ، اما اندیشه تولیدکننده ناب بر کمال است ؛ یعنی نزول پیوسته قیمتها ، به صفر رساندن میزان عیوب ، به صفر رساندن موجودی ، تنوع بی پایان محصول .
در سیستم تولید انبوه مدیران معمولا دو ملاک برای تولید دارند : اول بازدهی و دوم کیفیت . بازدهی عبارت است از شمار محصول تولیدشده در مقایسه با جدول زمانی پیشبینی شده تولید و کیفیت عبارت است از محصولاتی که از کارخانه بیرون آمده است ؛ یعنی پس از آنکه بخشهای معیوب محصول اصلاح شده باشد . به همین دلیل ، مدیران برای آنکه از جدول زمانی عقب نمانند اجازه میدهند تا مونتاژ یک وسیله با قطعهای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
سیر فلسفه در قرون وسطی
مقدمه
از عصر باستان یونانیان به فلسفه پردازی در جهان مشهور بودند. زیرا در تمام سالها و قرون آن دوره فیلسوفان زیادی از میانشان سر بر آورده بوند و پایه و اساس فلسفه را ریخته بودند. این عامل باعث شده بود تا آکادمی های زیادی از جمله آکادمی معروف افلاطون در آنجا تاسیس شود. و در آنها به آموزش علوم آن دوران پرداخته شود. همین طور می توان به جرات گفت که آکادمی های یونان سر منشاء فلسفه در خاورمیانه و اروپا شدند. درآن دوران به علت عدم وجود امکانات و تکنولوژی برای پژوهش علمی ، روش علمی روش قیاس عقلی و منطق بود. چون تنها راه معرفت به اشیا از این طریق امکان بود. در همین دوران این روش که به عنوان فلسفه شناخته می شد به عنوان علم العلوم مشهور شد. اما پس از تصرف یونان توسط امپراطوری روم و سپس حمله ی اقوام وحشی " گال " به روم غربی امپراطوری بزرگ از هم پاشید و حکومتهای محلی تشکیل شد. و این در حالی بود که مسیحیت و کلیساها گسترش بسیاری یافتند. اما در اثر جهالت عده ای از مبلغان مسیحیت و پیروی مردم از آنها به آرامی پرداختن به علم و فلسفه در اروپا به شدت محدود شد و تنها نظام فلسفی پایدار در آن دوران اروپا اندیشه هایی بود که در کلیسا تدریس می شد. به همین دلیل به مرور زمان در جوامع اروپایی خرافات و عقب ماندگی چیره شد و عصر تاریکی را شکل داد. نفوذ کلیسا در سرزمینهای اروپایی به قدری افزایش یافت که تمامی قوانین جامعه بوسیله ی آن تعیین می شد. آنها فکر می کردند کلام مسیحیت باید اساس شناخت جامعه باشد و برای آن کافیست. آنها نمی توانستند با برهان عقلی صحت افکار و عقاید خود را توجیه کنند به همین دلیل به مرور زمان به فلسفه روی آوردند و برای اولین بار در قرون وسطی نظامی نسبتا منسجم شکل دادند. اولین فردی که برای این کار تلاش کرد " فلوطین " بود. او تلاش کرد که فلسفه ی نوافلاطونی را با کلام مسیحیت یکپارچه سازد و آن را با برهان منطقی توجیه کند. بعدها کلیسا با اتکا بر همین روش اساس نگرش فلسفی مسیحیت را شکل داد که در تاریخ فلسفه به نگرش " اسکولاستیسیسم " ( فلسفه ی مدرسی) مشهور است.
عل این نامگذاری این است که این فلسفه تنها فلسفه ای بود که در تمام طول قرون وسطی در سرتاسر اروپا در کلیساها تدریس می شد و به همین دلیل آن را درسی می دانستند و در میان سایر مکاتب از تقدس ویژه ای برخوردار بود. امروزه پس از ظهور عصر " رمانتیک " و انتقادات فلاسفه به خصوص فیلسوف آلمانی ایمانوئل کانت این اندیشه دیگر رواج ندارد. در عصر رمانتیک مبانی تفکرات ایده آلیستی تغییر بسیار کرد و در ابتدای آن شاخه ی ایدئالیسم استعلایی ( محدودیت گرا) پایه گذاری شد که خود در این مقوله جای نمی گیرد و جای بحثی دیگر دارد. بحث درباره ی تاریخ و تکامل فلسفه ی اسکولاستیسیسم جای تاملات فراوان و نوشتن کتابها دارد. هدف من در این مختصر فقط ذکر مقدمه و کلیتی از جریانهای فلسفی این عصر است.
فلسفه قرون وسطی
قرون وسطی ، نام دورهای است که برای تقسیم بندی تاریخ و تاریخ فلسفه استفاده میشود. معمولاً قرون وسطی را از پایان امپراتوری روم در قرن پنجم میلادی تا سقوط قسطنطنیه و پایان امپراتوری روم شرقی (یا بیزانس) در ۱۴۵۳در نظر میگیرند.
در دوران قرون وسطی در جامعه فئودالی، اروپا صحنه نبرد فکریِ اندیشههای فلسفی، نومینالیسم و رئالیسم است که در واقع اشکالی از ماتریالیسم و ایده آلیسم هستند. قرون وسطی عصری است که طی آن هویت غرب به معنی آنچه امروز میشناسیم شکل گرفت.
اصطلاح قرون وسطی در زبان فارسی ترجمه اصطلاحهای اروپایی آن است. مورخان این دوره تاریخی را به عنوان عصری که بین دوره یونانی - رومی، که دوره قدیم خوانده شدهاست، و دوره جدید و معاصر قرار دارد، معرفی میکنند.
بدین جهت این دوره قرون وسطی نامیده میشود. معمولاً شروع آن را قرن پنجم میلادی با سقوط امپراتوری روم غربی به دست ژرمنها میدانند و پایان آن را ظهور رنسانس و دورهٔ جدید در قرن شانزدهم میلادی در نظر میگیرند. عدهای از مورخان تاریخهای دقیقتری را به عنوان سالهای شروع و پایان این عصر ذکر میکنند. برای مثال میتوان سال ۱۴۵۳ میلادی را که تاریخ تسخیر قسطنطنیه (که پس از آن استانبول نامیده شد) به دست عثمانیان است یا کشف امریکا در سال ۱۴۹۲ را به عنوان وقایع تاریخی مهم برای اتمام این دوره دانست.
برای حدود تاریخی این دوره از لحاظ فلسفی عدهای از مورخان فلسفه تقسیم بندی تاریخی مورخان را رعایت میکنند، ولی کسانی هم هستند که ابتدای فلسفه قرون وسطی را تا قرون اول یا دوم میلادی به عقب میبرند. اینان سبب این امر را هماهنگی نوع فلسفهای در نظر میگیرند که با مسیحیت از این قرون شروع میشود و تا رنسانس ادامه مییابد. در مقابل اینان مورخانی هم معتقدند که دورهٔ آباء کلیسا عصر خاصی است با خصوصیات فرهنگی متفاوت با قرون وسطی. این گروه فلسفه قرون وسطی را از اوگوستینوس یا حتی بوئتیوس یعنی از قرن پنجم میلادی مورد بحث قرار میدهند. برای عدهای دیگر نیز بسته شدن مدارس فلسفی آتن بدست یوستینیانوس، امپراتور مسیحی روم شرقی در ۵۲۹ میلادی، انتهای فلسفه یونان و ابتدای فلسفه قرون وسطی است و برخی دیگر حتی تا قرن هشتم میلادی پیش میآیند و اصلاحات شارلمانی، اولین امپراتور بزرگ مسیحی غرب پس از سقوط روم غربی، را ابتدای این دوره میشمارند. برای پایان قرون وسطای فلسفی مورخان فلسفه نیز مانند مورخان دیگر ظهور عصر رنسانس را مدنظر قرار میدهند.
مقدمه ای بر اسکولاستیسیسم ، فلسفه ی قرون وسطی
در این مقاله در مورد ریشه ها و بنیاد فلسفه ی اسکولاستیسیسم (نظام فکری حاکم بر اروپا در قرون وسطی) بحث شده است.
برهان افلاطون:
در یونان باستان اعتقاد به خدایان چندگانه یا " رب النوع " وجود داشت. آنها برای هر چیزی خدایانی تصور می کردند که ویژگی اصلی آن خدا این بود که در زمینه ی مورد