لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 41
تاریخچه و انگیزه احداث
مجتمع پتروشیمی اراک یکی از طرح های زیربنائی و مهم می باشد که در راستای سیاستهای کلی توسعه صنایع پتروشیمی و با اهداف تامین نیاز داخلی کشور و صادرات ایجاد و به بهره برداری رسیده است .
این طرح در سال 1363 به تصویب رسید و پس از طی مراحل طراحی و نصب و ساختمان در سال 1372 فاز اول مجتمع درمدار تولید قرار گرفت. در ادامه کاربه منظور بهبود مستمر و تولید بیشتر و متنوع تر ، واحدهای دیگر مجتمع تکمیل و واحد اتوکسیلات بعنوان آخرین واحد مجتمع در سال 82 راه اندازی و در مدار تولید قرار گرفت .
از سال 79 ، همزمان با تکمیل واحدها، طرح های توسعه ای مجتمع نیز با هدف افزایش ظرفیت مجتمع آغاز گردیده است .
از سال 1378 با تصویب هیئت مدیره و پس از بازرسی های دقیق عملکرد مجتمع ، شرکت در بازار بورس پذیرفته شد و واگذاری سهام آن آغاز گردید .
اهمیت تولیدات مجتمع
از مشخصه های استثنایی مجتمع پتروشیمی اراک استفاده از دانش های فنی ، تکنولوژی و فرآیندهای پیشرفته می باشد . تولیدات مجتمع بسیار متنوع و عمدتا گریدهای مختلف را شامل می شوند . از لحاظ انتخاب خطوط تولید کمتر مجتمعی را می توان یافت که مانند مجتمع پتروشیمی اراک ترکیبی از تولیدات پلیمری و شیمیایی ارزشمند و حتی شاخه خاصی از تولیدات نظیر سموم علف کش ها را یکجا داشته باشد . مجتمع پتروشیمی اراک از لحاظ تنوع ، ارزش فرآورده ها و نقش حساس آن در تامین نیاز صنایع مهم کشور کم نظیر می باشد .
خوراک مجتمع
خوراک اصلی مجتمع نفتای سبک و سنگین است که از پالایشگاههای اصفهان و اراک از طریق خط لوله تامین می شود. خوراک دیگر مجتمع گاز طبیعی است که از خط لوله سراسری مجاور مجتمع اخذ می گردد . ضمنا حدود 6000 تن آمونیاک و حدود 350 میلیون مترمکعب در سال مصرف گاز طبیعی مجتمع می باشد که از خط سوم سراسری تامین می گردد .
نیروی انسانی
کل نیروی انسانی شاغل در مجتمع بالغ بر1769 نفر می باشد که حدود 1213 نفر فنی و 556 نفرستادی می باشند . بر اساس سیاست کلی دولت جمهوری اسلامی ایران بخشی از کارها به بخش خصوصی واگذار گردید که در راستا چنیدن شرکت با بیش از 1000 نفر نیرو در بخشهای خدماتی – تعمیراتی وغیره در مجتمع فعالیت دارند .
مصارف تولیدات مجتمع
مصارف تولیدات مجتمع بسیار متنوع و دارای طیف گسترده است . در بخش تولیدات شیمیایی کلیه فرآورده ها شامل اکسیداتیلن/ اتیلن گلیکها – اسید استیک – وینیل استات – دواتیل هگزانل – بوتانلها – اتانل آمین ها و اتوکسیلاتها به اضافه سموم علف کش ها کاملا در کشور منحصر به فرد می باشتد و نیاز صنایع مهمی در کشور را تامین نمود و مازاد آنها به خارج صادر می شود . در بخش پلیمری نیز فرآورده های ارزشمند و استراتژیک انتخاب شده اند که بعنوان نمونه می توان گریدهای مخصوص تولید سرنگ یک بارمصرف –کیسه سرم – بدنه باطری –گونی آرد – الیاف و همچنین مواد اولیه ساخت بشکه های بزرگ به روش دورانی و نیز گرید مخصوص تولید لوله های آب – فاضلاب وگاز و لاستیک پی بی آر را نام برد .
اولویت مصرف فرآورده های مجتمع برای تامین نیاز صنایع داخل کشور است در این ارتباط تولیدات مجتمع سهم به سزایی در تامین نیاز صنایع پایین دستی دارد به نحوی که نیاز بالغ بر 5000 واحد پایین دستی را تامین می نماید.
موقعیت جغرافیایی
مجتمع پتروشیمی اراک درجوار پالایشگاه اراک در کیلومتر 22 جاده اراک – بروجرد و در زمینی به وسعت 523 هکتار قرار دارد .
واحدهای مجتمع
الف – واحدهای فرآیندی
واحدهای فرآیندی مجتمع شامل 19 واحد است که در نمودار منعکس می باشد .
ب- واحدهای سرویس های جانبی
آب بدون املاح : ظرفیت 450 مترمکعب در ساعت
واحد تولید بخار : 500 تن در ساعت
واحد نیروگاه: ظرفیت کل تولید ( در شرایط جغرافیایی محل) 125 مگاوات
برج های خنک کننده : شامل 7 برج
واحد هوای فشرده یا هوایابزاردقیق : 5 کمپرسور هرکدام 26000 نرمال مترمکعب در ساعت به ظرفیت کل : 130000 نرمال مترمکعب .
واحد تفکیک نیتروژن و اکسیژن از هوا به ظرفیت : اکسیژن 14500 نرمال مترمکعب و نیتروژن 6000 نرمال مترمکعب
ج- واحدهای عمومی ( آفسایت) شامل:
مخازن مواد شیمیایی، سیستم بازیافت کاندنس ها ، سیستم آب خام ، سیستم گاز ، سیستم سوخت مایع ، مخازن خوراک ، مخازن محصولات مایع ، سیستم آتش نشانی ، مخازن گاز هیدروژن ، سیستم مشعل مجتمع ، واحد تصفیه پساب صنعتی ، سیستم توزیع شبکه برق ، شبکه مخابرات ، اتصالات بین واحدها و سیستم جمع آوری و دفع آبهای زائد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 41
تاریخچه و انگیزه احداث
مجتمع پتروشیمی اراک یکی از طرح های زیربنائی و مهم می باشد که در راستای سیاستهای کلی توسعه صنایع پتروشیمی و با اهداف تامین نیاز داخلی کشور و صادرات ایجاد و به بهره برداری رسیده است .
این طرح در سال 1363 به تصویب رسید و پس از طی مراحل طراحی و نصب و ساختمان در سال 1372 فاز اول مجتمع درمدار تولید قرار گرفت. در ادامه کاربه منظور بهبود مستمر و تولید بیشتر و متنوع تر ، واحدهای دیگر مجتمع تکمیل و واحد اتوکسیلات بعنوان آخرین واحد مجتمع در سال 82 راه اندازی و در مدار تولید قرار گرفت .
از سال 79 ، همزمان با تکمیل واحدها، طرح های توسعه ای مجتمع نیز با هدف افزایش ظرفیت مجتمع آغاز گردیده است .
از سال 1378 با تصویب هیئت مدیره و پس از بازرسی های دقیق عملکرد مجتمع ، شرکت در بازار بورس پذیرفته شد و واگذاری سهام آن آغاز گردید .
اهمیت تولیدات مجتمع
از مشخصه های استثنایی مجتمع پتروشیمی اراک استفاده از دانش های فنی ، تکنولوژی و فرآیندهای پیشرفته می باشد . تولیدات مجتمع بسیار متنوع و عمدتا گریدهای مختلف را شامل می شوند . از لحاظ انتخاب خطوط تولید کمتر مجتمعی را می توان یافت که مانند مجتمع پتروشیمی اراک ترکیبی از تولیدات پلیمری و شیمیایی ارزشمند و حتی شاخه خاصی از تولیدات نظیر سموم علف کش ها را یکجا داشته باشد . مجتمع پتروشیمی اراک از لحاظ تنوع ، ارزش فرآورده ها و نقش حساس آن در تامین نیاز صنایع مهم کشور کم نظیر می باشد .
خوراک مجتمع
خوراک اصلی مجتمع نفتای سبک و سنگین است که از پالایشگاههای اصفهان و اراک از طریق خط لوله تامین می شود. خوراک دیگر مجتمع گاز طبیعی است که از خط لوله سراسری مجاور مجتمع اخذ می گردد . ضمنا حدود 6000 تن آمونیاک و حدود 350 میلیون مترمکعب در سال مصرف گاز طبیعی مجتمع می باشد که از خط سوم سراسری تامین می گردد .
نیروی انسانی
کل نیروی انسانی شاغل در مجتمع بالغ بر1769 نفر می باشد که حدود 1213 نفر فنی و 556 نفرستادی می باشند . بر اساس سیاست کلی دولت جمهوری اسلامی ایران بخشی از کارها به بخش خصوصی واگذار گردید که در راستا چنیدن شرکت با بیش از 1000 نفر نیرو در بخشهای خدماتی – تعمیراتی وغیره در مجتمع فعالیت دارند .
مصارف تولیدات مجتمع
مصارف تولیدات مجتمع بسیار متنوع و دارای طیف گسترده است . در بخش تولیدات شیمیایی کلیه فرآورده ها شامل اکسیداتیلن/ اتیلن گلیکها – اسید استیک – وینیل استات – دواتیل هگزانل – بوتانلها – اتانل آمین ها و اتوکسیلاتها به اضافه سموم علف کش ها کاملا در کشور منحصر به فرد می باشتد و نیاز صنایع مهمی در کشور را تامین نمود و مازاد آنها به خارج صادر می شود . در بخش پلیمری نیز فرآورده های ارزشمند و استراتژیک انتخاب شده اند که بعنوان نمونه می توان گریدهای مخصوص تولید سرنگ یک بارمصرف –کیسه سرم – بدنه باطری –گونی آرد – الیاف و همچنین مواد اولیه ساخت بشکه های بزرگ به روش دورانی و نیز گرید مخصوص تولید لوله های آب – فاضلاب وگاز و لاستیک پی بی آر را نام برد .
اولویت مصرف فرآورده های مجتمع برای تامین نیاز صنایع داخل کشور است در این ارتباط تولیدات مجتمع سهم به سزایی در تامین نیاز صنایع پایین دستی دارد به نحوی که نیاز بالغ بر 5000 واحد پایین دستی را تامین می نماید.
موقعیت جغرافیایی
مجتمع پتروشیمی اراک درجوار پالایشگاه اراک در کیلومتر 22 جاده اراک – بروجرد و در زمینی به وسعت 523 هکتار قرار دارد .
واحدهای مجتمع
الف – واحدهای فرآیندی
واحدهای فرآیندی مجتمع شامل 19 واحد است که در نمودار منعکس می باشد .
ب- واحدهای سرویس های جانبی
آب بدون املاح : ظرفیت 450 مترمکعب در ساعت
واحد تولید بخار : 500 تن در ساعت
واحد نیروگاه: ظرفیت کل تولید ( در شرایط جغرافیایی محل) 125 مگاوات
برج های خنک کننده : شامل 7 برج
واحد هوای فشرده یا هوایابزاردقیق : 5 کمپرسور هرکدام 26000 نرمال مترمکعب در ساعت به ظرفیت کل : 130000 نرمال مترمکعب .
واحد تفکیک نیتروژن و اکسیژن از هوا به ظرفیت : اکسیژن 14500 نرمال مترمکعب و نیتروژن 6000 نرمال مترمکعب
ج- واحدهای عمومی ( آفسایت) شامل:
مخازن مواد شیمیایی، سیستم بازیافت کاندنس ها ، سیستم آب خام ، سیستم گاز ، سیستم سوخت مایع ، مخازن خوراک ، مخازن محصولات مایع ، سیستم آتش نشانی ، مخازن گاز هیدروژن ، سیستم مشعل مجتمع ، واحد تصفیه پساب صنعتی ، سیستم توزیع شبکه برق ، شبکه مخابرات ، اتصالات بین واحدها و سیستم جمع آوری و دفع آبهای زائد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
انگیزه ازدواج پیامبر با خدیجه از نگاه چند روایت
عموما نوشتهاند ماجراى این ازدواج میمون و مبارک از اینجاشروع شد که بنا به پیشنهاد جناب ابو طالب،یا رخواستخدیجه،رسول خدا«ص»بصورت اجیر یا بعنوان مضاربه براى خدیجه بهسفرى تجارتى اقدام کرد،و بخاطر سود فراوانى که در اثر تدبیر ودرایت آنحضرت از این سفر نصیب خدیجه شد آن بانوى مکرمهعلاقمند به این وصلت گردید و مقدمات این ازدواج فراهم شد...
که البته اصل داستان و پارهاى از خصوصیاتى که در آن ذکر شدهمورد نقد و بررسى است که بعدا خواهیم گفت.
و از پارهاى روایات دیگر نیز استفاده مىشود که این علاقهو اشتیاق پیش از آن سفر تجارتى در دل خدیجه پیدا شده بودو جریان سفر مزبور،بر فرض صحت،به این عشق و علاقه کمککرد.
ابن شهر آشوب«ره»در کتاب مناقب خود روایت کرده کهدر روز عیدى زنان قریش در مسجد گرد هم جمع شده بودند کهمردى یهودى در برابر آنها آمده و گفت:«لیوشک ان یبعث فیکن نبى فایکن استطاعت ان تکون له ارضایطاها فلتفعل».
-نزدیک است در میان شما پیامبرى برانگیخته شود پسهر یک از شما زنان که بتواند زمین خوبى براى گام زدن او باشدحتما اینکار را بکند...
زنان قریش در برابر این گستاخى و جسارتى که به آنها کردهبود او را با مشتهاى سنگریزه از نزد خود راندند ولى این گفتار مردیهودى بارقهاى در دل خدیجه که در جمع آن زنان حضور داشتایجاد کرد و محبتى از پیامبر گرامى اسلام در قلب او جایگیرساخت... (1)
البته باید براى توضیح بیشتر این مطلب را به این حدیث اضافهکرد که طبق روایات پسر عموى خدیجه یعنى ورقة بن نوفل نیزکه از ادیان آسمانى و انبیاء الهى اطلاعاتى داشت و کتابهائى رادر این زمینه خوانده بود خبرهائى از ظهور آنحضرت داده بود،و درپارهاى از اوقات آن روایات را بر آنحضرت منطبق مىدانست...
بشرحى که در داستان سفر تجارتى رسول خدا«ص»خواهد آمدو همچنین روایات و خبرها و پیشگوئیهاى دیگرى که در اثر آن خبرها خدیجه در حد زیادى امیدوار شده بود که آن پیامبر مبعوثمحمد«ص»خواهد بود،و البته جریان آن مسافرت نیز که نقلشده ممکن استبه این علاقه و امید کمک کرده باشد...
و اما داستان سفر تجارتى رسول خدا«ص»براى خدیجه بهاجمال و تفصیل نقل شده و در کتابهاى شیعه و اهل سنت روایتشده،و ما تفصیل آنرا در کتاب زندگانى رسولخدا«ص»ذکرکردهایم که ذیلا از نظر شما مىگذرد،و سپس به تجزیه و تحلیلو نقد و بررسى آن مىپردازیم:
سفر تجارتى رسول خدا«ص»براى خدیجه:
اینان نوشتهاند روزى که رسولخدا«ص»عازم سفر شامو تجارت براى خدیجه گردید،و هنگامى که مىخواستند حرکتکنند خدیجه غلام خود«میسرة»را نیز همراه آنحضرت روانه کردو بدو دستور داد همه جا از محمد«ص»فرمانبردارى کندو خلاف دستور او رفتارى نکند.
عموهاى رسولخدا«ص»و بخصوص ابوطالب نیز در وقتحرکتبنزد کاروانیان آمده و سفارش آنحضرت را به اهل کاروانکردند و بدین ترتیب کاروان بقصد شام حرکت کرد و مردمى کهبراى بدرقه رفته بودند بخانههاى خود بازگشتند.
وجود میمون و با برکت رسولخدا«ص»که بهر کجا قدم میگذارد برکت و فراخى نعمت را با خود بدانجا ارمغان مىبردموجب شد که اینبار نیز کاروان مکه مانند چند سال قبل،ازآسایش و سود بیشترى برخوردار گردد و آن تعب و رنج و مشقتهاىسفرهاى پیش را نبیند،و از اینرو زودتر از معمول بحدود شامرسیدند.
مورخین عموما نوشتهاند:هنگامى که رسولخدا«ص»بنزدیکى شام-یا همان شهر بصرى-رسید از کنار صومعهاى عبورکرد و در زیر درختى که در آن نزدیکى بود فرود آمده و نشست.
صومعه مزبور از راهبى بود که«نسطورا»نام داشت،و با«میسرة»که در سفرهاى قبل از آنجا عبور میکرد آشنائى پیدا کردهبود.
«نسطورا»از بالاى صومعه خود قطعه ابرى را مشاهده کردهبود که بالاى سر کاروانیان سایه افکنده و هم چنان پیش رفتتا بالاى سر آندرختى که محمد«ص»پاى آن منزل کرد ایستاد.
میسرة که بدستور بانوى خود همه جا همراه رسولخدا«ص»بود،و از آنحضرت جدا نمىشد ناگهان صداى نسطورا را شنید کهاو را بنام صدا میزند!
میسرة برگشت و پاسخ داده گفت:«بله»!
نسطورا-این مردى که پاى درخت فرود آمده کیست؟
میسرة-مردى از قریش و از اهل مکه است! نسطورا بمیسرة گفت:بخدا سوگند زیر این درخت جز پیغمبرفرود نیاید،و سپس سفارش آنحضرت را به میسرة و کاروانیانکرد و از نبوت آنحضرت در آینده خبرهائى داد.
کار خرید و فروش و مبادله اجناس کاروانیان بپایان رسیدو آماده مراجعتبمکه شدند،میسرة در راه که بسوى مکهمىآمدند حساب کرد و دید سود بسیارى در این سفر عائد خدیجهشده از اینرو بنزد رسولخدا«ص»آمده گفت:ما سالها استبراىخدیجه تجارت مىکنیم و در هیچ سفرى این اندازه سود نبردهایم،و از اینرو بسیار خوشحال بود و انتظار میکشید هر چه زودتر بمکهبرسند و خود را بخدیجه رسانده و این مژده را به او بدهد.
و چون به پشت مکه و وادى«مر الظهران»رسیدند بنزدرسولخدا آمده گفت:خوب استشما جلوتر از کاروان بمکهبروید و جریان مسافرت و سود بسیار این تجارت را به اطلاعخدیجه برسانید!
نزدیک ظهر بود و خدیجه در آنساعت در غرفهاى که مشرفبر کوچههاى مکه بود نشسته بود ناگاه سوارى را دید که از دوربسمتخانه او مىآید و لکه ابرى بالاى سر او است و چنان استکه پیوسته بدنبال او حرکت مىکند و او را سایبانى مىنماید.
سوار نزدیک شد و چون بدر خانه خدیجه رسید و پیاده شد دید محمد«ص»است که از سفر تجارت باز مىگردد.
خدیجه مشتاقانه او را بخانه درآورد و حضرت با بیان شیرینو سخنان دلنشین خود جریان مسافرت و سود بسیارى را که عائدخدیجه شده بود شرح داد و خدیجه محو گفتار آنحضرت شده بودو پیوسته در فکر آن لکه ابر بود و چون سخنان رسولخدا«ص»تمام شد پرسید:
-میسرة کجاست؟
-فرمود:بدنبال ما او هم خواهد آمد.
خدیجه:که مىخواستبه بیند آیا آن ابر براى سایبانى اودوباره میآید یا نه.گفت:خوبستبنزد او بروى و با هم بازگردید!
و چون حضرت از خانه بیرون رفتخدیجه بهمان غرفه رفتو بتماشا ایستاد و با کمال تعجب
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
انگیزه ازدواج پیامبر با خدیجه از نگاه چند روایت
عموما نوشتهاند ماجراى این ازدواج میمون و مبارک از اینجاشروع شد که بنا به پیشنهاد جناب ابو طالب،یا رخواستخدیجه،رسول خدا«ص»بصورت اجیر یا بعنوان مضاربه براى خدیجه بهسفرى تجارتى اقدام کرد،و بخاطر سود فراوانى که در اثر تدبیر ودرایت آنحضرت از این سفر نصیب خدیجه شد آن بانوى مکرمهعلاقمند به این وصلت گردید و مقدمات این ازدواج فراهم شد...
که البته اصل داستان و پارهاى از خصوصیاتى که در آن ذکر شدهمورد نقد و بررسى است که بعدا خواهیم گفت.
و از پارهاى روایات دیگر نیز استفاده مىشود که این علاقهو اشتیاق پیش از آن سفر تجارتى در دل خدیجه پیدا شده بودو جریان سفر مزبور،بر فرض صحت،به این عشق و علاقه کمککرد.
ابن شهر آشوب«ره»در کتاب مناقب خود روایت کرده کهدر روز عیدى زنان قریش در مسجد گرد هم جمع شده بودند کهمردى یهودى در برابر آنها آمده و گفت:«لیوشک ان یبعث فیکن نبى فایکن استطاعت ان تکون له ارضایطاها فلتفعل».
-نزدیک است در میان شما پیامبرى برانگیخته شود پسهر یک از شما زنان که بتواند زمین خوبى براى گام زدن او باشدحتما اینکار را بکند...
زنان قریش در برابر این گستاخى و جسارتى که به آنها کردهبود او را با مشتهاى سنگریزه از نزد خود راندند ولى این گفتار مردیهودى بارقهاى در دل خدیجه که در جمع آن زنان حضور داشتایجاد کرد و محبتى از پیامبر گرامى اسلام در قلب او جایگیرساخت... (1)
البته باید براى توضیح بیشتر این مطلب را به این حدیث اضافهکرد که طبق روایات پسر عموى خدیجه یعنى ورقة بن نوفل نیزکه از ادیان آسمانى و انبیاء الهى اطلاعاتى داشت و کتابهائى رادر این زمینه خوانده بود خبرهائى از ظهور آنحضرت داده بود،و درپارهاى از اوقات آن روایات را بر آنحضرت منطبق مىدانست...
بشرحى که در داستان سفر تجارتى رسول خدا«ص»خواهد آمدو همچنین روایات و خبرها و پیشگوئیهاى دیگرى که در اثر آن خبرها خدیجه در حد زیادى امیدوار شده بود که آن پیامبر مبعوثمحمد«ص»خواهد بود،و البته جریان آن مسافرت نیز که نقلشده ممکن استبه این علاقه و امید کمک کرده باشد...
و اما داستان سفر تجارتى رسول خدا«ص»براى خدیجه بهاجمال و تفصیل نقل شده و در کتابهاى شیعه و اهل سنت روایتشده،و ما تفصیل آنرا در کتاب زندگانى رسولخدا«ص»ذکرکردهایم که ذیلا از نظر شما مىگذرد،و سپس به تجزیه و تحلیلو نقد و بررسى آن مىپردازیم:
سفر تجارتى رسول خدا«ص»براى خدیجه:
اینان نوشتهاند روزى که رسولخدا«ص»عازم سفر شامو تجارت براى خدیجه گردید،و هنگامى که مىخواستند حرکتکنند خدیجه غلام خود«میسرة»را نیز همراه آنحضرت روانه کردو بدو دستور داد همه جا از محمد«ص»فرمانبردارى کندو خلاف دستور او رفتارى نکند.
عموهاى رسولخدا«ص»و بخصوص ابوطالب نیز در وقتحرکتبنزد کاروانیان آمده و سفارش آنحضرت را به اهل کاروانکردند و بدین ترتیب کاروان بقصد شام حرکت کرد و مردمى کهبراى بدرقه رفته بودند بخانههاى خود بازگشتند.
وجود میمون و با برکت رسولخدا«ص»که بهر کجا قدم میگذارد برکت و فراخى نعمت را با خود بدانجا ارمغان مىبردموجب شد که اینبار نیز کاروان مکه مانند چند سال قبل،ازآسایش و سود بیشترى برخوردار گردد و آن تعب و رنج و مشقتهاىسفرهاى پیش را نبیند،و از اینرو زودتر از معمول بحدود شامرسیدند.
مورخین عموما نوشتهاند:هنگامى که رسولخدا«ص»بنزدیکى شام-یا همان شهر بصرى-رسید از کنار صومعهاى عبورکرد و در زیر درختى که در آن نزدیکى بود فرود آمده و نشست.
صومعه مزبور از راهبى بود که«نسطورا»نام داشت،و با«میسرة»که در سفرهاى قبل از آنجا عبور میکرد آشنائى پیدا کردهبود.
«نسطورا»از بالاى صومعه خود قطعه ابرى را مشاهده کردهبود که بالاى سر کاروانیان سایه افکنده و هم چنان پیش رفتتا بالاى سر آندرختى که محمد«ص»پاى آن منزل کرد ایستاد.
میسرة که بدستور بانوى خود همه جا همراه رسولخدا«ص»بود،و از آنحضرت جدا نمىشد ناگهان صداى نسطورا را شنید کهاو را بنام صدا میزند!
میسرة برگشت و پاسخ داده گفت:«بله»!
نسطورا-این مردى که پاى درخت فرود آمده کیست؟
میسرة-مردى از قریش و از اهل مکه است! نسطورا بمیسرة گفت:بخدا سوگند زیر این درخت جز پیغمبرفرود نیاید،و سپس سفارش آنحضرت را به میسرة و کاروانیانکرد و از نبوت آنحضرت در آینده خبرهائى داد.
کار خرید و فروش و مبادله اجناس کاروانیان بپایان رسیدو آماده مراجعتبمکه شدند،میسرة در راه که بسوى مکهمىآمدند حساب کرد و دید سود بسیارى در این سفر عائد خدیجهشده از اینرو بنزد رسولخدا«ص»آمده گفت:ما سالها استبراىخدیجه تجارت مىکنیم و در هیچ سفرى این اندازه سود نبردهایم،و از اینرو بسیار خوشحال بود و انتظار میکشید هر چه زودتر بمکهبرسند و خود را بخدیجه رسانده و این مژده را به او بدهد.
و چون به پشت مکه و وادى«مر الظهران»رسیدند بنزدرسولخدا آمده گفت:خوب استشما جلوتر از کاروان بمکهبروید و جریان مسافرت و سود بسیار این تجارت را به اطلاعخدیجه برسانید!
نزدیک ظهر بود و خدیجه در آنساعت در غرفهاى که مشرفبر کوچههاى مکه بود نشسته بود ناگاه سوارى را دید که از دوربسمتخانه او مىآید و لکه ابرى بالاى سر او است و چنان استکه پیوسته بدنبال او حرکت مىکند و او را سایبانى مىنماید.
سوار نزدیک شد و چون بدر خانه خدیجه رسید و پیاده شد دید محمد«ص»است که از سفر تجارت باز مىگردد.
خدیجه مشتاقانه او را بخانه درآورد و حضرت با بیان شیرینو سخنان دلنشین خود جریان مسافرت و سود بسیارى را که عائدخدیجه شده بود شرح داد و خدیجه محو گفتار آنحضرت شده بودو پیوسته در فکر آن لکه ابر بود و چون سخنان رسولخدا«ص»تمام شد پرسید:
-میسرة کجاست؟
-فرمود:بدنبال ما او هم خواهد آمد.
خدیجه:که مىخواستبه بیند آیا آن ابر براى سایبانى اودوباره میآید یا نه.گفت:خوبستبنزد او بروى و با هم بازگردید!
و چون حضرت از خانه بیرون رفتخدیجه بهمان غرفه رفتو بتماشا ایستاد و با کمال تعجب
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
انگیزه ازدواج پیامبر با خدیجه از نگاه چند روایت
عموما نوشتهاند ماجراى این ازدواج میمون و مبارک از اینجاشروع شد که بنا به پیشنهاد جناب ابو طالب،یا رخواستخدیجه،رسول خدا«ص»بصورت اجیر یا بعنوان مضاربه براى خدیجه بهسفرى تجارتى اقدام کرد،و بخاطر سود فراوانى که در اثر تدبیر ودرایت آنحضرت از این سفر نصیب خدیجه شد آن بانوى مکرمهعلاقمند به این وصلت گردید و مقدمات این ازدواج فراهم شد...
که البته اصل داستان و پارهاى از خصوصیاتى که در آن ذکر شدهمورد نقد و بررسى است که بعدا خواهیم گفت.
و از پارهاى روایات دیگر نیز استفاده مىشود که این علاقهو اشتیاق پیش از آن سفر تجارتى در دل خدیجه پیدا شده بودو جریان سفر مزبور،بر فرض صحت،به این عشق و علاقه کمککرد.
ابن شهر آشوب«ره»در کتاب مناقب خود روایت کرده کهدر روز عیدى زنان قریش در مسجد گرد هم جمع شده بودند کهمردى یهودى در برابر آنها آمده و گفت:«لیوشک ان یبعث فیکن نبى فایکن استطاعت ان تکون له ارضایطاها فلتفعل».
-نزدیک است در میان شما پیامبرى برانگیخته شود پسهر یک از شما زنان که بتواند زمین خوبى براى گام زدن او باشدحتما اینکار را بکند...
زنان قریش در برابر این گستاخى و جسارتى که به آنها کردهبود او را با مشتهاى سنگریزه از نزد خود راندند ولى این گفتار مردیهودى بارقهاى در دل خدیجه که در جمع آن زنان حضور داشتایجاد کرد و محبتى از پیامبر گرامى اسلام در قلب او جایگیرساخت... (1)
البته باید براى توضیح بیشتر این مطلب را به این حدیث اضافهکرد که طبق روایات پسر عموى خدیجه یعنى ورقة بن نوفل نیزکه از ادیان آسمانى و انبیاء الهى اطلاعاتى داشت و کتابهائى رادر این زمینه خوانده بود خبرهائى از ظهور آنحضرت داده بود،و درپارهاى از اوقات آن روایات را بر آنحضرت منطبق مىدانست...
بشرحى که در داستان سفر تجارتى رسول خدا«ص»خواهد آمدو همچنین روایات و خبرها و پیشگوئیهاى دیگرى که در اثر آن خبرها خدیجه در حد زیادى امیدوار شده بود که آن پیامبر مبعوثمحمد«ص»خواهد بود،و البته جریان آن مسافرت نیز که نقلشده ممکن استبه این علاقه و امید کمک کرده باشد...
و اما داستان سفر تجارتى رسول خدا«ص»براى خدیجه بهاجمال و تفصیل نقل شده و در کتابهاى شیعه و اهل سنت روایتشده،و ما تفصیل آنرا در کتاب زندگانى رسولخدا«ص»ذکرکردهایم که ذیلا از نظر شما مىگذرد،و سپس به تجزیه و تحلیلو نقد و بررسى آن مىپردازیم:
سفر تجارتى رسول خدا«ص»براى خدیجه:
اینان نوشتهاند روزى که رسولخدا«ص»عازم سفر شامو تجارت براى خدیجه گردید،و هنگامى که مىخواستند حرکتکنند خدیجه غلام خود«میسرة»را نیز همراه آنحضرت روانه کردو بدو دستور داد همه جا از محمد«ص»فرمانبردارى کندو خلاف دستور او رفتارى نکند.
عموهاى رسولخدا«ص»و بخصوص ابوطالب نیز در وقتحرکتبنزد کاروانیان آمده و سفارش آنحضرت را به اهل کاروانکردند و بدین ترتیب کاروان بقصد شام حرکت کرد و مردمى کهبراى بدرقه رفته بودند بخانههاى خود بازگشتند.
وجود میمون و با برکت رسولخدا«ص»که بهر کجا قدم میگذارد برکت و فراخى نعمت را با خود بدانجا ارمغان مىبردموجب شد که اینبار نیز کاروان مکه مانند چند سال قبل،ازآسایش و سود بیشترى برخوردار گردد و آن تعب و رنج و مشقتهاىسفرهاى پیش را نبیند،و از اینرو زودتر از معمول بحدود شامرسیدند.
مورخین عموما نوشتهاند:هنگامى که رسولخدا«ص»بنزدیکى شام-یا همان شهر بصرى-رسید از کنار صومعهاى عبورکرد و در زیر درختى که در آن نزدیکى بود فرود آمده و نشست.
صومعه مزبور از راهبى بود که«نسطورا»نام داشت،و با«میسرة»که در سفرهاى قبل از آنجا عبور میکرد آشنائى پیدا کردهبود.
«نسطورا»از بالاى صومعه خود قطعه ابرى را مشاهده کردهبود که بالاى سر کاروانیان سایه افکنده و هم چنان پیش رفتتا بالاى سر آندرختى که محمد«ص»پاى آن منزل کرد ایستاد.
میسرة که بدستور بانوى خود همه جا همراه رسولخدا«ص»بود،و از آنحضرت جدا نمىشد ناگهان صداى نسطورا را شنید کهاو را بنام صدا میزند!
میسرة برگشت و پاسخ داده گفت:«بله»!
نسطورا-این مردى که پاى درخت فرود آمده کیست؟
میسرة-مردى از قریش و از اهل مکه است! نسطورا بمیسرة گفت:بخدا سوگند زیر این درخت جز پیغمبرفرود نیاید،و سپس سفارش آنحضرت را به میسرة و کاروانیانکرد و از نبوت آنحضرت در آینده خبرهائى داد.
کار خرید و فروش و مبادله اجناس کاروانیان بپایان رسیدو آماده مراجعتبمکه شدند،میسرة در راه که بسوى مکهمىآمدند حساب کرد و دید سود بسیارى در این سفر عائد خدیجهشده از اینرو بنزد رسولخدا«ص»آمده گفت:ما سالها استبراىخدیجه تجارت مىکنیم و در هیچ سفرى این اندازه سود نبردهایم،و از اینرو بسیار خوشحال بود و انتظار میکشید هر چه زودتر بمکهبرسند و خود را بخدیجه رسانده و این مژده را به او بدهد.
و چون به پشت مکه و وادى«مر الظهران»رسیدند بنزدرسولخدا آمده گفت:خوب استشما جلوتر از کاروان بمکهبروید و جریان مسافرت و سود بسیار این تجارت را به اطلاعخدیجه برسانید!
نزدیک ظهر بود و خدیجه در آنساعت در غرفهاى که مشرفبر کوچههاى مکه بود نشسته بود ناگاه سوارى را دید که از دوربسمتخانه او مىآید و لکه ابرى بالاى سر او است و چنان استکه پیوسته بدنبال او حرکت مىکند و او را سایبانى مىنماید.
سوار نزدیک شد و چون بدر خانه خدیجه رسید و پیاده شد دید محمد«ص»است که از سفر تجارت باز مىگردد.
خدیجه مشتاقانه او را بخانه درآورد و حضرت با بیان شیرینو سخنان دلنشین خود جریان مسافرت و سود بسیارى را که عائدخدیجه شده بود شرح داد و خدیجه محو گفتار آنحضرت شده بودو پیوسته در فکر آن لکه ابر بود و چون سخنان رسولخدا«ص»تمام شد پرسید:
-میسرة کجاست؟
-فرمود:بدنبال ما او هم خواهد آمد.
خدیجه:که مىخواستبه بیند آیا آن ابر براى سایبانى اودوباره میآید یا نه.گفت:خوبستبنزد او بروى و با هم بازگردید!
و چون حضرت از خانه بیرون رفتخدیجه بهمان غرفه رفتو بتماشا ایستاد و با کمال تعجب