لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 39 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تاریخ هنر
مقدمه
انسانها هنر را برای تسکین خود برگزیدهاند ، چه هنرمندان و چه مخاطبان اثر هنری در هنر مایه آرامش میجویند .
آنچه در هنر به نظر اصل است ، زیبایی است . هرچند در هرزمانی زیبایی را به شکلهای مختلفی درک میکنند.
بعضی هنر را آینه واقعیتهای موجود درجهان از طبیعت تا زندگی آدمها به حساب میآورند . یعضی زمانی نام هنر را بر چیزی میگذارند که سازنده اش با آن احساس آرامش کند و آنچه در نظر دارد به تمامی بیان کرده باشد . بعضی میگویند ؛ اگر مخاطب به درستی نفهمد که هنرمند چه میگوید ، اثر چه ارزشی میتواند داشته باشد . بعضی از شکل اثر حرف میزنند که اگر اثر هنری از قواعد و شکل درست هنر پیروی نکند ، یک اثر هنری خلق نکرده است . اما اکنون همه این گروهها بعد از قرنها بحث میدانند که اثر هنری درواقع همه اینهاست . و تک تک این گروهها حق دارند ولی بدون بقیه ناقص هستند .
بسته به آنکه هنرمند چه ابزاری را برای بیان هنرش انتخاب کند ، هنرها شاخههای مختلفی را تشکیل دادهاند. همچنان که باید بدانیم بعضی سخنها را فقط با بعضی ابزارها میتوان گفت . مثلا شاید هیچوقت نتوانیم ،صرفا از روی یک شعر حافظ یک فیلم سینمایی بسازیم ، زیرا حافظ با دقت مطلبی را انتخاب کرده که صرفا با شعر بیان میشود . د راین صورت این اثر برای همیشه بصورت یک شعر باقی است و هیچکس خود آنرا به زبان دیگر درنمیآورد . و لی شده است که یک اثر هنری با یک ابزار دیگر بیان بسیار زیبایی به خود گرفته است . اما همچنان که گفته شد ،اصل در هنر زیبایی است . باهر ابزاری که میطلبد ،باید چیز زیبا را خلق کنیم و آنرا به جهان و آدمها هدیه کنیم . این میتواندبرای همیشه ماندگار باشد. مانند مجسمه سازی در دورهای از یونان یا نگارگری دوره عباسی در ایران .
یکی از مسائل مهم در هنر امروز بصری شدن بیش از اندازه آن است ،بصری شدن یعنی آثار هنری از راه دیدن در ما تاثیر میگذارند . امروز هر کسی میداند که معنی یک قلب ، عشق است . یا همه وقتی تصویر میکی ماوس رامیبینیم ،در حالیکه بکلی با یک موش واقعی فرق میکند آنرا تشخیص میدهیم . همچنانکه بسیاری از رنگها تاثیرات خاصی روی بیننده خود میگذارند.این کاری است که هنرمندان در طول قرنها انجام دادهاند . و همچنان هم معانی جدیدی را در ذهن ما میکارند . هنرهای بصری به انواع مختلفی موجود هستند . اما باید بدانیم که همیشه هنرها درهم تاثیر میگذارند و گاه از هم جدا میشوند . یک عکاس میتواند از یک نقاشی ایده عکس بگیرد ،یا نقاشی با شنیدن یک موسیقی به فکر کشیدن یک تصویر بیافتد . یا طراحی صحنه از نقاشی ساده پردهها شروع کند ولی آنقدر دور شود که از دل آن نورپردازی ، طراحی لباس و رشته مجزایی بنام طراحی صحنه شکل بگیرد . همچنین بسیاری از رشتهها نه بصورت غیر مستقیم با هنر در ارتباط هستند ،مانند معماری که یک رشته مهندسی به حساب میآید ولی معمارباید یک هنرمند خوب هم باشد ، یا سینما بصورت عکس علاوه برآنکه هنر است با مسائل فنی و تکنیک های فنی دست و پنجه نرم میکند . درهر زمینهای سعی برآن شده علاوه برآنکه توضیحات به سادگی ارائه شود ،ولی یک قسمت برای دوستانی که علاقهمند هستند درآن رشته دست به تجربههای شخصی بزنند، در نظر گرفته شود.
هنر ابتدایی : مقصود ما از هنر ابتدایی جلوه های آفرینش هنری توسط انسانهایی است که هنوز نتوانسته اند پای در جاده تمدن بگذارند و از این رو فرهنگ آنها ساده و ابتدایی است . هنر ابتدایی از یک طرف شامل هنر غارنشینان زمانهای بسیار دور می شود و از سوی دیگرهنر انسانهایی را در برمی گیرد که در زمانهای اخیر و حتی امروز در نقاط دور افتاده کره زمین زندگی بدوی خود را می گذرانند . در حدود 50 هزار سال قبل یعنی دوران دیرینه سنگی انسان در غارها زندگی می کرد . او نقاشیهایی از خود باقی گذارده که از هر لحاظ موجب شگفتی بشر امروزی است . هنر غارنشینان را می توان اولین بخش از تاریخ تفکر ، تخیل و خلاقیت بشری بشمار آورد . چرا که به واسطه قابلیت ساختن تصویر و نماد ( سمبل ) بود که بشر توانست بر محیط خود مسلط شود .در غارهای جنوب فرانسه و شمال اسپانیا تولد این توانایی بشری را مشاهده می کنیم . انسان غارنشین بوسیله تصاویر ی که به دیواره این غارها کشید ، می توانست تجربیات زندگی پر کنکاش خویش را ثابت و پا برجا نگه داشته و جریانات بهم پیوسته زندگی را بصورت شکلهای ساکن و مجزا از هم نشان دهد . طریقه ترسیم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 39 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تاریخ هنر
مقدمه
انسانها هنر را برای تسکین خود برگزیدهاند ، چه هنرمندان و چه مخاطبان اثر هنری در هنر مایه آرامش میجویند .
آنچه در هنر به نظر اصل است ، زیبایی است . هرچند در هرزمانی زیبایی را به شکلهای مختلفی درک میکنند.
بعضی هنر را آینه واقعیتهای موجود درجهان از طبیعت تا زندگی آدمها به حساب میآورند . یعضی زمانی نام هنر را بر چیزی میگذارند که سازنده اش با آن احساس آرامش کند و آنچه در نظر دارد به تمامی بیان کرده باشد . بعضی میگویند ؛ اگر مخاطب به درستی نفهمد که هنرمند چه میگوید ، اثر چه ارزشی میتواند داشته باشد . بعضی از شکل اثر حرف میزنند که اگر اثر هنری از قواعد و شکل درست هنر پیروی نکند ، یک اثر هنری خلق نکرده است . اما اکنون همه این گروهها بعد از قرنها بحث میدانند که اثر هنری درواقع همه اینهاست . و تک تک این گروهها حق دارند ولی بدون بقیه ناقص هستند .
بسته به آنکه هنرمند چه ابزاری را برای بیان هنرش انتخاب کند ، هنرها شاخههای مختلفی را تشکیل دادهاند. همچنان که باید بدانیم بعضی سخنها را فقط با بعضی ابزارها میتوان گفت . مثلا شاید هیچوقت نتوانیم ،صرفا از روی یک شعر حافظ یک فیلم سینمایی بسازیم ، زیرا حافظ با دقت مطلبی را انتخاب کرده که صرفا با شعر بیان میشود . د راین صورت این اثر برای همیشه بصورت یک شعر باقی است و هیچکس خود آنرا به زبان دیگر درنمیآورد . و لی شده است که یک اثر هنری با یک ابزار دیگر بیان بسیار زیبایی به خود گرفته است . اما همچنان که گفته شد ،اصل در هنر زیبایی است . باهر ابزاری که میطلبد ،باید چیز زیبا را خلق کنیم و آنرا به جهان و آدمها هدیه کنیم . این میتواندبرای همیشه ماندگار باشد. مانند مجسمه سازی در دورهای از یونان یا نگارگری دوره عباسی در ایران .
یکی از مسائل مهم در هنر امروز بصری شدن بیش از اندازه آن است ،بصری شدن یعنی آثار هنری از راه دیدن در ما تاثیر میگذارند . امروز هر کسی میداند که معنی یک قلب ، عشق است . یا همه وقتی تصویر میکی ماوس رامیبینیم ،در حالیکه بکلی با یک موش واقعی فرق میکند آنرا تشخیص میدهیم . همچنانکه بسیاری از رنگها تاثیرات خاصی روی بیننده خود میگذارند.این کاری است که هنرمندان در طول قرنها انجام دادهاند . و همچنان هم معانی جدیدی را در ذهن ما میکارند . هنرهای بصری به انواع مختلفی موجود هستند . اما باید بدانیم که همیشه هنرها درهم تاثیر میگذارند و گاه از هم جدا میشوند . یک عکاس میتواند از یک نقاشی ایده عکس بگیرد ،یا نقاشی با شنیدن یک موسیقی به فکر کشیدن یک تصویر بیافتد . یا طراحی صحنه از نقاشی ساده پردهها شروع کند ولی آنقدر دور شود که از دل آن نورپردازی ، طراحی لباس و رشته مجزایی بنام طراحی صحنه شکل بگیرد . همچنین بسیاری از رشتهها نه بصورت غیر مستقیم با هنر در ارتباط هستند ،مانند معماری که یک رشته مهندسی به حساب میآید ولی معمارباید یک هنرمند خوب هم باشد ، یا سینما بصورت عکس علاوه برآنکه هنر است با مسائل فنی و تکنیک های فنی دست و پنجه نرم میکند . درهر زمینهای سعی برآن شده علاوه برآنکه توضیحات به سادگی ارائه شود ،ولی یک قسمت برای دوستانی که علاقهمند هستند درآن رشته دست به تجربههای شخصی بزنند، در نظر گرفته شود.
هنر ابتدایی : مقصود ما از هنر ابتدایی جلوه های آفرینش هنری توسط انسانهایی است که هنوز نتوانسته اند پای در جاده تمدن بگذارند و از این رو فرهنگ آنها ساده و ابتدایی است . هنر ابتدایی از یک طرف شامل هنر غارنشینان زمانهای بسیار دور می شود و از سوی دیگرهنر انسانهایی را در برمی گیرد که در زمانهای اخیر و حتی امروز در نقاط دور افتاده کره زمین زندگی بدوی خود را می گذرانند . در حدود 50 هزار سال قبل یعنی دوران دیرینه سنگی انسان در غارها زندگی می کرد . او نقاشیهایی از خود باقی گذارده که از هر لحاظ موجب شگفتی بشر امروزی است . هنر غارنشینان را می توان اولین بخش از تاریخ تفکر ، تخیل و خلاقیت بشری بشمار آورد . چرا که به واسطه قابلیت ساختن تصویر و نماد ( سمبل ) بود که بشر توانست بر محیط خود مسلط شود .در غارهای جنوب فرانسه و شمال اسپانیا تولد این توانایی بشری را مشاهده می کنیم . انسان غارنشین بوسیله تصاویر ی که به دیواره این غارها کشید ، می توانست تجربیات زندگی پر کنکاش خویش را ثابت و پا برجا نگه داشته و جریانات بهم پیوسته زندگی را بصورت شکلهای ساکن و مجزا از هم نشان دهد . طریقه ترسیم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن .doc :
نگرشى جدید بر قانون دیات - سیر تاریخى پیدایش نظام دیات
سید محمد موسوى بجنوردى (1)
چکیده: یکى از مباحث قابل بررسى در فقه اسلامى قانون حاکم بر دیات است. نگارنده در این مقاله، ابتدا نگرشى تاریخى به قانون دیات در جهان قبل از اسلام دارد و سپس به بررسى نظام دیات در دین اسلام مىپردازد و نظر فقهاى مذاهب گوناگون را در مورد ماهیتحقوقى نظام دیات بیان مىدارد. در پایان، تعداد و کیفیتسه مورد (دینار، درهم و حله) از موارد ششگانه دیات مورد بررسى قرار مىگیرد.
نظام دیات در جهان قبل از اسلام
الف: در مجموعه قوانین حمورابى
ضمن کاوشهاى باستانشناسى که در منطقه شوش بین سالهاى 1899 تا 1902 انجام شد، یک گروه فرانسوى موفق به کشف یکى از پرارزشترین منابع تاریخ حقوق، یعنى «مجموعه قوانین حمورابى» شدند. این مجموعه قوانین، بر سنگى به طول دو و نیم و به عرض یک و نیم متر حک شده و قدیمیترین و کاملترین قوانین مربوط به حدود چهار هزار سال پیش بر آن منقوش شده است. (2) مجموعه قوانین حمورابى با توجه به زمان تدوین آن، یکى از شاهکارهاى تاریخ قانون و قانونگذارى است که به ادعاهاى افتخارآمیز کسانى که قوانین روم و یونان را تنها منبع قوانین فعلى و برجستهترین آنها مىدانند خاتمه مىدهد.
این مجموعه قوانین مشتمل بر 282 ماده است که در مورد مقررات مدنى، تجارى، کیفرى، روابط بین زن و شوهر و حقوق زن تدوین شده است. بخش قابل توجهى از قوانین این مجموعه را قوانین کیفرى به خود اختصاص داده است. نظام قصاص و دیات در این مجموعه بر اساس امتیازات طبقاتى است و با مجرمین در مورد پرداخت دیه به طور یکسان برخورد نمىشود. مطابق این مجموعه قوانین، قصاص وقتى قابل اعمال است که مرتکب عمدا دیگرى را به قتل رسانده باشد یا عضوى از اعضاى او را شکسته و یا او را مجروح کرده باشد. جرح غیرعمدى، طبق مندرجات ماده 206 فقط موجب پرداخت هزینه مداواى شخص مجروح مىشده و ضارب ناگریز به پرداخت آن بوده است. در ضرب و جرح غیرعمدى که منتهى به فوت مىشده، ضارب را به دلیل غیرعمدى بودن قتل به قصاص محکوم نمىکردند، اما باید نیم مانا نقره به عنوان دیه به اولیاى دم مىپرداخته است.
ب: در حقوق روم
حقوق روم از قدیمیترین و مهمترین حقوقهاى قضایى به شمار مىآید و مىتوان از آن به عنوان منبع تاریخى بیشتر قوانین امروز غرب نام برد. درواقع، حقوق روم سالهاى طولانى در تدوین قانون الهام بخش حقوقدانان اروپایى بوده است. از مشهورترین قوانین رومى «قانون الواح دوازدهگانه» است که جزئیاتش در پنج لوح آخر آن ذکر شده است. (3) در قانون الواح براى اولین بار جرایم به دو دسته جرایم عمومى و خصوصى تقسیم شده است. (4)
در حقوق روم، هم قصاص از جانى را پذیرفته بودند و هم دیه را; بدین معنا که شخص مورد تجاوز حق داشته یا با شخص متجاوز درباره پایان دادن دعوا توافق کند یا در صورت عدم توافق قصاص نماید. البته باید توجه داشت که در حقوق روم قصاص فقط در مورد اعضا و جوارح (مثلا چشم در برابر چشم) بوده است.
جایگزینى نظام دیه با نظام قصاص در نزد رومیها، پس از طى مراحل تکاملى مبنى بر جلب رضایت اولیاى مقتول یا خود مجنىعلیه صورت مىگرفته است. در قانون الواح امکان صلح بین جانى و مجنىعلیه و پرداخت مبلغى از سوى جانى جایز دانسته شده و این، همان نظام دیات در قانون مذکور است. از جمله کیفرهایى که دادگاههاى روم علیه جنایتکاران صادر مىکردند مىتوان اعدام و پرداخت دیه را نام برد.
ج: در حقوق آنگلوساکسون
اولین مجموعه قانون آنگلوساکسونها در انگلیس، در قرن هفتم میلادى، نوشته شد. در این مجموعه، سیستم کاملى جهت جبران ضررهاى بدنى بیان شده که در جامعه انگلیس به صورت یک عرف پذیرفته شده در آمده است. بنابر این مجموعه قوانین، مقدار دیه نفس با توافق بین دو طرف دعوا تعیین مىشده است; یعنى طرفین دعوا اختیار داشتند تا نوع و میزان جبران ضرر را تعیین کنند. مقدار دیهاى که جانى به خانواده مجنىعلیه مىپرداخته، در حالتهاى مختلف متفاوت بوده (چون در آن زمان، بخشى از جامعه انگلیس را طبقه بردگان تشکیل مىدادند که متعلق به فئودالها بودند) و جانى با پرداخت دیه، از هرگونه مسئولیت دیگرى معاف مىگردیده است.
در آن دوران، دیه مقتول به سه جزء تقسیم مىشده است: یک جزء آن به دلیل از دست رفتن یکى از رعایاى پادشاه به پادشاه داده مىشد، جزء دیگر را مالک (فئودال) به دلیل از دست دادن یکى از افراد خود برمىداشت و جزء سوم آن بین افراد خانواده مجنىعلیه تقسیم مىشد. (5)
د: در حقوق عصر جاهلیت
اعراب جاهلى نظام پرداخت دیات را جهت پایان بخشیدن به انتقام و منازعات خونى، تا حدودى جبران خسارت وارده و عدم توسل به زور براى جلوگیرى از جنگ و خرابیهاى حاصل از آن اعتبار بخشیدند. به نحوى که براى جانى و قبیلهاش این امکان به وجود آمد که با توافق مجنىعلیه یا اولیاى او پرداخت دیه جایگزین قصاص شود. این شیوه نو، تحول بسیار مهمى را در حیات قبایل عرب به وجود آورد، زیرا در لابهلاى متون تاریخى به مواردى برمىخوریم که اولیاى مقتول به گرفتن دیه بسنده کردند; اگر چه مقدار این دیه براى همه اشخاص مساوى نبود و بر حسب درجات قبایل و شان و منزلت مقتول تفاوتهایى داشت. به این معنا که هنگام اخذ دیه، اختلاف طبقاتى و موقعیت مقتول در نظر گرفته مىشد. به عنوان مثال دیه مردى که از طبقه اشراف بود با دیه مردى که از طبقه پستتر از اشراف بود تفاوت داشت.
در بین قریش میزان معمولى دیه ده شتر بود که این میزان به قولى بعد از نذر عبدالمطلب، جد پیغمبر اکرم(ص)، به صد شتر رسید. (6) دیه امرا و بزرگان به هزار شتر نیز مىرسید. دیه حلیف، نصف دیه صریح و دیه زن، نصف دیه مرد بود.
در مورد پرداخت دیه، اصل بر این بود که در صورت قدرت جانى بر پرداخت آن، از خود او گرفته شود و در صورت عدم توان او بر پرداخت دیه از «عصبه»، یعنى بستگان نزدیک جانى که با او رابطه خونى دارند گرفته شود. (7)
کیفیت مجازات در میان اعراب زمان جاهلیت
ساکنان شبه جزیره عربستان، در عصر جاهلیتبه دو گروه «بدو» یا بادیهنشین و «حضر» یا شهرنشین تقسیم مىشدند. حضر ساکنان شهرهاى بزرگ بودند و تعدادشان نسبتبه بدو، که قسمت اعظم اعراب بادیهنشین را تشکیل مىدادند، بسیار اندک بود. با وجود این، در زمینه احکام دیه و فصل منازعات خونى اختلاف چندانى با یکدیگر نداشتند.
بادیهنشینان، قبایل متجاوز و جنگجویى بودند که تعصبات قبیلهاى بر آنان حاکم بود; به طورى که این عصبیت، یگانه وسیله حمایت افراد قبیله از تجاوزات بیگانگان به حساب مىآمد و عامل مؤثرى براى از بین رفتن شخصیت مستقل افراد قبیله و ایجاد شخصیتحقوقى براى آنان بود. افراد یک قبیله به دلیل اینکه خون واحدى در رگهایشان جارى بود، حیات اجتماعى واحدى داشتند و برخوردى که با افراد قبیله خود داشتند با رفتارى که با افراد دیگر قبایل داشتند متفاوت بود. در نتیجه، یک قبیله همچون دولتى قائم به ذات و مستقل عمل مىکرد و در شئون داخلى و خارجى خود حاکمیت مطلق داشت. اساس زندگى اجتماعى و سیاسى داخل قبیله مبتنى بر اصل تضامن افراد و تساوى کامل آنان در حقوق بود. مالکیت افراد به طور اشتراکى و جمعى بود و اموال قبیله به همه افراد آن تعلق داشت. مذهب نیز مذهب همه افراد قبیله بود.
حفظ امنیت و فصل خصومات بین افراد یک قبیله به شیخ و رئیس قبیله مربوط مىشد و او بود که در صورت تحقق جرمى در داخل قبیله حکم صادر مىکرد.
اعراب در عصر جاهلیتبه صورت پراکنده زندگى مىکردند و یک حکومت مرکزى که بتواند تمام قبایل را طبق قوانین و مقررات واحدى گرد هم جمع کند نداشتند; ولى یک نظام حاکم بین همه قبایل وجود داشت و آن این بود که «قتل کیفر قتل است» یا «قتل، بازدارندهترین عامل ارتکاب قتل است».
نظام دیات در دین اسلام
دین مقدس اسلام درباره نظام دیات، روش جدیدى بنا نکرد، بلکه آن را به همان مفهوم عرفى و عقلایى که متداول بود، پذیرفت. البته این بدان معنا نیست که اسلام براى نظام دیات، توسعه قائل نشد; بلکه اسلام با قراردادن مقررات ویژهاى قانون دیه را مضبوط ساخت تا از اعمال سلیقههاى شخصى و سنتهاى قبیلهاى ممانعتبه عمل آورد. به عنوان مثال در عصر جاهلیت، حسب و نسب اشخاص موجب افزایش مقدار دیه بود، ولى اسلام درباره دیه نفس، دیه جراحات و دیه اعضا و جوارح، نسبتبه همه به طور یکسان قانون وضع کرد و این معنا را به شکل امضایى و به نحو قضیه حقیقیه تشریع کرد.
الف: تشریع نظام دیات به نحو قضیه حقیقیه
تشریع احکام و قوانین در همه جوامع عقلایى به نحو قضیه حقیقیه است. این قانون کلى در مورد نظام دیات نیز جارى است. به این معنا که هرگاه موضوعش با قیود و شرایطى که در فعلیت آن قانون دخالت دارد موجود گردد، قانون دیات نیز نسبتبه اشخاص فعلیت مىیابد.
با عنایتبه روایات وارده از ائمه اطهار(ع) که فرمودهاند: «کانت الدیة فی الجاهلیته ماة من الابل فاقرها رسول الله(ص)» (8) و همچنین با توجه به آنچه ذکر شد، معلوم مىشود که نظام دیات در مجموعه قوانین حمورابى، در حقوق رومیها و آنگلوساکسونها و نیز در دوران اعراب حکم امضایى بوده است و اسلام هم این حکم عقلایى را، که بدون شک اثر مثبت در نظم عمومى و امنیت جامعه و تا حدودى جبران خسارتهاى بدنى و جانى دارد، به همان مفهوم عرفى و عقلایى آن امضا فرموده و مورد تایید قرار داده است.
ب: بررسى ماهیتحقوقى نظام دیات
نوع ضمان و تعهد نسبتبه ماهیتحقوقى دیه مسلما عقدى و قراردادى محسوب نمىشود، اما درباره اینکه چنین مسئولیتى جنبه کیفرى صرف داشته باشد یا جنبه مدنى صرف و یا ترکیبى از آن دو، اختلاف نظر وجود دارد. به طور کلى سه دیدگاه عمده در مورد ماهیتحقوقى نظام دیات ابراز شده است:
1) گاه بر اساس برخى ویژگیهاى مسئولیت کیفرى از جمله قابلیت تغلیظ و تشدید در زمان و مکان خاص، تحدید شرعى یا قانونى میزان و مبلغ آن، نظام دیات رنگ مسئولیت کیفرى به خود مىگیرد.
2) گاه بر اساس برخى از خواص و آثار مسئولیت مدنى از جمله پرداخت آن به شخص متضرر یا وراث او و عدم پرداخت آن به خزانه دولت، جبران خسارت و ضمان قهرى تلقى مىشود.
3) گاه به دلیل وجود برخى از خواص و آثار مسئولیت کیفرى و مدنى در دیه، نظریهاى مبنى بر اینکه ماهیتحقوقى دیات آمیختهاى از هر دو مسئولیتباشد شکل مىگیرد.
ج: نظر فقهاى مذاهب گوناگون در مورد ماهیتحقوقى نظام دیات
در عصر جاهلیت از طریق نظام دیات هم درصدد بودند که خسارات وارده را جبران کنند و هم جانى را به کیفر اعمال خود برسانند. این نظر با آراى فقهاى امامیه نزدیک است.
در میان فقهاى مذاهب اربعه شافعیه و حنبلیه معتقدند:
دیات جمع دیه است و آن عبارت است از مالى که بر اثر جنایت وارده بر مجنىعلیه به اولیاى دم در صورت قتل نفس و یا به خود مجنىعلیه در صورت ضرب و جرح پرداخت مىگردد. (9)
فقهاى حنفیه اعتقاد دارند:
دیه از ادا مشتق شده است و عبارت است از مالى که در مقابل تلف نفس ادا مىگردد. (10)
نظر فقهاى مالکیه این است که:
دیه عبارت است از چیزى که در مقابل قتل نفس به عنوان خون بها به ولى دم ادا مىگردد. (11)
آنچه از مجموع آراى مذاهب اربعه به دست مىآید (حنفیه و بعضى از مالکیه به طور صریح، شافعیه و حنبلیه) این است که دیه ظهور در جبران خسارت دارد و قهرا جنبه کیفرى و مجازات ندارد. بنابراین دیه به عنوان مالى در ازاى اثر جنایتبه مجنىعلیه یا بستگان او پرداخت مىشود.
کاوشى در خصوص موارد ششگانه در نظام دیات
یکى از موضوعاتى که لازم است در مورد آن بحث و بررسى صورت گیرد، عناوین ششگانه دیات است. با طرح پرسشهایى مىتوان ماهیتحقوقى موارد ششگانه در نظام دیات را روشن کرد. برخى از این پرسشها عبارت است از:
1) آیا عناوین ششگانه، باصولها، موضوعیت دارد؟
2) آیا قیمتیکى از این عناوین ملاک و پایه است و بقیه موارد به اعتبار تساوى قیمت آنها با پایه ذکر شده، مشخص مىشوند و خودشان باصولها هیچگونه موضوعیتى ندارند؟
3) آیا قیمت صد شتر در نظام دیات پایه استیا قیمت و ارزش هزار دینار؟
فقهاى عظام، در وجوب تخییرى انواع ششگانه دیات اتفاق نظر دارند. به این معنا که معتقدند جانى در مقام ادا مىتواند یکى از انواع ششگانه دیات را انتخاب کند و بپردازد. همچنین متفقند که هر یک از شش نوع دیه، فى نفسه، اصل و بدل از غیر خود نیست. لکن به نظر مىرسد با توجه به روایات وارد شده و نظامهاى حقوقى دنیا قبل از اسلام دیهاى که به عنوان اصل و پایه انتخاب شده هزار دینار (برابر با 750 مثقال طلاى صیرفى) است و پنج نوع دیگر دیه به این اعتبار عنوان شده است که در زمان صدور روایتیا زمان تشریع حکم، توان خرید هر یک از انواع پنجگانه (صد شتر، دویست گاو، هزار گوسفند، دویستحله و ده هزار درهم) از لحاظ قیمت معادل با توان خرید هزار دینار برابر بوده است. البته این معنى قابل انکار نیست که در روایات متعدد، ملاک را صد شتر یا قیمت صد شتر قرار دادهاند و ما - ان شاء الله - در مقام جمع بین روایات، با در نظر گرفتن اعتبار عقلایى، پایه و اصل را بیان خواهیم کرد.
الف: نظر اهل تشیع
1) صحیحه عبدالرحمن بن حجاج:
قال: سمعت ابن ابی لیلى یقول: کانت الدیة فی الجاهلیة ماة من الابل فاقرها رسول الله(ص) ثم انه فرض على اهل البقر ماتى بقرة، و فرض على اهل الشاة الف شاة ثنیة، و على اهل الذهب الف دینار، و على اهل الورق عشرة الف درهم و على اهل الیمن الحلل ماتی حلة. قال عبدالرحمن بن الحجاج: فسالت ابا عبدالله(ع) عما روى ابن ابى لیلى. فقال: کان على(ع) یقول: الدیة الف دینار، و قیمة الدینار عشرة دراهم و عشرة آلاف لاهل الامصار، و على اهل البوادی ماة من الابل، و لاهل السواد ماة بقرة، او الف شاة. (12)
ملاحظه مىشود که در این صحیحه، عبدالرحمن بن حجاج مطلبى را از ابن لیلى نقل مىکند و سپس از حضرت صادق(ع) در مورد صحت آن سؤال مىکند. حضرت در پاسخ شخص مىفرماید که دیه، قدرت و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
سیاست جدید و نقش تاریخی ادیان در جهان بعد از 11 سپتامبرعده ای عقیده دارند که بعد از 11 سپتامبر جهان عوض شده و مثل سابق نیست. در واقع باید سیاست جهانی دگرگون و با مفهومی نو همراه با تلاشهای جدید و منطبق با توقعات کنونی دنیا ارائه گردد.هدف از این اظهار نظر کوتاه ارائهی خطوط اصلی و دگرگونی سیاست قبلی و پیشنهادات جدید سیاسی است که منطبق با توقعات بوجود آمده بعد از چالش های ناشی از پیامد های واقعه ی 11 سپتامبر 2001 میلادی است. طرح اولیه ی کارهای انجام شده اصولی را که باعث ایجاد تلاش های جدید خواهد شد مشخص کرده و مقاله با یاد آوری مختصری مربوط به تحلیل سیاست جهانی خاتمه خواهد یافت. مفهوم کلی سیاست جدیدحدود چهل سال بعد از جنگ دوم جهانی سیاست بین المللی مبتنی بر اصل مناقشات شرق و غرب و به دو بلوک مخالف تقسیم شده بود . این دوگانگی و این دو قطب بودن سیاسی فرصت بر رسی موقعیت مناقشات دو جانبه را بگونه ای بوجود میآورد که هر دسته و گروه جهانی در یکی از دو قطب جای میگرفت.اگر گروهها و یا کشورهائی سعی میکردند قدرت سومی خارج از دو بلوک بوجود بیاورند به اتهام اینکه برای یکی از گروههای ابر قدرت کار میکنند و یا اینکه متهم به کمونیست بودن و یا طرف داری از کاپیتالیسم می شدند و بالا خره جذب یکی از دو ابر قدرت می گردیدند که بیشترین گرایش بسوی گروههای چپ بود . بنابراین سیاسی بودن مستلزم تجزیه و تحلیل مسائل روز مره زندگی مردم بعنوان علائم نشان دهنده ی یک منطق و یا یک استراتژی عقلانی بود که حتی با تخرتب کردن مسائل اقتصادی ایدئو لوژیکی و در صورت لزوم نظامی منجر به غلبه بر حریف مقابل میشد. در واقع زمینه ی برتر بر نامه ریزی های عقلانی با یک واقعیت عینی و مردمی بود که در آن محاسبه استراتژیک منبع رهنمود ها میشد. دنیا ئی که کاملا بطرف سکولاریسم پیش میرفت و دین و احساسات، حق مداخله و اظهار نظر نداشت و کاملا در قلمرو خصوصی و فردی بود. عقیده ی عمومی بر این بودکه نه چندان دور مفهوم دنیای سکولار گسترش وبر تفکرات قومی و سیاسی ساکنین کره ی زمین فائق گردد. سقوط رژیم شاه در ایران و انقلاب اسلامی سال 1979 تمام تفکرات و بر نامه ریزی های قبلی را مورد بحث قرار داد ولی بزودی افکار عمومی متوجه مفهوم قدیم سیاسی در باره ی یک نوع بحث فلسفی ممکن بر مبنای عقل گردید و از ماورالطبیعه و دین هم کمک نگرفت. عقیدهی عمومی بعد از حل دوگانگی ایدئولوژیکی بین دو ابر قدرت بر این بود که صلح بر روی کره ی زمین سایه افکنده و دنیا بنا بعقیده ی مارشال مک لوهان بصورت " دهکده ی جهانی " در آمده که در آن هماهنگی و تفاهم بین انسانها بوجود خواهد آمد. ولی سقوط دیوار برلن در سال 1989، اعلام فسخ پیمان ورشو و کمی بعد فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی غیر منتظره بود و بقول فرانسیس فوکو یاما پایان تاریخ را رقم نزد بلکه دنیا را وارد مرحله ی جدید تری کرد . بایستی قبول کرد که دنیای بدون ایدئولوژی اختلافات زیادی را تحمل کرد و کاپیتالیسمِ فاتح و بازار جهانی در حال گسترش، در برابر عاملان دیگر همچون بنیاد گرایان مذهبی(مارتن مارتی و اسکات آپولی) در مناقشه بود و یا بقول ساموئیل هانتینگون با "برخورد تمدنها" متوسل به مکتب های دینی برای دسته بندی انتقاداتشان شد .بازکشت به دین و ادیان از سالها قبل شروع و منتظر زمان بود. واقعه ی 11 سپتامبر دنیارا متوجه کرد تا دوباره در باره ی مفهوم سیاسی آن تأمل کند. گفتگو" با " و" بین" ادیان به متخصصین رده ی بالای سیاسی محدود نشده بلکه برای هر انسان سیاسی کار برد خواهد داشت زیرا سیاست جدید اجازه نخواهد داد که فقط عقل و منطق بر آن حاکم باشد . بر عکس سیاست جدید باید در باره ی دین و پیروان آن مطلـع شود تا بهـتر بتوانــد در زمینه های سیاسی آن فعالیت کنـد. بنظـر می رسد کـه یونسکو میتواند مرکز ملاقاتها و عملیات ایده آل برای گفتگو بین ادیان و تمدن ها باشد تا بتواند با نتیجه گیری از توقعات و آرزوهای آنها به سازمان ملل متحد که در واقع مجمع سیاست جهانی است گزارش دهد. سیاست جدید باید یونسکو را وادار کند تا اعمال و حرکات سیاست جدید را دسته بندی کرده و خطوط اصلی آنرا مشخص نماید . تلاش های جدید سیاسیسیاست جدید جدید جهانی برای شروع گفتگو "با" و "بین" ادیان باید سعی کند به سه هدف اصلی برسد : توقعات قضاوت و داوری . فلسفه ی اخلاق جهانی . تعلیم و تربیت و آموزش عدم خشونت توقعات قضاوت و داوریتجزیه و تحلیل های مختلفی که بدنبال سوء قصد ها بدست تروریست ها ی اسلامی انجام گرفته نشان میدهد که این اعمال از محرومیت ها، احساس خواری و شرمساری و خشم و انتقام نشا"ت میگیرد و بنظر آنها تنها راه مبارزه از بین بردن و خسارت زدن به رقیب است.توقعات محلی، منطقه ای و جهانی آنها در توضیع عادلانه ی سرمایه ها، منافع ملی ، عدالت اجتماعی و دادگستری و شرکت در تصمیم گیری های عینی برای وضع بهتر و مناسب تر محرومین ، فقرا و حاشیه نشینان جامعه است که در واقع بخاطر آنها مبارزه میکنند.اگر در این باره فکری نشود نعداد کسانی که متوسل بزور میشوند و یا کسانیکه از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 39 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تاریخ هنر
مقدمه
انسانها هنر را برای تسکین خود برگزیدهاند ، چه هنرمندان و چه مخاطبان اثر هنری در هنر مایه آرامش میجویند .
آنچه در هنر به نظر اصل است ، زیبایی است . هرچند در هرزمانی زیبایی را به شکلهای مختلفی درک میکنند.
بعضی هنر را آینه واقعیتهای موجود درجهان از طبیعت تا زندگی آدمها به حساب میآورند . یعضی زمانی نام هنر را بر چیزی میگذارند که سازنده اش با آن احساس آرامش کند و آنچه در نظر دارد به تمامی بیان کرده باشد . بعضی میگویند ؛ اگر مخاطب به درستی نفهمد که هنرمند چه میگوید ، اثر چه ارزشی میتواند داشته باشد . بعضی از شکل اثر حرف میزنند که اگر اثر هنری از قواعد و شکل درست هنر پیروی نکند ، یک اثر هنری خلق نکرده است . اما اکنون همه این گروهها بعد از قرنها بحث میدانند که اثر هنری درواقع همه اینهاست . و تک تک این گروهها حق دارند ولی بدون بقیه ناقص هستند .
بسته به آنکه هنرمند چه ابزاری را برای بیان هنرش انتخاب کند ، هنرها شاخههای مختلفی را تشکیل دادهاند. همچنان که باید بدانیم بعضی سخنها را فقط با بعضی ابزارها میتوان گفت . مثلا شاید هیچوقت نتوانیم ،صرفا از روی یک شعر حافظ یک فیلم سینمایی بسازیم ، زیرا حافظ با دقت مطلبی را انتخاب کرده که صرفا با شعر بیان میشود . د راین صورت این اثر برای همیشه بصورت یک شعر باقی است و هیچکس خود آنرا به زبان دیگر درنمیآورد . و لی شده است که یک اثر هنری با یک ابزار دیگر بیان بسیار زیبایی به خود گرفته است . اما همچنان که گفته شد ،اصل در هنر زیبایی است . باهر ابزاری که میطلبد ،باید چیز زیبا را خلق کنیم و آنرا به جهان و آدمها هدیه کنیم . این میتواندبرای همیشه ماندگار باشد. مانند مجسمه سازی در دورهای از یونان یا نگارگری دوره عباسی در ایران .
یکی از مسائل مهم در هنر امروز بصری شدن بیش از اندازه آن است ،بصری شدن یعنی آثار هنری از راه دیدن در ما تاثیر میگذارند . امروز هر کسی میداند که معنی یک قلب ، عشق است . یا همه وقتی تصویر میکی ماوس رامیبینیم ،در حالیکه بکلی با یک موش واقعی فرق میکند آنرا تشخیص میدهیم . همچنانکه بسیاری از رنگها تاثیرات خاصی روی بیننده خود میگذارند.این کاری است که هنرمندان در طول قرنها انجام دادهاند . و همچنان هم معانی جدیدی را در ذهن ما میکارند . هنرهای بصری به انواع مختلفی موجود هستند . اما باید بدانیم که همیشه هنرها درهم تاثیر میگذارند و گاه از هم جدا میشوند . یک عکاس میتواند از یک نقاشی ایده عکس بگیرد ،یا نقاشی با شنیدن یک موسیقی به فکر کشیدن یک تصویر بیافتد . یا طراحی صحنه از نقاشی ساده پردهها شروع کند ولی آنقدر دور شود که از دل آن نورپردازی ، طراحی لباس و رشته مجزایی بنام طراحی صحنه شکل بگیرد . همچنین بسیاری از رشتهها نه بصورت غیر مستقیم با هنر در ارتباط هستند ،مانند معماری که یک رشته مهندسی به حساب میآید ولی معمارباید یک هنرمند خوب هم باشد ، یا سینما بصورت عکس علاوه برآنکه هنر است با مسائل فنی و تکنیک های فنی دست و پنجه نرم میکند . درهر زمینهای سعی برآن شده علاوه برآنکه توضیحات به سادگی ارائه شود ،ولی یک قسمت برای دوستانی که علاقهمند هستند درآن رشته دست به تجربههای شخصی بزنند، در نظر گرفته شود.
هنر ابتدایی : مقصود ما از هنر ابتدایی جلوه های آفرینش هنری توسط انسانهایی است که هنوز نتوانسته اند پای در جاده تمدن بگذارند و از این رو فرهنگ آنها ساده و ابتدایی است . هنر ابتدایی از یک طرف شامل هنر غارنشینان زمانهای بسیار دور می شود و از سوی دیگرهنر انسانهایی را در برمی گیرد که در زمانهای اخیر و حتی امروز در نقاط دور افتاده کره زمین زندگی بدوی خود را می گذرانند . در حدود 50 هزار سال قبل یعنی دوران دیرینه سنگی انسان در غارها زندگی می کرد . او نقاشیهایی از خود باقی گذارده که از هر لحاظ موجب شگفتی بشر امروزی است . هنر غارنشینان را می توان اولین بخش از تاریخ تفکر ، تخیل و خلاقیت بشری بشمار آورد . چرا که به واسطه قابلیت ساختن تصویر و نماد ( سمبل ) بود که بشر توانست بر محیط خود مسلط شود .در غارهای جنوب فرانسه و شمال اسپانیا تولد این توانایی بشری را مشاهده می کنیم . انسان غارنشین بوسیله تصاویر ی که به دیواره این غارها کشید ، می توانست تجربیات زندگی پر کنکاش خویش را ثابت و پا برجا نگه داشته و جریانات بهم پیوسته زندگی را بصورت شکلهای ساکن و مجزا از هم نشان دهد . طریقه ترسیم