لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
انقلاب، عدالت اجتماعی و آزادی
زمانی در حدود دو دهه لازم بود تا معنای عدالت اجتماعی در دید اکثریت جامعه ما، از برابری به آزادی تغییر جهت دهد.
در جریان پیروزی انقلاب در سال 57 حساسیت غالب در مردم و در نیروهای فعال سیاسی، برابری بود که خود را در قالب شعارهای مختلفی چون "حکومت عدل علی" تا ... "نان، مسکن، آزادی" نشان می داد. اگرچه در همان ماه های اولیه، نیروهای مبارز مؤثر در پیروزی انقلاب به شدت درگیر نبرد سهم خواهی از قدرت شدند، ولی جلوه بیرونی این نبرد، انتقاد متقابل آن ها از یکدیگر در عدم توجه به زمینه سازی درست برای تحقق عدالت اجتماعی و احقاق حق انقلابی مردم بود. یکی دیگری را زمینه ساز ورود امپریالیسم که دشمن سوسیالیزم فرض می شد، می دانست و دیگری بر ضرورت تقویت رهبری انقلابی برای حفظ و تداوم شرایط انقلابی تأکید داشت و با موانع آن به شدت برخورد می کرد. شرط اصلی برای تداوم شرایط انقلابی، حضور مردم در صحنه فرض می شد. تصویر غالب از این حضور هم دعوت انبوه و توده وار از مردم برای مقابله با موانع تداوم شرایط انقلابی بود. هر کس میلیشیای خود را داشت و آماده برای برخورد با آن چه دشمن انقلاب (و خود) فرض می کرد! تجربه نشان داد که در شرایط انقلابی و برای حفظ توده وار مردم در صحنه، تأکید بر شعار مساوات و رفتن به طرف راه کارهایی چون مصادره سرمایه ها و انباشات های بزرگ و عمومی کردن مالکیت ها، انتخابی اجتناب ناپذیر است. برای توده ای کردن انقلاب (که مطلوب بسیاری از انقلاب های معاصر بود) باید بر طبل برابری و عمومی کردن همه چیز کوفت.
جنگ تحمیلی نیز ضرورت های عینی برای تداوم این شرایط را افزایش داد و بسیج نیرو برای مقابله با دشمن متجاوز هیچ راهی جز عمومی شدن بیش تر و بیش تر همه چیز باقی نمی گذاشت. البته از ابتدای پیروزی انقلاب، بودند نیروهایی که بر آزادی و جلوگیری از تخریب سرمایه های اجتماعی حساسیت داشتند و حضور پایدار مردم برای دفاع از استقلالشان را در گرو نهادینه شدن آزادی های سیاسی و اجتماعی می دانستند، ولی این صداها در هیاهوی بزرگی که در آن سال ها وجود داشت، انعکاس چندانی نیافت.
لازم بود که جامعه یک دهه در چنین فضایی پیش رود تا عوارض این انتخاب ها به طور کامل خود را از جهت اقتصادی و اجتماعی نمایان سازد. توقف رشد اقتصادی، به حداقل رسیدن نرخ رشد سرمایه گذاری، افول قابل توجه تولید و درآمد سرانه و افزایش نابسامانی های اجتماعی و فرهنگی، همه از عوارض انتخابی بود که جامعه در دهه اول و در تفسیر "عدالت اجتماعی" به عنوان تأکید اصلی در انقلابی بودن، به طرف آن رفت.
و اما هنوز گذر از یک دهه تأکید و حساسیت بر سازندگی لازم بود تا جامعه به آزادی، به عنوان درست ترین تفسیر از عدالت اجتماعی، برسد.
جنگ و نابسامانی های دهه اول انقلاب، فرصتی برای توجه به سرمایه گذاری های اقتصادی و اجتماعی باقی نگذاشت و جبران این قضیه سرلوحه سیاست ها و برنامه ریزی های دهه دوم قرار گرفت. این تشخیص، درست و واقعی بود، ولی در اجرا و در عمل به این تصمیم، دولت و مدیریت کلان کشور بازیگر اصلی شدند و سعی نمودند کل جامعه را در این جهت با خود همراه سازند. تمرکز سیاسی و اجرایی که در دهه اول انقلاب شکل گرفته بود، امکان چندانی برای عمومی شدن حرکت سازندگی و جلب مشارکت مردم و سرمایه های غیر دولتی را در این زمینه باقی نمی گذاشت.
تعدیل اقتصادی، شعار و آرمان درستی بود، ولی به این نکته کم تر توجه شد که بستر سیاسی و اجرایی برای تحقق آن به هیچ وجه فراهم نیست. عکس العمل در برابر این نا موزونی، خود را در دولت دوم سازندگی نشان داد و دیدیم که سیاست ها و مسیرهای طراحی شده برای این هدف چگونه دچار تغییر و تعویض اساسی شد.
البته از این حق نباید گذشت که مجموع سیاست های جاری در این دوره (مستقل از عوارض فرهنگ های بعدی آن) گشایشی نسبی در وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور به وجود آورد؛ گشایشی که برخی آن را زمینه ساز حوادث دهه سوم انقلاب می دانند.
دامن گرفتن فعالیت های تولیدی در دوره سازندگی و افزایش سرمایه گذاری و گردش سرمایه در کشور، فضایی از گشایش نسبی اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی را به وجود آورد و ظرفیت های فروخورده در متن جامعه فرصتی برای خودیابی و بروز یافت. همان میزان محدود از آزاد سازی و تعدیل، کافی بود تا خواسته ها و انتظاراتی که در دهه اول انقلاب امکانی برای طرح و پی گیری نداشتند؛ در عرصه عمومی جلوه نمایند و قالب های رسمی و موجود سیاسی را از خود متأثر سازند. میل جامعه به سوی آزادی و فشار به نهادهای رسمی برای تحقق آن، خود را از همان سال ها نمایان ساخت.
اگر چه در آن سال ها اعتراضات و شورش های پراکنده ای را در شهرهای مختلف شاهد بودیم، ولی جدی ترین جلوه های این تحول، خود را در قالب نوع مشارکت مردم در انتخابات مجلس پنجم به خصوص در شهر اصفهان نشان داد. نیروهای مختلف در درون و بیرون حاکمیت رسمی سیاسی کشور، متوجه شدند که سمت و سوی انتظارات مردم و روش های پی گیری خواسته هایشان در حال تغییر است. مردم دیگر به صندوق رأی، نه به عنوان امکانی برای حضور عمومی در انتخابات و نمایش توده وار وحدت به دشمن خارجی؛ بلکه به عنوان ابزاری برای اعمال تغییرات مورد انتظار در ساختار رسمی قدرت سیاسی در کشور نگاه کردند. جامعه به سوی تحولی بزرگ در الگوهایی رفتار سیاسی و مطلوب های مورد انتظارش پیش می رفت. اگر جامعه ای به طرف ابزار رأی و صندوق رأی به عنوان وسیله ای برای تحقق خواسته های سیاسی خود پیش رود، می توان نتیجه گرفت که تفسیر از "عدالت اجتماعی" در آن جامعه، به "آزادی" نزدیک می شود.
تکلیف کلی و صف بندی نیروهای سیاسی در قبال شرایط جدید، قبل از دوم خرداد سال 76 روشن شده بود؛ ولی هیچ کس (چه در جناح راست و چه در جناح چپ) شدت واکنش مردم در قبال شرایط جدید و نوع حضورشان را در رسمیت بخشیدن به این چرخش تاریخی، در آن حد تصور نمی گیرد.
شفافیت بی نظیری در تأکید مردم بر آزادی به عنوان اصلی ترین و عادلانه ترین خواسته، در این انتخابات نمایان شد؛ شفافیت و وضوحی که در تمامی انتخابات های بعدی، نه تنها از بین نرفت؛ بلکه افزایش یافت. این شفافیت، نیروهای جناح اقلیت را ابتدا دچار انفعال کامل نمود و پس از آن به طرف واکنش های افراطی نسبت به شرایط جدید و نمایندگان آن پیش برد. اکثریت منتخب در این انتخابات ها نیز که تصور چنین اقبال و تغییری را نداشتند، به نوعی دیگر دچار واکنش های پیش بینی نشده و غیر متعارف شدند.
بدون شک دهه سوم انقلاب را باید دهه عمیق شدن تجربه سیاسی جامعه در حرکت به سوی آزادی دانست. بسیاری از نیروها در ارزیابی این دوره، نگاه اصلی را به عملکرد دولت اصلاحات و دست آوردهای اجرایی آن یا نتایج به دست آمده از عملکرد مجلس ششم معطوف می سازند. در عین اهمیت عملکرد اجرایی و سیاسی دولت و مجلس در این دوره، حساسیت عمده بر این دو مقوله ممکن است ما را از توجه به تحولات زیر بنایی تری که مضمون اصلی این دوره را تشکیل می دهد، دور کند.
اساساً چرخش بنیادین جامعه به سوی آزادی های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی، واکنش های تند و سخت گروه های سنت گرا و بنیاد گرا را به دنبال خواهد داشت. دامنه این بحران و آشوب از درون تک تک افراد درگیر با این تحول شروع می شود و کل جامعه را در برمی گیرد و صف بندی و نزاع های
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
انقلاب مشروطه
انقلاب چگونه آغاز شد؟
کشور خواب آلود ایران از خواب دیرین سر بر آورده بود. اخگری لازم بود تا آتش روشن شود. قند در تهران گران شد و تندی صدراعظم عین الدوله آتش را دامن زد. علاءالدوله حاکم تهران، که مرد بیپروایی بود، به دستور صدراعظم در روز دوشنبه 14 شوال 1323 ه. ق. هفده نفر از بازرگانان و دو نفر از سادات را به جرم گران کردن بهای قند و شکر به چوب بست. این کار بهانه به دست مدعیان داد و کشمکش میان دولت و مردم در گرفت. علاوه بر بازاریان جمعی از روشنفکران و علمای روحانی و اهل منبر، هر یک به جهتی خاص، به گروه مخالفان پیوسته در رأس جنبش قرار گرفتند و در مساجد و منابر و مکتبخانه ها و زیارتگاهها و بازار به تبلیغ و اشاعه اصول اداره جدید برخاستند. این حادثه مقدمه و پیش درآمد انقلاب بود.
انقلاب بر سر مظالم شاه و درباریان و وابستگی شاه قاجار به دربار روسیه پدید آمد و عنوان برکناری عین الدوله و عزل مسیو نوز بلژیکی و حاکم تهران و تأسیس "عدالتخانه" داشت و به صورت تعطیل عمومی آغاز شد.
صدور فرمان مشروطیت
مردم و علما در 16 شوال سال 1323 ه. ق. به زاویه حضرت عبدالعظیم روی آوردند (هجرت صغری) و جنبش به مشهد، کرمان، فارس و جاهای دیگر سرایت کرد. شاه وعده عزل عین الدوله و تشکیل عدالتخانه را داد و سروصداها خوابید. اما نه تنها به قول خود عمل نکرد، بلکه تظاهر کنندگان را در فشار گذاشت و در نتیجه این عهد شکنی بر دامنه جنبش مردم افزوده شد و کار به زد و خورد کشید. سال بعد - در 23 جمادی الاول 1324 ه.ق. - بازارها بسته شد و علما به قم مهاجرت کردند (هجرت کبری) و عاقبت سه روز بعد، گروهی از مردم تهران در سفارت انگیس متحصن شدند.
نهضت به تبریز و اصفهان و شیراز هم بسط یافت. عین الدوله استعفا کرد و میرزا نصرالله خان مشیرالدوله "با رویی نرم و دم گرم" به جای او آمد. علما به شهر برگشتند و شاه، که از هیجان مردم به وحشت افتاده و احساس خطر کرده بود، خواهی نخواهی در 14 جمادی الاخر سال 1324 ه.ق. به صدور فرمان مشروطیت و تأسیس مجلس شورای ملی، مرکب از برگزیدگان ملت، تن داد.
حقیقت آنکه مظفرالدین شاه با همه بیکارگی و درماندگی مرد پاکدل و کم آزاری بود و خود از ته دل مشروطه را میخواست و آرزومند استقرار آن بود، اگر چه نه به کنه آن واقف بود و نه تهور اجرای آن را داشت. هر چه بود مشروطه را داد و از این نام خود را در تاریخ به نیکی مخلد ساخت.
مظفرالدین شاه هنگام افتتاح مجلس شورای ملی
با اعطای مشروطیت، بست نشینی موقوف گردید و روحانیان، که ایران را ترک کرده و عازم خاک عثمانی شده بودند، با استقبال باشکوهی مراجعت کردند.
مجلس یکم در 18 شعبان 1324 هـ. ق. با حضور شاه در کاخ گلستان گشایش یافت و در آخرین روزهای زندگی مظفرالدین شاه (14 ذیقعده 1324 ه. ق.) پنجاه و یک اصل قانون اساسی به امضای شاه رسید.
مظفرالدین شاه روز 24 ذیقعده 1324 ه.ق. درگذشت و محمدعلی میرزا در ماه ذیحجهً همان سال به جای پدر نشست.
محمد علی شاه
نسبت به پادشاه جدید سوءظن مردم زیاد بود و هر روز آثار نگرانی و جوشش نمایان می گشت. وکلای آذربایجان، محمد علی شاه را از تبریز می شناختند و به او اطمینان نداشتند. انقلاب و هیجان و کشمکش ملت و مجلس با دربار و عناصر استبداد در تهران و ولایات ادامه داشت. علما و روحانیون تکیه گاه مردم بودند. انجمنهای ایالتی و ولایتی در تهران و شهرستانها پی در پی تشکیل می شد و هر روز تزاید می یافت؛ و وقتی در نیمه دوم سال 1324 ه.ق. شمار آنها به 140 یا بیشتر رسید، هر روز روزنامه ای پیدا می شد ولی غالب آنها مردم را به تندروی و آشوب تشویق می کردند. مجلس جوان و پر آرزو و بی حوصله بود، و دولت بر خود مغرور و اطرافیان بیکاره و نا آشنا و انواع تحریک از طرفین در کار. مجلس اول، با اینکه بهترین مجالس قانونگذاری ایران بود و قوانین نسبتا خوبی گذراند، چون در میان اعضای آن کسانی از روحانیون و بازرگانان وارد شده و بطور کلی نمایندگان اطلاع کافی از سیاست و اوضاع دنیا نداشتند و به ارزش و اهمیت انقلاب و نتایج آن درست پی نبرده بودند، چنان می پنداشتند که انقلاب وظیفه خود را به پایان داده است. این بود که به تدریج در مبارزه سستی کردند و محمد علی شاه با استفاده از این سستی و اهمال به هوس برانداختن مشروط افتاد.
از اواخر سال 1324 ه.ق. ارتجاع اولین آثار مخالف را نشان داد و شاه آشکارا به گردآوری و تجهیز نیرو پرداخت. اتابک، امین السلطان را، که یک ربع قرن بر ایران حکومت رانده و بعد از مشروطیت معزول شده بود و اکنون در اروپا میزیست، به ایران خواست و به صدارت نشاند و از امضای قانون اساسی سر باز زد.
در 21 ذیحجه 1324 ه.ق. مردم تبریز بازار را بستند و در انجمن و تلگرافخانه گرد آمدند و از بی اعتنایی دولت در امر مشروط شکایت کردند. چند روز بعد دستخط صریح صادر شد که شاه مشروطیت را قبول و به مقتضیات آن عمل خواهد کرد و بدین ترتیب آرامشی حاصل گردید.
با اینهمه شاه و اتابک همچنان با مشروط و آزادیخواهان دشمنی می ورزیدند و مخالفت خود را پنهان نمی داشتند. روز شنبه 21 رجب سال 1325 ه.ق. پاسی از شب گذشته، هنگامی که اتابک به اتفاق بهبهانی از مجلس بیرون می آمد، جوانی بنام عباس آقا از مردم آذربایجان با ششلول سه تیر بر او انداخت که هر سه تیر کارگر افتاد و جوان تیری نیز به خود زد و در دم جان سپرد.
در 29 شعبان متمم قانون اساسی، که مهمترین قسمت اصول قوانین مشروطیت بود، مشتمل بر 107 اصل تدوین و بر پنجاه و یک اصل قانون اساسی اضافه شد و با این اصول اساس مشروطیت تحکیم و حقوق ملت و سلطنت و قوای سه گانه مملکتی تفکیک و اصول مربوط به عدلیه و مالیه تعیین گردید.
اصالت نهضت مشروط خواهی
کسانی برآنند که مشروط ایران یک متاع کاملا انگلیسی بود که در بازار ایران رواج یافت. این اشخاص با استدلال به اینکه در جامعه آن روزی ایران موجبات تاریخی به اندازه کافی برای وقوع چنین حادثه شگرفی وجود نداشت، میخواهند سهم مردم ایران را در جنبش مشروط خواهی ناچیز و سران انقلاب را آلت بی اراده ای در دست سیاستمداران انگیسی جلوه دهند. این نظر پاک بیجاست و با فداکاریهای مردم ایران، به خصوص در دوره مشروطیت دوم پس از بمباران مجلس و تصویب مواد بسیار مترقی و مفید متمم قانون اساسی که در واقع "لقمه بیش از حوصله" بود، درست در نمی آید. این مواد مسلماً به نفع امپریالیسم انگلستان نبود. چنانکه بعدها به دست طبقه حاکمه از اجرای کامل آنها جلوگیری شد و همیشه ملت ایران خواستار استرداد این حقوقق ضایع شده بود.
در دسته بندیهای مذهبی و بست نشینی و تظاهر در مساجد و منابر و مطالبات پیشروان آزادی نشانهایی از کوششهای دیپلماسی انگلیس برای استفاده از نهضت مشروطیت ایران به چشم می خورد، اما به هر حال نمیتوان اراده انگلستان را عامل انقلاب مشروطه ایران دانست.
در آن روزگار مطامع امپریالیستها طوفانی در جهان بر پا کرده بود: روسه تزاری در صدد راه یافتن به خلیج فارس، معبر هند، بود و انگلستان می خواست مانع راه یافتن روسها به جنوب شود. دربار قاجاریه بیشتر تحت تاثیر و نفوذ روسیه بود. روسها می خواستند وضع موجود را نگه دارند و انگلیسها میل داشتند با تغییر وضع از قدرت آنها در ایران بکاهند و تا می توانند بر نفوذ خود بیفزایند. روسیه استبدادی طبعا نمی توانست با زمزمه آزادی در ایران موافق باشد و دربار استبدادی شرقی قاجاریه را برای اجرای مقاصد خود مناسبتر می دید و از طرف دیگر دیپلماسی انگلیس جنبش آزادیخواهی را دامن می زد. در نتیجه تزاریسم در جناح حمایت از طبقه حاکمه و امپریالیسم انگلستان به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
انفلونزای فوق حاد مرغی :
آنفلوانزای طیور یکی از مهمترین بیماریهای تنفسی طیور است که عفونت های شدیدی را ایجاد کرده و خسارات اقتصادی سنگینی را به صنعت مرغداری در سرتاسر دنیا وارد نموده است . این ویروس واجد 3 تیپ A, B, C میباشد که تیپ B,C فقط در انسان و تیپ A این ویروس ها در انسان، خوک، اسب و در بسیاری از گونه های پرندگان بیماریزا میباشد. تیپ A دارای زیر گروههای H1 تا H15 میباشد که در پرندگان همه زیر گروههای H1 تا H15 مشاهده اما در انسان بیشتر زیر گروههای 1 و 2 و3 و 5 و7 دیده شده است که بین انسان و طیور مشترک میباشند. زیر گروههای H5 و H7 غالباً در طیور بشدت بیماریزا میباشند و منجر به تلفات سنگینی در گله ها میگردند و بعضاً نیز مشکل و عوارض و تلفاتی را در انسان ایجاد مینمایند از نیمه دوم قرن گذشته تا کنون بیش از20 مورد واگیری با زیر گروههای H7 و H5 در طیور و ماکیان رخ داده است مانند واگیریهای سالهای 1924، 1929، 1983 آمریکا، سال 1994 پاکستان، سال 1995 مکزیک، واگیریهای سالهای 1976، 1985، 1992، 1994 استرالیا، سال 1997 هنگ کنگ، واگیری سالهای 1997 و 1999 ایتالیا، سال 1997 ماکیان هنک کنگ (منجر به عبور ویروسهای H5N1 از سد بین گونه ای انسان شده و موجب مرگ 5 کودک گردید) سال 2003 هلند و بلژیک و بالاخره اواخر سال 2003 و اوایل سال 2004 به کشورهای خاور دور که موجب مرگ 22 انسان گردید.
گزارش هایی از عفونت های آنفلوانزا طیور در ماکیان در چندین کشور از جمله امریکا، بلژیک ، اسکاتلند، ایتالیا، شوروی سابق، استرالیا، هنک کنگ فرانسه، انگلستان، مجارستان، ایرلند، کانادا گزارش گردیده که این امر نشان دهنده وجود یک چرخه ویروس در بین پرندگان در سراسر دنیا میباشد.
در ایران بیماری آنفلوآنزای طیور در تیر ماه سال 1377 با تحت تیپ H9N2 بروز نمود که این تحت تیپ در گروه غیر بیماریزا و یا نه چندان بیماریزا طبقه بندی گردیده و برای انسان نیز مخاطره ای نداشته اما بهر حال این بیماری خسارات اقتصادی هنگفتی را بر صنعت طیور تحمیل نمود و در نهایت، با تلاش های انجام گرفته و اقدامات پیشگیرانه از سوی سازمان دامپزشکی کشور این سازمان موفق به کنترل بیماری در سطح کشور گردید.
در مورد رخداد اخیر بیماری در کشور هلند که با ویروس آنفلوانزای H7N7 به وقوع پیوست دولت هلند سریعاً اقدام به معدوم سازی کلیه گله های مشکوک به آلودگی و گله های آلوده نموده و حدود 770 میلیون یورو به عنوان خسارت به پرورش دهندگان غرامت پرداخت کرد.آخرین مورد واگیری آنفلوانزا، شیوع سویه H5N1 در کشورهای آسیای جنوب شرقی در اواخر سال 2003 و اوایل سال 2004 شامل تایلند، ویتنام، چین، کره جنوبی، ژاپن، لائوس، اندونزی و ...در بین ماکیان و اردک بوده که منجر به تلفات و حذف 100 میلیون قطعه پرنده گردیداین سویه همچنین تا بحال باعث مرگ 22 نفر انسان در تایلند و ویتنام شده است.
در حال حاضر هیچ نوع واکسنی علیه سویه H5N1 شایع در آسیای جنوب شرقی وجود ندارد. علت شیوع جهانی این بیماری، تنوع وسیع میزبانی این ویروس میباشد بطوریکه بسیاری از گونه های اهلی و وحشی پرندگان توسط ویروس آنفلوانزا آلوده میگردند در بسیاری از پرندگان از قبیل بوقلمون، طیور، مرغ شاخدار، کبک خاکستری، بلدرچین، غاز، یلوه، قرقاول، اردک ، قو، حواصیل و همچنین از پرندگان زینتی از جمله مینا، طوطی، سهره جدا گردیده پرندگان آلوده، ویروس را از طریق مجاری تنفسی، ملتحمه چشم و مدفوع دفع مینمایند بدین جهت احتمالاً نحوه انتقال ویروس به دو روش انتقال مستقیم بین پرندگان آلوده و حساس و نیز انتقال غیر مستقیم شامل ذرات آئروسل و یا وسایلی که در معرض آلودگی به ویروس هستند صورت می گیرد. از آنجایی که پرندگان مبتلا مقادیر زیادی از ویروس را توسط مدفوع خود دفع میکنند بنابراین آلوده شدن آب، دان، تجهیزات، سیلوی دان، قفس ها، لباس ها، وسایط نقلیه و حشرات با مواد دفعی باعث پخش و انتشار ویروس میگردد. از اینرو انتقال ویروس ها به مناطق دیگر توسط افراد، سرویس های تهیه و توزیع مواد و تجهیزات به سهولت انجام می گیرد.
بطور کلی منابع اصلی آلودگی طیور شامل 1- گونه های مختلف پرندگان اهلی 2- پرندگان زینتی 3- پرندگان وحشی 4- سایر حیوانات میباشند که در بین گروههای نامبرده پرندگان وحشی عمده ترین منبع آلودگی برای طیور اهلی بوده بخصوص در این گروه مرغان آبی مهاجر از نقش بسزایی برخوردارند. از علائم بیماری در طیور میتوان از کاهش فعالیت، بی اشتهایی، لاغری مفرط، افت تولید و علائم خفیف تا شدید تنفسی شامل سرفه، عطسه، ترشح زیاد اشک، ادم در سر و صورت و اختلالات عصبی و اسهال نام بردکه هر یک از علائم فوق ممکن است به تنهایی یا به صورت مجموعه ای از علائم بروز نمایند واگیری و تلفات بسته به سویه ویروس و سن میزبان متفاوت است بطوریکه در واگیریهای با ویروس های با بیماریزایی بالا واگیری و تلفات به 100 درصد هم میتواند برسد. بمنظور پیشگیری و کنترل ویروس باید به منابع انتقال دهنده ویروس توجه نمود عمده ترین منبع ویروس برای پرندگان، سایر پرندگان آلوده میباشند لذا رعایت موارد قرنطینه ای و بیوسکیوریتی که اولین خط دفاعی در مقابل هر بیماری عفونی میباشد بمنظور مقابله با ویروس از اهم موارد میباشد بر این اساس پیشگیری از عفونت با ویروس آنفلوانزا شامل جدا کردن پرندگان حساس از پرندگان آلوده و دور نگه داشتن پرندگان حساس از ترشحات و محتویات دفعی پرندگان آلوده میباشد که اینگونه عفونت ها میتوانند بوسیلهآلودگی تجهیزات، وسائط نقلیه، وسایل تلقیح و مایه کوبی، دان، آب و غیره جابجا شوند. تصمیم به ریشه کنی بر اساس طبیعت، ابعاد مشکلات و خصوصیات بیولوژیکی متفاوت میباشد که بدین منظور حذف یک منبع عفونی از جمله مزارع عفونی و آلوده و همچنین پرندگان زینتی و زنده موجود در فروشگاههای پرندگان زنده الزامی میباشد تصمیم گیری در خصوص استفاده از واکسن در واگیری های ویروسی که بیماریزایی بالایی دارند در کشورهای مختلف متفاوت است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
انعقاد خون
ایجاد لخته ، حاصل برهم کنشهای متوالی ، منظم و پیچیده بین گروهی از پروتئینهای پلاسما ، پلاکتهای خون و مواد آزاد شده از بافتها میباشد. که نقش آنها در بند آمدن خونروی و حفظ خونروی و حفظ حالت هموستاز بدن میباشد.
اطلاعات اولیه
در سالهای اخیر تحقیقات زیادی بر روی تمام جوانب سیستم انعقاد خون انجام گرفته و با دستیابی فزاینده به فاکتورهای خالص انعقادی ، امکان مطالعه مستقیم برهم کنشها و شرایط انجام آنها ، برای هر فاکتور خاصی فراهم شده است. از آن طریق ، برهم کنشهای جدیدی مشخص شده است که از آن جمله میتوان واکنشهای متقاطع که مسیرهای داخلی و خارجی انعقاد را بهم مربوط میکنند و حلقههای مهم فیدبک منفی و مثبت که در مراحل مختلف روند آبشاری انعقاد موثراند اشاره نمود. همچنین در چند سال گذشته ، برای بسیاری از فاکتورهای انعقادی ، DNA مکمل ار راههای DNA نوترکیب مربوطه تهیه شده و ساختمان اولیه اسیدهای آمینه آنها تعیین شده است.
مکانیسم انعقاد
سیستم انعقاد خون با فعال شدن فاکتور XII یا VII و یا هر دو شروع میشود. اما هنوز معلوم نیست که فعال کننده خود اینها چیست. اینها هم موجب فعال شدن پروتئینی به نام ترومبین میگردند. تشکیل ترومبین یک حادثه بحرانی در روند انعقاد خون تلقی میشود. ترومبین مستقیما قطعات پپتیدی را از زنجیرههای α و β مولکول فیبرینوژن میشکند و ایجاد منومرهای فیبرینی میکند که متعاقبا به صورت یک لخته فیبرینی پلیمریک بسیار منظم درمیآیند.به علاوه ترومبین به عنوان یک محرک فیزیولوژیک بسیار قوی برای فعال شدن پلاکتها عمل میکند. پلاکتها در حضور یون کلسیم ، پروترومبین را به ترومبین تبدیل میکنند و همین باعث افزایش مقدار ترومبین و در نتیجه شدت واکنشها میگردد. نقطه پایان این واکنشها ، ایجاد پلیمر فیبرین است که هنوز قوام کمی دارد اما برهمکنشهای الکتروستاتیک ما بین مولکولهای منومر فیبرین مجاور ، باعث استحکام آن میشود.پایدار شدن نهایی لخته خون با فعال شدن فاکتور XIII یا همان فاکتور پایدار کننده فیبرین صورت میگیرد که شامل ایجاد پیوند کووالانسی ما بین اسید آمینههای لیزین با گلوتامین بین زنجیرهای α و γ مجاور هم در مولکولهای فیبرین میباشد. نیز فاکتور XIII میتواند یک مهار کننده فیزیولوژیک فیبرینولیز را به لخته فیبرین با پیوند کووالانسی متصل میکند و در نتیجه لخته مربوطه در مقابل اثر لیزکنندگی پلاسمین حساسیت کمتری خواهد داشت. چنانچه در طی تشکیل لخته ، پلاکت باشد، لخته ایجاد شده کاملا جمع یا منقبض میشود و علت آن انقباض یک پروتئین پلاکتی است.
مهار کنندههای طبیعی انعقاد
آنتی ترومبین III: با ترومبین به صورت یک به یک جمع شده و آن را از فعالیت باز میدارد.
کو فاکتور IIهپارین: این نیز به عنوان مهار کننده ترومبین میباشد، کمبود ارثی این ، میتواند موجب ترامبوز شود.
آلفا ماکروگلوبین: از جنس گلیکوپرتئین است و باز هم فعالیت ترومبین را باز میدارد.
پروتئین C: وجود نیاز به ویتامین K دارد که بوسیله ترومبین فعال شده و موجب انعقاد میشود.
پروتئین S: به عنوان کو فاکتور همراه پروتئین C عمل میکند و برای وجودش ، نیاز به ویتامین K است.
فیبرینولیز طبیعی
تشکیل لخته باعث قطع خونریزی از عروق صدمه دیده و مجروح میشود اما نهایتا باید برای برقراری مجدد جریان خون ، لخته ایجاد شده از سه راه برداشته شود. این عمل با حل شدن لخته بوسیله سیستم فیبرینولیتیک انجام میشود. آنزیمی به نام پلاسمین بطور متوالی برخی پیوندها را در مولکول فیبرین شکسته و باعث آزاد شدن محصولات پپتیدی و د ر نتیجه حل شدن لخته میشود. مکانیسمهای متعددی میتوانند در ایجاد پلاسمین فعال دخیل باشند که در همه آنها فاکتورهای خاص انعقاد موجب تبدیل این پروتئین از شکل غیر فعال به فعال میشود یعنی پلاسمینوژن به پلاسمین.
اختلالات مادرزادی انعقاد خون
هموفیلی A
هموفیلی A ، شایعترین اختلال مادرزادی مربوط به فاکتورهای انعقادی است. که در اکثر کمبود فاکتور انعقادی VIII ایجاد میشود. ژن سازنده این پروتئین بر روی کروموزوم X فرد مبتلا قرار دارد و بنابراین ، در درجه اول ، مردان همیزیگوت را گرفتار میکند. با آنکه بطور معمول در ناقلین زن ، تمایل به خونریزی دیده نمیشود، اما مواردی هم وجود دارد که در زنان ناقل هم کمبود بالینی فاکتور VIII دیده میشود.این ناهنجاریهای ژنتیکی در افراد با فنوتیپ زنانه عبارتند از یک کروموزوم x ای که دارای ژن هموفیلی میباشد و فعال است. و در اثر غیر فعال شدن تصادفی کروموزوم X بطور افراطی (Extreme Lydnijtion) در زن هتروزیگوت ، X سالم غیرفعال شده است. تقریبا در 3/1 هموفیلیها نمیتوان سابقه خانوادگی هموفیلی را پیدا کرد و به نظر میرسد این به دلیل وجود چندین نسل ناقل خاموش یا وقوع یک جهش جدید است.
هموفیلی B
کمبود مادرزادی فاکتور IX یا هموفیلی B نیز ، اختلالی وابسته به کروموزوم X است و میزان شیوه آن حدودا 5/1 شیوع هموفیلی A است و از نظر تظاهرات بالینی ، قطعا نمیتوان بین هموفیلی A و B فرقی قائل شد. در هر دو ، خونریزیهای داخل مفصلی یا عضلانی ، خونریزی وسیع به دنبال عمل جراحی و عموما کبود شدگی آسان پوست میباشد. در هموفیلیها از علل عمده فوت ، وقوع خونریزی داخل جمجمهای است. هموفیلی B نیز اختلال وابسته کروموزوم X است.
بیماری خون ویلبراند
این بیماری به صورت اتوزومی غالب منتقل میشود، اما در تعداد کمی از بیماران بنظر میرسد که به صورت اتوزومی مغلوب باشد. خونریزی در این بیماران ، مشخصا از پردههای مخاطی و نواحی جلدی است. در این بیماری با کمبود فاکتور VW مواجه هستیم که توسط سلولهای آندوتلیوم رگها و مگا کاریوسیتها ساخته میشوند و در پلاکتها ذخیره میگردند و در موقع لزوم ، از پلاکتها آزاد میگردد.
درمان اختلالات مربوط به انعقاد خون
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
انرژی هسته ای
انرژی هسته ای چرخه سوخت ، مقاله جالبیه اگه یه موقع معلمتون ازتون درباره ی انرژی هسته ای مقاله خواست به نظر من گزینه اول این مقاله است
استفاده از انرژی هستهای برای تولید برق روشی پیچیده اما کارامد برای تامین انرژی مورد نیاز بشر است. به طور کلی برای بهرهبرداری از انرژی هستهای در نیروگاههای هستهای، از عنصر اورانیوم غنی شده به عنوان سوخت در راکتورهای هستهای استفاده میشود که ماحصل عملکرد نیروگاه، انرژی الکتریسته است. عنصر اورانیوم که از معادن استخراج میشود به صورت طبیعی در راکتورهای نیروگاهها قابل استفاده نیست و به همین منظور باید آن را به روشهای مختلف به شرایط ایده عال برای قرار گرفتن درون راکتور آماده کرد. اورانیوم یکی از عناصر شیمیایی جدول تناوبی است که نماد آن Uو عدد اتمی آن ۹۲است. این عنصر دارای دمای ذوب هزار و ۴۵۰درجه سانتیگراد بوده و به رنگ سفید مایل به نقرهای، سنگین، فلزی و رادیواکتیو است و به رغم تصور عام، فراوانی آن در طبیعت حتی از عناصری از قبیل جیوه، طلا و نقره نیز بیشتر است.
عنصر اورانیوم در طبیعت دارای ایزوتوپهای مختلف از جمله دو ایزوتوپ مهم و پایدار اورانیوم ۲۳۵و اورانیوم ۲۳۸است. برای درک مفهوم ایزوتوپهای مختلف از هر عنصر باید بدانیم که اتم تمامی عناصر از سه ذره اصلی پروتون، الکترون و نوترون ساخته میشوند که در تمامی ایزوتوپهای مختلف یک عنصر، تعداد پروتونهای هسته اتمها با هم برابر است و تفاوتی که سبب بوجود آمدن ایزوتوپهای مختلف از یک عنصر میشود، اختلاف تعداد نوترونهای موجود در هسته اتم است. به طور مثال تمامی ایزوتوپهای عنصر اورانیوم در هسته خود دارای ۹۲ پروتون هستند اما ایزوتوپ اورانیوم ۲۳۸در هسته خود دارای ۱۴۶نوترون ( (۹۲+۱۴۶=۲۳۸و ایزوتوپ اورانیوم ۲۳۵دارای ۱۴۳نوترون( (۹۲+۱۴۳=۲۳۵در هسته خود است.
اورانیوم ۲۳۵مهمترین ماده مورد نیاز راکتورهای هستهای(برای شکافته شدن و تولید انرژی) است اما مشکل کار اینجاست که اورانیوم استخراج شده از معدن ترکیبی از ایزوتوپهای ۲۳۸و ۲۳۵بوده که در این میان سهم ایزوتوپ ۲۳۵بسیار اندک(حدود ۰/۷درصد) است و به همین علت باید برای تهیه سوخت راکتورهای هستهای به روشهای مختلف درصد اوانیوم ۲۳۵را در مقایسه با اورانیوم ۲۳۸بالا برده و بسته به نوع راکتور هستهای به ۲تا ۵درصد رساند و به اصطلاح اورانیوم را غنیسازی کرد.
درون راکتورهای هستهای، هسته اورانیوم ۲۳۵به صورت کنترل شده شکسته شده که در این فرایند مقداری جرم به انرژی تبدیل میشود. همین انرژی سبب ایجاد حرارت(اغلب از این حرارت برای تبخیر آب استفاده میشود) و در نتیجه چرخیدن توربینها و در نهایت چرخیدن ژنراتورهای نیروگاه و تولید برق میشود.
در نیروگاههای غیر هستهای، از سوزاندن سوختهای فسیلی از قبیل نفت و یا زغال سنگ برای گرم کردن آب و تولید بخار استفاده میشود که یک مقایسه ساده میان نیروگاههای هستهای و غیر هستهای، صرفه اقتصادی قابل توجه نیروگاههای هستهای را اثبات میکند.
به طور مثال، برای تولید ۷۰۰۰مگاوات برق حدود ۱۹۰میلیون بشکه نفت خام مصرف میشود که استفاده از سوخت هستهای برای تولید همین میزان انرژی سالیانه میلونها دلار صرفه جویی به دنبال دارد و به علاوه میزان آلایندگی زیست محیطی آن نیز بسیار کمتر است.
کافی است بدانیم که مصرف این ۱۹۰میلیون بشکه نفت خام برای تولید ۷۰۰۰مگاوات برق، ۱۵۷هزار تن گاز گلخانهای دی اکسید کربن، ۱۵۰تن ذرات معلق در هوا، ۱۳۰تن گوگرد و ۵تن اکسید نیتروژن در محیط زیست پراکنده میکند که نیروگاههای هستهای این آلودگیها را ندارند. پس از آشنایی با مفاهیم کلی انرژی هستهای و مزایای آن، ابتدا با مراحل مختلف چرخه سوخت هستهای آشنا میشویم و سپس نحوه استفاده از سوخت هستهای درون راکتور را مرور میکنیم.
چرخه سوخت هستهای عبارت است از: -۱فراوری سنگ معدن اورانیوم -۲ تبدیل و غنیسازی اورانیوم -۳تولید سوخت هستهای -۴بازفرآوری سوخت مصرف شده.
در حال حاضر چند کشور صنعتی جهان هر کدام در یک، چند و یا همه چهار مرحله یاد شده از چرخه سوخت هستهای فعالیت میکنند.
هم اکنون به لحاظ صنعتی، کشورهای فرانسه، ژاپن، روسیه، آمریکا و انگلیس دارای تمامی مراحل چرخه سوخت هستهای در مقیاس صنعتی هستند و در مقیاس غیرصنعتی، کشورهای دیگری مثل هند نیز به لیست فوق اضافه میشوند.کشورهای کانادا و فرانسه در مجموع دارای بزرگترین کارخانههای تبدیل اورانیوم(مرحله پیش از غنیسازی ) هستند که محصولات آنها شامل UO3,UO2,UF6 غنی نشده میباشد و پس از آنها به ترتیب کشورهای آمریکا، روسیه و انگلستان قرار دارند. در زمینه غنیسازی نیز، دو کشور آمریکا و روسیه دارای بزرگترین شبکه غنیسازی جهان هستند.آمریکا هم اکنون بزرگترین تولیدکننده سوخت هستهای(مرحله بعد از غنی سازی) در جهان است و پس از آمریکا، کانادا تولیدکننده اصلی سوخت هستهای در جهان محسوب میشود. پس از آمریکا و کانادا، کشورهای انگلیس، روسیه، ژاپن، فرانسه، آلمان، هند، کره جنوبی و سوئد از تولیدکنندگان اصلی سوخت هستهای جهان هستند. آمریکا بیشترین سهم بازفراوری سوخت مصرف شده هستهای در جهان را داراست و پس از آن فرانسه، انگلیس، روسیه، هند و ژاپن قرار دارند. درحال حاضر بین کشورهای جهان سوم، هندوستان پیشرفتهترین کشور در زمینه دانش فنی چرخه سوخت هستهای است.
چرخه سوخت هستهای .
-۱استخراج اوانیوم از معدن و تهیه کیک زرد(مرحله فراوری سنگ معدن اورانیوم) عنصر اورانیوم در طبیعت به صورت ترکیبات شیمیایی مختلف از جمله اکسید اورانیوم، سیلیکات اورانیوم و یا فسفات اورانیوم و به صورت مخلوط با ترکیباتی از عناصر دیگر یافت میشود.در میان کشورهای مختلف جهان، استرالیا دارای بزرگترین معادن اورانیوم است و کشورهای قزاقستان، کانادا، آفریقای جنوبی، نامیبیا، برزیل و روسیه نیز از معادن بزرگی برخوردارند.مواد معدنی حاوی اورانیوم با استفاده از روشهای معدنکاوی زیرزمینی و یا روزمینی استخراج شده و سپس طی فرایندهای مکانیکی و شیمیایی موسوم به “آسیاب کردن” و “کوبیدن” از دیگر عناصر جدا میشوند.اورانیوم پس از استخراج تفکیک، کوبیده، خرد و به شکل پودر درآمده و سپس برای تولید ماده موسوم به “کیک زرد” ( (YellowCakeمورد استفاده قرار می گیرد.
کیک زرد در واقع محصول فراوری سنگ معدن ارونیوم است و به ترکیباتی از اورانیوم گفته میشود که ناخالصیهای معدنی آن به میزان زیادی گرفته شده و حاوی ۷۰تا ۹۰درصد اکسید اورانیوم از نوع U3O8است. -۲فراوری کیک زرد و تولید هگزافلورید اورانیوم و آغاز غنیسازی (مرحله تبدیل و غنیسازی ) کیک زرد در این مرحله هنوز دارای ناخالصیهایی است که توسط روشهای مختلف این ناخالصیها کاسته شده و پس از طی فرایندهای شیمیایی نسبتا پیچیده، از شکل معدنی U3O8به UO3(تری اکسید اروانیوم) و سپس UO2(دی اکسید اورانیوم) در میآید که این ترکیب آخر نیز به دو روش موسوم به روش تر و روش خشک برای تولید ماده مورد نیاز در فرایند غنیسازی، یعنی هگزافلورید اورانیوم( (UF6به کار گرفته میشود. در صنعت به این دلیل عنصر اورانیوم را به صورت ترکیب هگزافلورید اورانیوم( (UF6در میآورند که ماده مذکور بهترین ترکیب اورانیوم برای استفاده در روشهای مهم غنیسازی اورانیوم محسوب میشود. در روشهای مرسوم غنیسازی اورانیوم، باید از حالت گازی ترکیبات این عنصر استفاده کرد و هگزافلورید اورانیوم در دمای ۵۶درجه سانتیگراد به راحتی تصعید شده و از حالت جامد به حالت