لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
نقش کار آفرینی در توسعه اقتصادی
مقدمه
از سالیان بسیار دور, با افزایش سطح دانش و فهم بشر, کیفیت و وضعیت زندگی او همواره در حال بهبود و ارتقا بوده است. بعد از انقلاب فرهنگی-اجتماعی اروپا (رنسانس) و متعاقب آن انقلاب صنعتی, موج پیشرفتهای شتابان کشورهای غربی آغاز گردید. تنها کشور آسیایی که تا حدی با جریان رشد قرنهای نوزده و اوایل قرن بیستم میلادی غرب همراه گردید کشور ژاپن بود. بعد از رنسانس که انقلابی فکری در اروپا رخ داد, پتانسیلهای فراوان این ملل, شکوفا و متجلی گردید اما متاسفانه در همین دوران, کشورهای شرقی روند روبهرشدی را تجربه نکرده و بعضاً سیری نزولی طی نمودند. البته بعضاً حرکتهای مقطعی و موردی در این کشورها صورت گرفت اما از آنجاییکه با کلیت جامعه و فرهنگ عمومی تناسب کافی را نداشت و مورد حمایت واقع نگردید, به سرعت مزمحل گردید. محمدتقیخان امیرکبیر در ایران, نمونهای از این دست است.
مباحث توسعه اقتصادی از قرن هفدهم و هجدهم میلادی در کشورهای اروپایی مطرح گردید. فشار صنعتیشدن و رشد فناوری در این کشورها توام با تصاحب بازار کشورهای ضعیف مستعمراتی باعث شد تا در زمانی کوتاه, شکاف بین دو قطب پیشرفته و عقبمانده عمیق شده و دو طیف از کشورها در جهان شکل گیرد: کشورهای پیشرفته (یا توسعهیافته) و کشورهای عقبمانده (یا توسعهنیافته).
توسعه اقتصادی چیست
باید ببن دو مفهوم ”رشد اقتصادی“ و ”توسعه اقتصادی“ تمایز قایل شد. رشد اقتصادی, مفهومی کمی است در حالیکه توسعه اقتصادی, مفهومی کیفی است. ”رشد اقتصادی“ به تعبیر ساده عبارتست از افزایش تولید (کشور) در یک سال خاص در مقایسه با مقدار آن در سال پایه. در سطح کلان, افزایش تولید ناخالص ملی (GNP) یا تولید ناخالص داخلی (GDP) در سال موردنیاز به نسبت مقدار آن در یک سال پایه, رشد اقتصادی محسوب میشود که باید برای دستیابی به عدد رشد واقعی, تغییر قیمتها (بخاطر تورم) و استهلاک تجهیزات و کالاهای سرمایهای را نیز از آن کسر نمود
منابع مختلف رشد اقتصادی عبارتند از افزایش بکارگیری نهادهها (افزایش سرمایه یا نیروی کار), افزایش کارآیی اقتصاد (افزایش بهرهوری عوامل تولید), و بکارگیری ظرفیتهای احتمالی خالی در اقتصاد.
”توسعه اقتصادی“ عبارتست از رشد همراه با افزایش ظرفیتهای تولیدی اعم از ظرفیتهای فیزیکی, انسانی و اجتماعی. در توسعه اقتصادی, رشد کمی تولید حاصل خواهد شد اما در کنار آن, نهادهای اجتماعی نیز متحول خواهند شد, نگرشها تغییر خواهد کرد, توان بهرهبرداری از منابع موجود به صورت مستمر و پویا افزایش یافته, و هر روز نوآوری جدیدی انجام خواهد شد. بعلاوه میتوان گفت ترکیب تولید و سهم نسبی نهادهها نیز در فرآیند تولید تغییر میکند. توسعه امری فراگیر در جامعه است و نمیتواند تنها در یک بخش از آن اتفاق بیفتد. توسعه, حد و مرز و سقف مشخصی ندارد بلکه بدلیل وابستگی آن به انسان, پدیدهای کیفی است (برخلاف رشد اقتصادی که کاملاً کمی است) که هیچ محدودیتی ندارد
توسعه اقتصادی دو هدف اصلی دارد:
افزایش ثروت و رفاه مردم جامعه (و ریشهکنی فقر)
ایجاد اشتغال, که هر دوی این اهداف در راستای عدالت اجتماعی است. نگاه به توسعه اقتصادی در کشورهای پیشرفته و کشورهای توسعهنیافته متفاوت است. در کشورهای توسعهیافته, هدف اصلی افزایش رفاه و امکانات مردم است در حالیکه در کشورهای عقبمانده , بیشتر ریشهکنی فقر و افزایش عدالت اجتماعی مدنظر است.
شاخصهای توسعه اقتصادی
از جمله شاخصهای توسعه اقتصادی یا سطح توسعهیافتگی میتوان این موارد را برشمرد
الف. شاخص درآمد سرانه: از تقسیم درآمد ملی یک کشور (تولید ناخالص داخلی) به جمعیت آن, درآمد سرانه بدست میآید. این شاخص ساده و قابلارزیابی در کشورهای مختلف, معمولاً با سطح درآمد سرانه کشورهای پیشرفته مقایسه میشود. زمانی درآمد سرانه 5000 دلار در سال نشانگر توسعهیافتگی بوده است و زمانی دیگر حداقل درآمد سرانه 10000 دلار.
ب. شاخص برابری قدرت خرید (PPP): از آنجاکه شاخص درآمد سرانه از قیمتهای محلی کشورها محاسبه میگردد و معمولاً سطح قیمت محصولات و خدمات در کشورهای مختلف جهان یکسان نیست, از شاخص برابری قدرت خرید استفاده میگردد. در این روش, مقدار تولید کالاهای مختلف در هر کشور, در قیمتهای جهانی آن کالاها ضرب شده و پس از انجام تعدیلات لازم, تولید ناخالص ملی و درآمد سرانه آنان محاسبه میگردد.
ج. شاخص درآمد پایدار (GNA, SSI): کوشش برای غلبه بر نارساییهای شاخص درآمد سرانه و توجه به ”توسعه پایدار“ به جای ”توسعه اقتصادی“, منجر به محاسبه شاخص درآمد پایدار گردید. در این روش, هزینههای زیستمحیطی که در جریان تولید و رشد اقتصادی ایجاد میگردد نیز در حسابهای ملی منظور گردیده (چه به عنوان خسارت و چه به عنوان بهبود منابع و محیط زیست) و سپس میزان رشد و توسعه بدست میآید.
د. شاخصهای ترکیبی توسعه: از اوایل دهه 1980, برخی از اقتصاددانان به جای تکیه بر یک شاخص انفرادی برای اندازهگیری و مقایسه توسعه اقتصادی بین کشورها, استفاده از شاخصهای ترکیبی را پیشنهاد نمودند. به عنوان مثال میتوان به شاخص ترکیبی موزنی که مکگراناهان (1973) برمبنای 18 شاخص اصلی (73 زیرشاخص) محاسبه مینمود, اشاره کرد (بعد, شاخص توسعه انسانی معرفی گردید).
و. شاخص توسعه انسانی (HDI): این شاخص در سال 1991 توسط سازمان ملل متحد معرفی گردید که براساس این شاخصها محاسبه میگردد: درآمد سرانه واقعی (براساس روش شاخص برابری خرید), امید به زندگی (دربدو تولد), و دسترسی به آموزش (که تابعی از نرخ باسوادی بزرگسالان و میانگین سالهای به مدرسهرفتن افراد است).
مکاتب مختلف توسعه اقتصادی
از قرن هجدهم و با رشد سریع صنایع در غرب, اولین اندیشههای اقتصادی ظهور نمود. این اندیشهها, در پی تئوریزهکردن رشد درحالظهور, علل و عوامل, راهکارهای هدایت و راهبری, و بررسی پیامدهای ممکن بود. از جمله مکاتب پایه در توسعه اقتصادی میتوان به این موارد اشاره کرد
نظریه آدام اسمیت
اسمیت یکی از مشهورترین اقتصاددانان خوشبین کلاسیک است که از او به عنوان ”پدر علم اقتصاد“ نام برده میشود. اسمیت و دیگر اقتصاددانان کلاسیک (همچون ریکاردو و مالتوس), ”زمین“, ”کار“ و ”سرمایه“ را عوامل تولید میدانستند. مفاهیم دست نامرئیِ
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
مکتب کدامیک (علمای اقتصادی بدبین)
مالتوس ،ریکاردو ، استوارت میل سه عالم اقتصادی بدبین بوده اند.
نظریه اسمیت ( اقتصاد دانان خوشبین)
جمعیت و رشد اقتصادی با هم ارتباط دارند و از هم جدا نیستند.
نظریه مالتوس :
زمانی که منابع طبیعی ثابت هستند ، رشد جمعیت مانع توسعه اقتصادی است .
نظریه دیوید ریکارد دو
اریکاردو ( قرن 18) با الهام گرفتن از نظریه به مالتوس و نظریه توزیع ثروت بدبینی خود را نسبت به آینده نظام سرمایه داری توصیه کرد . ریکارد و با نظریه های خود مکتبکدامیک ها را با بالاترین حد خود رساند و با جای نگه به تولید به فکه توزیع بود . اسمیت و مالتوس معتقد بودند رفاه اقتصادی مردم یک جامعه به تعداد افرادی که در تولید شرکت می کنند بستگی دارد . ولی ریکارد دراین نظریه و بهره را ارائه داد . بعد از آدم اسمیت ریکارد دو بزرگترین عالم اقتصاد بود . ریکارد در سال 1772 در شهر لندن متولد شد پدرش دلال بورس کالا بود . شغل دی ابتدا دلالی بورس سهام بود . ریکارد از طریق مسائل بانکی به علوم اقتصادی وابسته شده . در آن زمان تزیل پوش انگلستان به خاطر جنگ فرانسه و انگلیس بود و در آن زمان ریکارد نظر پارتی درباره تورم و کاهش ارزش پول ارائه داد .
نظریه استوارت میل :
جان استوارت میل عقایدی بین ریکاردو و مالتوس داشت در راه حل هایی برای جلوگیری از مشکلات ناشی از فشار جمعیت بر نظام سرمایه داری ارائه کرد .
رابرت توماس مالتوس :
زمان مالتوس ( کشیش کلیسایی در انگلستان ) زمانی بود که به دلیل پیشرفت تکنولوژی خدمات تازه ای در تولید ومحل نقل بوجود آمده بود و در امر تجارت تهسیلاتی در نظام بانکی و اعتباری بوجود آمده بود و با رشد جمعیت و توسعه شهر ها امکانات اشتغال کاهش یافته بود در آن زمان در انگلستان لیبرالیسم از بین رفته بود و مالیاتها و فقر در کنار سرمایه داری رو به افزایش بودند .
فلسفه سیاسی مالتوس :
از نوشته های او بر می آید که تا حد زیادی تحت تاثیر فلسفه بنتهام ( فلسفه لذت و درد ) می باشد هدف اساسی او فراهم کردن حداکثر رفاه برای حداکثر افراد جامعه است . کندو رسه نویسنده فرانسوی کتاب پیشرفت ذهن انسان و گادوین نویسنده مشهور کتاب فلسفه آنار شیسم بود که عدالت سیاسی را تبلیغ میکرد و در آن زمان افکار مردم انگلستان متوجه آن بود . از نظر گادوین تمام مسائل بشر از وجود دولت های فاسد و ضعیف است و گادوین تعلیم و تربیت صحیح را ضرورت تکامل می داند . عقاید مالتوس در مقابل عقاید گادوین و کند رو سه قرار داشت و برای این منظور ( نظریه جمعیت )) را طرح کرد و معتقد است که بدبختی های بشر زاییده وضعیت خود افراد است نه نهادهای جامعه آنرادر نظریه گیرند سعادت برای جامعه بوجود خواهد آمد .
نظریه جمعیت مالتوس :
مالتوس با نظریه آنار شیسم گاودین منفی برروجود جامعه ای بدون دخالت دولت و بجای آن وجود عامل درک و تفاهم مخالف می کند مالتوس به منظور این هدف با دو پیش فرض که اولاً غذا برای زندگی لازم است. و دوماً ازدواج زن و مرد برای تداوم بشر لازم است . به این نتیجه رسید که جمعیت جهان با تصاعد هندسی و تولید مواد غذایی با تصاعد عددی بالا می رود و به این ترتیب گرسنگی و فقر زندگی بشر را تهدید می کند . تولید مواد غذایی با وجود عرضه ثابت زمین حاصلخیز محدود بوده و دانش فنی نمی تواند سریعاً پیشرفت کند بنابراین رشد جمعیت از رشد تولید مواد غذایی سریعتر است که منجر به شکاف جمعیت می شود و این همان قانون بازده نزولی است . قانون بازده نزولی هر گاه شیوه فنی و عوامل تولید ثابت باشد و تنها یک عامل تغییر کند تدریجاً بازده تولید حالت نزولی خواهد گرفت این شکاف ازنظر مالتوس باعث بیکاری ، فقر ، گرسنگی و جنگ خواهد شد .
از نظر مالتوس اگر مقدار عرضه زمین حاصلخیز نا محدود باشد در اسنصورت تولید مواد غذایی با تخصاعد هندسی بالا می رود ولی چون رشد جمعیت سریعتر از پیشرفت تکنولوژی است در نتیجه مواد غذایی برای هر دو نفر تقلیل می یابد و سرانجام به حدی خواهد رسید که اگر جمعیت باز افزایش یابد هر فرد کمتر از غذای مورد نیاز تولید خواهد کرد در این وضعیت گرسنگی ، رشد جمعیت را متوقف می کند .
راه حلهای مالتوس :
او سه راه برای جلوگیری از رشد جمعیت پیشنهاد کرد :
منبع یا فشار اخلاقی ( عقب انداختن ازدواجها ) او بدین بود و معتقد بود که تا کردم به اصل (( اقتصاد سیاسی)) آگاهی کافی نداشته باشند این روش موثر نیست .
راههای جلوگیری : چون او یک کشسش بود نمی توانست این روش را شروع بداند اگر چه در دوران خاصی از این روش استفاده می شد .
راه حل مثبت : او این روش را که فقر و گرسنگی است مهمترین عامل متوقف کننده افزایش جمعیت می داند .
ضمناً او هر گونه اعانه پولی برای حل مسئله جمعیت رد می کند زیرا اعتقاد داشت هر گونه پول پرداختی باعث افزایش در آمدنهایی خواهد شد و این خود باعث افزایش جمعیت خواهد شد زیرا دراینصورت پولی که درجامعه باید در دست مولدان تولید باشد فقرا منتقل می شود و بجای مشاغل و سرمایه گذاری بیهوده برای فقرا مصرف
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
مکتب کدامیک (علمای اقتصادی بدبین)
مالتوس ،ریکاردو ، استوارت میل سه عالم اقتصادی بدبین بوده اند.
نظریه اسمیت ( اقتصاد دانان خوشبین)
جمعیت و رشد اقتصادی با هم ارتباط دارند و از هم جدا نیستند.
نظریه مالتوس :
زمانی که منابع طبیعی ثابت هستند ، رشد جمعیت مانع توسعه اقتصادی است .
نظریه دیوید ریکارد دو
اریکاردو ( قرن 18) با الهام گرفتن از نظریه به مالتوس و نظریه توزیع ثروت بدبینی خود را نسبت به آینده نظام سرمایه داری توصیه کرد . ریکارد و با نظریه های خود مکتبکدامیک ها را با بالاترین حد خود رساند و با جای نگه به تولید به فکه توزیع بود . اسمیت و مالتوس معتقد بودند رفاه اقتصادی مردم یک جامعه به تعداد افرادی که در تولید شرکت می کنند بستگی دارد . ولی ریکارد دراین نظریه و بهره را ارائه داد . بعد از آدم اسمیت ریکارد دو بزرگترین عالم اقتصاد بود . ریکارد در سال 1772 در شهر لندن متولد شد پدرش دلال بورس کالا بود . شغل دی ابتدا دلالی بورس سهام بود . ریکارد از طریق مسائل بانکی به علوم اقتصادی وابسته شده . در آن زمان تزیل پوش انگلستان به خاطر جنگ فرانسه و انگلیس بود و در آن زمان ریکارد نظر پارتی درباره تورم و کاهش ارزش پول ارائه داد .
نظریه استوارت میل :
جان استوارت میل عقایدی بین ریکاردو و مالتوس داشت در راه حل هایی برای جلوگیری از مشکلات ناشی از فشار جمعیت بر نظام سرمایه داری ارائه کرد .
رابرت توماس مالتوس :
زمان مالتوس ( کشیش کلیسایی در انگلستان ) زمانی بود که به دلیل پیشرفت تکنولوژی خدمات تازه ای در تولید ومحل نقل بوجود آمده بود و در امر تجارت تهسیلاتی در نظام بانکی و اعتباری بوجود آمده بود و با رشد جمعیت و توسعه شهر ها امکانات اشتغال کاهش یافته بود در آن زمان در انگلستان لیبرالیسم از بین رفته بود و مالیاتها و فقر در کنار سرمایه داری رو به افزایش بودند .
فلسفه سیاسی مالتوس :
از نوشته های او بر می آید که تا حد زیادی تحت تاثیر فلسفه بنتهام ( فلسفه لذت و درد ) می باشد هدف اساسی او فراهم کردن حداکثر رفاه برای حداکثر افراد جامعه است . کندو رسه نویسنده فرانسوی کتاب پیشرفت ذهن انسان و گادوین نویسنده مشهور کتاب فلسفه آنار شیسم بود که عدالت سیاسی را تبلیغ میکرد و در آن زمان افکار مردم انگلستان متوجه آن بود . از نظر گادوین تمام مسائل بشر از وجود دولت های فاسد و ضعیف است و گادوین تعلیم و تربیت صحیح را ضرورت تکامل می داند . عقاید مالتوس در مقابل عقاید گادوین و کند رو سه قرار داشت و برای این منظور ( نظریه جمعیت )) را طرح کرد و معتقد است که بدبختی های بشر زاییده وضعیت خود افراد است نه نهادهای جامعه آنرادر نظریه گیرند سعادت برای جامعه بوجود خواهد آمد .
نظریه جمعیت مالتوس :
مالتوس با نظریه آنار شیسم گاودین منفی برروجود جامعه ای بدون دخالت دولت و بجای آن وجود عامل درک و تفاهم مخالف می کند مالتوس به منظور این هدف با دو پیش فرض که اولاً غذا برای زندگی لازم است. و دوماً ازدواج زن و مرد برای تداوم بشر لازم است . به این نتیجه رسید که جمعیت جهان با تصاعد هندسی و تولید مواد غذایی با تصاعد عددی بالا می رود و به این ترتیب گرسنگی و فقر زندگی بشر را تهدید می کند . تولید مواد غذایی با وجود عرضه ثابت زمین حاصلخیز محدود بوده و دانش فنی نمی تواند سریعاً پیشرفت کند بنابراین رشد جمعیت از رشد تولید مواد غذایی سریعتر است که منجر به شکاف جمعیت می شود و این همان قانون بازده نزولی است . قانون بازده نزولی هر گاه شیوه فنی و عوامل تولید ثابت باشد و تنها یک عامل تغییر کند تدریجاً بازده تولید حالت نزولی خواهد گرفت این شکاف ازنظر مالتوس باعث بیکاری ، فقر ، گرسنگی و جنگ خواهد شد .
از نظر مالتوس اگر مقدار عرضه زمین حاصلخیز نا محدود باشد در اسنصورت تولید مواد غذایی با تخصاعد هندسی بالا می رود ولی چون رشد جمعیت سریعتر از پیشرفت تکنولوژی است در نتیجه مواد غذایی برای هر دو نفر تقلیل می یابد و سرانجام به حدی خواهد رسید که اگر جمعیت باز افزایش یابد هر فرد کمتر از غذای مورد نیاز تولید خواهد کرد در این وضعیت گرسنگی ، رشد جمعیت را متوقف می کند .
راه حلهای مالتوس :
او سه راه برای جلوگیری از رشد جمعیت پیشنهاد کرد :
منبع یا فشار اخلاقی ( عقب انداختن ازدواجها ) او بدین بود و معتقد بود که تا کردم به اصل (( اقتصاد سیاسی)) آگاهی کافی نداشته باشند این روش موثر نیست .
راههای جلوگیری : چون او یک کشسش بود نمی توانست این روش را شروع بداند اگر چه در دوران خاصی از این روش استفاده می شد .
راه حل مثبت : او این روش را که فقر و گرسنگی است مهمترین عامل متوقف کننده افزایش جمعیت می داند .
ضمناً او هر گونه اعانه پولی برای حل مسئله جمعیت رد می کند زیرا اعتقاد داشت هر گونه پول پرداختی باعث افزایش در آمدنهایی خواهد شد و این خود باعث افزایش جمعیت خواهد شد زیرا دراینصورت پولی که درجامعه باید در دست مولدان تولید باشد فقرا منتقل می شود و بجای مشاغل و سرمایه گذاری بیهوده برای فقرا مصرف
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 70
دانشگاه سماء
واحد مشهد
عنوان :
مطالعات توجیه پذیری اقتصادی، فنی و مالی
تولید قطعات پلاستیک
استاد راهنما :
جناب آقای دکتر محمد سلطانی
گرد آورنده :
حمید رضا رسولی
رشته : حسابداری
فهرست مطالب
عنوان صفحه
خلاصه گزارش
مقدمه 6
خلاصه گزارش بررسی فنی 8
خلاصه بررسی بازار و محاسبات اقتصادی طرح 11
خلاصه بررسی مالی 13
بخش اول – مشخصات و سوابق متقاضی
مشخصات متقاضی 19
شرکت 19
سهامداران 19
مدیریت 19
کارکنان 20
سابقه مالی شرکت 20
بخش دوم – بررسی فنی
هدف از اجرای طرح 22
ظرفیت و نحوه برآورد آن 22
برنامه تولید با توجه به ظرفیت و پیش بینی فروش 22
3-1- ظرفیت تولید 22
4- روش تولید (نمودار فرآیند تولید) 23
4-1- تکنولوژی تولید 23
4-2- روش تولید 24
5- مواد اولیه طرح 26
6- کنترل کیفیت 26
7- محیط زیست 28
8- برنامه زمانبندی اجرای طرح 28
9- هزینه های ثابت طرح 29
9-1- زمین 29
9-2- محوطه و ساختمان سازی 29
9-3- ماشین آلات و تجهیزات 30
9-4- تأسیسات 30
9-5- جدول وسایط حمل و نقل 31
9-6- ملزومات اداری 31
9-7- هزینه پیش بینی نشده 31
9-8- هزینه های قبل از بهره برداری 31
10- سرمایه در گردش طرح 32
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
رهاورد اقتصادی جنگ های صلیبی برای غرب
دوران جنگ های صلیبی یکی از زمان های تاریخ ساز در سرنوشت غرب بود که اثرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بسیاری در فرهنگ غرب داشت.مرتضی رهبانی در کتاب «فرهنگ غرب و چالش های آن» به بررسی عوامل شکل دهنده فرهنگ غرب و سیر تاریخی آن از یونان و رم تا خروج از قرون وسطی می پردازد تا از رهگذر آن،جامعه پیشرفته امروز مغرب را بشناسد. یکی از مقاطع مهم تاریخی که رهبانی به آن پرداخته است «جنگ های صلیبی و تاثیرات آن بر غرب» است که به عقیده او این نبردها برای غرب نقش آموزندگی فرهنگی و مدنی بسیار وسیعی داشته است که وی آنها را به هفت بخش تاثیرات هنری، فنی و حرفه ای، سیاسی، نظامی، علمی، اخلاقی و مدنی و اقتصادی تقسیم می کند.
از نگاه رهبانی در هنگامه جنگ های صلیبی غرب با مفاهیم عرفانی شرقی آشنا شد و آن را در شعر و ادبیات و معماری اروپا منعکس کرد و درک جدیدی
از جهان برای مغرب زمین پدید آمد که جلوه باشکوه این درک را باید در معماری گوتیک با آن سقف ها و پنجره های بلند و رنگارنگ دید. همچنین ساخت های جدید قلعه های مربع و مستطیل شکل به جای قلعه های مدور ژرمنی و ساختار جدید برج ها و باروها و پنجره ها به اضافه معماری مراکز تجاری به ویژه بندرها همه تحت تاثیر معماری در شرق است. صنعت پارچه بافی، فولادسازی، کاغذسازی و سلاح های انفجاری هم مهم ترین صنایعی بودند که غرب آنها را آموخت به اضافه آسیای بادی، گلیم بافی، تولید شیشه های رنگی، ساعت و قطب نما که در شرق در آن زمان وجود داشت و مرتباً توسعه می یافت. رهبانی برآمدن روح خلاقیت و ابتکار فردی و اجتماعی در غرب را محصول برخورد غرب با شرق و هوشیاری اروپا در آموزش پذیری از دستاوردهای تمدن شرقی می داند که یکی از این دستاوردها، تجارت پررونق شرق است.
با هم نگاهی داریم به فصل خواندنی «صلیبیون و جاذبه های اقتصادی شرق» که روابط اقتصادی شرق و غرب را در این ایام مورد بررسی و مطالعه قرار داده است.
در دوران جنگ های صلیبی مشرق زمین از نظر قدرت اقتصادی، کیفیت و کمیت اجناس، نسبت به اروپا برتری داشت. فقط دوران صنعتی جدید این رابطه را بر هم زد. نه تنها از نظر کالای اقتصادی بلکه از نظر فرهنگ، اخلاقیات، افکار و مذاهب، مشرق زمین صادرکننده بود و اروپا واردکننده کالاهای مبادلاتی اروپا محدود بودند. گران ترین آنها برده ها بودند، سپس پوست های زینتی حیوانات وحشی، کهربا نیز یکی از اقلام صادراتی اروپا را تشکیل می داد ولی از شرق پارچه ها و لباس های ابریشمی، پشمی و زربفت به رنگ های مختلف، ترمه با نقش های دقیق، زینت آلات، شمشیر و قمه آبداده، انواع ادویه به خصوص فلفل و زنجبیل، شکر و شراب و چای های مختلف، روغن های گیاهی برای چراغ های «پیه سوز» میوه های خشک یا کنسرو شده، شکر، مرباجات و ترشیجات که بعضی از اینها حتی از چین و هندوستان بودند و در کوزه های سفالی لعابدار یا چینی با نقش ها و طرح ها و منظره های زیبا که خود هنرمندانه می نمود وارد بازار جهان آن روز می شدند.
این رابطه تجاری با غرب قبل از سقوط رم به دست ژرمن ها از این جهت با پس از آن متفاوت شد که اصولاً قدرت جدید نه از نظر فرهنگی در سطحی بود که نیاز به اجناس مشرق زمین داشته باشد و نه از نظر اقتصادی توان خرید این اجناس را داشت. در این زمان ثروتمندان و اشراف رم غربی، بردگان و کارگزاران بربرها شده بودند یا به رم شرقی مهاجرت کرده و جای خالی آنان را غالبان جدید که به این گونه چیزهای لوکس عادت نداشتند پر کردند. بنابراین آنچه از تجارت شرق و غرب باقی ماند بیشتر با رم شرقی بود و این رابطه هم پس از ظهور قدرت اسلام در مدیترانه به دلایلی روبه ضعف گذاشت که مهم ترین دلیل آن همانا ترس مسیحیت از تاثیرات فرهنگی در برقراری ارتباط با مسلمانان بود. شایعاتی رواج می دادند و مانع روابط سالم بین شرق و غرب می شدند.
با وجود این، ارتباطات تجاری بسیار کمی از طریق شمال اروپا و روسیه با غرب اروپا وجود داشت و از قرن دهم روابط نسبتاً بیشتری در جنوب اروپا از طریق شهرهای ایتالیایی مانند بندقیه، آمالفی، پالرمو و مسینا با مسلمانان شمال آفریقا برقرار شد که «پرده های ابریشمی گران قیمت، پارچه هایی برای زینت کلیسا، پارچه های سیاهرنگ، جبه های بسیار زیبا به رنگ نیلی از شهر قیروان در تونس، از شوش واقع در خوزستان و جابس در تونس» به اروپا وارد می شدند ولی این اجناس از جنوب اروپا به شمال اروپا راه نمی یافتند.
مضافا اینکه در سال ۹۹۱م/۳۷۰ه.ش حاکم ونیز (بندقیه) به نام «دوک پتر دوم ارزئولو» با فرستادن سفرایی به کشورهای اسلامی خواستار رابطه بازرگانی با آنان شد. به این ترتیب رابطه تجاری با مصر و سوریه برقرار شد و کشتی های تجاری ونیز (بندقیه) و جنوا بین مصر و سوریه دررفت و آمد شدند. اجناس پارچه ای، شیشه ای، سرامیکی، کله قند، فلفل، دارچین، جوزهندی، کافور، کندر، صمغ های عربی معطر و زاج، چوب صندل به طرف ایتالیا سرازیر شدند. «تجاری که با این اجناس سروکار داشتند، تمدن را نیز از میدان های تجاری مصر به اروپا آوردند.»