لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن .doc :
«بسم الله الرحمن الرحیم»
موضوع:
حضرت ابراهیم(ع)
نام و نام خانوادگی:
مهسا فکار
استاد مربوطه:
سرکار خانم دانشپور پرور
عناوین
1.زادگاه ابراهیم و تاریخ تولد.
2.دلایل ابراهیم برای ستاره پرستان – ماه پرستان – خورشید پرستان.
3.ترس از طبیعت منشأ شرک.
4.شکستن بتان بدست ابراهیم و در آتش افکندن وی.
5.هجرت ابراهیم به شام.
6.تولد اسماعیل و اسحاق.
7. به مکه.
8.قربانی کردن اسماعیل.
9.ساخت خانه کعبه به دست ابراهیم و اسماعیل
10.مقام های منسوب به ابراهیم.
زادگاه حضرت ابراهیم و تاریخ تولد:
دربارة زادگاه حضرت ابراهیم(ع)اقوال گوناگونی است.اما بنا به تورات و قاموس کتاب مقدس باستان شناسان شهر اور را محل تولد و مسکن ابراهیم معرفی می کنند.
سرزمین اور در بابل جنوبی در جنوب عراق واقع است که در گذشته شهری با عظمت و ثروت و پایتخت نمرود امپراتور بابل بوده است.
بر اساس کشفیات باستان شناسان به طور تقریب قرن 20 قبل از میلاد را به عنوان تاریخ میلاد حضرت ابراهیم ذکر کردند.بر اساس روایات اسلامی نمرود شبی در خواب می بیند که ستاره ای از افق آن کشور طلوع می کند در پرتو نور آن آفتاب و ماه نابود می گردند.با نگرانی از خواب بیدار می شود و معبران را احضار می کند تا خوابی را که دیده است تعبیر کنند.معبران چنین تعبیر می کنند:در این سال در سرزمین بابل فرزندی به دنیا خواهد آمد که نابودی تو و اهل مملکت تو بدست او است.نمرود دستور می دهد که هر زن حامله ای را که پسر به دنیا بیاورد بلافاصله فرزندش را بکشند.ادنی مادر ابراهیم بی آن که کسی پی ببرد که او حامله است هنگام وزن حمل به غار کوثا می رود و فرزندش را به دنیا می آورد.حضرت ابراهیم دوران کودکی و نوجوانی را در کوهای او به سر برد.
کوه به عنوان یکی از دانشگاههای الهی برای پیامبران بوده است،همچنین کانون وحی و اندیشه و اغلب پیامبران در کوهها به سیر و اندیشه می پرداختند.همچنان که:
حضرت آدم(ع) در کوههای سراندیب.
حضرت نوح(ع) در کوه جودی.
حضرت عیسی(ع) در کوه ساعیر.
حضرت موسی(ع) در کوه سینا.
حضرت محمد(ص) در کوه نور.
یکتا پرستی از نظر باستان شناسی:
از نظر ادیان توحیدی،بشر فطرتاً یکتا پرست بوده و به تدریج از پرستش خدای یکتا به شرک و بت پرستی روی آورده است و پپامبران آمده اند که او را از شرک به توحید بازگردانند.
او مرکز پرستش خدای ماه به نام نانا بوده و حضرت ابراهیم در میان صائبین(فرقه مذهبی که آنها مشرک یا ستاره پرست یا بت پرست می دانند.)که خورشید را خدای بزرگ می دانستند ظهور کرد.
قوم ابراهیم در اور بابل معتقد به خدایی خورشید و ماه و ستارگان در آسمان و بت ها به نمایندگی از آنها در زمین بودند.از این رو برای هر ستاره بتی می ساختند و در بتکده ها مورد پرستش قرار می دادند و برای آن قربانی نیز می کردند.
دلایل ابراهیم براس ستاره پرستان،ماه پرستان و خورشید پرستان:
حضرت ابراهیم در برخورد با ستاره پرستان عمل می کند:به هنگام رؤیت ستاره می بیند که ستاره پرستان در برابرش زانو زده و آن را عبادت می کنند و او نیز با آنها همگام و هم صدا می شود و می گوید این رب من است.ولی تا صبح صبر می کند آن گاه که ستاره غروب کرده و ناپدید می شود به آنها می گوید:من پدیده هائی را که غروب می کنند دوست ندارمن و با ماه پرستان و خورشید پرستان نیز چنین می کند.و این چنین به آنها می فهماند که آنها غیر ثابت و موقتند و انسان را از هدایت پروردگار بی نیاز نمی گردانند.
ترس از طبیعت منشأ شرک:
حضرت ابراهیم قومس را به سرچشمة شرک می برد و برای آنان استدلال می کند که منشأ شرک و بت پرستی،جهل و ترس از طبیعت مخصوصاً ستارگان و ماه و خورشید است.مردم قدیم از ستارگان تصورات ترسناکی داشتند و هر دسته ای را به یکی از جانوران وحشتناک تشبیه و نامگذاری کرده بودند مانند،شعبان(افعی)، حیه(مار)،دب اکبر(خرس
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 60 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
براساس اخبار وتعالیم پیشوایان معصوم دین و دلالت و بعضی از آیات قرآن قیامت بوقوع نمیپیوندد مگر اینکه دو مرحله پیش از آن طی شود یکی ظهور حضرت مهدی (عج) و دیگری رجعت هر یک از این دو مرحله شباهت و سنخیتی باقیامت دارند و بعبارت دیگر مراحل نازله آن هستند.
جهان آفرینش به سمت کمال مطلوب خود پیوسته در حرکت می باشد و آخرت آخرین منزلگه آن است که در آن به اوج تکامل خود میرسد بنابراین مراتب پیش از قیامت یعنی مسئوله ظهور و پیدایش حکومت جهانی آسمانی و مسئله رجعت در مسیر تکامل بشریت قرار دارند در هر یک از این دو مرتبه بشریت مراحلی از شکوفایی استعدادهای عالیه و الهی خود را در مییابد و بیشتر به راز خلقت و حکمت آفرینش آشنا می شود و آیات الهی را در آفاق وانفس بهتر از بیش درک می کند تا سرانجام به قیامت و آخرت میرسد و در آنجا حقیقت اشیاء و جهان آفرینش را در عالیترین درجه بروز و تجلی خود درک میکند وحق وحقیقت بطور کامل ظاهر شده و با ظهورش باطل را یکسره نابود میکند بنابراین عالم بشریت در مسیر تکاملی خود سه مرحله متوالی را طی خواهد کرد.
ظهور حضرت مهدی (عج) که در آن بشریت راه سریعی را به سوی کمالات طی می نماید .
رجعت که در آن با پیدایش آیات الهی و رجوع و برگشت برخی از انسانها به دنیا مرایتی از قیامت بوقوع پیوسته و استعدادهای عالیه انسانی که در زمانهای پیشین به مرحلة کامل فعلیت نرسیده بود شکوفا میشود.
قیامت که موجب تکامل دو مرحلة قبلی است و در آن همه آیات الهی در منتهای درجة قوت و کمال ظاهر شده و سلسله روابط اعتباری کلی از بین رفته و همه چیز در ارتباط با خالق جلوه ملکوتی خود نمایان میشود.
آیات و روایات در زمینه ظهور حضرت مهدی (عج)
آیه 55 سوره نور «وعدالله الذین امنومنکم و عملوالصالحات لسیتخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم و لیدلنهم من بعد خوفهم امنا یعبدوننی لایشرکون بی شیئا و من کفر بعد ذلک فاؤلئک هم الفاسقون »
خداوند به کسانی که از شما ایمان آورده اند و اعمال صالح انجام داده اند وعده می دهد که آنها را قطعا خلیفه روی زمین خواهد کرد همانگونه که پیشیان را خلافت روی زمین بخشید و دین و آیینی را که برای آنها پسندیده پابرجا و ریشه دار خواهد ساخت و خوف و ترس آنها را به امنیت و آرامش مبدل میکند آنچنان که تنها مرا میپرستند و چیزی را برای من شریک نخواهد ساخت و کسانی که بعد از آن کافر شدند فاسقند.
در مورد شان نزول آیه بیان شده است هنگامیکه پیامبر و مسلمانان به مدینه هجرت کردند وانصار با آغوش باز آنها را پذیرا گشتند تمامی عرب برضد آنها قیام کردند آن چنان که آنان ناچار بودند اسلحه را از خود دور نکنند شب را با سلاح بخوابند و صبح با سلاح برخیزند ادامه این حالت برای مسلمانان سخت بود از پیامبر پرسیدند این حالت تاکی ادامه خواهد یافت آیا زمانی فراخواهد رسید که ما با خیال آسوده شب را استراحت کنیم و اطمینان و آرامش بر ما حکم فرما گردد و جز از خداوند از کسی نترسیم که این آیه نازل شد.
از مجموع این آیه این مطالب فهمیده می شود که خداوند به مؤمنانی که دارای دو صفت ایمان و عمل صالح باشند سه نوید داده است:
جانشینی و حکومت روی زمین
نشر آیین حق به طور اساسی و ریشه دار
از میان رفتن تمام اساب خوف و ترس
امام سجاد (ع) در تفسیر این آیه فرموده اند آنها به خدا سوگند شیعیان ما هستند خداوند کار را برای آنها به دست مردی از ما انجام می دهد که مهدی این امت است و زمین را از عدل و داد میکند انگونه که از ظلم و جور پر شده است.
امام باقر (ع) می فرمایند: هنگام ظهور حضرت مهدی هیچ کس در روی زمین نخواهد بود مگر حقانیت محمد (ص) راکند از نظر اینکه وعده الهی از آن کیست مفصران نظرات گوناگون بیان کرده اند بعضی ان را مخصوص صحابه پیامبر دانستهاند و بعضی دیگر اشاره به حکومت خلفای چهار گانه نخستین و بعضی مفهوم آن را چنان وسیع دانسته اند که این وعده را شامل تمام مسلمانی که دارای این صفتند می دانند و گروهی آن را اشاره به حکومت حضرت مهدی عج می دانند بدون شک ایه شامل مسلمانان نخستین و شامل حکومت مهدی (عج) که طبق عقیده عموم مسلمانان ازجمله شیعه و اهل تسنن سراسر روی زمین را پر از عدل و داد میکند بعد از آنکه ظلم و جور همه جا را گرفته باشد.
همان طور که میدانیم محصول تمام زحمات پیامبران و تبلیغات مستمر و پی گیر آنها و نمونه کامل حاکمیت توحید و امنیت کامل وعبادت خالی از شرکت زمانی تحقق می یابد که مهدی آن صلاحه انبیا و فرزند پیامبر اسلام ظاهر شود همان کسی که همه مسلمانان این حدیث را درباره او از پیامبر نقل کرده اند.
اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی بماند خداوند آن یک روز را آنقدر طولانی می کند تا
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 38
فهرست مطالب
شرح صفحه
مقدمه
موضع رسول اکرم (ص) در مورد آینده
الف- مسأله اول
ب- مسأله دوم
ولایت امام علی (ع) در قرآن کریم (1)
آیه تبلیغ
شأن نزول آیه
مراد از مولی
ولایت امام علی (ع) در قرآن کریم(2)
آیه اکمال
مراد از الیوم چه روزی است؟
الف- نظر زمخشری
ب- عدهای گفتهاند مراد از «الیوم» روز فتح مکهاست!
ب: روز عرفه
ت: مراد از «الیوم» روز عید غدیر خم است.
شأن نزول آیه
شواهد و قرائن موجود در آیه
آخرین سخن
فهرست منابع
مقدمه:
انما ولیکم الله و رسوله والذین آمنو الذین یقیمون الصلواة و یوتون الزکاه و هم راکعون
«ولی شما تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آوردهاند. همان کسانی که نماز بر پا می دارند و در حال رکوع زکات میدهند»
آیة بالا که به حق «آیه ولایت» نامه گرفته است مطالب ارزشمندی در باب ولایت خدا، پیامبر (ص) و امیرمؤنان علی (ع) استفاده و میشود که برای رعایت اختصار مربیان بعضی از آن مطالب که مناسبت بیشتری با بحث دارد، سبزه میکنیم.
الف- تنها خداوند متعال، پیامبر اکرم (ص) و مؤمنان بر پا دارندة نماز و پرداخت کنندة زکات در حال رکوع، دارای حق ولایت و حکومت بر مؤمنان هستند.
خدواند پس از بر حذر داشتن مؤمنان از پذیرفتن ولایت و سرپرستی ناروای کافران، با جملة (انما ولیکم الله…. ) به معرفی آنان که شایستة ولایت هستند پرداخته و مؤمنان را به پذیرش ولایت آنان ارشاد کرده است.
اصل ولایت و حکومت در مرحلة نخست از آن خداوند متعال است و ولایت پیامبر و مؤمنانی که در حال رکوع زکات میدهند، در طول ولایت خداوند است و پرتوی از حاکمیت او.
ب- پرداخت زکات در حال رکوع - نشانه فرد تعیینشده برای حکومت و ولایت است. شهید مطهری نوشته است:
«آیه. مطلب را به شکلی بیان میکند که عمومیت بردار نیست، و به هیچ وجه نمیتوان احتمال داد که این آیه نیز در صد بیان وارء اثباتی عام است؟ زیرا قرآن در اینجا در صدد بیان یک قانون کلی نیست، نمیخواهد استجاب یا وجوب اداء زکات در حال رکوع را بیان کند و به عنوان تشریع یک مندوب یا یک فریضه اسلامی جعل قانون کند. بلکه اشاره به عمل واقع شدهای که فردی در خارج انجام داده و اکنون قرآن، عمل را مصرف آن فرد قرار داده و به نحو کفایه حکمی را که همان ولایت خواص است اثبات میکند.»
حال باید دید آن شخص معین کیست و این ولایتی که خداوند متعال را برای او ثابت کرده است، چه نوع ولایتی است؟
بر اساس شأن نزولهای متعدد و روایات بسیار، شخصیت مورد نظر در آیه شریفه حضرت امیرالمؤمنان، علی بن ابیطالب (ع)، است، بنابراین، از آیه شریفه استفاده میشود که ولایت و سرپرستی بر مؤمنان، از آن خدا، رسول او و علی بن ابی طالب (ع)، است.
مفسران شیعه و اهل سنت گرچه شأن نزول آیه را با روایتهای مختلف گزارش کردهاند؛ اما تمام این گزارشها در یک مطلب مشترکاند و آن مطلب این که آیه در شأن امیر مؤمنان علی (ع) نازل شده وآن مؤمن بر پا دارند. نماز و ادا کننده زکات د رحال رکوع کسی بر علی (ع)، نیست.
حال سوال اینکه چرا خداوند متعال به صراحت نام علی (ع) را ذکر نکرده بلکه با کنایه ذکر کرده است؟
مفسران و متکلمان شیعه پاسخهای گوناگونی دادهاند، اما به پاسخی که امام صادق (ع) و امام علی (ع)، از شبه بالا فرمودهاند بدین فرح است. از امام صادق (ع) پرسیدند چرا خداوند متعال نام علی (ع) را به صراحت در قرآن کریم ذکر نکرده است؟ حضرت در پاسخ فرمودند. آیا وقتی خداوند متعال در قرآن کریم حکم نماز را بیان فرمود، کیفیت خواندن آن و تعداد رکعات را هم بیان کرد؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 48
دا نش حضرت علی علیه السلام
پس از درگذشت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم گروههایى از دانشمندان یهود ونصارا براى تضعیف روحیهمسلمانان به مرکز اسلام روى مىآوردند وسؤالاتى رامطرح مىکردند. از جمله، گروهى از احبار یهود وارد مدینه شدند وبه خلیفه اول گفتند:در تورات چنین مىخوانیم که جانشینان پیامبران، دانشمندترین امت آنها هستند. اکنون که شما خلیفه پیامبر خود هستید پاسخ دهید که خدا در کجاست.آیا در آسمانهاستیا در زمین؟
ابوبکر پاسخى گفت که آن گروه را قانع نساخت; او براى خدا مکانى در عرش قائل شد که با انتقاد دانشمند یهودى روبرو گردید وگفت:در این صورت باید زمین خالى از خدا باشد!
در این لحظه حساس بود که على علیه السلام به داد اسلام رسید وآبروى جامعه اسلامى را صیانت کرد. امام با منطق استوار خود چنین پاسخ گفت:
«ان الله این الاین فلا این له ; جل ان یحویه مکان فهو فی کل مکان بغیر مماسة و لامجاورة.یحیط علما بما فیها و لا یخلو شیء من تدبیره » (1)
مکانها را خداوند آفرید واو بالاتر از آن است که مکانها بتوانند اورا فرا گیرند. او در همه جا هست، ولى هرگز با موجودى تماس ومجاورتى ندارد. او بر همه چیز احاطه علمى دارد وچیزى از قلمرو تدبیر او بیرون نیست.
حضرت على علیه السلام در این پاسخ، به روشنترین برهان، بر پیراستگى خدا از محاط بودن در مکان، استدلال کرد ودانشمند یهودى را آنچنان غرق تعجب فرمود که وى بى اختیار به حقانیت گفتار على علیه السلام وشایستگى او براى مقام خلافت اعتراف کرد.
امام علیه السلام در عبارت نخستخود (مکانها را خداوند آفرید...) از برهان توحید استفاده کرد وبه حکم اینکه در جهان قدیم بالذاتى جز خدا نیست وغیر از او هرچه هست مخلوق اوست، هر نوع مکانى را براى خدا نفى کرد. زیرا اگر خدا مکان داشته باشد باید از نخستبا وجود او همراه باشد، در صورتى که هرجه در جهان هست مخلوق اوست واز جمله تمام مکانها واز این رو، چیزى نمىتواند با ذات او همراه باشد. به عبارت روشنتر، اگر براى خدا مکانى فرض شود، این مکان باید مانند ذات خدا قدیم باشد ویا مخلوق او شمرده شود. فرض اول با برهان توحید واینکه در عرصه هستى قدیمى جز خدا نیستسازگار نیست وفرض دوم، به حکم اینکه مکانى فرضى مخلوق خداست، گواه بر این است که او نیازى به مکان ندارد، زیرا خداوند بود واین مکان وجود نداشت وسپس آن را آفرید.
حضرت على علیه السلام در عبارت دوم کلام خود (او در همه جا هستبدون اینکه با چیزى مماس ومجاور باشد) بر یکى از صفات خدا تکیه کرد وآن این است که او وجود نامتناهى است ولازمه نامتناهى بودن این است که در همه جا باشد وبر همه چیز احاطه علمى داشته باشد، وبه حکم اینکه جسم نیست تماس سطحى با موجودى ندارد ودر مجاورت چیزى قرار نمىگیرد.
آیا این عبارات کوتاه وپر مغز گواه بر علم گسترده حضرت على -علیه السلام وبهره گیرى او از علم الهى نیست؟
البته این تنها مورد نبوده است که امام علیه السلام در برابر احبار و دانشمندان یهود در باره صفات خدا سخن گفته، بلکه در عهد دو خلیفه دیگر ودر دوران خلافتخویش نیز بارها با آنان سخن گفته است.
ابونعیم اصفهانى صورت مذاکره امام علیه السلام را با چهل تن از احبار یهود نقل کرده است که شرح سخنان آن حضرت در این مناظره نیاز به تالیف رساله اى مستقل دارد ودر این مختصر نمىگنجد. (2)
شیوه بحث امام على علیه السلام با افراد بستگى به میزان معلومات وآگاهى آنان داشت. گاهى به دقیقترین برهان تکیه مىکرد واحیانا با تشبیه وتمثیلى مطلب را روشن مىساخت.
پاسخ قانع کننده به دانشمند مسیحى
سلمان مىگوید:
پس از درگذشت پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم، گروهى از مسیحیان به سرپرستى یک اسقف وارد مدینه شدند ودر حضور خلیفه سؤالاتى مطرح کردند.خلیفه آنان را به حضور على علیه السلام فرستاد. یکى از سؤالات آنان از امام این بود که خدا کجاست. امام آتشى برافروخت وسپس پرسید: روى این آتش کجاست؟دانشمند مسیحى گفت: همه اطراف آن، روى آن محسوب است وآتش هرگز پشت ورو ندارد. امام فرمود: اگر براى آتشى که مصنوع خداست طرف خاصى نیست، خالق آن، که هرگز شبیه آن نیست، بالاتر از آن است که پشت ورو داشته باشد; مشرق ومغرب از آن خداست وبه هر طرف رو کنى آن طرف وجه وروى خداست وچیزى بر او مخفى واز او پنهان نیست. (3)
امام علیه السلام نه تنها در مسائل فکرى وعقیدتى، اسلام ومسلمانان ودر نتیجه خلیفه را کمک مىکرد، بلکه گاهى نیز که خلیفه در تفسیر مفردات وواژههاى
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
حضرت حجت ومعجزه تولد او
قضیه حضرت مهدی(عج)فرزندامام حسن عسگری(ع)قضیه ای دقیق است که ازپیش برای آن خط سیری معین رسم شده که هرکدام ازائمه
معصومین علیهم السلام آن را می دانستندوبرای محقق شدن آن فعالیت می کردند.
وهنگامی که نوبت امام هادی(ع) رسید یکی از یارانش را فرستاد که کنیزی بخرد تا با امام حسن عسگری ( ع) ازدواج کند ومادری برای
امام مهدی (عج) باشد.
و برای آ ن شخص صفت های کنیزرا مشخص نمود: ا ونرجس دختر قیصربن یشوعا پادشاه روم ، مادرش ازنواد گان حواریون که همراه
حضرت عیسی(ع) بودند،می باشد.
زنی ا ست د راوج کمال و نور وعلم . مسلمانان ا و را درجنگشان با
رومیها اسیرکردند.
نرجس با پدرش وسپاهیان برای مداوا کردن زخمی شد گان درمیدان جنگ رفته بود. دررویا دیده بود که حضرت محمد (ص) وهمراهش عیسی(ع) ونیزفاطمه زهرا (س) وهمراهش حضرت مریم (س)همگی با هم آمده تا اورا برای امام حسن عسگری (ع) خواستگاری کنند.
دراین رویا حضرت زهرا (س) برای نرجس چگونگی رسیدن به امام
حسن عسگری (ع ) را توضیح داد تا برای ا وهمسری باشد. بنابراین هما نگونه که حضرت زهرا( س) معین کرده بود نرجس لباس پوشید
سپس به صف اسرا پیوست.
پس کسی اورا اذیت وآزارنکرد تا اینکه همراه اسیران به بغداد رسید ومانند بقیه کنیزان در معرض فروش قرار گرفت.
امام هادی (ع) به ابی هاشم جعفری فرموده بود: درسمت راست پل بغداد
می ا یستی پس می بینی که کنیزان درآنجا ایستاده اند تو نفرسوم ازصف
رااختیارکرده اورا می خری وهمراه خود به اینجا می آوری.
ابی هاشم جعفری رفت ونامه ای ازامام هادی(ع) به آن کنیز داد. نرجس
چون از فرهنگ وعلم بسیاری برخورداربود و پدرش به او زبانهای بسیاری از جمله زبان عربی تعلیم داده بود.
نامه امام هادی (ع) را که به زبان عربی بود گرفت و خواند و بر سر خویش قراردادودرحالیکه چشمانش ازاشک پرشده بودهمراه ابی هاشم نزد امام هادی (ع) آمد.
حکیمه خواهرامام هادی (ع) می فرماید: درخانه امام هادی (ع) بودم
که ابی هاشم همراه نرجس آمد. سپس امام هادی (ع) به اوا شاره کرد وگفت:ای حکیمه این همان زن است.
حکیمه اورا گرفت و به اوخد مت می کرد وامام حسن عسگری (ع) با اوازدواج کرد و نرجس باردار شد.
معجزه د وم این است که خدای تعالی مظاهروآثاربارداری درنرجس را مخفی کرد وهیچ اثری ازآثار بارداری بر او ظاهر نشد تا اینکه فرزنش را به دنیا آورد .
در شب نیمه شعبان امام حسن عسگری (ع) به عمه اش حکیمه فرمود: دراین شب پیش نرجس باش که نرجس به کمکت محتاج خواهد بود. حکیمه گفت : چرامگر خبری شده است ؟ امام فرمود : امشب همان شب
موعود است .امشب فرزند مبارکی به دنیامی آید که زمین مرده راحیات
می بخشد و زنده می سازد. حکیمه گفت : من که هیچ اثری ازبارداری دراونمی بینم. امام فرمود: عمه جان هنگام سپیده دم آثاربارداری دراو ظاهرمی شود.
زیرا مهدی آل محمد شباهتی باموسای پیامبردارد مادرموسی هم آثاری ازبارداری نداشت وتاهنگام به دنیاآمدن موسی هیچکس ازرازاوخبردار نشد .
حکیمه می گوید درآن شب نزداوبودم وتا نزدیک فجربراوچیزی ندیدم تا
اینکه بعد ازمدتی آثاردرد دروجودش ظاهرشد. نزد او رفتم واورا کمک و یاری کردم...خواب مرا فرا گرفت وهنگامی که بیدار شدم وچشمانم را باز کردم حضرت حجت را د ر حالی که بر روی زمین سجده کرده بود دیدم.
فصل اول: میلاد
میلاد
مورخان ومحدثان ولادت ( حجت بن الحسن المهدی) را به سال 255 یا 256هجری- قمری دانسته اند.
گفته اند : حضرت مهدی (ع) در شب جمعه نیمه ماه شعبان سال یا د شده پای به این جهان نهاد.
چونان ابراهیم وموسی
پس ازدوقرن واندی که ازهجرت پیامبر(ص) گذشت وامامت به امام دهم و یازدهم رسید کم کم در میان حکومتگران مسلمین در مرکز خلا فت نگرانیی عمیق جان گرفت.
این نگرانی مربوط به اخبارو احادیث بسیاری بود که درآنها آمده بود: از امام حسن عسگری(ع) فرزندی تولد خواهد یافت که برهم زننده اساس حکومتهاست.
این پیشگویی در کتابهای پیشین آمده بود و به وسیله آگاهان از آن کتابها در میان مسلمین نقل می شد.
به هنگام تولد امام مهدی(ع) در شهر سامرا حدود 35 سال از ساختن آن شهر که در کنار ویرانه های شهر قدیم بنا شده بود می گذشت. و با اینکه به عنوان پایتخت دوم برای خلا فت بغداد ساخته شده بود از همان آغاز مقر خلیفه عباسی شد.
معتصم عباسی هشتمین خلیفه بنی عباس که خلا فت اواز سال 218 آغاز شد به ساختن این شهر فرمان داد و سپس خود بدانجا انتقال یافت وبدین گونه سامرا مرکز خلا فت او گشت.
امام دهم20 سال در این شهر تحت نظرو زندانی بود وسپس امام یازدهم درآنجا تحت نظر و زندانی به سر می برد.
به هنگامی که ولا دت(مهدی) نزدیک گشت و خطروجود اودر نظر جباران قوت گرفت در صدد برآمدند تا از پدید آمدن این نوزاد جلوگیری کنند واگرپدید آمد و بدین جهان پای نهاد اوراازمیان بردارند.
بدین علت بود که چگونگی احوال مهدی دوران حمل و سپس تولد او همه همه از مردم پنهان شده بود وجزچند تن معدود از نزدیکان یا شاگردان واصحاب خاص امام حسن عسگری کسی اورا نمی