حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد موتزارت، نابغه دنیای موسیقی 64ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 74 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

موتزارت، نابغه دنیای موسیقی

Wolfgang Amadeus Mozart

تولد: 27 ژانویه 1756 (سالزبورگ)

مرگ: 5 دسامبر 1791 (وین)

خانواده و دوران کودکی

یوهان کریزوستوم ولفگانگ آمادئوس موتزارت، روز 27 ژانوزه 1756 میلادی در شهر سالزبورگ به دنیا آمد. پدر وی لئوپولد موتزارت (تولد 14 نوامبر 1719- مرگ 28 مِی 1787) نام داشت و مادر او آنا ماریا (تولد 25 دسامبر 1720- مرگ 3 ژوئیه 1778) بود. از هفت فرزند این خانواده، فقط دو نفر باقی ماندند. یکی ولفگانگ آمادئوس که هفتمین و کوچک ترین فرزند و دیگری دختری به نام نانرل (تولد 30 ژوئیه 1751- مرگ 29 اکتبر 1829) که چهارمین فرزند خانواده بود.

هنگامی که موتزارت به دنیا آمد، شش سال از مرگ یوهان سباستین باخ، موسیقیدان نامدار، گذشته بود و پیش از آنکه چهار سالش تمام شود نیز، هندل رخت از جهان بربست. موسیقیدانان بزرگ معاصر باخ و هندل، همه درگذشته بودند و یا مانند رامو و اسکارلاتی کار مهمی انجام نمی دادند. گلوک، چهل و دومین سال عمر خود را می گذرانید و با کوشش فراوان از شیوه اپراهای ایتالیایی تقلید می نمود. هایدن نیز خط مشی خود را به خوب روشن نساخته بود و شهرتی هم اگر داشت به عنوان یک نوازنده ی پیانو بود.

دوره ی باروک داشت به پایان می رسید و سبک لطیف تر و خیال انگیزتری جای آن را می گرفت. سبک روکوکو در واقع همان شیوه ی باروک بود، با این تفاوت که باید با دید دیگری به آن نگریست. در این سبک تزئینات بیش از حد لزوم به کار رفته است و این سبک تا چندین سال در معماری و هنرهای تزیینی، تأثیری ناچیز ولی قطعی داشت. البته همین تأثیر کم، تحول عمیقی در هنر به وجود آورده و در حالت و رنگ آمیزی و راه و رسم هنرهای دیگر نیز مؤثر بوده است.

دوره ی کودکی موتزارت همزمان با دوران شکوفایی عصر روکوکو بود.

پدر موتزارت که خود نیز آهنگساز، استاد موسیقی و ویولون نواز ماهری بود (او کتابی درباره ی «روش نوازندگی ویولون» نوشته است) خیلی زود به استعداد وافر فرزندانش پی برد و تعلیم و تربیت آنان را شخصاً به عهده گرفت. این آموزش منحصر به موسیقی نبود بلکه خواندن و نوشتن، ریاضی، ادبیات، زبان شناسی و تعلیمات اخلاقی را نیز در بر می گرفت. پیشرفت ولفگانگ، با توجه به سنش، در موسیقی شگفت انگیز بود. او توانست نخستین اثر دوره ی کودکی خود را در 5 سالگی به پدر عرضه کند. موتزارت از 6 سالگی، سیر و سفر خود را به کشورهای اروپایی شروع کرد و پدر مهربان و جاه طلبش او را به عنوان یک کودک نابغه و خارق العاده (که واقعاً نیز چنین بود) به دیگران معرفی می نمود و پادشاهان و فرمانروایان بزرگ از او استقبال شایانی می کردند. موتزارت وقتی به چهارده سالگی رسید، به تمام کاخ های بین لندن و ناپل، وارد شده و آنها را دیده بود. ذوق و استعداد و تسلط او در تصنیف آهنگ، وی را از عجایب زمان ساخته، آثارش آنقدر ماهرانه بود که عده ای در تصنیف آنها به دست ولفگانگ تردید داشتند و پدرش را خالق آنها گمان می بردند.

وقتی لئوپولد درس پیانو را با دختر هفت ساله ی خود آغاز کرد، ولفگانگ سه ساله بود. وی با شور و علاقه ی بسیار به دست های خواهر خود می نگریست و به تعلیمات پدر گوش فرا می داد و بعد از پایان کار آنها، به زحمت از صندلی بالا می رفت، پشت پیانو می نشست و با دو انگشت کوچک خود، فاصله ی سوم (Tierce) را روی پیانو می گرفت و از شنیدن این صدای گوش نواز که ساده ترین آکورد موسیقی است، لذت می برد.

در چهار سالگی، پدرش سعی کرد به او منوئه و قطعات ساده ای بیاموزد. ولفگانگ یک منوئه را در نیم ساعت و قطعه ای بزرگ تر را در یک ساعت می آموخت و چنانچه اشاره شد او در پنج سالگی شروع به تصنیف آهنگ کرد. اولین منوئه را چنان ماهرانه ساخته بود که توجه پدرش لئوپولد را جلب کرد. این قطعه که در پایان تا حدی بچه گانه تمام می شود، کاملاً با قواعد موسیقی مطابقت می کرد و به این جهت، با آنکه ولفگانگ هنوز به نت نویسی آشنا نبود، پدرش این آهنگ را بدون آنکه چیزی به آن بیفزاید، یادداشت کرد. امروزه این قطعه در موزه ی موتزارت در سالزبورگ نگهداری می شود.

استعداد شایان ولفگانگ باعث شد که پدرش، برای معرفی او به شهرهای دیگر سفر کند. بدین منظور او را در شش سالگی همراه خواهرش به مونیخ، وین، وورتمبرگ، فرانکفورت، آخن و بروکسل برد و در کنسرت هایی که برای آنها ترتیب می داد، موتزارت کوچک ویولون و خواهرش، نانرل، پیانو می نواختند.

در سال 1762 نیز عازم سفر شدند و برای اجرای برنامه ی کنسرتی در حضور فرمانروای «باواریا» به شهر مونیخ عزیمت کردند. شور و شوق زایدالوصفی که در مورد این کودک نابغه ابراز می شد، جاه طلبی لئوپولد را افزون تر ساخت. چندی بعد در همان سال عازم وین شدند و در بین راه هرجا موقعیت مناسبی دست می داد، به اجرای کنسرت می پرداختند. همه جا قریحه ی سرشار این دو کودک، به ویژه هنرمندی ولفگانگ، دوستان و علاقمندان بسیاری برای آنها به همراه می آورد. در وین با استقبال بی نظیری روبرو شدند، چون شهرت آنها قبل از خودشان به آن شهر رسیده بود. چند ساعتی از ورود آنان به شهر نگذشته بود که فرمانی از دربار به ایشان رسید تا قطعاتی در دربار بنوازند.

کاخ شون برون، در وین که در آن بیش از دیگر دربارهای اروپا به موسیقی ابراز می شد موجب پیشرفت نقشه های لئوپولد موتزارت گردید. هر یک از افراد خانواده «ماریاترزا» ملکه ی اتریش، یا آواز می خواند و یا سازی می نواخت و خود ملکه هم درباره ی خود گفته بود تنها موسیقیدان باذوقی است که می توان یافت. در دربار همه، عاشق و دیوانه ی این کودک خردسال شده بودند، بخصوص برای آنکه مدام از همه می پرسید «مرا دوست داری؟ به راستی مرا دوست داری؟» این پرسش های کودکانه، علاقه ی درباریان را به او بیشتر می ساخت و سبب می شد که ولفگانگ خود را به دامن ملکه بیندازد، او را در آغوش گیرد و غرق بوسه سازد.

ماریاترزا علاوه بر پول فراوانی که به این دو کودک تقدیم کرد، دستور داد به هر کدام یک دست لباس درباری نیز هدیه بدهند. ولفگانگ با پوشیدن آن لباس فاخر و گرانبهای ارغوانی رنگ زربفت گلابتون دار آماده شد که تابلویی از او نقاشی کنند.

بزرگان و اعیان شهر وین به روش دربار اقتدا کردند و به زودی خانواده ی موتزارت به خانه های اعیانی و مجلل شهر دعوت شدند. در این هنگام ولفگانگ ناگهان به بیماری مخملک دچار شد و پس از بهبودی اش، خانواده ی موتزارت به زادگاه خود در شهر سالزبورگ بازگشتند. نقشه ی لئوپولد موتزارت برای سفر دوم بسی وسیع تر طرح ریزی شد. وی تصمیم گرفت این بار به پاریس و لندن بروند. در ماه ژوئن 1763 سفر خود را آغاز کردند و از پایتخت های تابستانی شاهزادگان و فرمانروایان گذشتند و به هرجا که قدم می گذاشتند با شگفتی و تحسین از ایشان استقبال می شد. در «اِکس لاشاپل» یکی از خواهران «فردریک بزرگ» سعی کرد آنان را به برلن دعوت کند، ولی لئوپولد راه خود را ادامه داد و رفت. در شهر فرانکفورت «گوته» نویسنده و شاعر آلمانی، که در آن هنگام 14 سال بیش نداشت، کودک نابغه را در حالیکه «کلاه گیس نقره فام به سر و شمشیر به کمر داشت» دید و ساز او را نیز شنید.

آنها اواسط ماه نوامبر به پاریس وارد شدند و پنج ماه در آن شهر اقامت گزیدند. در اینجا نیز همانند وین موفقیت شایانی به دست آوردند و نه تنها درباریان، بلکه همه ی دوستداران ادب و هنر از ایشان تجلیل کردند. در وِرسای، پس از ورود خاناده ی «موتزارت» تمام مقررات سخت لوئی پانزدهم در هم



خرید و دانلود تحقیق در مورد موتزارت، نابغه دنیای موسیقی 64ص


تحقیق در مورد موتزارت، نابغه دنیای موسیقی 64ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 74 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

موتزارت، نابغه دنیای موسیقی

Wolfgang Amadeus Mozart

تولد: 27 ژانویه 1756 (سالزبورگ)

مرگ: 5 دسامبر 1791 (وین)

خانواده و دوران کودکی

یوهان کریزوستوم ولفگانگ آمادئوس موتزارت، روز 27 ژانوزه 1756 میلادی در شهر سالزبورگ به دنیا آمد. پدر وی لئوپولد موتزارت (تولد 14 نوامبر 1719- مرگ 28 مِی 1787) نام داشت و مادر او آنا ماریا (تولد 25 دسامبر 1720- مرگ 3 ژوئیه 1778) بود. از هفت فرزند این خانواده، فقط دو نفر باقی ماندند. یکی ولفگانگ آمادئوس که هفتمین و کوچک ترین فرزند و دیگری دختری به نام نانرل (تولد 30 ژوئیه 1751- مرگ 29 اکتبر 1829) که چهارمین فرزند خانواده بود.

هنگامی که موتزارت به دنیا آمد، شش سال از مرگ یوهان سباستین باخ، موسیقیدان نامدار، گذشته بود و پیش از آنکه چهار سالش تمام شود نیز، هندل رخت از جهان بربست. موسیقیدانان بزرگ معاصر باخ و هندل، همه درگذشته بودند و یا مانند رامو و اسکارلاتی کار مهمی انجام نمی دادند. گلوک، چهل و دومین سال عمر خود را می گذرانید و با کوشش فراوان از شیوه اپراهای ایتالیایی تقلید می نمود. هایدن نیز خط مشی خود را به خوب روشن نساخته بود و شهرتی هم اگر داشت به عنوان یک نوازنده ی پیانو بود.

دوره ی باروک داشت به پایان می رسید و سبک لطیف تر و خیال انگیزتری جای آن را می گرفت. سبک روکوکو در واقع همان شیوه ی باروک بود، با این تفاوت که باید با دید دیگری به آن نگریست. در این سبک تزئینات بیش از حد لزوم به کار رفته است و این سبک تا چندین سال در معماری و هنرهای تزیینی، تأثیری ناچیز ولی قطعی داشت. البته همین تأثیر کم، تحول عمیقی در هنر به وجود آورده و در حالت و رنگ آمیزی و راه و رسم هنرهای دیگر نیز مؤثر بوده است.

دوره ی کودکی موتزارت همزمان با دوران شکوفایی عصر روکوکو بود.

پدر موتزارت که خود نیز آهنگساز، استاد موسیقی و ویولون نواز ماهری بود (او کتابی درباره ی «روش نوازندگی ویولون» نوشته است) خیلی زود به استعداد وافر فرزندانش پی برد و تعلیم و تربیت آنان را شخصاً به عهده گرفت. این آموزش منحصر به موسیقی نبود بلکه خواندن و نوشتن، ریاضی، ادبیات، زبان شناسی و تعلیمات اخلاقی را نیز در بر می گرفت. پیشرفت ولفگانگ، با توجه به سنش، در موسیقی شگفت انگیز بود. او توانست نخستین اثر دوره ی کودکی خود را در 5 سالگی به پدر عرضه کند. موتزارت از 6 سالگی، سیر و سفر خود را به کشورهای اروپایی شروع کرد و پدر مهربان و جاه طلبش او را به عنوان یک کودک نابغه و خارق العاده (که واقعاً نیز چنین بود) به دیگران معرفی می نمود و پادشاهان و فرمانروایان بزرگ از او استقبال شایانی می کردند. موتزارت وقتی به چهارده سالگی رسید، به تمام کاخ های بین لندن و ناپل، وارد شده و آنها را دیده بود. ذوق و استعداد و تسلط او در تصنیف آهنگ، وی را از عجایب زمان ساخته، آثارش آنقدر ماهرانه بود که عده ای در تصنیف آنها به دست ولفگانگ تردید داشتند و پدرش را خالق آنها گمان می بردند.

وقتی لئوپولد درس پیانو را با دختر هفت ساله ی خود آغاز کرد، ولفگانگ سه ساله بود. وی با شور و علاقه ی بسیار به دست های خواهر خود می نگریست و به تعلیمات پدر گوش فرا می داد و بعد از پایان کار آنها، به زحمت از صندلی بالا می رفت، پشت پیانو می نشست و با دو انگشت کوچک خود، فاصله ی سوم (Tierce) را روی پیانو می گرفت و از شنیدن این صدای گوش نواز که ساده ترین آکورد موسیقی است، لذت می برد.

در چهار سالگی، پدرش سعی کرد به او منوئه و قطعات ساده ای بیاموزد. ولفگانگ یک منوئه را در نیم ساعت و قطعه ای بزرگ تر را در یک ساعت می آموخت و چنانچه اشاره شد او در پنج سالگی شروع به تصنیف آهنگ کرد. اولین منوئه را چنان ماهرانه ساخته بود که توجه پدرش لئوپولد را جلب کرد. این قطعه که در پایان تا حدی بچه گانه تمام می شود، کاملاً با قواعد موسیقی مطابقت می کرد و به این جهت، با آنکه ولفگانگ هنوز به نت نویسی آشنا نبود، پدرش این آهنگ را بدون آنکه چیزی به آن بیفزاید، یادداشت کرد. امروزه این قطعه در موزه ی موتزارت در سالزبورگ نگهداری می شود.

استعداد شایان ولفگانگ باعث شد که پدرش، برای معرفی او به شهرهای دیگر سفر کند. بدین منظور او را در شش سالگی همراه خواهرش به مونیخ، وین، وورتمبرگ، فرانکفورت، آخن و بروکسل برد و در کنسرت هایی که برای آنها ترتیب می داد، موتزارت کوچک ویولون و خواهرش، نانرل، پیانو می نواختند.

در سال 1762 نیز عازم سفر شدند و برای اجرای برنامه ی کنسرتی در حضور فرمانروای «باواریا» به شهر مونیخ عزیمت کردند. شور و شوق زایدالوصفی که در مورد این کودک نابغه ابراز می شد، جاه طلبی لئوپولد را افزون تر ساخت. چندی بعد در همان سال عازم وین شدند و در بین راه هرجا موقعیت مناسبی دست می داد، به اجرای کنسرت می پرداختند. همه جا قریحه ی سرشار این دو کودک، به ویژه هنرمندی ولفگانگ، دوستان و علاقمندان بسیاری برای آنها به همراه می آورد. در وین با استقبال بی نظیری روبرو شدند، چون شهرت آنها قبل از خودشان به آن شهر رسیده بود. چند ساعتی از ورود آنان به شهر نگذشته بود که فرمانی از دربار به ایشان رسید تا قطعاتی در دربار بنوازند.

کاخ شون برون، در وین که در آن بیش از دیگر دربارهای اروپا به موسیقی ابراز می شد موجب پیشرفت نقشه های لئوپولد موتزارت گردید. هر یک از افراد خانواده «ماریاترزا» ملکه ی اتریش، یا آواز می خواند و یا سازی می نواخت و خود ملکه هم درباره ی خود گفته بود تنها موسیقیدان باذوقی است که می توان یافت. در دربار همه، عاشق و دیوانه ی این کودک خردسال شده بودند، بخصوص برای آنکه مدام از همه می پرسید «مرا دوست داری؟ به راستی مرا دوست داری؟» این پرسش های کودکانه، علاقه ی درباریان را به او بیشتر می ساخت و سبب می شد که ولفگانگ خود را به دامن ملکه بیندازد، او را در آغوش گیرد و غرق بوسه سازد.

ماریاترزا علاوه بر پول فراوانی که به این دو کودک تقدیم کرد، دستور داد به هر کدام یک دست لباس درباری نیز هدیه بدهند. ولفگانگ با پوشیدن آن لباس فاخر و گرانبهای ارغوانی رنگ زربفت گلابتون دار آماده شد که تابلویی از او نقاشی کنند.

بزرگان و اعیان شهر وین به روش دربار اقتدا کردند و به زودی خانواده ی موتزارت به خانه های اعیانی و مجلل شهر دعوت شدند. در این هنگام ولفگانگ ناگهان به بیماری مخملک دچار شد و پس از بهبودی اش، خانواده ی موتزارت به زادگاه خود در شهر سالزبورگ بازگشتند. نقشه ی لئوپولد موتزارت برای سفر دوم بسی وسیع تر طرح ریزی شد. وی تصمیم گرفت این بار به پاریس و لندن بروند. در ماه ژوئن 1763 سفر خود را آغاز کردند و از پایتخت های تابستانی شاهزادگان و فرمانروایان گذشتند و به هرجا که قدم می گذاشتند با شگفتی و تحسین از ایشان استقبال می شد. در «اِکس لاشاپل» یکی از خواهران «فردریک بزرگ» سعی کرد آنان را به برلن دعوت کند، ولی لئوپولد راه خود را ادامه داد و رفت. در شهر فرانکفورت «گوته» نویسنده و شاعر آلمانی، که در آن هنگام 14 سال بیش نداشت، کودک نابغه را در حالیکه «کلاه گیس نقره فام به سر و شمشیر به کمر داشت» دید و ساز او را نیز شنید.

آنها اواسط ماه نوامبر به پاریس وارد شدند و پنج ماه در آن شهر اقامت گزیدند. در اینجا نیز همانند وین موفقیت شایانی به دست آوردند و نه تنها درباریان، بلکه همه ی دوستداران ادب و هنر از ایشان تجلیل کردند. در وِرسای، پس از ورود خاناده ی «موتزارت» تمام مقررات سخت لوئی پانزدهم در هم



خرید و دانلود تحقیق در مورد موتزارت، نابغه دنیای موسیقی 64ص


تحقیق در مورد موتزارت، نابغه دنیای موسیقی 64ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 74 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

موتزارت، نابغه دنیای موسیقی

Wolfgang Amadeus Mozart

تولد: 27 ژانویه 1756 (سالزبورگ)

مرگ: 5 دسامبر 1791 (وین)

خانواده و دوران کودکی

یوهان کریزوستوم ولفگانگ آمادئوس موتزارت، روز 27 ژانوزه 1756 میلادی در شهر سالزبورگ به دنیا آمد. پدر وی لئوپولد موتزارت (تولد 14 نوامبر 1719- مرگ 28 مِی 1787) نام داشت و مادر او آنا ماریا (تولد 25 دسامبر 1720- مرگ 3 ژوئیه 1778) بود. از هفت فرزند این خانواده، فقط دو نفر باقی ماندند. یکی ولفگانگ آمادئوس که هفتمین و کوچک ترین فرزند و دیگری دختری به نام نانرل (تولد 30 ژوئیه 1751- مرگ 29 اکتبر 1829) که چهارمین فرزند خانواده بود.

هنگامی که موتزارت به دنیا آمد، شش سال از مرگ یوهان سباستین باخ، موسیقیدان نامدار، گذشته بود و پیش از آنکه چهار سالش تمام شود نیز، هندل رخت از جهان بربست. موسیقیدانان بزرگ معاصر باخ و هندل، همه درگذشته بودند و یا مانند رامو و اسکارلاتی کار مهمی انجام نمی دادند. گلوک، چهل و دومین سال عمر خود را می گذرانید و با کوشش فراوان از شیوه اپراهای ایتالیایی تقلید می نمود. هایدن نیز خط مشی خود را به خوب روشن نساخته بود و شهرتی هم اگر داشت به عنوان یک نوازنده ی پیانو بود.

دوره ی باروک داشت به پایان می رسید و سبک لطیف تر و خیال انگیزتری جای آن را می گرفت. سبک روکوکو در واقع همان شیوه ی باروک بود، با این تفاوت که باید با دید دیگری به آن نگریست. در این سبک تزئینات بیش از حد لزوم به کار رفته است و این سبک تا چندین سال در معماری و هنرهای تزیینی، تأثیری ناچیز ولی قطعی داشت. البته همین تأثیر کم، تحول عمیقی در هنر به وجود آورده و در حالت و رنگ آمیزی و راه و رسم هنرهای دیگر نیز مؤثر بوده است.

دوره ی کودکی موتزارت همزمان با دوران شکوفایی عصر روکوکو بود.

پدر موتزارت که خود نیز آهنگساز، استاد موسیقی و ویولون نواز ماهری بود (او کتابی درباره ی «روش نوازندگی ویولون» نوشته است) خیلی زود به استعداد وافر فرزندانش پی برد و تعلیم و تربیت آنان را شخصاً به عهده گرفت. این آموزش منحصر به موسیقی نبود بلکه خواندن و نوشتن، ریاضی، ادبیات، زبان شناسی و تعلیمات اخلاقی را نیز در بر می گرفت. پیشرفت ولفگانگ، با توجه به سنش، در موسیقی شگفت انگیز بود. او توانست نخستین اثر دوره ی کودکی خود را در 5 سالگی به پدر عرضه کند. موتزارت از 6 سالگی، سیر و سفر خود را به کشورهای اروپایی شروع کرد و پدر مهربان و جاه طلبش او را به عنوان یک کودک نابغه و خارق العاده (که واقعاً نیز چنین بود) به دیگران معرفی می نمود و پادشاهان و فرمانروایان بزرگ از او استقبال شایانی می کردند. موتزارت وقتی به چهارده سالگی رسید، به تمام کاخ های بین لندن و ناپل، وارد شده و آنها را دیده بود. ذوق و استعداد و تسلط او در تصنیف آهنگ، وی را از عجایب زمان ساخته، آثارش آنقدر ماهرانه بود که عده ای در تصنیف آنها به دست ولفگانگ تردید داشتند و پدرش را خالق آنها گمان می بردند.

وقتی لئوپولد درس پیانو را با دختر هفت ساله ی خود آغاز کرد، ولفگانگ سه ساله بود. وی با شور و علاقه ی بسیار به دست های خواهر خود می نگریست و به تعلیمات پدر گوش فرا می داد و بعد از پایان کار آنها، به زحمت از صندلی بالا می رفت، پشت پیانو می نشست و با دو انگشت کوچک خود، فاصله ی سوم (Tierce) را روی پیانو می گرفت و از شنیدن این صدای گوش نواز که ساده ترین آکورد موسیقی است، لذت می برد.

در چهار سالگی، پدرش سعی کرد به او منوئه و قطعات ساده ای بیاموزد. ولفگانگ یک منوئه را در نیم ساعت و قطعه ای بزرگ تر را در یک ساعت می آموخت و چنانچه اشاره شد او در پنج سالگی شروع به تصنیف آهنگ کرد. اولین منوئه را چنان ماهرانه ساخته بود که توجه پدرش لئوپولد را جلب کرد. این قطعه که در پایان تا حدی بچه گانه تمام می شود، کاملاً با قواعد موسیقی مطابقت می کرد و به این جهت، با آنکه ولفگانگ هنوز به نت نویسی آشنا نبود، پدرش این آهنگ را بدون آنکه چیزی به آن بیفزاید، یادداشت کرد. امروزه این قطعه در موزه ی موتزارت در سالزبورگ نگهداری می شود.

استعداد شایان ولفگانگ باعث شد که پدرش، برای معرفی او به شهرهای دیگر سفر کند. بدین منظور او را در شش سالگی همراه خواهرش به مونیخ، وین، وورتمبرگ، فرانکفورت، آخن و بروکسل برد و در کنسرت هایی که برای آنها ترتیب می داد، موتزارت کوچک ویولون و خواهرش، نانرل، پیانو می نواختند.

در سال 1762 نیز عازم سفر شدند و برای اجرای برنامه ی کنسرتی در حضور فرمانروای «باواریا» به شهر مونیخ عزیمت کردند. شور و شوق زایدالوصفی که در مورد این کودک نابغه ابراز می شد، جاه طلبی لئوپولد را افزون تر ساخت. چندی بعد در همان سال عازم وین شدند و در بین راه هرجا موقعیت مناسبی دست می داد، به اجرای کنسرت می پرداختند. همه جا قریحه ی سرشار این دو کودک، به ویژه هنرمندی ولفگانگ، دوستان و علاقمندان بسیاری برای آنها به همراه می آورد. در وین با استقبال بی نظیری روبرو شدند، چون شهرت آنها قبل از خودشان به آن شهر رسیده بود. چند ساعتی از ورود آنان به شهر نگذشته بود که فرمانی از دربار به ایشان رسید تا قطعاتی در دربار بنوازند.

کاخ شون برون، در وین که در آن بیش از دیگر دربارهای اروپا به موسیقی ابراز می شد موجب پیشرفت نقشه های لئوپولد موتزارت گردید. هر یک از افراد خانواده «ماریاترزا» ملکه ی اتریش، یا آواز می خواند و یا سازی می نواخت و خود ملکه هم درباره ی خود گفته بود تنها موسیقیدان باذوقی است که می توان یافت. در دربار همه، عاشق و دیوانه ی این کودک خردسال شده بودند، بخصوص برای آنکه مدام از همه می پرسید «مرا دوست داری؟ به راستی مرا دوست داری؟» این پرسش های کودکانه، علاقه ی درباریان را به او بیشتر می ساخت و سبب می شد که ولفگانگ خود را به دامن ملکه بیندازد، او را در آغوش گیرد و غرق بوسه سازد.

ماریاترزا علاوه بر پول فراوانی که به این دو کودک تقدیم کرد، دستور داد به هر کدام یک دست لباس درباری نیز هدیه بدهند. ولفگانگ با پوشیدن آن لباس فاخر و گرانبهای ارغوانی رنگ زربفت گلابتون دار آماده شد که تابلویی از او نقاشی کنند.

بزرگان و اعیان شهر وین به روش دربار اقتدا کردند و به زودی خانواده ی موتزارت به خانه های اعیانی و مجلل شهر دعوت شدند. در این هنگام ولفگانگ ناگهان به بیماری مخملک دچار شد و پس از بهبودی اش، خانواده ی موتزارت به زادگاه خود در شهر سالزبورگ بازگشتند. نقشه ی لئوپولد موتزارت برای سفر دوم بسی وسیع تر طرح ریزی شد. وی تصمیم گرفت این بار به پاریس و لندن بروند. در ماه ژوئن 1763 سفر خود را آغاز کردند و از پایتخت های تابستانی شاهزادگان و فرمانروایان گذشتند و به هرجا که قدم می گذاشتند با شگفتی و تحسین از ایشان استقبال می شد. در «اِکس لاشاپل» یکی از خواهران «فردریک بزرگ» سعی کرد آنان را به برلن دعوت کند، ولی لئوپولد راه خود را ادامه داد و رفت. در شهر فرانکفورت «گوته» نویسنده و شاعر آلمانی، که در آن هنگام 14 سال بیش نداشت، کودک نابغه را در حالیکه «کلاه گیس نقره فام به سر و شمشیر به کمر داشت» دید و ساز او را نیز شنید.

آنها اواسط ماه نوامبر به پاریس وارد شدند و پنج ماه در آن شهر اقامت گزیدند. در اینجا نیز همانند وین موفقیت شایانی به دست آوردند و نه تنها درباریان، بلکه همه ی دوستداران ادب و هنر از ایشان تجلیل کردند. در وِرسای، پس از ورود خاناده ی «موتزارت» تمام مقررات سخت لوئی پانزدهم در هم



خرید و دانلود تحقیق در مورد موتزارت، نابغه دنیای موسیقی 64ص


تحقیق در مورد تولید ناب

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 9 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

iz بسمه تعالی

تولید ناب : تحول الگوها در تولید و طراحی محصول

مقدمه: هنگامیکه هنری فورددر سال 1930 تکنیک تولید انبوه را جهت ساخت اتومبیل معرفی نمود ،او الگوی ساخت را از حالت استادکاری و انحصاری به تولید انبوه تغییر داد. درآن زمان کانون توجه از کارگاههای کوچک که دارای تکنیک های مهارتی بالایی بودند به سرمایه گذاری قابل توجه در کارخانجاتی که دارای ماشین های تولید کننده تک منظوره بودند و قابلیت محاسبه دقیق سرمایه را در زمانهای مشخصی دارا بودند تمایل پیدا کرد و ساختار سازمانی و چیدمان کارخانجات نیز به منظور پشتیبانی از این طریقه تفکرجدید فزونی یافت. همانطوریکه پیچیدگیها در مقادیر تولیدات ونیز تنوع آنها رشد یافت مدیریت تولید این نوع سیستم ها به روشها و طراحی تجهیزات تولید پیچیده تری نیز احتیاج پیدا نمود. به ناچار همگی این موارد منجر به ایجاد حاشیه امنی از طریق افزایش موجودی ها و افزایش زمانهای عبور¹ میگردید. زمانیکه صرف تبدیل مواد خام به محصولات تمام شده میگردید افزایش یافت و در نتیجه زمان پاسخگویی به شکایات مشتری که منجر به بازرسی های بیشتر،دوباره کاری ها و یا افزایش میزان ضایعات میگردید رشد یافت.

از طرف دیگر انتظارات مشتریان نیز بسرعت تغییر یافت، آنها خواستارکوتاه شدن زمان انتظار² ،تنوع بیشتر طبق نیاز مشتری و همچنین کیفیت مطلوبتر در کمترین زمان شدند. به همین دلیل شرکت های ژاپنی، تحت مدیریت تویوتا و تامین کنندگان آن، مجدداً قوانین رایج تولید را پالایش کردند تا به انتظارات جدید مشتریان دست یابند.

در ژاپن سیستم تولید تویوتا³، مدیریت کیفیت جامع و تعمیرات و نگهداری پیشگیرانه با توجه به اینکه فلسفه مدیریت بر پایه پذیرش هرگونه تغییرات مورد نیازو انتظارات مشتری بنا نهاده شده بود،شکل یافت.

سیستم های مدیریت کیفیت مانند ISO 9000, QS 9000 نیز بمنظور راهنمایی صنایع، جهت بهبود وضعیت سیستم و حذف اتلافات بوجود آمدند.

فلسفه تولید ناب از مطالعه سیستم های تولید ژاپنی به ویژه سیستم تولید تویوتا،بوجود آمده است، که تیم تحقیقاتی آن توسط جیمز ووماک و دنیل جونز رهبری میشوند.

1- زمان عبور عبارت است از زمان مورد نیاز جهت تبدیل ایده به تحقق، سفارش تا تحویل و یا زمان تبدیل مواد اولیه به محصول، تا به دست مشتری برسد.

2-Lead Time : زمان انتظار، زمانی است که مشتری بایستی پس از دادن سفارش منتظر دریافت محصول باشد.

TPS-3

TQM-4

TPM-5

تولید ناب یک فرهنگ است که بر اصول ذیل بنا نهاده شده است:

- کار تیمی

- ارتباطات

- استفاده مطلوب از منابع و حذف اتلافات

- بهبود مستمر

از جنبه های دیگر تولید ناب می توان به؛ تحویل به موقع،استانداردسازی فرایندها وفرآیند حل مسئله اشاره کرد.محقق شده است که اصول تولید ناب نه تنها جهت رشد تولیددر صنایع خودرو سازی بلکه به عنوان محرکی جهت تولید قطعات در سایر صنایع و همچنین سازمانهای خدماتی در سرتاسر جهان قابل اجرا میباشد.

کاهش موجودی،ارزش به کیفیت و مدیریت سرمایه بکار گرفته شده معمولاً جامع ترین و سازمان یافته ترین راه ها جهت پیاده سازی تولید ناب می باشد.

از دیگر امتیازات تغییر روش از تولید انبوه به تولید ناب که می توان برشمرد کاهش زمان انتظار،،تحویل به موقع و،بهبودی در وضعیت کیفیت محصولات می باشد. عوامل فوق سبب افزایش در سهم بازار و همچنین کسب درآمد بالاتر خواهد شد.

بطور خلاصه می توان گفت که تولید ناب الگوهای لازم جهت تغییر به سمت سودآوری و کشش به سمت صنایع را آشکار می سازد.

تولید ناب چیست؟

تولید ناب یک فلسفه است که بر مدیریت کیفیت جامع،تعمیرات و نگهداری پیشگیرانه و سیستم تولید تویوتاو دیگر سیستمهای مدیریت ژاپنی بنا نهاده شده است که میکوشد فاصله زمانی بین سفارش مشتری و ارسال محصول نهایی را از طریق حذف یکپارچه اتلافات کاهش دهد.

به عبارت دیگر بیشترین تولید با استفاده از حداکثر امکانات موجود.

تمامی شرکت های تولیدی،فرآیندی،مـراکـز پـخش،توسـعه نـرم افزاری و یا ارائه خـدمـات مالی می توانند از مزایای سودآور پیاده سازی فلسفه تولید ناب بهره مند شوند.

زمانیکه یک شرکت جریان ارزش را از هنگام سفارش تولید مشتری تا زمان تحـویل آن شناسایی می کند، قواعد و اصول تولید ناب کاملاً قابل پیاده سازی و اتلافات قابل حذف می باشد.

پیاده سازی و گسترش سیستم ناب ، برنامه ای فقط برای یکباراجرا یا برنامـه کیفیتی ماهانه نمی باشد. بلکه یک تغییر اصولی به مدت حداقل 10 سال می باشد که بایستی بطور کامل در شرکت فرهنگ سازی گردد.

این مدت زمان یک دهه بدلیل ایجاد تغییرات بنیادین در مسیر سازمان جهت نزدیک شدن به مراحل تولید ناب ضروری میباشد. بسیاری از این تغییرات که بمنظور حذف اتلافات صورت می گیرد تحت الگوهای قدیمی محسوس نمی باشد.

1- Value Stream : جریان ارزش به مفهوم کلیه فعالیت هایی است که از مرحله سفارش تا تحویل به مشتری انجام می شود.

ممکن است نگرانی از این بابت که پیاده سازی سیستم تولید ناب مستلزم صرف زمان زیادی باشد، وجود داشته باشد ولی می بایستی متذکر شد که در این مسیر قدمهای فراوانی به جلو و همچنین قدمهایی نیز رو به عقب در برخی مواقع بایستی برداشت که سبب محسوس شدن خواهند بود.

تغییر مسیر به سمت ناب سازی تنها معرفی و شناسایی چندین تکنیک جدید نمی باشد بلکه اصولاً رویکردی جدید به دنیا است.

بمحض آنکه مدیریت ناب سازی ، متوجه یک ایراد و یا خطا شود فرآیند تا حذف این خطا متوقف خواهد شد.

ناب سازی در فرآیند تامین کنندگان نیز بر عهده تولید کنندگان میباشد که آموزشها و همکاریهای لازم را جهت گسترش و توسعه هرچه موفقیت آمیزتر پیاده کردن این سیستم و سوق دادن به حداکثر میزان سود آوری از این تغییر را بعمل آورند.

تولید نـاب دارای سـه عـنصر مـهم میباشد:

1)«جریان» 2)« کشش » یا «،بیرون کشیدن»،

3) تلاش جهت حصول به کمال.

1-« جریان »¹

« جریان» بدان معنی است که مواد تولیدی بایستی در طول جریان سراسری فرآیند تولید، یعنی از مرحله سفارش گیری تا تحویل محصول را بدون هیچ گونه وقفه یا انقطاعی و یا بازگشت مجدد و یا تولید ضایعاتی طی نمایند.

2-« بیرون کشیدن »²

بدین معنی میباشد که مشتریان نیاز خود را از تامین کنندگان تقاضا میکنندو یا هر فرآیندی به عنوان مشتری فرآیند قبلی سیستم، نیاز خود را اعلام می کند.

این بدان مفهوم است که بجای آنکه کارخانجات، تولید قطعات را بر مبنای این حدس و گمان بنا کنند که یک محصول خاصی را پس از تولید چگونه خواهند فروخت، براین مبنا استوار سازند که میزان تولید طبق نیاز مشتری باشد.

3- « تلاش جهت حصول کمال »

اجرای روشهای بهبود مستمر یکی از راههای رشد شرکت میباشد ضمن آنکه این عقیده که یک شرکت هرگز به یک شرکت کامل تبدیل نخواهد شد و یا هرگز پایانی جهت ناب سازی فرایندهای تولید نخواهد بود یکی از مصادیق حصول کمال می باشد.

بررسی مستمر فرآیند و جستجو جهت حذف هرچه بیشتر اتلافات چگونگی دستیابی به بهبود وضعیت عملکرد مالی شرکت میباشد.

در نهایت اینکه اجرای تولید ناب تنها استراتژی عملی حضور در صحنه های رقابت میباشد.

1- Flow

2- Pull

چالش ها:

اگرچه بنظر می رسد تولید ناب مجموعه ای از قواعد ساده می باشد ولی گفتار در آن خصوص، ساده تر از انجام عملی آن می باشد. همانطوریکه پیشتر نیز بیان شد پیاده سازی این فلسفه نیاز به تغییر در روش نگرش و اندازه گیری فرآیندهای موجود دارد. به منظور پیروزی در عرصه رقابت، علی الخصوص هنگامیکه این رقابت سبب کیفیت بهتر،تولید سریعتر و ارزانتر میگردد،مدیران مجبور به شکستن قالب های فعلی و خروج از الگوهای تولید رایج بمنظور منطبق شدن با روند کاهش قیمت ها، فراگیری و استفاده از قوانین جدید می شوند.

بدین منظور نگاهی به این قوانین جدید می اندازیم:

1- ضایعات و دوباره کاری ها به PPM (قطعات در میلیون) بیان شود نه به درصد.

اندازه گـیری باواحـد درصد سبب بجای ماندن فضاهای بسیاری از اتلافات میگردد. ضایعات بالا می رود، و دوباره کاریها سبب بی ثباتی و افزایش ریسک در جریان تولید و در نتیجه سبب بازرسی مجدد کار خواهدشد.

بعلاوه ارسال قطعات ضایع به مشتری با توجه به بازرسی اشتباه یا آمیختن قطعات ضایع با سالم افزایش می یابد. لذا مشتریان در صنعت خودرو، انتظار اندازه گیری دوباره کاریها،وگزارش ضایعات را به PPM دارند.

2- زمان انتظار بین سفارش و تحویل به ساعت باشد و به اندازه هفته ها بطول نیانجامد. زمان انتظار به اندازه هفته ها مربوط به گذشته ها می شود. شرکت های خوب در نزدیکی شرکت های مشتری خود واقع شده اند که قابلیت دریافت حجم سفارش اولیـه مـحصول را بـه روشنی از مشتری دارند و احتیاجات مـشخص ( که شامل نحوه تحویل نیز می باشد) در کمتر از یک ساعت قبل از تحویل معین میگردد.

حال اگر فاصله مشتری بیشتر از یک ساعت باشد بهترین زمان انتظار نبایستی بیشتر از یک روز باشد.

3- زمان تبدیل کامل¹ از تولید یک قطعه به قطعه دیگر بایستی به دقیقه بیان گردد نه به شیفت ها. زمان تبدیل در تفکر تولید قدیمی بعنوان حقیقتی پذیرفته شده بود و هیچ تلاشی جهت کاهش آن صورت نمی پذیرفت. به همین دلیل کارخانجات، به تولید حجم انبوه و ایجاد کمتر تغییرات درتولید بیشتر تمایل نشان می دادند.

تولید ناب سبب می شود که زمانهای تبدیل به دقایق کاهش یابد.

حجم های بالای تولید، مستلزم موجودی بالا با ارزشهای زیاد می باشد، که در نتیجه آن زمان انتظار بالاتر و قابلیت انعطاف افت خواهد داشت.

محصول تولید شده در هر روزمی تواند معیاری جهت ارزیابی جایگاه شرکت در بین رقبا باشد.

1) زمان تبدیل زمانی است که یک دستگاه تولیدی بایستی عملیات متفاوتی را انجام دهد.



خرید و دانلود تحقیق در مورد تولید ناب


تحقیق در مورد تولید ناب

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 9 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

iz بسمه تعالی

تولید ناب : تحول الگوها در تولید و طراحی محصول

مقدمه: هنگامیکه هنری فورددر سال 1930 تکنیک تولید انبوه را جهت ساخت اتومبیل معرفی نمود ،او الگوی ساخت را از حالت استادکاری و انحصاری به تولید انبوه تغییر داد. درآن زمان کانون توجه از کارگاههای کوچک که دارای تکنیک های مهارتی بالایی بودند به سرمایه گذاری قابل توجه در کارخانجاتی که دارای ماشین های تولید کننده تک منظوره بودند و قابلیت محاسبه دقیق سرمایه را در زمانهای مشخصی دارا بودند تمایل پیدا کرد و ساختار سازمانی و چیدمان کارخانجات نیز به منظور پشتیبانی از این طریقه تفکرجدید فزونی یافت. همانطوریکه پیچیدگیها در مقادیر تولیدات ونیز تنوع آنها رشد یافت مدیریت تولید این نوع سیستم ها به روشها و طراحی تجهیزات تولید پیچیده تری نیز احتیاج پیدا نمود. به ناچار همگی این موارد منجر به ایجاد حاشیه امنی از طریق افزایش موجودی ها و افزایش زمانهای عبور¹ میگردید. زمانیکه صرف تبدیل مواد خام به محصولات تمام شده میگردید افزایش یافت و در نتیجه زمان پاسخگویی به شکایات مشتری که منجر به بازرسی های بیشتر،دوباره کاری ها و یا افزایش میزان ضایعات میگردید رشد یافت.

از طرف دیگر انتظارات مشتریان نیز بسرعت تغییر یافت، آنها خواستارکوتاه شدن زمان انتظار² ،تنوع بیشتر طبق نیاز مشتری و همچنین کیفیت مطلوبتر در کمترین زمان شدند. به همین دلیل شرکت های ژاپنی، تحت مدیریت تویوتا و تامین کنندگان آن، مجدداً قوانین رایج تولید را پالایش کردند تا به انتظارات جدید مشتریان دست یابند.

در ژاپن سیستم تولید تویوتا³، مدیریت کیفیت جامع و تعمیرات و نگهداری پیشگیرانه با توجه به اینکه فلسفه مدیریت بر پایه پذیرش هرگونه تغییرات مورد نیازو انتظارات مشتری بنا نهاده شده بود،شکل یافت.

سیستم های مدیریت کیفیت مانند ISO 9000, QS 9000 نیز بمنظور راهنمایی صنایع، جهت بهبود وضعیت سیستم و حذف اتلافات بوجود آمدند.

فلسفه تولید ناب از مطالعه سیستم های تولید ژاپنی به ویژه سیستم تولید تویوتا،بوجود آمده است، که تیم تحقیقاتی آن توسط جیمز ووماک و دنیل جونز رهبری میشوند.

1- زمان عبور عبارت است از زمان مورد نیاز جهت تبدیل ایده به تحقق، سفارش تا تحویل و یا زمان تبدیل مواد اولیه به محصول، تا به دست مشتری برسد.

2-Lead Time : زمان انتظار، زمانی است که مشتری بایستی پس از دادن سفارش منتظر دریافت محصول باشد.

TPS-3

TQM-4

TPM-5

تولید ناب یک فرهنگ است که بر اصول ذیل بنا نهاده شده است:

- کار تیمی

- ارتباطات

- استفاده مطلوب از منابع و حذف اتلافات

- بهبود مستمر

از جنبه های دیگر تولید ناب می توان به؛ تحویل به موقع،استانداردسازی فرایندها وفرآیند حل مسئله اشاره کرد.محقق شده است که اصول تولید ناب نه تنها جهت رشد تولیددر صنایع خودرو سازی بلکه به عنوان محرکی جهت تولید قطعات در سایر صنایع و همچنین سازمانهای خدماتی در سرتاسر جهان قابل اجرا میباشد.

کاهش موجودی،ارزش به کیفیت و مدیریت سرمایه بکار گرفته شده معمولاً جامع ترین و سازمان یافته ترین راه ها جهت پیاده سازی تولید ناب می باشد.

از دیگر امتیازات تغییر روش از تولید انبوه به تولید ناب که می توان برشمرد کاهش زمان انتظار،،تحویل به موقع و،بهبودی در وضعیت کیفیت محصولات می باشد. عوامل فوق سبب افزایش در سهم بازار و همچنین کسب درآمد بالاتر خواهد شد.

بطور خلاصه می توان گفت که تولید ناب الگوهای لازم جهت تغییر به سمت سودآوری و کشش به سمت صنایع را آشکار می سازد.

تولید ناب چیست؟

تولید ناب یک فلسفه است که بر مدیریت کیفیت جامع،تعمیرات و نگهداری پیشگیرانه و سیستم تولید تویوتاو دیگر سیستمهای مدیریت ژاپنی بنا نهاده شده است که میکوشد فاصله زمانی بین سفارش مشتری و ارسال محصول نهایی را از طریق حذف یکپارچه اتلافات کاهش دهد.

به عبارت دیگر بیشترین تولید با استفاده از حداکثر امکانات موجود.

تمامی شرکت های تولیدی،فرآیندی،مـراکـز پـخش،توسـعه نـرم افزاری و یا ارائه خـدمـات مالی می توانند از مزایای سودآور پیاده سازی فلسفه تولید ناب بهره مند شوند.

زمانیکه یک شرکت جریان ارزش را از هنگام سفارش تولید مشتری تا زمان تحـویل آن شناسایی می کند، قواعد و اصول تولید ناب کاملاً قابل پیاده سازی و اتلافات قابل حذف می باشد.

پیاده سازی و گسترش سیستم ناب ، برنامه ای فقط برای یکباراجرا یا برنامـه کیفیتی ماهانه نمی باشد. بلکه یک تغییر اصولی به مدت حداقل 10 سال می باشد که بایستی بطور کامل در شرکت فرهنگ سازی گردد.

این مدت زمان یک دهه بدلیل ایجاد تغییرات بنیادین در مسیر سازمان جهت نزدیک شدن به مراحل تولید ناب ضروری میباشد. بسیاری از این تغییرات که بمنظور حذف اتلافات صورت می گیرد تحت الگوهای قدیمی محسوس نمی باشد.

1- Value Stream : جریان ارزش به مفهوم کلیه فعالیت هایی است که از مرحله سفارش تا تحویل به مشتری انجام می شود.

ممکن است نگرانی از این بابت که پیاده سازی سیستم تولید ناب مستلزم صرف زمان زیادی باشد، وجود داشته باشد ولی می بایستی متذکر شد که در این مسیر قدمهای فراوانی به جلو و همچنین قدمهایی نیز رو به عقب در برخی مواقع بایستی برداشت که سبب محسوس شدن خواهند بود.

تغییر مسیر به سمت ناب سازی تنها معرفی و شناسایی چندین تکنیک جدید نمی باشد بلکه اصولاً رویکردی جدید به دنیا است.

بمحض آنکه مدیریت ناب سازی ، متوجه یک ایراد و یا خطا شود فرآیند تا حذف این خطا متوقف خواهد شد.

ناب سازی در فرآیند تامین کنندگان نیز بر عهده تولید کنندگان میباشد که آموزشها و همکاریهای لازم را جهت گسترش و توسعه هرچه موفقیت آمیزتر پیاده کردن این سیستم و سوق دادن به حداکثر میزان سود آوری از این تغییر را بعمل آورند.

تولید نـاب دارای سـه عـنصر مـهم میباشد:

1)«جریان» 2)« کشش » یا «،بیرون کشیدن»،

3) تلاش جهت حصول به کمال.

1-« جریان »¹

« جریان» بدان معنی است که مواد تولیدی بایستی در طول جریان سراسری فرآیند تولید، یعنی از مرحله سفارش گیری تا تحویل محصول را بدون هیچ گونه وقفه یا انقطاعی و یا بازگشت مجدد و یا تولید ضایعاتی طی نمایند.

2-« بیرون کشیدن »²

بدین معنی میباشد که مشتریان نیاز خود را از تامین کنندگان تقاضا میکنندو یا هر فرآیندی به عنوان مشتری فرآیند قبلی سیستم، نیاز خود را اعلام می کند.

این بدان مفهوم است که بجای آنکه کارخانجات، تولید قطعات را بر مبنای این حدس و گمان بنا کنند که یک محصول خاصی را پس از تولید چگونه خواهند فروخت، براین مبنا استوار سازند که میزان تولید طبق نیاز مشتری باشد.

3- « تلاش جهت حصول کمال »

اجرای روشهای بهبود مستمر یکی از راههای رشد شرکت میباشد ضمن آنکه این عقیده که یک شرکت هرگز به یک شرکت کامل تبدیل نخواهد شد و یا هرگز پایانی جهت ناب سازی فرایندهای تولید نخواهد بود یکی از مصادیق حصول کمال می باشد.

بررسی مستمر فرآیند و جستجو جهت حذف هرچه بیشتر اتلافات چگونگی دستیابی به بهبود وضعیت عملکرد مالی شرکت میباشد.

در نهایت اینکه اجرای تولید ناب تنها استراتژی عملی حضور در صحنه های رقابت میباشد.

1- Flow

2- Pull

چالش ها:

اگرچه بنظر می رسد تولید ناب مجموعه ای از قواعد ساده می باشد ولی گفتار در آن خصوص، ساده تر از انجام عملی آن می باشد. همانطوریکه پیشتر نیز بیان شد پیاده سازی این فلسفه نیاز به تغییر در روش نگرش و اندازه گیری فرآیندهای موجود دارد. به منظور پیروزی در عرصه رقابت، علی الخصوص هنگامیکه این رقابت سبب کیفیت بهتر،تولید سریعتر و ارزانتر میگردد،مدیران مجبور به شکستن قالب های فعلی و خروج از الگوهای تولید رایج بمنظور منطبق شدن با روند کاهش قیمت ها، فراگیری و استفاده از قوانین جدید می شوند.

بدین منظور نگاهی به این قوانین جدید می اندازیم:

1- ضایعات و دوباره کاری ها به PPM (قطعات در میلیون) بیان شود نه به درصد.

اندازه گـیری باواحـد درصد سبب بجای ماندن فضاهای بسیاری از اتلافات میگردد. ضایعات بالا می رود، و دوباره کاریها سبب بی ثباتی و افزایش ریسک در جریان تولید و در نتیجه سبب بازرسی مجدد کار خواهدشد.

بعلاوه ارسال قطعات ضایع به مشتری با توجه به بازرسی اشتباه یا آمیختن قطعات ضایع با سالم افزایش می یابد. لذا مشتریان در صنعت خودرو، انتظار اندازه گیری دوباره کاریها،وگزارش ضایعات را به PPM دارند.

2- زمان انتظار بین سفارش و تحویل به ساعت باشد و به اندازه هفته ها بطول نیانجامد. زمان انتظار به اندازه هفته ها مربوط به گذشته ها می شود. شرکت های خوب در نزدیکی شرکت های مشتری خود واقع شده اند که قابلیت دریافت حجم سفارش اولیـه مـحصول را بـه روشنی از مشتری دارند و احتیاجات مـشخص ( که شامل نحوه تحویل نیز می باشد) در کمتر از یک ساعت قبل از تحویل معین میگردد.

حال اگر فاصله مشتری بیشتر از یک ساعت باشد بهترین زمان انتظار نبایستی بیشتر از یک روز باشد.

3- زمان تبدیل کامل¹ از تولید یک قطعه به قطعه دیگر بایستی به دقیقه بیان گردد نه به شیفت ها. زمان تبدیل در تفکر تولید قدیمی بعنوان حقیقتی پذیرفته شده بود و هیچ تلاشی جهت کاهش آن صورت نمی پذیرفت. به همین دلیل کارخانجات، به تولید حجم انبوه و ایجاد کمتر تغییرات درتولید بیشتر تمایل نشان می دادند.

تولید ناب سبب می شود که زمانهای تبدیل به دقایق کاهش یابد.

حجم های بالای تولید، مستلزم موجودی بالا با ارزشهای زیاد می باشد، که در نتیجه آن زمان انتظار بالاتر و قابلیت انعطاف افت خواهد داشت.

محصول تولید شده در هر روزمی تواند معیاری جهت ارزیابی جایگاه شرکت در بین رقبا باشد.

1) زمان تبدیل زمانی است که یک دستگاه تولیدی بایستی عملیات متفاوتی را انجام دهد.



خرید و دانلود تحقیق در مورد تولید ناب