لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 54 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه:
تعریف مسئله:
رژیم ها و نظام های سیاسی خاورمیانه در عصر حاضر چالش هایی را در عرصه امنیت و ثبات بین الملل ایجاد نموده اند.
منابع غنی، درآمدهای سرشار نفتی، تغییرات سریع اجتماعی و نا آرامی های داخلی به مسایل پیچیده و چند سویه در برخی کشورهای منطقه خاورمیانه انجامیده است و باید اذعان داشت حرکت های اجتماعی داخلی در هر کشور به راحتی بر کشورهای همجوار تأثیر گذارده است.
بر این اساس، نا آرامی ها و نارضایتی های عمومی در هر یک از کشورهای خاورمیانه مایه نگرانی قدرت های بزرگ و رهبران سیاسی منطقه خواهد شد و روابط کشورها با قدرت های بزرگ را تحت الشعاع قرار خواهد داد. از این رو، این نا آرامی ها به مراقبت و حسن تدبیر بیشتری نیاز دارند.
بطور خلاصه، کشمکش های داخلی و زمان طولانی هرج و مرج های سیاسی، باعث درهم آمیختن مسایل عمده منطقه ای و جهانی می گردد. با این شرایط و برای فهم تحولات سیاسی در جهان عرب بررسی وقایع پیرامون انقلاب اسلامی ایران مهم و حیاتی می نماید.
در این راستا برخی از اندیشمندان قایل به چهار نوع تأثیر گذاری انقلاب اسلامی ایران در جهان اسلام خصوصاً دنیای عرب می باشند:
نقش آفرینی مؤثر و ملموس جمهوری اسلامی در دو کشور لبنان و بحرین
ترغیبات و تحریکات ایران در مجموعه ای در کشورها مانند مصر، تونس، نیجریه اتحاد جماهیر شوروی و بالکان و فیلیپین گرایش های سیاست اسلامی را تثبیت و تسریع نموده اند است.
نقش آفرینی ایران در تحریک ایدئولوژی و اندیشه های سیاسی اسلام نظیر آنچه در مصر، سودان، مالزی و اندونزی رخ داد.
الگوی جنبش ایران همچنین بهانه ای برای برخی حکومت ها نظیر عراق، مصر، تونس و اندونزی بمنظور توجیه وکنترل و سرکوب جنبش های اسلام گرای مخالف ایجاد نمود.
بطور کلی بازتاب های انقلاب اسلامی در دیگر دولت های مسلمان به شرائط خاص آن کشور و یا منطقه بستگی داشته است. بنابراین به اینکه سطح تحلیل ملّی و یا منطقه ای باشد باید عوامل همچون ترکیب نخبگان، ماهیت ذاتی گرو ههای اسلامی و جنبش های مختلف و دیگر فاکتورهای پر اهمیت را در نظر گرفت. جدا از آثار انقلاب بر شیعیان برخی معتقدند که بدون شک جمهوری اسلامی ایران باعث شد گروه زیادی از اهل تسنن در ایمان و عقیده مذهبی خود قوی تر شوند.
مفاهیم کلیدی در تحقیق
1- اسلام سیاسی:
باید چنان اسلام سیاسی و انقلابی تفاوت گذاشت. مقصود از این تعبیر آن است که اسلام تنها یک دین فردی نیست، بلکه بنوعی مدعی سیاست و حکومت نیز هست. این نگرش برای سالها مورد تعرض قرار گرفته بود؛ به این معنا که پس از نابودی خلافتِ عثمانی، اسلام روز به روز بسوی محدودیت بیشتری پیش رفته و اندیشه سیاسی آن مورد غفلت واقع شده بود. انقلاب اسلامی، تأکیدی بر بعد سیاسی اسلام بود. البته این بار، بحث خلافت نداشت. این باعث از حکومت اسلامی بود. حکومت اسلامی، یک تئوری سیاسی – دینی است که پس از آن که کشورهای اسلامی مستقل شده و نظریه خلافت به کنار رفت، مورد توجه برخی از اندیشمندان دینی از جمله رشیدرضا ( 1865-1935 ) قرار گرفت. در ایران نظریه حکومت اسلامی، با نظریات فقه سیاسی شیعه تلفیق شده و نام ولایت فقیه را بخود گرفت. در این نظریه، فقه اسلامی مبنای عمل سیاسی قرار گرفت.
2- احیای هویت دینی:
پس از آن که یک قرن از ورود تمدن غرب به جهان اسلام گذشت، اعتماد به نفس در میان مسلمانان، بویژه قشر تحصیل کرده از میان رفته بود. شمار فراوانی از تحصیل کرده های جدید، طرفدار آن بودند تا در هویت جهانی غرب هضم شده و گذشته خود را به فراموشی بسپارد. توجه آنها به گذشته، تنها از باب تفنن و سرگرمی بود در این بازه نیز می کوشیدند تا آنچه را که تحقیقات جدید غرب درباره گذشته آنها گفته، مورد اعتماد به نفس که روزگاری پشتوانه تمدن بزرگ اسلامی بود و می توانست سبب احیای فرهنگ سنتی – اسلامی و رشد و باروری آن باشد، دیگران چندان طرفداری نداشت. انقلاب اسلامی که بعنوان یک انقلاب دینی در جهان غیر مذهبی جدید، پدیده ای شگرف بود. تکیه زیادی روی اعتماد به نفس اسلامی کرد. این مسأله در شعارهای امام خمینی فراوان مطرح می شد و نکته ای بود ک امام خمینی فراوان مطرح می شد و نکته ای بود که در نهایت می بایست به اتحاد دنیای اسلام و بازگشت عظمت دیرین بینجامد.
3- رواج اسلام انقلابی.
می توان گفت که در تاریخ تفکر سیاسی اسلام، دو نوع نگرش نسبت به مسأله معارضه با حاکمان ستمگر بوده است. غنیمت موضع تسلیم گرایانه. دوم موضع مبارزه جویانه، به طور غالب اسلام سنی متمایل بموضع نخست و اسلام شیعی متمایل بموضع دوم بوده است. البته هیچگاه این مسأله کلیت نداشته و هم در میان سنیان احزاب انقلابی وجود داشته و هم در میان شیعیان، موضع مسالمت جویانه در کار بوده است. روزگاری سرزمین مصر، خیزش سیاسی خاصی در رواج اسلام انقلابی داشت.
نمونه آن حرکت سید قطب و جنبش اخوان المسلمین بود. با این حال، با پیروزی انقلاب اسلامی، اسلام انقلابی بصورت جدی تر مطرح شده و به دنبال آن گروه های دینی – انقلابی زیادی در کشورهای اسلامی پدید آمد که بنوعی از کلمه «الجهاد» در عنوان های رسمی خود استفاده کرده اند. پیش از آن، برای چند دهه، حرکت انقلابی، تقریباً در اختیار گروهای مارکسیستی و چپ بود. در حال حاضر، پس از گذشت دو هه از انقلاب اسلامی گروه های اسلامی – انقلابی در جهان تسنن، از