حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد زنان و اسلام 200 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 199 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

زنان و اسلام

مقدمه:

زن آیینه‌ی تمام نمای شخصیت انسان است. او مظهر پرورش است و صفت الهی پروردن از جانب خدای خویش را به ودیعه دارد، دامن زنان اولین کلاس درس و بهترین محل تربیت کودک است چنانکه گویند: مرد از دامن زن به معراج می رسد. بدین معنی که زن پایه گذار وجود حیات آدمی است زنان مسلمان و فداکار لازم است تا با حفظ عفت و پاکدامنی خود، ظلم ستیزی نهضت حسینی را به همه انسانها برسانند تا بدین وسیله افتخار تربیت بزرگ مردان و بزرگ زنان تاریخ را داشته باشد.

مقام زن در اسلام و در آیین های دیگر:

مشاهده و تجربه این معنا را ثابت کرده که مرد و زن دو فرد از یک نوع و از یک جوهرند، بر خلاف نظریات موجود در امت های پیشین که زن را از مرگ بدتر و تلخ تر می دانستند تا حدی که در سال 586 میلادی در فرانسه کنگره ای تشکیل شد تا در مورد این که آیا زن انسان است یا خیر بحث کنند که نتیجه کنگره این بود که به زن انسانی غیرمستقل و در خدمت مردان است.

اما با ظهور اسلام همه ی تفکراتی که در اثر تلقین علیه زن بود از بین رفت و جای خود را به عزت و اعتبار اساسی زنان داد.

اصل تساوی زن و مرد:

قرآن با کمال صراحت در آیات متعددی در اصل تساوی زن و مرد از نظر انسانیت و کمالات می فرماید: «زنان را از جنس مردان و از سرشتی نظیر مردان آفریدیم» و این را با توجه به قوانین امروز در دنیای غرب، در حاکمیت قوانین اسلامی ناظر بر مالکیت زن و حمایت های مالی و اقتصادی شوهر در خانواده قابل لمس تر می توان دید. اما در دنیای غرب، با توجه به شعار آزادی و اتیکت تساوی زن و مرد باز هم این تساوی نه در عرصه شغل و کار و نه در عرصه ی خانواده به هیچ عنوان رعایت نشده و استفاده ابزاری از زن تا حدی پیش رفته که به سقوط هویت انسانی و عدم احقاق کمترین حق او گردیده است و این را کاملا با توزیع و ترویج بیماری های مقاربتی چون «ایدز، سفلیس و سوزاک» می بینیم. و از نظر اسلام زن و مرد در انسانیت برابرند ولی دو گونه انسان اند با دو گونه خصلتها و دو گونه روانشناسی طبیعت. ولی دنیای غرب «تشابه محوری» را جایگزین «تناسب محوری» کرد و چنانکه ویل دورانت می گوید: این حرکت برای اولین بار با قانون 1882 بود که به موجب این قانون زنان بریتانیای کبیر از امتیاز بی سابقه ای برخوردار می شدند و حق نگهداری پول خود را داشته و از آن به بعد زنان از بندگی و جان کندن در خانه آزاد شده و گرفتار جان کندن در مغازه و کارخانه شدند و در حال حاضر چنانکه در پیش ذکر شد به دنیایی از ابتذال کشیده شدند که نقش ابزاری داشته و تنها در معرض بهره برداری دیگران واقع می شوند. مقام معظم رهبری نظریات موجود در اصل تساوی زن و مرد را اینچنین به دو هدف کلی و مجزا در نظرات متفاوت تعریف کرده اند: اولین هدف رسیدن زن به کمال وجودی خود می باشد اما دومین هدف ایجاد تخاصم و جدایی و رقابت خصمانه میان دو جنس زن و مرد است که هدف اول دستاورد اسلام و هدف دوم هدف کوته بینانه است به وضوح می بینیم در اسلام به زن بسیار اهمیت داده می شود چنانکه در بسیاری از آیات قرآن کریم آمده است: پاداش اخروی و قرب الهی به جنسیت مربوط نیست بلکه به ایمان و عمل صالح مربوط است خواه از طرف زن و یا از طرف مرد باشد و همیشه در کنار هر مرد بزرگی از قدیسه ای بزرگ یاد می کند که از همسران آدم و ابراهیم علیه السلام و از مادران موسی (ع) و عیسی (ع) در نهایت تجلیل کرده است یا بانوی بزرگوار حضرت خدیجه (س) و سرور همه زنان عالم حضرت فاطمه زهرا (س) که خداوند در قرآن کریم از ایشان به کوثر یاد می کند. بر خلاف نظریات تحقیرآمیزی که در امت های پیشین راجع به زن وجود داشته همچون عنصر گناه دانستن زن، شیطان بودن زن، عدم رسیدن او به مقامات معنوی چون ورود به بهشت، طفیلی دانستن زن، آفرینش او از دنده چپ مرد، مقدمه قرار گرفتن زن برای مرد، عامل بدبختی و گرفتاری مرد و در پایان زن را به منزله ظرفی که نطفه مرد را در خود نگاه می دارد، می دانستند و هیچ ارزشی برای بارداری او نمی گذاشتند.

در این میان دین اسلام با بیانی روشن و شفاف با تمام این نظریات مخالفت کرد، چنانکه در آیات قرآن کریم آورده شده که «خداوند از جنس خود شما برای شما همسر آفرید».

و همچنین داستان بهشت آدم را مطرح کرده و با بیان «فوسوس اهما الشیطان». جنس زن را از اتهام عنصر گناه و شیطان بودن مبرا ساخت و یا بر خلاف بسیاری از آیینها که رابطه جنسی را پلید می دانند ازدواج را مقدس و تجرد را پلید می شمارد.

چنانکه پیغمبر اکرم (ص) می فرماید: من به سه چیز علاقه دارم: بوی خوش، زن، نماز و با بیان «هن لباس لکم و انتم لباس لهن» هر یک از زن و مرد را پوشش و زینت یکدیگر می داند و خلقت هر یک را برای دیگری قلمداد کرده و وجود زن را خیری برای مرد و مایه سکوت و آرامش دل او معرفی می کند و زن و مرد را در آفرینش هر یک از انسانها مهم و دخیل می داند و تمام نظرات تحقیرآمیز را به یکباره مردود می کند.

«انی جاعل فی الارض خلیفه» و خداوند زن را تا جایگاه جانشین خود که به طور عام در آیه ذکر شده، بالا می برد و برای رسیدن به این مقام تفاوتی بین زن و مرد قائل نمی شود.

اما در یهودیت و مسیحیت بنا بر آنچه در کتاب مقدس آمده است، جایگاه زن نسبت به مرد، جایگاهی فرعی و ثانوی است ولی در اسلام به انسان بودن زن و مرد توجه شده است و آفرینش انسان را از نفس واحده می داند و زمانی که از زنان خوب یا بد یاد می کند، ایشان را نمونه مردم خوب و بد دانسته و مختص زنان خوب و بد نمی داند که در قرآن کریم در مورد زن نوح و زن لوط آورده شده که این دو زن را با دوزخیان در آتش افکنید و بعد می فرماید: «ضرب الـ... مثلآ للذین کفروا»‌و ایشان را نمونه و درس عبرت تمام کافران اعم از زن و مرد قرار می دهد و بالعکس.



خرید و دانلود تحقیق در مورد زنان و اسلام 200 ص


تحقیق. دیدگاه اسلام در مورد فقر کودکان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

 

دیدگاه اسلام در مورد فقر کودکان

 

مبارزه با فقر کودکان در اسلام

1-مقدّمه

2- معنا و مفهوم فقر

2-1 نظر فقها در مورد مفهوم فقیر و غنی

3- انواع نیازهای ضروری ملحوظ در خطّ فقر شرعی کودکان

3-1 نیازهای ضروری اوّلیّه و شدید

3-2 رعایت شأن کودکان در فقر و غنا

4- نسبی و مطلق بودن فقر و خطّ فقر کودکان

5- چه کسانی باید فقر کودکان را برطرف کنند

5-1پدر و مادر

5-2 دولت اسلامی

5-3 نزدیکان، آشنایان و بقیه مردم

6- انعطاف پذیری خطّ فقر کودکان و عوامل تأثیرگذار بر آن

7- روش های اندازه گیری فقر کودکان

7-1- شناخت فقر کودکان از طریق خود آنها و قراین موجود

7-2استفاده از متوسّط خطوط فقر افراد جهت شناخت فقرا در شرایط خاص

7-3 تعیین خطّ فقر از طریق سهم غذا توسّط امام صادق(ع) و شناخت فقرا از طریق آن

8- عوامل اثرگذار بر فقر کودکان

نتیجه گیری و جمع بندی

مبارزه با فقر کودکان در اسلام

1- مقدّمه

در کلمات معصومین(ع) فقر پدیده ای ناگوار شمرده شده است ، پدیده ای که به طور معمول غمها را بدنبال خود می آورد،نفس انسان را پریشان و عقل را حیران می کند. فقر اگر چه کفر نیست ولی به جهت اینکه زمینه کفر را فراهم می کند، نزدیک است که کفر باشد. فقر خواری و ذلّت را بدنبال می آورد. تهیدست کوچک شمرده می شود و همچنین سخن او شنیده نمی شود و نتیجتاً منزلت او درک نمی شود، و در دیگر طرف به اندازه کفایت داشتن موجب آسودگی دل و سبکبار شدن در دنیا است. انسان بهتر است اندازه کفاف را برای خود، نزدیکان، آشنایان، برادران دینی و حتّی برای همنوعان خود از خداوند طلب کندو همچنین در صدد تأمین آن باشد. اینها برخی از کلماتی است که ائمّه(ع) در مورد مذمّت فقر و مدح کفاف بیان کرده اند.

کودکان و خصوصاً کودکان یتیم و کودکانی که فاقد والدین صالح می باشند با توجّه به اینکه هنوز نمی توانند خود را اداره و تأمین کنند و حتّی شرایط آنرا ندارند، اهمال در اداره اشان مرگ، مریضی و آسیب دیدن جدّی آنها را بدنبال دارد و آنقدر فقرشان باعث صدمات جبران ناپذیر است که قرآن کریم در مورد آنها سفارش کرده است که اکرام نکردن آنها،راندن و با قهر و غضببرخورد کردن با آنها را تکذیب دین و از گناهان کبیره ای که بر آنها وعده عذاب داده است، شمرده است و به همین جهت علی(ع) در لحظه مرگ خویش نسبت به آنها سفارش کرده است و فرموده است خداوند را در مورد آنها در نظر داشته باشید. پس برای دهنهایشان نوبت قرار ندهید (گاه سیر و گاه گرسنه اشان بگذارید) و در مقابل شما فاسد و تباه نشوند.خداوند در قرآن کریم می فرماید این انسان از امتحانات سخت الهی سربلند بیرون نمی آید مگر اینکه بندگان را آزاد کند یا مساکین خاک نشین و یتیمان قوم و خویش را در شرایط سخت اطعام کند. و در همه یا اکثر آیاتی که قرآن به مصارف مالیات زکات، خمس و فیء که عمده مصرفشان فقرا می باشند، پرداخته است، از باب تأکید به کودک یتیم که خود نوعی فقیر خاص است، اشاره کرده است.

کودکان حتّی اگر یتیم نباشند ممکن است در نتیجه فقر والدین و با عدم صلاحیّت آنها شرایطی مشابه ایتام پیدا کنند که در نتیجه آن پایه های آسیب دیده و جبران ناپذیری را تا پایان عمر به همراه داشته باشند.

قرآن کریم همچنین نسبت به اصلاح امور کودک یتیمی که مالی به ارث برده، سفارش کرده است تا آنها فقیر نشوندو به سرپرست یتیم و کسانی که با مال ایتام سر و کار دارند فرموده است به مال یتیم جز به روش نیکو، نزدیک نشوید تا اینکه به سنّ رشد و ازدواج برسند و همچنین خوردن مال یتیم را خوردن آتش دانسته است.

این بخش از بحث به فقر کودکان می پردازد، به اینکه معنا و مفهوم فقر در اسلام چیست و سپس به دنبال پاسخ دادن به سئوالاتی نظیر اینکه کدام کودک از دیدگاه شرع فقیر است؟ نیازهای مرتبط با فقر کودک چیست؟ چه کسانی باید کودکان فقیر را اداره کنند تا فقیر نمانند؟ چگونه باید فقر کودکان را اندازه گرفت ؟ و عوامل تأثیرگذار بر فقر کودک کدام است؟ می باشد.

2- معنا و مفهوم فقر

الف- فقر در معانی حاجت، نیاز و ضدّ غنا آمده است و فقیر نیز به معنای حاجتمند می باشد و همچنین از جمیع استعمالات کلمه فقر نیز بدست می آید که آن کلمه بر همه نوع حاجت و نیازی اعمّ از وجودی، علمی، اخلاقی، مادی، که در مقابل غنای وجودی، علمی، اخلاقی، مالی می باشد، اطلاق شده است. لا فقر اشدّ من الجهل یعنی هیچ فقری بدتر از فقر علمی نیست. البتّه استعمال کلمه فقر در نیاز مالی بیشتر است و چنانچه بخواهیم ریشه یابی در معنای فقر داشته باشیم، ریشه معنای فقر از فقره (شکاف و حفره) و یا فقار( ستون فقرات) گرفته شده است. مکسورالفقار یعنی کسی که ستون فقراتش شکسته شده است،ارض متفقره یعنی زمینی که در آن حفره های زیادی است. بنابراین با این لحاظ فقیر یا کسی است که در زندگی اش خلل و کمبودی وجود دارد و یا همانند کسی است که کمرش در مشکلات زندگی به خاطر نداشتن درآمد و امکانات خم شده است و در خصوص فقر کودکان می توان گفت کودکی فقیر است که مشکلات و کمبودهای زندگی به وی آسیب جدّی وارد کرده و یا در معرض آسیب است.

ب- مفهوم فقر و فقرا از کلمات مشکّک و مرتبه پذیر همانند نور است. همانگونه که نور بر نور شمع و ، نور چراغ منزل و نور خورشید با مراتب مختلف صادق است همینگونه کلمه کودک فقیر دارای مراتب است و بنابراین هم بر کودکی که به نان شب محتاج است ، و هم بر



خرید و دانلود تحقیق. دیدگاه اسلام در مورد فقر کودکان


تحقیق در مورد تقویم تاریخ اسلام 14 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 14 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

تقویم تاریخ اسلام

محرم | صفر | ربیع الاول | ربیع التانی | جمادی الاول | جمادی الثانی | رجب | شعبان | رمضان | شوال | ذیقعده | ذیحجه

تاریخ

عنوان

1 محرم

 یورش ابرهه به مکه معظمه برای نابودی کعبه - 53 سال پیش از هجرت

1 محرم

 محاصره شدن پیامبر(ص) و بنی هاشم در شعب ابی طالب - سال هفتم بعثت

1 محرم

 سریه ابوسلمه بن عبد الأسد - سال چهارم هجری قمری

1 محرم

 فرمان پیامبر(ص) برای دریافت زکات - سال نهم هجری قمری

1 محرم

 واقعه {مرج صُفَّر} در شام - سال 14 هجری قمری

1 محرم

 آغاز خلافت عثمان بن عفان. - سال 24 هجری قمری

1 محرم

 وفات محمد حنفیه، فرزند امیر مومنان(ع) - سال 81 هجری قمری

2 محرم

 ورود امام حسین(ع) به کربلا - سال 61 هجری قمری

3 محرم

 ورود عمر بن سعد به کربلا جهت جنگ با امام حسین(ع) - سال 61 هجری قمری

3 محرم

 برکناری مستعین عباسی از خلافت - سال 252 هجری قمری

5 محرم

 آغاز سریه عبدالله بن اُنیس - سال ششم هجری قمری

7 محرم

 نامه عبیدالله بن زیاد به عمر بن سعد مبنی بر سختگیری بر امام حسین(ع) - سال 61 هجری قمری

7 محرم

 نبرد سرنوشت ساز هواداران بنی عباس با سپاهیان اموی - سال 132 هجری قمری

8 محرم

 سال 61 هجری قمری: دیدار امام حسین(ع) با عمر بن سعد

9 محرم

 ورود شمر بن ذی الجوشن به کربلا - سال 61 هجری قمری

9 محرم

 امتناع حضرت عباس(ع) و برادرانش از پذیرش امان نامه دشمن - سال 61 هجری قمری

9 محرم

 فرمان حمله عمومی به خیام امام حسین(ع) از سوی عمر بن سعد - سال 61 هجری قمری

10 محرم

 سال پنجم هجری قمری: آغاز غزوه ذات الرّقاع

10 محرم

 وقوع سریه قُرطاء - سال ششم هجری قمری

10 محرم

 دور اندیشی و تدبیر امام حسین(ع) در شب عاشورا - سال 61 هجری قمری

10 محرم

 عاشورا (دهم محرم)، واقعه جانگداز کربلا - سال 61 هجری قمری

10 محرم

 جنایات سپاه عمر بن سعد، در عصر عاشورا - عاشورا (دهم محرم)، سال 61 هجری قمری

10 محرم

 قتل عبیدالله بن زیاد به دست سپاهیان مختار ثقفی - سال 67 هجری قمری

10 محرم

 سال 226 هجری قمری: وفات بشر حافی

11 محرم

 اسارت بازماندگان شهدای کربلا - سال 61 هجری قمری

12 محرم

 شهادت امام چهارم شیعیان، حضرت سجّاد(ع) - سال 95 هجری قمری

13 محرم

 شهادت عبدالله بن عفیف ازدی - سال 61 هجری قمری

13 محرم

 تدفین پیکرهای مقدس شهیدان کربلا - سال 61 هجری قمری

15 محرم

 آغاز غزوه کُدر - سال 61 هجری قمری

15 محرم

 وقوع غزوه خیبر - سال هفتم هجری قمری

15 محرم

 ورود نمایندگان طایفه {نخع} به مدینه و پذیرش دین اسلام - سال 11 هجری قمری

16 محرم

 هجوم مسلمانان به دمشق - سال 14 هجری قمری

16 محرم

 تدوین تاریخ اسلامی - سال 16 هجری قمری

21 محرم

 ازدواج حضرت علی(ع) با فاطمه زهرا(س) - سال سوّم هجری قمری

22 محرم

 ورود امام علی بن ابی طالب(ع) به صفین، جهت نبرد با سپاه معاویه - سال 37 هجری قمری

23 محرم

 مرگ مهدی عباسی - سال 169 هجری قمری

25 محرم

 کشته شدن امین به دست سپاهیان برادرش مامون عباسی - سال 198 هجری قمری

26 محرم

 محاصره و سنگ باران مکه معظمه از سوی سپاهیان یزید - سال 64 هجری قمری

26 محرم

 شهادت علی بن حسن مثلّث در زندان منصور دوانقی - سال 146 هجری قمری

27 محرم

 لشکر کشی مامون عباسی به سرزمین روم - سال 215 هجری قمری

28 محرم

 ورود امام محمد تقی(ع) به بغداد، بنا به درخواست معتصم عباسی - سال 220 هجری قمری

30 محرم

 سال 189 هجری قمری: قتل جعفر بن یحیی برمکی به دستور هارون الرشید

محرم | صفر | ربیع الاول | ربیع التانی | جمادی الاول | جمادی الثانی | رجب | شعبان | رمضان | شوال | ذیقعده | ذیحجه

تاریخ

عنوان

 1 صفر

 مسلمان شدن سه تن از مشرکین مکه - سال هشتم هجرى قمرى

 1 صفر

 وقوع جنگ صفین - سال 37 هجرى قمرى

 1 صفر

 ورود اسیران واقعه کربلا به شام - سال 61 هجرى قمرى

 1 صفر

 شورش اهالى بغداد بر ضد حکومت وقت - سال 249 هجرى قمرى

 1 صفر

 کشته شدن صاحب‏الزّنج و پایان یافتن فتنه زنگیان - سال 270 هجرى قمرى

 3 صفر

 میلاد مسعود امام محمدباقر(ع) - سال 57 هجرى قمرى

 3 صفر

 شهادت زید بن ‏على(ع) - سال 120 هجرى قمرى

 5 صفر

 شهادت حضرت رقیه)س( در شام - سال 61 هجرى قمرى

 7 صفر

 میلاد مسعود امام موسى‏کاظم (ع) - سال 128 هجرى قمرى

 8 صفر

 درگذشت سلمان فارسى - سال 35 هجرى قمرى

 8 صفر

 شکنجه وآزار ابن‏زیّات، به دستور متوکل‏ عباسى - سال 233 هجری قمری

 9 صفر

 شهادت عمّار یاسر در جنگ صفین - سال 37 هجرى قمرى

 9 صفر

  وقوع جنگ نهروان - سال 38 هجرى قمرى

 10 صفر

 درگذشت سلیمان ‏بن ‏عبدالملک ‏اموى - سال 99 هجرى قمرى

 10 صفر

 خلافت عمر بن ‏عبدالعزیز اموى - سال 99 هجرى قمرى

 13 صفر

 وفات نسایى (صاحب سنن کبیر) - سال 303 هجرى قمرى

 14 صفر

 خلع ابراهیم ‏بن ‏ولید از خلافت - سال 127 هجرى قمرى

 15 صفر

 جنگ یزید بن ‏مهلب با سپاهیان یزید بن ‏عبدالملک - سال 102 هجرى قمرى

 15 صفر

 خلافت مروان‏ حمار، آخرین خلیفه اموى - سال 127 هجرى قمرى

 20 صفر

 فاجعه بئر معونه و کشته شدن مبلغان اسلامی - سال سوم هجرى قمرى

 20 صفر

  اربعین امام حسین (ع) و زیارت قبر آن حضرت از سوى جابر بن ‏عبدالله‏ انصارى - سال 61 هجرى قمرى

 22 صفر

 درگذشت موفّق عباسى - سال 278 هجرى قمرى

 27 صفر

 کشته شدن اسود عنسى، به تدبیر فرماندار یمن - سال 11 هجرى قمرى

 27 صفر

 مأموریت <اسامة بن ‏زید> براى تجهیز سپاه اسلام جهت نبرد با رومیان - سال 11 هجرى قمرى

 28 صفر

 رحلت جانگداز پیامبر اسلام (ص) - سال 11 هجرى قمرى

 28 صفر

 خلافت ابوبکر بن ‏ابى ‏قحافه - سال 11 هجرى قمرى

 28 صفر

 شهادت امام حسن‏مجتبی (ع) - سال 50 هجرى قمرى

 28 صفر

 درگذشت موسى‏ بن ‏بغا - سال 264 هجرى قمرى

 30 صفر

  توطئه سران قریش براى کشتن پیامبر (ص) - آخرین روز ماه صفر سال اول هجرى قمرى

 30 صفر

 شهادت ثامن الائمه حضرت امام رضا (ع) - آخرین روز ماه صفر سال 203 هجرى قمرى

محرم | صفر | ربیع الاول | ربیع التانی | جمادی الاول | جمادی الثانی | رجب | شعبان | رمضان | شوال | ذیقعده | ذیحجه

تاریخ

عنوان

 1 ربیع الاول

 هجرت رسول خدا (ص) - نخستین سال هجرت

 1 ربیع الاول

 نزول آیه اى در شأن امام على بن ابیطالب (ع) - سال اوّل هجرى قمرى

 1 ربیع الاول

 سریه عبیدة بن حارث - سال دوّم هجرى قمرى

 1 ربیع الاول

 نامه معاویه به امام على بن ابى طالب (ع) - سال 36 هجرى قمرى

 1 ربیع الاول

 کشته شدن مسوّر بن مخرمه در خانه خدا - سال 64 هجرى قمرى

 1 ربیع الاول

 ماموریت موفق عباسى براى نبرد با صاحب الزّنج - سال 258 هجرى قمرى

 3 ربیع الاول

 وفات محمد بن احمد بن موسى مبرقع در قم - سال315 هجرى قمرى

 5 ربیع الاول

 وفات حضرت سکینه بنت الحسین(ع) - سال 117 هجرى قمرى

 8 ربیع الاول

 شهادت امام حسن عسکرى (ع) - سال 260 هجرى قمرى

 9 ربیع الاول

 هلاکت هشام بن عبدالملک - سال 125هجرى قمرى

 10 ربیع الاول

 رحلت عبدالمطّلب، جدّ پیامبر اسلام(ص)(1) - سال هشتم عام الفیل

 10 ربیع الاول

 ازدواج حضرت محمد (ص) با خدیجه کبرى(س) - سال 25 عام الفیل

 12 ربیع الاول

 قیام مختار در کوفه - سال 66 هجرى قمرى

 12 ربیع الاول

 درگذشت پیشواى حنبلیان - سال 241 هجرى قمرى

 14 ربیع الاول

 هلاکت هادى عباسى -

 14 ربیع الاول

 خلافت هارون الرّشید - سال 170 هجرى قمرى

 15 ربیع الاول

 سریه حمزة بن عبدالمطلب (ع) - سال دوّم هجرى

 15 ربیع الاول

 هلاکت یزید بن معاویه - سال 64 هجرى قمرى

 15 ربیع الاول

 خلافت معاویه دوّم اموى - سال 64 هجرى قمرى

 15 ربیع الاول

 وفات أعمش کوفى - سال 148 هجرى قمرى

 15 ربیع الاول

 وفات راضى عباسى -

 15 ربیع الاول

 میلاد مسعود پیامبر اکرم (ص) - اوّل عام الفیل

 17 ربیع الاول

 زادروز فرخنده امام جعفر صادق (ع) - سال 83 هجرى قمرى

 20 ربیع الاول

 حکومت ولید بن یزید اموى - سال 125 قمرى

 20 ربیع الاول

 خلافت متّقى عباسى - سال 329 هجرى قمرى

 22 ربیع الاول

 غزوه بنى نضیر - سال چهارم هجرى‏قمرى

 25 ربیع الاول

 غزوه دومة الجندل - سال پنجم هجرى قمرى

 25 ربیع الاول

 صلح امام حسن مجتبى (ع) - سال 41 هجرى قمرى



خرید و دانلود تحقیق در مورد تقویم تاریخ اسلام 14 ص


تحقیق در مورد جهاد در اسلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 39 صفحه

 قسمتی از متن .docx : 

 

تحقیقات دانشجویان

تحقیقات ارائه شده به استاد محمد علی محسن زاده

جهاددر اسلام

بسم الله الرحمن الرحیم « قاتلوا الذین لا یؤمنون بالله و لا بالیوم الاخر و لا یحرمون ما حرم الله‏و رسوله و لا یدینون دین الحق من الذین اتوا الکتاب حتی یعطوا الجزیه عن‏ یدوهم صاغرون ». ( سوره توبه آیه 29 )

جنگ با اهل کتاب

این آیه که تلاوت شد در مورد اهل کتاب است . اهل کتاب یعنی غیر مسلمانانیکه بیکی از کتب آسمانی انتساب دارند مانند یهودیها و نصاری ( مسیحیها ) و شاید مجوسیها . این آیه ، آیه جنگ با اهل کتاب است و در عین حال نمیگویند که با اهل‏ کتاب بجنگید ، میگویند با آنانکه بخدا ایمان ندارند ، باخرت هم ایمان‏ ندارند ، بحرام و حلال خدا وقعی نمیگذارند ( یعنی حرام خدا را حلال میکنند ) و به دین حق متدین نیستند ، با آنانکه اینچنین و آنچنانند از اهل کتاب‏بجنگید ، تا سر حد جزیه دادن ، یعنی اگر حاضر شدند جزیه بدهند و خاضع‏ شدند در مقابل شما ، دیگر بعد از این نجنگیدراجع بمفاد این آیه سؤالاتی است که جوابش را باید با کمک آیات دیگر قرآن در مورد جهاد پیدا بکنیم و بگوئیم .

1-- جنگ با اهل کتاب مطلق است یا مقید ؟

نخستین سؤال مربوط باین آیه این مطلب است که اینجا که میگویند : « قاتلوا الذین لا یؤمنون بالله ». مقصود چیست ؟ آیا مقصود این است که‏ ابتداء با آنها بجنگید یا در وقتیکه از ناحیه آنها تجاوزی بروز کرد آنوقت بجنگید و باصطلاح اصولین این آیه مطلق است ، آیا آیات دیگری‏ داریم که آن آیات مقید باشند و لازم باشد که مطلق را بر مقید حمل بکنیم‏ یا نه ؟

قاعده مطلق و مقید

این اصطلاح را باید برای شما توضیح بدهم که اگر توضیح ندهیم بمفهوم‏آیات کاملا آشنا نمی‏شویم . یک فرمان و یک قانون ( و لو قوانین بشری از طرف یک آمر بشری ) ممکن است در یکجا مطلق بیان شود ولی در جای دیگر همین فرمان و همین قانون مقید بیان بشود و ما میدانیم که صادر کننده این‏ فرمان یا جاعل این قانون از هر دو تا یک مقصود دارد . حالا آیا باید آن‏ مطلق را بگیریم و بعد بگوئیم این مقید که ذکر شده بیک علت خاصی بوده‏ است یا اینکه آن مطلق را حمل بر این مقید بکنیم یعنی مقید را بگیریم . مثال خیلی ساده‏ای عرض میکنم ، یک صاحب فرمانی که شما فرمان او را محترم می‏شمارید اگر یک فرمان را در دو وقت با دو تعبیر ذکر کرد ، در یک تعبیر به شما گفت فلانی را احترام کن ، این مطلق است یعنی هیچ قیدی‏ ذکر نشده . گفته فلانی را احترام کن ، بار دیگر همان صاحب فرمان همان‏ فرمان را باین شکل بشما میگوید ، اگر فلانی چنین کاری کرد مثلا اگر در جلسه ما شرکت کرد احترامش‏ کن این جا یک " اگر " ذکر میکند ، بطور مطلق نمیگوید احترام کن ، میگوید اگر چنین کرد احترام کن . تعبیر اول مطلق است ، بطور مطلق گفته‏ احترام کن اگر ما باشیم معنایش این است که چه در این جلسه شرکت بکند و چه از شرکت در این جلسه امتناع ورزد من باید احترامش کنم اما اگر تعبیر دوم را بگیریم معنایش این است اگر باین جلسه آمد احترام کن و اگر نیامد نه . میگویند قاعده اقتضا میکند که مطلق را حمل بر مقید بکنیم یعنی بگوئیم‏ آنجا هم که مطلق را ذکر کرده مقصود همین مقید بوده است .

مطلق و مقید در آیات جهاد

حالا از جمله مطلق و مقیدها این است که در قرآن یکجا داریم مثل اینجا : « قاتلوا الذین لا یؤمنون بالله و لا بالیوم الاخر ». این مردمیکه بخدا و بقیامت و بهیچ دین حقی ایمان ندارند و هیچ حرام خدا را حرام نمی شمارند با اینها بجنگید ولی در آیه دیگر داریم که : « قاتلوا فی سبیل الله الذین‏ یقاتلونکم »( بقره - آیه 190 ) با آنان که با شما می‏جنگند بجنگید . آیا مقصود این است که در این جا هم که گفته بجنگید یعنی در وقتیکه آنها در صدد جنگ با شما هستند یا نه ، در اینجا مطلق است چه بخواهند با شما بجنگند چه نخواهند بجنگند و چه تجاوزی بر شما وارد کنند چه وارد نکنند ، بجنگید . اینجا ممکن است دو نظر بدهیم ، یک نظر این است که بگوئیم مقصود مطلق‏ است چون اهل کتاب مسلمان نیستند ما مجازیمکه با آنها بجنگیم ، با هر کسیکه مسلمان نیست ما مجازیم بجنگیم تا آنجا که آنها را خاضع کنیم اگر غیر مسلمان اهل کتاب نیست باید با او بجنگیم‏ تا مسلمان شود یا کشته گردد و اگر اهل کتاب است باید بجنگیم تا مسلمان‏ بشوند یا مسلمان نشوند و در برابر ما تسلیم بشوند و جزیه بپردازند . آنهائیکه میگویند باید مطلق را بگیریم ( یعنی اگر کسی بگوید مطلق را باید گرفت ) اینجور میگوید . ولی اگر کسی بگوید مطلق را باید حمل بر مقید کرد ، میگوید نه ، با کمک‏



خرید و دانلود تحقیق در مورد جهاد در اسلام


تحقیق. اسلام در میانمار

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

مراسم جشن سال نو بودائیان

آغاز سال نو در میانمار(همچون تایلند)هفده آوریل برابر با 28فروردین می‏باشد و به مدت 10 روز تعطیل عمومی است. روزهای سیزده‏و چهارده و پانزدهم آوریل، ایام آب پاشی است که زن و مرد درکوچه‏ها و خیابانها به هم آب می‏پاشند، دولت هم مکانی را برای‏جشن آب پاشی توسط شیلنگ و غیر آن آماده می‏نماید.

بودائیان میانمار معتقدند که گناه یک ساله انسان بدین وسیله‏ریخته و پاک می‏شود، چرا که فرشتگان «تین جو» (نام بتی‏است.)از آسمان جهت‏شرکت در این جشن فرود آمده پس از سه روزدوباره به آسمان برمی‏گردند.

همه مردم اعم از بودایی، مسیحی، هندو و مسلمان در این جشن‏شرکت می‏نمایند ولی در سال 1997 میلادی برابر با 1359 میانماری و1376 شمسی است از آنجا که مساجد زیادی به دست‏بودائیان آسیب‏جزیی ویا کلی دیده، مسلمانان در جشن شرکت نکردند.

مردم در این چند روز گروه گروه سوار ماشین می‏شوند و درخیابانها به حرکت درمی‏آیند، در خیلی از موارد زنان و مردان به‏پایکوبی می‏پردازند و به مشروب‏خواری و شادی رو می‏آورند. پاره‏ای‏از سفارتخانه‏ها هم در این جشن‏ها شرکت کرده و با مردم همراهی‏می‏کنند.

در روز چهارم معبد هرمحله‏ای، یک روحانی بودایی را جهت اجرای‏مراسم ویژه دعوت می‏نماید تا برای پربرکت‏بودن سال آینده دعاکند و پس از آن معابد را با آب شستشو می‏دهند.

پس از این مراسم هرکس به منازل همسایگان رفته و جوانها،افراد مسن و پیران سپیدمو(مردها، پیرمردان، زنها و پیرزنان)رابه حمام برده، در امر نظافت و پاکی آنان را یاری می‏دهند.

سپس هرکسی به اندازه توانایی خود، جانوری مثل ماهی، گوسفند ویا گاو را تزئین و آرایش کرده و آن را آزاد می‏نماید و دیگر درپی‏آن نمی‏رود.

همزیستی مسلمانان با بودائیان

مردم میانمار هرچند که بودایی هستند ولی مردمان خوب ومهربانی‏می‏باشند. آنها به انسانیت‏خیلی احترام قایل هستند. مسلمانان‏عموما مانند سایر مناطق متاثر از فرهنگ منطقه هستند و فرهنگ‏بومی منطقه برنحوه عمل و رفتار آنها تاثیراتی گذاشته و نوعی‏اسلام بومی را به وجود آورده است. بی‏شک تسامح مسلمانان اولیه که‏در گروه‏های بازرگان به منطقه سفر می‏کردند موجب شد تا اسلام باپاره‏ای از مظاهر بومی در هر منطقه شکل بگیرد. بنابراین در هرزمینه‏ای می‏توان اختلافات جزئی را مشاهده کرد، این گوناگونی‏درباره شیوه زندگی و خوراک گرفته تا در مورد قرائت قرآن واجرای‏آیین‏های مذهبی در اعیاد و وفیات دیده می‏شود و این امرشباهت‏هایی را میان مسلمانان و غیر مسلمانان پدید آورد و نوعی‏هم‏زیستی و هماهنگی در آداب و رسوم را به وجود آورد. با این حال‏مسلمانان پس از انقلاب اسلامی ایران، دگرگونی‏ها را در نحوه زندگی‏خود پدید آورده‏اند و انقلاب اسلامی در اکثر آنها تاثیرات مثبتی‏را به جا گذاشته است.

یکی از آداب و رسوم مسلمانان این است که هرگاه میهمانی بریکی از آنها وارد شود، همسایه‏ها را خبر کرده و دسته جمعی‏دربرنامه‏های شام و ناهار شرکت می‏نمایند.

مسلمانان میانمار برخلاف عموم مردم آنجا سحر خیز می‏باشند ولی‏مردم میانمار خیلی دیر از خواب بیدار می‏شوند و سحرخیزی در میان‏کافران رواج ندارد.

مساجد مسلمانان همیشه پراز جمعیت است و در نمازهای جمعه وجماعت‏شرکت می‏کنند و مساجد آنان آباد است. شیعیان در پاره‏ای ازآیین‏ها و به ویژه آیین عزاداری حسینی(ع)، همان شیوه و آداب ورسوم منطقه سند پاکستان و عموم شبه قاره را دارند و فرهنگ‏شیعیان متاثر از شبه قاره هند است. یکی از چیزهایی که در میان‏میانمار مرسوم است این است که بودایی‏هاهنگام اجرای مراسم مذهبی ویژه خودشان، باساز و دیگر آلات‏موسیقی مراسم خود را برپا می‏کنند، همین شیوه در روضه‏خوانی‏شیعیان هم نفوذ کرده و شیعیان با آلات موسیقی ویژه منطقه به‏روضه‏خوانی و عزاداری می‏پردازند.

شیعیان در میانمار

پراکندگی مسلمانان و شیعیان در میانمار(برمه):

مساحت: 261789 مایل مربع، یا 676500 کیلومتر مربع.

جمعیت: 45 میلیون درسال 1992 میلادی.

جمعیت مسلمانان : 5 میلیون (%10)

جمعیت‏شیعیان: 30 هزار.

شهرهای شیعه‏نشین

1- یانگون(رانگون) Yangon

2- ماندلی Mandalay

3- آماراپورا Amamarapura

4- تانگ جی Taunggyi

5- تانگو Taungoo

6- پروم Prome

7- ساندوی Sandowy

8- مالمین Moulmein

9- میک‏چی‏تا Myitkyina

اوضاع اجتماعی و فرهنگی شیعیان

در این کشور که حدود 45 میلیون نفر جمعیت دارد، 4 تا 5میلیون نفر آن مسلمانان می‏باشند و آمار شیعیان به گفته‏خودشان سی هزار نفر می‏باشند. (البته آمار صحیح ظاهرا ده تاپانزده هزار نفرشیعه رانشان می‏دهد.)مرکزیت‏شیعه در یانگون یارانگون، پایتخت کشور، قرار دارد و مسجد «مغول شیعه‏» یا«منگول شیعه‏» (مسجدایرانیان)محل اصلی تجمع شیعیان است.(درآنجا به ایرانیان، مغول یا منگول می‏گویند.)هم اکنون رهبری شیعه‏با آقای «عطا شفیع شیرازی‏» است که اشراف نسبتا کاملی برفعالیت تمامی مساجد و مراکز شیعه در میانمار دارد.

از نظر اقتصادی، وضعیت اکثر شیعیان در حد متوسط و پایین است‏و به شغلهایی نظیر دریانوردی، دوره‏گردی و رانندگی مشغولند. سطح‏زندگی مردم در این کشور ساده است و چندان بالانیست. شیعیان نیزاز این قاعده مستثنی نیستند. اما در بین آنان افرادی معدودصاحب نفوذ و ثروت، مثل دکتر، وکیل دادگستری، مهندس و تاجر هم‏پیدا می‏شود. البته باید گفت همین تعداد هم با مساجد و مراسم‏مخصوصا عاشورا و تاسوعا بی‏ارتباط نیستند. اما اهل خمس بسیاراندک می‏باشد.

مردم از حیث اجتماعی و فرهنگی در سطح نسبتا پایینی قراردارند. اصول اولیه بهداشت و نظافت، به آن شکل که باید و شاید،در میان آنان جایی ندارد; حتی بین شیعیان عدم رعایت مقررات وقوانین به‏خصوص قوانین راهنمایی و رانندگی رواج دارد. تعدادبیکاران و کسانی که شبها در خیابان اطراق می‏کنند، کم نیستند.

جوانان ولگرد همه جا هستند و دزدی در این کشور شیوع فراوان‏دارد. از طرفی صدای موسیقی غربی از هرخانه و کوی وبرزنی به گوش‏می‏رسد. نوع لباس اکثر مردم، محلی و متشکل از یک پیراهن و یک‏لنگ است و اکثرا یا پابرهنه هستند یا از دمپایی استفاده‏می‏کنند. (وضعیت پوشش از تایلند بهتر است.)میانمار مردمی صبور،خوش برخورد و با حوصله دارد که البته خوشگذرانی را فراموش‏نمی‏کنند و اوقات فراغت‏بسیار دارند.

با توجه به جو حاکم و پلیسی، روزنامه‏ها و مجلات تحت کنترل‏هستند. بسیاری از مجلات خارجی و کتب دربازار آزاد موجود است;لذا شیعیان و مسلمانان هم با این فرهنگ خوگرفته‏اند. برنامه‏های‏شیعیان دراین کشور از حیث مطابقت‏با دستورات اسلامی دو شکل‏دارد:

اول آن سری برنامه‏هایی است که هیچ پایه و اساس دینی ندارد وآلوده به خرافات یا متاثر از آیین‏های بودایی است و یا به علت‏ناآشنایی با احکام اسلامی رایج است; مثل عبور از آتش و قمه‏زنی‏هنگام عزاداری در ماه محرم; پاک دانستن خونی که در عزاداری‏ریخته می‏شود، جلوگیری از حضور زنان در مسجد و نماز جماعت، عدم‏رعایت‏حد و حدود شرعی در مورد رابطه محرم و نامحرم، عدم پوشش‏مناسب اسلامی و حجاب مناسب برای زنان و حتی برخی از مردان، عدم‏رعایت مسائل طهارت و نجاست و...

قسمت دوم از برنامه‏های آنان ریشه‏دار و زیباست; از جمله،احترام و علاقه شدید به حضرت صاحب الزمان(ع)به طوری که نمونه آن‏درجاهای دیگر کمتر مشاهده می‏شود.، اعتقاد شدید به ائمه(علیهم‏السلام)، حضور فعال در مراسم بزرگذاشت اعیاد، ولادتها، شهادتها ومراثی، شرکت مردان در نماز جمعه، علاقه به فراگیری دستورات‏اسلام، آموزش و به کارگیری کودکان، نوجوانان و جوانان در مراسم‏و برنامه‏ها که بسیار قابل توجه است.، احترام و علاقه به علماو روحانیون، اهمیت دادن به تعقیبات و مستحبات نماز و...

متاسفانه شیعیان میانمار به طور محسوس از فقر آموزشهای‏اسلامی رنج می‏برند و بسیاری از دستورات و احکام را یا نمی‏دانندو یا آن را با خرافاتی که سینه به سینه از گذشتگانشان به‏آنان رسیده. درهم آمیخته‏اند. با قرآن آشنایی چندانی ندارند وجلسات قرآنشان فقط در ماه مبارک رمضان برپا می‏گردد. ازائمه(علیهم السلام)فقط زمان ولادت و شهادتشان و مقداری هم ازفضائلشان را می‏دانند و بس. حال خود قضاوت کنید که تفسیر قرآن،بحث اعتقادات، نهج البلاغه، حدیث، احکام و.. . چقدر جایش خالی‏است و چقدر کار دارد تا سطح آموزش و تعلیمات دینی به حد مطلوب‏برسد!

تاثیرات فرهنگ ایرانی آمیخته با اسلام درمیان شیعیان که‏بیشتر آنها اصل و نسب ایرانی دارند و به آن نیز افتخارمی‏کنند. به خوبی مشهود است. مواردی چون: استفاده از خط وشعرهای کهن فارسی که بیشتر در سنگ نوشته‏هاست. داشتن‏فامیلی‏های ایرانی مثل: بهبهانی، اصفهانی،



خرید و دانلود تحقیق. اسلام در میانمار