حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درباره؛ آلودگی صوتی ، غول آرام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

آلودگی صوتی ، غول آرام

هر موجودی که یک جفت گوش دارد، گوش‌هایش یک چیزی دارند به نام <آستانه شنوایی>! به عبارت دیگر، هر گوشی می‌تواند صداها را در یک محدوده خاص بشنود، از یک فرکانس معین و حداقل تا یک فرکانس معین و حداکثر.

شاید شما هم مثل بنده با شنیدن اسم >آلودگی< در ابتدا به یاد مناظر بدیع زباله‌های پخش و پلا یا چرک و کثیفی بیفتید. اما می‌دانید من از روزی که آن مقاله هولناک را در روزنامه خواندم، بدجوری متحول شدم. اصلا بهتر است بگویم از خواب غفلت بیدار شدم و حالا هم قصد دارم پیرو حکمت >خفته را خفته کی کند بیدار< شما عزیزان دل را نیز بیدار نمایم. خبر یک روزنامه، اذعان داشته بود که <مرز آلودگی صوتی در تهران، شکست.> از خدا که پنهان نیست، از شما چه پنهان تا آن روز اصلا نمی‌دانستم آلودگی صوتی چه جور جانوری است. اما بعد از مطالعه آن مقاله اسفناک، یک چیزهایی دستگیرم شد. مثلا فهمیدم که هر موجودی که یک جفت گوش دارد، گوش‌هایش یک چیزی دارند به نام <آستانه شنوایی>! به عبارت دیگر، هر گوشی می‌تواند صداها را در یک محدوده خاص بشنود، از یک فرکانس معین و حداقل تا یک فرکانس معین و حداکثر. خیلی چیزهای دیگر هم فهمیدم که توضیح آنها در این مقال نمی‌گنجد. فقط همین مرثیه بس، که ما ساکنان خوشبخت و مرفه پایتخت، شدیدا در معرض آلودگی صوتی قرار داریم. (آلودگی‌های دیگر هم بماند)! خواندم که دانشمندان آمده‌اند و یک سری از حیوانات را در معرض صداهای بالاتر از ۱۵۰ دسیبل قرار داده‌اند و در آخر مشاهده کردند که حیوانات بی‌زبان، دچار رعشه و فلج شده وهمگی، جان به جان آفرین تسلیم نموده‌اند. حال اگرچه ما اشرف مخلوقات هستیم ولی باید قبول کنیم که در بعضی از موارد با آن زبان بسته‌ها، وجوه مشترکی داریم. یعنی گوش‌های بینوای مایی که در این شهر شلوغ و پرهمهمه زندگی می‌کنیم نیز ورودی مقادیر معتنابهی از آلودگی‌های صوتی است که آنها می‌توانند بدون مزاحمت، روی اعصاب ما رژه بروند و اگر آنقدر قدرت نداشته باشند که فلج یا ناشنوایمان کنند، حداقل می‌توانند از قدرت شنوایمان بکاهند. در جدولی که ضمیمه آن مقاله بود، می‌شد آمار استاندارد آلودگی صوتی شهری را دید که اتفاقا شامل استانداردهای تعریف شده برای تهران بزرگ هم بود. آلودگی مجاز صوتی در مناطق مسکونی ما باید حول و حوش پنجاه دسیبل باشد در حالی که این مقدار، به راحتی در حاشیه خیابان‌های شلوغ از مرز هفتاد دسیبل هم گذشته است. حالا حاشیه بزرگراه ها، مناطق مسکونی نزدیک به فرودگاه و راه‌آهن و غیره را دیگر خدا داند... گفتم که بعد از خواندن آن مقاله بدجوری احساس هوشیاری و بیداری می‌کردم. اصلا شاید اگر همه مردم بیدار می‌شدند، می‌شد راه حلی برای این غول به ظاهر ساکت و آرام که با خیال راحت دارد توی شهر هروله می‌رود و کسی متوجه خرابکاری‌هایش نیست، پیدا کرد.... بعدازظهر، طبق معمول هر روز باید پس از کلی ایستادن در صف تاکسی، در آخر، برای سوار شدن از قانون جنگل پیروی می‌کردم تا پیروز شوم. راننده تاکسی، موزیک کوچه بازاری خفنی را برای مسافرین تهیه دیده بود و آنها مجبور بودند طبق یک توفیق اجباری، شنوای آن باشند. یاد مقاله روزنامه افتادم و دلم برای گوش‌هایم سوخت. اما نمی‌توانستم چیزی بگویم. چون در این صورت باید با احترام پیاده می‌شدم و منتظر یک تاکسی دیگر می‌ماندم که معلوم نبود آن هم از این قضیه، مستثنی باشد. خلاصه تحمل کردم تا این که دیدم نخیر! آقای راننده به هیچ صراطی مستقیم نیست. یک دستش روی فرمان است و دست دیگرش روی بوق. پشت چراغ قرمز بوق می‌زند، در حالی که ماشین جلویی هم راهی برای حرکت ندارد! برای آدم‌هایی که منتظر تاکسی‌اند بوق می‌زند، در حالی که ظرفیت ماشین تکمیل است! و هی به بهانه‌های واهی بوق می‌زند. سرانجام وجدان بیدارم به سخن درآمد و شروع کرد به نصیحت و بیان آنچه که در مقاله آمده بود. اما راننده انگار اصلا چیزی نمی‌شنید. فکر می‌کنم در اثر همین آلودگی‌های صوتی، آستانه شنوایی‌اش به کل، کن فیکون شده بود! ... فردای آن روز، در اداره تلفن را برداشتم و به شهرداری زنگ زدم: <الو؟ آقاجان چرا این کامیون‌ها همین طوری سرشان را می‌اندازند پایین و در روز روشن به خیابان می‌آیند؟ چرا هیچکس با تردد موتورسیکلت‌های پر سر و صدا مبارزه نمی‌کند؟ چرا مورد مصرف تابلوی بوق زدن ممنوع، فقط برای امتحان دادن آیین‌نامه است؟ چرا شهرداری سعی نمی‌کند با احداث بیشتر نوارهای عریض درختان و پوشش‌های گیاهی از آلودگی صوتی بکاهد؟ چرا فرودگاه باید در قلب یک کلان شهر باشد در حالی که فرودگاه تازه تاسیس فقط روزی چند تا پرواز دارد؟ و هزار و یک چرای دیگر...> در مقابل سر و صدایی که به راه انداخته بودم، آقای روابط عمومی، واکنشی کاملا منطقی انجام داد: <آقا اینهایی که گفتید، به این قسمت مربوط نیست... بوق، بوق، بوق، بوق!> با راهنمایی همکارانم، با چند ارگان دیگر هم تماس گرفتیم اما گویا هیچکس حاضر نبود به طور رسمی، مسئولیت این طفل بی‌سرپرست را به عهده بگیرد! بعد از کلی گفتمان و صرف یک لیوان شربت قند برای جبران افت فشار ناشی از عصبانیت با همان همکارانم که خدمتتان عرض کردم به این نتیجه رسیدیم که برای در امان ماندن از اثرات سوء آلودگی صوتی در منزل، می‌توان خانه را عایق‌بندی کرد تا مجبور نبود که صدای دعوا و شکستن کاسه بشقاب‌های همسایه دیوار به دیوار را شنید! می‌توان شیشه‌ها را دوجداره کرد تا سر و صدای بوق و اگزوز وسایل نقلیه، داخل خانه نیاید. می‌توان به زبان اشاره صحبت کرد تا به کاهش آلودگی صوتی کمک کرد. می‌توان به جای جاروبرقی، از جاروهای سنتی به جای چرخ گوشت از هاون و به جای آب میوه‌گیری برقی از نوع دستی‌اش( !برای کاهش سر و صدا) استفاده کرد. در خیابان هم علی‌الحساب مشکل با دو تا گوله پنبه که باید در گوش چپاند، حل خواهد شد. کسی که به فکر ما نیست حداقل بیایید خودمان به فکر خودمان باشیم!



خرید و دانلود تحقیق درباره؛ آلودگی صوتی ، غول آرام


تحقیق درباره؛ آلودگی صوتی ، غول آرام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

آلودگی صوتی ، غول آرام

هر موجودی که یک جفت گوش دارد، گوش‌هایش یک چیزی دارند به نام <آستانه شنوایی>! به عبارت دیگر، هر گوشی می‌تواند صداها را در یک محدوده خاص بشنود، از یک فرکانس معین و حداقل تا یک فرکانس معین و حداکثر.

شاید شما هم مثل بنده با شنیدن اسم >آلودگی< در ابتدا به یاد مناظر بدیع زباله‌های پخش و پلا یا چرک و کثیفی بیفتید. اما می‌دانید من از روزی که آن مقاله هولناک را در روزنامه خواندم، بدجوری متحول شدم. اصلا بهتر است بگویم از خواب غفلت بیدار شدم و حالا هم قصد دارم پیرو حکمت >خفته را خفته کی کند بیدار< شما عزیزان دل را نیز بیدار نمایم. خبر یک روزنامه، اذعان داشته بود که <مرز آلودگی صوتی در تهران، شکست.> از خدا که پنهان نیست، از شما چه پنهان تا آن روز اصلا نمی‌دانستم آلودگی صوتی چه جور جانوری است. اما بعد از مطالعه آن مقاله اسفناک، یک چیزهایی دستگیرم شد. مثلا فهمیدم که هر موجودی که یک جفت گوش دارد، گوش‌هایش یک چیزی دارند به نام <آستانه شنوایی>! به عبارت دیگر، هر گوشی می‌تواند صداها را در یک محدوده خاص بشنود، از یک فرکانس معین و حداقل تا یک فرکانس معین و حداکثر. خیلی چیزهای دیگر هم فهمیدم که توضیح آنها در این مقال نمی‌گنجد. فقط همین مرثیه بس، که ما ساکنان خوشبخت و مرفه پایتخت، شدیدا در معرض آلودگی صوتی قرار داریم. (آلودگی‌های دیگر هم بماند)! خواندم که دانشمندان آمده‌اند و یک سری از حیوانات را در معرض صداهای بالاتر از ۱۵۰ دسیبل قرار داده‌اند و در آخر مشاهده کردند که حیوانات بی‌زبان، دچار رعشه و فلج شده وهمگی، جان به جان آفرین تسلیم نموده‌اند. حال اگرچه ما اشرف مخلوقات هستیم ولی باید قبول کنیم که در بعضی از موارد با آن زبان بسته‌ها، وجوه مشترکی داریم. یعنی گوش‌های بینوای مایی که در این شهر شلوغ و پرهمهمه زندگی می‌کنیم نیز ورودی مقادیر معتنابهی از آلودگی‌های صوتی است که آنها می‌توانند بدون مزاحمت، روی اعصاب ما رژه بروند و اگر آنقدر قدرت نداشته باشند که فلج یا ناشنوایمان کنند، حداقل می‌توانند از قدرت شنوایمان بکاهند. در جدولی که ضمیمه آن مقاله بود، می‌شد آمار استاندارد آلودگی صوتی شهری را دید که اتفاقا شامل استانداردهای تعریف شده برای تهران بزرگ هم بود. آلودگی مجاز صوتی در مناطق مسکونی ما باید حول و حوش پنجاه دسیبل باشد در حالی که این مقدار، به راحتی در حاشیه خیابان‌های شلوغ از مرز هفتاد دسیبل هم گذشته است. حالا حاشیه بزرگراه ها، مناطق مسکونی نزدیک به فرودگاه و راه‌آهن و غیره را دیگر خدا داند... گفتم که بعد از خواندن آن مقاله بدجوری احساس هوشیاری و بیداری می‌کردم. اصلا شاید اگر همه مردم بیدار می‌شدند، می‌شد راه حلی برای این غول به ظاهر ساکت و آرام که با خیال راحت دارد توی شهر هروله می‌رود و کسی متوجه خرابکاری‌هایش نیست، پیدا کرد.... بعدازظهر، طبق معمول هر روز باید پس از کلی ایستادن در صف تاکسی، در آخر، برای سوار شدن از قانون جنگل پیروی می‌کردم تا پیروز شوم. راننده تاکسی، موزیک کوچه بازاری خفنی را برای مسافرین تهیه دیده بود و آنها مجبور بودند طبق یک توفیق اجباری، شنوای آن باشند. یاد مقاله روزنامه افتادم و دلم برای گوش‌هایم سوخت. اما نمی‌توانستم چیزی بگویم. چون در این صورت باید با احترام پیاده می‌شدم و منتظر یک تاکسی دیگر می‌ماندم که معلوم نبود آن هم از این قضیه، مستثنی باشد. خلاصه تحمل کردم تا این که دیدم نخیر! آقای راننده به هیچ صراطی مستقیم نیست. یک دستش روی فرمان است و دست دیگرش روی بوق. پشت چراغ قرمز بوق می‌زند، در حالی که ماشین جلویی هم راهی برای حرکت ندارد! برای آدم‌هایی که منتظر تاکسی‌اند بوق می‌زند، در حالی که ظرفیت ماشین تکمیل است! و هی به بهانه‌های واهی بوق می‌زند. سرانجام وجدان بیدارم به سخن درآمد و شروع کرد به نصیحت و بیان آنچه که در مقاله آمده بود. اما راننده انگار اصلا چیزی نمی‌شنید. فکر می‌کنم در اثر همین آلودگی‌های صوتی، آستانه شنوایی‌اش به کل، کن فیکون شده بود! ... فردای آن روز، در اداره تلفن را برداشتم و به شهرداری زنگ زدم: <الو؟ آقاجان چرا این کامیون‌ها همین طوری سرشان را می‌اندازند پایین و در روز روشن به خیابان می‌آیند؟ چرا هیچکس با تردد موتورسیکلت‌های پر سر و صدا مبارزه نمی‌کند؟ چرا مورد مصرف تابلوی بوق زدن ممنوع، فقط برای امتحان دادن آیین‌نامه است؟ چرا شهرداری سعی نمی‌کند با احداث بیشتر نوارهای عریض درختان و پوشش‌های گیاهی از آلودگی صوتی بکاهد؟ چرا فرودگاه باید در قلب یک کلان شهر باشد در حالی که فرودگاه تازه تاسیس فقط روزی چند تا پرواز دارد؟ و هزار و یک چرای دیگر...> در مقابل سر و صدایی که به راه انداخته بودم، آقای روابط عمومی، واکنشی کاملا منطقی انجام داد: <آقا اینهایی که گفتید، به این قسمت مربوط نیست... بوق، بوق، بوق، بوق!> با راهنمایی همکارانم، با چند ارگان دیگر هم تماس گرفتیم اما گویا هیچکس حاضر نبود به طور رسمی، مسئولیت این طفل بی‌سرپرست را به عهده بگیرد! بعد از کلی گفتمان و صرف یک لیوان شربت قند برای جبران افت فشار ناشی از عصبانیت با همان همکارانم که خدمتتان عرض کردم به این نتیجه رسیدیم که برای در امان ماندن از اثرات سوء آلودگی صوتی در منزل، می‌توان خانه را عایق‌بندی کرد تا مجبور نبود که صدای دعوا و شکستن کاسه بشقاب‌های همسایه دیوار به دیوار را شنید! می‌توان شیشه‌ها را دوجداره کرد تا سر و صدای بوق و اگزوز وسایل نقلیه، داخل خانه نیاید. می‌توان به زبان اشاره صحبت کرد تا به کاهش آلودگی صوتی کمک کرد. می‌توان به جای جاروبرقی، از جاروهای سنتی به جای چرخ گوشت از هاون و به جای آب میوه‌گیری برقی از نوع دستی‌اش( !برای کاهش سر و صدا) استفاده کرد. در خیابان هم علی‌الحساب مشکل با دو تا گوله پنبه که باید در گوش چپاند، حل خواهد شد. کسی که به فکر ما نیست حداقل بیایید خودمان به فکر خودمان باشیم!



خرید و دانلود تحقیق درباره؛ آلودگی صوتی ، غول آرام


تحقیق درباره؛ آلودگی صوتی ، غول آرام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

آلودگی صوتی ، غول آرام

هر موجودی که یک جفت گوش دارد، گوش‌هایش یک چیزی دارند به نام <آستانه شنوایی>! به عبارت دیگر، هر گوشی می‌تواند صداها را در یک محدوده خاص بشنود، از یک فرکانس معین و حداقل تا یک فرکانس معین و حداکثر.

شاید شما هم مثل بنده با شنیدن اسم >آلودگی< در ابتدا به یاد مناظر بدیع زباله‌های پخش و پلا یا چرک و کثیفی بیفتید. اما می‌دانید من از روزی که آن مقاله هولناک را در روزنامه خواندم، بدجوری متحول شدم. اصلا بهتر است بگویم از خواب غفلت بیدار شدم و حالا هم قصد دارم پیرو حکمت >خفته را خفته کی کند بیدار< شما عزیزان دل را نیز بیدار نمایم. خبر یک روزنامه، اذعان داشته بود که <مرز آلودگی صوتی در تهران، شکست.> از خدا که پنهان نیست، از شما چه پنهان تا آن روز اصلا نمی‌دانستم آلودگی صوتی چه جور جانوری است. اما بعد از مطالعه آن مقاله اسفناک، یک چیزهایی دستگیرم شد. مثلا فهمیدم که هر موجودی که یک جفت گوش دارد، گوش‌هایش یک چیزی دارند به نام <آستانه شنوایی>! به عبارت دیگر، هر گوشی می‌تواند صداها را در یک محدوده خاص بشنود، از یک فرکانس معین و حداقل تا یک فرکانس معین و حداکثر. خیلی چیزهای دیگر هم فهمیدم که توضیح آنها در این مقال نمی‌گنجد. فقط همین مرثیه بس، که ما ساکنان خوشبخت و مرفه پایتخت، شدیدا در معرض آلودگی صوتی قرار داریم. (آلودگی‌های دیگر هم بماند)! خواندم که دانشمندان آمده‌اند و یک سری از حیوانات را در معرض صداهای بالاتر از ۱۵۰ دسیبل قرار داده‌اند و در آخر مشاهده کردند که حیوانات بی‌زبان، دچار رعشه و فلج شده وهمگی، جان به جان آفرین تسلیم نموده‌اند. حال اگرچه ما اشرف مخلوقات هستیم ولی باید قبول کنیم که در بعضی از موارد با آن زبان بسته‌ها، وجوه مشترکی داریم. یعنی گوش‌های بینوای مایی که در این شهر شلوغ و پرهمهمه زندگی می‌کنیم نیز ورودی مقادیر معتنابهی از آلودگی‌های صوتی است که آنها می‌توانند بدون مزاحمت، روی اعصاب ما رژه بروند و اگر آنقدر قدرت نداشته باشند که فلج یا ناشنوایمان کنند، حداقل می‌توانند از قدرت شنوایمان بکاهند. در جدولی که ضمیمه آن مقاله بود، می‌شد آمار استاندارد آلودگی صوتی شهری را دید که اتفاقا شامل استانداردهای تعریف شده برای تهران بزرگ هم بود. آلودگی مجاز صوتی در مناطق مسکونی ما باید حول و حوش پنجاه دسیبل باشد در حالی که این مقدار، به راحتی در حاشیه خیابان‌های شلوغ از مرز هفتاد دسیبل هم گذشته است. حالا حاشیه بزرگراه ها، مناطق مسکونی نزدیک به فرودگاه و راه‌آهن و غیره را دیگر خدا داند... گفتم که بعد از خواندن آن مقاله بدجوری احساس هوشیاری و بیداری می‌کردم. اصلا شاید اگر همه مردم بیدار می‌شدند، می‌شد راه حلی برای این غول به ظاهر ساکت و آرام که با خیال راحت دارد توی شهر هروله می‌رود و کسی متوجه خرابکاری‌هایش نیست، پیدا کرد.... بعدازظهر، طبق معمول هر روز باید پس از کلی ایستادن در صف تاکسی، در آخر، برای سوار شدن از قانون جنگل پیروی می‌کردم تا پیروز شوم. راننده تاکسی، موزیک کوچه بازاری خفنی را برای مسافرین تهیه دیده بود و آنها مجبور بودند طبق یک توفیق اجباری، شنوای آن باشند. یاد مقاله روزنامه افتادم و دلم برای گوش‌هایم سوخت. اما نمی‌توانستم چیزی بگویم. چون در این صورت باید با احترام پیاده می‌شدم و منتظر یک تاکسی دیگر می‌ماندم که معلوم نبود آن هم از این قضیه، مستثنی باشد. خلاصه تحمل کردم تا این که دیدم نخیر! آقای راننده به هیچ صراطی مستقیم نیست. یک دستش روی فرمان است و دست دیگرش روی بوق. پشت چراغ قرمز بوق می‌زند، در حالی که ماشین جلویی هم راهی برای حرکت ندارد! برای آدم‌هایی که منتظر تاکسی‌اند بوق می‌زند، در حالی که ظرفیت ماشین تکمیل است! و هی به بهانه‌های واهی بوق می‌زند. سرانجام وجدان بیدارم به سخن درآمد و شروع کرد به نصیحت و بیان آنچه که در مقاله آمده بود. اما راننده انگار اصلا چیزی نمی‌شنید. فکر می‌کنم در اثر همین آلودگی‌های صوتی، آستانه شنوایی‌اش به کل، کن فیکون شده بود! ... فردای آن روز، در اداره تلفن را برداشتم و به شهرداری زنگ زدم: <الو؟ آقاجان چرا این کامیون‌ها همین طوری سرشان را می‌اندازند پایین و در روز روشن به خیابان می‌آیند؟ چرا هیچکس با تردد موتورسیکلت‌های پر سر و صدا مبارزه نمی‌کند؟ چرا مورد مصرف تابلوی بوق زدن ممنوع، فقط برای امتحان دادن آیین‌نامه است؟ چرا شهرداری سعی نمی‌کند با احداث بیشتر نوارهای عریض درختان و پوشش‌های گیاهی از آلودگی صوتی بکاهد؟ چرا فرودگاه باید در قلب یک کلان شهر باشد در حالی که فرودگاه تازه تاسیس فقط روزی چند تا پرواز دارد؟ و هزار و یک چرای دیگر...> در مقابل سر و صدایی که به راه انداخته بودم، آقای روابط عمومی، واکنشی کاملا منطقی انجام داد: <آقا اینهایی که گفتید، به این قسمت مربوط نیست... بوق، بوق، بوق، بوق!> با راهنمایی همکارانم، با چند ارگان دیگر هم تماس گرفتیم اما گویا هیچکس حاضر نبود به طور رسمی، مسئولیت این طفل بی‌سرپرست را به عهده بگیرد! بعد از کلی گفتمان و صرف یک لیوان شربت قند برای جبران افت فشار ناشی از عصبانیت با همان همکارانم که خدمتتان عرض کردم به این نتیجه رسیدیم که برای در امان ماندن از اثرات سوء آلودگی صوتی در منزل، می‌توان خانه را عایق‌بندی کرد تا مجبور نبود که صدای دعوا و شکستن کاسه بشقاب‌های همسایه دیوار به دیوار را شنید! می‌توان شیشه‌ها را دوجداره کرد تا سر و صدای بوق و اگزوز وسایل نقلیه، داخل خانه نیاید. می‌توان به زبان اشاره صحبت کرد تا به کاهش آلودگی صوتی کمک کرد. می‌توان به جای جاروبرقی، از جاروهای سنتی به جای چرخ گوشت از هاون و به جای آب میوه‌گیری برقی از نوع دستی‌اش( !برای کاهش سر و صدا) استفاده کرد. در خیابان هم علی‌الحساب مشکل با دو تا گوله پنبه که باید در گوش چپاند، حل خواهد شد. کسی که به فکر ما نیست حداقل بیایید خودمان به فکر خودمان باشیم!



خرید و دانلود تحقیق درباره؛ آلودگی صوتی ، غول آرام


دانلود مقاله بررسی عایقهای صوتی در ساختمان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

موضوع تحقیق :

بررسی عایقهای صوتی در ساختمان

فهرست مطالب

عنوان

بخش اول:

روش‌های کنترل و کاهش آلودگی صوتی در مجتمع‌های مسکونی و ساختمان‌ها

طراحی مناسب سایت پلان

استفاده از کاربری‌های کمتر آسیب‌پذیر به عنوان حایلی برای مناطق آسیب‌پذیرتر

طراحی مناسب درخصوص ارتفاع ساختمان‌ها

طراحی مناسب محوطه‌سازی

انتخاب گونه‌های مناسب گیاهی

رعایت نکات ترافیکی داخل سایت‌ها

طراحی معماری مناسب داخلی

عایق‌بندی ساختمان‌ها

استفاده از موانع صوتی

راه‌حل در بزرگراه‌ها

بخش دوم :

شرح مختصری در صرفه‌جوئی مصرف انرژی ساختمان

مقدمه

موارد بهینه سازی در ساختمان ها

نقطه نظر فنی و اقتصادی و نتایج حاصله از اقدامات بهینه‌سازی ساختمان

پایه و اساس کنترل و بررسی طراحی و نظارت بر اجراء طرح‌های تاسیساتی

منابع

بخش اول :

روش‌های کنترل و کاهش آلودگی صوتی در مجتمع‌های مسکونی و ساختمان‌ها

به منظور کاهش حوادث ناشی از آلودگی صوتی می‌توان روش مختلفی در حوزه‌های متفاوت اتخاذ نمود که در زیر به آنها اشاره می‌شود . برخی از موارد اشاره به الزام و برخی به ارشاد و توصیه دارند :1- طراحی مناسب سایت پلان:1-1- در طراحی تا جایی که امکان دارد با استفاده از توپوگرافی زمین یا طرح‌های ارائه شده ، ساختمان‌ها از حداکثر سایه صوتی بهره‌مند گردند . 

 

1-2- شکل بلوک‌های ساختمانی بگونه‌ای باشد که موجبات تشدید ، انعکاس و تفرق نامطلوب صورت را فراهم نیاورد .

 

1-3- نحوه قراگیری بلوک‌های ساختمانی نسبت به یکدیگر نباید بگونه‌ای باشد که موجبات تشدید، انعکاس و تفرق نامطلوب صورت را فراهم آورد .

 

1-4- استقرار بلوک های ساختمانی بگونه‌ای باشد که بیشترین فاصله ممکن را از منابع آلودگی صدا داشته باشند .



خرید و دانلود دانلود مقاله بررسی  عایقهای صوتی در ساختمان


دانلود تحقیق آلودگی صوتی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 63

 

آلودگی صوتی

مقدمه

بارها از صدای بوق خودرو یا سر و صدای بیش از اندازه یک موتور سیکلت که با سرعت از کنارمان رد می شود، از جا پریده ایم.

انگار دیگر شنیدن تمام این صداهای ناهنجار برایمان عادی شده است و تمامی این آلودگی های صوتی، دیگر بخشی از زندگی روزمره مان است که هرگز خیابان های شهر را ترک نمی کنند.

بررسی نتایج مطالعات در یکی از فرودگاه های آلمان نشان می دهد که سلامت کودکان ساکن در مناطق مجاور این فرودگاه، بیش از دیگر کودکان در معرض تهدید است.

افزایش ضربان قلب، اختلال در سیستم عصبی و رفتاری از جمله عوارض مهم آلودگی صوتی است که در ساکنان این مناطق بروز کرده است.

بررسی ها نشان می دهد؛ خودروها به دلیل تعداد و پراکندگی در سطح شهر، یکی از مهمترین عوامل آلودگی صوتی در شهرهای بزرگ به ویژه تهران هستند و در حالی که مسئولان از اجباری شدن رعایت استانداردهای آلودگی صوتی از سوی خودروسازان از سال آینده خبر می دهند، به نظر می رسد که چقدر دیر به فکر اجرای چنین استاندارد‌هایی افتاده ایم و اگرچه این مسأله باید سال ها پیش رخ می داد، اما بی شک رعایت این استانداردها از سوی بخش های مربوط به منظور حفظ سلامت شهروندان هنوز هم دیر نیست.

شرکت کنترل کفیت هوا در گزارشی اعلام کرد: اغلب شهروندان تهرانی از آلودگی صوتی رنج می برند. بررسی ها نشان می دهد بیشتر شهروندان تهرانی در مناطقی زندگی می کنند که سر و صدا در آن مناطق، بیش از استنداردهای تعیین شده است، به طور مثال در جنوب تهران علاوه بر سر و صدای ناشی از ترافیک، سر و صدای ناشی از فرودگار و راه آهن نیز این منطقه را از نظر صوتی، بسیار آلوده کرده است.

این در حالی است که گسترش روزافزون بزرگراه ها در سطح شهر، میزان این آلودگی را به مراتب افزایش می دهد، یکی از پیامدهای ناخواسته توسعه اقتصادی در جهان امروز، آلودگی محیط زیست است.

فعالیت های صنعتی و خدماتی در سطوح گوناگون با تحمیل انواع آلودگی ها بر هوا، آب و خاک همراه است که یکی از مهمترین آنها،‌ آلودگی صوتی است.

آلودگی صوتی یا به بیان ساده تر، سر و صدا تنها به معنی آزردگی خاط نیست.

اگرچه در بسیاری موارد به دلیل ویژگی آلودگی صوتی که به تدریج برای گوش انسان عادی می شود، آثار زیانبار آن جلوه ظاهری کمتری دارد. اما این آثار پنهان، تا سال ها بر روح و جسم انسان تأثیر گذار است.

سازمان بهداشت جهانی (WHO) آلودگی صوتی را تهدیدی جدی برای سلامت انسان داشته است که به دلیل تنوع منابع (ترافیک، صنعت، محل کار و همجواری) یکی از گسترده ترین خطرات برای سلامت انسان به شمار می رود. در اروپا، 40 درصد جمعیت در معرض ترازهایی از صوت قرار دارند که بالقوه برای سلامت خطرناک است.

دست کم 170 میلیون اروپایی در محل زندگی شان به شدت از آلودی صوتی آزار می‌بینند. از سوی دیگر، هر ساله منابع مالی بسیاری از سوی جامعه صرف جلوگیری یا محدود کردن آلودگی صوتی می شود که اجرای قوانین و استفاده از ابزارهای اقتصادی ماند تعیین جرایم از آن جمله اند. متأسفانه منابع مالی اجتماع محدود است و از این رو، تلفیق ملاحظات مربوط به آلودگی صوتی با تصمیم گیری های اقتصادی، به اندیشه بیشتر نیاز دارد. برای اقتصاددانان این موضوع دو مشکل اساسی ایجاد می کند، اول اینکه چگونه و از چه روشی می توان آزردگی ناشی از آلودگی صوتی را ارزشگذاری کرد؟ محدودیت های این روش ها از دیدگاه های نظری، علمی و اخلاقی چیست؟ آیا این روش ها برای دانشمندان، بهره برداران و تصمیم گیران سیاسی قابل قبول است؟ آیا ارزش پولی حاصل از مطالعه را می توان به عنوان ورودی دیگر فعالیت های سیاستگذاری به کار برد و دوم اینکه کدام تصمیمات اقتصادی با استفاده از ارزش پولی آلودگی صوتی تحت تأثیر قرار می گیرند؟

آلودگی صوتی چیست؟

مقدمه

آلودگی صوتی صدای ناخواسته یا صدایی با مدت زمان، شدت یا کیفیت دیگری است که سبب آسیب جسمی یا روانی به انسان می شود. واحد انداه گیری صوت دسی بل (dB) است که یک مقیاس لگاریتمی است. هر 10 دسی بل افزایش نشانگر 2 برابر شدن تراز صوت است. واحد دسی بل در شبکه وزنیdBA بر فرکانس هایی که گوش انسان به آنها حساس است و به خوبی با ادراک انسان از بلندی صوت ارتباط دارد، تأکید می‌کند. ترازهای معمولی صوت از 30 تا 90 دسی بل است.

اجرای طرح جامع کاهش آلودگی صوت

مدیر کل دفتر بررسی آلودگی هوای سازمان محیط زیست نیز در این ارتباط گفت: سازمان حفاظت محیط زیست طرح تملک آلودگی صوتی را به تصویب رسانده است که بنابراین با



خرید و دانلود دانلود تحقیق آلودگی صوتی