لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
تاریخ دانش یا تاریخ علم رشتهای از تاریخ است که به بررسی چند و چون تغییر درک انسان از دانش و فناوری در درازنای هزارهها میپردازد. و اینکه چگونه این درک دستیابی به فناوریهای نوین تر را برای ما ممکن ساخته است. از جمله زمینههای پژوهش در این رشته میتوان به تأثیرات فرهنگی، اقتصادی، و سیاسی نوآوریهای دانشی اشارهکرد.
نوآوریهای دانش و فناوری در بسیاری از نقاط جهان پیشینه دارند و هند، ایران، یونان، چین و مصر در این زمینه سهم بسزایی دارند.
تاریخ علم دانشی است در راستای بررسی و بیان چگونگی وقایع علمی و نیز، تبیین چرایی وقوع آنها. در اینکه علم و دانش بعلت عجین بودن با نطق بشری عمری تقریباْ به اندازه نوع بشر دارد شکی نیست. خاستگاه علم بشر مطابق با حضور او در هر نقطهٔ کره زمین بوده است. اما آنچه میتوانیم به آن استناد کنیم مکتوباتی است که تاریخ ثبت بسیاری از وقایع علمی را از سدههای ۶ قبل از میلاد مسیح در مناطق مصر و بابل و در میان فنیقیها گزارش مینماید. ما به منظور نظم دهی به مطالعات تاریخی، بررسی خود را به چهار دوره اساسی پیشرفت علمی تقسیم مینماییم. این دورهها خود به دورههای دیگری منقسم میشوند که عبارتاند از:
۱) دوره یونیانیان - اسکندرانی ۲) دوره انقلاب علمی در سده ۱۷ ۳) دوره مادیگرایی در سده ۱۹ ۴) دوره نوین
علم
واژۀ علم معانی گوناگون و متعدّدی را در طی تاریخ طولانی تمدّن و علم در خود جایداده است. نوشتن پیرامون علم در حوزۀ زبان فارسی از امور دشوار بوده، و انجام آن به ظرافت و توجه ویژهای نیازمند است. به منظور آشکارایی و وضوح مفاهیم مربوطه، بررسی سیر تاریخی استفاده از واژههای علم و دانش در هرکدام از دو حوزۀ فلسفه غرب، و نیز حکمت و فلسفۀ شرق، و سپس مطالعۀ اجمالی فرایند و دینامیک پیچیدۀ تعامل و درهمآمیزی آنها با یکدیگر از جملۀ گامهای ضروری آغازین در این مسیر است.
یکی از اهداف رشتهی فلسفه علم تشخیص نظریات و روشهای عملی از روشهای غیر علمی میباشد. برای مثال برخی از نظریهپردازان حوزهی فلسفهی علم مانند کارل پوپر اعتقاد دارند که یکی از معیارهای تمییز علم از شبه علم، ابطالپذیری ادعاهای مطرحشده میباشد. گزارههای شبه علم معمولاً ابطالناپذیر هستند، در حالی که ادعاهای علمی ابطالپذیرند.
تقسیم بندی
در حوزۀ زبان فارسی، کلمهٔ علم برای بیان دو معنای متفاوت، ولی کاملا مرتبط به کار گرفته می شود:
۱. معنای عام، اصلی، بلندتراز، و نخستین علم که به زبان ساده دانستن در برابر ندانستن است.
از این منظر کلاننگر، به همهٔ دانستنیهای انسان صرف نظر از طبیعت و نوع آنها علم گفته شده، و مطابق آن، اخلاق، هنر، فرهنگ، زبان، ریاضیات، زیستشناسی، ستارهشناسی، فیزیک، و نظائر آنها، همه و همه علماند.
کلمات Knowledge در زبان انگلیسی و Connaissance در زبان فرانسوی معادل این معنای عام از کلمهٔ علم در زبان فارسی میباشند.
۲. معنای خاص، انحصاری، و کوتاهتراز علم که منحصراً به دانستنیهایی اطلاق میشود که بر تجارب مستقیم حسی مبتنی بوده، به طوری که تکرار آن تجارب و آزمونها در عمل نتیجه واحد داشته باشد.
عاماندیشیدن، و فراگیر انگاشتن این تعریف خاص و محدود از علم میتواند این شبهه را سبب شود که علم در این معنا در مقابل سایر دانستنیهایی قرار میگیرد که عینی و آزمونپذیر نیستند.
کلمات Science در زبان انگلیسی و Science (با تلفظ سیانس) در زبان فرانسوی معادل این معنای خاص از کلمهٔ علم در زبان فارسی میباشند.
نگاهی به تاریخچه اینترنت
در سال 1990 ، ان اس اف نت* جای ارپانت را به عنوان ستون اصلی اینترنت گرفت . دیگر ارپانتی وجود نداشت .از ان موقع تا به حال کلمه " شبکه " به طور رسمی نمایانگر اینترنت شد.
در این سال اوّلین سرور وب* و کلاینت* ها در ازمایشگاه سرن ساخته شد. اولین موتور جستجو گر با نام آرچ ای برای پیدا کردن فایل های کامپیوتری در دانشگاه مک گیل ساخته شد.
در این سال اینترنت دارای 300،000 میزبان و 1،000 گروه خبری بود. ( در این زمان 92 میلیون کامپیوتر در امریکا وجود داشت)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
قسمت عمده ادبیات باستانی مصر ادبیات دینی است
داستانهای کوتاهی که در میان بقایای ادبیات مصری به دست ما رسیده، فراوان و بسیار متنوع است. در ضمن آنها قصه های شگفت انگیز اشباح و معجزات و قصه های ساختگی جذابی به نظر می رسد که، از لحاظ سبک نگاش و شباهت به حقیقت، از داستانهای پلیسی که در زمان حاضر مایه خرسندی خاطر سیاستمداران است، کمتر به نظر نمی رسد.
بیشتر آنچه از ادبیات مصری قدیم بر جای مانده به خط" مقدس" نوشته شده، و آنچه باقی مانده چندان فراوان نیست، و تنها از روی همین است که باید نسبت به ادبیات باستانی مصر حکم کنیم؛ البته در چنین حکمی تصادف کور سهم فراوانی خواهد داشت. شاید، با گذشت زمان، چنان شده است که اثر بزرگترین شاعران مصر از بین رفته و تنها آثار شاعران درباری به دست ما رسیده باشد. گور یکی از کارمندان دولتی بزرگ سلسله چهارم، صاحب قبر را به نام" منشی کتابخانه" معرفی کرده است؛ ما نمی دانیم که آیا آن کتابخانه براستی انباری از کتابها و آثار ادبی بوده، یا انبار پرگرد و غباری بوده است که اسناد و سجلات عمومی در آن نگاهداری می شده. قدیمترین چیزی که از ادبیات مصری مانده" متنهای اهرام" است، که عبارت است از موضوعات دینی که بر دیوارهای پنج هرم از هرمهای سلسله پنجم و ششم نقش شده. کتابخانه هایی به دست آمده است که تاریخ آنها به 2000 ق م می رسد؛ این کتابخانه ها عبارت از طومارهای پیچیده ای از پاپیروس است که در داخل کوزه های عنوان دار جای دارد و آنها را، مرتب، در طبقات مختلف کتابخانه چیده اند. از یکی از این کوزه ها، قدیمترین شکل قصه سندباد بحری به دست آمده، و اگر آن را صورت قدیمی قصه روبنسون- کروزوئه بنامیم شاید بیشتر به حقیقت نزدیک شده باشیم.
" داستان ناخدایی که کشتی او تکه پاره شده" قطعه ای از شرح حال ناخدایی است که خود وی نوشته و بسیار خوش تعبیر و باروح است. این ناخدای پیر، که با بیانی همانند دانته سخن می راند، می گوید:" چه اندازه مایه شادی است که آدمی چون از مصیبتی برهد، آنچه را بر وی گذشته حکایت کند." این ملاح در آغاز داستان چنین می گوید:
پاره ای از حوادث را، که هنگام رفتن به معادن شاهی بر من گذشت، برای تو نقل می کنم. در آن هنگام که بر کشتیی به طول 55 متر و عرض 18 متر قرار گرفتم، در آن 120 نفر از بهترین دیانوردان مصری قرار داشتند، آثار ظاهری آسمان و زمین را می توانستند بخوانند، و دلهای آنان سخت تر از دل شیر بود. طوفانها و گردبادها را، پیش از آنکه برسد پیش بینی می کردند.
گردبادی، در آن هنگام که در دریا بودیم، بر ما وزید... باد ما را پیش راند و چنان بود که گویی در برابر باد در حال پروازیم... موجی به بلندی 8 زراع برخاست... آنگاه کشتی شکست و هیچ یک از کسانی که در آن بودند نجات نیافتند. موج مرا به جزیره ای انداخت که سه روز به تنهایی در آن به سر بردم و جز قلب خویش یار و یاوری نداشتم. در زیر درختی می خوابیدم و سایه را در آغوش می گرفتم. پس از آن پای خود را دراز کردم تا ببینم چه چیز می توانم بیابم و در دهان بگذارم. پس درخت انجیر و انگور و انواع تره ظریف یافتم.. در آن، ماهی و مرغ هم بود، و هیچ چیز در آنجا نقصان نداشت... چون برای خود آتشزنه ای ساختم، با آن آتش افروختم و برای خدایان قربانی بریان کردم.
داستان دیگری آنچه را بر کارمندی به نام سینوحه گذشته نقل می کند. این شخص، پس از مرگ آمنمحت اول، از مصر گریخته در خاور نزدیک از شهری به شهری می رفت و، با وجود ثروت و نامی که به دست آورده بود، از دوری وطن رنج فراوان می برد. عاقبت آنچه را که به دست آورده بود رها کرد و به مصر بازگشت و در این بازگشت سختی فراوان دید. در این داستان چنین آمده است:
ای خدا، هر که هستی، که به من فرمان مسافرت داده ای، دوباره مرا به خانه( یعنی به فرعون) باز گردان. شاید به من اجازه می دهی تا جایی را ببینم که دل من در آن جای دارد. چه چیز برای من بزرگتر از آن است که جسد من آنجا به خاک سپرده شود که به دنیا چشم گشوده ام؟ به من مدد کن! امیدوارم که خیر به من برسد و خدا مرا رحمت کند.
سپس وی را در وطنش می بینیم که خسته و مانده و غبارآلود، پس از مسافرت طولانی در بیابان، بازگشته و بیم آن دارد که به واسطه طول مدت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
آیا زمان ارتقاء کامپیوتر فرا رسیده است ؟ همه علاقه مندان به استفاده از کامپیوتر بر اساس نوع نیاز خود و پس از تامین بودجه لازم ، اقدام به خرید یک دستگاه کامپیوتر می نمایند و شاید هم این کار را تاکنون انجام داده باشند . خرید کامپیوتر سرآغاز و یا بهتر بگوئیم نقطه عطفی در زندگی کاربران است ، چراکه این موجود خارق العاده می تواند درصورت استفاده مفید ، هدفمند و غیرتجملی ، تاثیرات شگرفی را در زندگی آنان به دنبال داشته باشد .در ابتدا همه چیز به خوبی پیش می رود : سیستم به سرعت راه اندازی می شود ، برنامه ها با سرعتی قابل قبول اجراء می شوند و همه شواهد نشاندهنده یک انتخاب مناسب است . پس از گذشت مدت زمانی ، مشکلات شروع می شود : سرعت سیستم در زمان راه اندازی همچون گذشته نمی باشد ، برنامه ها با سرعتی قابل قبول اجراء نمی شوند و واژه hang جایگاهی خاص را در زندگی روزمره کاربران پیدا می کند . به دنبال بروز اینگونه مشکلات، سوالات متعددی برای کاربران مطرح می گردد : چرا سرعت سیستم کاهش پیدا کرده است ؟ چرا سیستم بدفعات با مشکل مواجه می شود و مجبور می شویم آن را reset نمائیم و در نهایت این که آیا زمان ارتقاء کامپیوتر فرارسیده است؟ تائید این موضوع شاید ناگوارترین خبر! برای افرادی باشد که قرار است هزینه ارتقاء را پرداخت نمایند چراکه آنان به خوبی می دانند وارد معرکه ای می گردند که امکان خروج از آن به این آسانی وجود نخواهد داشت و هر از چند گاهی نیز تکرار خواهد شد . کاهش کارائی یک کامپیوتر می تواند دلایل متعددی داشته باشد . در ادامه سعی خواهیم کرد به برخی از مهمترین آنها اشاره نمائیم با این امید که بتوان برای حل مشکل و بهبود کارائی سیستم از روش هائی استفاده نمود که هزینه ریالی و زمانی کمتری را در برداشته باشد.
وجود Spyware و یا ویروس بر روی کامپیوتر ویروس ها و spyware ، از جمله تهدیدات امنیتی مهم در دنیای کامپیوتر می باشند که می توانند بطرز کاملا" مشهودی کارآئی کامپیوتر را تحت تاثیر قرار داده و آن را کاهش دهند . اولین اقدام مناسب در این رابطه ، بررسی سیستم با استفاده از نرم افزارهای آنتی ویروس و آنتی spyware بهنگام شده است . با استفاده از برنامه های فوق می توان اینگونه کدهای مخرب را تشخیص و در ادامه آنها را حذف نمود . در صورتی که استفاده از برنامه های آنتی ویروس و آنتی spyware موفقیت آمیز نباشد ، می توان اقدامات تکمیلی زیر را انجام داد :
شناسائی و توقف پردازه های مشکوک در حال اجراء از طریق Windows Task Manager
شناسائی و غیرفعال کردن سرویس های مشکوک از طریق Management Console
شناسائی و غیرفعال کردن سرویس ها و آیتم هائی که در زمان راه اندازی سیستم اجراء می شوند ( از طریق System Configuration Utility )
جستجو و حذف آیتم ها و سرویس های مشکوک که اطلاعات آنها در ریجستری درج شده است .
شناسائی و حذف فایل های مشکوک
نصب و استفاده از چندین نرم افزار تشخیص Spyware و سایر ابزارهای موجود به منظور حذف اینگونه برنامه های مخرب
در صورت عدم موفقیت آمیز بودن موارد اشاره شده ، ویندوز را با Safe mode فعال و مجددا" عملیات فوق را تکرار نمائید .
حرارت و دمای پردازنده پردازنده های جدید حرارت بسیار بالائی را تولید می نمایند و به همین دلیل است که تمامی آنها به نوع خاصی از عناصر خنک کننده نیاز دارند . ماشین هائی که از آنها برای بازی های کامپیوتری و یا سایر فعالیت های سنگین استفاده می گردد ، می بایست از سیستم های خنک کننده بیشتری استفاده نمایند. در صورت افزایش حرارت پردازنده ، سرعت سیستم کاهش و رفتار آن تصادفی می گردد. مادربردهای جدید قادر به مانیتورینگ حرارت پردازنده بوده و می توانند وضعیت آن را با استفاده از پتانسیل های موجود در BIOS گزارش می نمایند . فن پردازنده ممکن است به دلایل متعددی با مشکل مواجه گردد :
عدم چرخش مناسب و یکنواخت فن به دلیل وجود گردو خاک
بروز مشکل برای موتور فن
بروز مشکل برای یاطاق های فن
در برخی حالات با گوش دادن به صدای کامپیوتر می توان از وضعیت عملکرد فن پردازنده آگاه گردید . در صورت بروز مشکل برای فن ( خصوصا" یاطاق های آن ) ، سروصدای سیستم غیرعادی و حتی ممکن است باعث ایجاد لرزش در کیس گردد . در بسیاری از موارد شاید نیازی به تعویض فن نباشد و بتوان با استفاده از هوای فشرده گردو خاک آن را پاک و زمینه استفاده مجدد از آن را فراهم نمود ( با در نظر گرفتن این واقعیت که عمرمفید فن کاهش یافته است ) . به منظور مانیتورینگ آخرین وضعیت فن و حرارت پردازنده ، می توان از نرم افزارهای متعددی استفاده نمود .
استفاده از حافظه های نامناسب حافظه اصلی یا همان RAM به دلایل متعددی می تواند باعث بروز مشکل در سیستم گردد :
پائین بودن سرعت RAM نسبت به سرعت بهنیه ماشین
وجود اشکالات جزئی در RAM که صرفا" در موارد خاص خود را نشان خواهد داد .
افزایش غیرقابل قبول حرارت RAM
در گذشته ای نه چندان دور ، خرید حافظه جدید برای کامپیوتر کار ساده ای بود و صرفا" لازم بود خریداران نسبت به سرعـتی که مادربرد از آن حمایت می نماید و حداکثر حافظه قابل قبولی که می توان در یک اسلات مادربرد قرار داد ، آگاهی داشته باشند . امروزه حافظه هائی با فناوری های متفاوت و سرعت های مختلف ارائه شده است . برخی مادربردها به منظور نیل به حداکثر توانمندی خود ، نوع خاصی از حافظه را تجویز نموده و در مقابل سایر حافظه ها از خود مقاومت نشان می دهند . مثلا" یک مادربرد ممکن است از حافظه های ECC RAM حمایت نماید ولی همچنان قادر به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
ماشین آتوود یک دستگاه مکانیکی بسیار مفید است که بسته به نوع آن از یک یا دو قرقره و چند وزنه با جرمهای مختلف تشکیل شده است که این وزنهها به وسیله نخهای غیر قابل ارتجاع از قرقره آویزان شدهاند.
دید کلی
در تشریح کاربرد معادلات لاگرانژ ابتدا سیستمهای ساده مکانیکی مورد بحث قرار میگیرند. ماشین آتوود از جمله این سیستمهای ساده است. در حالت کلی ماشین آتوود بسته به تعداد قرقرهها در انواع مختلفی وجود دارد.
ماشین آتوود ساده
ماشین آتوود ساده از دو وزنه به جرمهای و که به وسیله یک رشته غیر قابل ارتجاع به طول که از روی قرقره عبور کرده است و به یکدیگر متصل هستند، تشکیل شده است. این سیستم فقط دارای یک درجه آزادی است، یعنی چون فقط یک قرقره وجود دارد، لذا اگر مبدأ مختصات را در نقطه آویز قرقره فرض کنیم، در این صورت حرکت هر دو وزنه را میتوان با یک پارامتر مشخص نمود. همچنین چون تنها نیروی وارده ، نیروی گرانشی ناشی از وزن دو وزنه است، لذا به دلیل پایستار بودن نیروی گرانشی حرکت پایا خواهد بود و به راحتی میتوان از قانون بقا انرژی استفاده کرد. به این ترتیب شتاب حرکت سیستم با فرض اینکه درجه آزادی را با متغیر نشان دهیم به صورت زیر خواهد بود:
در عبارت فوق a شعاع قرقره است. به وضوح ملاحظه میشود که اگر باشد، با شتاب ثابت سقوط خواهد کرد و اگر باشد، با شتاب ثابت صعود خواهد نمود.
ماشین آتوود دوگانه
ساختمان ماشین آتوود دوگانه مانند ماشین آتوود ساده است، با این تفاوت که در این سیستم یکی از وزنههای ماشین آتوود ساده را با یک قرقره دیگر که دو وزنه متصل به وسیله نخ ثانویهای را تحمل میکند، جایگزین میکنیم. بنابراین این سیستم دارای دو درجه آزادی خواهد بود. باز در این حالت نیز چون تنها نیروی خارجی نیروی پایستار گرانش است، لذا حرکت سیستم پایا خوهد بود و قانون بقای انرژی برقرار است. حال اگر دو درجه آزادی سیستم را با متغیرهای و نمایش دهیم، در این صورت معادلات حرکت که نشان دهنده شتاب سیستم نسبت به و هستند، به صورت دو معادله حاصل میشوند. میتوان این دو معادله را به صورت یک دستگاه معادلات حل نموده و شتاب نسبت به و را به صورت جداگانه بکار برد.
کابرد ماشین آتوود
یکی از بارزترین کاربردهای ماشین آتوود در قرقرههایی است که به منظور بالا بردن وسایل سنگین به طبقات بالاتر ساختمانها مورد استفاده قرار میگیرند. اگر شخصی که از این وسایل استفاده میکند، به اصول مکانیکی این وسایل آشنا باشد، میتواند به راحتی و با اعمال نیروی اندک وسایل خیلی سنگین را تا ارتفاع زیاد بالا ببرد
مقدمه ای بر قرقره
کار اصلی قرقره تغییر جهت نیرو است. در اینجا یعنی در مسائلی که شامل قرقره است، رمز اصلی تحلیل مسائل، نوشتن قانون دوّم نیوتن در راستای حرکت است. در مسائل قرقره، "در راستای محور x و محور y" معنی ندارد، چرا که با تغییر جهت نیرو، مفهوم راست و جهت تغییر میکند. از این پس، در رابطه ، نیروهای در جهت حرکت (محرک) را با علامت مثبت و نیروهای در خلاف جهت حرکت (مقاوم) را با علامت منفی درنظر میگیریم.
فقط یادتان باشد که اندازه نیروی کشش نخ با عبور از روی قرقره تغییر نمی کند. ماشین آتوودماشین آتوود یکی از دستگاهها و مسائل جالب و متداول در مبحث دینامیک میباشد. این وسیله از دو جرم M٢ و M١ که به نخ و قرقره متصل شده تشکیل شده است.برای آشنایی با این وسیله به فیلم زیر توجّه کنید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 46
آیا دیانت بهائی دینی ایرانی است؟
بهائیان بر این باور استوارند که دیانت بهائی از ایران برخاسته و دینی ایرانی است ولی جهان شمول است، تعالیمش مردم و گروه خاصی را در نظر ندارد، هدفش برتری یک نژاد و کشور نیست بلکه خواستار دنیائی است که همهء انسانها، با هر دین و باوری، در آن با بهروزی و خوشبختی زیست نمایند.
با این تفکّر باید به بی خبری برخی از هموطنان اندوه خورد وقتی میگویند دین بهائی به خاطر سابقهء اسلامی بنیانگزارانش و داشتن آثاری به زبان عربی، دینی ایرانی نیست بلکه دنبالهء دین اسلام و در ردیف دیگر ادیان سامی است.
این ادعا یکی دو ماه پیش در یک برنامهء تلویزیونی که از امریکا پخش میشد و شامل مناظرهای بین نمایندگان سه دیانت اسلام، بهائی و زردشتی بود تکرار گردید. در این برنامه آقای هومر آبرامیان، شخصی که از جامعهء زردشتی دعوت داشت، گفته بود که دین بهائی را یک دین ایرانی نمیداند زیرا بنیانگزارانش از آیین اسلام بودهاند و بخشی از آثار ایشان به زبان عربی است.
من این برنامه را ندیدم و نمیدانم پاسخ دکتر افنانی - که معمولا میهمان چنین برنامههایی است - به این ادعا چه بوده. ولی با بردباری و ملایمتی که از او سراغ دارم بعید میدانم در پاسخ گفته باشد اگر بنیانگزاران دین بهائی، که یکی شیرازی و دیگری از مازندران بودند نتوانند دینی ایرانی بیاورند آیا باید منتظر باشیم یک چینی یا کلمبیایی به آوردن دینی از ایران برخیزد؟
بر اساس استدلال آقای آبرامیان، که از قوم کهن آشوریان ایران، و ظاهراً از مسیحیت به دیانت زردشتی گرائیدهاند، میتوان تصور نمود که ایشان هفتاد میلیون مردم ایران را نیز ایرانی نمیدانند زیرا مسلمانند، به آداب اسلام عربی پایبندند، بسیاری از ایشان هر روزه پنج بار نماز به زبان عربی میخوانند و قانون و روش زندگانیشان بر اساس قرآن عربی است که در عربستان سعودی توسط پیامبری عرب تبار آن هم چهارده قرن پیش نازل شده است.
به دیگر اقلیتهای قومی و دینی ایران که هر یک به باوری پایبند هستند و برخی لهجه و زبان مخصوص خود را دارند نمیپردازیم و تصمیم اینکه آنان ایرانی هستند یا نه، به آقای آبرامیان و همفکرانشان وامیگذاریم.
زبان پیامبر ایرانی چه باید باشد؟
ادعای آقای آبرامیان و جمعی دیگر که دربارهء دیانت بهائی به چنین داوری میپردازند پرسشی پیش میآورد و آن اینکه پیامبری که از ایران بر میخیزد باید به فارسی سخن گوید یا به زبان اوستایی که زبان آثار مقدس زردشتی دین کهن ایران است.
فارسی امروز دارای انبوهی از لغات عربی است و اگر بخواهیم به آن زبان دربارهء دین و مفاهیم ماوراءالطبیعه چیزی بنویسیم ناچار نوشتهء ما با زبان روزنامهای فرق خواهد داشت. و واژههای عربی آن به ضرورت افزونی خواهد گرفت. زیرا دین و فلسفه و علم هر یک زبان و لحن گفتار مخصوص خود را میطلبد. اگر هم بخواهیم فارسی را از واژههای عربی بپیراییم آنگاه باید مثل کسروی و دیگران به اختراع واژههای تازه بپردازیم و زبانی مصنوعی ارائه داریم که آن نیز برای همگان قابل فهم نیست.
فارسی از زبان پهلوی رایج در دوران ساسانیان میآید، و پهلوی با زبان اوستایی که زبان آثار زردشتی است ارتباطی ندارد. اما در زبان پهلوی نیز با مقادیری لغات آرامی، از شاخهء زبانهای سامی روبرو هستیم که با عربی از یک ریشهاند. یعنی آنجا نیز دوستان ناسیونالیست ضد عرب ما همین مشکل فارسی امروز را خواهند داشت.
حال اگر به زبان اوستایی که از شاخهء شرقی زبانهای ایرانی و ظاهرا زبان زردشت بوده بیاویزیم باید از این نکته غافل نباشیم که زبان اوستایی امروزه حتی مفهوم زردشتیان نیست. زبان اوستائی همان هنگام که در دورترین اعصار تاریخی همراه با قوم آریایی از نواحی جنوب شرقی روسیه کنونی و حدود دریاچه آرال به جنوب آمد زبانی مرده بود و فقط موبدان و مغان زردشتی آن را درک میکردند. امروز جز نیایشهای زردشتی که در آتشکدهها، و یا در مراسم مخصوص، توسط موبدان خوانده میشود تصور نمیرود دیگر زردشتیان با متون اوستایی انس و الفتی داشته باشند. از یک قرن پیش با کوشش دانشمندان زبان شناس غرب و دانشمندان پارسی هند، و با بهرهگیری از زبان سانسکریت (خواهر زبان اوستایی)، متون اوستا و گاتها (سرودههای منتسب به خود زردشت) به زبانهای گوناگون برگردانده شد. ولی هیچ یک از مترجمین این آثار نمیتوانند ادعا نمایند مفهوم صحیحی از آن به دست دادهاند. سوای افتادگیهای فراوان در متون اصلی، معنای بسیاری از واژهها شناخته نیست (به ویژه در گاتها، که لهجهای کهنتر از اوستائی است)، و نمیتوان دو ترجمه یافت که با هم تا حدّی یکسان باشند. ترجمههای فارسی این متون توسط ایرانیان بیش از آنکه حاصل دانش اوستایی ایشان باشد بر ترجمههای آنچنانی انگلیسی یا فرانسه، و اغلب همراه با تصورات آرمانی مترجم از آیین زردشت تکیه دارد.
حتی اگر فرض را بر این نهیم که پیامبر ایرانی با یک معجزه بتواند به اوستایی سخن گوید مشکل بعدی ما مخاطبان او یعنی مردم ایران هستند که به هیچ وجه به معنای سخنان پیامبر پی نخواهند برد. آیا هدف پیامبر زنده کردن زبانی مرده است یا آوردن رهنمودهایی برای بشریّت؟ چه حاصل که بهترین درسهای زندگی مانند رازی سر به مُهر، تا ابد در متون زبانی که قابل فهم نیست مدفون بماند و ما دلخوش باشیم که پیامبرمان به زبان اصیلی از شاخهء ایرانی زبانهای هندواروپایی سخن گفته است.
هدف ما از بیان این مطالب بحثی جدلی با هممیهنانی که با این دستاویزها (یا بهانهها) با دیانت بهائی مخالفت میکنند نیست. بلکه با دادن این زمینهء تاریخی میخواهیم توجه ایشان را به این نکته جلب نماییم که در موضوع دین آنچه سزاوار توجه است زبان آثارش نیست بلکه مفهوم و معنای پیامی است که آن دین با خود دارد.
اما آثاری که از قلم بنیانگزاران دیانت بهائی صادر شده هم فارسی است (حتی برخی نزدیک به فارسی سره)، هم عربی است، و هم فارسی همراه با جملات و استعارات عربی که به اعتقاد بهائیان هر یک از زیبائی کلام و معنی هر دو بهرهمند است.
از صدها اثر بهائی به زبان فارسی که بگذریم، باید بدانیم در زمانی که این دیانت ظهور نمود، یعنی قرن نوزدهم، آشنایی طبقهء کتابخوان و با سواد ایران با زبان عربی بیش از آن بود که امروز هست. فارسی و عربی قرنها چنان در هم جوش خورده بود که در خواندن یک متن کسی توجه نمیکرد کجا زبان عوض شد و از فارسی به عربی و یا بر عکس از عربی به فارسی گرایید. بسیاری از آثار ادبی مشهور ایران از جمله شاهکار سعدی گلستان، زیبائیش در بکار بردن استادانه همین سبک است: "خطیبی کریهالصوت خود را خوش آواز پنداشتی و فریاد بیهده برداشتی گفتی نغیب غراب البیّن در پردهء الحان اوست یا آیت انّ انکرالاصوات در شان او." و یا در جای دیگر میفرماید: "عالِم ناپرهیزگار کوریست مشعلهدار. یهدی به و هو لایهتدی." و از حافظ یاد کنیم:
"الا یا ایّهاالساقی ادر کأساً و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها"1
نه تنها زبان ادبی چنین بود بلکه زبان دینی ایران فقط عربی بود و اگر مطلبی دینی به فارسی نگاشته میشد از سندیّت و ارزش میافتاد.2 بسیاری از مخاطبان دیانت بهائی در ایران و عراق این دو زبان را به طور یکسان میدانستند. علماء و روحانیونی که در ابتدای ظهور دیانت بهائی به آن ایمان آوردند و به نوبهء خود آن را در میان تودهء مردم ایران رواج دادند، به زبان عربی و مفاهیم و مضامین دینی آن آشنائی کامل داشتند و برخی خود به آن زبان کتاب تالیف مینمودند. بنا بر این عجبی نیست که برای انتقال رهنمودها و تعالیم این دیانت به آن گروه، زبان مانوس دینی ایشان یعنی عربی به کار رفته باشد.
اما آنچه در این دیانت انقلابی و نو بشمار میآید آنست که بنیانگزارانش با نگارش آثاری دینی به زبان فارسی و بیان اندیشههای خود به این زبان، دین را از انحصار ملّایان و عربی دانان در آوردند و برای تودههای مردم قابل فهم ساختند. نه تنها به فارسی آثاری آوردند بلکه به ترجمهء آثار عربی خود به فارسی پرداختند مانند کتاب بیان فارسی از قلم حضرت باب، و برخی آثار که حضرت بهاءالله شارع دیانت بهائی آن را به فارسی نیز ترجمه فرمودهاند.
در یک مطالعهء تطبیقی در آثار بهائی به عربی و فارسی میبینیم مهم آن نبوده که این آثار به چه زبانی گفته و نوشته شود، بلکه هدف آن بوده که پیام جدید هر چه زودتر و راحتتر به وسیلهء زبانی که با آن آشناتر هستند به آگاهی همهء مردم برسد. صدور بسیاری الواح از ساحت حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبهاء به زبانی نزدیک به فارسی سره، و یا با واژههای اندک عربی، که گیرندگان آن زردشتیان و پارسیان بودهاند، نشان این مدعا است. زبان در آثار بهائی چنین نقشی دارد نه آن که بخواهد نشان گرایش به سمت یا جهتی و یا طرفداری از یک زبان یا زبان دیگر باشد. حضرت عبدالبهاء در این مورد میفرمایند: