لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
تعریف ازدواج
ازدواج عبارت از فرآیند علاقهمندی، کشش جسمی، جنسی، روانی و به دنبال آن فراهمسازی شرایط اقتصادی، اجتماعی، علمی، شغلی، خانوادگی، شخصی دو جنس مخالف (زن و مرد یا دختر و پسر) در جهت ایجاد یک زندگی مشترک توأم با تفاهم، محبت، پویایی، زایندگی، و هدفمند که در رأس آن بیشترین تأثیرات را مذهب و اعتقاد و دین دو طرف دارد .
بنابراین در شکل تفکیک شده، ازدواج جنسی مطلق، مخصوص بهایم است ازدواج روانی مخصوص عشاق است و ازدواج اخلاقی مخصوص عرفا میباشد. شیعه واقعی همه اتصالات را با هم برقرار میکند. رابطه جنسی سالم دارد، عبادت میکند، در تصور گناهان و حضور خداوند اشک میریزد، با مردم در میآمیزد. تجارت میکند و توالد و تناسل را نیز برقرار مینماید.
انگیزه ازدواج
بایستی در مشاوره ازدواج هر دو طرف علاقهمند و مشتاق به ازدواج باشند، بطوریکه بخاطر این علاقه از قبول مسئولیت یا مهریه بیشتر یا هزینه یا ترک رفتار خاص طفره نروند و آنها را بپذیرند. وقتی جوان به بلوغ اجتماعی نرسیده باشد، حالش بد است و باید برای مشاوره قبل از ازدواج و سپس روان درمانی و درمانهای اجتماعی مراجعه کند. در این سنین، هم خانواده و هم خود فرد بطور تمام وقت از اهمیت ازدواج صحبت کنند و علاقه جوان را تشدید کرده و ابراز علاقه او حمایت کنند.
همهگیرشناسی ازدواج
بنظر میرسد که ازدواج از اولین روزهای اجتماعی شدن انسان وجود داشته است و به تدریج که قدرت تفکر او در اثر تجربیات شخصی و گروهی رو به فزونی رفته، قوانین، روشها و مقررات خاصی تدوین و به اجرا در آورده است.
شاید آغازین روابط جنسی زن و مرد در شکل بشری آن بدون توجه به مسایل اجتماعی و اخلاقی و علمی بوده است. اساساً اینکه چگونه مرد وجود زن را به عنوان منبع کسب لذت کشف کرده و بر ما معلوم نیست، لکن همانگونه که قرآن میفرماید،
کشش جنسی میان زن و مرد، به طور فطری وجود داشته، دارد و خواهد داشت. مزدوج و یکی شدن دو چیز جدا
«من» (مرد) و «تو» (زن) و تبدیل به «ما» گشتن در ابعاد زیست شناختی نیازمند صرف وقت زیادی نبوده است، زیرا که تماس جنسی و تن به تن بشر آغازین بدون توجه به مقررات خانوادگی، قومی، ملی و اخلاقی که بعداً ایجاد شده است صورت میگرفته است و مضافاً اینکه زن و مرد ناگزیر از تماس با یکدیگر بودهاند، زیرا برای مقابله با ترس از طبیعت، حیوانات و شکار حیوانات و به دست آوردن غذا و گیاهخوردنی ناچار به همکاری یکدیگر بودهاند و همین تماس اولیه کافی بوده است تا مراکز لذت در زن و مرد مرکز توجه باشد. بنابراین بعد از کشف آغازین روزهای ازدواج بشر به همان سالهای نخستین ازدواج اولیه در غارها و جنگلها باز میگردد. اما اینکه ابناء بشر از لذتهای روانی نیز بهرهمند میشوند، هنوز مورد مطالعه چندانی قرار نگرفته است. به نظر میرسد که پس از سالیان دراز و رشد فعالیتهای گروهی و اجتماعی و کسب تجربیات شخصی و گروهی زیاد و مواجهه با عواقب خطرناک همزیستی ساده با طبیعت و وحوش، آدمی آرام آرام دریافت که علاوه بر یکی شدن جسمی و جنسی بایستی یکدیگر را بهتر درک کرد و ارتباط نزدیکتری با یکدیگر برقرار ساخت
پس هرگاه مردم به دستورات ادیان راستین عمل میکردهاند، روابط انسانیتر شده است و هرگاه به تمایلات شهوانی و غضبناک روی میآورند، تجاوزات جنسی بیشتر میشد. از این روی دین وسیلهای سالم بر کنترل بهتر جوانب اجتماعی و بین فردی ناعادلانه و تجاوزکارانه بود. دین باعث شد تا افراد به حرمتهای (حریمهای) اجتماعی شناخت پیدا کرده و عمل کنند. دین باعث شد تا مردم تمایلات و ارضای آشکار میل جنسی خود را که قبلاً حتی در حضور سایرین به انجام میرساندند، مخفی کرده و برای خود و برای مسایل خصوصی خود حریم و حرمی قایل شوند. امروزه نیز تنها قرار داد اجتماعی اولیه دختر و پسر معیار یک اردواج است و تعداد مقاربتها معیار نمیباشد
از این جهت تفاوت ازدواج امروزی و اولیه در شکل اجتماعی شدن آن میباشد. در جوامعی که با اقتصاد کشاورزی اداره میشوند عمومیت ازدواج در بالاترین مرحله است چه همه مردم دیر یا زود ازدواج میکنند. در محیط کشاورزی زن در امور تولید شرکت میکند و خودش دوشادوش مرد کار میکند. در این خانوادهها، ناراحتی تأمین غذا و مسکن، ازدواج را عقب نمیاندازد و یا نبودن مسکن و اقتصاد اشتیاق انتخاب همسر را نمیکشد. علاوه بر اینها، عوامل شرعی و تأثیر سنتها را هم باید بخاطر داشت، چه ادیانی مثل اسلام که در جامعه ایرانی رسوخ کامل دارد، ازدواج را نوعی فرضیه میداند. آمار نشان میدهد که 90% زنان تا سن 25 سالگی ازدواج کردهاند و مردان تا سن 45 سالگی فقط 5% ازدواج نکردهاند. از طرفی همسر گزینی نمیتواند، مثل قدیم آسان باشد که والدین تمام کارها را انجام دهند چه شریک زندگی باید خصوصیات اخلاقی مشترکی با همسرش داشته باشد. همین امر او را مجبور میکند تا خودش همسرش را برگزیند. این امر سالها به طول میانجامد و کار ازدواج را به عقب میاندازد. عمومیت ازدواج در شهر و روستا نیز فرق میکند، چه مردان در شهر بیشتر میل به تجرد دارند و نحوه اقتصاد روستا در بقای خانوادههای پدرسالاری نقش بازی میکند. در صورتی که روستانشینان تمایل بیشتری به ازدواج دارند و بطور کلی در روستاها، آنان که از درآمد کمتری برخوردارند با آنها که از درآمد بیشتری برخوردارند، عمومیت ازدواج یک جور نیست. در شهر عمومیت ازدواج در کارگران بیشتر و روشنفکران و کارکنان آموزشی و علمی و تحصیل کرده، دیرتر از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
تعریف ازدواج
ازدواج عبارت از فرآیند علاقهمندی، کشش جسمی، جنسی، روانی و به دنبال آن فراهمسازی شرایط اقتصادی، اجتماعی، علمی، شغلی، خانوادگی، شخصی دو جنس مخالف (زن و مرد یا دختر و پسر) در جهت ایجاد یک زندگی مشترک توأم با تفاهم، محبت، پویایی، زایندگی، و هدفمند که در رأس آن بیشترین تأثیرات را مذهب و اعتقاد و دین دو طرف دارد .
بنابراین در شکل تفکیک شده، ازدواج جنسی مطلق، مخصوص بهایم است ازدواج روانی مخصوص عشاق است و ازدواج اخلاقی مخصوص عرفا میباشد. شیعه واقعی همه اتصالات را با هم برقرار میکند. رابطه جنسی سالم دارد، عبادت میکند، در تصور گناهان و حضور خداوند اشک میریزد، با مردم در میآمیزد. تجارت میکند و توالد و تناسل را نیز برقرار مینماید.
انگیزه ازدواج
بایستی در مشاوره ازدواج هر دو طرف علاقهمند و مشتاق به ازدواج باشند، بطوریکه بخاطر این علاقه از قبول مسئولیت یا مهریه بیشتر یا هزینه یا ترک رفتار خاص طفره نروند و آنها را بپذیرند. وقتی جوان به بلوغ اجتماعی نرسیده باشد، حالش بد است و باید برای مشاوره قبل از ازدواج و سپس روان درمانی و درمانهای اجتماعی مراجعه کند. در این سنین، هم خانواده و هم خود فرد بطور تمام وقت از اهمیت ازدواج صحبت کنند و علاقه جوان را تشدید کرده و ابراز علاقه او حمایت کنند.
همهگیرشناسی ازدواج
بنظر میرسد که ازدواج از اولین روزهای اجتماعی شدن انسان وجود داشته است و به تدریج که قدرت تفکر او در اثر تجربیات شخصی و گروهی رو به فزونی رفته، قوانین، روشها و مقررات خاصی تدوین و به اجرا در آورده است.
شاید آغازین روابط جنسی زن و مرد در شکل بشری آن بدون توجه به مسایل اجتماعی و اخلاقی و علمی بوده است. اساساً اینکه چگونه مرد وجود زن را به عنوان منبع کسب لذت کشف کرده و بر ما معلوم نیست، لکن همانگونه که قرآن میفرماید،
کشش جنسی میان زن و مرد، به طور فطری وجود داشته، دارد و خواهد داشت. مزدوج و یکی شدن دو چیز جدا
«من» (مرد) و «تو» (زن) و تبدیل به «ما» گشتن در ابعاد زیست شناختی نیازمند صرف وقت زیادی نبوده است، زیرا که تماس جنسی و تن به تن بشر آغازین بدون توجه به مقررات خانوادگی، قومی، ملی و اخلاقی که بعداً ایجاد شده است صورت میگرفته است و مضافاً اینکه زن و مرد ناگزیر از تماس با یکدیگر بودهاند، زیرا برای مقابله با ترس از طبیعت، حیوانات و شکار حیوانات و به دست آوردن غذا و گیاهخوردنی ناچار به همکاری یکدیگر بودهاند و همین تماس اولیه کافی بوده است تا مراکز لذت در زن و مرد مرکز توجه باشد. بنابراین بعد از کشف آغازین روزهای ازدواج بشر به همان سالهای نخستین ازدواج اولیه در غارها و جنگلها باز میگردد. اما اینکه ابناء بشر از لذتهای روانی نیز بهرهمند میشوند، هنوز مورد مطالعه چندانی قرار نگرفته است. به نظر میرسد که پس از سالیان دراز و رشد فعالیتهای گروهی و اجتماعی و کسب تجربیات شخصی و گروهی زیاد و مواجهه با عواقب خطرناک همزیستی ساده با طبیعت و وحوش، آدمی آرام آرام دریافت که علاوه بر یکی شدن جسمی و جنسی بایستی یکدیگر را بهتر درک کرد و ارتباط نزدیکتری با یکدیگر برقرار ساخت
پس هرگاه مردم به دستورات ادیان راستین عمل میکردهاند، روابط انسانیتر شده است و هرگاه به تمایلات شهوانی و غضبناک روی میآورند، تجاوزات جنسی بیشتر میشد. از این روی دین وسیلهای سالم بر کنترل بهتر جوانب اجتماعی و بین فردی ناعادلانه و تجاوزکارانه بود. دین باعث شد تا افراد به حرمتهای (حریمهای) اجتماعی شناخت پیدا کرده و عمل کنند. دین باعث شد تا مردم تمایلات و ارضای آشکار میل جنسی خود را که قبلاً حتی در حضور سایرین به انجام میرساندند، مخفی کرده و برای خود و برای مسایل خصوصی خود حریم و حرمی قایل شوند. امروزه نیز تنها قرار داد اجتماعی اولیه دختر و پسر معیار یک اردواج است و تعداد مقاربتها معیار نمیباشد
از این جهت تفاوت ازدواج امروزی و اولیه در شکل اجتماعی شدن آن میباشد. در جوامعی که با اقتصاد کشاورزی اداره میشوند عمومیت ازدواج در بالاترین مرحله است چه همه مردم دیر یا زود ازدواج میکنند. در محیط کشاورزی زن در امور تولید شرکت میکند و خودش دوشادوش مرد کار میکند. در این خانوادهها، ناراحتی تأمین غذا و مسکن، ازدواج را عقب نمیاندازد و یا نبودن مسکن و اقتصاد اشتیاق انتخاب همسر را نمیکشد. علاوه بر اینها، عوامل شرعی و تأثیر سنتها را هم باید بخاطر داشت، چه ادیانی مثل اسلام که در جامعه ایرانی رسوخ کامل دارد، ازدواج را نوعی فرضیه میداند. آمار نشان میدهد که 90% زنان تا سن 25 سالگی ازدواج کردهاند و مردان تا سن 45 سالگی فقط 5% ازدواج نکردهاند. از طرفی همسر گزینی نمیتواند، مثل قدیم آسان باشد که والدین تمام کارها را انجام دهند چه شریک زندگی باید خصوصیات اخلاقی مشترکی با همسرش داشته باشد. همین امر او را مجبور میکند تا خودش همسرش را برگزیند. این امر سالها به طول میانجامد و کار ازدواج را به عقب میاندازد. عمومیت ازدواج در شهر و روستا نیز فرق میکند، چه مردان در شهر بیشتر میل به تجرد دارند و نحوه اقتصاد روستا در بقای خانوادههای پدرسالاری نقش بازی میکند. در صورتی که روستانشینان تمایل بیشتری به ازدواج دارند و بطور کلی در روستاها، آنان که از درآمد کمتری برخوردارند با آنها که از درآمد بیشتری برخوردارند، عمومیت ازدواج یک جور نیست. در شهر عمومیت ازدواج در کارگران بیشتر و روشنفکران و کارکنان آموزشی و علمی و تحصیل کرده، دیرتر از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .pptx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 21 اسلاید
قسمتی از متن .pptx :
ارائهای از :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .pptx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 21 اسلاید
قسمتی از متن .pptx :
ارائهای از :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
عوامل ازدواج موفق
ازدواج موفق بستگی به عوامل مختلفی دارد که خیلی از آنها را باید در دوران نامزدی ارزیابی کرد. عوامل دیگری نیز در موفقیت زندگی زناشویی مؤثر است که می توان آنها را بعد از ازدواج شناخت. در ازدواج، سازش دایمی و از خودگذشتگی فراوان لازم است، ولی اگر زن و مرد قبل از ازدواج با یکدیگر در برخی زمینه ها توافق داشته باشند، امکان سازش بعدی بیشتر خواهد بود.
مهمترین عوامل مؤثر در ازدواج موفق عبارتند از:
رشد عاطفی و فکری
درجه رشد عاطفی و فکری فقط بستگی به سن ندارد چون افرادی پیدا می شوند که در سنین ۲۵ سالگی از نظر رشد عاطفی، فکری و اجتماعی کاملاً رسیده و بالغ هستند و برعکس اشخاصی وجود دارند که در سنین خیلی بالاتر هنوز به رشد عاطفی اجتماعی نرسیده اند. از آنجایی که رشد عاطفی، فکری با رشد هوشی رابطه مستقیم دارد لذا اختلاف زیاد بین هوش و معلومات زن و مرد ممکن است باعث بروز اختلاف زناشویی بشود. آنچه به نظر لازم و ضروری می رسد این است که زن و مرد فرق زیادی از نظر طرز تفکر و سلیقه نداشته باشند چون در این صورت با هم توافق نخواهند کرد. البته ممکن است در ازدواجی که زن خیلی با هوش تر از شوهر خود باشد مسأله ای پیش آمد نکند ولی اکثراً خطر از هم پاشیدگی وجود دارد. رشد اجتماعی با رشد فکری عاطفی رابطه دارد چون فردی که از نظر اجتماعی رشد کرده طرز سازش و همکاری را با افراد بهتر می داند و به محدودیتهای خود واقف است، انتظارات اجتماعی را درک می کند و از بحران های دائمی زندگی جلوگیری می کند. به عبارت دیگر پختگی روانی و رشد اجتماعی عاطفی باعث می شود که همسران معایب یکدیگر را بپذیرند، نقایص یکدیگر را بپذیرند، نقایص یکدیگر را به رخ هم نکشند و در حالات مختلف انعطاف پذیری داشته و واکنش مناسب نشان دهند.
تشابه علائق و طرز تفکر
باید قبل از وارد شدن به زندگی زناشویی مخصوصاً در دوران نامزدی در موضوعات مهم زندگی توافق نظر وجود داشته باشد. ثابت شده است که توافقهای زیاد قبل از ازدواج روابط بعد از ازدواج را نیز محکم تر کرده و معنی و مفهوم بهتری به زندگی زناشویی می دهد. مثلاً چقدر در مورد سیاست، اختلاف نظر یا توافق وجود دارد یا هر دو به یک اندازه اجتماعی و معاشرتی هستند یا هر دو راحت طلبند و میل دارند هر شب شام را بیرون بخورند و یا اهل کتاب، مطالعه و بحث هستند. واقع بین بودن طرفین در حد لازم، خسیس و محافظه کار بودن یا ولخرج بودن هم مواردی است که باید در نظر گرفته شود. البته باید خاطر نشان شود که همیشه انتظار نمی رود که زن و شوهر در همه موارد با یکدیگر توافق کامل داشته باشند ولی برای این که خانواده سعادتمند و مستحکم شود توافق کلی در بیشتر قسمتهای زندگی لازم و ضروری است.
عقاید مذهبی
امروزه عقاید مذهبی به قدری در سعادت کانون خانوادگی اهمیت دارد که روانشناسان و متخصصین علوم تربیتی ازدواج افراد از مذاهب مختلف را غیرعاقلانه می دانند به خصوص اگر زن و مرد هر دو به عقاید مذهبی خود ایمان کامل داشته و انعطاف ناپذیر باشند. صرف نظر از اختلاف نظر در موازین و عقاید مختلف که در مذاهب وجود دارد تربیت کودکان بر حسب عقاید موضوعی است که اکثراً اختلاف زناشویی را باعث می شود. دخالت اولیای زن و شوهر و این که کودکشان کدام عقاید مذهبی را انتخاب نمایند باعث شدت اختلاف می شود. ثابت شده است اعتقادات و نگرش های زن و مرد، اکثراً پس از ازدواج ادامه می یابد و حتی اگر زن و شوهر از یک مذهب ولی دارای اعتقادات و دید فلسفی متفاوت نسبت به اصول و موازین مذهبی خود باشند مثلاً یکی از آنها متعصب و به اصطلاح معتقد به اصول و فروع دین بوده و دیگری بی اعتقاد به موازین فوق باشد باز هم منجر به اختلاف عدیده شده و مسائل دیگر زندگی را تحت الشعاع قرار داده و اکثراً باعث مراجعه به کلینیک اعصاب و روان می شود. به هر صورت بهتر است که قبل از وارد شدن به زندگی زناشویی، زن و مرد این مطلب را مورد تعمق قرار دهند و مشکلات حاصله از آن را در نظر بگیرند.
تشابه تحصیلی و طبقاتی
چنانچه زوجین از لحاظ سطح تحصیلات و طبقه اجتماعی با یکدیگر فاصله زیادی داشته باشند احتمال زیادی برای فراهم شدن شرایط ناسازگاری و همچنین درگیری بین آنان وجود دارد.
دختری از طبقه بالا، دارای تحصیلات دانشگاهی و برخوردار از تعلیم و تربیت و شخصیت مطلوب اگر با جوانی از طبقه پایین ازدواج کند که از فهم مسائل اجتماعی عاجز است، آداب معاشرت نمی داند، تحصیلات اندکی دارد، از حیث لباس پوشیدن و آداب معاشرت و صحبت کردن اشکال دارد، دیر یا زود ناآرامی و تنش بر زندگی آنان سایه خواهد افکند. زن از رفتار و گفتار و کردار همسر خود احساس خشم و نفرت می کند و در حضور دیگران حقارت و شرمندگی بر او عارض می گردد. هنگامی که در صدد اصلاح رفتار همسر برمی آِید ممکن است شوهر از تذکر زن خود آزرده و یا عصبانی شود و بر تیرگی روابط افزوده گردد.امکان دارد که در عین اختلاف تحصیلی، زناشویی سعادتمندانه ای در اثر مدیریت و درایت طرفین پدید آید ولی بهتر است از ازدواجی که در آن اختلاف تحصیلی و طبقاتی خیلی زیاد است اجتناب کرد. زیرا هر چه زوجین از جهات مختلف با هم شباهت بیشتری داشته باشند امکان خوشبختی و سعادتمندی آنان، افزایش خواهد یافت.
تشابه علاقه به زندگی زن و شوهر بایستی به زندگی و به ویژه ادامه زندگی زناشویی خود علاقه مند باشند. لازم است در جهان بینی طرفین، تمایل به بقا و لذت بردن از زندگی