حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد مزاح از دیدگاه روایات 27 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 27 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مزاح از دیدگاه روایات

ـ مولف: مصطفی کریم‌زاده

ـ پایه تحصیلی: سوم

ـ نام استاد مشاور: حجه‌الاسلام و المسلمین حاج آقای قیصری

ـ سال تحصیلی: 88-87

مزاح از دیدگاه روایات

ـ مولف: مصطفی کریم‌زاده

ـ تاریخ تحویل: 26/1/88

ـ پایه تحصیلی: سوم

ـ نام استاد مشاور: حجه‌الاسلام و المسلمین حاج آقای قیصری

ـ سال تحصیلی: 88-87

تقدیم به:

حضرت بقیه الله ارواحنافداه

و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

و با تشکر از اساتید بزرگوارم حجج اسلام و المسلمین حسینی،

قیصری و شهروزخواه



خرید و دانلود تحقیق در مورد مزاح از دیدگاه روایات 27 ص


تحقیق درمورد تدبیر معیشت از دیدگاه آیات و روایات

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 35

 

تدبیر معیشت از دیدگاه آیات و روایات

نظم و انضباط

یکى از راهبردهاى اساسى تدبیر معیشت، نظم و انضباط است. یعنى ترتیب و سامان دادن برنامه‏هاى زندگى به طورى‏که هر کارى در جاى خودش قرار گیرد و انجام هر کدام مانع دیگرى نباشد.مدیر کاردان و مدبر کسى است که در این امور، نظم و انضباط را رعایت کند و ازواگذارى کار امروز به فردا به شدت بپرهیزد؛ چراکه انسان دینى بر این باور است که هر روز، کار و فعالیتى مى‏طلبد که ویژه همان روز است. امیر مؤمنان على(ع) مى‏فرماید:فى کلّ وقتٍ عَمَلٌ از این رو، در برابر لحظه لحظه زمان مسئول است. امام صادق(ع) به نقل از مواعظ لقمان حکیم مى‏فرماید:اِعلَمْ اَنَّکَ سَتُسأَلُ غداً... عَن اَربَعٍ:.... وَ عُمرِکَ فیما اَفنَیتَهُ فتَأَهَّب لِذلکَ وَ اَعَدَّلَهُ‏جواباً در قیامت انسان نسبت به امورى محاسبه و بازخواست مى‏شود: ... از لحظات عمر سؤال مى‏شود که در چه مسیرى و چگونه گذشته است، به‏همین دلیل بجاست انسان پاسخ لازم و قانع کننده براى این پرسش آماده سازد.با توجه به این تعالیم ارزشمند، مسامحه کردن در انجام کار امروز و آن را به فردا نهادن، خطایى است جبران ناپذیر که رواج‏چنین روشى در جامعه به سقوط و هلاکت مى‏انجامد؛ چرا که فردا به فردا تعلق دارد، و یقین به زنده ماندن در فردا و بهره‏مندى از آن ناشى از غفلت است.نظم و انضباط مدیر ایجاب مى‏کند که امور را به گونه‏اى سازماندهى کند که بتواند در زمان تعیین شده، جوابگوى تعهدات وقراردادها بوده، خلف وعده در کارهایش جایگاهى نداشته باشد. به این ترتیب از مقبولیت اجتماعى خوبى برخوردار شده،عزت و کرامت خود و نهادش محفوظ است.فعالیت‏هاى معیشتى، خدماتى و تقسیم کارها در زندگى خانوادگى نیز در حیطه نظم و انضباط قرار مى‏گیرد، همانطور که بود، وفاطمه(س) وظیفه آرد کردن، خمیر کردن و نان پختن را بر عهده داشت. نظم و انضباط انسان را در امورى که مسئولیت آن بر عهده اوست به تلاش وا مى‏دارد و از سهل انگارى دور مى‏سازد، به‏قراردادها و وعده‏ها وفا مى‏کند، همانطور که قرآن کریم تأکید مى‏نماید:اَوفُوا بِالعَهدِ إِنَّ العَهدَ کانَ مَسئولاً. به عهد خود باید وفادار ماند و باید دانست که پیمان شکنان حسابرسى مى‏شوند.خلاصه آنکه، پرهیز از افراط و تفریط، انجام تعهدات فردى و اجتماعى، قانونمندى و به پایان رساندن کارها و پروژه‏ها در امورمختلف زندگى، پیامى است که از تعالیم ارزشمند دینى حاصل مى‏شود. فراخوان دین در این زمینه این است که انسان وقت‏خود را زمان بندى کند و به این وسیله از فرصت‏هاى زمانى مطلوب‏ترین بهره‏ها را ببرد. چنان که امام کاظم(ع) مى‏فرماید:وقت خود را چهار قسمت کنید: بخشى را براى عبادت و راز و نیاز با خدا و قسمتى را ویژه فعالیت‏هاى اقتصادى سازید،بخشى را صرف همبستگى اجتماعى و ارتباط با فامیل و برادران دینى و بخشى دیگر را به تفریحات سالم و لذت‏جویى‏هاى‏مشروع بپردازید.

کار و تلاش

کار و تلاش سبب مى‏شود تا انسان در برابر بیمارى‏ها و امراض جسمى و روحى که در اثر بیکارى عارض مى‏شود، واکسینه شود. و از هزینه‏هاى‏ناخواسته و سنگین بیکارى رهایى یابد. از این رو فعالیت و تلاش از راهبردهاى اساسى در جهت دستیابى به اهداف بلند مدت یا کوتاه مدت معیشتى‏است.یکى از راهبردهاى اساسى در تدبیر معیشت، توجه ویژه به امر تلاش و کوشش است. این امر، در ارتباط با قوانین حاکم بروجود انسان، ابزارى است براى بودن و شدن آدمى، و به فعلیت رسیدن نیروهاى جسمى و عقلى وى و رشد و شکوفایى‏استعدادهاى فطرى و درونى شخصیت او.قرآن کریم، از کار و عمل، فراوان سخن گفته است و در بعد نظام تکوین و تشریع، ضرورت و اهمیت کار و تلاش را تبیین وتشریح کرده است:لَقَد خَلَقنَا الاِنسانُ فى کَبَدٍ. ما انسان را در رنج آفریدیم.ماهیت هستى انسان را، در ارتباط با ظرف وجود و حیات او، سخت کوشى و تلاش تشکیل مى‏دهد، و در قانونمندى بنابراین‏انسان از لحاظ ماهیت، کانون نیازها است. و نیازهاى او از مواد موجود در طبیعت برآورده مى‏شود. این مواد حاضر و آماده وساخته شده نیست، بلکه استفاده از آنها نیاز به کار دارد و هر چیزى که بخواهد به نوعى مورد استفاده قرار گیرد باید کارى‏روى آن انجام شود، این ضرورتى است که نظام طبیعت بر دوش آدمى نهاده است تا بدینوسیله از فقر و تهیدستى و انواع نابسامانیهادر زندگى فردى و اجتماعى رهایى یابد. کار و تلاش سازنده، خواست خداوند، سیره انبیاء و پیشوایان اسلام و صالحان بوده است، امام کاظم(ع) در این زمینه‏مى‏فرماید: کار با دست و همراه با زحمت، سیره پیامبران و جانشینان آنان بوده است:... رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَ امیرُ المؤمنینَ و آبائى کُلُّهم کانُوا قَد عَمَلوا بایدیِهم، وَ هُوَ مِنْ عَمَلِ النبیین و المُرسلین و الاوصیاء و الصالحین.و امام صادق(ع) مى‏فرماید: دوست دارم انسان براى تأمین زندگى خود در گرماى خورشید رنج و سختى بیند (با کار و تلاش وتحمل زحمت درآمد کسب کند). از این رو زندگى گوارا و باطراوت زمانى جامعه اسلامى را فرا مى‏گیرد، که همه افراد در پرتو ایمان، آن را به عنوان شعار ونشانه خود قرار دهند؛ چرا که تلاش و کوشش، نشانه و شعار مؤمن است. کار و تلاش، گوهر ذاتى انسان را مى‏نمایاند و آن که با کار بیگانه است با فرهنگ دین ناآشناست. فرهنگ دین، فرهنگ فعالیت‏و پشتکار است، انسان دینى آن را مایه عزت و کرامت مى‏داند. امام صادق(ع) به یکى از دوستداران خود فرمود: عزتت را حفظکن. آن شخص سؤال کرد عزتم چیست؟ حضرت فرمود: عزت انسان در این است که کار و تلاش اقتصادى داشته باشد و به این‏وسیله شخصیت خود را ارج نهد. کار و فعالیت سالم براى اصلاح و ساماندهى زندگى فردى و اجتماعى و تعالى ارزشها و تأمین نیازمندیها و کمبودها در جامعه‏لازم و ضرور دانسته شده است، از اینرو در نگرش دینى اجازه داده نشده است که انسان در صورت امکان حتى درسخت‏ترین شرایط، آن را رها نماید و به سؤال وتکدى بپردازد.مردى خدمت امام صادق(ع) رسید و گفت: هنرى از دستم بر نمى‏آید، فعالیت تجارى (خرید و فروش) نیز نمى‏توانم،



خرید و دانلود تحقیق درمورد تدبیر معیشت از دیدگاه آیات و روایات


تحقیق در مورد مزاح از دیدگاه روایات 27 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 27 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مزاح از دیدگاه روایات

ـ مولف: مصطفی کریم‌زاده

ـ پایه تحصیلی: سوم

ـ نام استاد مشاور: حجه‌الاسلام و المسلمین حاج آقای قیصری

ـ سال تحصیلی: 88-87

مزاح از دیدگاه روایات

ـ مولف: مصطفی کریم‌زاده

ـ تاریخ تحویل: 26/1/88

ـ پایه تحصیلی: سوم

ـ نام استاد مشاور: حجه‌الاسلام و المسلمین حاج آقای قیصری

ـ سال تحصیلی: 88-87

تقدیم به:

حضرت بقیه الله ارواحنافداه

و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

و با تشکر از اساتید بزرگوارم حجج اسلام و المسلمین حسینی،

قیصری و شهروزخواه



خرید و دانلود تحقیق در مورد مزاح از دیدگاه روایات 27 ص


مقاله. نقد روایات اهل سنت پیرامون بعثت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

نقد روایات اهل سنت پیرامون بعثت

عروة بن زبیر شاید پیش خود فکر کرده کسى که در هرعلمى داناترین مردم روى زمین باشد در امثال اینگونه امور نیزمیتواند اظهار نظر کند،و امثال بخارى و مسلم نیز این اظهار نظرشخصى را بعنوان یکحدیث صحیح در کتاب خود آورده و بدان‏احتجاج کرده‏اند.

 داستان کیفیت‏بعثت آن حضرت را بزرگان اهل سنت‏مانند بخارى و مسلم و ابن هشام در سیره طبق روایتى که ازعایشه نقل کرده‏اند و آنرا صحیحترین روایت در باب وحى‏دانسته و روى جملات آن بحث کرده و بلکه طبق پاره‏اى ازمضامین آن فتوى داده‏اند اینگونه است: «قال البخارى:حدثنا یحیى بن بکیر،حدثنا اللیث،عن عقیل،عن ابن شهاب،عن عروة بن الزبیر،عن عائشة رضى الله عنها انهاقالت: اول ما بدى‏ء به رسول الله صلى الله علیه و سلم من الوحى الرؤیاالصالحة فى النوم،و کان لا یرى رؤیا الا جاءت مثل فلق الصبح. ثم حبب الیه الخلاء،و کان یخلو بغار حراء فیتحنث فیه-و هوالتعبد-اللیالى ذوات العدد قبل ان ینزع الى اهله و یتزود لذلک،ثم‏یرجع الى خدیجة فیتزود لمثلها. حتى جاءه الحق و هو فى غار حراء. فجاءه الملک فقال:اقرا.فقال:ما انا بقارى‏ء.قال:فاخذنى‏فغطنى حتى بلغ منى الجهد ثم ارسلنى.فقال:اقرا فقلت:ما انابقارى‏ء. فاخذنى فغطنى الثانیة حتى بلغ منى الجهد ثم ارسلنى. فقال:اقرا.فقلت:ما انا بقارى‏ء،فاخذنى فغطنى الثالثة حتى بلغ‏منى الجهد.ثم ارسلنى فقال:اقرا باسم ربک الذى خلق. خلق‏الانسان من علق،اقرا و ربک الاکرم.الذى علم بالقلم.علم‏الانسان ما لم یعلم. فرجع بها رسول الله صلى الله علیه و سلم یرجف فؤاده،فدخل‏على خدیجة بنت‏خویلد،فقال،زملونى زملونى.فزملوه حتى ذهب‏عنه الروع. فقال لخدیجة-و اخبرها الخبر-:لقد خشیت على نفسى. فقالت‏خدیجة:کلا،و الله لا یخزیک الله ابدا.انک لتصل‏الرحم و تقرى الضیف،و تحمل الکل،و تکسب المعدوم،و تعین على‏نوائب الحق. فانطلقت‏به خدیجة حتى اتت ورقة بن نوفل بن اسد بن‏عبد العزى ابن عم خدیجة.و کان امراءا قد تنصر فى الجاهلیة،و کان‏یکتب الکتاب العبرانى،فیکتب من الانجیل بالعبرانیة ما شاء الله ان‏یکتب.و کان شیخا کبیرا قد عمى. فقالت له خدیجة:یابن عم!اسمع من ابن اخیک.فقال له ورقة: یابن اخى ماذا ترى؟فاخبره رسول الله صلى الله علیه و سلم خبر ماراى.فقال له ورقة:هذا الناموس الذى کان ینزل على موسى،یالیتنى فیها جذعا،لیتنى اکون حیا،اذ یخرجک قومک.فقال‏رسول الله صلى الله علیه و سلم:«او مخرجى هم؟! »فقال:نعم،لم یات احد بمثل ما جئت‏به الا عودى،و ان یدرکنى یومک انصرک‏نصرا مؤزرا. ثم لم ینشب ورقة ان توفى و فتر الوحى‏»تا اینجا روایتى است که بخارى در نخستین باب صحیح‏خود نقل کرده و این روایت دنباله‏اى هم دارد که بخارى آنرا درکتاب التعبیر با همین سند و متن روایت کرده و دنباله آن چنین‏است: «...و فتر الوحى فترة.حتى حزن رسول الله صلى الله علیه‏و سلم-فیما بلغنا-حزنا غدا منه مرارا کى یتردى من رؤوس شواهق‏الجبال.فکلما اوفى بذروة جبل لکى یلقى نفسه تبدى له جبریل‏فقال:یا محمد،انک رسول الله حقا.فیسکن لذلک جاشه،و تقرنفسه،فیرجع.فاذا طالت علیه فترة الوحى غدا لمثل ذلک.قال: فاذا اوفى بذورة جبل تبدى له جبریل فقال له:مثل ذلک‏» (1) ترجمه: بخارى به سند خود از عایشه روایت کرده که گوید:نخستین بارى‏که وحى بر رسول خدا«ص‏»آمد خوابهاى راست‏بود که خوابى نمى‏دید جز آنکه مانند صبح روشن مى‏آمد،سپس به حالت‏خلوت علاقه‏مند شد ودر غار حرا خلوت گزیده و شبهاى معدودى را به عبادت مى‏گذراند پیش‏از آنکه به نزد خانواده بیاید و براى آن توشه گیرد،سپس به نزد خدیجه‏بازگشته و براى آن توشه برمى‏گرفت. تا وقتى که حق به نزد او آمد و آن حضرت در غار حرا بود. پس فرشته نزد آنحضرت آمده و گفت:بخوان:فرمود:من خواندن‏ندانم!گوید:پس آن فرشته مرا گرفت و بسختى فشارم داد بدان حد که‏طاقتم تمام شد سپس رهایم کرد و گفت:بخوان!من گفتم:خواندن‏ندانم،دوباره مرا گرفت و براى بار دوم مرا بسختى فشار داد بحدى که‏طاقتم تمام شد آنگاه رهایم کرد و گفت:بخوان!گفتم:خواندن ندانم،که براى سومین بار مرا گرفت و بسختى فشارم داد بحدى که طاقتم تمام‏شد و سپس مرا رها کرده و گفت: بخوان بنام پروردگارت که آفرید...(تا بآخر آیات) پس رسول خدا«ص‏»بازگشت در حالى که دلش میلرزید و بهمان‏حال بنزد خدیجه آمد و گفت:مرا بپوشانید،مرا بپوشانید! پس آنحضرت راپوشاندند تا اضطراب و ترس از او دور شد. رسول خدا شرح حال خود را براى خدیجه بیان داشته و فرمود:من برخویشتن بیمناکم! خدیجه گفت:هرگز!بخدا سوگند که خداوند تو را خوار نخواهد کرد،زیرا تو صله رحم میکنى و مهمان‏نوازى و سختیها را تحمل مى‏کنى و ناداران را دارا مى‏کنى و بر پیش‏آمدهاى حق کمک مى‏کنى! سپس خدیجه آنحضرت را برداشته و بنزد ورقة بن نوفل بن اسد بن‏عبد العزى که پسر عموى خدیجه بود آورد،و او مردى بود که در زمان‏جاهلیت‏بدین نصرانیت درآمده بود و کتابهاى عبرانى و انجیل را بمقدارزیادى نوشته و پیرمردى بود که کور شده بود. خدیجه بدو گفت:عموزاده از برادرزاده‏ات بشنو!ورقه گفت: عموزاده چه مى‏بینى؟رسول خدا«ص‏»آنچه را دیده بود بدو خبر داد،ورقه گفت:این همان ناموسى است که بر موسى نازل میشد و اى کاش‏من امروز جوانى بودم اى کاش من در آنروز که قوم تو تو را بیرون میکنندزنده بودم،رسول خدا«ص‏»فرمود:مگر مرا بیرون مى‏کنند؟گفت: آرى،هر کس گفتارى مانند تو براى مردم بیاورد مورد دشمنى قرارمیگیرد و اگر آنروز تو را من درک کنم پیوسته تو را یارى خواهم کرد. و پس از این جریان بمدت کمى ورقه از دنیا رفت،و وحى قطع‏شد... ...چنانچه رسول خدا بسختى غمگین گردید تا بدانجا که بارهاخواست‏خود را از بالاى نوکهاى کوهها پرت کند و هر بار که ببالاى کوهى‏میرفت تا خود را پرت کند جبرئیل در برابر او ظاهر میشد و مى‏گفت:اى‏محمد تو بحق رسول خدا هستى،و همان سبب میشد که دلش آرام گیرد،و جانش استقرار یابد،و چون فترت وحى طول مى‏کشید دوباره بهمان‏فکر میافتاد و چون به بالاى کوه میرفت جبرئیل در برابر او ظاهر میشد و همان سخنان را به او مى‏گفت...! و اینک تحقیقى درباره سند و متن این حدیث‏اما از نظر سند:همانگونه که شنیدید این حدیث از زهرى از عروة بن زبیر ازعایشه نقل شده...و زهرى همان کسى است که در تثبیت‏حکومت مروانیان و ستمگران نقش داشته و نویسنده هشام بن‏عبد الملک و معلم فرزندان او بوده...اگر چه گفته‏اند که در آخرعمر توبه کرده و جزء اصحاب امام چهارم علیه السلام درآمده،اما آیا این حدیث را قبل از توبه نقل کرده با بعد از آن؟ نمیدانیم!...



خرید و دانلود مقاله. نقد روایات اهل سنت پیرامون بعثت


مقاله. سیماى مسجد کوفه در آیینه‏ى آیات و روایات

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

سیماى مسجد کوفه در آیینه‏ى آیات و روایات

آیات فراوانى از قرآن کریم به مسجد کوفه مربوط مى‏شود که به شمارى از آنها اشاره مى‏شود :

الف )وَ اصنَعِ الفُلکِ بِاَعیُنِنا وَ وَحینا

خداوند به حضرت نوح وحى فرمود:کشتى را به یارى ما در حضور ما و به فرمان ما بساز.امام صادق فرمود:حضرت نوح فرمود:حضرت نوح نجار بود او نخستین کسى است که کشتى ساخت، او 950 سال قوم خود را ارشاد و هدایت کرد، آنها همه‏اش او را مسخره کردند، پس از خدا خواست که احدى از آنها را روى زمین باقى نگذارد. خدا به او وحى کرد که کشتى را بسازد.

فَعَمِلَ نُوحٌ سَفیَنتهُ فى مسجِد الکلُوفةِ بِیَدِهِ، فَاتى بِالخَشَبِ مِن بُعدٍ حَتّى فَرَغَ مِنها.

حضرت نوح کشتى را با دست خود در مسجد کوفه ساخت و تخته‏ها را از راه‏هاى دور آورد تا کار ساختن کشتى به اتمام رسید.ب )حَتّى اِذا جاءَ اَمرُنا وَ فارَ التّنّوُرُ:تا هنگامى که فرمان ما فرا رسید و از تنور آب جوشید.امیرمؤمنان در ضمن شمارش ویژگى‏هاى مسجد کوفه فرمود:

فیهِ نَجَرَ نوُحٌ سَفینَنَةُ، و فیهِ فارَ التّنّورُ، و بهِ کانَ بَیتُ نوُحٍ و مَسجِدُهُ، وَ فى زاویَتهِ الیُمنى فارَ التّنّوُرُ.

حضرت نوح کشتى‏اش را آن جا ساخت، از تنور نیز همان جا آب جوشید. خانه‏ى نوح و محل عبادت او نیز آن جا بود. در زاویه‏ى راست آن آب از تنور جوشید.امام باقر نیز در این رابطه فرمود :

مسجدُ کوُفانَ فیهِ فارَ التّنّورُ، نُجِرَتِ السَّفینةُ، و هُوَ سُرَّةُ بابِلَ وَ مَجمَعُ الاَنبیاءِ.

در مسجد کوفه از تنور آب جوشید کشتى آن جا ساخته شد، آنجا ناف بابل و محل اجتماع پیامبران است. امام باقر در حدیث دیگر با تفصیل بیشترى فرمود:

مَسجِدُ کوُفانَ رَوضَةٌ مِن ریاضِ الجَنّة، صلّى فیهِ الفُ نَبىٍّ وَ سَبعوُنَ نَبیّاً، وَ مَیمَنَتُهُ رَحمَةٌ و مَیسرِتُهُ مَکرٌ، فیهِ عَصا موسُى و شَجَرةُ یَقطینَ و خاتَمُ سُلیمانَ، و مِنهُ فارَ التّنّوُرُ و نَجَرتِ السَّفینَةُ و هِىَ صُرَّةُ بابِلَ و مَجمَعُ الانبَیاءِ.

 مسجد کوفه باغى از باغهاى بهشت است، هزار و هفتاد پیامبر در آن نماز گزارده، سمت راست آن رحمت و سمت چپ آن نیرنگ مى‏باشد.

 عصاى حضرت موسى، درخت کدوى حضرت یونس و انگشترىِ حضرت سلیمان در آن است.تنور از آن جا جوشید، کشتى در آن جا ساخته شد. آن جا قلّه‏ى شرف بابل و خیمه‏ى اجتماع پیامبران است.بر اساس روایات این تنور همان تنور حضرت آدم بود که بعدها به حضرت نوح منتقل شد و محل فعلى آن در شمت راست کسى است که از باب کنده وارد مسجد شود.

ج )و قیلَ یا ارضُ ابلَعى ماءَکِ:

سر انجام گفته شد: اى زمین اب خود را فرو بر.امام صادق  در تفسیر این آیه‏ى شریفه فرمود:هنگامى که کشتى نوح به وسط مسجد کوفه رسید خدا به زمین فرمان داد که آب خودش را فرو ببرد.

فَبَلَعَت ماءَها مِن مَسجِدِ الکُوفَةِ، کَما بَدَءَ الماءُ مِنهُ .

پس زمین آب خودش را از مسجد کوفه فرو برد، چنان که در آغاز نیز از همان جا شروع شده بود.

د)و جَعَلنَا ابنَ مَریَمَ و اُمَّهُ آیَةً و آوَیناهُما اِلى رَبوَةٍ ذاتِ قرارٍ و مَعینٍ

ما عسیى بن مریم و مادرش را آیت و نشانه‏اى قرار دادیم و آنها را در سرزمین مرتفعى که داراى امنیت و آب جارى بود، جاى دادیم..امیرمؤمنان در تفسیر این آیه‏ى شریفه فرمودند :

الرّبوةُ: الکوفَةُ، و القرارُ: المسَجِدُ، و المعَینُ: الفُراتُ.

منظور از (رَبوة )مکان مرتفع(کوفه)، مقصود از »القَرارُ« )محل امن و آسایش(مسجد کوفه)، و هدف از (معین )آب روان و خوش گوار همان( فرات) مى‏باشد

مسجد کوفه از منظر پیشوایان

در مورد ویژگى‏هاى مسجد کوفه از دیدگاه آیات قرآن به همین مقدار بسنده کرده، فضایل برجسته‏ى آن را از منظر احادیث وارده از پیشوایان معصوم به صورت فشرده در این جا مى‏آوریم و یاد آور مى‏شویم که نقل همه‏ى احادیث وارده در این صفحات نمى‏گنجد.پیشواى پروا پیشگان، امیرمؤمنانمى‏فرماید:

اربعَعةٌ مِن قُصُور الجنّةِ فى الدُّنیا: المسجِدُ الحرامُ و مسجدُ الرّسوُلِ و مسجدُ بیتِ المقدِسِ و مسجِدُ الکوفَةِ.

چهار قصر از قصرهاى بهشتى در دنیاست: 1) مسجد الحرام، 2) مسجد النّبى، 3) مسجد اقصى، 4) مسجد کوفه.

در حدیث دیگرى به هنگام شمارش قصرهاى چهارگانه فرمود:

و مسجِدُ الکُوفَةِ و هُوَ قُبَّةُ الاِسلامِ.

و مسجد کوفه که آن «قبة الاسلام» است.تعبیر (قبة الاسلام) را رسول اکرم (صلّى‏اللهُ‏علیه‏وآله‏وسلّم) در مورد حرم مطهر سالار شهیدان، و جناب سلمان در مورد کوفه به کار برده بودند.امام صادق فرمود:مسافر در چهار جا مى‏تواند نمازش را کامل بخواندک1) مسجد الحرام، 2) مسجد النبى، 3) مسجد کوفه، 4) حرم امام حسین . امام صادق فرمود:اعتکاف روانیست به جز درمسجدى که امام عادل در آن جا نماز جماعت اقامه کرده باشد. در مسجد کوفه، در مسجد بصره، در مسجد النبى و مسجد الحرام اعتکاف مانع ندارد. امیرمؤمنان  فرمود :

لا تُشدُّ الرّرحالُ الّا الى ثلاثَةِ مَساجِدَ:

المَسجدُ الحرامُ، و مسجِدُ رسوُلِ اللهِ (صلّى‏اللهُ‏علیه‏وآله‏وسلّم) و مسجدُ الکوفَةِ.

بار و بنه‏ى سفر بسته نمى‏شود، جز با به سه مسجد: 1) مسجد الحرام، 2) مسجد النبى، 3) مسجد کوفه.فخر الساجدین، زین العابدین، امام سجاد ( از مدینه منوره، صرفا به قصد نماز گزاردن در مسجد کوفه آمد، چهار رکعت نماز گزارد، آنگاه بر مرکب خود سوار شده، راهى مدینه گردید.امام باقر  فرمود:

لو یَعلَمُ النّاسُ ما فى مسجِدِ الکُوفَةِ، لا عَدّوُا لهُ الزّادَ و الرَّواحِلَ من مَکانٍ بَعیدٍ .

اگر مردم فضائل مسجد کوفه را مى‏دانستند از راه‏هاى دور زاد و راحله فراهم کرده به سوى آن مى‏شتافتند.امیرمؤمنان در این رابطه فرمود :

و انَّ مسجِدکُم هذا لَاحَدُ المَساجِدِ الَاربَعَةِ الّتى اختارِها اللّهُ لاَهِلها .

این مسجد شما (مسجد کوفه) یکى از چهار مسجدى است که خداوند آنها را براى اهل‏شان برگزیده است.و در آخرین فراز از همین حدیث فرمود:آن را هرگز فرو نگذارید، با نماز گزاران در آن به خداوهد تقرب بجویید، براى بر آورده شدن نیازهاى خود به آنجا روى بیاورید. آگر مردمان مى‏دانستند که چه برکتى در آن هست از همه‏ى اقطار زمین به سوى آن مى‏شتافتند، اگر چه با سینه خیز رفتن بر روى برف‏ها باشد.یکى از اصحاب به محضر امیرمؤمنان آمده عرضه داشت: من زاد و توشه برگرفتم، مرکبى تهیه کردم، کارهایم را ردیف نمودم، عازم بیت المقدس هستم.امیرمؤمنان فرمود: توشه‏ات را برگیر، مرکب‏ات را بفروش، از این مسجد هرگز جدا مشو، که این مسجد یکى از چهار مساجد برگزیده است.و در فرازى از آن حدیث فرمود:

و یُحشَرُ مِنهُ یَومَ القِیامَةِ سَبعوُنَ الفاً لا عَلَیهِم حِسابٌ و لا عَذابٌ.

در روز رستاخیز 70000 نفر از این مسجد بر انگیخته مى‏شوند که بر آنها حساب و و عقابى نیست.امیرمؤمنان در فراز دیگرى از این حدیث مى‏فرماید:

و فیهِ ثَلاثُ اَعیُنٍ یَزهَرنَ... عَینٌ مِن لَبَنٍ، و عَینٌ مِن دُهنٍ، و عَینٌ مِن ماءٍ.

در مسجد کوفه سه چشمه برق مى‏زند...چشمه‏اى از شیر، چشمه‏اى از روغن، و چشمه‏اى از آب.علامه‏ى مجلسى در توضیح این حدیث مى‏فرماید: این چشمه‏ها از دیده ما پنهان است تا در زمان حضرت قائم )علیه‏السلام( پدیدار شوند.آن گاه امیرمؤمنان دست بر سینه نهاده فرمود :

ما دَعا فیهِ مَکروُب بِمسألَةٍ فى حاجتَةٍ مِنَ الحَوائِجِ الّا اَجابَهُ اللهُ و فَرَّجَ عنَنهُ کُربَتَهُ.

هیچ غم زده‏اى در این مسجد حاجتى از حوائج خود را از خدا مسألت نمى‏کند جز این که خداوند او را حاجت روا مى‏کند و اندوه‏اش را مى‏زداید.امام صادق در این رابطه فرمود:هر کس حاجتى دارد آهنگ مسجد کوفه کند، وضوى پاکیزه سازد، دو رکعت نماز، در هر رکعت سوره‏هاى: حمد، فلق، ناس، توحید، حجر، نصر، اعلى و قدر بخواند، تا از نماز فارغ شود، حاجت‏اش به یارى پروردگار بر آورده شود.امام صادق  در فرازى از حدیثى فرمود:

نِعمَ المسجِدُ الکوُفَةِ، صَلّى فیهِ اَلفُ نَبِىٍّ و اَلفُ وَصِىٍّ.

مسجد کوفه چه مسجد زیبائى است هزار پیامبر و هزار وصى پیامبر در آن نماز گزار بوده‏اند.امام صادق  فرمود:در شب مواج جبرئیل به پیامبر اکرم (صلّى‏اللهُ‏علیه‏وآله‏وسلّم) عرض کرد:این جا نماز گاه پدرت آدم و عبادتگاه پیامبران است، در اینجا فرود آى و نماز بگزار. پس آن حضرت فرود آمد و نماز گزارد، آن گاه به سوى آسمان معراج نمود.امام صادق به صراحت فرمودند: مسجد کوفه از مسجد بیت المقدس  برتر است.و در همین رابطه فرمود:

لو یَعلَم النّاسُ مِن فضلِلهِ ما اعلَمَ، لا زدَ حَملوُا عَلَیهِ.

اگر مردم از فضیلت مسجد کوفه مى‏دانستند آن چه را که من مى‏دانم در آن جا ازدحام مى‏کردند.جبریل امین در شب معراج به رسول اکرم (صلّى‏اللهُ‏علیه‏وآله‏وسلّم) عرضه داشت:

مسجِدٌ مبارَکٌ کثیرُ الخیر، عظیمُ البَرَکةِ، اختارَهُ اللّهُ لاَهِلِه و هُوَ یَشفَعُ لَهُم یومَ القیامَةِ.



خرید و دانلود مقاله. سیماى مسجد کوفه در آیینه‏ى آیات و روایات