حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

مقاله در مو رد ررهاورد اقتصادی جنگ های صلیبی برای غرب

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

رهاورد اقتصادی جنگ های صلیبی برای غرب

دوران جنگ های صلیبی یکی از زمان های تاریخ ساز در سرنوشت غرب بود که اثرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بسیاری در فرهنگ غرب داشت.مرتضی رهبانی در کتاب «فرهنگ غرب و چالش های آن» به بررسی عوامل شکل دهنده فرهنگ غرب و سیر تاریخی آن از یونان و رم تا خروج از قرون وسطی می پردازد تا از رهگذر آن،جامعه پیشرفته امروز مغرب را بشناسد. یکی از مقاطع مهم تاریخی که رهبانی به آن پرداخته است «جنگ های صلیبی و تاثیرات آن بر غرب» است که به عقیده او این نبردها برای غرب نقش آموزندگی فرهنگی و مدنی بسیار وسیعی داشته است که وی آنها را به هفت بخش تاثیرات هنری، فنی و حرفه ای، سیاسی، نظامی، علمی، اخلاقی و مدنی و اقتصادی تقسیم می کند.

از نگاه رهبانی در هنگامه جنگ های صلیبی غرب با مفاهیم عرفانی شرقی آشنا شد و آن را در شعر و ادبیات و معماری اروپا منعکس کرد و درک جدیدی

از جهان برای مغرب زمین پدید آمد که جلوه باشکوه این درک را باید در معماری گوتیک با آن سقف ها و پنجره های بلند و رنگارنگ دید. همچنین ساخت های جدید قلعه های مربع و مستطیل شکل به جای قلعه های مدور ژرمنی و ساختار جدید برج ها و باروها و پنجره ها به اضافه معماری مراکز تجاری به ویژه بندرها همه تحت تاثیر معماری در شرق است. صنعت پارچه بافی، فولادسازی، کاغذسازی و سلاح های انفجاری هم مهم ترین صنایعی بودند که غرب آنها را آموخت به اضافه آسیای بادی، گلیم بافی، تولید شیشه های رنگی، ساعت و قطب نما که در شرق در آن زمان وجود داشت و مرتباً توسعه می یافت. رهبانی برآمدن روح خلاقیت و ابتکار فردی و اجتماعی در غرب را محصول برخورد غرب با شرق و هوشیاری اروپا در آموزش پذیری از دستاوردهای تمدن شرقی می داند که یکی از این دستاوردها، تجارت پررونق شرق است.

با هم نگاهی داریم به فصل خواندنی «صلیبیون و جاذبه های اقتصادی شرق» که روابط اقتصادی شرق و غرب را در این ایام مورد بررسی و مطالعه قرار داده است.

در دوران جنگ های صلیبی مشرق زمین از نظر قدرت اقتصادی، کیفیت و کمیت اجناس، نسبت به اروپا برتری داشت. فقط دوران صنعتی جدید این رابطه را بر هم زد. نه تنها از نظر کالای اقتصادی بلکه از نظر فرهنگ، اخلاقیات، افکار و مذاهب، مشرق زمین صادرکننده بود و اروپا واردکننده کالاهای مبادلاتی اروپا محدود بودند. گران ترین آنها برده ها بودند، سپس پوست های زینتی حیوانات وحشی، کهربا نیز یکی از اقلام صادراتی اروپا را تشکیل می داد ولی از شرق پارچه ها و لباس های ابریشمی، پشمی و زربفت به رنگ های مختلف، ترمه با نقش های دقیق، زینت آلات، شمشیر و قمه آبداده، انواع ادویه به خصوص فلفل و زنجبیل، شکر و شراب و چای های مختلف، روغن های گیاهی برای چراغ های «پیه سوز» میوه های خشک یا کنسرو شده، شکر، مرباجات و ترشیجات که بعضی از اینها حتی از چین و هندوستان بودند و در کوزه های سفالی لعابدار یا چینی با نقش ها و طرح ها و منظره های زیبا که خود هنرمندانه می نمود وارد بازار جهان آن روز می شدند.

این رابطه تجاری با غرب قبل از سقوط رم به دست ژرمن ها از این جهت با پس از آن متفاوت شد که اصولاً قدرت جدید نه از نظر فرهنگی در سطحی بود که نیاز به اجناس مشرق زمین داشته باشد و نه از نظر اقتصادی توان خرید این اجناس را داشت. در این زمان ثروتمندان و اشراف رم غربی، بردگان و کارگزاران بربرها شده بودند یا به رم شرقی مهاجرت کرده و جای خالی آنان را غالبان جدید که به این گونه چیزهای لوکس عادت نداشتند پر کردند. بنابراین آنچه از تجارت شرق و غرب باقی ماند بیشتر با رم شرقی بود و این رابطه هم پس از ظهور قدرت اسلام در مدیترانه به دلایلی روبه ضعف گذاشت که مهم ترین دلیل آن همانا ترس مسیحیت از تاثیرات فرهنگی در برقراری ارتباط با مسلمانان بود. شایعاتی رواج می دادند و مانع روابط سالم بین شرق و غرب می شدند.

با وجود این، ارتباطات تجاری بسیار کمی از طریق شمال اروپا و روسیه با غرب اروپا وجود داشت و از قرن دهم روابط نسبتاً بیشتری در جنوب اروپا از طریق شهرهای ایتالیایی مانند بندقیه، آمالفی، پالرمو و مسینا با مسلمانان شمال آفریقا برقرار شد که «پرده های ابریشمی گران قیمت، پارچه هایی برای زینت کلیسا، پارچه های سیاهرنگ، جبه های بسیار زیبا به رنگ نیلی از شهر قیروان در تونس، از شوش واقع در خوزستان و جابس در تونس» به اروپا وارد می شدند ولی این اجناس از جنوب اروپا به شمال اروپا راه نمی یافتند.

مضافا اینکه در سال ۹۹۱م/۳۷۰ه.ش حاکم ونیز (بندقیه) به نام «دوک پتر دوم ارزئولو» با فرستادن سفرایی به کشورهای اسلامی خواستار رابطه بازرگانی با آنان شد. به این ترتیب رابطه تجاری با مصر و سوریه برقرار شد و کشتی های تجاری ونیز (بندقیه) و جنوا بین مصر و سوریه دررفت و آمد شدند. اجناس پارچه ای، شیشه ای، سرامیکی، کله قند، فلفل، دارچین، جوزهندی، کافور، کندر، صمغ های عربی معطر و زاج، چوب صندل به طرف ایتالیا سرازیر شدند. «تجاری که با این اجناس سروکار داشتند، تمدن را نیز از میدان های تجاری مصر به اروپا آوردند.»



خرید و دانلود مقاله در مو رد ررهاورد اقتصادی جنگ های صلیبی برای غرب


مقاله در مو رد ررهاورد اقتصادی جنگ های صلیبی برای غرب

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

رهاورد اقتصادی جنگ های صلیبی برای غرب

دوران جنگ های صلیبی یکی از زمان های تاریخ ساز در سرنوشت غرب بود که اثرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بسیاری در فرهنگ غرب داشت.مرتضی رهبانی در کتاب «فرهنگ غرب و چالش های آن» به بررسی عوامل شکل دهنده فرهنگ غرب و سیر تاریخی آن از یونان و رم تا خروج از قرون وسطی می پردازد تا از رهگذر آن،جامعه پیشرفته امروز مغرب را بشناسد. یکی از مقاطع مهم تاریخی که رهبانی به آن پرداخته است «جنگ های صلیبی و تاثیرات آن بر غرب» است که به عقیده او این نبردها برای غرب نقش آموزندگی فرهنگی و مدنی بسیار وسیعی داشته است که وی آنها را به هفت بخش تاثیرات هنری، فنی و حرفه ای، سیاسی، نظامی، علمی، اخلاقی و مدنی و اقتصادی تقسیم می کند.

از نگاه رهبانی در هنگامه جنگ های صلیبی غرب با مفاهیم عرفانی شرقی آشنا شد و آن را در شعر و ادبیات و معماری اروپا منعکس کرد و درک جدیدی

از جهان برای مغرب زمین پدید آمد که جلوه باشکوه این درک را باید در معماری گوتیک با آن سقف ها و پنجره های بلند و رنگارنگ دید. همچنین ساخت های جدید قلعه های مربع و مستطیل شکل به جای قلعه های مدور ژرمنی و ساختار جدید برج ها و باروها و پنجره ها به اضافه معماری مراکز تجاری به ویژه بندرها همه تحت تاثیر معماری در شرق است. صنعت پارچه بافی، فولادسازی، کاغذسازی و سلاح های انفجاری هم مهم ترین صنایعی بودند که غرب آنها را آموخت به اضافه آسیای بادی، گلیم بافی، تولید شیشه های رنگی، ساعت و قطب نما که در شرق در آن زمان وجود داشت و مرتباً توسعه می یافت. رهبانی برآمدن روح خلاقیت و ابتکار فردی و اجتماعی در غرب را محصول برخورد غرب با شرق و هوشیاری اروپا در آموزش پذیری از دستاوردهای تمدن شرقی می داند که یکی از این دستاوردها، تجارت پررونق شرق است.

با هم نگاهی داریم به فصل خواندنی «صلیبیون و جاذبه های اقتصادی شرق» که روابط اقتصادی شرق و غرب را در این ایام مورد بررسی و مطالعه قرار داده است.

در دوران جنگ های صلیبی مشرق زمین از نظر قدرت اقتصادی، کیفیت و کمیت اجناس، نسبت به اروپا برتری داشت. فقط دوران صنعتی جدید این رابطه را بر هم زد. نه تنها از نظر کالای اقتصادی بلکه از نظر فرهنگ، اخلاقیات، افکار و مذاهب، مشرق زمین صادرکننده بود و اروپا واردکننده کالاهای مبادلاتی اروپا محدود بودند. گران ترین آنها برده ها بودند، سپس پوست های زینتی حیوانات وحشی، کهربا نیز یکی از اقلام صادراتی اروپا را تشکیل می داد ولی از شرق پارچه ها و لباس های ابریشمی، پشمی و زربفت به رنگ های مختلف، ترمه با نقش های دقیق، زینت آلات، شمشیر و قمه آبداده، انواع ادویه به خصوص فلفل و زنجبیل، شکر و شراب و چای های مختلف، روغن های گیاهی برای چراغ های «پیه سوز» میوه های خشک یا کنسرو شده، شکر، مرباجات و ترشیجات که بعضی از اینها حتی از چین و هندوستان بودند و در کوزه های سفالی لعابدار یا چینی با نقش ها و طرح ها و منظره های زیبا که خود هنرمندانه می نمود وارد بازار جهان آن روز می شدند.

این رابطه تجاری با غرب قبل از سقوط رم به دست ژرمن ها از این جهت با پس از آن متفاوت شد که اصولاً قدرت جدید نه از نظر فرهنگی در سطحی بود که نیاز به اجناس مشرق زمین داشته باشد و نه از نظر اقتصادی توان خرید این اجناس را داشت. در این زمان ثروتمندان و اشراف رم غربی، بردگان و کارگزاران بربرها شده بودند یا به رم شرقی مهاجرت کرده و جای خالی آنان را غالبان جدید که به این گونه چیزهای لوکس عادت نداشتند پر کردند. بنابراین آنچه از تجارت شرق و غرب باقی ماند بیشتر با رم شرقی بود و این رابطه هم پس از ظهور قدرت اسلام در مدیترانه به دلایلی روبه ضعف گذاشت که مهم ترین دلیل آن همانا ترس مسیحیت از تاثیرات فرهنگی در برقراری ارتباط با مسلمانان بود. شایعاتی رواج می دادند و مانع روابط سالم بین شرق و غرب می شدند.

با وجود این، ارتباطات تجاری بسیار کمی از طریق شمال اروپا و روسیه با غرب اروپا وجود داشت و از قرن دهم روابط نسبتاً بیشتری در جنوب اروپا از طریق شهرهای ایتالیایی مانند بندقیه، آمالفی، پالرمو و مسینا با مسلمانان شمال آفریقا برقرار شد که «پرده های ابریشمی گران قیمت، پارچه هایی برای زینت کلیسا، پارچه های سیاهرنگ، جبه های بسیار زیبا به رنگ نیلی از شهر قیروان در تونس، از شوش واقع در خوزستان و جابس در تونس» به اروپا وارد می شدند ولی این اجناس از جنوب اروپا به شمال اروپا راه نمی یافتند.

مضافا اینکه در سال ۹۹۱م/۳۷۰ه.ش حاکم ونیز (بندقیه) به نام «دوک پتر دوم ارزئولو» با فرستادن سفرایی به کشورهای اسلامی خواستار رابطه بازرگانی با آنان شد. به این ترتیب رابطه تجاری با مصر و سوریه برقرار شد و کشتی های تجاری ونیز (بندقیه) و جنوا بین مصر و سوریه دررفت و آمد شدند. اجناس پارچه ای، شیشه ای، سرامیکی، کله قند، فلفل، دارچین، جوزهندی، کافور، کندر، صمغ های عربی معطر و زاج، چوب صندل به طرف ایتالیا سرازیر شدند. «تجاری که با این اجناس سروکار داشتند، تمدن را نیز از میدان های تجاری مصر به اروپا آوردند.»



خرید و دانلود مقاله در مو رد ررهاورد اقتصادی جنگ های صلیبی برای غرب


مروری بر اهمیت آموزش در ادبیات اقتصادی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

مروری بر اهمیت آموزش در ادبیات اقتصادی

ضرورت توجه به آموزش و پرورش و سزمایه انسانی در تحلیل های اقتصاد با مطالعه ادبیات حاضر تا حدودی روشن و اشکار گردید . اکنون این نکته واضح است که میزان آموزش و بهداشت مردم در واقع نوعی سرمایه است و از آنجا که نتایج آن در انسان ها تجسم یافته و تکامل می یابد ."سرمایه انسانی "خوانده می شود . جهان امروز دریافته که آموزش و پرورش جوانان نوعی سرمایه گزاری ملی است و هر کشوری در این راه تلاش بیشتری را متحمل شود، بی شک از رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی بیشتری در آینده برخوردار خواهد شد . ارائه آموزش های تخصصی و ایجاد مهارت در افراد ، نه تنها موجب ارتقاء سطح توانایی ها و قدرت تولید آنها می گردد بلکه همزمان میزان درآمد آنها و به تبع آن سطح تولید ناخالص ملی را افزون می سازد . اکثر کشورهای جهان اکنون بدین نتیجه دست یافته اند که پرورش و گسترش سرمایه انسانی جامعه در مقام مقایسه با سرمایه های فیزیکی ، از بازده بیشتری برخوردار بوده و نقش اساسی در رشد اقتصادی خواهد داشت .

سرمایه انسانی موجب می گردد تا بتوان از سرمایه های فیزیکی به صورت مناسبتری بهره برداری نمود . سرمایه انسانی در واقع مکمل سرمایه فیزیکی است و فقدان هر یک از بازده اقتصادی دیگری خواهد کاست . در توضیح رشد اقتصادی گذشته جوامع پیشرفته صنعتی ، سرمایه انسانی از نقش مهمی برخوردار بوده است . گفته می شود که سهم مهمی از رشد اقتصادی این دکشور ها ناشی از توسعه انسانی آنها می باشد . از طرفی ، امروزه یکی از نظریه های مهم توزیع درآمد ، نظریه ، سرمایه انسانی است . در این نظریه ، ادعا می شود که پراکندگی درآمد ها تا حدود زیادی وابسته به میزان آموزشی که در افراد سزمایه گذاری شده می باشد . اکنون نظریه پردازان سرمایه انسانی که بسیاری از رفتارها ی مردم را در این چارچوب مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند و معتقدند که میزان سرمایه انسانی تجسم یافته در افراد ، بسیاری از تصمیمات آنها را در باب مهاجرت ، استفاده از اوقات فراغت ، عادات تپس انداز و داشتن فرزند به شدت تحت تاثیر قرار می دهند .

بهر حال نتایج حاصل از مرور بر ادبیات اقتصادی ، را می توان به صورت زیر خلاصه نمود :

فرض همگن بودن نیروی کار ، توسط اقتصاد دانان کلاسیک و نئوکلاسیک امروزه مردود شناخته می شود . چرا که کیفیت نیروی کار رب اثر آموزش ، ارتقاء می یابد و توانایی ها و قابلیت های اکتساب شده ، همگنی و یکنواختی نیروی کار را از بین می برد.

توانایی های کسب شده توسط آموزش ، دو ویژگی کالا های سرمایه ای را داراست ، بدین معنی که از عمر طولانی برخوردار است ، و در فرایند تولید بر قدرت و بهره وری تولید می افزاید . بنابراین سرمایه گذاری در آموزش جوانان موجب تشکیل سرمایه در آنان می شود ، وچون این سرمایه در انسان تچسم می یابد به سرمایه انسانی موسوم شده است . سرمایه انسانی مشابه یک کالای سرمایه ای با دوام است و سرمایه گذاری در آن و کاربرد گسترده آن بر قدرت تولید ملی می افزاید.

از نظر اقتصادی ، آموزش جوانان را می توان به صورت نوعی سرمایه گذلری برای کسب سود تلقی نمود . بازده چنین سرمایه گذاری هایی غالبا معادل و یا بیش از سرمایه گذاری در تجهیزات و تاسیسات فیزیکی می باشد .

از آنجا که تغذیه و مراقبتهای بهداشتی موجب تندرستی و سلامتی افراد می گردد . هر نوع سرمایه گذاری در این مورد ، به توسعه سرمایه انسانی می انجامد و در ارتقاء سطح بهره وری و افزایش سطح دستمزد آنها مؤثر است .

سرمایه گذاری در سرمایه انسانی بایستی به صورت جزئی از سرمایه گذاری های ملی قلمداد شود ، و در حساب های ملی مورد توجه قرار گیرد .

آموزش یک محصول توام است و دارای جنبه های سرمایه ای و مصرفی می باشد .

سرمایه گذاری در آموزش ضمن خدمت ، نیروی کار را به هنگام و قدرت تولید و بهره وری آنها را با تکنولوژی های نوین تطبیق می دهد .

اکنون سرمایه انسانی به صورت عامل مهمی در توضیح رشد اقتصادی گذشته و چگونگی توزیع درآمد به حساب می آید .

آموزش علاوه بر ایجاد تخصص و مهارت ، حزم و دوراندیشی و آینده نگری افراد را تقویت و از آنان افرادی بصیر و آگاه بوجود می آورد .

سرمایه انسانی قابل انتقال به دیگران است و بهره وری محیط کار و زندگی را توسعه می بخشد . سرمایه انسانی تجسم یافته در شوهر به همسر و تحصیلات والدین در فرزندان و محیط خانوادگی تاثیر به سزائی دارد .

در پایان به این نکته اشاره می شود که سرمایه انسانی یکی از عوامل مهم رشد و توسعه اقتصادی به شمار می آید . هاربیسون در این زمینه اظهار می دارد :

« منابع انسانی ....پایه اصلی ثروت ملت ها را تشکیل می دهد . سرمایه و منابع طبیعی

عوامل تبعی تولیدند در حالی که انسان ها عوامل فعالی هستند که سرمایه ها را متراکم

می سازند ، از منابع طبیعی بهره برداری می کنند ، سازمان های اقتصادی ، اجتماعی

و سیاسی را می سازند و توسعه ملی با به جلو می برند . بوضوح ، کشوری که نتواند

مهارت ها و دانش مردمش را توسعه دهد و از آن در اقتصاد ملی به نحو مؤثری

بهره برداری کند ، قادر نیست هیچ چیز دیگری را توسعه بخشد. »

نظریه سرمایه انسانی

تئوری سرمایه انسانی ، آن چنان که در سه دهه گذشته توسعه یافته ، از دو قسمت مجزا تشکیل می یابد . قسمت اول به تئوری اقتصادی سرمایه انسانی در مورد تخصیص منابع سرمایه گذاری در این بخش می پردازد . بدین ترتیب که منابع بر اساس اولویت های تدوین شده و بر پایه نرخ نسبی بازده فرصت های سرمایه گذاری گوناگون اختصاص می یابند .

قسمت دوم در ارتباط با تحلیل برخی از مسائل غامض اقتصادی است که بدون عنایت به مفهوم و تئوری سرمایه انسانی در تحلیل اقتصادی ، حل و پاسخ بدین مسائل لاینحل می باشد . برای مثال ، امروزه توضیح منابع رشد اقتصادی ، الگوی دستمزد ها و توزیع درآمدها ، بدون ت.جه به مفهوم سرمایه انسانی غیر ممکن به نظر می رسد .

از آنجا که استهلاک این نوع سرمایه کمتر از سرمایه مادی و ماشین آلات می باشد و از آنجا که سرمایه انسانی قابلیت تطبیق بیشتری برای فرصت های قابل تغیی دارد ، هر گونه سرمایه گذاری در سرمایه انسانی بازده طولانی تر و افق روشن تری را نوید می دهد ، از طرفی نا گفته پیداست که سرمایه مادی و سرمایه انسانی دو عامل مکمل در تولید می باشند و هر نوع عدم هماهنگی در انباشت و تشکیل این سرمایه ها



خرید و دانلود  مروری بر اهمیت آموزش در ادبیات اقتصادی


مروری بر اهمیت آموزش در ادبیات اقتصادی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

مروری بر اهمیت آموزش در ادبیات اقتصادی

ضرورت توجه به آموزش و پرورش و سزمایه انسانی در تحلیل های اقتصاد با مطالعه ادبیات حاضر تا حدودی روشن و اشکار گردید . اکنون این نکته واضح است که میزان آموزش و بهداشت مردم در واقع نوعی سرمایه است و از آنجا که نتایج آن در انسان ها تجسم یافته و تکامل می یابد ."سرمایه انسانی "خوانده می شود . جهان امروز دریافته که آموزش و پرورش جوانان نوعی سرمایه گزاری ملی است و هر کشوری در این راه تلاش بیشتری را متحمل شود، بی شک از رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی بیشتری در آینده برخوردار خواهد شد . ارائه آموزش های تخصصی و ایجاد مهارت در افراد ، نه تنها موجب ارتقاء سطح توانایی ها و قدرت تولید آنها می گردد بلکه همزمان میزان درآمد آنها و به تبع آن سطح تولید ناخالص ملی را افزون می سازد . اکثر کشورهای جهان اکنون بدین نتیجه دست یافته اند که پرورش و گسترش سرمایه انسانی جامعه در مقام مقایسه با سرمایه های فیزیکی ، از بازده بیشتری برخوردار بوده و نقش اساسی در رشد اقتصادی خواهد داشت .

سرمایه انسانی موجب می گردد تا بتوان از سرمایه های فیزیکی به صورت مناسبتری بهره برداری نمود . سرمایه انسانی در واقع مکمل سرمایه فیزیکی است و فقدان هر یک از بازده اقتصادی دیگری خواهد کاست . در توضیح رشد اقتصادی گذشته جوامع پیشرفته صنعتی ، سرمایه انسانی از نقش مهمی برخوردار بوده است . گفته می شود که سهم مهمی از رشد اقتصادی این دکشور ها ناشی از توسعه انسانی آنها می باشد . از طرفی ، امروزه یکی از نظریه های مهم توزیع درآمد ، نظریه ، سرمایه انسانی است . در این نظریه ، ادعا می شود که پراکندگی درآمد ها تا حدود زیادی وابسته به میزان آموزشی که در افراد سزمایه گذاری شده می باشد . اکنون نظریه پردازان سرمایه انسانی که بسیاری از رفتارها ی مردم را در این چارچوب مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند و معتقدند که میزان سرمایه انسانی تجسم یافته در افراد ، بسیاری از تصمیمات آنها را در باب مهاجرت ، استفاده از اوقات فراغت ، عادات تپس انداز و داشتن فرزند به شدت تحت تاثیر قرار می دهند .

بهر حال نتایج حاصل از مرور بر ادبیات اقتصادی ، را می توان به صورت زیر خلاصه نمود :

فرض همگن بودن نیروی کار ، توسط اقتصاد دانان کلاسیک و نئوکلاسیک امروزه مردود شناخته می شود . چرا که کیفیت نیروی کار رب اثر آموزش ، ارتقاء می یابد و توانایی ها و قابلیت های اکتساب شده ، همگنی و یکنواختی نیروی کار را از بین می برد.

توانایی های کسب شده توسط آموزش ، دو ویژگی کالا های سرمایه ای را داراست ، بدین معنی که از عمر طولانی برخوردار است ، و در فرایند تولید بر قدرت و بهره وری تولید می افزاید . بنابراین سرمایه گذاری در آموزش جوانان موجب تشکیل سرمایه در آنان می شود ، وچون این سرمایه در انسان تچسم می یابد به سرمایه انسانی موسوم شده است . سرمایه انسانی مشابه یک کالای سرمایه ای با دوام است و سرمایه گذاری در آن و کاربرد گسترده آن بر قدرت تولید ملی می افزاید.

از نظر اقتصادی ، آموزش جوانان را می توان به صورت نوعی سرمایه گذلری برای کسب سود تلقی نمود . بازده چنین سرمایه گذاری هایی غالبا معادل و یا بیش از سرمایه گذاری در تجهیزات و تاسیسات فیزیکی می باشد .

از آنجا که تغذیه و مراقبتهای بهداشتی موجب تندرستی و سلامتی افراد می گردد . هر نوع سرمایه گذاری در این مورد ، به توسعه سرمایه انسانی می انجامد و در ارتقاء سطح بهره وری و افزایش سطح دستمزد آنها مؤثر است .

سرمایه گذاری در سرمایه انسانی بایستی به صورت جزئی از سرمایه گذاری های ملی قلمداد شود ، و در حساب های ملی مورد توجه قرار گیرد .

آموزش یک محصول توام است و دارای جنبه های سرمایه ای و مصرفی می باشد .

سرمایه گذاری در آموزش ضمن خدمت ، نیروی کار را به هنگام و قدرت تولید و بهره وری آنها را با تکنولوژی های نوین تطبیق می دهد .

اکنون سرمایه انسانی به صورت عامل مهمی در توضیح رشد اقتصادی گذشته و چگونگی توزیع درآمد به حساب می آید .

آموزش علاوه بر ایجاد تخصص و مهارت ، حزم و دوراندیشی و آینده نگری افراد را تقویت و از آنان افرادی بصیر و آگاه بوجود می آورد .

سرمایه انسانی قابل انتقال به دیگران است و بهره وری محیط کار و زندگی را توسعه می بخشد . سرمایه انسانی تجسم یافته در شوهر به همسر و تحصیلات والدین در فرزندان و محیط خانوادگی تاثیر به سزائی دارد .

در پایان به این نکته اشاره می شود که سرمایه انسانی یکی از عوامل مهم رشد و توسعه اقتصادی به شمار می آید . هاربیسون در این زمینه اظهار می دارد :

« منابع انسانی ....پایه اصلی ثروت ملت ها را تشکیل می دهد . سرمایه و منابع طبیعی

عوامل تبعی تولیدند در حالی که انسان ها عوامل فعالی هستند که سرمایه ها را متراکم

می سازند ، از منابع طبیعی بهره برداری می کنند ، سازمان های اقتصادی ، اجتماعی

و سیاسی را می سازند و توسعه ملی با به جلو می برند . بوضوح ، کشوری که نتواند

مهارت ها و دانش مردمش را توسعه دهد و از آن در اقتصاد ملی به نحو مؤثری

بهره برداری کند ، قادر نیست هیچ چیز دیگری را توسعه بخشد. »

نظریه سرمایه انسانی

تئوری سرمایه انسانی ، آن چنان که در سه دهه گذشته توسعه یافته ، از دو قسمت مجزا تشکیل می یابد . قسمت اول به تئوری اقتصادی سرمایه انسانی در مورد تخصیص منابع سرمایه گذاری در این بخش می پردازد . بدین ترتیب که منابع بر اساس اولویت های تدوین شده و بر پایه نرخ نسبی بازده فرصت های سرمایه گذاری گوناگون اختصاص می یابند .

قسمت دوم در ارتباط با تحلیل برخی از مسائل غامض اقتصادی است که بدون عنایت به مفهوم و تئوری سرمایه انسانی در تحلیل اقتصادی ، حل و پاسخ بدین مسائل لاینحل می باشد . برای مثال ، امروزه توضیح منابع رشد اقتصادی ، الگوی دستمزد ها و توزیع درآمدها ، بدون ت.جه به مفهوم سرمایه انسانی غیر ممکن به نظر می رسد .

از آنجا که استهلاک این نوع سرمایه کمتر از سرمایه مادی و ماشین آلات می باشد و از آنجا که سرمایه انسانی قابلیت تطبیق بیشتری برای فرصت های قابل تغیی دارد ، هر گونه سرمایه گذاری در سرمایه انسانی بازده طولانی تر و افق روشن تری را نوید می دهد ، از طرفی نا گفته پیداست که سرمایه مادی و سرمایه انسانی دو عامل مکمل در تولید می باشند و هر نوع عدم هماهنگی در انباشت و تشکیل این سرمایه ها



خرید و دانلود  مروری بر اهمیت آموزش در ادبیات اقتصادی


هدف های اقتصادی یک جمع دیپلماتیک

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

هدف های اقتصادی یک جمع دیپلماتیک (( اجلاس سران گروه دی 8 ))‌

گروه دی هشت یا گروه هشت یا گروه هشت کشورمسلمان در حال توسعه که ایران ، ترکیه ، پاکستان ، مالزی ، مصر ، بنگلادش ، و نیجریه در آن عضویت دارند از جمله پیمان های منطقه ای است که به منظور ایجاد روابط مستحکم اقتصادی بین کشورهای در حال توسعه اسلامی وتقویت نفوذ این کشورها در بازارهای جهانی و برقراری گفت وگو با هفت کشور صنعتی تشکیل گردیده است ومبدع آن نجم الدین اربکان نخست وزیر سابق واسلام گرای ترکیه است که با سفر به 8کشور عضو در تیر ماه سال 1375 زمینه تأسیس این گروه را فراهم نمود.نخستین اجلاس سران دی هشت با حضور سه رئیس جمهورازجمله آقای هاشمی رفسنجانی وچهار نخست وزیر ویک وزیر خارجه در خردار 1376 در شهر استانبول ترکیه برگزار شد .

در بیانیه منتشر شده در اولین اجلاس سران اهداف اصلی دی هشت ، چگونگی همکاری و همفکری اعضای گروه ، ایجاد امکان عضویت سایر کشورهای در حال توسعه ، برقراری رابطه با سایر سازمان های بین المللی به ویژه سازمان کنفرانس اسلامی ونحوه انتصاب مدیر اجرایی آن به تصویب رسید .

چنانچه از این اعلامیه برمی آید اهداف اصلی گروه دی هشت توسعه اقتصادی ،‌اجتماعی ، تقویت موقعیت کشورهای درحال توسعه در اقتصاد جهانی ، ایجاد تنوع و موقعیت های جدید در روابط بازارگانی تقویت حضور در تصمیم سازی در سطح بین المللی و ارتقای سطح زندگی مردم در کشورهای عضوخواهد بود .

عضویت دراین گروه برای دیگر کشورهای درحال توسعه که به اهداف و اصول آن پایبند باشند امکان پذیر است و همچنین عضویت در آن تأثیر در روابط دوجانبه یاچند جانبه کشورهای عضوبادیگر کشورهای نداشته ومانعی نیز جهت عضویت آنان در سازمان های منطقه ای وبین المللی نیست .

این گروه دارای سه رکن اصلی اجلاس سران ، شورای وزیران وکمیسیون مقام های ارشد است . اجلاس سران با شرکت روسای دولت های کشورهای عضو سالی یکبار تشکیل جلسه می دهد ، وزرای خارجه این هشت کشور نیز شورای وزیران و رکن سیاسی گروه را تشکیل داده و نشست سالانه آنان قبل از اجلاس سران برگزار می شود .

و اما کمیسیون مقامهای ارشدکه سالی دو بار تشکیل جلسه می دهد متشکل از مقام های ارشد وزارت خارجه هشت کشور عضو است ورکن اجرایی گروه را تشکیل می دهند .

در اولین اجلاس سران مقرر شدتا ده موضوع اقتصادی برای همکاری انتخاب شوند که عبارتند از : تجارت و صنعت ،‌اطلاعات ، مسائل مالی ، بانکداری ، خصوصی سازی کشاورزی وتوسعه روستایی ، علوم و فنآوری ، فقرزدایی وتوسعه منابع انسانی ، انرژی و بهداشت .

بناست که تصمیمات این گروه بر اساس اجماع اتخاذ شود . ایران نیز اهداف کلی خود در گروه دی هشت را به شرح زیر اعلام کرده است : تقویت هر چه بیشتر نقش اسلام در میان اعضای گروه ، همکاری اقتصادی با کشورهای عضو در جهت تحقق اهداف اقتصادی نظام ازطریق بهره گیری از امکانات گسترده آنها ، همکاری وهمیاری با کشورهای عضو در عرضه سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی وتحکیم پیوندهای سیاسی ، همکاری واتخاذ مواضع مشترک اقتصادی در میان کشورهای در حال توسعه مسلمان درعرصه روابط اقتصادی بین المللی ، همکاری وهماهنگی در امور صنعتی و فنآوری ، تحکیم پیوندهای سیاسی از طریق همکاری های همه جانبه ، استفاده از تجارب کشورهای عضودر جهت رفع تنگناهای اجتماعی واقتصادی و بهره گیری از گروه به منظور برخورد با تهدیدها و جالش های بین المللی .

بیانیه ای که درجریان دومین اجلاس سران گروه در داکار منتشر شد ، نشانگر توجه جدی اعضا به مسائل اقتصادی جهانی بود .به عنوان مثال گروه برهمکاری اقتصادی و فنی با سازمان ملل تأکید کرد و خواستار ایفای نقش دولت های عضو در توسعه ومدیریت نهادهای مالی تأکیدکرد وخواستار ایفای نقش دولت های عضودر توسعه و مدیریت نهادهای مالی بین المللی شد .از سوی دیگر به صراحت بر لزوم هماهنمگی اعضا با روند جهانی شدن تأکید گردید و همکاری وهماهنگی باسازمان تجارت جهانی امری در راستای منافع اضعای گروه دانسته شد . لذا میتوان گفت که این سازمان در راستای همکاری های اقتصادی منطقه و با توجه به فرایند کلی جهانی شدن اقتصاد تشکیل گردیده است. اما طرف نظر از بیانیه ها و اهداف ذکر شده باید دیدکه این گروه تا چه حد در دستیابی به اهداف خود موفق بوده است .

مهمترین نکته مثبت در مورد گروه دی هشت هدف از تشکیل آن است نگاهی به تاریخچه فعالیت سازمان های منطقه ای نشان می دهد که این سازمان هامعمولآ با دو هدف تشکیل شده اد ، اهداف ایدئولوژیک در یکسو و اهداف سیاسی ، نظامی ، اقتصادی و امنیتی در سوی دیگر .تاریخ نشان می دهد آن دسته از سازمان های منطقه ای که با اهداف صرف ایدئولوژیکی تأسیس شده اند در دستیابی به اهداف خود چندان موفقیتی کسب نکرده اند . نمونه عینی این مسئله پیمان ورشو است که نتوانست کشورهای بلوک شرق سابق را یکپارچه وهمگون سازد ، ولی درآن سو ناتو به علت آنکه در پس تشکیل خود هدف مهمتری را پیگیری می کرد ، به نتیجه رسید . این هدف عبارت بوداز ایجاد محیطی امن در اروپای غربی به منظور توسعه و رشد اقتصادی .گروه دی هشت نیز اهدافی اقتصادی دارد ، ولی آیا صرف وجود چنین اهدافی برای موفقیت یک پیمان کافی است ؟



خرید و دانلود  هدف های اقتصادی یک جمع دیپلماتیک