لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
آبهای سطحی آب سطحی شامل آب باران، پساب، رودخانه دائمی و مانند آنها میباشد. فعالیتهای انسان میتواند منجر به افزایش میزان ترکیبات موجود در آب سطحی شوند.به عنوان مثال، فاضلابهای حاوی مواد آلی که به آب سطحی اضافه میشوند. بنابراین تشخیص کیفیت آبهای سطحی و اثرات فعالیتهای انسان بر روی کیفیت آبها از اهمیت بالایی برخوردار است. منظور از کیفیت آب خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی آن میباشد. پارامترهای فیزیکی شامل رنگ، بو، درجه حرارت، مواد جامد، کدورت، روغن و چربی میباشد. پارامترهای شیمیایی مربوط به مواد آلی شامل BOD ( اکسیژن مورد نیاز بیوشیمیایی)، COD ( اکسیژن مورد نیاز شیمیایی)، TOC ( کل کربن آلی) و TOD ( کل اکسیژن مورد نیاز) میباشد. پارامترهای شیمیایی غیر آلی شامل شوری، سختی، PH، اسیدی بودن، قلیائیت، موادی شامل آهن، منگنز، کلرایدها، سولفاتها، سولفیدها، فلزات سنگین، نیتروژن و فسفرها میباشد و پارامترهای بیولوژیکی شامل کلیفرمها، کلیفرمهای مصنوعی، پاتوژنهای ویژه و ویروسها میشوند]Canter, L.W., 1996[.منابع آبهای سطحی منطقه 22 جزء حوزه آبریز دریاچه نمک و زیر حوزه کرج – جاجرود میباشد. رودخانه کرج به عنوان آبراهه اصلی زیر حوزه کل جریانات سطحی منطقه را زهکشی مینماید. این رودخانه از دامنههای جنوبی البرز و از ارتفاعات شمال کرج منشا یافته و پس از دریافت آبراهههای متعدد در راستای شمال به جنوب جریان می یابد .این رودخانه پس از عبور از شهر کرج وارد محدوده دشت شده در راستای شمال باختری، خط جنوب خاوری جریان مییابد. در طول مسیر رودخانههای کن واقع در منتهی الیه بخش شرقی محدوده مطالعاتی و پرندک، مسیلهای خروجی از تهران را دریافت داشته و نهایتاً از جنوب خاوری شهر تهران به رودخانه جاجرود پیوند میخورد.رودخانه جاجرود نیز از بلندیهای شمال خاوری زیر حوزه منشا گرفته و پس از دریافت مسیلها و شاخههای متعدد در پشت سد لتیان ذخیره میگردد. رودخانه جاجرود پس از عبور از سد لتیان در شمال دشت ورامین از طریق بند انحرافی به مصرف کشاورزی میرسد. نهایتاً این رودخانه به رودخانه کرج میپیوند و تحت نام شور از زیر حوزه خارج میگردد.رودخانه کن از دیگر جریانات سطحی زیر حوزه کرج – جاجرود است که از ارتفاعات حد فاصل رودخانه کرج و جاجرود منشأ گرفته و شمال باختری شهر تهران از طریق بندهای انحرافی سنتی به مصرف آبیاری باغات این منطقه میرسد. بستر این رودخانه در حد فاصل ورود به دشت تا محل تلاقی با جاده کرج – تهران خشک بوده لیکن از این پس با دریافت پسابهای شهری، جریانات مسیلهای متعدد نظیر ولنجک و فرحزاد و کانالهای خروجی فاضلاب تهران مجدداً جریان یافته و در جنوب خاوری شهر تهران به رودخانه جاجرود ملحق میگردد.رودخانههای کرج، جاجرود، کن و ... که در زمره مهمترین جریانات سطحی زیرحوزه بوده و کلیه روانآبهای سطحی و مسیلهای جاری در زیر حوزه را دریافت میدارند، در درجه اول از طریق ذوب برفهای ذخیره شده درارتفاعات جنوبی البرز و بارشهای فصلی تغذیه شده و بهخودیخود دارای رژیم طبیعی همانند دیگر جزئیات سطحی که از ذوب برفها منشأ میکیرند، میباشند [ شرکت تماب ، 1359]. از زیر حوزه کرج – جاجرود سالانه جمعاً معادل 85/730 میلیون مترمکعب از رودخانههای جاری در محدوده زیرحوزه برای تأمین مصارف کشاورزی بهره برداری میگردد. این بهرهبرداری از طریق سدهای مخزنی لتیان و امیر کبیر، شبکههای آبیاری دشت ورامین و کرج و بندهای انحرافی سنتی و بتنی احداث شده بر روی رودخانههای کن، شور، سرخه حصار و همچنین نصب موتور تلمبههای متعدد در حاشیه رودخانههای مذکور صورت میپذیرد.از کل حجم آب استحصال یافته از رودخانهها، 4/679 میلیون متر مکعب 93% کل برداشت از آبهای سطحی در محدوده اراضی دشتی و 45/51 میلیون مکعب معادل 7% کل برداشت از آبهای سطحی در اراضی غیر دشتی و کوهستانی به مصرف میرسد.حجم آب برداشت شده در واحد هیدرولوژیک ورامین 35/508 میلیون مترمکعب ( معادل 6/69%) و حجم آب برداشت شده در واحد هیدرولوژیک دماوند برابر 02/19 میلیون مترمکعب ( معادل 6/2%) است.عمدهترین رودخانههای محدوده طرح که از ارتفاعات جنوبی کوههای البرز سرچشمه میگیرد، عبارتند از: رودخانه کن و ورد آورد. رژیم این دو رودخانه برفی- بارانی است.منطقه مورد مطالعه به سه حوزه اصلی کن، ورد آورد و میانی تقسیم میشود.مقدار آبدهی متوسط سالانه رودخانه کن بر اساس آمار 25 ساله معادل 2/2 مترمکعب در ثانیه و یا 4/69 میلیون مترمکعب در سال محاسبه شده است. دبی سالانه رودخانه کن بین حداکثر 69/4 مترمکعب در ثانیه معادل 9/147 میلیون متر مکعب در سال تا حداقل 98% مترمکعب در ثانیه معادل 9/30 میلیون مترمکعب در سال متغیر بوده است.
تصفیه آبهای سطحی
دید کلی
آب رودخانهها را نیز نمیتوان نظیر آب سدهای مخزنی یا دریاچهها مستقیما برای مصرف عموم بکار برد. در این مقاله به بررسی روشهای صحیحی قابل شرب کردن چنین آبهایی نیز میپردازیم. برای استفاده از هر آب سطحی لازم است قبل از برداشت ، مطالعه دقیقی در مواقع مختالف سال روی آن انجام گیرد. ترکیب آب بویژه از لحاظ تیرگی ، قدرت رسوبگذاری و درجه هیدروتیمتری ، PH ، مقدار ماده آلی و مقدار اشریشیاکولی باید بدقت مورد بررسی قرار گیرد.این مطالعات باید روی ریزابههای بالا دست که رودخانه ، سد یا دریاچه از آن تغذیه میکنند، نیز انجام شود. مطالعه باید حداقل در یک دوره اقلیمی کامل و همچنین برای سالهای زیاد انجام شود. این مشاهدات برای تعیین صحیح روش تصفیهای که باید انجام شود، لازم است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
آبهای سطحی آب سطحی شامل آب باران، پساب، رودخانه دائمی و مانند آنها میباشد. فعالیتهای انسان میتواند منجر به افزایش میزان ترکیبات موجود در آب سطحی شوند.به عنوان مثال، فاضلابهای حاوی مواد آلی که به آب سطحی اضافه میشوند. بنابراین تشخیص کیفیت آبهای سطحی و اثرات فعالیتهای انسان بر روی کیفیت آبها از اهمیت بالایی برخوردار است. منظور از کیفیت آب خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی آن میباشد. پارامترهای فیزیکی شامل رنگ، بو، درجه حرارت، مواد جامد، کدورت، روغن و چربی میباشد. پارامترهای شیمیایی مربوط به مواد آلی شامل BOD ( اکسیژن مورد نیاز بیوشیمیایی)، COD ( اکسیژن مورد نیاز شیمیایی)، TOC ( کل کربن آلی) و TOD ( کل اکسیژن مورد نیاز) میباشد. پارامترهای شیمیایی غیر آلی شامل شوری، سختی، PH، اسیدی بودن، قلیائیت، موادی شامل آهن، منگنز، کلرایدها، سولفاتها، سولفیدها، فلزات سنگین، نیتروژن و فسفرها میباشد و پارامترهای بیولوژیکی شامل کلیفرمها، کلیفرمهای مصنوعی، پاتوژنهای ویژه و ویروسها میشوند]Canter, L.W., 1996[.منابع آبهای سطحی منطقه 22 جزء حوزه آبریز دریاچه نمک و زیر حوزه کرج – جاجرود میباشد. رودخانه کرج به عنوان آبراهه اصلی زیر حوزه کل جریانات سطحی منطقه را زهکشی مینماید. این رودخانه از دامنههای جنوبی البرز و از ارتفاعات شمال کرج منشا یافته و پس از دریافت آبراهههای متعدد در راستای شمال به جنوب جریان می یابد .این رودخانه پس از عبور از شهر کرج وارد محدوده دشت شده در راستای شمال باختری، خط جنوب خاوری جریان مییابد. در طول مسیر رودخانههای کن واقع در منتهی الیه بخش شرقی محدوده مطالعاتی و پرندک، مسیلهای خروجی از تهران را دریافت داشته و نهایتاً از جنوب خاوری شهر تهران به رودخانه جاجرود پیوند میخورد.رودخانه جاجرود نیز از بلندیهای شمال خاوری زیر حوزه منشا گرفته و پس از دریافت مسیلها و شاخههای متعدد در پشت سد لتیان ذخیره میگردد. رودخانه جاجرود پس از عبور از سد لتیان در شمال دشت ورامین از طریق بند انحرافی به مصرف کشاورزی میرسد. نهایتاً این رودخانه به رودخانه کرج میپیوند و تحت نام شور از زیر حوزه خارج میگردد.رودخانه کن از دیگر جریانات سطحی زیر حوزه کرج – جاجرود است که از ارتفاعات حد فاصل رودخانه کرج و جاجرود منشأ گرفته و شمال باختری شهر تهران از طریق بندهای انحرافی سنتی به مصرف آبیاری باغات این منطقه میرسد. بستر این رودخانه در حد فاصل ورود به دشت تا محل تلاقی با جاده کرج – تهران خشک بوده لیکن از این پس با دریافت پسابهای شهری، جریانات مسیلهای متعدد نظیر ولنجک و فرحزاد و کانالهای خروجی فاضلاب تهران مجدداً جریان یافته و در جنوب خاوری شهر تهران به رودخانه جاجرود ملحق میگردد.رودخانههای کرج، جاجرود، کن و ... که در زمره مهمترین جریانات سطحی زیرحوزه بوده و کلیه روانآبهای سطحی و مسیلهای جاری در زیر حوزه را دریافت میدارند، در درجه اول از طریق ذوب برفهای ذخیره شده درارتفاعات جنوبی البرز و بارشهای فصلی تغذیه شده و بهخودیخود دارای رژیم طبیعی همانند دیگر جزئیات سطحی که از ذوب برفها منشأ میکیرند، میباشند [ شرکت تماب ، 1359]. از زیر حوزه کرج – جاجرود سالانه جمعاً معادل 85/730 میلیون مترمکعب از رودخانههای جاری در محدوده زیرحوزه برای تأمین مصارف کشاورزی بهره برداری میگردد. این بهرهبرداری از طریق سدهای مخزنی لتیان و امیر کبیر، شبکههای آبیاری دشت ورامین و کرج و بندهای انحرافی سنتی و بتنی احداث شده بر روی رودخانههای کن، شور، سرخه حصار و همچنین نصب موتور تلمبههای متعدد در حاشیه رودخانههای مذکور صورت میپذیرد.از کل حجم آب استحصال یافته از رودخانهها، 4/679 میلیون متر مکعب 93% کل برداشت از آبهای سطحی در محدوده اراضی دشتی و 45/51 میلیون مکعب معادل 7% کل برداشت از آبهای سطحی در اراضی غیر دشتی و کوهستانی به مصرف میرسد.حجم آب برداشت شده در واحد هیدرولوژیک ورامین 35/508 میلیون مترمکعب ( معادل 6/69%) و حجم آب برداشت شده در واحد هیدرولوژیک دماوند برابر 02/19 میلیون مترمکعب ( معادل 6/2%) است.عمدهترین رودخانههای محدوده طرح که از ارتفاعات جنوبی کوههای البرز سرچشمه میگیرد، عبارتند از: رودخانه کن و ورد آورد. رژیم این دو رودخانه برفی- بارانی است.منطقه مورد مطالعه به سه حوزه اصلی کن، ورد آورد و میانی تقسیم میشود.مقدار آبدهی متوسط سالانه رودخانه کن بر اساس آمار 25 ساله معادل 2/2 مترمکعب در ثانیه و یا 4/69 میلیون مترمکعب در سال محاسبه شده است. دبی سالانه رودخانه کن بین حداکثر 69/4 مترمکعب در ثانیه معادل 9/147 میلیون متر مکعب در سال تا حداقل 98% مترمکعب در ثانیه معادل 9/30 میلیون مترمکعب در سال متغیر بوده است.
تصفیه آبهای سطحی
دید کلی
آب رودخانهها را نیز نمیتوان نظیر آب سدهای مخزنی یا دریاچهها مستقیما برای مصرف عموم بکار برد. در این مقاله به بررسی روشهای صحیحی قابل شرب کردن چنین آبهایی نیز میپردازیم. برای استفاده از هر آب سطحی لازم است قبل از برداشت ، مطالعه دقیقی در مواقع مختالف سال روی آن انجام گیرد. ترکیب آب بویژه از لحاظ تیرگی ، قدرت رسوبگذاری و درجه هیدروتیمتری ، PH ، مقدار ماده آلی و مقدار اشریشیاکولی باید بدقت مورد بررسی قرار گیرد.این مطالعات باید روی ریزابههای بالا دست که رودخانه ، سد یا دریاچه از آن تغذیه میکنند، نیز انجام شود. مطالعه باید حداقل در یک دوره اقلیمی کامل و همچنین برای سالهای زیاد انجام شود. این مشاهدات برای تعیین صحیح روش تصفیهای که باید انجام شود، لازم است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه ای بر عملیات حرارتی سطحی
عملیات حرارتی سطحی ، فرایندی است شامل دامنه وسیعی از روشها ( شکل 1 ) که برای افزایش سختی ، بهبود مقاومت به سایش ، افزایش استحکام خستگی و حتی مقاومت در برابر خورگی ، بدون ایتکه خواص درونی قطعه نظیر نرمی مغز و چقرمگی تحت تاثیر قرار گیرد به کار می رود . این مجموعه خواص ، مخصوصاً ترکیبی از سختی سطح و مقاومت در برابر نیروهای ضربه ای ، در ارتباط با قطعاتی نظیر شافتها و چرخ دنده ها که از یک طرف باید مقاوم در برابر سایش بوده و از طرف دیگر باید در برابر نیروهای ضربه ای اعمال شده در ضمن کار مقاوم باشن بسیار مفید است . به علاوه ، مزیت عمده عملیات حرارتی سطحی در مقایسه با عملیات حرارتی حجمی این است که ، ضخامتهای زیاد فولاد کم کربن و کربن متوسط که ممکن است در ضمن عملیات حرارتی حجمی ترک خوردن و یا اینکه تاب بردارند را به راحتی و با اطمینان می توان عملیات حرارتی سطحی کرد .
به طور کلی سه گروه کاملاً متفاوت از روشهای مختلف عملیات حرارتی سطحی وجود دارد . ( شکل 1 ) این سه گروه عبارتند از :
روشهایی که شامل تغییر ترکیب شیمیایی سطح و یا نفوذ یک عنصر ( بین نشینی و یا جانشینی ) به داخل قطعه است . این روشها به عملیات حرارتی – شیمیایی یا نفوذی موسوم اند .
روشهایی که شامل اصلاح و یا تغییر میکرو ساختار سطحی بوده و به هیچ وجه ترکیب شیمیایی سطح عوض نمی شود . این روشها به فرایندهای سخت کردن انتخابی یا موضعی موسوم اند .
- روشهای نوین که شامل به کارگیری تجهیزات جدید بوده و بستگی به نوع روش می تواند شامل اصلاح و تغییر میکروساختار سطحی ، جانشینی و یا ترکیبی از آنها وارد سطح قطعه می شود ، و بدین ترتیب ترکیب شیمیایی سطح را اصلاح کرده و یا عوض می کنند می توان تمام و یا بخشی از سطح را به طور موضعی سخت کرد .
این فرایند ها معمولاً موقعی استفاده می شوند که تعداد زیادی از قطعات قرار است سختی سطحی شوند ( تولید انبوه ) از سوی دیگر عملیات حرارتی گروه دوم ترجیحاً برای سخت کردن قطعات بزرگ و حجیم ، برای تمام سطح و یا به طور موضعی ، استفاده می شوند . در حقیقت مزیت عمده عملیات حرارتی گروه دوم ، سخت کردن سطحی قطعاتی است که نتوان آنها را به روش حجمی سخت کرد .
عملیات حرارتی جهت سخت کردن سطح
عملیات نفوذی با عملیات حرارتی – شیمیایی عملیات حرارتی انتخابی یا موضعی روشهای نوین سخت کردن سطحی
نفوذ عناصر بین نشینی نفوذ عناصر جانشینی سخت کردن شعله ای سخت کردن لیزری
سخت کردن القایی سخت کردن پلاسمایی
سخت کردن توسط پرتوی الکترونی القا یا کاشت یونی
کربن دهی آلومینیوم دهی
نیتروژن دهی کرم دهی
کربن – نیتروژن دهی سیلسیم دهی
نیتروژن – کربن دهی منگنز دهی
بوردهی نفوذ همزمان دو یا چند عنصر
شکل 1 : روش های مهندسی برای عملیات حرارتی سطحی
کربن دهی
کربن دهی فرایند اضافه کرددن کربن به سطح فولاد کم کربن است که در دمایی معمولاً در محدوده حرارتی 850-950 درجه سانتی گراد ، دمایی که آستنیت با حد حلالیت زیاد کربن در آن فاز پایدار باشد ، انجام می شود . این فرایند همراه با سرد کردن سریع و لذا تشکیل مارتنزیت پر کربن و مقاوم به سایش و خستگی در سطح بر روی مغزی نرم و مقاوم به ضربه از فولاد کم کربن است . سختی سطح فولاد کربن داده شده عمدتاً تابع درصد کربن آن است . با افزایش درصد کربن بیشتر از 5/0 درصد ، کربن اضافی اثر چندانی بر روی سختی نداشته ولی موجب افزایش سختی ناپذیری می شود .
کربن بیشتر از 5/0درصد ممکن است در آستنیت حل نشود مگر آنکه دمای عملیات به اندازه کافی بالا باشد . ضخامت پوسته کربن داده شده تابع زمان کربن دهی و کربن قابل دسترس ( پتانسیل کربن ) در سطح است . اگر به منظور دست یابی به عمق زیاد نفوذ کربن زمان کربن دهی افزایش داده شود در حضور پتانسیل زیاد کربن افزایش زیاد کربن سطح و لذا تشکیل آستنیت باقیمانده یا کاربید آزاد در سطح وجود دارد . تشکیل آستنیت باقیمانده و یا کاربیدآزاد هر دو اثرات سوء بر روی توزیع تنشهای باقیمانده در پوسته دارند . لذا گفته می شود که پتانسیل زیاد کربن برای زمان کربن دهی کوتاه مناسب است .
فولادهای مناسب برای کربن دهی معمولاً حدود 2/0 درصد کربن داشته و کربن پوسته را معمولاً در محدوده 8/0 -1 درصد کنترل می کنند . مع هذا به علت خطر تشکیل آستنیت باقی مانده و مارتنزیت ترد و شکننده ناشی از کربن زیاد ،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بیماری سفیدک سطحی مو
عامل بیماری: Uncinula necator
مقدمه
سالها تصور میکردند که اصل و مبدا سفیدک حقیقی مو از آمریکا است ولی طبق بعضی از شواهد و مدارک موجود مبدا آن از سرزمین ژاپن است. ابتدا چنین به نظر میرسید که در اروپا این بیماری چندان مورد توجه واقع نمیشده است. بطور کلی این بیماری از لحاظ تاریخی یکی از قدیمیترین بیماری قارچی است در اواخر قرن گذشته شدیدا به تاکستانهای فرانسه حمله کرده است.
تاریخچه پیدایش بیماری در ایران
در ایران برای اولین بار در فاصله سالهای 1251-1250 این بیماری در ارومیه دیده شده است. همچنین طبق اطلاعات کسب شده ابتدا در نواحی مرکزی ارومیه بروز کرده و بعدا به سایر نقاط شمالی و غربی و جنوبی و بعضی نقاط دیگر سرایت کرده است.
Mildew این بیماری درنقاط مختلف ایران به نامهای سیاه بود (در اصفهان)،آق(در ارومیه)چور(در مراغه)، قاریا (در قزوین) وباد زدگی(در شهریار) نامیده می شود. سفیدک سطحی مو دراواسط قرن نوزدهم وارد اروپای غربی شد وکم کم در تمام قاره منتشر گردید. عامل بیماری به افتخارTucker ، باغبان انگلیسی که اولین بار در سال 1845 متوجه بیماری شد Oidium tuekeri Berk نامگذاری شد. در سال 1847 برای اولین بار بیماری در فرانسه مشاهده شد وخسارت شدید به موستانها وفرآورده های آن وارد گردید. گزارش معتبری درباره اولین گزارش ومحل بروز بیماری درایران دیده نشد. بنا به مطالعات به عمل آمده بیماری سفیدک سطحی مو اولین بار بین سالهای 51ـ1250 در ارومیه بوسیله حسنعلی نواب دیده شده است ـ وامروز در تمام نقاط موخیز کشور به ویژه در موکاریهای آذربایجان شرقی وغربی، خراسان، اطراف تهران ، زنجان، اراک ،قزوین ، اصفهان ، فارس ، گلپایگان، باختران ، خرم آباد لرستان ومحلات شیوع دارد وخسارت هنگفتی را باعث می شود خسارت بیماری در مناطق با شرایط مناسب آب وهوائی مخصوصاً روی ارقام حساس بسیار شدید است. بطوریکه گاهی یک خوشه سالم نیز روی این بوته های مو نمی توان مشاهده کرد و 100%محصول غیر قابل فروش واستفاده می شود.
مناطق انتشار در ایران
در ایران بیماری سفیدک مو در نقاط آذربایجان ، خراسان و اطراف تهران ، زنجان ، اراک ، قزوین ، اصفهان ، ارومیه ، فارس ، کاشان ، کرمانشاه ، گلپایگان ، خرم آباد ، محلات و بطور کلی در کلیه استانهای ایران در تمام نقاط انگورخیز ایران به چشم میخورد.
عامل بیماری
عامل بیماری سطحی مو قارچی است از رده آسکوسیتها و از خانواده Erysiphaceae. رشتههای میسلیومی این قارچ دارای رشد سطحی بوده و بوسیله هوستوریوم یا لکههایی به داخل سلولهای اپیدرمی و کوتیکول نفوذ مینماید. بر روی تودههای متراکم میسلیوم پایههای کنیدیوفور تشکیل میگردد که در انتهای آن زنجیری از کنیدیها قرار میگیرند. کنیدیها بیرنگ ، تخممرغی کشیده بدون جدار عرضی است. پریتسیوم یا اندام جنسی قارچ در اواخر فصل به ندرت روی برگها و یا ساقه تشکیل میگردد. در داخل هر پریتسیوم چند آسک و هر آسک محتوی هشت آسکوسپور میباشد.
زیست شناسی
قارچ عامل سفیدک سطحی مو زمستان را به صورت میسلیوم در داخل جوانهها به سر میبرد. در اول بهار رشد نموده کنیدی و کیندیوفور ایجاد مینماید و بدین وسیله بیماری از سالی به سال دیگر انتشار مییابد. کنیدیها نیز ممکن است در زمستان زنده باقی بمانند و موجب انتقال بیماری در سال آینده شوند. بعضی از محققین معتقدند که آلودگی اولیه سفیدک سطحی در اوایل بوسیله آسکوسپورهایی که از داخل پریتسیومهای موجود روی برگهای افتاده آزاد میشوند بوجود میآیند احتمالا در ایران پریتسیوم در انتقال بیماری از سالی به سال دیگر نقشی ندارد.
زیرا این اندامها به ندرت فقط در ارومیه ، کاشان ، کرج ، مراغه ، تهران و آن هم به تعداد کم دیده شده است و با توجه به این که سفیدک در تمام مناطق موکاری کشور شیوع دارد به احتمال زیاد انتشار آن توسط میسلیوم و یا احتمالا کنیدی صورت میگیرد. درجه حرارت پایین تر از 5 درجه سانتیگراد برای رشد سفیدک مناسب نیست و از 30 درجه سانتیگراد به بالا هم قارچ از رشد باز میایستد.
علایم بیماری:
علایم بیماری سفیدک حقیقی در روی همه ی اندامهای هوایی جوان ظاهر می گردد.
علایم این ابتدا به صورت لکه های سفید در سطح فوقانی برگ ظاهر می شود و سپس روی آنها کنیدیوفورهای قارچ به صورت پودر یا پوشش آردی ظاهر می گردند . اگر بیماری تشدید یابد سطح تحتانی برگها نیز ممکن است به سمت بالا لوله شود .
برگهای آلوده در تابستان قهوه ا ی شده زودتر از پائیز خزان می کنند. علائم بیماری درون سر شاخه های جوان نیز به صورت لکه های سفید ظاهر می گردند. در پائیز لکه ها به رنگ قهوه ای مایل به سیاه در می آیند.
قارچ روی غوره ها را به صورت پودر سفید رنگی می پوشاند. حبه ها ترش و نارس باقی می مانند .در حبه های رسیده تر آن قسمت از پوست حبه که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بیماری سفیدک سطحی مو
عامل بیماری: Uncinula necator
مقدمه
سالها تصور میکردند که اصل و مبدا سفیدک حقیقی مو از آمریکا است ولی طبق بعضی از شواهد و مدارک موجود مبدا آن از سرزمین ژاپن است. ابتدا چنین به نظر میرسید که در اروپا این بیماری چندان مورد توجه واقع نمیشده است. بطور کلی این بیماری از لحاظ تاریخی یکی از قدیمیترین بیماری قارچی است در اواخر قرن گذشته شدیدا به تاکستانهای فرانسه حمله کرده است.
تاریخچه پیدایش بیماری در ایران
در ایران برای اولین بار در فاصله سالهای 1251-1250 این بیماری در ارومیه دیده شده است. همچنین طبق اطلاعات کسب شده ابتدا در نواحی مرکزی ارومیه بروز کرده و بعدا به سایر نقاط شمالی و غربی و جنوبی و بعضی نقاط دیگر سرایت کرده است.
Mildew این بیماری درنقاط مختلف ایران به نامهای سیاه بود (در اصفهان)،آق(در ارومیه)چور(در مراغه)، قاریا (در قزوین) وباد زدگی(در شهریار) نامیده می شود. سفیدک سطحی مو دراواسط قرن نوزدهم وارد اروپای غربی شد وکم کم در تمام قاره منتشر گردید. عامل بیماری به افتخارTucker ، باغبان انگلیسی که اولین بار در سال 1845 متوجه بیماری شد Oidium tuekeri Berk نامگذاری شد. در سال 1847 برای اولین بار بیماری در فرانسه مشاهده شد وخسارت شدید به موستانها وفرآورده های آن وارد گردید. گزارش معتبری درباره اولین گزارش ومحل بروز بیماری درایران دیده نشد. بنا به مطالعات به عمل آمده بیماری سفیدک سطحی مو اولین بار بین سالهای 51ـ1250 در ارومیه بوسیله حسنعلی نواب دیده شده است ـ وامروز در تمام نقاط موخیز کشور به ویژه در موکاریهای آذربایجان شرقی وغربی، خراسان، اطراف تهران ، زنجان، اراک ،قزوین ، اصفهان ، فارس ، گلپایگان، باختران ، خرم آباد لرستان ومحلات شیوع دارد وخسارت هنگفتی را باعث می شود خسارت بیماری در مناطق با شرایط مناسب آب وهوائی مخصوصاً روی ارقام حساس بسیار شدید است. بطوریکه گاهی یک خوشه سالم نیز روی این بوته های مو نمی توان مشاهده کرد و 100%محصول غیر قابل فروش واستفاده می شود.
مناطق انتشار در ایران
در ایران بیماری سفیدک مو در نقاط آذربایجان ، خراسان و اطراف تهران ، زنجان ، اراک ، قزوین ، اصفهان ، ارومیه ، فارس ، کاشان ، کرمانشاه ، گلپایگان ، خرم آباد ، محلات و بطور کلی در کلیه استانهای ایران در تمام نقاط انگورخیز ایران به چشم میخورد.
عامل بیماری
عامل بیماری سطحی مو قارچی است از رده آسکوسیتها و از خانواده Erysiphaceae. رشتههای میسلیومی این قارچ دارای رشد سطحی بوده و بوسیله هوستوریوم یا لکههایی به داخل سلولهای اپیدرمی و کوتیکول نفوذ مینماید. بر روی تودههای متراکم میسلیوم پایههای کنیدیوفور تشکیل میگردد که در انتهای آن زنجیری از کنیدیها قرار میگیرند. کنیدیها بیرنگ ، تخممرغی کشیده بدون جدار عرضی است. پریتسیوم یا اندام جنسی قارچ در اواخر فصل به ندرت روی برگها و یا ساقه تشکیل میگردد. در داخل هر پریتسیوم چند آسک و هر آسک محتوی هشت آسکوسپور میباشد.
زیست شناسی
قارچ عامل سفیدک سطحی مو زمستان را به صورت میسلیوم در داخل جوانهها به سر میبرد. در اول بهار رشد نموده کنیدی و کیندیوفور ایجاد مینماید و بدین وسیله بیماری از سالی به سال دیگر انتشار مییابد. کنیدیها نیز ممکن است در زمستان زنده باقی بمانند و موجب انتقال بیماری در سال آینده شوند. بعضی از محققین معتقدند که آلودگی اولیه سفیدک سطحی در اوایل بوسیله آسکوسپورهایی که از داخل پریتسیومهای موجود روی برگهای افتاده آزاد میشوند بوجود میآیند احتمالا در ایران پریتسیوم در انتقال بیماری از سالی به سال دیگر نقشی ندارد.
زیرا این اندامها به ندرت فقط در ارومیه ، کاشان ، کرج ، مراغه ، تهران و آن هم به تعداد کم دیده شده است و با توجه به این که سفیدک در تمام مناطق موکاری کشور شیوع دارد به احتمال زیاد انتشار آن توسط میسلیوم و یا احتمالا کنیدی صورت میگیرد. درجه حرارت پایین تر از 5 درجه سانتیگراد برای رشد سفیدک مناسب نیست و از 30 درجه سانتیگراد به بالا هم قارچ از رشد باز میایستد.
علایم بیماری:
علایم بیماری سفیدک حقیقی در روی همه ی اندامهای هوایی جوان ظاهر می گردد.
علایم این ابتدا به صورت لکه های سفید در سطح فوقانی برگ ظاهر می شود و سپس روی آنها کنیدیوفورهای قارچ به صورت پودر یا پوشش آردی ظاهر می گردند . اگر بیماری تشدید یابد سطح تحتانی برگها نیز ممکن است به سمت بالا لوله شود .
برگهای آلوده در تابستان قهوه ا ی شده زودتر از پائیز خزان می کنند. علائم بیماری درون سر شاخه های جوان نیز به صورت لکه های سفید ظاهر می گردند. در پائیز لکه ها به رنگ قهوه ای مایل به سیاه در می آیند.
قارچ روی غوره ها را به صورت پودر سفید رنگی می پوشاند. حبه ها ترش و نارس باقی می مانند .در حبه های رسیده تر آن قسمت از پوست حبه که