حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

کارآموزی سیر تاریخی باغ سازی در ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

سیر تاریخی باغ سازی در ایران (قبل از اسلام)

طرح باغ های ایرانی و ساختمان های آن غالباً آمیزه ای است از سبک معماری و باغ سازی پیش از اسلام و شیوه معماری سده های بعد که ویژگی های کای معماری ایرانی را داراست وبا نام معماری اسلامی شناخته میشود و برخی تأثیراتی که از معماری و باغ سازی کشورهای دیگر پذیرفته است. بایسته است در اینجا به این نکته اشاره شود که معماری و چگونگی خیابان بندی و درخت کاری و گلکاری باغ های ایرانی در دوره اسلامی تأثیر چندانی از اعراب مهاجر به ایران نداشته بلکه همراه با گسترش نفوذ نیروهای اسلامی، این هنر ایرانی تا سرزمین های دور دست هم نفوذ یافته و از شبه قاره هند تا سرزمین اسپانیا کشیده شده است. شکل باغ در ایران از دیر باز تا کنون با چگونگی طبیعت و هوا و میزان آب تناسب تمام داشته است. پدیده باغ سازی از زمان های دور در کشور ما وجود داشته و نقوش برکۀ آب و درخت زار بر روی سفال پیدا شده در شوش و نیز سایر نقش های بدست آمده نمایانگر اهمیت باغ در زندگی مردم خو گرفته با خشکی کویر و سوزندگی خورشید در سرزمین کهنسال ما می باشد.

ولی به هر حال این طرح باغ همان طرح رسمی و عمومی است که ایرانیان از زمان کوروش تا به امروز به کار برده اند و در حقیقت تمام باغ های ایران براساس این تقسیم هندسی طرح ریزی شده اند تا جایی که این کار به صورت یک کیفیت عرفانی در می آید که از افکار بسیار قدیمی آسیا در تصور عالم وجود و تقسیم آن به چهار منطقه است که معمولاً چهار رودخانه بزرگ آنها را از هم جدا می کند.

ایرانیان بیشتر از سایر اقوام و ملل پی بردند که باغ سازی اساس کشاورزی است و نیکوترین شیوه های باغ سازی را هم از زمان های دیرین به دست آورده بودند.

شکل گیری باغ سلطنتی پاسارگاد و تأثیر آن بر باغ سازی ایران

در جریان برپایی یک پایتخت یادمانی که نشان دهنده اقتدار هخامنشیان بود، کوروش با بلند پروازی یک باغ را نیز در برنامه ساختمانی خود گنجاند. باغ پاسارگاد به فرمان کوروش بزرگ در(559 تا 530 ق.م) طراحی و احداث شده است.

باغ های سلطنتی آشور و بابل همواره بخشی مجزا یا مکمل برای کاخ بوده اند، اما می بینیم که کاخ های کوروش با ایوان های طولی و فضای باز اطراف خود به عنوان بخشی مکمل از طرح مفصلی به کار رفته اند که در آن، به تعبیر خود باغ به صورت اقامتگاه سلطنتی در می آید.

کوروش بدون شک از روشهای متقدم آشور و بابل در انتقال پیامهای سیاسی از طریق معماری باغ های سلطنتی یادمانی آگاه بود. این روش ها برای نخستین بار در پاسارگاد ظاهر شدند که در باغ های متأخر ایرانی و به ویژه در تمامی باغ های دوره اسلامی تداوم می یابند.

طرح آرامگاه کوروش در پاسارگاد نیز به گونه ای است که می توان حدس زد در پیرامون آن باغی وجود داشته است.

در قسمتی از عرصه پاسارگاد، که آثار چهار کاخ از آن باقی مانده است، نشانه هایی از باغ با محوطه ای با طرح چهار باغ و کانال ها و جوی های آبیاری بدست آمده است که نشان می دهد کاخ های واقع در آن و طرح معماری آنها برون گرا است و در یک باغ بزرگ قرار داشته اند. بدین ترتیب چهار باغ که اساس باغ سازی ایران را تشکیل می دهد برای اولین بار در این باغ مشاهده میشود.

باغ، تمثیلی از بهشت برین

اعتقاد به بهشت بعد از مرگ در سایر ادیان نیز وجود داشته است که از آن جمله می توان به اعتقادات مصریان باستان و هندوان اشاره کرد. از دیدگاه چینی ها و ژاپنی ها نیز روح انسان پس از مرگ و طی مراحل سخت در قالب تازه ای به زمین باز می گردد یا در بهشتی که شباهت تام با روی زمین دارد به آرامش و سعادت جاوید می رسد.

خصوصیات کلی باغ های ایرانی

باغ ایرانی مانند معماری، شعر، نقاشی، موسیقی و سایر آثار هنری ایران، در چهار چوب سنت و اصول از بدایع و ظرایفی برخوردار است و بر قله کمال وحدت در تنوع و تنوع در وحدت ایستاده است. در باغ ایرانی مانند معماری ایرانی هیچ چیزی بی مورد (یا فقط برای زیبایی) وجود ندارد. آنچه مفید و لازم است زیبا عرضه میشود و جلوه ای در کمال و جمال دارد. در باغ سازی مناطق گرو و خشک برای مقابله با گرمای طاقت فرسا و گزنده آفتاب شدید، سعی در ایجاد بیشترین سایه است. در بخش گسترده ای از ایران، باغ پناهگاه تباسیدگان (به ستوه آمدگان از گرما) و مأمن به ستوه آمدگان از ناسازگاری و خشونت محیط است. سپر سرمای سرد و گرمای گرم کویر است. ترکیب لطیف، منسجم و مقاومی است، اسیر گرم بادهای توفنده ماسه پاش و محاط بی رحمی شنزارهای تفته و آماج تهاجم دمادم تغییرات زیست محیطی است.

باغ ایرانی با تمام این اوصاف، اثر هنری زیبا چند منظوره و پرعملکرد است.

باغ ایرانی مزین به نظم و تناسب، برخوردار از حرمت و محرمیت، منزه از بیهودگی و افراط و تفریط، موظف به کارایی و سود دهی، مساعد با قناعت و صرفه جویی و مجهز به پایداری است. با وجود این اوصاف، چنان طرح موجه و هماهنگی را داراست که اصول و ضوابط خود را در نقاط خوش آب و هوا و حتی مرطوب نیز توصیه کرده و به بهترین نتایج دست یافته



خرید و دانلود کارآموزی سیر تاریخی باغ سازی در ایران


دانلود پروژه بناهای تاریخی دوره صفویه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

بناها و یادمان های تاریخی

کاخ ها و عمارت ها

سر در عالی قاپو

یکی از بناهای مهم دوره صفویه در قزوین «حیاط نادری» با عمارت ها و باغ های بسیار زیبا بوده است. این مجموعه هفت در داشته است که یکی از آن ها را عالی قاپو می نامیدند. از درهای آن جز در عالی قاپو، اثری باقی نمانده است.

این بنا درگاه بلندی دارد که به خیابان شهدای قزوین مشرف است. این در به هشتی بزرگی متصل است و در داخل، در دو طرف آن دو اتاق وجود دارد که جایگاه دربانان بوده است. راهرو طبقه دوم بنا نیز از همین اتاق ها می گذشته است. در سمت غرب این در، سه اتاق طولانی پهلوی هم در اتاق ها در دوره قاجاریه به قرائت خانه و دیگری به چای خانه و دیگری به چای خانه تبدیل شد. اکنون تمام اتاق ها متعلق به چای خانه است. در طرف شرقی بنا، بعدها، مدرسه ای ساخته شد. این قسمت نیز در گذشته مانند طرف غربی، جایگاه قراولان و نگهبانان بوده است. جلو در عالی قاپو جلوخانی است که در دو طرف آن دو سکوی پهن با سنگ ساخته شده است.

از اره های سردر، با کاشی پوشیده شده اند و بقیه سر در با گچ پوشیده شده است. در قسمت میانی سر در و بالای در، کتیبه ای به خط ثلث جلی به قلم علی رضا عباسی- نقاش معروف- در کاشی معرق نوشته شده است. بالای کتیبه در وسط سر در، پنجره مشبک بزرگی از کاشی معرق نوشته شده است. بالای کتیبه، در وسط سردر، پنجره مشبک بزرگی از کاشی معرق دورو قرار دارد نظیر آن را در دیوار شمالی نیز کار گذاشته اند. یکی از پنجره ها به خیابان شهدا و دیگری به حیاط شهربانی کنونی گشوده می شود. امروزه سر در عالی قاپو و حیاط و ساختمان های شمالی آن، از محل اداره شهربانی قزوین است.

عمارت چهل ستون

این بنای تاریخی که یادگاری از دوران صفویه است، در وسط یک باغ قرار گرفته است. این بنا در دو طبقه ساخته شده و تالار بزرگی دارد و در روزگار رونق، دارای درهای خاتم کاری، راهروهایی با تزئینات نقاشی، کاشی کاری و طلا کاری جالب بوده است که به مرور زمان، این تزئینات از بین رفته و یا زیبایی اولیه خود را از دست داده است.

قطعه های تاریخی

در نقاط مختلف استان قزوین، قلعه های متعددی وجود دارد که برجسته ترین آن ها قلعه الموت است که با جنبش سیاسی و دینی حسن صباح ارتباط مستقیم دارد. در زیر، به معرفی مهم ترین قلعه های محدوده استان قزوین می پردازیم:

قلعه الموت

این قلعه بر فراز کوهی است که اطراف آن را پرتگاه های عظیم بریدگی های شگفت فرا گرفته است. این کوه از نرمه گردن ‌(میان نرمه لات و گمارود) شروع شده و به طرف مغرب ادامه پیدا کرده است. صخره های پیرامون قلعه که رنگ سرخ و خاکستری دارند، در جهت شمال شرقی به جنوب غربی کشیده شده اند. پیرامون دژ از هر چهار سو پرتگاه است و تنها راه دسترسی به آن راه بسیار باریکی است که در جانب شمال آن قرار دارد.

قلعه الموت را مردم محل «قلعه حسن» می نامند. این قلعه از دو بخش غربی و شرقی تشکیل شده است. هر بخش به دو بخش: قلعه پایین و قلعه بالا تقسیم شده است که در اصطلاح محلی، آن ها را «جورقلا» و «پیازقلا» می نامند. طول قلعه حدود 120 متر و عرض آن در نقاط مختلف بین 10 تا 35 متر متغیر است.

دیوار شرقی قلعه بالا یا قلعه بزرگ که از سنگ و ملاط گچ ساخته شده است، کم تر از سایر قسمت ها آسیب دیده است. طول آن حدود 10 متر و ارتفاع آن بین 4 تا 5 متر است. در طرف جنوب، در داخل صخره اتاقی کنده شده که محل نگهبانی بوده است. در جانب شمال غربی قلعه بالا نیز دو اتاق به داخل در داخل سنگ کوه کنده اند. در اتاق اول، چاله آب کوچکی قرار دارد که اگر آب آن را کاملا تخلیه بکنند، داشته باشد. در پای این اتاق، دیوار شمالی قلعه به طول 12 متر و پنهای 1 دارد. در جانب جنوب غربی این قسمت، قلعه پایین تر واقع شده است و پرتگاه مخوفی دارد. در جانب جنوب غربی این قسمت قلعه، حوضی به طول 8 متر و عرض 5 متر در سنگ کنده اند که هنوز هم بر اثر بارندگی های زمستان و بهار پر از آب می شود. در کنج جنوب غربی این حوض، درخت تاک کهن سالی که هم چنان سبز و شاداب است، جلب توجه می کند. اهالی محل معتقدند که آن را «حسن صباح» کاشته است. این قسمت از قلعه، به احتمال زیاد همان محلی است که حسن صباح مدت 35 سال در آن اقامت داشته و پیروان خود را رهبری می نموده است.

در جانب شرقی قلعه، پاسداران قلعه و افراد خانواده هایآن ها ساکن بوده اند. در حال حاضر آثار کمی از دیوار جنوبی این قسمت باقی مانده است. در جانب شمال این دیوار، ده آخور برای چارپایان در داخل سنگ کوه کنده شده است. گذشته از‌ آثار دیور جنوبی، دیوار غربی این قسمت به ارتفاع 2 متر هم چنان پابرجاست، ولی از دیوار شرقی اثری دیده نمی شود. در این قسمت، سه آب انبار کوچک در دل سنگ کنده اند و چند اتاق نیز در سنگ ساخدته شده که در حال حاض ویران شده اند.

بین دو قسمت قلعه یعنی قلعه بالا و پایین میدانگاهی قرار دارد که بر گرداگرد آن دیواری محوطه قلعه را به دو قسمت تقسیم کرده است. در حال حاضر در میان میدان آثار فراوانی به صورت توده های سنگ و خاک مشاهده می شود که بی شک باقی مانده بناها و ساختمان های فراوانی است که در این محل وجود داشته و ویران گشته اند.

به طور کلی باید گفت، قلعه الموت که دو قلعه بالا پایین را در بر می گیرد، به صورت بنای سترگی بر فراز صخره ای سنگی بنا شده و دیوارهای چهارگانه آن به تبعیت از شکل و وضع صخره ها ساخته شده اند، از این رو عرض آن به خصوص در قسمت های مختلف فرق می کند از این برج های قلعه سه برج گوشه های شمالی و جنوبی و شرقی هم چنان بر پای اند و برج گوشه شرقی



خرید و دانلود دانلود پروژه بناهای تاریخی دوره صفویه


تحقیق درمورد پیدایش و پویش تاریخی جریان روشنفکری ایران با موانست و مخالطت با مدرنیته پدیدار شده است با فرمتword

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 56

 

پیدایش و پویش تاریخی جریان روشنفکری ایران با موانست و مخالطت با مدرنیته پدیدار شده است. از این جهت ایران نسبت به سایر حوزه‌های فرهنگی، خاصه اروپای غربی در موقعیتی استثنایی قرار ندارد، اما نکته مهم این است که روشنفکری ایران نسبت به دیگران خیلی دیر از طریق ناصواب به روزگار مدرن ورود پیدا کرد . اگر روشنفکری ایرانی را محصول موانست بخشی از جامعه ایران با تجربه مدرنیته بدانیم، آنگاه از نظر تاریخی سرآغاز توجه برخی از ایرانیان (افرادی از طبقه‌ی حاکم، نخبگان و افرادی که به هر دلیل سر و کاری با اروپای غربی یا روسیه داشتند) به لوازم تمدن غربی و شیوه‌ی زندگی اجتماعی و سیاسی غربیان در بررسی تاریخی روشنفکری ایرانی، مهم شمرده خواهد شد . جریان روشنفکری ایران در فاصله نزدیک به دو سده اخیر، مراحل و مراتبی را پذیرا شد و صور گوناگونی به خود گرفت. بطور مقدماتی حیات روشنفکری ایران را می‌توان به سه دوره تقسیم کرد. از نظر تاریخی،   دوره اول جریان روشنفکری ایران را روشنفکری لیبرال و شبه‌لیبرال می‌توان نام‌گذاری کرد. در مرتبه بعد و در جریان غلبه رویکردهای ایدئولوژیک، دور جدیدی از روشنفکری سامان یافت که بیش از هر چیز متأثر از گرایشهای ایدئولوژیک، خصوصاَ وجوه ایدئولوژیکی مارکسیسم (لنینیسم، استالینیسم، مائوئیسم) بود. در این دوره جریانهای راست و اسلامی هم به شدت از ادبیات ضدامپریالیستی متأثر شدند. سومین صورت تاریخی روشنفکری ایران، از اواخر دهه ۶۰، رفته‌رفته شکل گرفت. در این دوره، بیش از هر دوره دیگری، با اندیشه تجدد (مدرنیته) آشنا شدیم و روشنفکران آرمان نظام اجتماعی مدرن را دنبال نمودند. البته پرواضح است که جریان روشنفکری ایران را با تکیه بر ملاکهای دیگری چون مسأله سازماندهی سیاسی و یا صور پیکار سیاسی و نسبتی که با قدرت برقرار می‌کنند، می‌توان مورد بررسی قرار داد و به دسته‌بندیهای دیگری نیز دست یافت. اما آنچه در این گفتار دنبال خواهد شد نه ارایه بحثی آکادمیک و مورخانه بلکه بیان پویش تاریخی روشنفکری ایران است برای بدست دادن مختصات عمومی این پویش‌ها و فراهم ساختن مصالحی برای مستند ساختن نتایجی چند که در خاتمت این گفتار به دست داده خواهد شد . می‌توان نقطه‌ی شروع شکل‌گیری جریان روشنفکری را آغاز قرن نوزدهم و به ویژه دوران دشوار جنگ‌های ایران و روس دانست. شکست ایران در برابر روسیه و از دست دادن مناطق وسیع و حاصلخیزی در شمال غرب ایران براساس عهدنامه‌های صلح، افرادی از حاکمان جامعه را به این فکر انداخت که این تنها شکستی در برابر ارتشی از نظر نظامی قوی‌تر نبود. بل شکست نتیجه‌ی برخورد با نیرویی بود که از نظر عقلانی و فرهنگی و معنوی برتر بوده است. عبارت مشهوری از عباس‌میرزا ولیعهد ایران نقل شده که از یکی از سفیران خارجی پرسیده بود که «ای اجنبی به من توضیح بده که شما در ولایت غرب چه کرده‌اید که به این حد از پیشرفت و قدرت نائل آمده‌اید ». این احساس ضعف و حقارت در برابر تمدن غربی و شیوه‌ی زندگی اروپاییان تا امروز میان ایرانیان باقی مانده است. به ویژه که در طول یک سده و نیم گذشته همواره خود را در موقعیت «مصرف‌کننده» یافته است . در نتیجه رویکرد اهل فرهنگ (با تسامح بگوئیم روشنفکران) به تمدن برتر غرب همواره در دو قطب افراط و تفریط قرار داشت. از یک سو، یکی از سیاستمداران برجسته‌ی مشروطه که در دوران پهلوی هم نقشی سیاسی داشت، یعنی تقی‌زاده، می‌گفت که ما باید با اخذ لوازم تمدن اروپایی و غربی تا آنجا پیش برویم که «از نوک سر تا کف پا فرنگی شویم» و از سوی دیگر انبوهی از روشفنکران ایرانی غرب‌ستیز قرار داشتند که با دم زدن از «غرب‌زدگی» و پیشنهاد بازگشت به «سنت‌ها و هویت اصیل خودمان»، یا «بازگشت به خویشتن»، فرمان مبارزه با زندگی مدرن می‌دادند . کلام بسیار مشهور آل احمد که روشنفکر هوادار مدرنیته را «قرتی فکلی» می‌خواند در یادها مانده است. یا عقاید احمد فردید که با درک ناقص و گیج و حتی می‌توان گفت با بدفهمی کامل عقاید مارتین هایدگر، از «حوالت تاریخی» دوران مدرن



خرید و دانلود تحقیق درمورد پیدایش و پویش تاریخی جریان روشنفکری ایران با موانست و مخالطت با مدرنیته پدیدار شده است با فرمتword


مقاله درباره.. بناهای تاریخی ایتالیا

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

بناهای تاریخی ایتالیا:

Colosseum

کولوزیم

 

 بزرگترین آمفی تئاتر و ورزشگاه روم باستان که دستور ساخت آن را وسپاسیان(Vespasian) امپراتور روم در سال 70 میلادی صادر کرد. در این استادیوم وسیع، تماشاگران رومی میتوانستند، گلادیاتورها و حیوانات وحشی را که تا سرحد مرگ باهم مبارزه میکردند را تماشا کنند.

ساختمان بیضی شکل آن با ابعاد 189 در 156 متر، در طی 10 سال ساخته شد و قادر بود 50000 تماشاچی را در خود جای دهد و بوسیله سایبان کرباسی بزرگی آنها را از معرض تابش آفتاب محفوظ نگه دارد.

جایگاه پلکانی شکل تماشا چیان بر روی تعداد زیادی طاق از جنس بتون اختراع شده توسط رومیان قرار داشت و برای اینکه روی سطح آن خوب صاف و محکم شود، از آجر و سنگ نیز استفاده کردند.

در محیط داخلی ورزشگاه، میدان یا جایی که مبارزات در آن انجام میشد، قرار داشت. کف چوبی آن بوسیله ماسه پوشیده شده بود تا خونهای ریخته شده را جذب کند. برای برگزاری مسابقات دریایی پهلوانی، میدان را پر از آب میکردند.

در زیرزمین مجموعه ای از اطاقها، قفسها و راهروها وجود داشت. گلادیاتورها و حیوانات قبل از ورود به میدان، در آنجا نگهداری میشدند. بالابرهایی که قفسهای دربسته حیوانات را به بالا و داخل میدان منتقل میکردند، بوسیله قرقره کار میکردند.

در حال حاضر تنها یک سوم از بنای این ساختمان باقی مانده است و آخرین مبارزه انجام شده درآن به سال 523 بعد از میلاد بازمیگردد.

Florence Cathedral

کلیسای جامع فلورانس

 

 

این کلیسای جالب توجه از نشانه های پیشرفت فلورانس میباشد. این کلیسا در قرن سیزدهم ساخته شد اما طراحان قرن سیزدهم کلیسای جامع فلورانس نتوانستند محاسبات ساخت گنبدی با قدرت کافی برای پوشش منطقه وسیع مرکز آن، که حدود 42 متر بود را انجام دهند، تا اینکه معماری به نام فیلیپو بونه لسکی (Filippo Brunelleschi) در سال 1420 راه حل این مشکل را پیدا کرد. او ساختمانی را طراحی کرد که خود بنا و سنگینی بار سقف را تحمل کند. گنبد هشت ضلعی از حلقه های افقی آجری و سنگی تشکیل میشد. برآمدگیهای ماسه سنگی و هلاای روی گنبد، آنرا محکمتر میکرد.

فلورانسFirenze

فلورانس نام شهر باستانی فلورنتیانا میباشد که در ایتالیا فیرنتزه نامیده میشود. در ایتالیای مرکزی و ناحیه توسکانی واقع شده و مرکز استان فلورانس گه رود آرنو در آن جاری است.در عکس زیر رود آرنو را مشاهده میکنید که از زیر پل پونته ویکینو(Ponte Vecchio) جاری است.

 

ساختمانهای دوره گوتیک و رنسانس ، موزه ها و گالریهای هنر و پارکهای آن بسیار مشهور است. از سوی دیگر فلورانس شهر اقتصادی، تولیدی و ترابری مهم ایتالیا محسوب میشود. بازار مشروب، روغن زیتون، سبزیجات، میوه و گل آن بسیار پر رونق است. راه آهن و اتوبان اصلی آن شمال ایتالیا را به رم متصل میکند. صنایع عمده آن شامل موتورسیکلت، قطعات اتومبیل، ماشینهای کشاورزی، شیمیایی، کودها، پلاستیکها و ابزار دقیق میباشد. صنایع دستی آن از جمله کارهای نقره و جواهرات (مخصوصا طلا و کنده کاری جواهرات)، کارهای حصیربافی، چرمی، شیشه ای، کوزه گری، اثاث چوبی و قلابدوزی آن نیز بسیار معروف است.

فلورانس پوشیده از برجهای و کلیساها تاریخی است که مشهورترین آنها کلیسای جامع سانتا ماریا دل فیوره است که قبلا به آن اشاره کرده بودیم. در عکس زیر نمایی از این کلیسا را از پارک میکل آنژ مشاهده میکنید.

 

موزه هنری پلازو دلی اوفیتزی(Palazzo degli Uffizi) معروفترین موزه فلورانس میباشد. ساختمان آن متعلق به قرن شانزدهم بوده که ادارات دولتی و دادگاهها در تشکیل میشده اند. هم اکنون در آن آثار نقاشی نفیسی از هنرمندان بزرگ ایتالیا و فرانسه در آن نگاهداری میشود.



خرید و دانلود مقاله درباره.. بناهای تاریخی ایتالیا


مقاله درمورد. فرشهای تاریخی ایران 27 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

فرشهای تاریخی ایران

 

خلاصه:واژة قالی، فرش و پارچه‌های عهد هخامنشی ازکاوش‌های دوره پازیریک سیبری حفاری سالهای 28-1327 شمسی، رنگهای بکاررفته و نقوش و ابعاد فرشهای مکشوفه و خصوصیات تکنیکی دربافت آنها، خصوصیات فرش بهارستان بنابه توصیف طبری. هنرقالی بافی درعهد ساسانیان، بررسی مینیاتورهای تیموری برای شناخت قالیهای آن زمان، معرفی قالی‌های مشهورایرانی در موزه‌های خارج ازکشور، سابقة کاربرد گلابتون زرین و سیمین و ابریشم درقالی‌بافی.

با آثار هنری باستانی کشور خود آشنا شوید

فرشهای تاریخی ایران

نگارش: سید محمد تقی مصطفوی و دکتر حبیب الله صمدی

 قالیها و قالیچه های رنگارنگی که زینت بخش اغلب خانه‌ها است عموماً با پنجه های ظریف و هنرمند زنان و مردان جوان این کشور گره گره بافته شده و بسیاری از جهانیان در پرتو وجود این صنعت باستانی ظریف، ایران را می‌شناسد.

آقای ژان پوزی J.Pozzi رئیس اطاق تجارت ایران و فرانسه راجع به مقام این هنرمندان اینطور اظهار عقیده مینماید: « در نظر من هیچیک از کارگران و صنعتگران جهان مرتبه و مقام زنان و کودکان خردسالی را که در مقابل کارگاه چوبی خود چندین ساعت نشسته و با انگشتان ظریف خویش با مهارتی خاص گره بر پشمهای رنگین ـ درون نسوج پنبه‌ای میزنند، ندارند.»

از آنجاییکه بافتن قالی مستلزم وجود کارگران صبور و بردبار میباشد از دیر زمانی قالی بافی هم نوعی صنعت تجملی محسوب شده است و به همین مناسبت در ادوار قدیمی ـ این صنعت همه جا توسط مورخین و نویسندگان یونانی معرف تجمل مشرق زمین قلمداد گردیده و استعمال کلمه Tapetes یونانی بمعنی تجمل و در فرانسه Tapisمخصوص قالی شده است.

واژه قالی بنا به اعتقاد آقای پروفسور پوپ مقتبس از نام شهر قالی قلعه ارمنستان می‌باشد که از روزگار گذشته قالی بافی آن مشهور بوده لیکن بعدها این صنعت در سراسر ایران عمومیت پیدا نموده است. پروفسور پوپ دانشمند فوق الذکر بر آن است که قدیمی‌ترین قالی مکشوف در جهان قالیهائی است که به سال 1924 ـ1920 هیئت علمی موزة ارمیتاژ لنین گراد در نوین اولا Noin Ulaمغولستان یافته اند. اما باید دانست که این اظهار دانشمند آمریکائی پیش از کشفیات جالبی بوده که در محل پازیریک  Paziric صورت گرفته است.

درة پازیریک در مسافت قریب دویست کیلو متری جنوب بی ئیسک (از شهرهای جنوبی قسمت مرکزی سیبریه) و بفاصلة تقریبی 79 کیلومتری مرز مغولستان خارجی (که سابقاً جزء خاک چنین بود) نزدیک محل التقای رودخانه‌های اولاگان و بالیکتیول واقع شده ارتفاع آن از سطح دریا در حدود 1500 متر است.

دانشمند شوروی بنام س . ا . رود نکو ضمن دومین مرحله کاوشهای خود که در درة پازیریک انجام میداد در سالهای 1327 و1328 شمسی درون آرامگاه یخ زده یکی از شاهان سکاها آثار جالب توجهی از صنایع ایران دورة هخامنشی کشف نمود که مهمترین آنها یک قطعه فرش تقریباً کامل و قطعاتی از فرش‌ها و پارچه های دیگر ایران عهد هخامنشی است.

طی مقاله‌ای که در مجله اخبار لندن مورخ 11 ژوئیه 1953 (20 تیر ماه 1332 ) در بارة آثار مکشوفه در پازیریک درج گردیده بود فرش مکشوفه فوق را تحت عنوان قدیمیترین فرش ایران در دنیا که مدت 2400 سال در یخهای دائمی سیبری   [17]   مرکزی محفوظ مانده است،معرفی نمود و دربارة آن چنین توضیح داده‌اند:

مهمترین اشیاء مکشوف در پازیریک قطعه فرشی است با نقش‌های مختلف که کرک آن را از پشت گره زده و از سمت رو چیده و صاف نموده بودند. این فرش ضمن زین و برگهائی که همراه جسد اسبها در دل خاک مجاور آرامگاه نهاده بودند بدست آمده برای زین یکی از اسبها بکار می‌رفته است. ابعاد فرش مزبور83/1 متر در دو مترـ در 2 میلیمتر میباشد و به قراری که به کاشف فرش تشخیص داده است در هر دسیمتر مربع آن 3600 گره زده‌اند. کار آن ظریف و زیباست و نقشة روی فرش عبارتست از حاشیه‌ای مشتمل بر تصویر حیوانات افسانه بالدارـ پس از آن ردیف سواران ایرانی که به ترتیب یکنفر بر اسب سوار و پشت سر او یکنفر دهانه اسب را گرفته است و می‌برد ـ سواران مزبور کلاه مخصوص ایرانیان را بر سر نهاده‌اند. انتهای زیرین کلاه از زیر چانه کج شده به پائین دهان منتهی می‌گردد نوک طرف دیگر آن هم باریک است … پس از آن ردیف گوزنهای خط و خالدار و بعد از آن حاشیة مجددی مشتمل بر تصاویر حیوانات افسانه بالدار و در وسط فرش نوعی نقوش چهار برگی که از گل و بو ته‌های آشوری اقتباس شده است. آقای رود نکو دانشمند شوروی که کاوشهای پازیریک را انجام داده و میتوان گفت قطعه فرش فوق شگفت انگیزترین چیزی است که در کاوشهای متمادی و دشوار این دانشمند در پازیریک بدست آمده است، کتاب مفصلی به زبان روسی تحت عنوان تمدن مردم ناحیة کوهستانی آلتائی در عهد سکاها (چاپ مسکو ـ لنینگراد 1953) منتشر نموده است و طی آن درباره فرش مزبور توضیحات مفصلی می‌دهد که برخی نکات آن بشرح زیر در اینجا نقل می‌گردد:

«……نقوش حیوانات بالدار در حاشیه کنار فرش کمی بزرگتر از نقوش همان حیوانات در اطراف قسمت وسط فرش بوده، جهت آنها هم مخالف جهت نقوش اخیر الذکر می‌باشد و هر پنج حاشیه و نقش وسط فرش دارای حاشیه باریک، مشتمل بر نقوش مثلثهای ریز است(به اصطلاح معمول و مصطلح فارسی دالبر) این قالی چند رنگ داشت که بیشتر آن قرمز، آبی، سبز، زرد کمرنگ، نارنجی می باشد(آنچه از روی گراور    [18]    رنگی فرش مزبور در کتاب آقای رودتکو تشخیص داده می‌شود زمینه قرمز و نقوش زرد رنگ میباشد. م)… تاریخ این قالی از روی شکل اسب سواران معلوم می‌شود . طرز نشان دادن اسبهای جنگی که بجای زین ، قالی بر پشت آنها گسترده‌اند و پارچه روی سینه اسب از مشخصات آشوریها می‌باشد. لکن در روی فرش پازیریک ریزه‌کاریهای مختلف و طرز گره زدن دم اسب و چگونگی گره مزبور آشوری نیست بلکه مربوط و متعلق به دوران پارسیان است. گرهای دم اسبهای روی فرش را در نقوش برجسته تخت جمشید نیز می‌بینیم .»

در جای دیگر کتاب فوق دانشمند مزبور صراحتاً فرش مزبور را کار ایران می‌داند منتها در تشخیص این که در کدام قسمت ایران عهد هخامنشی بافته شده است اظهار تردید می‌نماید.

نگارنده با آشنائی و بررسی‌های که سالیان متمادی از نزدیک یا دور درباره آثار هخامنشی مخصوصاً در تخت جمشید نموده، به خود جرئت میدهد که در باره فرش محل مزبور و محل بافت آن نقاط ذیل را مذکور دارد:

با دقت در آثار تخت جمشید بخوبی می توان استنباط نمود   [19]   که همه جا استادان حجار مقید بوده و سعی نموده اند موضوع نقش برجسته و چگونگی آن را با اوضاع و احوال محلی که نقش در آنجا جلوه گری می نموده و زینت بخش بوده است ارتباط بدهند ـ چنانکه در کاخهای آپادانا و صد ستون که محل برگزاری جشنهای رسمی و انجام مراسم سلام بوده صف لشگریان و نمایندگان اقوام ساکن قسمتهای



خرید و دانلود مقاله درمورد. فرشهای تاریخی ایران 27 ص