لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
تاثیر افزایش جمعیت بر محیط زیست.
چکیده :
با افزایش تعداد انسانها، میزان آلودگی تحمیل شده بر زمین، آب، فضا و هوا افزایش مییابد. علاوه بر این، مصرف منابع زمینی نیز افزایش مییابد و نرخ رشد آن نیز بیشتر میشود. با توجه به این واقعیت که جمعیت جهان رو به افزایش است، باید گفت که حجم جمعیت، رابطهی مستقیمی با میزان مصرف منابع زمینی دارد.
مقدمه:
عموماً چنین اندیشیده میشود که برای تغذیهی این همه انسان، باید میزان تولید محصولات غذایی را افزایش داد. این مقاله با ارایه شواهد فراوان، نشان میدهد که افزایش جمعیت، همراه با تولید غذای زیادی است و هزینهی این غذای بیشتر، در حقیقت از میان رفتن گونههای جانوری دیگر است و علاوه بر آن، معضلات بیشمار دیگری را برای بشریت به همراه داشته است که از این میان، میتوان به فقر، گرسنگی، سوءتغذیه، عدم بهداشت کافی، کمبود منابع آب، غذا، خاک و هوای سالم و … اشاره کرد.از میان همهی معضلات زیست محیطی موجود، رشد سریع جمعیت به عنوان مضرترین آن شناخته شده است. در حقیقت، سرعت بخشیدن به رشد جمعیت، به منزلهی تشدید همه معضلات زیست محیطی است. «براون و نیلسون» با تحقیقی که در سال ۲۰۰۰ انجام دادهاند، بر چنین یافتهای تأکید کردهاند. با افزایش تعداد انسانها، میزان آلودگی تحمیل شده بر زمین، آب، فضا و هوا افزایش مییابد. علاوه بر این، مصرف منابع زمینی نیز افزایش مییابد و نرخ رشد آن نیز بیشتر میشود. با توجه به این واقعیت که جمعیت جهان رو به افزایش است، باید گفت که حجم جمعیت، رابطهی مستقیمی با میزان مصرف منابع زمینی دارد.
سازمان سلامت جهانی (WHO) در سال ۱۹۹۶ گزارش داد که ۳ میلیارد نفر در جهان دچار سوءتغذیه هستند. به عبارت دیگر، در بسیاری از نقاط جهان، تعداد افراد بیشتر از توانایی تولید غذا و … در آن منطقه است. با توجه به آثار فراوان افزایش جمعیت بر کرهی زمین، رشد جمعیت به عنوان اصلیترین عامل تخریبی محیط زیست و موجودات زنده محسوب میشود.در حال حاضر، همه بر این اعتقادند که برای حمایت از جمعیت فعلی جهان، باید تولید مواد غذایی را افزایش داد. به عنوان مثال «یونگ» (۱۹۹۹) میگوید که مطابق پیشبینیهای پروژههای جمعیتی سازمان ملل، جمعیت کشورهای در حال توسعه، در سال ۲۰۲۵ بالغ بر ۸ میلیارد میشود و این آمار در سال ۲۰۵۰ از مرز ۹۰ میلیارد خواهد گذشت، او سپس چنین نتیجهگیری میکند که «برای تغذیهی این جمعیت رو به افزایش، باید برنامههای کشاورزی رو به توسعهای را در نظر گرفت».برخی معتقدند که مصرف کودهای شیمیایی، کاملاً تحت نظارت وزارت کشاورزی و اقتصادی قرار دارد و برخی نیز اعتقاد دارند که تکنولوژی و علم، همهی مشکلات آینده در رابطه با غذا را حل خواهند کرد. به عنوان مثال شرکت ADM چنین تبلیغ میکند که آنها در پی افزایش تولید مواد غذایی برای تغذیهی جمعیت رو به افزایش بشر هستند. محصولات غذایی در ایالات متحده و بسیاری دیگر از کشورها، ظرف سه دههی ۱۹۸۰ ـ ۱۹۵۰ به شدت افزایش یافت.
تولید دانههای گندم و ذرت نسبت به سال ۱۹۴۰، اکنون سه برابر شده است، اما چنان که «فارب» (۱۹۷۸) بیان داشته است: «تشدید تولید مواد غذایی برای تغذیهی جمعیت بیشتر، خود عامل افزایش جمعیت نیز بوده است». به عبارت دیگر، از آنجا که همواره با افزایش جمعیت، غذای بیشتری نیز تولید شده است، همین امر موجب افزایش بیشتر جمعیت گردیده است.«پی واگنر» (آوریل ۱۹۹۸) در تحلیل این مطلب، چنین بیان میدارد: «از آنجا که جمعیت کشورهای مرفه ثبات یافته و حتی رو به کاهش است و جمعیت کشورهای فقیر به شدت در حال افزایش است، به نظر میرسد که تولید غذا ارتباط با میزان جمعیت ندارد». اما تحقیقات «آبرنسی» (۱۹۹۵) با این حرف مخالف است. اطلاعات فزایندهی ما در مورد ایالات متحده نیز با نظر واگنر مخالف است.
جمعیت ایالات متحده از سال ۱۹۹۵ تا ۱۹۳۵ دو برابر شده است و اکنون به ۲۷۰ میلیون رسیده است. به نظر میرسد که تا ۷۵ سال دیگر، این جمعیت به دو برابر افزایش یابد و معادل ۵۴۰ میلیون گردد. این آمارها شامل میزان مهاجرتها نیز هست و در حقیقت چنان که «بوویر و گرنت» (۱۹۹۴) بیان داشتهاند، مهاجران و فرزندان آنان حدود ۹۰ درصد از افزایش جمعیت آیندهی آمریکا از ۱۹۹۳ تا ۲۰۵۰را به خود اختصاص خواهند داد. در حقیقت، آنچه در آمریکا افزایش مییابد، جمعیت غیربومیانی است که به همراه فرزندان خود بر میزان جمعیت این کشور میافزایند. با چنین نگاهی است که محققان معتقدند، سؤال از این که رشد جمعیت در کجا صورت میگیرد، در حقیقت ما را از این سؤال اصلی که چرا رشد جمعیت رخ میدهد، غافل میسازد.مشکل دیگری که تصویر ما را از رشد جمعیت مخدوش میسازد، این است که رشد جمعیت به نظر آرام میرسد، ولی پیوسته صورت میگیرد. اضافه شدن یک میلیون نفر در هر چهار روز به جمعیت جهان و اضافه شدن ۳ میلیون نفر سالانه به جمعیت ایالات متحده، چندان قابل توجه و چشمگیر به نظر نمیرسد. اما با گذشت سالها، ناگهان جمعیت جهان ۲ برابر میگردد و جمعیت ایالات متحده نیز همین طور.
مطالعات فراوانی که بر روی جمعیت و تولید مثل حیوانات صورت گرفته، نشان میدهد که همهی حیوانات به میزانی که منابع زیست محیطی محل زندگی آنها اجازه میدهد، جمعیت خویش را افزایش میدهند.بررسیهای مرتبط با جوامع گوناگون بشری نیز رابطهی میان وجود غذا و تعداد انسانها و وفور غذا و تکثیر نسل آدمی را به خوبی نشان میدهد. علیرغم فرهنگهای مختلف حاکم بر جوامع بشری، این اصل همواره ثابت بوده است که در جوامعی که دسترسی به غذا کمتر است، تولید مثل انسانها و تعداد آنها نیز محدود است، اما با توسعهی کشاورزی و دستکاری منابع طبیعی و عادی هر منطقه، به نظر میرسد که تکثیر نسل آدمی به طور کلی از کنترل منابع طبیعی آن منطقه خارج شده است.
در حال حاضر، میزان منابع غذایی در دسترس بشر در جهان، هنوز رو به افزایش است، اما نرخ رشد این منابع رو به کاهش نهاده است. در حال حاضر ۱۳۰ میلیون تن از دانههای غذایی در ایالات متحده غذای دامهای اهلی میشود. این میزان میتواند ۴۰۰ میلیون انسان را تغذیه کند و اگر وابستگی مواد غذایی به حیوانات اهلی را کاهش دهیم، میتوان مواد غذایی بسیار بیشتری نیز برای بشر فراهم نمود. البته در این صورت، باید منتظر افزایش بیشتر جمعیت بشر بود که در نهایت، این روند رو به افزایش بیرویهی جمعیت انسانها و از میان رفتن تنوع جانوری کره زمین منجر خواهد شد و البته این روند به افزایش گرسنگی و سوءتغذیه در جامعه بشری نیز دامن خواهد زد. از آنجا که میدانیم افزایش جمعیت بشر رابطهی مستقیمی با کاهش زمین کشاورزی، آب، انرژی و منابع بیولوژیکی دارد، میتوان عواقب این افزایش را به خوبی در نظر آورد.اکنون انسانها حدود ۵۰ درصد از تنوع بیولوژیکی زمین را در راستای اهداف خود، برای خود به مصرف میرسانند (پیمنتل، ۱۹۹۴) که این امر با توجه به وابسته بودن گونههای مختلف جانوری به یکدیگر و نیاز آنها به هم، میتواند در نهایت به کاهش تنوع جانوری در جهان بیانجامد.
افزایش جمعیت و بیماری:
بسیاری از عواملی که بر میزان جمعیت انسانها اثر میگذارد، عواملی هستند که به تراکم جمعیت بستگی دارند. (گوتلی، ۱۹۹۸) با افزایش تراکم انسانها در یک سطح خاص، میزان منابع اختصاص یافته به هر فرد کاهش مییابد و از یک سطح خاص تراکمی به بعد، نرخ سلامتی کاهش یافته و نرخ مرگ و میر افزایش مییابد. در اولین نگاه، رابطهی معنیداری میان نرخ سلامتی و تراکم جمعیت دیده نمیشود، اما با توجه بیشتر، معلوم میشود که هم کیفیت و هم کمیت منابع طبیعی در دسترس یک فرد (به عنوان مثال آب و غذا و…) نقشی اساسی در سلامتی آدمی دارند. افزایش بیماریها و فراگیری آنها در ارتباط با کاهش کیفیت آب، هوا، خاک و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 41
گذشته، حال و آینده جمعیت هلال احمر
شکل گیری تفکر اولیه و بانی نهضت:
هانری دونان تاجر سوئیسی در سفرش در شمال ایتالیا شاهد نبرد سولفرینو بود که بین سپاهیان فرانسوی و اتریشی و ساردینیایی صورت گرفته بود. در این جنگ وی با کمک مردم عادی محلی به زخمیان و آسیب دیدگان در دوطرف مخاصمه کمکهای شایان توجهی می کند و جان بسیاری از آنها را با حداقل امکانات موجود نجات می دهد. در بازگشت از سفرش کتابی را به نگارش در می آورد که سنگ بنایی می گردد برای ایجاد جمعیت هایی در تمام کشورهای دنیا در راستای کمک به اینگونه افراد در مواقع بروز جنگ و بعدها در کلیه بلایا و سوانح و سایر فعالیت های بشردوستانه.
در حدود 140 سال قبل اولین قدمها بسیار لرزان و به کندی برداشته می شد. ولیکن به تدریج به همت انسانهای بی شماری که در این وادی قدم نهادند هم اکنون کمتر کشوری را می توان یافت که عضو رسمی این نهضت جهانی نباشد.
هانری دونان که تمام دارایی و زندگی خود را وقف خدمت به ابناء بشر نمود در سال 1901 مبلغ جایزه صلح نوبل خود را درحالی که خود در نوانخانه ای در سوئیس زندگی می کرد، به امور خیریه واگذار نمود. این مرد بزرگ در سال 1910 حیات را بدرود گفت.
ایرانیان و اصول بشردوستانه( ایران مهد نیکوکاری ):
پیش و بیش از هر چیز مایلم سابقه ای از ایرانیان در این زمینه ارائه نمایم.
« هیچ فرد در حال فرار را نکشید، جان هیچ مصدومی را نستانید، هیچ اسیری را گردن نزنید، مردگان را مثله نکنید، به داخل هیچ خانه یا سراپرده ای بدون اذن صاحب آن داخل نشوید. » ( خطبه 14 نهج البلاغه )
در این دیار در 600 سال پیش از میلاد مسیح، فرهنگ مذهبی برگرفته از تعالیم زرتشت پیامبر به اشکال اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک متجلی گشت. در این سرزمین 539 سال قبل از میلاد مسیح کورش به عنوان فرمانروای ایران بزرگ دوران هخامنشی، که به تعبیر مفسر بزرگ و عالیقدر قرآن کریم ( علامه طباطبائی ) همان « ذوالقرنین » می باشد، پس از فتح بدون جنگ بابل و برقراری صلح و امنیت در آنجا، بیانیه ای در راستای تأمین حقوق و آزادی های فردی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی آحاد تحت امر خود صادر کرد بطوری که شموئیل، پیامبر بنی اسرائیل او را مسیح خداوند و شبان خداوند برای انسان ها نام نهاد و امروزه به عنوان تنها سند باستانی حقوق بشر در جهان به یادگار مانده است. سرانجام آئین مذهبی این دیار به دین مترقی اسلام تبدیل گردید که رهنموهایی چون « تعاونوا علی البرو التقوی » ( در نیکی و پرهیزگاری یکدیگر را مساعدت و همراهی نمایید ) را سفارش می کند. سعدی در 700 سال پیش چنین سرود:
این شعر امروزه بر سردر سازمان ملل متحد می درخشد.
و 600 سال قبل حافظ شاعر پر آوازه ایرانی چه زیبا می سراید:
ایران به عنوان مهد تمدن و فرهنگ و ایرانیان به عنوان بافرهنگترین ملل دنیا همواره در اقدامات بشردوستانه پیشگام بوده و هستند.
نهضت بین المللی صلیب سرخ و هلال احمر(Red Cross and Red Crescent Movement )
1. بخش های نهضت: نهضت دارای سه بخش می باشد:
• 1) کمیته بین المللی صلیب سرخ (International Committee of Red Cross - ICRC)
• 2) فدراسیون بین المللی جمعیت های صلیب سرخ و هلال احمر(Internation Federation of Red Cross and Red Cresent)
• 3) جمعیت های ملی عضو نهضت در سراسر کشورهای جهان(National Societies)
کمیته بین المللی صلیب سرخ:
در سال 1863 با عنوان کمیتة بین المللی برای امداد زخمیان نظامی تشکیل گردید. در سال 1876 میلادی به کمیتة بین المللی صلیب سرخ تغییر نام داد. این کمیته منشأ نهضت بین المللی صلیب سرخ و هلال احمر بوده و سازمانی است بی طرف، بی عرض و مستقل که وظیفه منحصراً بشر دوستانه آن عبارتند از حفاظت از زندگی و کرامت قربانیان جنگ و نیز خشونت داخلی و یاری رسانی به آنها.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
از جمعیت نژاد ، زبان ودین مردم آفریقا چه می دانید ؟
جمعیت :
به نمودار مقایسه ای جمعیت قاره ها با یکدیگر توجه کنید .
/
هر چند جمعیت آفریقا نسبت به وسعت آن کم است . اما چون زاد و ولد در این قاره زیاد است روز به روز بر تعداد جمعیت آن افزوده می شود .
درطو ل سالیان دراز عواملی چون جنگ های داخلی ، نبود بهداشت و شیوع بیماری های مختلف ، خشک سالی های پی در پی و کمبود مواد غذایی از افزایش جمعیت در این قاره جلوگیری کرده است.
به نقشه پراکندگی جمعیت در آفریقا توجه کنید .
/
نواحی پر جمعیت در آفریقا عبارتند از :
*حوضه رود کنگو
*کناره های خلیج گینه
*دره ی رود نیل
*کناره های شمال غربی
نژاد :
بیشتر مردم آفریقا از نژاد سیاه پوست هستند . مردم شمال صحرای بزرگ آفریقا و بخش کوچکی از جنوب این قاره سفید پوست اند .
زبان :
مردم آفریقا یا به زبان کشورهایی که قبلاً تحت نفوذ و استعمار آنها بوده اند (زبان فرانسوی ، زبان انگلیسی و ... ) و یا به زبان های محلی خودشان صحبت می کنند. ساکنان کشورهای شمال صحرای بزرگ آفریقا به زبان عربی حرف می زنند.
دین :
به نقشه کشورهای مسلمان در آفریقا دقت کنید .
اکثر مردم کشورهای شمال آفریقا مسلمان اند . سایر آفریقایی ها به دین مسیحی یا مذاهب ابتدایی اعتقادد دارند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 103 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
جمعیت شناسی
اهداف درس
انتظار میرود فراگیرنده، پس از گذراندن این درس، بتواند :
جمعیت را تعریف کند
جمعیت شناسی را تعریف کرده موضوع جمعیت شناسی را بیان نماید
اجزای رشد را نام ببرند و مهمترین آن ها را بیان نماید
تراکم جمعیت را توضیح دهند و انواع آن را محاسبه نمایند
ترکیب جمعیت را توضیح دهند
ترکیب جنسی جمعیت را توضیح دهند و تغییرات آن را در گروههای سنی جمعیتی تشریح و تفسیر نمایند
هرم سنی جمعیتی را توضیح داده و انواع آن را بتوانند ترسیم و تفسیر نمایند
تغییرات جمعیت را محاسبه نمایند
شتاب جمعیتی را توضیح دهند
روش دوژو و دوفاکتو را در سرشماری توضیح داده روش محاسبه ترکیب جمعیت را ذکر کند
جمعیّت منبع تولید و عامل مصرف
جمعیت هر کشور مهمترین سرمایه آن کشور را تشکیل می دهد. بیش از دو قرن پیش - اقتصاددانی دانمارکی بنام فرید ریش لوتکن در باره اهمیّت جمعیت چنین نوشت:
«به عقیده من یک کشور
هیچوقت نمی تواندجمعیت زیادی دا شته باشد. مردم و تعداد بیشتر آنها، بزرگترین و باشکوه ترین ثروتی هستند که باکمک آن می توان به همه ثروتهای دیگر دست یافت»
در عصر حاضر
اقتصاددانی آمریکائی بنام جولیان سایمون درکتابی با عنوان «منبع غائی» ( 1981 ) نوشته است:
««منبع غائی مردم هستند، مرد می با مهارت، پرنشاط و امیدوار که اراده و قدرت بصیرت و تخیل خود را در راه سود رساندن به خود و بناچار همه ما بکار می بندند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
کنترل جمعیت و نهاد خانواده در اروپا
شاید بتوان یکی از دلایل اولیه این نوع نرخ رشد را در سیاستهای جمعیتی اتخاذ شده به چند دهه اخیر در اروپا نسبت داد اما این تنها یکی از دلایل نرخ رشد پایین میباشد و بیشتر مربوط به گذشته است و امروزه وضع کمی فرق نموده و دلایل دیگری را میتوان به آن اضافه نمود.
۴۰ درصد از فارغالتحصیلان دختر انگلیسی در سن ۳۵ سالگی یک فرزند هم ندارند. عدم تمایل به ازدواج رسمی و قانونی از سوی جوانانی که در سن ازدواج قرار دارند معلول نگرشی است که از طریق نهادهای آموزشی جوامع اروپایی به آنان انتقال یافته است
نشریه تایمز در شماره اخیر خود مطلبی را با عنوان “صدای گریه باید در اروپا بلند شود، لطفا بیشتر بچهبه دنیا بیاورید”(۱ )آورده که در آن به اثرات کنترل جمعیت در این قاره اشاره نموده و به نگرانی ناشی از نرخ رشد پایین پرداخته است. در این زمینه به سیاستهای دولتهای اروپایی اشاره کرده که تسهیلات رفاهی را برای زوجهایی که بیش از ۲ فرزند به دنیا بیاورند در نظر خواهد گرفت. در این نوشتار با استناد به مطالب این نشریه انگلیسی به تحلیل در این رابطه خواهیم پرداخت. سیاست کنترل جمیعت در دهههای گذشته در کشورهای صنعتی امری طبیعی و مثبت به شمار میرفت. اروپای قرن هجدهم و نوزدهم با بهبود روزافزون شاخصهای رفاهی و بهداشتی روبرو بود و نرخ رشد جمعیت به صورت تصاعدی در حال افزایش بود. از این رو میبایست چارهای برای این رشد اندیشیده میشد، در این راستا موفقیت کشورهای اروپایی باتوجه به سطح پیشرفت و استفاده از روشهای جدید پیشگیری غیرقابل انکار بود. امروزه نتیجه این کنترل موفق را میتوانیم در نرخ رشد صد در صدی و نزدیک به آن را در بسیاری از کشورها و نرخ رشد منفی را در برخی از کشورهای اروپایی مشاهده نمائیم.
شاید بتوان یکی از دلایل اولیه این نوع نرخ رشد را در سیاستهای جمعیتی اتخاذ شده به چند دهه اخیر در اروپا نسبت داد اما این تنها یکی از دلایل نرخ رشد پایین میباشد و بیشتر مربوط به گذشته است و امروزه وضع کمی فرق نموده و دلایل دیگری را میتوان به آن اضافه نمود. از نگاه صاحبنظران اجتماعی دلیل عمده دیگر کاهش نرخ زاد و ولد در اروپا مربوط به کاهش نرخ ازدواجهای رسمی و قانونی میباشد. کاهش نرخ ازدواج تحت تاثیر نوع نگرش افراد این جوامع به نهاد خانواده است که امروزه از سیطره کلیسا و به طور کلی نهاد دین خارج شده و هر روز ارتباطش را با دین کمتر کرده و اصطلاحا عرفیتر شده است از قرون وسطی تاکنون ماهیت و شکل خانواده در حال تغییر بوده است، یک خانواده قرون وسطایی به عنوان یک واحد تولیدی به شمار میآمد و افراد خانواده روابط محکم و منسجم و همبستهای با یکدیگر داشتند که از این خانوادهها اصطلاحا به عنوان “خانواه گسترده” یاد میشود.
این نوع خانواده عموما کارکرد تولید مثل، کارکرد اقتصادی و حتی کارکرد آموزشی را دارا بود و به آموزش و تربیت فرزندان میپرداخت، با وقوع انقلاب صنعتی تحولاتی در خانواده سنتی رخ داد و این نوع خانواده کارکردهای اقتصادی و آموزشی خود را که عمدتا تحت تعلیمات کلیسا بود از دست داد این تغییرات معلول تغییراتی بود که در آئین پروتستان در این زمان رخ میدهد. آئین پروتستان با شکستن برخی سنتها نگرش تازهای از دین را ارائه داد که افراد را به کار و تلاش مضاعف ترغیب میکرد آنچنان که زندگی معنوی افراد و ثواب اخرویشان را درگرو تلاش بیشتر میدانست. اشتغال افراد خانواده در بیرون از محیط خانواده خود عاملی شد تا اعضای خانواده دیگر به لحاظ مالی وابسته به سرپرست خانواده نباشند و مستقل از اعضای خانواده بتوانند ساعتها در بیرون از خانه مشغول کار شوند. زنان ساعتهای زیادی در بیرون از خانه کار میکردند و بسیاری از اشتغالات ذهنی آنان محیط کار و شغلشان بود و توجه ناچیزی به خانواده و اعضای آن داشتند تا جایی که برای اینکه بتوانند در شغل پایدار بمانند از باروری برای سالیان زیادی دوری میجستند به طوری که این امر را امروزه نیز در این کشورها شاهد میباشیم. در این بین آنچه که از همه امور با اهمیتتر به نظر میرسید کسب درآمد بیشتر بود با این توصیف امروزه شاهد زوال خانواده هستهای (خانواده متشکل از والدین و فرزندان) میباشیم. همچنین به گزارش این نشریه انگلیسی ۴۰ درصد از فارغالتحصیلان دختر انگلیسی در سن ۳۵ سالگی یک فرزند هم ندارند. عدم تمایل به ازدواج رسمی و قانونی از سوی جوانانی که در سن ازدواج قرار دارند معلول نگرشی است که از طریق نهادهای آموزشی جوامع اروپایی به آنان انتقال یافته است که دین را به گوشهای راندهاند و خانواده نهادی ضروری به شمار نمیآید و افراد میتوانند نیازهای خود را از طریق روابط آزاد برطرف نمایند و عمق فاجعه جایی است که عمدهترین و مهترین کارکرد خانواده که همان تولید مثل است، نیز از طریق آزاد گذاشتن روابط همجنسبازی در این جوامع زیر سوال رفته و کلیسارا با چالشهای جدی مواجه کرده است و عینیترین نتیجه چنین سیاستی نرخ رشد جمعیت پایین در این جوامع میباشد که برخی از این کشورها با اتخاذ سیاست مهاجرپذیری سعی در جبران این معضل دارند که شاید در کوتاه مدت به عنوان راه حلی مثبت تلقی شود اما کشورهای غربی به خوبی میدانند که برای داشتن جمعیت “بهینه” Optimum و متعادل باید تغییراتی را در نگرش خود نسبت به نهاد خانواده ایجاد نمایند که این نگرشها باید همسو با نهاد دین و در نهایت نهاد اقتصادیشان باشد.