لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
وظایف فرزندان نسبت به والدین
فرزندان در مقابل والدین خود وظایف و مسؤولیت های مختلفی دارند که مهمترین آن ها به طور اجمال عبارتند از:
1-احسان و نیکی به والدین:
موضع «احسان و نیکی به والدین»از عظمت خاصی برخوردار است. خداوند منان، خالق همه هستی، جان آفرین والدین و فرزندان، در قرآن کریم، کلامِ حیاتبخش و تضمینگر سعادت و فلاح همه ی انسان های آزاده و وارسته، احسان و نیکی به والدین و رفتار محبت آمیز فرزندان با آن ها در چهار مورد در کنار «توحید» و «عبادت» خود ذکر کرده است و می فرمایند:
... لا تَعبدون إلاّ الله و بالوالدین إحساناً... . (1)
«جز خداوند یگانه را پرستش نکنید، و به پدرو مادر نیکی کنید... .»
واعبدالله و لا تُشرکوا به شیئاً و بالوالدین إحساناً... .» (2)
«و خدا را بپرستید، و هیچ چیز را همتای او قرار ندهید؛ و به پدر و مادر نیکی کنید... .»
و قضی ربُّک الاّ تعبدوا إلاّ ایّاه و بالوالدین إحساناً... . (3)
«و پروردگارت فرمان داده:جز او را نپرستید؛ و به پدر و مادر نیکی کنید... .»
... إلاّ تُشرکوا به شیئاً و بالوالدین إحساناً... . (4)
«چیزی را شریک خدا قرار ندهید؛ و به پدر و مادر نیکی کنید... .»
از آیات شریفه ی فوق استفاده می شود که تعظیم و احترام والدین لازم و واجب است.گرچه کافر باشند.زیرا کلمه ی «بالوالدین»مطابق است و مقید به «مؤمن بودن»نشده است. و پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:
«خرسندی خداوند در گرو خرسندی پدر و مادر است.و خشم خدا در گرو خشم آنان است.» (5)
و امام علی (ع)درباره ی نیکی به والدین می فرمایند:
«به پدرانتان نیکی کنید تا فرزندانتان به شما نیکی کنند.» (6)
و امام صادق (ع)می فرمایند:
«سه چیز است که همیشه باید آن ها را انجام داد:یکی از
آن ها نیکی به پدرو مادر است؛ چه نیکوکار باشند چه بدکار.» (7)
بنابراین «احسان ونیکی»به پدر ومادر یعنی همواره خالصانه، ایثارگرانه، صبورانه و متواضعانه و با چهره ی گشاده و سخاوتمندانه با ایشان رفتار شود و حوائج و نیازهای آن ها مورد توجه قرار گیرد.
2-نهایت احترام به والدین:
خداوند متعال در قرآن کریم می فرمایند:
«پروردگارت فرمان داده، جز او را نپرستید؛ و به پدر و مادر نیکی کنید. هرگاه یکی از آن دو، یا هر دو آنها، نزد تو به سن پیری رسند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار؛ و بر آنها فریاد مزن؛ و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آن ها بگو.و بال های تواضع خویش را از محبت و لطف، در برابر آنان فرود آر؛ و بگو:پروردگارا!همان گونه که آن ها مرا در کوچکی تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده.» (8)
در این دو آیه خداوند رحمان و رحیم، لزوم نهایت احترام و تکریم والدین را در قالب چهار «امر»و دو «نهی» یادآور شده است که عبارتند از:
1-لزوم احسان و نیکی به والدین. 2-نگفتن کمترین سخن اهانت آمیز به آن ها در طول حیاتشان، خصوصاً در سن پیری آن ها 3-بر سر آنها ریاد نزدن.4-با آن ها کریمانه و بزرگوارانه و با محبت سخن گفتن.5-نهایت فروتنی در برابر آن ها.6-طلب رحمت الهی برای آن ها.
و در همین رابطه امام رضا (ع)می فرمایند:
«برشما باد به اطاعت از پدر و نیکی کردن به او و فروتنی و خضوع و بزرگداشت و احترام برای پدر.» (9)
3-تشکر و سپاسگزاری از والدین:
یکی از وظایف انسان، شکر منعم (نعمت دهنده)است و منعم حقیقی خداوند متعال است که باید او را عبادت کرد. سرّ این که خداوند سبحان، احسان به والدین را بعد از عبادت خود ذکر کرده، آن است که بفهماند پدر و مادرنیز به انسان احسان کرده اند و شکر آن نیز لازم است.امام رضا (ع) می فرمایند:«خدای ـ عزوجلّ ـ فرمان به سپاسگزاری از خود و پدر ومادر را داده است. پس هر کس از پدر و مادرش تشکر و سپاسگزاری نکند، شکر خدا را به جا نیاورده است.» (10) بنابراین هیچ کس بعد از خداوند متعال که همه ی نعمت ها از اوست، به انسان مانند والدین خدمت نکرده است.از این رو شکر آن ها و نیز احسان به آن ها لازم است.
4-عظمت حق مادر و نیکی و احسان مضاعف به ایشان.
خداوند حکیم در قرآن کریم می فرمایند:«ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند، مادرش او را با ناراحتی حمل می کند و با ناراحتی بر زمین می گذارد؛ و دوران حمل و از شیر بازگرفتنش سی ماه است... .» (11) این آیه دلالت دارد بر این که حق مادر بزرگتر از حق پدر بر انسان است. زیرا در آغاز مسأله ی احسان به پدرو مادر را بیان نمود، سپس مادر را جداگانه ذکر کرد که فرزند را با مشقت و رنج حمل و وضع می کند، و این دلالت بر عظمت حق مادر می کند. (12) پیامبر اکرم (ص)در رابطه با مقام و منزلت «مادر»می فرمایند:«بهشت زیر گام های مادران است.» (13)
مادر کیست؟
«مادر»کسی است که امر پرورش فرزندان را در دوران حمل و پس از آن بر عهده دارد و در انجام این وظیفه بدون هیچ چشمداشت مادی و یا معنوی کوشاست.«مادر»این باغبان شکوفه های حیات، معناگر همه ی خوبی ها، سرچشمه ی محبت، اسوه ی صبوری و ایثار و منبع سخاوت و احسان، همیشه دوست می دارد در مدار رابطه ها، شمعِ وجودش گرمابخش حیات فرزند و روشنگر صراط او باشد.«مادر»دوست دارد همه ی خوبی ها، همه ی شایستگی ها، همه ی زیبایی ها، و همه ی کمالات را در وجود فرزندان خویش تجربه نمایند. «مادر»دوست دارد آغوش گرم و پرمهرش مأمن و آرامشگاه همیشه ی فرزندان باشد.«مادر»دوست دارد همواره با دلی آرام، سری پرشور و چهره ای گشاده، همدم و همراه فرزندان باشد.«مادر»دوست دارد مشاور و همراز همیشه ی فرزندان در کودکی، نوجوانی، جوانی و بزرگسالی آنان باشد.مراقبت های دوره ی کودکی، شب زنده داری ها و بیداری های او به خاطر فرزند، بدان نظر نیست که این کودک روزی رشد کند و زیر بازوی او را بگیرد.او چه بسیار از اوقات که جان خود را صرفاً به خاطر طفل به خطر می اندازد و جز خیر و خوشی او را نمی طلبد.بر این اساس می توان گفت:«مادر فرشته ای است آسمانی که در عالم بشری با جسم عاریتی زندگی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
نکات مفید تربیت فرزندان
پدر/مادر بودن لذت زیادی دارد اما در عین حال کار سختی است. هیچ پدر یا مادری کامل نیست. همه ما اشتباه می کنیم. حتی پدر و مادرهای مهربانی که عاشق فرزندانشان هستند هم گاهی کارهایی می کنند که از روی قصد و غرض نیست، مثل داد زدن سر بچه ها یا بی احترامی به آنها. پس اگر فکر می کنید نمی توانید خودتان را کنترل کرده و بر اعصابتان مسلط باشید، حتماً به متخصص مراجعه کنید تا به سوء رفتار با کودکتان دچار نشوید.
گاهی اوقات خیلی خسته می شوم. آیا این طبیعی است؟
بله البته. همه ی والدین خسته می شوند. بچه ها وقت و انرژی زیادی از آنها می برند. این مسئله وقتی در زندگیتان هم مشکل داشته باشید سخت تر می شود مثل نگرانی های کاری، نگرانی برای پرداخت قبوض، یا مشکل در روابطتان. برای اینکه پدر /مادر خوبی باشید، باید مراقب خودتان هم باشید و برای حل مشکلاتتان کمک بگیرید.
وقتی خسته می شویم، چه کاری می توانیم بکنیم؟
کمی استراحت کنید. همه ی آدمها به استراحت و فراغت نیاز دارند. می توانید از همسرتان بخواهید که مراقب بچه ها باشد و خودتان به دیدن دوستان و آشنایان بروید و دفعه بعد نوبت به همسرتان می رسد که به استراحت برود. اگر با بچه ها تنها هستید و با همسرتان زندگی نمی کنید می توانید از اقوام بخواهید که گاهی از بچه ها نگهداری کنند.
گاهی اوقات از کوره در می روم و خیلی عصبانی می شوم. آیا این یعنی من پدر/مادر خوبی نیستم؟
نه اصلاً اینطور نیست. خیلی از والدین در برخورد با فرزندانشان از کوره در می روند. عصبانی شدن مسئله ای کاملاً طبیعی است، اما درست نیست که آن را سر بچه ها خالی کنید. وقتی عصبانی هستید، کمی استراحت کنید، مثلاً بچه ها را به پارک ببرید یا از یک دوست بخواهید که برای کمک شما بیاید. اگر هر روز از بچه ها عصبانی میشوید و نمی توانید عصبانیتتان را کنترل کنید، کمک بخواهید. می توانید با پزشک خانوادگیتان مشورت کنید.
آیا تنبیه فیزیکی بچه ها درست است؟
تنبیه فیزیکی بهترین راه تادیب بچه ها نیست. هدف از تادیب و تربیت بچه ها، یاد دادن خودداری به آنها است. تنبیه کردن فقط به آنها یاد می دهد که به خاطر ترس کاری را انجام ندهند. راه های بهتری هم برای تادیب بچه ها وجود دارد.
یک راه خوب برای تادیب بچه ها، راهنمایی مجدد است. با اینکار شما یک رفتار بد و ناخواسته را با یک رفتار خوب و قابل قبول جایگزین می کنید. مثلاً اگر پرتاب کردن توپ داخل خانه کار درست نیست، کودکتان را بیرون از خانه ببرید و از او بخواهید آنجا توپ بازی کند.
با بچه های بزرگتر، سعی کنید به آنها عواقب کارشان را توضیح داده و از آنها بخواهید مسئولیت کارهایشان را بپذیرند. مثلاً به پسرتان بگویید چون میز ناهار را نچیده و باید می چیده، همه باید بیشتر منتظر شام بمانند و به او توضیح دهید که به خاطر این غفلت از کارش باید بعد از شام ظرف ها را بشوید.
چطور پدر/مادری خوب باشیم؟
برای تربیت و بزرگ کردن بچه ها یک راه خاص وجود ندارد. پدر یا مادر کامل هم در هیچ کجای دنیا وجود ندارد. اما نکاتی هست که با استفاده از آنها می توانید فرزندانتان را سالم و خوشبخت بار بیاورید.
عشقتان را به آنها نشان دهید. هر روز به کودکانتان بگویید که دوستشان دارید و برای شما مهم هستند. آنها ببوسید و بغل کنید.
به حرف های بچه ها گوش دهید. وقتی به حرف های بچه ها گوش میدهید به آنها نشان می دهید که آنها هم اهمیت دارند و به آنچه که میگویند علاقمندید.
به آنها احساس امنیت بدهید. وقتی ترسیده اند، به آنها آرامش دهید و به آنها نشان دهید که مراقبشان هستید.
در زندگیشان نظم ایجاد کنید. برای غذا خوردن، خوابیدن، و بازی کردن برایشان برنامه بگذارید. و اگر خواستید تغییری در برنامه ایجاد کنید، از قبل آنها را در جریان بگذارید.
فرزندانتان را تحسین کنید. وقتی بچه ها چیز تازه ای یاد می گیرند یا رفتار خوبی از خود نشان می دهند، بگویید که به آنها افتخار می کنید.
رفتار را نقد کنید، نه کودکتان را. وقتی فرزندتان کار اشتباهی انجام میدهد، به آنها نگویید که چقدر بد هستید، درعوض بگویید، که رفتارش درست نبوده است. مثلاً به او بگویید که "دویدن در خیابان بدون اینکه مراقب آمدن ماشین ها باشد کار درستی نیست." و بعد به او بگویید که به جای این رفتار چه رفتاری باید داشته باشد، :اول به هر دو جهت آمدن ماشین ها نگاه کن و بعد از خیابان رد شو."
قوانینی ثابت و استوار داشته باشید. لزومی ندارد که قانون ها و مقررات شما دقیقاً مثل قوانین پدر و مادرهای دیگر باشد، اما باید قوانینی استوار و ثابت باشند (یعنی قوانین همیشه یکجور باشد). پدر و مادر باید قوانینی یکسان با هم داشته باشند. به پرستارهای بچه و اقوام نزدیکی از فرزندتان نگهداری می کنند نیز این قوانین را گوشزد کنید.
با کودکانتان وقت بگذرانید. کارهایی مثل کتاب خواندن، پیاده روی، بازی کردن و تمیز کردن خانه را به اتفاق بچه ها انجام دهید. آنچه بچه ها می خواهند توجه شماست. رفتار بد هم معمولاً راهی برای جلب توجه شماست.
وقتی برای تربیت بچه ها کمک بخواهم، چه سؤالاتی باید بپرسم؟
راه های خوبی برای گرفتن توصیه هایی برای تربیت فرزندان وجود دارد. کلاسهای آموزش والدین معمولاً در مدارس برپا می شود. در این زمینه مطالعه داشته باشید و کتاب های آموزش والدین و تربیت فرزندان را مطالعه کنید. با پزشک خانواده، یا مشاور خانواده مشورت کنید.
پزشک خانوادگیتان می تواند توصیه های مفیدی برای وظایف والدین به شما ارائه دهد. از سؤال کردن خجالت نکشید. بزرگ کردن بچه ها کار سختی است و هیچ کس نمیتواند آن را به تنهایی انجام دهد. پزشک می تواند شما را با مسائلی مثل اختلالات تغذیه، خوابیدن بچه ها، و نحوه آموزش دادن به آنها آشنا کند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
عوامل موثر در تربیت دینی فرزندان
مقدمه :
بشردرطول تاریخ به وجود صانعی برای جهان اعتقاد داشته و این عقیده از عقاید کهن و راسخ او بوده وهیچگاه در صحت و استواری ان به خود شک راه نداده است .او می داند نظام آفرینش اثر پروردگاری بزرگ وآفریننده ای تواناست ، زیبایی طبیعت و رنگ آمیزی حیرت انگیز ونقش ونگار ظاهر جهان ، هستی بخشیده و هرجزئی از اجزاء آنرا روی نقشه واندازه گیری خاصی آفریده است .و نیز در طول تاریخ مردانی پاک و دور از هر نوع آلودگی را می شناسیم که خود را سفیران و پیامبران الهی معرفی نموده اند، و درانجام رسالت خود از هر نوع فداکاری وجانبازی دریغ نکرده اند ، تا آنجا که گروهی از آنان جان وزندگی خویش را در راه ارشاد وهدایت مردم از دست داده اند .اما بوده اند کسانی که در این راه دچار تردید و اضطراب و نگرانی می شوند که به حکم عقل لازم است خود را از نگرانی نجات دهد .
ادیان ومذاهب با پاداشها و کیفرهای خود، درپرورش روحیات عالی انسانی و از بین بردن نگرانیها نقش موثری را می تواند داشته باشد زیرا دین با برنامه های خود جامعه انسانی را به رشد ونمو صفات پسندیده سوق می دهد ، و با نوید پاداشها وتعیین کیفرهای قطعی ، مردم را به کارهای نیک واداشته وا از کارهای بد بر حذر می دارد . زیرا دین با مقررات اخلاقی وتعالیم حیات بخش خودحرص وآز وجاه طلبی وثروت اندوزی انسان را که یکی از عوامل اضطراب روحی است به نحوصحیحی تعدیل می کند و او رابه عزت نفس و مناعت طبع و نیکو کاری و پرهیز کاری دعوت می کند .
انسان در سایه اعتقاد به خدای حکیم و مهربان خدائی که به مصالح و مفاسد بندگان خود ازخودآنها آشناتر است می تواند از اثرات نامطلوب مصائب و شواهدوبلاها و رویدادهای بد جلوگیری کند، زیرا کسی که به خدا ایمان داردمی داند که آنچه بر او می گذرد تقدیر خدای حکیم ومهربان ودانا وتواناست و همه کارهای او بر اساس مصلحت دشوار است .قرآن با صراحت می گوید :الا به ذکر الله تطمئن القلوب ( سوره رعدآیه 28 )اگاه باشید که با یادخدا قلبها ودلها آرام می گیرد یاد خدا مایه آرامش روح است .به همین لحاظ هیچ فرهنگ وتمدنی را نزد هیچ قومی نمی توان یافت مگر آنکه در آن فرهنگ وتمدن مشکلی از مذهب وجود داشته است .ریشه های مذهب تااعماق تاریکی از تاریخ ثبت نشده کوشیده است .
حس دین هم اکنون در میان ملل متمدن جهان یک حس طبیعی است که در هر گوشه ای از جهان برای خود تجلیاتی داردواگر با هواپیما از فراز قاره های مختلف جهان عبور کنیم آثار و جلوه های این حس را هم درمیان غنی ترین وصنعتی ترین کشورها ی جهان وهم درمیان فقیر ترین وعقب مانده ترین ملل عالم با دیدگان خود مشاهده می نمائیم .(استادی 1360 23)
این خداجوئی وتوجه به خدا نتیجه سرشت و فطرت انسان ودر مرحله بعد محصول پرورش فرداست حس خدا جوئی بسان سائراحساسات درونی انسان بدون تعلیم و رهبری کسی دردرون انسان پیدا می شود بدون نیاز به تعلیم ویادگرفتن درانسان وجود داردولی درشرایط خاصی بیدار می شود و بایدمراقبتهای صحیحی از این حس به عمل آید .مثلا حس مذهبی و حس خداجویی اگر به وسیله پیامبران آسمانی ودانشمندان الهی و فلاسفه بزرگ جهان ، درست رهبری نشودسرانه بت پرستی و گرایش به پرستش مخلوق در می آوردو به طوریکه انسان مخلوق رابه خالق ومعبودمی گذارد.
درواقع احساسی طبیعی وفطری نیازی به تعلیم وآموزش ندارد ولی در عین حال بهره برداری صحیح و دور از انحرافات و کج رویها بدون مراقبت مربیان آگاه صورت نمی گیرد واین آموزش در وهله اول توسط خانواده و در مراحل بعدی توسط مدرسه واجتماع صورت می گیرد که دراین راستا یکی از مهمترین عوامل تاثیر گذار رسانه ها می باشد.
واژگان کلیدی:
دین, مذهب , خانواده, رسانه ها ,مدرسه ,جامعه
الف دین پذیری درچارچوب خانواده :
نوزاد آدمی در بدو تولد ناقص ومحتاج توجه و مواظبت از طرف دیگران است .خانواده با محیط گرم وصمیمانه ای که دارد به نوزاد آدمی اجازه رشد و پرورش می دهد.در این پرورش معمولاً خانواده شیوه زندگی اجتماعی و رفتار وکردار معینی را به کودک می آموزد.
کودک درخانه الگوهای کرداری و رفتاری را می آموزد که برای ادامه حیات او و درمحیط ضروری هستند کودک می آموزد که چگونه به صورت اجتماعی زندگی کند.. کودکان مشاهده می کنند که پدران و مادران انها چطور با هم رفتار می کنند و آنها هم به تدریج نمونه های اخلاقی و رفتاری خود را از طریق بازی و تقلید وتکرار یاد می گیرند.بنابراین کودک می آموزد تا که چگونه با کنش ها وکوششهای زندگی با دیگران
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
اجتماعی کردن فرزندان
مقدمه
در جوامع کنونی، اغلب والدین خواستار آنند که فرزندانشان بتوانند راه و روش زندگی خود را به درستی انتخاب کنند یعنی این که مثلاً به دانشگاه و دیگر مراکز عالی راه یابند و یا در انتخاب همسر دچار هیچ گونه لغزش و سستی نشوند و در نهایت بتوانند در جامعه خود، شخصیت و حرفه خویش را به تثبیت برسانند. اگر از والدین سؤال شود که آیا دوست دارند فرزندشان در آینده بتواند در اجتماع پیروز و موفق باشد، بی شک پاسخ خواهند داد! «بله، البته!» اما متأسفانه بسیاری از والدین حتی کمترین فرصت را به کودکان خود نمی دهند تا آنان مجال این را داشته باشند که افکار و احساسات خود را آشکار سازند. اغلب والدین از کودکانشان انتظار دارند که ساکت بوده و تسلیم خواست های آنان باشند، به خصوص در اوقاتی که در خارج از خانه همراه آنان هستند و این انتظار حداقل تا سن 20 سالگی فرزند ادامه دارد و بعد از این سن آنان منتظرند که حصارها شکسته شود و فرزندشان بتواند بر تمامی معضلات اجتماعی فایق آید!
اجتماعــــی شدن، باید آمـــوخته شود.
به طور کلی ایجاد یک ارتباط مستحکم در خانواده، از اساسی ترین نمودهای خانواده ای قدرتمند است و این ارتباط به کودکان احساس استواری می دهد؛ یعنی اعتماد به نفس و در نهایت یک قدرت دفاعی در برابر هجوم فشارهای خارجی! اما خود این ارتباط الزاماً بایستی در روابط مابین پدر و مادر به وجود آید و آنها به عنوان معلمین اولیه کودکان خود، بهترین نمونه برای هریک از آنها هستند و همان طور که مکرر در این سلسله مقالات ذکر شده کودکان بسیاری، عادات و رفتار خود را از والدین کسب می کنند. ولی پیوند این ارتباط می بایستی از دوران طفولیت کودکان شروع شده و به طور مستمر ادامه پیدا کند. به عنوان مثال وقتی مادری در حال پوشانیدن لباسهای کودک خردسال خود می باشد باید به او توضیح دهد که در حال انجام چه کاری است و یا هم اکنون پدر مشغول انجام چه وظیفه ای می باشد و حتی الامکان جزییات را نیز توضیح دهد.
والدین بایستی تا جایی که برایشان مقدور است با کودکان خود صحبت کنند و به آنها بفهمانند که به چه اندازه به آنان علاقه مندند و علت این عشق و علاقه چه چیز می باشد! همچنین پدر و مادرها مسئولند که برای علایق و قدرت تشخیص فرزندان خود احترام قایل شوند، به طوری که آنها باور کنند که وجود دارند و می توانند فکر کنند و نظریاتشان نیز مهم است. والدین همچنین مسئولند که فرزندان خود را از وقایع پیرامون خود آگاه سازند و به آنان توضیح دهند که در محیط پیرامونشان چه وقایعی در شرف انجام است؛ حتی اگر آنان قدرت تحلیل این رویدادها را هم نداشته باشند، زیرا توضیحات به آنها می فهماند که می بایستی خود را آماده کنند تا چیزهای بیشتری بفهمند و حداقل کارآیی این توضیحات این است که کودکان با الفاظ و لغات جدیدتری آشنا می شوند و سرانجام زمانی می رسد که آنان نیز می توانند خود را در بحث با شما شریک سازند، آن زمان شما می توانید از تمایلات درونی کودکان خود باخبر شوید و در نهایت از علایق اولیه آنان مطلع خواهید بود.
ارتباط مستلــــزم صـــــرف وقت است.
برای ایجاد یک ارتباط منظم و منطقی، والدین بایستی از اوقات مفید خود سرمایه گذاری کنند و حتی الامکان اوقات ویژه ای را برای این مهم در نظر بگیرند. به عنوان مثال اگر شما در حال رانندگی هستید، می توانید رادیو ماشین را خاموش کرده و به فرزندتان نشان دهید که آماده اید تا با وی صحبت کنید و این امر به او می فهماند که گوش دادن به رادیو کم اهمیت تر از صحبت های او می باشد. به تجربه ثابت شده که کودکان زمانی بیشتر تمایل به ایجاد ارتباط با دیگران دارند که به آنها اهمیت داده شود. یعنی پدر و مادر نباید در حالی که مشغول انجام کاری هستند با بی اعتنایی فرزند خود را طرف صحبت قرار دهند.
متأسفانه یک مشکل اجتماعی که در ارتباط با بسیاری از خانواده ها مطرح می باشد، این است که پدر و مادر هر یک به نوعی تا آن اندازه درگیر مسایل خود هستند که دیگر وقتی برای دلجویی از فرزندان برایشان باقی نمی ماند و این در حالیست که این ارتباط از هر وظیفه ای مهم تر است. پدر یک خانواده نباید خود را آن قدر گرفتار مسایل خارجی نماید که مادر نقش یک مفسر را برای او بازی کند. در میان عوام جامعه این طور به نظر می رسد که صرف وقت برای صحبت های به ظاهر بی ارزش فرزندان کاری بس عبث است. تازه این دسته اگر قدری انصاف داشته باشند از اوقات بی خاصیت برای صحبت با فرزندانشان استفاده می کنند اما به راستی، شما پدر و مادری که در برابر فرزند خود مسئول هستید براین باورید؟
آیا این واقعیت را می دانید که همین صحبت های به ظاهر کم ارزش به چه میزان در بارور شدن شخصیت اجتماعی فرزند شما مؤثر واقع خواهد شد؟! مطمئن باشید که اگر یک برنامه ریزی صحیح در تقسیم اوقات خود داشته باشید این ایجاد ارتباط هرگز لطمه ای به انجام دیگر وظایف شما وارد نخواهد کرد. به این مهم نیز توجه داشته باشید که فرزندان شما نیازمند صحبت و گوش کردن به حرف های شما هستند و انجام این امر آنقدر پر ارزش و با اهمیت است که جای آن را هیچ وقت دیگری پر نخواهد کرد!
وقت مناسب چه زمانـــــی است؟
از نقطه نظر روانی و از مجموع تحقیقات و تجربیاتی که در این زمینه به دست آمده، مناسب ترین زمان برای صحبت با فرزندان زمانی است که آنها بایستی به رختخوابرفته و بخوابند! همواره بسیاری از مادران گله دارند که کودکانشان از خوابیدن به موقع سرپیچی می کنند و بسیاری از آنان تمایل دارند همراه با بزرگترها بیدار بمانند. با در نظر گرفتن این مسأله، پدر و مادر می توانند بهترین استفاده را از چنین فرصتی بکنند. یعنی در حالی که برای آنها داستان یا واقعه ای مستند تعریف می نمایند می توانند آنان را دعوت به خواب کنند و همچنین این زمان مناسب ترین موقع برای آشنا کردن فرزند با مطالب جدید است، مثلاً مادر می تواند با نشان دادن کتابی مصور و تعریف وقایع مرتبط، به اطلاعات کودک بیفزاید و یا از تجربیات دوران کودکی خود که بسیاری برای کودک جذاب است تعریف کند. از دیگر زمان های مناسب، زمان صرف ناهار و شام است. خوب است حتی الامکان همه افراد خانواده در سر میز ناهار و شام حاضر باشند و بعد از صرف غذا است که شما و پدر گرامی می توانید با یکدیگر مشغول گپ زدن شوید و در مورد مسایل دلخواه کودکان با آنان به مشاوره بپردازید. اما توجه داشته باشید که با صحبت خود موجبات اخلال در غذا خوردن را فراهم نسازید.
تـــــوجه به صحبت های کـــــودکان