لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
به نام او
دانشگاه غیرانتفاعی خاتم
ترجمه متون تخصصی
(صفحات 290- 281)
نام استاد :
دکتر کیانوش هاشمیان
دانشجو :
وحیده السادات فاطمی
مقطع :
کارشناسی ارشد
خرداد 85
خط تلفن قرمز
گیل بلیچ
تعریف
خطوط تلفن قرمز ، از آغازشان در سال 1968 به رشد در تعداد و وضوح مفهومی عملکردها و اهدافشان ادامه داده اند . خطوط تلفن قرمز ، خدمات تلفنی اضطراری برای افراد در بحران هستند که یک گوش شنوا و در مواقع لزوم ، ارجاع به سازمانها و حمایت هایی تخصصی را فراهم می کنند . هدفشان کمک به تلفن کننده در حل مناسب بحران جاری و بحرانهای آینده با بسیج کردن مهارت های حل مشکلش می باشد . گوش دادن ، فهمیدن و فراهم کردن حمایت بخش های مهم این فرآیند هستند . خدمات خط تلفن قرمز که توسط بیمارستانها ، سازمانهای سلامت روان ، دانشکده ها و غیره تاسیسی شده اند ، ویژگیهای مشترک زیر را دارند : 1 ) آنها در طول تعطیلات و ساعات شب ، زمانی که موسسات حمایتی رایج بسته هستند ، فعالیت می کنند .2 ) در آنها کارمندان غیر حرفه ای و فرا حرفهای کار می کنند .3 ) آنها تماس هایی از هر کس در جامعه و در مورد هر موضوعی که تلفن کننده ارائه کند را می پذیرند و 4 ) آنها توصیه ، اطلاعات و خدمات ارجاعی ارائه می کنند .
تاریخچه
تاریخچه خطوط تلفن قرمز کوتاه است تا جائیکه قدیمیترین آنها به ندرت عمرشان به یک دهه می رسد . یکی از اولین خطوط تلفن قرمز از مرکز جلوگیری از خودکشی لوسآنجلس شکل گرفت . در پاسخ به افراد مشکل دار که با گستره وسیعی از مشکلات عاطفی و اجتماعی تماس می گرفتند ، این مرکز محدوده فعالیت های خود را گسترش داد تا رویا رویی با هر مشکلی را – از تنهایی تا حاملگی تا مصرف مواد – که تماس گیرنده عنوان می کند ، در برگیرد . خطوط تلفن قرمز به سرعت در تمام ایالات متحده گسترش یافت . بعضی از آنها توسط سازمانهای دولتی و خصوصی راه اندازی شد . بقیه نیز با سرمایه های کم راه اندازی شد که خودشان را به عنوان قسمتی از جریان ضدفرهنگی میدانستند و پول ها و مداخلات درمانی ، متخصصان سلامت روان را رد می کردند. در حال حاضر، خطوط تلفن قرمز به حضور خود در جامعه ادامه می دهد و بیشتر با تعریف سنتی سلامت روان یکپارچه می شود .
فن
خدمات تلفن قرمز ، در مدل مداخلات که توسط جرالد کاپلان ( 1961 ) حمایت شد ، بسیار مورد قبول واقع شده است . بر طبق عقیده کاپلان ، یک بحران . زمانی رخ می دهد که یک فرد با مانعی برسر راه اهداف مهم زندگی برخورد می کند که به نظر می آید با به کار بردن روش های حل مشکل مرسوم او غیر قابل رفع باشد . یک دوره ای از نابسامانی رخ می دهد که در طی آن فرد تلاش های ناموفق زیادی برای حل مشکل انجام می دهد تا اینکه سرانجام نوعی سازگاری به دست می آید . مداخله بحران ، یک سری فعالیت هایی است که طراحی شده اند تا به گونه ای بر مرحله بحران اثر بگذارند که نتیجه سازگارانه تری ، چیزی که فرد دارای مشکل به آن بیشترین علاقه را دارد ، رخ می دهد . راه حل مطلوب
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 43 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
مباحث اولیه حسابداری مدیریت
تعریف و کلیات حسابداری:
حسابداری یک سیستم است که در آن فرایند جمع آوری، طبقه بندی، ثبت، خلاصه کردن اطلاعات و تهیه گزارش های مالی و صورتهای حسابداری در شکل ها و مدل های خاص انجام میگیرد تا افراد ذینفع درون سازمانی مثل مدیران و یا برون سازمانی مثل بانکها، دولت و ... بتوانند از این اطلاعات استفاده کنند.
حسابداری به عنوان یک نظام پردازش اطلاعات، دادههای خام مالی را دریافت نموده آنها را به نظم در میآورد. محصول نهایی نظام حسابداری گزارش ها و صورت های مالی است که مبنای تصمیم گیری اشخاص ذینفع (مدیران، سرمایه گذاران، دولت و ... ) قرار میگیرد.
تاریخچه حسابداری:
سیر سعودی حسابداری به سه قسمت عمده تقسیم میشود.
1- دوران باستان
2- دوره سرمایه داری تجاری و رنسانس
3- دوره انقلاب صنعتی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 180
علی به حق بوده و مخالفان او اشتباه کردند
در مورد اختلاف میان علی رضی الله عنه و معاویه اهل سنت بر این متفقند که علی رضی الله عنه بر حق بوده و معاویه و کسانی که بااو بودند از حکومت علی سرپیچی کرده بودند. اهل سنت از شیعیان میخواهند حتی یک نوشته در عقیده اهل سنتبیاورند که مغایر این موضوع اهل سنت باشد. بر عکس اهل سنت میتوانند صدها کتاب از بزرگان خود در عقیدهبیاورند و به ایشان ثابت کنند که اهل سنت خروج معاویه بر علی را عملی اشتباه میدانند. پس چرا شیعیان سعی دارندکه اهل سنت را در صف معاویه و مخالفت علی جلوه دهند و چرا سعی میکنند اهل سنت را به بنی امیه نسبت دهند وآنان را دشمنان اهل بیت معرفی کنند.
متأسفانه دیری نپائید که این اختلاف رنگی مذهبی گرفت و شیعیان گروهی مستقل و دارای روش جدیدی در اصول وعقاید و فقه و مواریث شدند. اما اختلاف میان علی و معاویه در این سطح نبوده و آنان در اصول و عقاید و غیر اختلافینداشتند. بلکه اختلاف آنها در مسایل حکومتی و سلایق شخصی بود و ربطی به آنچه از رسول اکرم صلی الله علیه وسلم آموختهبودند نداشت. برای اثبات این ادعای خود دلایلی از کتب خود شیعیان میآوریم. مهمترین منبع شیعه نهج البلاغهاست که در آن روایت نسبت داده شده به علی رضی الله عنه جمع آوری شده است. در نهج البلاغه ج 3 ص 114 به نقل ازایشان چنین آمده است: ابتدای کار اینگونه بود که ما با اهالی شام برخورد کردیم، روشن است که خدایمان یکی وپیامبرمان یکی است و دوت همه ما به اسلام است. ما از آنها چیز بیشتری غیر از ایمان به خدا و تصدیق پیامبرش صلی الله علیه وسلم نمیخواهند. آنچه که ما و آنها در آن اختلاف کردیم خون عثمان رضی الله عنه بود.
بنابراین گفته آنحضرت و بر خلاف آنچه شیعیان میگویند، جز مسئله قتل عثمان رضی الله عنه اختلاف دیگری میان علی واصحاب پیامبر صلی الله علیه وسلم وجود نداشته است. حضرت علی رضی الله عنه از تفرقه و جدائی میان اصحاب پیامبر صلی الله علیه وسلم حسرتمیخورد و اینگونه در مرگ آنها مرثیه میگفت: کجایند آن قومی که به اسلام دعوت داده شدند، پس آن را پذیرفتند،قرآن را خواندند و آن حکم قرار دادند، چشمهایشان از گریه خشکیده و شکمهایشان از روزه گرفتن به کمرهایشانچسبیده بود. دندانهایشان از تضرع و التماس به درگاه خداوند خشکیده، چهره هایشان از شب زنده داری زرد و از خداترسی خسته بنظر میرسید. آنها برادرانم بودند که رفتند، پس ما حق داریم تشنه دیدار آنها باشیم و از جدائی آنهاانگشت غم به دهان بگیریم (نهج البلاغه ص235)
این سخن حکایت از روابط دوستانه و محکم میان علی و اصحاب پیامبر صلی الله علیه وسلم میکند، کمااینکه علی دخترش ام کلثومرا به نکاح عمر بن خطاب رضی الله عنه در آورد. کتابهائی از اهل تشیع مانند کافی کلینی ج5 ص346 و استبصار طوسی ج3ص350 و منتهی الامال قمی ج1 ص184 به این حقیقت اعتراف کردهاند.
هنگامیکه عمر بن خطاب رضی الله عنه شخصاً میخواست در جنگ با رومیها شرکت کند با علی رضی الله عنه مشورت نمود.حضرت علی رضی الله عنه او را از رفتن منع کرد و گفت او باید باقی بماند زیرا که او قلعه و نماد اعراب و حامی و پناهگاهمسلمین است. (نهج البلاغه، ج2 ص18) سپس حضرت علی به او گفت: اگر عجمها ترا ببینند میگویند این ریشه ونقطه قوت اعراب است و اگر ریشه را قطع کردید در امان خواهید بود. عمر رأی را پذیرفته و به جنگ نرفت. (نهجالبلاغه ج2 ص30)
همچنین در نهج البلاغه ج3، ص2 آمده است که علی گرهی از مردم را دید که بدگوئی عثمان را میکردند. حضرت علیایشان را مذمت نمود و میگفت: مردم بدگوئی او را میکنند و من مردی از مهاجرین بودم که سعی بسیار در دلجوئی اومیکردم.
علی رضی الله عنه از شدت دوستی خلفای ثلاثه سه تن از فرزندان خویش را بنام آنها نامگذاری کرد، به نامهای ابوبکر، عمر وعثمان. گرچه عامه شیعیان از این حقایق آگاه نیستند اما کتابهای شیعیان به این موضوع اقرار دارند. مانند کتابهای اعلامالوری طبرسی ص302، ارشاد المفید 186، تاریخ یعقوبی ج2 ص213، مقاتل الطالبین ابی فرج اصفهانی ص142،کشف الغمه اردبیلی ج2 ص64 و جلاء العیون مجلسی ص182.
در جایی دیگر علی رضی الله عنه اصحاب پیامبر صلی الله علیه وسلم را چنین توصیف میکند:
من یاران محمد صلی الله علیه وسلم را دیدم، هیچکس از شما مثل آنها نیست. ایشان صبح میکردند ژولیده موی و غبار آلود، شبها درقیام و سجود بودند، غروبها پیشانیهایشان بر خاک بود. از یاد روز قیامت بر شعلههای آتش میایستادند. پیشانیهایشاندر اثر سجدههای طولانی سائیده شده بود و از ذکر خدا اشک بر چشمانشان جاری میشد و گریبانهایشان را تر میکرد.
از ترس خدا و امید ثواب او چنان میلرزیدند که درختان از باد و طوفان (نهج البلاغه ص190 ـ189)
حسین رضی الله عنه نیز فرزندانش را ابوبکر و عمر نام نهاد و فرزندان حسین هم برای گرامیداشت ابوبکر و عمر فرزندان خودرا به این اسامی نام نهادند و این واقعیتی است که علماء شیعه نیز در کتابهایشان به آن اعتراف کردهاند. ملاحظه کنیداعلام الوری ص213، تاریخ یعقوبی ج2 ص228، مقاتل الطالبین ص78 و 116، التنبیه والاشراف مسعودی (شیعی)ص263 و جلاء العیون مجلسی ص582.
موسی بن جعفر که بنابر اعتقاد شیعه امام هفتم است، یکی از فرزندان خود را ابوبکر نام نهاد. کتاب کشف الغمه ج2ص217 و مقاتل الطالبین ص561 این موضوع را ذکر کردهاند. همچنین امام مذکور دخترش را عائشه نام گذاشت. پدربزرگ او علی بن حسین بن علی بن ابی طالب نیز دخترش را عائشه نامیده بود (کشف الغمه والفصول الهمه صـ: 283) همچنین امام دهم شیعیان علی بن محمد هادی پسری بنام حسن و دختری بنام عائشه داشت. (کشف الغمه جـ: 2 صـ: 324 والفصول المهمه صـ: 283).
عبد الله بن جعفر بی أبی طالب فرزندش را ابوبکر نام نهاد. (مقاتل الطالبین ص123) حسن بن علی سه فرزند داشت که یکی از آنها عمر نام داشت. (تاریخ یعقوبی ج2 ص228 و عمدة الطالب ص81 و الفصول المهمه ص166).
این همه دال بر این است که موضع شیعیان نسبت به اصحاب پیامبر صلی الله علیه وسلم موضع اهل بیت نیست! و گرنه آیا از شیعیانکسی هست که فرزندانش را ابوبکر یا عائشه یا عمر نامگذاری کند؟ با توجه به اینکه اهل بیت این کار را کرده اند ما در اینجا ادعای دوستی و ارادت شیعیان نسبت به اهل بیت را امتحان کرده و میگوئیم: از اهل بیت در نامگذاری فرزندانتان بنام خلفای سه گانه و عائشه پیروی کنید وگرنه ادعای ارادت و پیرویتان از اهل بیت جز ادعائی بی محتوا و عاری از حقیقت چیز دیگری نخواهد بود.
طبرسی از امام باقر روایت میکند که گفت: من منکر فضیلت عمر نیستم اما ابوبکر از عمر افضل است (الاحتجاجطبرسی ص230) مردی از محمد بن علی متعجب شد وقتی دید او ابوبکر را متصف به صدیق میکند و پرسید آیا تو نیز او را موصوف بهصدیق میکنی؟ محمد بن علی گفت: بلی، و هر کس او را صدیق نگوید قولش را در دنیا و آخرت تصدیق نخواهد کرد(کشف الغمه ج2 ص174)
تمام روایاتی که ذکر میشود توسط بزرگترین و برجستهترین علماء و مراجع شیعه در مهمترین کتب ایشان روایت شدهاست و ما از منابع خود شیعیان استدلال میکنیم. از جعفر بن محمد امام ششم شیعیان روایت است که زنی داناخدمت ایشان رسید و از او در مورد ابوبکر و عمر سوال نمود. محمد بن جعفر در جواب آن زن گفت: آن دو را دوستبدار. آن زن گفت: من آنگاه که به ملاقات پروردگارم شتافتم به او میگویم تو مرا به دوستی آنها امر کرده بودی. امام درجواب گفت: بلی (الکافی، الروضه، ج8 ص101)
جعفر صادق پیوسته میگفت: ولدنی ابوبکر مرتین. بخاطر اینکه نسبت جعفر صادق از دو طرف به ابوبکر میرسد. اولاز طریق مادرش، فاطمه بنت قاسم، که قاسم فرزند ابوبکر است. و دوم از طریق مادربزرگش اسماء بنت عبدالرحمن بنابوبکر که مادر فاطمه میباشد. (عمدة الطالب ص195 چاپ ایران و الارشاد المفید ص186 و الکافی، الحجه، ج1ص472)
مسعودی میگوید: عثمان در حال تلاوت قرآن کشته شد. زنش فریاد برآورد که امیرالمؤمنین را کشتند. آنگاه حسن وحسین داخل خانه آمدند و عثمان را در حالی یافتند که روحش پرواز کرده بود و بر او گریستند. این خبر به علی، طلحه و زبیر (رضی الله عنهما) رسید علی (رضی الله عنه) به درون خانه آمد در حالیکه پریشان و غمگین بود بر صورت حسن سیلی زد و مشتی بر سینه حسین کوبید و گفت: امیر المؤمنین چگونه کشته شد, در حالیکه شما نزدیک خانه بودید و به محمد بن طلحه ناسزا گفت و عبد الله بن زبیر را لعنت کرد. (مروج الذهب مسعودی ج2 ص344)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 50
سلام بر او
سلام بر آن گرامی مرد تاریخ که عاشورایشش درخشش نور بود .
یاد ، نام و شهادتگاه جاودانه او سینه دشمن را لبریز از ترس و دلهره میسازد و دلت دوست را مالامال از امید و نوید .
مردگان را زنده می سازد و خواب ربودگان را بیدار .
سلام بر آن فرزانه عصرها و نسل ها که قیام پرشکوهش آذرخشی در طلمت اختناق و ستم و تعصب کور و فریب عریان بود .
سلام بر او که به ظاهر در ظهر گرم و سوزان عاشورا در اوج تنهایی و غربت بر بال آرامش ، وقار ، شهامت و اخلاص در قربانگاه عشق پیشانی به سجده نهاد و چشم فرو بست و لب بر لب نهاد و با نیایش شور انگیز و وضف ناپذیر از همه پدیده ها برید و به آفریدگار آنها که عشق همواره اش بود ، پیوست ، اما طنین ندای توحیدگرایانه ، حق طلبانه ، غیرتمندانه و ظلمت ستیزش همواره الهام بخش عصرها و نسلهاست .
مقدمه :
نور وجود حسین نخستین پدیده جهان هستی است و تمامی موجودات تابع اویند . از این رو جای شگفتی نخواهد که همه پدیده های آفرینش از او تاثیر پذیرند و همانگونه که در روایات آمده است هر کدام به تناسب هستی و موقعیت و جایگاه ویژه خود بر شهادت و مصیبت جانگداز او بگریند ، و همه آنها از پیامبران و فرشتگان گرفته تا جن و انس ، افلاک و شیطان ، بهشت و دوزخ ، معدن و چوب ، گیاه و درخت ، درنده و حیوان ، خورشید ها و ماهها ، زمینها و ساکنان آنها و سایر پدیده ها آن هم نه تنها در جهان محدود ما ، بلکه در همه جهانها و کرات و عالمهای شناخته شده و ناشناخته ، برای او سوگوار باشند . همانگونه که در روایات آمده است که :
«خداوند هزاران عالم و هزاران آدم آفرید که شما آدمیان و جهانی که در آن زندگی می کنید ، آخرین عالم و آخرین نسل انسان ها هستید » .
نکته دیگر اینکه گریه موجودات بر او ، نه مبالغه و نه خیال و پندار ، نه کنایه است و نه لمبلیک و به زبان حال بلکه هر موجودی به تناسب هستی خویش ، به راستی بر او می گرید ؛ همانگونه که به راستی خدا را ستایش میکند . و این گریه هم نه تنها بر شهادت آن حضرت و بر فداکاری او و ستم و بیدادی است که بر آن پیشوای بزرگ حق و عدالت رفت ، بلکه بنا به روایات متعدد همه موجودات به خاطر نوعی شناخت و در پرتو نوعی شعور و دریافت مقام او که برای ما ناشناخته است ، پیش از شهادت او نیز بر آن حضرت گریه کردند . همانگونه که در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 32 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
بسم تعالی
راهی به سوی او
آیا خد اشناسی امکان دارد؟
1.ذات
2.صفات ذاتی
3.صفات فعلی (خلقی)
راه های خدا شناسی:
1.عقل
2.فطرت
3.مطالعه جهان
4.کشف و شهود باطنی
5.قرآن و حدیث