لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 34 صفحه
قسمتی از متن .doc :
اصلی ترین علائم و نشانه های افسردگی کدامند؟
بسیاری از افراد به رغم افسرده بودن برایشان بسیار دشوار است که به افسردگی خود اذعان داشته باشند، بالعکس برخی دیگر با مختصر غم زدگی و احساس اندوه خودشان را آدمی افسرده معرفی می کنند. در هر حال بسیاری از موارد پدیده افسردگی پنهان می ماند، چون اکثر مردم دوست دارند حتی الامکان اوقات خود را به خوشی بگذرانند و افسردگی را که تا حدی دردناک و ناخوشایند است به سادگی انکار نمایند.
در شناخت و تشخیص افسردگی باید دقت کرد. باید بدانیم که در شناخت صحیح افسردگی به دنبال چه علائمی هستیم. افسردگی متضمن تغییرات اساسی در ویژگی های زیستی، عاطفی و روانی است. تک تک افراد افسرده تمامی علائم افسردگی را ندارند اما همه علائم مربوط به افسردگی در گروه افراد افسرده وجود دارد.
افسردگی در بین افراد مختلف به صورت های متفاوت و درجات گوناگون پدیدار می گردد. گاهی افسردگی به صورت یک هیجان عادی انسانی جلوه گر می شود. گاه به صورت غم و اندوه بروز می کند و حالت غمگینی به عنوان یک پاسخ طبیعی نسبت به شرایط غمناک در فرد بوجود می آید. بعضی اوقات افسردگی به صورت ضعف ظاهر می شود و گاه بعضی افراد دچار افسردگی شدید می شوند.
همانطوری که اشاره شد به رغم این که افسردگی نوعی واکنش در مقابل استرسها و فشارهای روانی در زندگی فردی و اجتماعی است، خود افسردگی نیز یک استرس و فشار ثانویه است که بر فرد تحمیل می گردد، استرسی که شخص بالاجبار به آن واکنش نشان می دهد. با ارزیابی رفتار واکنش های ظاهری فرد افسرده نمی توان به میزان و شدت افسردگی وی پی برد، زیرا افراد افسرده نسبت به تقاضاهای محیطی و اجتماعی واکنش های متفاوتی از خود نشان می دهند.
در واکنش به افسردگی، یکی ممکن است به شدت فعال، پرتحرک و پرکار شود و دیگری گوشه گیر و انزوا طلب باشد. از جمله متداولترین واکنش ها نسبت به اختلال افسردگی پدیدآیی نگرانی و اضطراب است. در واقع اضطراب هم می تواند از جمله عوامل ایجاد کننده افسردگی باشد و هم از نتایج قهری آن.اضطراب به بیان ساده یک حالت دلواپسی، دلشوره، نگرانی، عصبانیت، ترس خفیف، احساس ناامنی و ناراحتی است. اضطراب عموماَ با علام جسمانی مثل طپش قلب، عرق کردن، اختلال در ریتم تنفسی، سرگیجه و ضعف همراه است. در حقیقت شناخت افسردگی به عنوان یک پدیده روان شناختی مهم، با توجه به اینکه هر کسی به شیوه های خاص در مقابل آن واکنش نشان می دهد، بسیار دشوار است. معمولاَ مردم با راهها و شیوه های مختلفی که به افسردگی واکنش نشان می دهند ممکن است ماهیت افسردگی خود را چنان تغییر دهند که خودشان نیز به سادگی متوجه افسردگی شان نگردند.
باید توجه داشت که افسردگی همواره با تغییرات قابل توجه در واکنش های زیستی و فیزیولوژیک، شناختی، عاطفی، و روانی و رفتاری همراه است. این نشانه ها بر حسب نوع وشدت افسردگی متغیرند. (پیوند شماره 64 صفحه 16)
نشانه های زیستی یا فیزیولوژیک افسردگی به شرح زیر می باشد:
اختلال در اشتها: (افزایش، کاهش)
بی اشتهایی روانی نسبت به غذا یا بعضاَ پراشتهایی روانی نسبت به غذا و پرخوری بدون توجه به شکایت های مکرر از ناراحتی ها و دردهای جسمانی نظیر یبوست، تهوع، اسهال، کمردرد، سردرد، حساسیت و گرفتگی عضلات می تواند از علائم افسردگی باشد.
علائم شناختی افسردگی از این قرارند:
ناتوانی در تمرکز ذهن
کاهش قدرت یادگیری مطالب و موضوعات
ناکامی های تحصیلی
از جمله علائم افسردگی در بین افراد مبتلا به خصوص جوانان، ناکامی در عشق، تحصیل و شکست های آموزشگاهی است.
نگرشها و بازخوردهای منفی و بازدارنده پدیدآیی نگرش ها و بازخوردهای منفی و بازدارند نسبت به پدیده های مختلف، به ویژه فعالیتهای پویای زندگی.
خودپنداری منفی و احساس ناامیدی از دست دادن توان مثبت اندیشی و برخورداری از احساس یاس و ناامیدی و بدبینی نسبت به محیط اطراف از جمله ویژگیهای افراد افسرده است.
افکار تکرار شونده در زمینه مرگ یا خودکشی
مشغولیت ذهنی با افکار مخرب و تحمیلی و تکرار شونده در زمینه پوچی و مرگ و خودآزاری و خودکشی از دیگر علائم افسردگی می تواند باشد.
از دست دادن قدرت تصمیم گیری، تردیدهای مکرر و نداشتن قدرت تصمیم گیری در زمینه فعالیتهای موثر در پویایی زندگی فردی و اجتماعی نشانه دیگری از خلق افسرده می تواند باشد.
تفکر همه یا هیچ، شخص افسرده همه چیز را به صورت سیاه و سفید می بیند، اگر کاری را انجام می دهد صددرصد کامل نباشد خود را کاملاَ شکست خورده تلقی می کند. اصل همه یا هیچ بسیار مخرب است.
برداشت ها و تفسیرهای غیرمنطقی امور، از جمله ویژگی های شناختی افراد افسرده، بزرگنمایی ها، نتیجه گیریها و برداشتهای سریع از رخدادهای مختلف و برچسب زدن های ناروا به امور مختلف است.
تعمیم بیش از حد مسائل شخص افسرده و شخص مورد توجهش به وجود آید فکر می کند این شخص اصلاَ به او علاقه ای ندارد. به عبارت دیگر یک برخورد ساده و سوء تفاهم کوچک را به کل اندیشه و رفتار فرد تعمیم می دهد.
علائم عاطفی و روانی افسردگی عبارتند از:
اضطراب
افراد افسرده دچار سطوح بالای اضطراب ناشی از منابع استرس زا می باشد.
احساس مواجهه مکرر با حوادث تنش زا
ترس از تعاملات اجتماعی
افراد افسرده عموماَ دوست ندارند با افراد مختلف محشور شده ارتباط دشاته باشند، به گونه ای که نوعی نگرانی و ترس از مصاحبت های مردمی دارند.
احساس گناه و بی کفایتی و بی ارزشی
افراد افرده عموماَ دچار احساس تقصیر و گناه و بی کفایتی و بی لیاقتی اند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 34 صفحه
قسمتی از متن .doc :
اصلی ترین علائم و نشانه های افسردگی کدامند؟
بسیاری از افراد به رغم افسرده بودن برایشان بسیار دشوار است که به افسردگی خود اذعان داشته باشند، بالعکس برخی دیگر با مختصر غم زدگی و احساس اندوه خودشان را آدمی افسرده معرفی می کنند. در هر حال بسیاری از موارد پدیده افسردگی پنهان می ماند، چون اکثر مردم دوست دارند حتی الامکان اوقات خود را به خوشی بگذرانند و افسردگی را که تا حدی دردناک و ناخوشایند است به سادگی انکار نمایند.
در شناخت و تشخیص افسردگی باید دقت کرد. باید بدانیم که در شناخت صحیح افسردگی به دنبال چه علائمی هستیم. افسردگی متضمن تغییرات اساسی در ویژگی های زیستی، عاطفی و روانی است. تک تک افراد افسرده تمامی علائم افسردگی را ندارند اما همه علائم مربوط به افسردگی در گروه افراد افسرده وجود دارد.
افسردگی در بین افراد مختلف به صورت های متفاوت و درجات گوناگون پدیدار می گردد. گاهی افسردگی به صورت یک هیجان عادی انسانی جلوه گر می شود. گاه به صورت غم و اندوه بروز می کند و حالت غمگینی به عنوان یک پاسخ طبیعی نسبت به شرایط غمناک در فرد بوجود می آید. بعضی اوقات افسردگی به صورت ضعف ظاهر می شود و گاه بعضی افراد دچار افسردگی شدید می شوند.
همانطوری که اشاره شد به رغم این که افسردگی نوعی واکنش در مقابل استرسها و فشارهای روانی در زندگی فردی و اجتماعی است، خود افسردگی نیز یک استرس و فشار ثانویه است که بر فرد تحمیل می گردد، استرسی که شخص بالاجبار به آن واکنش نشان می دهد. با ارزیابی رفتار واکنش های ظاهری فرد افسرده نمی توان به میزان و شدت افسردگی وی پی برد، زیرا افراد افسرده نسبت به تقاضاهای محیطی و اجتماعی واکنش های متفاوتی از خود نشان می دهند.
در واکنش به افسردگی، یکی ممکن است به شدت فعال، پرتحرک و پرکار شود و دیگری گوشه گیر و انزوا طلب باشد. از جمله متداولترین واکنش ها نسبت به اختلال افسردگی پدیدآیی نگرانی و اضطراب است. در واقع اضطراب هم می تواند از جمله عوامل ایجاد کننده افسردگی باشد و هم از نتایج قهری آن.اضطراب به بیان ساده یک حالت دلواپسی، دلشوره، نگرانی، عصبانیت، ترس خفیف، احساس ناامنی و ناراحتی است. اضطراب عموماَ با علام جسمانی مثل طپش قلب، عرق کردن، اختلال در ریتم تنفسی، سرگیجه و ضعف همراه است. در حقیقت شناخت افسردگی به عنوان یک پدیده روان شناختی مهم، با توجه به اینکه هر کسی به شیوه های خاص در مقابل آن واکنش نشان می دهد، بسیار دشوار است. معمولاَ مردم با راهها و شیوه های مختلفی که به افسردگی واکنش نشان می دهند ممکن است ماهیت افسردگی خود را چنان تغییر دهند که خودشان نیز به سادگی متوجه افسردگی شان نگردند.
باید توجه داشت که افسردگی همواره با تغییرات قابل توجه در واکنش های زیستی و فیزیولوژیک، شناختی، عاطفی، و روانی و رفتاری همراه است. این نشانه ها بر حسب نوع وشدت افسردگی متغیرند. (پیوند شماره 64 صفحه 16)
نشانه های زیستی یا فیزیولوژیک افسردگی به شرح زیر می باشد:
اختلال در اشتها: (افزایش، کاهش)
بی اشتهایی روانی نسبت به غذا یا بعضاَ پراشتهایی روانی نسبت به غذا و پرخوری بدون توجه به شکایت های مکرر از ناراحتی ها و دردهای جسمانی نظیر یبوست، تهوع، اسهال، کمردرد، سردرد، حساسیت و گرفتگی عضلات می تواند از علائم افسردگی باشد.
علائم شناختی افسردگی از این قرارند:
ناتوانی در تمرکز ذهن
کاهش قدرت یادگیری مطالب و موضوعات
ناکامی های تحصیلی
از جمله علائم افسردگی در بین افراد مبتلا به خصوص جوانان، ناکامی در عشق، تحصیل و شکست های آموزشگاهی است.
نگرشها و بازخوردهای منفی و بازدارنده پدیدآیی نگرش ها و بازخوردهای منفی و بازدارند نسبت به پدیده های مختلف، به ویژه فعالیتهای پویای زندگی.
خودپنداری منفی و احساس ناامیدی از دست دادن توان مثبت اندیشی و برخورداری از احساس یاس و ناامیدی و بدبینی نسبت به محیط اطراف از جمله ویژگیهای افراد افسرده است.
افکار تکرار شونده در زمینه مرگ یا خودکشی
مشغولیت ذهنی با افکار مخرب و تحمیلی و تکرار شونده در زمینه پوچی و مرگ و خودآزاری و خودکشی از دیگر علائم افسردگی می تواند باشد.
از دست دادن قدرت تصمیم گیری، تردیدهای مکرر و نداشتن قدرت تصمیم گیری در زمینه فعالیتهای موثر در پویایی زندگی فردی و اجتماعی نشانه دیگری از خلق افسرده می تواند باشد.
تفکر همه یا هیچ، شخص افسرده همه چیز را به صورت سیاه و سفید می بیند، اگر کاری را انجام می دهد صددرصد کامل نباشد خود را کاملاَ شکست خورده تلقی می کند. اصل همه یا هیچ بسیار مخرب است.
برداشت ها و تفسیرهای غیرمنطقی امور، از جمله ویژگی های شناختی افراد افسرده، بزرگنمایی ها، نتیجه گیریها و برداشتهای سریع از رخدادهای مختلف و برچسب زدن های ناروا به امور مختلف است.
تعمیم بیش از حد مسائل شخص افسرده و شخص مورد توجهش به وجود آید فکر می کند این شخص اصلاَ به او علاقه ای ندارد. به عبارت دیگر یک برخورد ساده و سوء تفاهم کوچک را به کل اندیشه و رفتار فرد تعمیم می دهد.
علائم عاطفی و روانی افسردگی عبارتند از:
اضطراب
افراد افسرده دچار سطوح بالای اضطراب ناشی از منابع استرس زا می باشد.
احساس مواجهه مکرر با حوادث تنش زا
ترس از تعاملات اجتماعی
افراد افسرده عموماَ دوست ندارند با افراد مختلف محشور شده ارتباط دشاته باشند، به گونه ای که نوعی نگرانی و ترس از مصاحبت های مردمی دارند.
احساس گناه و بی کفایتی و بی ارزشی
افراد افرده عموماَ دچار احساس تقصیر و گناه و بی کفایتی و بی لیاقتی اند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 34 صفحه
قسمتی از متن .doc :
اصلی ترین علائم و نشانه های افسردگی کدامند؟
بسیاری از افراد به رغم افسرده بودن برایشان بسیار دشوار است که به افسردگی خود اذعان داشته باشند، بالعکس برخی دیگر با مختصر غم زدگی و احساس اندوه خودشان را آدمی افسرده معرفی می کنند. در هر حال بسیاری از موارد پدیده افسردگی پنهان می ماند، چون اکثر مردم دوست دارند حتی الامکان اوقات خود را به خوشی بگذرانند و افسردگی را که تا حدی دردناک و ناخوشایند است به سادگی انکار نمایند.
در شناخت و تشخیص افسردگی باید دقت کرد. باید بدانیم که در شناخت صحیح افسردگی به دنبال چه علائمی هستیم. افسردگی متضمن تغییرات اساسی در ویژگی های زیستی، عاطفی و روانی است. تک تک افراد افسرده تمامی علائم افسردگی را ندارند اما همه علائم مربوط به افسردگی در گروه افراد افسرده وجود دارد.
افسردگی در بین افراد مختلف به صورت های متفاوت و درجات گوناگون پدیدار می گردد. گاهی افسردگی به صورت یک هیجان عادی انسانی جلوه گر می شود. گاه به صورت غم و اندوه بروز می کند و حالت غمگینی به عنوان یک پاسخ طبیعی نسبت به شرایط غمناک در فرد بوجود می آید. بعضی اوقات افسردگی به صورت ضعف ظاهر می شود و گاه بعضی افراد دچار افسردگی شدید می شوند.
همانطوری که اشاره شد به رغم این که افسردگی نوعی واکنش در مقابل استرسها و فشارهای روانی در زندگی فردی و اجتماعی است، خود افسردگی نیز یک استرس و فشار ثانویه است که بر فرد تحمیل می گردد، استرسی که شخص بالاجبار به آن واکنش نشان می دهد. با ارزیابی رفتار واکنش های ظاهری فرد افسرده نمی توان به میزان و شدت افسردگی وی پی برد، زیرا افراد افسرده نسبت به تقاضاهای محیطی و اجتماعی واکنش های متفاوتی از خود نشان می دهند.
در واکنش به افسردگی، یکی ممکن است به شدت فعال، پرتحرک و پرکار شود و دیگری گوشه گیر و انزوا طلب باشد. از جمله متداولترین واکنش ها نسبت به اختلال افسردگی پدیدآیی نگرانی و اضطراب است. در واقع اضطراب هم می تواند از جمله عوامل ایجاد کننده افسردگی باشد و هم از نتایج قهری آن.اضطراب به بیان ساده یک حالت دلواپسی، دلشوره، نگرانی، عصبانیت، ترس خفیف، احساس ناامنی و ناراحتی است. اضطراب عموماَ با علام جسمانی مثل طپش قلب، عرق کردن، اختلال در ریتم تنفسی، سرگیجه و ضعف همراه است. در حقیقت شناخت افسردگی به عنوان یک پدیده روان شناختی مهم، با توجه به اینکه هر کسی به شیوه های خاص در مقابل آن واکنش نشان می دهد، بسیار دشوار است. معمولاَ مردم با راهها و شیوه های مختلفی که به افسردگی واکنش نشان می دهند ممکن است ماهیت افسردگی خود را چنان تغییر دهند که خودشان نیز به سادگی متوجه افسردگی شان نگردند.
باید توجه داشت که افسردگی همواره با تغییرات قابل توجه در واکنش های زیستی و فیزیولوژیک، شناختی، عاطفی، و روانی و رفتاری همراه است. این نشانه ها بر حسب نوع وشدت افسردگی متغیرند. (پیوند شماره 64 صفحه 16)
نشانه های زیستی یا فیزیولوژیک افسردگی به شرح زیر می باشد:
اختلال در اشتها: (افزایش، کاهش)
بی اشتهایی روانی نسبت به غذا یا بعضاَ پراشتهایی روانی نسبت به غذا و پرخوری بدون توجه به شکایت های مکرر از ناراحتی ها و دردهای جسمانی نظیر یبوست، تهوع، اسهال، کمردرد، سردرد، حساسیت و گرفتگی عضلات می تواند از علائم افسردگی باشد.
علائم شناختی افسردگی از این قرارند:
ناتوانی در تمرکز ذهن
کاهش قدرت یادگیری مطالب و موضوعات
ناکامی های تحصیلی
از جمله علائم افسردگی در بین افراد مبتلا به خصوص جوانان، ناکامی در عشق، تحصیل و شکست های آموزشگاهی است.
نگرشها و بازخوردهای منفی و بازدارنده پدیدآیی نگرش ها و بازخوردهای منفی و بازدارند نسبت به پدیده های مختلف، به ویژه فعالیتهای پویای زندگی.
خودپنداری منفی و احساس ناامیدی از دست دادن توان مثبت اندیشی و برخورداری از احساس یاس و ناامیدی و بدبینی نسبت به محیط اطراف از جمله ویژگیهای افراد افسرده است.
افکار تکرار شونده در زمینه مرگ یا خودکشی
مشغولیت ذهنی با افکار مخرب و تحمیلی و تکرار شونده در زمینه پوچی و مرگ و خودآزاری و خودکشی از دیگر علائم افسردگی می تواند باشد.
از دست دادن قدرت تصمیم گیری، تردیدهای مکرر و نداشتن قدرت تصمیم گیری در زمینه فعالیتهای موثر در پویایی زندگی فردی و اجتماعی نشانه دیگری از خلق افسرده می تواند باشد.
تفکر همه یا هیچ، شخص افسرده همه چیز را به صورت سیاه و سفید می بیند، اگر کاری را انجام می دهد صددرصد کامل نباشد خود را کاملاَ شکست خورده تلقی می کند. اصل همه یا هیچ بسیار مخرب است.
برداشت ها و تفسیرهای غیرمنطقی امور، از جمله ویژگی های شناختی افراد افسرده، بزرگنمایی ها، نتیجه گیریها و برداشتهای سریع از رخدادهای مختلف و برچسب زدن های ناروا به امور مختلف است.
تعمیم بیش از حد مسائل شخص افسرده و شخص مورد توجهش به وجود آید فکر می کند این شخص اصلاَ به او علاقه ای ندارد. به عبارت دیگر یک برخورد ساده و سوء تفاهم کوچک را به کل اندیشه و رفتار فرد تعمیم می دهد.
علائم عاطفی و روانی افسردگی عبارتند از:
اضطراب
افراد افسرده دچار سطوح بالای اضطراب ناشی از منابع استرس زا می باشد.
احساس مواجهه مکرر با حوادث تنش زا
ترس از تعاملات اجتماعی
افراد افسرده عموماَ دوست ندارند با افراد مختلف محشور شده ارتباط دشاته باشند، به گونه ای که نوعی نگرانی و ترس از مصاحبت های مردمی دارند.
احساس گناه و بی کفایتی و بی ارزشی
افراد افرده عموماَ دچار احساس تقصیر و گناه و بی کفایتی و بی لیاقتی اند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن .doc :
راه های مقابله با افسردگی
لطفا دقت کنید که دستورالعمل های زیر را تحت هیچ شرایطی نباید بدون نظر درمانگر با صلا حیتی به کار گرفت. انجام هر یک از موارد زیر بدون کمک تخصصی یک روانشناس بالینی ممکن است سودی برای شما نداشته باشد و به دلیل ماهیت افسردگی که قسمت عمده آن اعوجاج در تفکر است شاید نتوانید آنها را به درستی به کار گیرید.
▪ اگر افسرده اید قبل از هر اقدامی باید بدانید «بدون آن که متوجه باشید» نه تنها به صورت منفی فکر می کنید بلکه به شیوه ای سوگیرانه فکر می کنید. به عبارت بهتر این شما نیستید که تفکر سوگیرانه دارید بلکه این افکار شماست که نسبت به شما سوگیری دارد و به شیوه ای دلبخواه هدایتتان می کند. قبل از هر چیز بدانید که این افسردگی شماست که از شما می خواهد به موسیقی غم انگیز گوش دهید، به دیدن تئاترهای حزن آور بروید، داستان های تلخ پیرامون هستی بخوانید و حتی داستان ها و عبارت های غم انگیز بگویید.
▪ تا می توانید فعال تر شوید. افسردگی یک دور باطل است. نیروی شما را از لحاظ روانی و جسمی کاهش می دهد. هر چیزی سخت و بزرگ جلوه می کند. به زودی خسته می شوید. افسردگی باعث می شود کمتر به کار و فعالیت مثبت بپردازید. کم کار می کنید و بعد خود را ملامت می کنید که تن به کار نمی دهید. در نهایت به این باور می رسید که هیچ کاری از شما ساخته نیست و هرگز نخواهید توانست از افسردگی رها شوید. نتیجه این دور باطل این است که افسردگی تان هر چه بیشتر و انجام کارها مشکل تر و مشکل تر می شود و بدین ترتیب این روند خسته کننده ادامه می یابد. «فعال تر شدن» یکی از راه های شکستن این حلقه معیوب است و چندین حسن دارد:
الف) فعالیت احساس خوبی در شما پدید می آورد. کمترین فایده اش این است که توجه ذهن را از احساس های دردناک به جاهای دیگر معطوف می کند. ممکن است شما را متوجه چیزهایی کند که می توانید از وجود آنها لذت ببرید. فقط کافی است آنها را مورد آزمون قرار دهید. ب) فعالیت خستگی را در شما کم می کند. در حالت عادی وقتی خسته هستید نیاز به استراحت دارید اما وقتی افسرده اید عکس آن صادق است: احتیاج دارید که کار بیشتری بکنید. کار نکردن فقط باعث به وجود آمدن احساس وارفتگی و فرسودگی بیشتر می شود، مضاف بر اینکه موجب می شود که ذهنتان به مسایل دردناک معطوف شود و بیشتر به مشکلات خودتان بیندیشید و افسردگی تان بیشتر شود.
ج) فعالیت شما را به کار بیشتر وادار می سازد. در افسردگی انگیزه انسان کاهش می یابد تا حدی که گاها حتی کار کوچکی مثل بلند شدن، به سمت در رفتن و در را برای کسی باز کردن، کار فوق العاده شاقی به نظر می رسد. هر چقدر بیشتر به انجام کاری بپردازید، احساس فعالیت بیشتری پیدا می کنید.
د) فعالیت توانایی تفکر را در شما بالا می برد. وقتی فعالیتی را شروع کردید، مسایلی که فکر می کردید نمی توانید در آن باره کاری انجام دهید در راستای توانایی هایتان قرار می گیرد. با وجود این همه سودمندی در فعالتر شدن، شروع مجدد، کار ساده ای نیست.
علت این امر آن است که افکار یاس آور و بدبینانه که وجه بارز افسردگی به شمار می رود، مانع حرکت می شوند. وقتی افسرده هستید ممکن است فکر کنید که کاری انجام نمی دهید، پیشرفتی ندارید و از چیزی لذت نمی برید. ممکن است تنظیم وقت برایتان دشوار باشد. وقتی در مقابل انجام کاری قرار می گیرید ممکن است این فکر را بکنید: «از آن کار خوشم نخواهد آمد»، «افتضاح بار خواهم آورد» یا «این کار سختی است». این نوع افکار شما را از شروع فعالیت باز می دارند و هر چه بیشتر در حلقه معیوب نگه می دارند. پس به نکات شماره ۳ توجه کنید.
▪ برای برطرف کردن موانعی که سر راه فعال تر شدن قرار گرفته است، باید مستقیما افکار افسرده سازی را که مانع انجام کارهای موردنظرتان می شوند آماج قرار دهید. هدف شما توجه به این افکار و چالش با آنها خواهد بود به نحوی که دیگر سد راه شما نشوند. اما بیش از همه دقیقا درباره جزئیات کاری که انجام می دهید، بیندیشید و ببینید از انجام آن کار تا چه حد احساس لذت و رضایت می کنید. نکته ای که بدین ترتیب کشف می شود، کمک می کند تا طوری زمان بندی کنید که بهترین نتیجه را از فعالیت های هر روز خود بگیرید. نام این کار را «برنامه ریزی فعالیت» می گوییم. برای این کار دو گام ضرورت دارد:
۱) گام اول - خود بازنگری
منظور از خودبازنگری، به طور ساده یعنی مشاهده یا زیرنظر گرفتن الگوی فعالیت های خودتان. در خودبازنگری آنچه را انجام می دهید ساعت به ساعت یادداشت می کنید. این یادداشت ها به شکلی مستند نشان خواهند داد که وقتتان را چطور می گذرانید و میزان رضایت خاطر شما و میزان رضایت خاطر شما از آنچه انجام می دهید با مراجعه به این یادداشت ها معلوم می شود. نکات زیر را به مدت چند روز در برگه های یادداشت ثبت کنید:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن .doc :
راه های مقابله با افسردگی
لطفا دقت کنید که دستورالعمل های زیر را تحت هیچ شرایطی نباید بدون نظر درمانگر با صلا حیتی به کار گرفت. انجام هر یک از موارد زیر بدون کمک تخصصی یک روانشناس بالینی ممکن است سودی برای شما نداشته باشد و به دلیل ماهیت افسردگی که قسمت عمده آن اعوجاج در تفکر است شاید نتوانید آنها را به درستی به کار گیرید.
▪ اگر افسرده اید قبل از هر اقدامی باید بدانید «بدون آن که متوجه باشید» نه تنها به صورت منفی فکر می کنید بلکه به شیوه ای سوگیرانه فکر می کنید. به عبارت بهتر این شما نیستید که تفکر سوگیرانه دارید بلکه این افکار شماست که نسبت به شما سوگیری دارد و به شیوه ای دلبخواه هدایتتان می کند. قبل از هر چیز بدانید که این افسردگی شماست که از شما می خواهد به موسیقی غم انگیز گوش دهید، به دیدن تئاترهای حزن آور بروید، داستان های تلخ پیرامون هستی بخوانید و حتی داستان ها و عبارت های غم انگیز بگویید.
▪ تا می توانید فعال تر شوید. افسردگی یک دور باطل است. نیروی شما را از لحاظ روانی و جسمی کاهش می دهد. هر چیزی سخت و بزرگ جلوه می کند. به زودی خسته می شوید. افسردگی باعث می شود کمتر به کار و فعالیت مثبت بپردازید. کم کار می کنید و بعد خود را ملامت می کنید که تن به کار نمی دهید. در نهایت به این باور می رسید که هیچ کاری از شما ساخته نیست و هرگز نخواهید توانست از افسردگی رها شوید. نتیجه این دور باطل این است که افسردگی تان هر چه بیشتر و انجام کارها مشکل تر و مشکل تر می شود و بدین ترتیب این روند خسته کننده ادامه می یابد. «فعال تر شدن» یکی از راه های شکستن این حلقه معیوب است و چندین حسن دارد:
الف) فعالیت احساس خوبی در شما پدید می آورد. کمترین فایده اش این است که توجه ذهن را از احساس های دردناک به جاهای دیگر معطوف می کند. ممکن است شما را متوجه چیزهایی کند که می توانید از وجود آنها لذت ببرید. فقط کافی است آنها را مورد آزمون قرار دهید. ب) فعالیت خستگی را در شما کم می کند. در حالت عادی وقتی خسته هستید نیاز به استراحت دارید اما وقتی افسرده اید عکس آن صادق است: احتیاج دارید که کار بیشتری بکنید. کار نکردن فقط باعث به وجود آمدن احساس وارفتگی و فرسودگی بیشتر می شود، مضاف بر اینکه موجب می شود که ذهنتان به مسایل دردناک معطوف شود و بیشتر به مشکلات خودتان بیندیشید و افسردگی تان بیشتر شود.
ج) فعالیت شما را به کار بیشتر وادار می سازد. در افسردگی انگیزه انسان کاهش می یابد تا حدی که گاها حتی کار کوچکی مثل بلند شدن، به سمت در رفتن و در را برای کسی باز کردن، کار فوق العاده شاقی به نظر می رسد. هر چقدر بیشتر به انجام کاری بپردازید، احساس فعالیت بیشتری پیدا می کنید.
د) فعالیت توانایی تفکر را در شما بالا می برد. وقتی فعالیتی را شروع کردید، مسایلی که فکر می کردید نمی توانید در آن باره کاری انجام دهید در راستای توانایی هایتان قرار می گیرد. با وجود این همه سودمندی در فعالتر شدن، شروع مجدد، کار ساده ای نیست.
علت این امر آن است که افکار یاس آور و بدبینانه که وجه بارز افسردگی به شمار می رود، مانع حرکت می شوند. وقتی افسرده هستید ممکن است فکر کنید که کاری انجام نمی دهید، پیشرفتی ندارید و از چیزی لذت نمی برید. ممکن است تنظیم وقت برایتان دشوار باشد. وقتی در مقابل انجام کاری قرار می گیرید ممکن است این فکر را بکنید: «از آن کار خوشم نخواهد آمد»، «افتضاح بار خواهم آورد» یا «این کار سختی است». این نوع افکار شما را از شروع فعالیت باز می دارند و هر چه بیشتر در حلقه معیوب نگه می دارند. پس به نکات شماره ۳ توجه کنید.
▪ برای برطرف کردن موانعی که سر راه فعال تر شدن قرار گرفته است، باید مستقیما افکار افسرده سازی را که مانع انجام کارهای موردنظرتان می شوند آماج قرار دهید. هدف شما توجه به این افکار و چالش با آنها خواهد بود به نحوی که دیگر سد راه شما نشوند. اما بیش از همه دقیقا درباره جزئیات کاری که انجام می دهید، بیندیشید و ببینید از انجام آن کار تا چه حد احساس لذت و رضایت می کنید. نکته ای که بدین ترتیب کشف می شود، کمک می کند تا طوری زمان بندی کنید که بهترین نتیجه را از فعالیت های هر روز خود بگیرید. نام این کار را «برنامه ریزی فعالیت» می گوییم. برای این کار دو گام ضرورت دارد:
۱) گام اول - خود بازنگری
منظور از خودبازنگری، به طور ساده یعنی مشاهده یا زیرنظر گرفتن الگوی فعالیت های خودتان. در خودبازنگری آنچه را انجام می دهید ساعت به ساعت یادداشت می کنید. این یادداشت ها به شکلی مستند نشان خواهند داد که وقتتان را چطور می گذرانید و میزان رضایت خاطر شما و میزان رضایت خاطر شما از آنچه انجام می دهید با مراجعه به این یادداشت ها معلوم می شود. نکات زیر را به مدت چند روز در برگه های یادداشت ثبت کنید: