لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 45
مقدمه
یکی از مبادی ورود دولتها در گذشته، نحوه پوشش افراد جامعه بود. این دخالت گاه برخاسته از اقتدارگرایی دولت و گاه ناشی از تفکر دینی بوده است. در ایران حکومت پهلوی با دو مصوبه و یک فرمان، دخالت در نحوه پوشش مردم را بنیان گذاشت. اساسنامه لباس رسمی مأموران کشوری و قانون متحدالشکل نمودن البسه اتباع ایران که هر دو در سال 1307 شمسی به تصویب رسید، به ترتیب وضعیت پوشش مأموران رسمی دولت و اتباع ذکور ایران را مورد توجه قرار داد. همچنین فرمان کشف حجاب در سال 1314 سعی در زدودن حجاب زنان ایران و همراه نمودن آنان با ظواهر تمدن اروپایی داشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، قانونگذار با سه مصوبه پوشش افراد جامعه را مورد توجه قرار داد. قانون تعزیرات سال 1362، قانون نحوه رسیدگی به تخلفات و مجازات فروشندگان لباسهایی که استفاده از آنها در ملأ عام خلاف شرع است یا عفت عمومی را جریحهدار میکند مصوب 1365، دو مصوبهای است که گفتمان کیفری در این زمینه را برگزید و متعاقباً تبصره ماده 638 قانون مجازات اسلامی مصوب 1375 با حذف مجازات حبس از ماده 102 و تبدیل آن به جریمه، به تخفیف صبغه کیفری بدحجابی روی آورد.
در نقد و بررسی گفتمان کیفری قانونگذار ایران در ارتباط با پوشش مردم باید گفت دخالت حکومت، و نظارت و کنترل در این حوزه فی نفسه پسندیده است؛ اما باید با توجه به ارزش و کرامت والای انسان صورت گیرد و به موازات آن، ارتقای زمینههای فرهنگی در جهت پذیرش قانون و انطباق آن با قواعد رفتاری مورد توجه قرار گیرد. اجرای قانون پس از تصویب آن، ضمن اعـتبار بخشیدن به مفاد آن، احترام عموم به بایدها و نبایدهای مندرج در قانون را به دنبال خواهد داشت.
افزایش دخالت دولتها در امور خصوصی، شخصی و سلیقهای افراد، گاه ناشی از تمایل دولتها به نشان دادن اقتدار خود، و گاه برخاسته از تفکر و ایدئولوژی آنهاست؛ تا به این طریق به ورود ایدئولوژی در عرصه عمل دست یابند. نحوه پوشش افراد جامعه یکی از حوزههای ورود دولتهاست که در قرون گذشته به آن توجه شده است. به عنوان مثال میتوان به قانونی که پارلمان انگلیس در سال 1770م در خصوص پوشش زنان مقرر داشت، اشاره نمود که مطابق آن هر زنی در هر سن، مقام، شغل و مرتبه، چه باکره و دوشیزه و چه بیوه، هر گاه پس از تصویب این قانون با عطر، رنگ و روغن و آبرنگ مو و دندان مصنوعی، کلاهگیس، حلقه دامن، کفش پاشنه بلند و وسایل دیگر رعایای مرد اعلیحضرت را بفریبد و به زناشویی وا دارد، مشمول کیفرهایی خواهد شد که قانون برای جادوگری و جرایم همانند آن پیشبینی کرده است و زناشویی او در صورت محکومیت باطل و بیاعتبار شناخته خواهد شد (ویل دورانت، 1369، ج 9، ص 84-85).
در ایران سابقه توجه حکومت به لباس و پوشش مردم به حکومت رضا شاه پهلوی بر میگردد. دو مصوبه و یک فرمان که در این دوره صادر شد، به نحوه پوشش مردان و زنان اشاره داشت و به منظور اعطای قدرت اجرایی به آن، ضمانت اجرای کیفری برای آن در نظر گرفته شد. بعد از انقلاب اسلامی نیز توجه مقنن به حجاب و پوشش افراد به ویژه زنان به گونهای دیگر رنگ گرفت. ماده 102 قانون تعزیرات مصوب 1362، قانون نحوه رسیدگی به تخلفات و مجازات فروشندگان لباسهایی که استفاده از آنها در ملأ عام خلاف شرع است، مصوب 28/12/65 و آیین نامه اجرایی آن مصوب 20/3/68 همچنیـن بخشنامههایی که در این راستا صادر شد، همگی در جهت کنترل پوشش افراد در جامعه است.
در این نوشتار به نقد و بررسی مصوباتی که قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران در این باب تدوین و تصویب شده و مبانی فکری که موجب ورود حکومت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
تغیبرات در فعل امر و مشتقات آن
بدان که همیشه قبل از علامت مصدر، یکى از یازده حرف" زمین خوش فارس " یا " شرف آموزی سخن " واقع خواهد بود و این حروف بیشتر در فعل امر و مشتقات آن تغییر کند از این قرار :ز" به حال خود، باقى ماندن: زدن - > بزنم " حذف شود: آمدن -> بیااز حرف ز" و "م " بیش ازین دو صیغه یافت نشود. ى " حذف شود:تابیدن- بتاب رسیدن -> برسپاشیدن -> بیاش خریدن -> بخردمیدن -> بدم دویدن -> بدواستثناء:آفریدن -> بیافرین چیدن -> بچینگزیدن -> بگزین شنیدن -> بشنودیدن -> ببینن " به حال خود، باقى ماند:کندن -> بکن آکندن -> بیاکنخواندن -> بخوانراندن -> بران ماندن -> بمان افکندن -> بیفکن
" خ " به " ز " بدل شود : انداختن -> بینداز بیختن -> ببیزاندوختن -> بیندوز نواختن -> بنواز انگیختن - > بینگیز شناختن -> بشناس
استثناء : شناختن -> بشناس گسیختن - > بگسلفروختن -> بفروشپختن -> بیز
در مصدر " پختن " اگر چه " خ " به "ز " بدل شده ولی چون در اصل ِ کلمه تغییر حاصل شده ، بی قاعده است و جز ء مستثنیات محسوب شده .
و " به " الف " بدل شود و بد از آن بیشتر " ی " افزایند : سودن -> بسای اندودن -> بیندای ستودن -> بستای آلودن -> بیالایپیمودن -> بپیمای نمودن -> بنمای استثناء: بودن -> باشدرودن - > بدرود غنودن - > بغنو شنودن -> بشنو
" ش" اگر بعد از " الف " است به " ر " دل شود : انگاشتن - > بینگار پنداشتن -> بپندار گماشتن - > بگمار گذاشتن - > بگذار انباشتن - > بینبار داشتن -> بدار
در فعل امر " داشتن " امروز به عوض " دار " گویند ، " داشته باش " ، " ش" اگر بعد از " الف " نباشد ، قاعده ی کلی ندارد : ریشتن - > بریسنوشتن -> بنویسهشتن -> بهل شدن -> بشو کُشتن -> بکش گشتن - > بگرد
8- " ف " به " ب " قلب شود :یافتن -> بیاب شتافتن - > بشتاب فریفتن - > بفریب تافتن -> بتاب روفتن -> بروب کوفتن _ بکوب
استثناء : آلفتن -> بیالُفت رفتن -> برو پذیرفتن - > بپذیر گرفتن - > بگیر شکافتن -> بشکاف خفتن - > بخفت گفتن - > بگو کافتن - > بکاو
الف " حذف شود : ایستادن -> بایست فرستادن -> بقرست افتادن -> بیفت نهادن -> بنه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 45
مقدمه
یکی از مبادی ورود دولتها در گذشته، نحوه پوشش افراد جامعه بود. این دخالت گاه برخاسته از اقتدارگرایی دولت و گاه ناشی از تفکر دینی بوده است. در ایران حکومت پهلوی با دو مصوبه و یک فرمان، دخالت در نحوه پوشش مردم را بنیان گذاشت. اساسنامه لباس رسمی مأموران کشوری و قانون متحدالشکل نمودن البسه اتباع ایران که هر دو در سال 1307 شمسی به تصویب رسید، به ترتیب وضعیت پوشش مأموران رسمی دولت و اتباع ذکور ایران را مورد توجه قرار داد. همچنین فرمان کشف حجاب در سال 1314 سعی در زدودن حجاب زنان ایران و همراه نمودن آنان با ظواهر تمدن اروپایی داشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، قانونگذار با سه مصوبه پوشش افراد جامعه را مورد توجه قرار داد. قانون تعزیرات سال 1362، قانون نحوه رسیدگی به تخلفات و مجازات فروشندگان لباسهایی که استفاده از آنها در ملأ عام خلاف شرع است یا عفت عمومی را جریحهدار میکند مصوب 1365، دو مصوبهای است که گفتمان کیفری در این زمینه را برگزید و متعاقباً تبصره ماده 638 قانون مجازات اسلامی مصوب 1375 با حذف مجازات حبس از ماده 102 و تبدیل آن به جریمه، به تخفیف صبغه کیفری بدحجابی روی آورد.
در نقد و بررسی گفتمان کیفری قانونگذار ایران در ارتباط با پوشش مردم باید گفت دخالت حکومت، و نظارت و کنترل در این حوزه فی نفسه پسندیده است؛ اما باید با توجه به ارزش و کرامت والای انسان صورت گیرد و به موازات آن، ارتقای زمینههای فرهنگی در جهت پذیرش قانون و انطباق آن با قواعد رفتاری مورد توجه قرار گیرد. اجرای قانون پس از تصویب آن، ضمن اعـتبار بخشیدن به مفاد آن، احترام عموم به بایدها و نبایدهای مندرج در قانون را به دنبال خواهد داشت.
افزایش دخالت دولتها در امور خصوصی، شخصی و سلیقهای افراد، گاه ناشی از تمایل دولتها به نشان دادن اقتدار خود، و گاه برخاسته از تفکر و ایدئولوژی آنهاست؛ تا به این طریق به ورود ایدئولوژی در عرصه عمل دست یابند. نحوه پوشش افراد جامعه یکی از حوزههای ورود دولتهاست که در قرون گذشته به آن توجه شده است. به عنوان مثال میتوان به قانونی که پارلمان انگلیس در سال 1770م در خصوص پوشش زنان مقرر داشت، اشاره نمود که مطابق آن هر زنی در هر سن، مقام، شغل و مرتبه، چه باکره و دوشیزه و چه بیوه، هر گاه پس از تصویب این قانون با عطر، رنگ و روغن و آبرنگ مو و دندان مصنوعی، کلاهگیس، حلقه دامن، کفش پاشنه بلند و وسایل دیگر رعایای مرد اعلیحضرت را بفریبد و به زناشویی وا دارد، مشمول کیفرهایی خواهد شد که قانون برای جادوگری و جرایم همانند آن پیشبینی کرده است و زناشویی او در صورت محکومیت باطل و بیاعتبار شناخته خواهد شد (ویل دورانت، 1369، ج 9، ص 84-85).
در ایران سابقه توجه حکومت به لباس و پوشش مردم به حکومت رضا شاه پهلوی بر میگردد. دو مصوبه و یک فرمان که در این دوره صادر شد، به نحوه پوشش مردان و زنان اشاره داشت و به منظور اعطای قدرت اجرایی به آن، ضمانت اجرای کیفری برای آن در نظر گرفته شد. بعد از انقلاب اسلامی نیز توجه مقنن به حجاب و پوشش افراد به ویژه زنان به گونهای دیگر رنگ گرفت. ماده 102 قانون تعزیرات مصوب 1362، قانون نحوه رسیدگی به تخلفات و مجازات فروشندگان لباسهایی که استفاده از آنها در ملأ عام خلاف شرع است، مصوب 28/12/65 و آیین نامه اجرایی آن مصوب 20/3/68 همچنیـن بخشنامههایی که در این راستا صادر شد، همگی در جهت کنترل پوشش افراد در جامعه است.
در این نوشتار به نقد و بررسی مصوباتی که قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران در این باب تدوین و تصویب شده و مبانی فکری که موجب ورود حکومت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
بسیاری از ویرانه های باستانی نمایانگر این امر هستند که افراد سازنده آنها، نه تنها برای صور فلکی و ریاضیات احترام ویژه ای قائل بوده اند ، بلکه دقت عمل فوق العاده ای نیز داشته اند. شکی نیست که تمدنهای باستان، از مصر تا مکزیک، به شدت درگیر محاسبات پیچیده فضایی، ریاضیات و فعالیتهای معماری بوده اند.هرچند بسیاری از مورخین و باستان شناسان بر سر اینکه این تمدنها دقیقا در کجا، کاری را دانسته انجام داده و کجا کاری تصادفی انجام گرفته است، دگیر بحث و مناقشه هستند، اما در اینجا مثالهایی که در اینجا آورده شده نشانه ای حیرت انگیز از ارتباط آگاهانه ریاضیات و نجوم در آثار معماری است.در جیزه مثالهای متعددی از توجه به مختصات جغرافیایی دیده میشود. برای مثال، چهار وجه هرم بزرگ جیزه کاملا- با خطایی بسیار ناچیز- رو به چهار جهت اصلی ساخته شده اند. در حقیقت، آنها کمتر از ۰/۲ درجه از این جهات منحرف شده اند. هرم بزرگ بسیار دقیق ساخته شده است، زاویه های آن تنها دو ثانیه با زاویه ۹۰ درجه کامل اختلاف دارد. برای درک بهتر این مقدار کافی است بدانید که هر درجه به ۶۰ دقیقه و هر دقیقه به ۶۰ ثانیه تقسیم میشود. به علاوه – و با وجود تردید عده ای از کارشناسان- این نظر وجود دارد که اهرام جیزه با ستارگان سیف الجبار یا Orion’s belt نیز مطابقت دارند.
چیچن ایتزا (Chichén Itzá) منطقه باستانی قوم مایا نمونه ای از تمایل فرهنگی این قوم به نجوم است. هرم عظیم پله دار کوکولکان (Kukulcan) که در کانون این محل قرار گرفته است، در هر یک از وجوه خود ۹۱ پله دارد، که در مجموع ۳۶۴ پله است. با افزودن سکوی بالایی تعداد کل پله ها ۳۶۵ عدد- به تعداد روزهای یک سال- است. علاوه بر این، در اعتدالین بهاری و پاییزی (اولین روز بهار و پاییز که ساعات روز و شب برابر هستند)، نور خورشید سایه یک مار عظیم را بر روی راه پله شمالی ایجاد میکند.
بنایی به نام کاراکول (Caracol) که بنا به اعتقاد کارشناسان به عنوان رصدخانه مورد استفاده قرار می گرفته است نیز در محل استقرار چیچن ایتزا وجود دارد. پنجره های این بنا طوری تنظیم شده اند که با نقاط جذاب و مهمی همطراز باشند. هرچند قسمت بالای این بنا آسیب دیده است، اما با بررسی پنجره های پایینی متوجه میشویم که آنها به سمت شمالی ترین و جنوبی ترین محل استقرار ستاره زهره، محل غروب آفتاب در اعتدالین ساخته شده اند و گوشه های بنا نیز به سمت محل طلوع و غروب خورشید در انقلابین است.
مایاها یک تقویم پیچیده نیز داشته اند که تنها یک روز در هر ۶۰۰۰ سال کم می آورده است. پیش بینی آنها از کسوف و خسوف به طور اعجاب آوری دقیق بوده است. شاید شنیده باشید که این قوم روز پایان جهان را پیش بینی کرده اند. این روز در تقویم امروزی میلادی، ۲۳ دسامبر ۲۰۱۲ خواهد بود. اگر ترجمه آنچه در تقویم مایا آمده صحیح باشد، به گفته آنها دنیا در حدود ۵ سال دیگر ناگهان به پایان خواهد رسید.
مایاها این عدد را بر پایه و اساس خاصی محاسبه کرده اند. این تاریخ زمانی را در چره تقدیمی زمین مشخص میکند که ما از عصر حوت خارج شده و به عصر دلو وارد میشویم.
اما حرکت تقدیمی چیست؟ همه میدانیم که زمین در حالی که به دور خورشید میگردد، بر روی محور خود نیز میچرخد و همانطور که از درس علوم دبستان به خاطر دارید، این محور کاملا عمودی نیست بلکه دارای زاویه ای در حدود ۲۳/۵ درجه است. اما این محور همواره چنین نیست، بلکه به آهستگی از زاویه ۲۴/۵ درجه به ۲۲/۱ درجه میرسد و هر ۴۱۰۰۰ سال یک دور کامل میزند.
درحالی که زمین چنین حرکتی دارد، به خاطر تغییر در نیروهای گرانشی، محور زمین در یک دایره در جهت عقربه های ساعت میجنبد. فقط تصور کنید که محور از بالا به سمت پایین شروع به چرخش کند. به این ترتیب زاویه زمین در حد ۳ درجه اختلاف، ثابت میماند، اما جهتی که به آن اشاره میکند، تغییر میابد. برای مثال در حال حاضر ستاره شمالی ما ستاره پولاریس یا جدی است. اما حدود ۱۳ هزار سال قبل، قطب شمال به سمت ستاره وگا یا نسر واقع اشاره داشته است و دوباره در حدود ۱۳ هزار سال بعد به سمت آن باز خواهد گشت. این چرخش تقدیمی در حدود ۲۵,۷۷۶ سال دیگر کامل خواهد شد.
در حال حاضر ما در عصر حوت هستیم،به این معنا که خورشید هنگام طلوع در روز اعتدال بهاری، از محلی که صورت فلکی حوت در آنجا قرار دارد، برمیاید. اما بنا بر حرکت تقدیمی، هر ۲۱۶۰ سال یک بار در روز اعتدال بهاری، خورشید از یک صورت فلکی جدید بر می آید.همانطور که قبلا ذکر شد ما در اواخر سال ۲۰۱۲ از عصر حوت وارد عصر دلو خواهیم شد.
به این ترتیب، مایاها متوجه امری مهم در تغییر بروج و عصرها شده بودند و از اینرو، این تاریخ را زمان نابودی دانسته بودند. البته آنها تنها کسانی که برای اعدادی خاص اهمیت ویژه ای قائل بودند، نیستند. محیط هرم بزرگ جیزه در حدود ۳,۰۲۳ فوت (۹۲۱/۴۱ متر) و ارتفاع آن ۴۸۱ فوت (۱۴۶/۶۰۹ متر است. از نظر عده ای شاید این اندازه ها در مقیاس ۱ : ۴۳,۲۰۰ نماد نیمکره شمالی زمین باشد. نظر بحث انگیز دیگر این است که این اعداد درست ۲۰ برابر عدد حرکت تقدیمی ۲۱۶۰ هستند و نماد گذر زمین از ۲۰ برج فلکی و ایجاد “عصر”های گوناگون هستند.
این مثالها از اعداد تقدیمی، ریاضیات و جهت یابی نجومی که در سازه های باستانی یافت شده اند، حتی ذره ای از تشابهات یا لااقل تلاقیهای عامدانه موجود در مکانهای تاریخی و داستانها و اساطیر هم نیست. تئوریها و گمانه زنیهای موجود درباره این ساختمانهای دیدنی چه درست و چه نادرست، دقت وسواس گونه ای که در طراحی، محاسبه و ساخت آنها اعمال شده است، قابل چشم پوشی نبوده و حسی غریب و احترامی عمیق در انسان امروز ایجاد میکند. و ما تصور میکنیم پیشرفته هستیم…
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
آثار فعالیتهای انسانی در امر بیابانزائی
فعالیت و عملکرد انسانها در امر بیابانزائی، شامل موارد زیر است:
الف. استفاده از پوشش گیاهی بهطور نادرست از جمله تأمین سوخت توسط درختان، درختچهها و بوتهها؛ چرای مفرط و خارج از ظرفیت تولیدی مراتع و همچنین چرای بیرویه در زمانهای نامناسب که منجر به تضعیف مداوم منابع گیاهی و تخریب تنوع بیولوژیکی میگردد.ب. تبدیل عرصههای جنگلی و مرتعی به سایر کاربریها بهخصوص کاربریهای کشاورزی ناپایدار.باید توجه داشت که طی ۲۲ سال گذشته، تولید غلات که بخش عمده موادغذائی کشور را تشکیل میدهد حداقل ۳ برابر رشد داشته که نزدیک به ۴۰ درصد این تولید در بخش دیم و در اراضی شیبدار و کمبازده صورت گرفته است، یعنی در مناطقی که تقریباً بیشترین فرسایش آبی خاکی را به همراه دارد.
●اقدامها
اقدامهائی که در راستای مبارزه با بیابانزائی صورت میگیرد، باید مبتنی بر اصول جامع توسعه، شامل: طرحهای جامعنگری (تلفیقی)، توسعه پایدار، برنامههای بازدارنده، فعالیتهای اصلاحی و فعالیتهای احیائی باشد.طرحهای جامعنگری: نظامهای برنامهریزی در کشور ما عموماً از دو دیدگاه بخش یا منطقهای سامان گرفتهاند. در برنامهریزی بخش، موارد در قالب بخشهای مختلف اعم از اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و یا زیربخشهای مربوط به آن قرار میگیرند. برنامه چه بهصورت بخش و چه بهصورت منطقهای وقتی میتواند به نتیجه مطلوب برسد که تمام اجزاء و عوامل سازنده آن بهصورت هماهنگ، یکپارچه و جامع مورد توجه قرار گرفته باشند. جامعنگری در برنامههای توسعه مناطق خشک سبب خواهد شد تا چارچوب فعالیتها و سیستمهای بهرهبرداری از منابع با توجه به ویژگیهای طبیعی و با توجه به ظرفیتها وتنگناهای آن طراحی و تنظیم شود.توسعه پایدار: توسعه پایدار، فرآیندی است متکی بر معرفی و بهکارگیری پیشرفتهای تکنولوژی و تشکیلاتی که از طریق آن بتوان نیازهای حال و آینده جوامع را بهطور مستمر و قابل قبول، تأمین کرد مشروط بر اینکه متضمن حفاظت از اراضی، منابع آب، منابع ژنتیکی گیاهی و جانوری باشد و نه تنها به محیط زیست آسیب نزند بلکه از نظر فنی، مناسب از نظر اقتصادی با ارزش و مقرونبهصرفه و از نظر اجتماعی مقبول و موجه باشد. لذا رسیدن به توسعه پایدار و تحقق آن، مستلزم اتخاذ راهبرد و اقدامهائی نظیر: محور بودن انسان بهعنوان مقوله توسعه پایدار؛ توجه به نیاز نسلهای فعلی و آتی؛ حفاظت از محیط زیست؛ مبارزه با فقر؛ مشارکت جهانی در حفاظت، حمایت، اصلاح، سلامت و یکپارچگی زیستبومها؛ تقلیل و تعدیل الگوهای مصرف ناپایدار و انتقال تکنولوژی به منظور تقویت توان سازندگی درونی کشورها است.فعالیتهای بازدارنده: از آنجائیکه انسان خود در بیشتر موارد عامل عمده و اساسی در انهدام منابع خاک و تشدید روند تخریبی آن است، جلوگیری از فعالیتهای مخرب میتواند به بارزترین شکل، مانع توسعه بیابانها شود. دراین زمینه، عمدهترین فعالیتهای بازدارنده میبایست آگاهیدهنده و ترویجی، تشویقی و تنبیهی باشد.روشهای اصلاحی: روشهای اصلاحی شامل فعالیتها و روشهائی است که در جهت اصلاح روشهای فعلی، اعم از سیاستگذاری، برنامهریزی و بهرهبرداری مانند: اصلاح روشهای شخم، روشهای آبیاری، روشهای تناوب زراعی و اصلاح روشهای کوددهی اعمال میشود.روشهای احیائی: این روشها معمولاً در مناطقی مورد استفاده قرار میگیرد که بهطور جدی دچار تخریب شدهاند و آسیبهای وارد شده بهحدی است که رهاسازی آنها به حالت طبیعی و به تنهائی برای احیاء شرایط اکولوژیکی آنها کفایت نمیکند. در این صورت مرحله بازسازی و احیاء اراضی، مستلزم اجراء پارهای از پروژههای فنی است