حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درمورد بررسی عنصر بصری خط 124 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 116

 

عنوان رساله

بررسی عنصر بصری خط

تقدیم به :

مادر و پدر عزیزم که نگاه امیدوارشان همواره هستی‌بخش لحظات پرتلاش و پر ثمرم بوده است.

با سپاس فراوان از :

استاد گرانقدرم خانم اکرم محمودی که پیوسته در برداشتن گامهای استوار، یاری و تشویقم نموده‌اند و همچنین با قدردانی از زحمات بی‌وقفه اساتید ارجمندم آقایان سیدعلی سیدانی، حسن رزمخواه، مهرداد صدقی ، آرمان یعقوب پور و سیدعلی بیگی که با دلسوزیهای فراوان، همواره کوشیده‌اند تا پله‌های ترقی را یک به یک طی کنم.

و با تشکر از دوست عزیزم علیرضا حاج محمد که در تنظیم این رساله همراهیم نمود.



خرید و دانلود تحقیق درمورد بررسی عنصر بصری خط  124 ص


تحقیق درمورد تاریخچه خط فارسی با فرمت ورد

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

تاریخچه خط فارسی

هو شنگ پیر نظر

زبان مجموعه‌ای از نشانه‌ها و دلالتهای وصفی است که از روی قصد میان افراد بشر برای القای اندیشه یا فرمانی یا خبری از ذهنی به ذهن دیگر به کار برود (دکتر خانلری, تاریخ زبان فارسی). نوع دیگر از وسایل ارتباط ذهنی میان افراد بشر یا خط یا نوشتن است که نخست صورت نگاری بوده مانند هیروگلیف مصری که برای نشان دادن چیزی تصویر آن را میکشیده‌اند و سپس آن را ساده کرده و به نشانه‌ای وضعی تبدیل کرده‌اند مانند خط چینی و خط ابتدایی سومری. سومری‌ها نگارش تصویری را هفت هزار سال پیش پدیدآوردند. مصریان آن را در پنج هزار سال پیش به کار بردند. پس از خط تصویری, خط هجایی( syllabic ) ساخته شد, مانند خط میخی که سومری‌ها در پنج هزار سال پیش اختراع کردند, و آکدیها آن را بهبود دادند و دیگران آن را برای زبان خودشان اقتباس کردند, مانند اقوام هیتی و ایلام و ماد و پارس.مشتق از خط هجایی مصری, که به دنبال خط تصویریشان پدید آمد, میتوان از خطهای آرامی و به دنبال آن خط عبری و عربی و فینیقی نام برد. البته خط چینی که امروزه در خاور دور به کار میرود نیز از زمره خطهای تصویری است که سپس به خط هجایی تبدیل شده است, اما هیچ رابطه‌ای با خطهای خاور میانه نداشته و از هم مشتق نشده‌اند. فینقی ها خط هجایی را که از آرامیها برداشت کرده بودند تکمیل و به خط الفبایی نزدیک کردند. یونانی ها آن را گرفته و خط الفبایی را, که هر حرف معرف صدایی است, به وجود آوردند. بنابر این میتوان گفت که خط الفبایی, که امروزه در بخش بزرگی از دنیا به کار برده میشود, اختراع یونانیهاست. روی هم رفته, خطهای آلفابتیک بر دو گونه‌اند: یکی خطی که حروف مصوت آن نشانه‌های جدا دارد مانند خط یونانی و لاتین و دیگری خطی که مصوت‌های آن با نشانه‌هایی مشخص می شود مانند خط عبری و عربی. تفاوت این دو خط در این است که آوردن حرف مصوت در خطهای یونانی و لاتین الزامی است اما در خطهای عربی و عبری اختیاری است. آوردن مصوت‌ها در دو خط عبری و عربی تنها در کتاب مقّدس و قرآن اجباری است اما در دیگر نشریات اختیاری است. خط فارسی باستان. ایرانیها هرگز خطی از خود نداشته‌اند و در تمام تاریخ خود خطهای دیگران را گرفته و ساده کرده و برای زبان خودشان سازگار کرده‌اند. از پیش از دوران مادها و از زمان فرمانروایی آنها هیچ نوشته‌ای برجا نمانده است, و در دوران نخستین هخامنشیان گزارشها و اسناد درباری و حکومتی را به زبان آرامی و عیلامی و به خط میخی می نوشتند و به زبان پارسی باستان می خواندند. ایرانیها در زمان هخامنشیان کم کم خط میخی را که سومری‌ها ساخته بودند از آکدیها و بابلیها اختیار کردند و برای زبان پارسی باستان ساده و سازگار کردند و تا دوران ساسانیان همین خط میخی به کار برده می شد. مفصلترین و مهمترین نوشته‌های پارسی ایران باستان از داریوش یکم است که بیشتر همراه دو متن بابلی و عیلامی است. از دوران پیش از او تنها پنج سنگ نوشته کوتاه به دست آمده است که دو تای آن از کورش دوم, نخستین پادشاه هخامنشی, است. همه این سنگ نوشته‌ها به خط میخی است. پس از آن سنگ نوشته‌های بسیاری از دیگر پادشاهان هخامنشی برجای مانده که به خط میخی است و تا کنون همه آنها خوانده و ترجمه شده است. خط میخی ایران باستان, چنانکه گفتیم, از خط آکدی گرفته شده و برای زبان فارسی ساده و مناسب کرده‌اند. این خط دارای 26 حرف است و نشانه‌هایی ویژه نیز برای اعداد دارد. از زبانی که در دوران اشکانیان به کار میرفته, دکتر خانلری آن را زبان پهلوانیک خوانده است, نوشته‌ای به دست نیامده مگر چند سکه که روی آنها به خط یونانی نوشته شده است. چنانکه میدانیم, اشکانیان پس از انقراض یونانیان بر سرکار آمدند و تا چندی خط یونانی به کار میرفت و روی سکه‌ها نام و لقبهای شاهان اشکانی به خط یونانی نوشته میشد اما همسن که سلطه این فرمانروایان پا بر جا شد, برای نوشتن اسناد رسمی خط ویژه‌ای به کار گرفته شد که از خط آرامی ریشه گرفته بود این خط پهلوی خوانده شد و در دوره ساسانیان با اندک تفاوتی به کار رفت. هیچ سندی در دست نیست تا از روی آن بتوان گفت که خط آرامی در چه زمانی و به دست چه کسانی تحول یافته و به خط پهلوی منتهی شده است . این قدر میتوان دانست که این تحول کار یک یا چند تن نبوده و بتدریج انجام گرفته است. گذشته از انواع خطهایی که پهلوی خوانده میشود, برای نوشتن زبانهای ایرانی چند خط دیگر به کار میرفته که ظاهراً همه از اصل آرامی مشتق بوده‌اند. از آن جمله بوده است خط مانوی. مانی از پدر ومادری ایرانی به سال 215 میلادی زاده شد و دین تازه‌ای آورد که نزدیک هزار سال از رایجترین دینهای جهان بود. دین مانوی در سده‌های سوم و چهارم میلادی در آسیای غربی و اروپای جنوبی و افریقای شمالی منتشر شد و کشورهای گل(فرانسه امروزی) و اسپانیا را نیز فرا گرفت و از سده هفتم میلادی بود که در برابر آیین مسیح رو به زوال رفت. از سوی دیگر, دین مانی در سده چهارم میلادی در شمال شرقی ایران رواج فراوان گرفت و تا پایان سده ششم میلادی تا چین نفوذ کرد و در سراسر آسیای شرقی گسترش یافت اما, در حدود سده هفتم. در نبرد با آیینهای مسیحی و اسلام و بودایی یکباره شکست قطعی یافت. خط مانوی درست معلوم نیست از کجا سرچشمه گرفته اما گمان می رود که از یک شیوه نگارش خط آرامی مایه گرفته باشد. البته باید در نظر داشت که مانی معروف صورتگری هنرمند بوده و در ایجاد تکمیل خط مزبور دخالت داشته است. خط سغدی. این خط نیز از شیوه نگارش خط آرامی مشتق شده و نیز احتمال میتوان داد که اصل خط مزبور همان خط پهلوی کهن باشد. در خط سغدی مانند خط پهلوی, برای مصوت های کوتاه نشانه‌‌های خاصی وجود ندارد. تنها سه حرف برای واک‌های مصوت بلند که(آ...و...ی...) باشد هست. خط پهلوی. خط پهلوی در دوران ساسانیان برای نوشتن زبان فارسی آن دوران, که آن را پارسی میانه مینامند, از خط آرامی, که میتوان آن را مادر همه خطهای الفبایی دانست, گرفته شده است. این خط تا سه قرن پس از اسلام در سنگ نوشته‌ها و سکه‌ها و اسناد و معاملات و کتابها و رسالاتی که به زبان پهلوانیک و پارسیک نوشته میشد به کار می رفته است. از این خط آثار زیادی در سنگ نوشته‌ها و متن‌های اداری و ادبی و مذهبی, از جمله نوشته‌های مانی و سکه‌های ساسانی, در دست است. خط پهلوی خطی ناقص بوده که خواندن آن بسیار مشکل بوده و هست. در اواخر دوران ساسانیان, موبدان زرتشتی بر پایه خط پهلوی, خطی ساختند که در دقت و همآهنگی صوت با حرف یکی از بهترین الفباهای جهان است. این خط دارای 47 حرف که هر حرف نشانه یکی از اصوات زبان پارسی زمان خودش بوده است. اختراع این خط برای نوشتن اوستا بود که کتاب دینی رزدشتیان است و به همین مناسبت آن را خط اوستایی مینامند. زبانی هم به نام زبان اوستایی بوده اما روشن نیست که مردم کدام یک از سرزمین بسیار گسترده ایران آن روز به این زبان گفت‌وگو میکرده‌اند. برخی از   زبانشناسان آن را زبان مردم دوران اشکانیان که مقرشان در شمال شرق ایران بوده میدانند و آن یکی از گویش‌‌های پارس باستان میشناسند, که به زبان دوران هخامنشیان نزدیک بوده است. خط فارسی دری. در طی تاریخ درازمدت کشور ایران, یک زبان رسمی اداری بوده که بر گویشهای گوناگون محلی غلبه داشته است؛ به سخن دیگر: همیشه در ایران یک زبان دری(درباری,دیوان) در کار بوده که زبان دری پس از اسلام آخرین مرحله تکامل و تحول آن است. این زبان, به اتفاق همه گویشهای دیگر ایرانی رسمیت یافت و در امور اداری و ادبی به کار رفت. درست نمیدانیم که از چه تاریخی ایرانیان خط عربی را برای نوشتن زبان خود به کار برده‌اند. زیرا کهنترین متن تاریخ دار فارسی به خط عربی از قرن پنجم هجری است اما مسلم است که مدتها پیش از آن خط مشترک عربی و فارسی برای نوشتن نامه‌ها و اسناد دولتی در ایران رایج بوده است. مدرکها و سندهایی نیز در دست است که نشان میدهد مردم فارسی زبان در سده‌های نخستین اسلامی به خطهای دیگر نیز مینوشته‌اند این خطها که بیشتر نزد اقلیتها ایران به کار میرفته عبارت بود, از : عبری, مانوی, و پهلوی. چنانکه می دانیم خط عربی دارای 28 حرف صامت است که هریک نشان یک صداست و چند علامت برای زیر و زِبَر و پیش و تنوین و تشدید و آی مدی دارد, که اگر مصوتها را هم به آنها بیفزاییم 35 حرف میشود. ایرانی‌‌ها برای نوشتن فارسی امروزی چهار حرف برای صداهایی که در عربی نیست به خط عربی افزوده‌اند که عبارت است از (پ), (چ), (ژ),و (گ). و نیز میدانیم که در زبان عربی صداهایی دارند مانند (ص) و (ض) و (ط) و (ظ) و (ح) که در فارسی نیست اما آنها را در الفبای فارسی به کار میبرند زیرا برای نوشتن واژه‌های بسیاری از عربی به زبان فارسی وارد شده نگه داشته شده‌اند همزه نیز که از عربی آمده در زبان فارسی به کار میرود. در زبان فارسی(و) و (ی), اگر در میان یا پایان کلمه باشد, از حروف مصوت به شمار می آید مصوت‌های فارسی که نوشتن آنها اختیاری است عباتند از: (زِبَر) و (زیر) و (پیش) و یک(او) ممتد نیز داریم که با (واو) نوشته میشود مانند: درو, مو, جو. بنا بر آنچه گفته شد, برای نوشتن زبان فارسی دری که امروز به آن گفت و گو می شود 32 حرف و چهار نشانه مصوت به کار می رود در حالی که خود این زبان بیش 24 صدا وجود ندارد. سانتا کروززمستان 1381-----------------------------------1. برای نوشتن این گفتار کوتاه از دو مرجع به شرح زیر بهره گرفته شده است:الف) دانشنامه بریتانیکا: جلد ششم, ص 460؛ جلد هفتم, صص 242 و 453؛ جلد هشتم, ص 853؛ جلد نهم, صص 830 و 839 و 846 و 856؛ جلد یازدهم, ص1007. ب) دکتر خانلری, تاریخ زبان فارسی, جلد یکم, صص 129, 142, 148, 251, 255, 308, 315, 320, 328, 332, 356.

 



خرید و دانلود تحقیق درمورد تاریخچه خط فارسی با فرمت ورد


تحقیق درمورد بررسی عنصر بصری خط 124 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 116

 

عنوان رساله

بررسی عنصر بصری خط

تقدیم به :

مادر و پدر عزیزم که نگاه امیدوارشان همواره هستی‌بخش لحظات پرتلاش و پر ثمرم بوده است.

با سپاس فراوان از :

استاد گرانقدرم خانم اکرم محمودی که پیوسته در برداشتن گامهای استوار، یاری و تشویقم نموده‌اند و همچنین با قدردانی از زحمات بی‌وقفه اساتید ارجمندم آقایان سیدعلی سیدانی، حسن رزمخواه، مهرداد صدقی ، آرمان یعقوب پور و سیدعلی بیگی که با دلسوزیهای فراوان، همواره کوشیده‌اند تا پله‌های ترقی را یک به یک طی کنم.

و با تشکر از دوست عزیزم علیرضا حاج محمد که در تنظیم این رساله همراهیم نمود.



خرید و دانلود تحقیق درمورد بررسی عنصر بصری خط  124 ص


مقاله درمورد- مروری بر پیشینه خط کوفی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

مروری بر پیشینه خط کوفی

اختراع خط به عنوان بازتابی شگرف از ثبت و ضبط افکار و اندیشه جوامع متمدن بشری است که در اجتماع ابتدایی با سیستم ساده و بدور از هر گونه روابط پیچیده اقتصادی نیاز به آن احساس نمی شود. با پیشرفت و ازدیاد روش های تولید و گسترش اقتصاد در جنبه های صنعت و تجارت، خط ابتدایی به صورت تصویری تنها با کشیدن طرحی ساده از هر چیز بوجود آمد که معروف ترین نمونه آن هیروگلیف مصری است.....

اختراع خط به عنوان بازتابی شگرف از ثبت و ضبط افکار و اندیشه جوامع متمدن بشری است که در اجتماع ابتدایی با سیستم ساده و بدور از هر گونه روابط پیچیده اقتصادی نیاز به آن احساس نمی شود. با پیشرفت و ازدیاد روش های تولید و گسترش اقتصاد در جنبه های صنعت و تجارت، خط ابتدایی به صورت تصویری تنها با کشیدن طرحی ساده از هر چیز بوجود آمد که معروف ترین نمونه آن هیروگلیف مصری است. به تدریج این تصاویر ساده و تجریدی به صورت علایم و نمادهایی تجلی یافت که بر اساس قراردادهای تعیین شده، مبین اسامی و کلمات بودند. بعد از گذشت زمانی چند، علایم و حروف قراردادی نیز تحت قاعده ای خاص درآمد و قواعد و دستورات ویژه ای موجب پیچیده تر شدن آن گردید که از این دست می توان به خط میخی اشاره نمود. به این ترتیب باید گفت که خط، جلوه ای از قراردادها و افکار انسانی است که بنا به موقعیت مکانی گوناگون به طرق مختلفی شکل گرفت و تحت نظم و قاعده در آمد. نمونه هایی از این خطوط نیز در ایران، ترکیه، هند، مصر و عربستان وجود داشته است. با ظهور اسلام و تصرف سرزمین ها و ممالک مختلف نیاز به خطی احساس شد که پاسخگوی حکومت گسترده اسلامی باشد و بتواند تمام ملت های مسلمان را وحدت ببخشد. بنابراین خط ساده ای که در شبه جزیره عربستان، خاستگاه اسلام، مورد استفاده بود، دیگر نمی توانست این نیاز مبرم و اساسی را برآورد، به همین خاطر، شاهد تکامل این خط بنا به ضرورت زمان هستیم که خط ابتدایی شبه جزیره عربستان همان خط حجازی که خود منشا نبطی و سریانی داشت در مراکز اداری خلافت وقت یعنی کوفه، با نظمی هندسی عجین شد و خط کوفی شکل گرفت. این خط علیرغم کاستی ها، خطی بود قابل استفاده در تمامی ممالک اسلامی. به علاوه با دارا بودن ویژگی شکل پذیری گوناگون و متنوع، قابلیت تکامل نیز داشت و به همین دلیل گویند که خط کوفی از حدود پنجاه نوع نیز تجاوز می کند. این خط در اوایل اسلام، ساده و بی پیرایه بر پیکر بنا نشست و با همان سادگی و نجابت، زینت بخش جنبه های دیگر هنر و صنعت مانند فلز کاری، سفال گری و کتابت گردید. با گذشت زمان، به ویژه در دوران سلجوقی با انواع گل و برگ و تصاویر انسان و حیوان عجین شده و زمانی نیز خود به عنوان عاملی تزیینی عمل نمود. یکی از ویژگی های خط کوفی، کاربرد گسترده آن در هنرهای متنوع اسلامی مانند پارچه بافی، شیشه گری، فلزکاری، سفال گری، آجر کاری، کاشی کاری و... است. جلوه های گوناگون این خط در اشکال بدیع و چشم نواز، جذبه ای خاص به آن بخشیده که کمتر خطی در دوران اسلامی توانسته به آن دست یابد.

خط کوفی در آغاز فاقد اعراب و اعجام بود. علاوه بر زوایای تیز و هندسی آن که خشک جلوه می کرد، از دیگر معایب بزرگ آن همانا «مشکل خوانی» بود. به همین دلیل از نیمه دوم سده اول هجری، کوشش هایی برای آسان خوانی آن به عمل آمد. «ابوالاسود دونلی» اولین کسی بود که اعراب گذاری را بر روی خط کوفی آغاز کرد و انگیزه وی را، به حقیقت یا افسانه، چنین ثبت کرده اند که شبی دختر ابوالاسود در حالی که به آسمان می نگریست آیه ای از قرآن را با تلفظی غلط خواند. به همین دلیل ابوالاسود تصمیم گرفت برای جلوگیری از غلط خواندن قرآن، تفاوت بین صداها را در حروف مشخص نماید. وی این علامت ها را به صورت نقطه های درشت و مدور به رنگ قرمز درآورد، به این ترتیب که به جای زبر یک نقطه بالای حرف، به جای زیر یک نقطه زیر حرف، به جای پیش یک نقطه جلوی حرف و به جای تنوین دو نقطه روی یکدیگر به کار گرفت.

رنگ این نقطه ها که به نقطه های «ابوالاسودی» معروف گردید، قرمز و گاه سبز رنگ بود که بر خلاف رنگ متن کتاب به کار برده می شد. با این کار گامی در جهت اصلاح این خط برداشته شد اما هنوز کافی نبود چون باز هم تفاوت بین حروف مشابه مانند د، ذ، ر، ز، س، ش، ج، ح، خ، و غیره مشخص نبود. این بار شخصی به نام «یحیی بن یعم» بر روی حروف نقطه گذاری کرد و برای تمایز نقطه ها از اعراب قرار بر این شد که نقطه ها با دوایر کوچک و یا خطوط مورب نازک به رنگ سیاه گذارده شوند، علاوه بر این به ترتیب حروف نیز پرداختند و ترتیب قدیم به هم زده و ترتیب جدید بر مبنای ابتثی (ا _ ب‌ _ ت _ ث _ ...) به وجود آوردند. سپس «احمد فراهیری» (100 _ 170 هجری) شکل و علایم را وضع کرد که شامل فتحه، ضمه، کسره، سکون، تشدید، مد، همزه و تنوین بود. البته این اصلاحات و ابداعات با مخالفت هایی نیز رو به رو شد و عده ای در این بین معتقد بودند که باید قرآن به همان شکل زمان حضرت محمد (ص) نوشته شود. اما سرانجام نیاز شدید به خطی بر اساس قاعده و نظم آسان غالب گشت، هر چند شیوه کتابت قرآن به صورت اولیه بدون اعراب و اعجام و یا با نقطه های ابوالاسودی تا سده 6 ه.ق نیز معمول بود.

به طور کلی خط کوفی به دو شکل و دو شاخه بزرگ مشرقی و مغربی تقسیم می شود.

خط کوفی مشرقی خود به سه دسته تقسیم می شود که عبارتند از:

الف) شیوه خطوط مکی، مدنی، بصری، شامی، مصری

ب) شیوه ایرانی.

ج) شیوه مختلط.

خط کوفی مغربی شامل شیوه های قیروانی (اندلسی)، قرطبی، تونسی، جزایری و سودانی است. خط کوفی مغربی خطی است مشتق شده از کوفی قدیم، قدیمی ترین نمونه ای که از خط کوفی مغربی در دست است متعلق به اواخر سده سوم هجری قمری است که به شیوه قیروانی نوشته شده است. از مشخصان خط قیروانی این است



خرید و دانلود مقاله درمورد- مروری بر پیشینه خط کوفی


مقاله درمورد- ایران خاستگاه اصلی خط الفبایی در جهان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

ایران خاستگاه اصلی خط الفبایی در جهان

 

خط بزرگترین اختراع بشر است و اختراع آن عامل اصلی رشد و گسترش و بقای فرهنگ و تمدن و انتقال آن به نسل های بعدی بوده است.

با توجه به آثار گوناگون، اساطیری، تاریخی، آثار کشف شده از دل خاک و سیری دقیقی در نوشته های گوناگون خاورشناسان و باستانشناسان و تطبیق آنها با آثار موجود از روزگاران قدیم از چه ملتهایی چه خط هایی باقیمانده است به این نتیجه می رسیم که به هر حال خاستگاه خط فلات ایران است و مردمی که در این سرزمین زندگی می کردند مخترع و موجد فرهنگ و تمدن و از آن جمله خط بوده اند. زیرا اکثر کتب تاریخی گواهی می دهند که خط در ایران ایجاد شد و خط الفبایی را اولین بار زرتشت اختراع کرد و همچنین اساطیر و داستانهای باستانی نمودار این هستند که خط در ایران به وجود آمده است چه «دیوان» به «تهمورس» یاد داده باشند، چه نخستین کوزه گران با نقش های خود و نشانه هایی که بر گرد ظروف ساخته شده دست خویش ایجاد کردند پایه خط را گذاشته باشند و حتی در اساطیر به اصطلاح غیر ایرانی نیز که خط و نوشتن را از «غولی» دریایی با نیم تنه ماهی و نیم تنه آدمی یاد گرفتند، آن غول را نیز به خلیج فارس نسبت داده که از این طریق خط سوی غرب رفعه و به مردم آموخته شد. اگر نگوییم اختراع خط بزرگترین عامل گسترش و رشد فرهنگ و تمدن است بی گمان یکی از بزرگترین عوامل آن می باشد. شاید بتوان گفت فقط امتیاز انسان بر دیگر حیوانات و مرز او با حیوان اختراع خط است. اختراع خط بویژه خط الفبایی است که انسان به یاری آن توانسته است که کهن ترین روزگار فرهنگ خود را به آیندگان انتقال دهد. خط مهمترین پدیده دوران زندگی بشر است و به یاری آن بشر توانسته کاخ بلند و استوار فرهنگ و تمدن را پی ریزی و پیشرفت کند. بسیاری آغاز فرهنگ و تمدن بویژه تمدن را از زمان پیدایی خط می دانند و اگر بخواهیم پیشینه جامعه های انسانی را از نظر فرهنگ و تمدن بررسی کنیم و تاریخ آنان را ورق بزنیم آن ملتی را با فرهنگ و ریشه می دانند که بیشتر و پیشتر پیرامون خط اندیشیده و یا در پیدایی آن دست داشته است از همین بررسیهاست که تاریخ برتری شرق را به غرب تا قبل از قرن شانزدهم از اهمیت خط و ارزش عظیم آن بی خبر بودند در صورتی که در مشرق زمین بویژه در قلمرو فرهنگ ایران، پدیده خط همیشه یکی از مهمترین بحث های علمی بوده است و آنجا که بحث درباره خط به یک اندیشمند غربی باستانی نسبت داده شده است آن نسبت را نیز در آثار نوشته شده در قلمرو فرهنگی ایران می بینیم که این خود در خور بررسی است. «ابن ندیم» در کتاب پر ارج خود به نام «الفهرست» ضمن اهمیت خط می نویسد: «افلاطون» گوید: خط هندسه ای است روحانی اگر چه به آلت جسمانی ظاهر شده است. «نظام» گوید خط امری روحی است اگرچه در حواس بدنی ظاهر است. «بودلف» گوید: خط بوستان دانش است. «ویل دورانت» در تاریخ تمدن خود می نویسد «مهمترین گامی که انسان به سوی مدنیت برداشت همانا اختراع خط است و جز او هر کسی که مطلبی را در این زمینه نوشته یا به آن اندیشیده است بر این عقیده می باشد که «ترتیب الفبا و خط نخستین گام بشر به سوی تمدن است».

در پیدایش و خاستگاه خط دو دیدگاه آسمانی و زمینی از دیدگاه محققین و دانشمندان مطرح است. اما در اساطیر ایرانی گفتاری آمده است که خط را «دیوان» به «تهمورس» یاد دادند و به هر حال خط را منسوب به انسان و خاستگاه آن را نیز فلات ایرانی می شناسند. گفته شده است «تهمورس» با «دیوان» جنگ کرد و آنان را گرفتار ساخت. دیوان برای رهایی از بند به تهمورس مژده دادند که در برابر آزادی به او هنر نوشتن را فرا خواهند داد. اصل داستان از زبان فردوسی چنین آمده است:

در ابیات فوق دو نکته قابل توجه است. یکی اینکه خط به طور مسلم پدیده ای زمینی است. دوم سرچشمه اصلی خط ها یکی است و از یک نقطه به سراسر رفته است غربیان نیز داستان مشابهی در پیدایی خط دارند.

غربیان منشأ داستان خود را از یک اثر گم شده شخصی به نام «برسوس» که در زمان «آنتیوفس» اول در سالهای 280 تا 261 پیش از میلاد با عنوان پیشوای بابلیان می زیسته گرفته اند. چنین می گویند که مردمان بابل مانند جانوران می زیستند از قانون بهره ای نداشتند. در آن روزگار غولی نیمی ماهی و نیمی آدم به نام «ا آس ـ OANNES که از خرد برخوردار بود از دریا بیرون آمد و به مردم خط و قانون و هنر و دانش آموخت و همه محققان گفته اند منظور از دریای یاد شده در این داستان خلیج فارس بوده است.

«وادل» محقق و نویسنده انگلیسی در کتاب خود به نام «اصل الفبا آریایی» کوشیده است ثابت کند الفبا از روی خط سومری ها درست شده است که به عقیده او و سورمریها آریایی بوده اند.

آخرین کسی که در نیمه اول قرن بیستم درباره پیدایی الفبایی اظهار نظر به عمل آورده و حدسش مخالف تمام حدسهای پیشینیانش بوده پروفسور تولیو Tollio بود. اظهارات او در سال 1913 در آلمان منتشر شد. تولیو گفت: چون نظریاتی را که تا کنون درباره الفبا اظهار کرده اند نمی توان بی شک و تردید پذیرفت لذا احتمال دارد که حروف الفبا در نتیجه تأثیر در گوش و حرکت دست پیدا شده باشد. پروفسور «تولیو» روی گوش خرگوش آزمایش های دقیقی به عمل آورد و با به کار بردن عکاسی با برق موفق شد یازده حرف پیدا کند. ناگفته نماند نخستین کسی که در اروپا، رابطه میان الفبا و دستگاه صوتی را عنوان کرد یک نفر هلندی به نام هلمونت HELMUNT بود. این شخص سه قرن پیش از «تولیو» به طبیعی بودن الفبا و ساختن آن از روی دستگاههای صوتی پی برد اما به هر حال این اختراع را از زمین و زمینیان دور کرد. هلمونت در سال 1667 نظریه خود را به صورت کتابی به زبان لاتین نوشت.

محمد اسحاق ندیم در کتاب پر ارج خود به نام «الفهرست» که جویندگان را به سرچشمه و خاستگاه خط هدایت می کند می نویسد … به خط ابوعبدالله محمد بن عبدوس جهشبازی در «کتاب الوزراء» تألیف خودش خوانده ام که قبل از پادشاهی گشتاسب نامه نگاری کم بود. هنگامی که گشتاسب به پادشاهی رسید نوشتن توسعه یافت و زرتشت آئین گذار «مجوس» ظاهر شد و کتاب شگفت انگیز خود را نشان داد و مردمی که حاضر به آموختن خط بوده افزایش یافت. ابن مقفع نیز گوید: ایرانیان را هفت نوع خط است که یکی از آنها به نوشتن دین اختصاص دارد و به آن «دین دفیره» می گویند و اوستا را به آن نوشته اند. خط دیگری نیز دارند که به آن «ویس دبیریه» می گویند و سیصد و شصت و پنج حرف دارد و با آن فراست «آثار چهره» و زجر «فال و مانند آن» و شرشر آب و طنین گوش و اشارات و امثال آن را می نویسد. این خط به دست کسی نیفتاده است که ما بدانیم و از فرزندان ایران امروز نیز کسی نیست که با آن بنویسد. در این باره از «اماموبد» پرسیدم در جواب گفت: آری این خط به منزله معمایی بوده است چنانکه در خط عربی هم معماهایی است. او می گوید ایرانیان خط دیگری نیز دارند که به آن کشنج گویند و بیست و چهار حرف دارد و با آن عهود و اقطاعات را نویسند و سکه درهم فارسیان با این خط است و نیز خط دیگر دارند به نام «نیم کشنج» در 28 حرف که طب و فلسفه را با آن می نویسند خط دیگر به نام «شاه دبیره» دارند که پادشاهان نه سایر مردم در میان خود با آن مکاتبه کنند و آموختن آن بر مردم ممنوع است. خط دیگری دارند که آن را «راز سهریه» می نامند و پادشاهان اسرار خود را برای اشخاص سایر ملل، آن می نویسند و شماره حروف و صداهای آن چهل حرف است. او می نویسد نهایتا خط دیگری به نام «راسی سهریه» دارند که فلسفه و منطق با آن می نویسند. حروف آن 24 دارای نقطه است ولی آن را به دست نیاوردیم.

مسعودی در کتاب التنبیه و الاشراف که در نمیه قرن چهارم هجری نگارش یافت می نویسد: زرتشت کتاب اوستا معروف خود را آورد که عرب قافی بدان افزود و آن را «ابستاق» خواند شماره حرفها و صورتهایش شصت حرف و صوت است که هر حروف و صوتی شکل جداگانه ای دارد و آن را «دین دبیره» یا خط دین نامند در این کتاب آمده است زرتشت خط دیگری آورد. «مغان» آن را خط کلی یا همگانی نامند و با این خط زبان ملتهای دیگر و آواز پرندگان و جانوران را می نویسند و شمار حروف آن 160 حرف است و هر حرف و صوتی صورت جداگانه ای دارد. در این کتاب به پنج خط دیگر ایرانیان اشاره رفته است «حمزه اصفهانی» که در نیمه دوم قرون چهارم هجری در کتاب التنبیه علی حدوث التصحیف خود با اشاره به خط های مهم جهان و تنوع خط در ایران گفته است گوناگونی و تنوع خط نشانه علاقه و توجه خاص مردم این مرز و بوم به این پدیده شگرف انسانی بود که پایه و اساس فرهنگ و تمدن بر آن استوار است و یا روشن تر بگویم بزرگترین و شاید تنها عامل انتقال و گسترش فرهنگ و تمدن بشری از نسلی به نسلی دیگر همین خط الفبایی بوده است. به گفته او نمونه چنین توجه و دقتی را درباره خط، در میان هیچ ملتی پیدا نمی توان کرد و به طور مسلم مردمی که تا این اندازه به خط و تکامل آن دلبستگی داشته اند از یک فرهنگ و تمدن کهنسال دیرپایی برخوردار بوده اند.

اما درباره اینکه خط چگونه پیدا شد و چگونه مسیر تکاملی خود را پیموده است، ضمن بحث از نقش هایی پیرامون کوزه ها و ظرفهای سفالین «دمرگان» در کتاب انسان، ما قبل تاریخ می نویسد: «این نقاشی آیا کمابیش تقلید صادقانه ایست از زندگانی یی» که هنرمند در اطراف خود می دید و آن را روی ظروف سفالین خویش منعکس می کرد و یا در پشت این رموز و نشانه های بسیار و متنوع دیگر به بیان مطالبی نهفته است او در کتاب خود می گوید نمی خواهیم این مساله را حل کنیم ولی این عهد مترقی ظروف منقوش در نجد ایران در اواخر، مقارن با زمانی است که در دشت مجاور «بین النهرین» بشر یکی از عجیب ترین اکتشافات خود یعنی فن نوشتن را به وجود آورد، لذا اگر نظری اجمالی بر آنچه از مدارک قدیمی و تاریخی و آثار خاورشناسان و باستانشناسان نقل شد بیفکنیم می بینیم که سرانجام همه جا به این نتیجه رسیده اند که:



خرید و دانلود مقاله درمورد- ایران خاستگاه اصلی خط الفبایی در جهان