لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 54 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه:
تعریف مسئله:
رژیم ها و نظام های سیاسی خاورمیانه در عصر حاضر چالش هایی را در عرصه امنیت و ثبات بین الملل ایجاد نموده اند.
منابع غنی، درآمدهای سرشار نفتی، تغییرات سریع اجتماعی و نا آرامی های داخلی به مسایل پیچیده و چند سویه در برخی کشورهای منطقه خاورمیانه انجامیده است و باید اذعان داشت حرکت های اجتماعی داخلی در هر کشور به راحتی بر کشورهای همجوار تأثیر گذارده است.
بر این اساس، نا آرامی ها و نارضایتی های عمومی در هر یک از کشورهای خاورمیانه مایه نگرانی قدرت های بزرگ و رهبران سیاسی منطقه خواهد شد و روابط کشورها با قدرت های بزرگ را تحت الشعاع قرار خواهد داد. از این رو، این نا آرامی ها به مراقبت و حسن تدبیر بیشتری نیاز دارند.
بطور خلاصه، کشمکش های داخلی و زمان طولانی هرج و مرج های سیاسی، باعث درهم آمیختن مسایل عمده منطقه ای و جهانی می گردد. با این شرایط و برای فهم تحولات سیاسی در جهان عرب بررسی وقایع پیرامون انقلاب اسلامی ایران مهم و حیاتی می نماید.
در این راستا برخی از اندیشمندان قایل به چهار نوع تأثیر گذاری انقلاب اسلامی ایران در جهان اسلام خصوصاً دنیای عرب می باشند:
نقش آفرینی مؤثر و ملموس جمهوری اسلامی در دو کشور لبنان و بحرین
ترغیبات و تحریکات ایران در مجموعه ای در کشورها مانند مصر، تونس، نیجریه اتحاد جماهیر شوروی و بالکان و فیلیپین گرایش های سیاست اسلامی را تثبیت و تسریع نموده اند است.
نقش آفرینی ایران در تحریک ایدئولوژی و اندیشه های سیاسی اسلام نظیر آنچه در مصر، سودان، مالزی و اندونزی رخ داد.
الگوی جنبش ایران همچنین بهانه ای برای برخی حکومت ها نظیر عراق، مصر، تونس و اندونزی بمنظور توجیه وکنترل و سرکوب جنبش های اسلام گرای مخالف ایجاد نمود.
بطور کلی بازتاب های انقلاب اسلامی در دیگر دولت های مسلمان به شرائط خاص آن کشور و یا منطقه بستگی داشته است. بنابراین به اینکه سطح تحلیل ملّی و یا منطقه ای باشد باید عوامل همچون ترکیب نخبگان، ماهیت ذاتی گرو ههای اسلامی و جنبش های مختلف و دیگر فاکتورهای پر اهمیت را در نظر گرفت. جدا از آثار انقلاب بر شیعیان برخی معتقدند که بدون شک جمهوری اسلامی ایران باعث شد گروه زیادی از اهل تسنن در ایمان و عقیده مذهبی خود قوی تر شوند.
مفاهیم کلیدی در تحقیق
1- اسلام سیاسی:
باید چنان اسلام سیاسی و انقلابی تفاوت گذاشت. مقصود از این تعبیر آن است که اسلام تنها یک دین فردی نیست، بلکه بنوعی مدعی سیاست و حکومت نیز هست. این نگرش برای سالها مورد تعرض قرار گرفته بود؛ به این معنا که پس از نابودی خلافتِ عثمانی، اسلام روز به روز بسوی محدودیت بیشتری پیش رفته و اندیشه سیاسی آن مورد غفلت واقع شده بود. انقلاب اسلامی، تأکیدی بر بعد سیاسی اسلام بود. البته این بار، بحث خلافت نداشت. این باعث از حکومت اسلامی بود. حکومت اسلامی، یک تئوری سیاسی – دینی است که پس از آن که کشورهای اسلامی مستقل شده و نظریه خلافت به کنار رفت، مورد توجه برخی از اندیشمندان دینی از جمله رشیدرضا ( 1865-1935 ) قرار گرفت. در ایران نظریه حکومت اسلامی، با نظریات فقه سیاسی شیعه تلفیق شده و نام ولایت فقیه را بخود گرفت. در این نظریه، فقه اسلامی مبنای عمل سیاسی قرار گرفت.
2- احیای هویت دینی:
پس از آن که یک قرن از ورود تمدن غرب به جهان اسلام گذشت، اعتماد به نفس در میان مسلمانان، بویژه قشر تحصیل کرده از میان رفته بود. شمار فراوانی از تحصیل کرده های جدید، طرفدار آن بودند تا در هویت جهانی غرب هضم شده و گذشته خود را به فراموشی بسپارد. توجه آنها به گذشته، تنها از باب تفنن و سرگرمی بود در این بازه نیز می کوشیدند تا آنچه را که تحقیقات جدید غرب درباره گذشته آنها گفته، مورد اعتماد به نفس که روزگاری پشتوانه تمدن بزرگ اسلامی بود و می توانست سبب احیای فرهنگ سنتی – اسلامی و رشد و باروری آن باشد، دیگران چندان طرفداری نداشت. انقلاب اسلامی که بعنوان یک انقلاب دینی در جهان غیر مذهبی جدید، پدیده ای شگرف بود. تکیه زیادی روی اعتماد به نفس اسلامی کرد. این مسأله در شعارهای امام خمینی فراوان مطرح می شد و نکته ای بود ک امام خمینی فراوان مطرح می شد و نکته ای بود که در نهایت می بایست به اتحاد دنیای اسلام و بازگشت عظمت دیرین بینجامد.
3- رواج اسلام انقلابی.
می توان گفت که در تاریخ تفکر سیاسی اسلام، دو نوع نگرش نسبت به مسأله معارضه با حاکمان ستمگر بوده است. غنیمت موضع تسلیم گرایانه. دوم موضع مبارزه جویانه، به طور غالب اسلام سنی متمایل بموضع نخست و اسلام شیعی متمایل بموضع دوم بوده است. البته هیچگاه این مسأله کلیت نداشته و هم در میان سنیان احزاب انقلابی وجود داشته و هم در میان شیعیان، موضع مسالمت جویانه در کار بوده است. روزگاری سرزمین مصر، خیزش سیاسی خاصی در رواج اسلام انقلابی داشت.
نمونه آن حرکت سید قطب و جنبش اخوان المسلمین بود. با این حال، با پیروزی انقلاب اسلامی، اسلام انقلابی بصورت جدی تر مطرح شده و به دنبال آن گروه های دینی – انقلابی زیادی در کشورهای اسلامی پدید آمد که بنوعی از کلمه «الجهاد» در عنوان های رسمی خود استفاده کرده اند. پیش از آن، برای چند دهه، حرکت انقلابی، تقریباً در اختیار گروهای مارکسیستی و چپ بود. در حال حاضر، پس از گذشت دو هه از انقلاب اسلامی گروه های اسلامی – انقلابی در جهان تسنن، از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 54 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه:
تعریف مسئله:
رژیم ها و نظام های سیاسی خاورمیانه در عصر حاضر چالش هایی را در عرصه امنیت و ثبات بین الملل ایجاد نموده اند.
منابع غنی، درآمدهای سرشار نفتی، تغییرات سریع اجتماعی و نا آرامی های داخلی به مسایل پیچیده و چند سویه در برخی کشورهای منطقه خاورمیانه انجامیده است و باید اذعان داشت حرکت های اجتماعی داخلی در هر کشور به راحتی بر کشورهای همجوار تأثیر گذارده است.
بر این اساس، نا آرامی ها و نارضایتی های عمومی در هر یک از کشورهای خاورمیانه مایه نگرانی قدرت های بزرگ و رهبران سیاسی منطقه خواهد شد و روابط کشورها با قدرت های بزرگ را تحت الشعاع قرار خواهد داد. از این رو، این نا آرامی ها به مراقبت و حسن تدبیر بیشتری نیاز دارند.
بطور خلاصه، کشمکش های داخلی و زمان طولانی هرج و مرج های سیاسی، باعث درهم آمیختن مسایل عمده منطقه ای و جهانی می گردد. با این شرایط و برای فهم تحولات سیاسی در جهان عرب بررسی وقایع پیرامون انقلاب اسلامی ایران مهم و حیاتی می نماید.
در این راستا برخی از اندیشمندان قایل به چهار نوع تأثیر گذاری انقلاب اسلامی ایران در جهان اسلام خصوصاً دنیای عرب می باشند:
نقش آفرینی مؤثر و ملموس جمهوری اسلامی در دو کشور لبنان و بحرین
ترغیبات و تحریکات ایران در مجموعه ای در کشورها مانند مصر، تونس، نیجریه اتحاد جماهیر شوروی و بالکان و فیلیپین گرایش های سیاست اسلامی را تثبیت و تسریع نموده اند است.
نقش آفرینی ایران در تحریک ایدئولوژی و اندیشه های سیاسی اسلام نظیر آنچه در مصر، سودان، مالزی و اندونزی رخ داد.
الگوی جنبش ایران همچنین بهانه ای برای برخی حکومت ها نظیر عراق، مصر، تونس و اندونزی بمنظور توجیه وکنترل و سرکوب جنبش های اسلام گرای مخالف ایجاد نمود.
بطور کلی بازتاب های انقلاب اسلامی در دیگر دولت های مسلمان به شرائط خاص آن کشور و یا منطقه بستگی داشته است. بنابراین به اینکه سطح تحلیل ملّی و یا منطقه ای باشد باید عوامل همچون ترکیب نخبگان، ماهیت ذاتی گرو ههای اسلامی و جنبش های مختلف و دیگر فاکتورهای پر اهمیت را در نظر گرفت. جدا از آثار انقلاب بر شیعیان برخی معتقدند که بدون شک جمهوری اسلامی ایران باعث شد گروه زیادی از اهل تسنن در ایمان و عقیده مذهبی خود قوی تر شوند.
مفاهیم کلیدی در تحقیق
1- اسلام سیاسی:
باید چنان اسلام سیاسی و انقلابی تفاوت گذاشت. مقصود از این تعبیر آن است که اسلام تنها یک دین فردی نیست، بلکه بنوعی مدعی سیاست و حکومت نیز هست. این نگرش برای سالها مورد تعرض قرار گرفته بود؛ به این معنا که پس از نابودی خلافتِ عثمانی، اسلام روز به روز بسوی محدودیت بیشتری پیش رفته و اندیشه سیاسی آن مورد غفلت واقع شده بود. انقلاب اسلامی، تأکیدی بر بعد سیاسی اسلام بود. البته این بار، بحث خلافت نداشت. این باعث از حکومت اسلامی بود. حکومت اسلامی، یک تئوری سیاسی – دینی است که پس از آن که کشورهای اسلامی مستقل شده و نظریه خلافت به کنار رفت، مورد توجه برخی از اندیشمندان دینی از جمله رشیدرضا ( 1865-1935 ) قرار گرفت. در ایران نظریه حکومت اسلامی، با نظریات فقه سیاسی شیعه تلفیق شده و نام ولایت فقیه را بخود گرفت. در این نظریه، فقه اسلامی مبنای عمل سیاسی قرار گرفت.
2- احیای هویت دینی:
پس از آن که یک قرن از ورود تمدن غرب به جهان اسلام گذشت، اعتماد به نفس در میان مسلمانان، بویژه قشر تحصیل کرده از میان رفته بود. شمار فراوانی از تحصیل کرده های جدید، طرفدار آن بودند تا در هویت جهانی غرب هضم شده و گذشته خود را به فراموشی بسپارد. توجه آنها به گذشته، تنها از باب تفنن و سرگرمی بود در این بازه نیز می کوشیدند تا آنچه را که تحقیقات جدید غرب درباره گذشته آنها گفته، مورد اعتماد به نفس که روزگاری پشتوانه تمدن بزرگ اسلامی بود و می توانست سبب احیای فرهنگ سنتی – اسلامی و رشد و باروری آن باشد، دیگران چندان طرفداری نداشت. انقلاب اسلامی که بعنوان یک انقلاب دینی در جهان غیر مذهبی جدید، پدیده ای شگرف بود. تکیه زیادی روی اعتماد به نفس اسلامی کرد. این مسأله در شعارهای امام خمینی فراوان مطرح می شد و نکته ای بود ک امام خمینی فراوان مطرح می شد و نکته ای بود که در نهایت می بایست به اتحاد دنیای اسلام و بازگشت عظمت دیرین بینجامد.
3- رواج اسلام انقلابی.
می توان گفت که در تاریخ تفکر سیاسی اسلام، دو نوع نگرش نسبت به مسأله معارضه با حاکمان ستمگر بوده است. غنیمت موضع تسلیم گرایانه. دوم موضع مبارزه جویانه، به طور غالب اسلام سنی متمایل بموضع نخست و اسلام شیعی متمایل بموضع دوم بوده است. البته هیچگاه این مسأله کلیت نداشته و هم در میان سنیان احزاب انقلابی وجود داشته و هم در میان شیعیان، موضع مسالمت جویانه در کار بوده است. روزگاری سرزمین مصر، خیزش سیاسی خاصی در رواج اسلام انقلابی داشت.
نمونه آن حرکت سید قطب و جنبش اخوان المسلمین بود. با این حال، با پیروزی انقلاب اسلامی، اسلام انقلابی بصورت جدی تر مطرح شده و به دنبال آن گروه های دینی – انقلابی زیادی در کشورهای اسلامی پدید آمد که بنوعی از کلمه «الجهاد» در عنوان های رسمی خود استفاده کرده اند. پیش از آن، برای چند دهه، حرکت انقلابی، تقریباً در اختیار گروهای مارکسیستی و چپ بود. در حال حاضر، پس از گذشت دو هه از انقلاب اسلامی گروه های اسلامی – انقلابی در جهان تسنن، از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 54 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه:
تعریف مسئله:
رژیم ها و نظام های سیاسی خاورمیانه در عصر حاضر چالش هایی را در عرصه امنیت و ثبات بین الملل ایجاد نموده اند.
منابع غنی، درآمدهای سرشار نفتی، تغییرات سریع اجتماعی و نا آرامی های داخلی به مسایل پیچیده و چند سویه در برخی کشورهای منطقه خاورمیانه انجامیده است و باید اذعان داشت حرکت های اجتماعی داخلی در هر کشور به راحتی بر کشورهای همجوار تأثیر گذارده است.
بر این اساس، نا آرامی ها و نارضایتی های عمومی در هر یک از کشورهای خاورمیانه مایه نگرانی قدرت های بزرگ و رهبران سیاسی منطقه خواهد شد و روابط کشورها با قدرت های بزرگ را تحت الشعاع قرار خواهد داد. از این رو، این نا آرامی ها به مراقبت و حسن تدبیر بیشتری نیاز دارند.
بطور خلاصه، کشمکش های داخلی و زمان طولانی هرج و مرج های سیاسی، باعث درهم آمیختن مسایل عمده منطقه ای و جهانی می گردد. با این شرایط و برای فهم تحولات سیاسی در جهان عرب بررسی وقایع پیرامون انقلاب اسلامی ایران مهم و حیاتی می نماید.
در این راستا برخی از اندیشمندان قایل به چهار نوع تأثیر گذاری انقلاب اسلامی ایران در جهان اسلام خصوصاً دنیای عرب می باشند:
نقش آفرینی مؤثر و ملموس جمهوری اسلامی در دو کشور لبنان و بحرین
ترغیبات و تحریکات ایران در مجموعه ای در کشورها مانند مصر، تونس، نیجریه اتحاد جماهیر شوروی و بالکان و فیلیپین گرایش های سیاست اسلامی را تثبیت و تسریع نموده اند است.
نقش آفرینی ایران در تحریک ایدئولوژی و اندیشه های سیاسی اسلام نظیر آنچه در مصر، سودان، مالزی و اندونزی رخ داد.
الگوی جنبش ایران همچنین بهانه ای برای برخی حکومت ها نظیر عراق، مصر، تونس و اندونزی بمنظور توجیه وکنترل و سرکوب جنبش های اسلام گرای مخالف ایجاد نمود.
بطور کلی بازتاب های انقلاب اسلامی در دیگر دولت های مسلمان به شرائط خاص آن کشور و یا منطقه بستگی داشته است. بنابراین به اینکه سطح تحلیل ملّی و یا منطقه ای باشد باید عوامل همچون ترکیب نخبگان، ماهیت ذاتی گرو ههای اسلامی و جنبش های مختلف و دیگر فاکتورهای پر اهمیت را در نظر گرفت. جدا از آثار انقلاب بر شیعیان برخی معتقدند که بدون شک جمهوری اسلامی ایران باعث شد گروه زیادی از اهل تسنن در ایمان و عقیده مذهبی خود قوی تر شوند.
مفاهیم کلیدی در تحقیق
1- اسلام سیاسی:
باید چنان اسلام سیاسی و انقلابی تفاوت گذاشت. مقصود از این تعبیر آن است که اسلام تنها یک دین فردی نیست، بلکه بنوعی مدعی سیاست و حکومت نیز هست. این نگرش برای سالها مورد تعرض قرار گرفته بود؛ به این معنا که پس از نابودی خلافتِ عثمانی، اسلام روز به روز بسوی محدودیت بیشتری پیش رفته و اندیشه سیاسی آن مورد غفلت واقع شده بود. انقلاب اسلامی، تأکیدی بر بعد سیاسی اسلام بود. البته این بار، بحث خلافت نداشت. این باعث از حکومت اسلامی بود. حکومت اسلامی، یک تئوری سیاسی – دینی است که پس از آن که کشورهای اسلامی مستقل شده و نظریه خلافت به کنار رفت، مورد توجه برخی از اندیشمندان دینی از جمله رشیدرضا ( 1865-1935 ) قرار گرفت. در ایران نظریه حکومت اسلامی، با نظریات فقه سیاسی شیعه تلفیق شده و نام ولایت فقیه را بخود گرفت. در این نظریه، فقه اسلامی مبنای عمل سیاسی قرار گرفت.
2- احیای هویت دینی:
پس از آن که یک قرن از ورود تمدن غرب به جهان اسلام گذشت، اعتماد به نفس در میان مسلمانان، بویژه قشر تحصیل کرده از میان رفته بود. شمار فراوانی از تحصیل کرده های جدید، طرفدار آن بودند تا در هویت جهانی غرب هضم شده و گذشته خود را به فراموشی بسپارد. توجه آنها به گذشته، تنها از باب تفنن و سرگرمی بود در این بازه نیز می کوشیدند تا آنچه را که تحقیقات جدید غرب درباره گذشته آنها گفته، مورد اعتماد به نفس که روزگاری پشتوانه تمدن بزرگ اسلامی بود و می توانست سبب احیای فرهنگ سنتی – اسلامی و رشد و باروری آن باشد، دیگران چندان طرفداری نداشت. انقلاب اسلامی که بعنوان یک انقلاب دینی در جهان غیر مذهبی جدید، پدیده ای شگرف بود. تکیه زیادی روی اعتماد به نفس اسلامی کرد. این مسأله در شعارهای امام خمینی فراوان مطرح می شد و نکته ای بود ک امام خمینی فراوان مطرح می شد و نکته ای بود که در نهایت می بایست به اتحاد دنیای اسلام و بازگشت عظمت دیرین بینجامد.
3- رواج اسلام انقلابی.
می توان گفت که در تاریخ تفکر سیاسی اسلام، دو نوع نگرش نسبت به مسأله معارضه با حاکمان ستمگر بوده است. غنیمت موضع تسلیم گرایانه. دوم موضع مبارزه جویانه، به طور غالب اسلام سنی متمایل بموضع نخست و اسلام شیعی متمایل بموضع دوم بوده است. البته هیچگاه این مسأله کلیت نداشته و هم در میان سنیان احزاب انقلابی وجود داشته و هم در میان شیعیان، موضع مسالمت جویانه در کار بوده است. روزگاری سرزمین مصر، خیزش سیاسی خاصی در رواج اسلام انقلابی داشت.
نمونه آن حرکت سید قطب و جنبش اخوان المسلمین بود. با این حال، با پیروزی انقلاب اسلامی، اسلام انقلابی بصورت جدی تر مطرح شده و به دنبال آن گروه های دینی – انقلابی زیادی در کشورهای اسلامی پدید آمد که بنوعی از کلمه «الجهاد» در عنوان های رسمی خود استفاده کرده اند. پیش از آن، برای چند دهه، حرکت انقلابی، تقریباً در اختیار گروهای مارکسیستی و چپ بود. در حال حاضر، پس از گذشت دو هه از انقلاب اسلامی گروه های اسلامی – انقلابی در جهان تسنن، از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
اندیشه سیاسی فارابی
ابواضرفارابی نخستین اندیشمند بزرگ دوره اسلامی است وهمواره می توان از دیدگاه تاریخ اندیشه سیاسی حکمت عملی واپسین چهره درخشانی دانست.
اقتدای: به فیلسوفان یونانی، به تأملی ژرف در سرشت مدینه و ارتباط انسان با آن پرداخت. اهمیت تامل فارابی دراین است ک او با گذر از راهی که بوسیله مترجمان نوشته های یوناین در سپیده دم دوره اسلامی هموار شده بود به سرزمینهای نامکشوف دست یافت بر آن طرحی از کاخی بلند پی افکند که می بایستی دنباله روان رو تالارهایی با شکوه بر آن می افزودند و نخستین سنگهای بنایی که بدست توانا و با اندیشه ژرف فارابی شالوده ای استوار یافته بود در گذر تاریخ به امان زمانه ماشه و از باد وباران گزند یافت تقدیر چنین بود که صدای پرتوان فارابی خود بازتابی از اندیشه های فیلسوفان یونانی در دوره اسلامی بود پژواکی در خورنداشته باشد همین تقدیر است که یونانی در دوره اسلامی بود. پژواکی در خور نداشته باشد همین تقدیر است ک امروز پس از هزارسال بر وجدان ایرانی سایه ای بلند و سنگین افکند وهمچون شبحی نه تنها عرصه را بروی تنگ کرده بلکه سدی در برابر آینده اوفرا نهاده است فارابی، در تاریخ اندیشه فلسفی ایران به دنبال سکوت دویست سال ای بود آمد که وجدان ایرانی از آبشخورهای اندیشه ومعنویت ایرانشهر خود به دور افتاده و در نهان درجستجوی راههایی به سرچشمه های زلال دیگر بود اگر چه فارابی در دوران فرهنگ جدید دوره اسلامی و خلافت پرورش یافت اما با توجه به آبشخورهای فکری و تبار وی سیر با نظری به تحول آتی اندیشه فلسفی در ایران بدرستی می توان او را نخستین اندیشمند دوره اسلامی ایران نامید همچنانکه در سنت نیز چنین فهمیده شده است فارابی فیلسوف عرب تاریخ فلسفه عربی یا اسلامی نبود که شمع آن در تند باد حوادث با رشد در قرطبه فرمرده بلکه از دیدگاه صرف اندیشه فلسفی او پیشگام و دین راه شناس بوعلی سینا فیلسوفان ایرانی و پیشرو سهروردی وملاصدرا بود و از دیدگاه اندیشه اخلاقی و سیاسی راه رابردهما نویسنده اخلاقی وسیاسی هموارکرد که با کمال تاسف جز به تکرار سخنان او نتوانستند پرداخت.
اندیشه اخلاقی وسیاسی در دوره اسلامی ایران اگر چه از آغاز فرش درخشید اما دولت مستعجل بود به دنبال فارابی در دوره فرمانروایی شکوهمند بوییان در اندک زمانی، عظمت دیرین تعدید شد وعقلانیت بر دیگر عناصر فرهنگ ایرانی چربید.
در قلمرو ادب ابوالقاسم فردوسی با باز پرداختن به حماسیه ملی خرد وفرزانگی ایرانیان باستان را زندگی دوباره بخشید در اندیشه فلسفی اخلاقی حتی تاریخی دو نمناینده بزرگ اندیشه ایرانی بوعلی سینا و مسکوئیه رازی که نامشان همجون در ستاره بر کلامی تاریخی تدوین کردند که فراتر رفتن از آن به آسانی ممکن نبود.
فارابی نخستین اندیشمند دوره اسلامی است که در اغاز بحران خلافت و در زمان اوجگیری بحث درباره جانشینی پیامبر اسلام با تکیه بر دستاوردهای اندیشه فلسفی یونانی بویژه به نوشتن ارجمندترین کتاب خود آراء اهل مدینه فاضله در بحث عقلی درباره نظام حکومتی دوره اسلامی وارد شد. بحران جانشینی پیامبر اسلام چنانکه ابن خلدون به چهارصدسال پس از آن گفت از خلافت ظاهری اهل سنت در بغداد به تدریج به سلطنت مطلقه گرایی پیدا کرد استقرار خلافت باطنی فاطمینان در مصر که از مخالفت عباسیان ادعای مشروعیتی فراگیر می کرد. به اوج خود رسید. بدین سال بحث درباره شیوه حکومتی اسلام، افزون مجادلات کلامی که از نوشته های مربوط به ملل و نحل آمده است ناگزیر باید توجهی نیز به واقعیت سیاسی دوگانه خلافت داشته باشد ودرچشم انداز چنین آرایش نیروهای سیاسی وکلامی بود که فارابی آراء اهل مدینه فاضله ودیگر نوشته های خود را برای شرکت در این بحث به رشته تحریر در آورد.
چنین به نظر می آید که ابونصر فارابی به عنوان فیلسوفی شیعی مشرب نه میتوانست خلافت ظاهری اهل سنت را بپذیرد با تکیه بر اندیشه فلسفی یونانی می توانست اندیشه خود را با حکومت شیعیان اسماعیلی که با دستگاه خلافت باطنی خود نظام تغلب ویژه ای را ایجاد کرده بودند هماهنگ زده فارابی نه با دریافت خلافت از ظاهر شریعت موافقت داشت نه با باطن عصیانگر وخشونت امیز اسماعیلیان این هر دو را به یکسان از حکومت راستینی که فارابی بدان سخت پایبند بود نه با بسته شدن دایره نبوت به گونه ای که توسط اهل سنت درک شده بود،موافقتی داشت ونه با امامتی از نوع ریاست خلفای فاطمی سنخیتی مشکل بسته شدن دایره نبوت چنانکه در اندیشه سیاسی شریعتنامه نویسان درک شده توجیه اندیشه تغلب وامامت تغلبیه اهل سنت بود اما این دریافت از بسته شدن دایره نبوت، از دو سر مورد اعتراض قرار گرفت: از سویی شهاب الدین سهروردی در منظومه فلسفی خود،منافات بسته شدن دایره نبوت را با تداوم فیض الهی مورد تاکید قرار داده و ولایت را همچون ادامه وباطن نبوت را با تداوم فیض الهی مورد تاکید قرار داده و ولایت را همچون ادامه و باطن نبوت طرح کرد و در راه دفاع از این نظریه جان بافت.
نظریه شیعی امامت نیز بویژه در سوایت عرفانی وفلسفی آن با دریافت فیلسوفانی همچنن سهروردی هماهنگی داشت و درواقع ، چنانکه سید حیدر آملی دیده است، از این دیدگاه «حقیقت تصوف با حقیقت تشیع یکی است».
بدین سان، دریافت فلسفی نظریه شیعی امامت و حکومت اشراق سهروردی، بویژه از دیدگاه نتایج سیاسی، همسویی خاصی دارند زیرا هر دو جریان فلسفی، در نهایت طرح تداوم ظاهر نبوت در باطن امامت وولایت بر این نکته اساسی واقف شده اند که بسته شدن دایره نبوت با طرح سیاست مبتنی بر تغلب ملازمه دارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
اندیشه سیاسی فارابی
ابواضرفارابی نخستین اندیشمند بزرگ دوره اسلامی است وهمواره می توان از دیدگاه تاریخ اندیشه سیاسی حکمت عملی واپسین چهره درخشانی دانست.
اقتدای: به فیلسوفان یونانی، به تأملی ژرف در سرشت مدینه و ارتباط انسان با آن پرداخت. اهمیت تامل فارابی دراین است ک او با گذر از راهی که بوسیله مترجمان نوشته های یوناین در سپیده دم دوره اسلامی هموار شده بود به سرزمینهای نامکشوف دست یافت بر آن طرحی از کاخی بلند پی افکند که می بایستی دنباله روان رو تالارهایی با شکوه بر آن می افزودند و نخستین سنگهای بنایی که بدست توانا و با اندیشه ژرف فارابی شالوده ای استوار یافته بود در گذر تاریخ به امان زمانه ماشه و از باد وباران گزند یافت تقدیر چنین بود که صدای پرتوان فارابی خود بازتابی از اندیشه های فیلسوفان یونانی در دوره اسلامی بود پژواکی در خورنداشته باشد همین تقدیر است که یونانی در دوره اسلامی بود. پژواکی در خور نداشته باشد همین تقدیر است ک امروز پس از هزارسال بر وجدان ایرانی سایه ای بلند و سنگین افکند وهمچون شبحی نه تنها عرصه را بروی تنگ کرده بلکه سدی در برابر آینده اوفرا نهاده است فارابی، در تاریخ اندیشه فلسفی ایران به دنبال سکوت دویست سال ای بود آمد که وجدان ایرانی از آبشخورهای اندیشه ومعنویت ایرانشهر خود به دور افتاده و در نهان درجستجوی راههایی به سرچشمه های زلال دیگر بود اگر چه فارابی در دوران فرهنگ جدید دوره اسلامی و خلافت پرورش یافت اما با توجه به آبشخورهای فکری و تبار وی سیر با نظری به تحول آتی اندیشه فلسفی در ایران بدرستی می توان او را نخستین اندیشمند دوره اسلامی ایران نامید همچنانکه در سنت نیز چنین فهمیده شده است فارابی فیلسوف عرب تاریخ فلسفه عربی یا اسلامی نبود که شمع آن در تند باد حوادث با رشد در قرطبه فرمرده بلکه از دیدگاه صرف اندیشه فلسفی او پیشگام و دین راه شناس بوعلی سینا فیلسوفان ایرانی و پیشرو سهروردی وملاصدرا بود و از دیدگاه اندیشه اخلاقی و سیاسی راه رابردهما نویسنده اخلاقی وسیاسی هموارکرد که با کمال تاسف جز به تکرار سخنان او نتوانستند پرداخت.
اندیشه اخلاقی وسیاسی در دوره اسلامی ایران اگر چه از آغاز فرش درخشید اما دولت مستعجل بود به دنبال فارابی در دوره فرمانروایی شکوهمند بوییان در اندک زمانی، عظمت دیرین تعدید شد وعقلانیت بر دیگر عناصر فرهنگ ایرانی چربید.
در قلمرو ادب ابوالقاسم فردوسی با باز پرداختن به حماسیه ملی خرد وفرزانگی ایرانیان باستان را زندگی دوباره بخشید در اندیشه فلسفی اخلاقی حتی تاریخی دو نمناینده بزرگ اندیشه ایرانی بوعلی سینا و مسکوئیه رازی که نامشان همجون در ستاره بر کلامی تاریخی تدوین کردند که فراتر رفتن از آن به آسانی ممکن نبود.
فارابی نخستین اندیشمند دوره اسلامی است که در اغاز بحران خلافت و در زمان اوجگیری بحث درباره جانشینی پیامبر اسلام با تکیه بر دستاوردهای اندیشه فلسفی یونانی بویژه به نوشتن ارجمندترین کتاب خود آراء اهل مدینه فاضله در بحث عقلی درباره نظام حکومتی دوره اسلامی وارد شد. بحران جانشینی پیامبر اسلام چنانکه ابن خلدون به چهارصدسال پس از آن گفت از خلافت ظاهری اهل سنت در بغداد به تدریج به سلطنت مطلقه گرایی پیدا کرد استقرار خلافت باطنی فاطمینان در مصر که از مخالفت عباسیان ادعای مشروعیتی فراگیر می کرد. به اوج خود رسید. بدین سال بحث درباره شیوه حکومتی اسلام، افزون مجادلات کلامی که از نوشته های مربوط به ملل و نحل آمده است ناگزیر باید توجهی نیز به واقعیت سیاسی دوگانه خلافت داشته باشد ودرچشم انداز چنین آرایش نیروهای سیاسی وکلامی بود که فارابی آراء اهل مدینه فاضله ودیگر نوشته های خود را برای شرکت در این بحث به رشته تحریر در آورد.
چنین به نظر می آید که ابونصر فارابی به عنوان فیلسوفی شیعی مشرب نه میتوانست خلافت ظاهری اهل سنت را بپذیرد با تکیه بر اندیشه فلسفی یونانی می توانست اندیشه خود را با حکومت شیعیان اسماعیلی که با دستگاه خلافت باطنی خود نظام تغلب ویژه ای را ایجاد کرده بودند هماهنگ زده فارابی نه با دریافت خلافت از ظاهر شریعت موافقت داشت نه با باطن عصیانگر وخشونت امیز اسماعیلیان این هر دو را به یکسان از حکومت راستینی که فارابی بدان سخت پایبند بود نه با بسته شدن دایره نبوت به گونه ای که توسط اهل سنت درک شده بود،موافقتی داشت ونه با امامتی از نوع ریاست خلفای فاطمی سنخیتی مشکل بسته شدن دایره نبوت چنانکه در اندیشه سیاسی شریعتنامه نویسان درک شده توجیه اندیشه تغلب وامامت تغلبیه اهل سنت بود اما این دریافت از بسته شدن دایره نبوت، از دو سر مورد اعتراض قرار گرفت: از سویی شهاب الدین سهروردی در منظومه فلسفی خود،منافات بسته شدن دایره نبوت را با تداوم فیض الهی مورد تاکید قرار داده و ولایت را همچون ادامه وباطن نبوت را با تداوم فیض الهی مورد تاکید قرار داده و ولایت را همچون ادامه و باطن نبوت طرح کرد و در راه دفاع از این نظریه جان بافت.
نظریه شیعی امامت نیز بویژه در سوایت عرفانی وفلسفی آن با دریافت فیلسوفانی همچنن سهروردی هماهنگی داشت و درواقع ، چنانکه سید حیدر آملی دیده است، از این دیدگاه «حقیقت تصوف با حقیقت تشیع یکی است».
بدین سان، دریافت فلسفی نظریه شیعی امامت و حکومت اشراق سهروردی، بویژه از دیدگاه نتایج سیاسی، همسویی خاصی دارند زیرا هر دو جریان فلسفی، در نهایت طرح تداوم ظاهر نبوت در باطن امامت وولایت بر این نکته اساسی واقف شده اند که بسته شدن دایره نبوت با طرح سیاست مبتنی بر تغلب ملازمه دارد.