لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
مالیات بر ارث مانند سایر منابع مالیاتی بر اساس قانون مالیات های مستقیم مصوب مجلس شورای اسلامی و توسط مأموران تشخیص مالیات بر ارث در سازمان امور مالیاتی محاسبه و وصول می شود. در این راستا، هرگاه در نتیجه فوت شخصی، مالی از متوفی به ورثه برسد، ورّاث یا نماینده قانونی آنها موظفند ظرف مدت 6 ماه از تاریخ فوت متوفی، به سازمان امور مالیاتی محل سکونت مرحوم یا مرحومه مراجعه و با ارایه اسناد مربوطه، صورت اموال و بدهی های وی را در اظهارنامه مخصوص مالیات بر ارث گزارش نمایند. بدین ترتیب، پس از تشکیل پرونده متوفی، گواهینامه تسلیم اظهارنامه مالیات بر ارث صادر و به ورثه داده می شود. این گواهینامه یکی از مدارک مورد نیاز برای اخذ گواهی انحصار وراثت است که باید به مجتمع قضایی مربوطه تسلیم گردد. در این گواهی، اسامی وراث قانونی اعلام و میزان سهم الارث هر یک از آنان مشخص می گردد. نحوه تقسیم ترکه بر اساس قوانین دینی است و همه می دانیم که روش دین، تغییر ناپذیراست. البته با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی زمان و با پیشنهاد سازمان امور مالیاتی و پس از تصویب مجلس شورای اسلامی، می توان اصلاحیه هایی در قانون مالیات ها صورت داد. برای مثال، در قانون مالیات بر ارث، افزایش معافیت ها و کاهش نرخ مالیات بر ارث تغییر یافته است. در این راستا، آخرین اصلاحیه قانون مالیات های مستقیم مصوب 27 بهمن ماه 1380 مجلس شورای اسلامی، از اول فروردین 1381 در حال اجرا است.
پس از تکمیل پرونده، اموال منقول و غیرمنقول متوفی بر اساس مدارک موجود و به نرخ روز توسط مأموران تشخیص مالیات قیمت گذاری می شود. سپس با کسر بدهی های مورد قبول متوفی مانند مهریه همسر، بدهی به بانک ها و مؤسسات دولتی و غیردولتی، هزینه های کفن و دفن و غیره، ماترک خالص تعیین می گردد. در مرحله بعد، سهم الارث هر یک از وراث بر اساس نرخ های مقرر در قانون مالیات بر ارث، تعیین و به آنان ابلاغ می شود. مأخذ ارزیابی املاک اعم از عرصه و اعیان، براساس دفاتر ارزش معاملاتی مربوط به محل وقوع ملک صورت می گیرد. سایر اموال و حقوق مالی متوفی هم به ارزش آنها در تاریخ فوت محاسبه می گردد.وجوه بازنشستگی، تمام مزایای مربوط به دوران خدمت متوفی، انواع بیمه و خسارات فوت و دیه که به طور یکجا یا مستمر به وراث پرداخت می شود، از پرداخت مالیات معافند. همچنین اموالی که به مؤسسات خیریه یا یکی از سازمان های تحت نظارت دولت بخشیده شده، در صورتی که به تأیید سازمان های مذکور برسد، مشمول معافیت هستند. همچنین 80 درصد اوراق مشارکت و سپرده های متوفی نزد بانک های ایرانی و شعب آنها در خارج از کشور و مؤسسه های اعتباری تحت نظارت بانک مرکزی، 50 درصد ارزش سهام متوفی در شرکت های سهامی مورد پذیرش، 40 درصد ارزش سهام یا سهم الشرکه متوفی در سایر شرکت ها و واحدهای تولیدی، صنعتی، معدنی و کشاورزی نیز مشمول مالیات بر ارث نیستند. از سوی دیگر، ورّاث طبقات اول و دوم نسبت به اموال شهدای انقلاب اسلامی به شرط احراز شهادت توسط یکی از نیروهای مسلح یا بنیاد شهید انقلاب اسلامی، مشمول مالیات بر ارث نمی باشند. البته میزان معافیت وراث طبقه اول یعنی همسر، پدر، مادر و فرزندان از ابتدای سال 1381 به اِزای هر نفر 30 میلیون ریال است و مازاد سهم الارث هر نفر بر اساس نرخ های مصوب مشمول مالیات می باشد. به علاوه، معافیت مذکور برای هر یک از وراث طبقه اول که کمتر از بیست سال سن داشته یا مهجور یا معلول از کارافتاده باشند، مبلغ 50 میلیون ریال خواهد بود. لازم به ذکر است، وراث طبقه دوم و سوم مشمول معافیت نیستند. البته نرخ های مالیاتی تصاعدی اند و هر ورثه فقط باید از یک معافیت استفاده کند
اموالی که به موجب وصیت به وراث تعلق می گیرد، زمانی مشمول مالیات خواهد شد که وصیت با فوت موصی قطعی شده باشد. البته هر فرد مسلمان تنها می تواند تا یک سوم اموال خود را به موجب وصیت نامه عادی یا رسمی به شخص دیگری واگذار کند. چنانچه بیش از ثلث اموال مورد وصیت قرار گیرد، باید همه وراث وصیت نامه مزبور را تأیید و حکم تنفیذ از سوی دادگاه صادر گردد
این مالیات ها به حساب خزانه واریز می گردد تا به مصارف عمومی مملکت برسد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
مالیات بر ارث مانند سایر منابع مالیاتی بر اساس قانون مالیات های مستقیم مصوب مجلس شورای اسلامی و توسط مأموران تشخیص مالیات بر ارث در سازمان امور مالیاتی محاسبه و وصول می شود. در این راستا، هرگاه در نتیجه فوت شخصی، مالی از متوفی به ورثه برسد، ورّاث یا نماینده قانونی آنها موظفند ظرف مدت 6 ماه از تاریخ فوت متوفی، به سازمان امور مالیاتی محل سکونت مرحوم یا مرحومه مراجعه و با ارایه اسناد مربوطه، صورت اموال و بدهی های وی را در اظهارنامه مخصوص مالیات بر ارث گزارش نمایند. بدین ترتیب، پس از تشکیل پرونده متوفی، گواهینامه تسلیم اظهارنامه مالیات بر ارث صادر و به ورثه داده می شود. این گواهینامه یکی از مدارک مورد نیاز برای اخذ گواهی انحصار وراثت است که باید به مجتمع قضایی مربوطه تسلیم گردد. در این گواهی، اسامی وراث قانونی اعلام و میزان سهم الارث هر یک از آنان مشخص می گردد. نحوه تقسیم ترکه بر اساس قوانین دینی است و همه می دانیم که روش دین، تغییر ناپذیراست. البته با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی زمان و با پیشنهاد سازمان امور مالیاتی و پس از تصویب مجلس شورای اسلامی، می توان اصلاحیه هایی در قانون مالیات ها صورت داد. برای مثال، در قانون مالیات بر ارث، افزایش معافیت ها و کاهش نرخ مالیات بر ارث تغییر یافته است. در این راستا، آخرین اصلاحیه قانون مالیات های مستقیم مصوب 27 بهمن ماه 1380 مجلس شورای اسلامی، از اول فروردین 1381 در حال اجرا است.
پس از تکمیل پرونده، اموال منقول و غیرمنقول متوفی بر اساس مدارک موجود و به نرخ روز توسط مأموران تشخیص مالیات قیمت گذاری می شود. سپس با کسر بدهی های مورد قبول متوفی مانند مهریه همسر، بدهی به بانک ها و مؤسسات دولتی و غیردولتی، هزینه های کفن و دفن و غیره، ماترک خالص تعیین می گردد. در مرحله بعد، سهم الارث هر یک از وراث بر اساس نرخ های مقرر در قانون مالیات بر ارث، تعیین و به آنان ابلاغ می شود. مأخذ ارزیابی املاک اعم از عرصه و اعیان، براساس دفاتر ارزش معاملاتی مربوط به محل وقوع ملک صورت می گیرد. سایر اموال و حقوق مالی متوفی هم به ارزش آنها در تاریخ فوت محاسبه می گردد.وجوه بازنشستگی، تمام مزایای مربوط به دوران خدمت متوفی، انواع بیمه و خسارات فوت و دیه که به طور یکجا یا مستمر به وراث پرداخت می شود، از پرداخت مالیات معافند. همچنین اموالی که به مؤسسات خیریه یا یکی از سازمان های تحت نظارت دولت بخشیده شده، در صورتی که به تأیید سازمان های مذکور برسد، مشمول معافیت هستند. همچنین 80 درصد اوراق مشارکت و سپرده های متوفی نزد بانک های ایرانی و شعب آنها در خارج از کشور و مؤسسه های اعتباری تحت نظارت بانک مرکزی، 50 درصد ارزش سهام متوفی در شرکت های سهامی مورد پذیرش، 40 درصد ارزش سهام یا سهم الشرکه متوفی در سایر شرکت ها و واحدهای تولیدی، صنعتی، معدنی و کشاورزی نیز مشمول مالیات بر ارث نیستند. از سوی دیگر، ورّاث طبقات اول و دوم نسبت به اموال شهدای انقلاب اسلامی به شرط احراز شهادت توسط یکی از نیروهای مسلح یا بنیاد شهید انقلاب اسلامی، مشمول مالیات بر ارث نمی باشند. البته میزان معافیت وراث طبقه اول یعنی همسر، پدر، مادر و فرزندان از ابتدای سال 1381 به اِزای هر نفر 30 میلیون ریال است و مازاد سهم الارث هر نفر بر اساس نرخ های مصوب مشمول مالیات می باشد. به علاوه، معافیت مذکور برای هر یک از وراث طبقه اول که کمتر از بیست سال سن داشته یا مهجور یا معلول از کارافتاده باشند، مبلغ 50 میلیون ریال خواهد بود. لازم به ذکر است، وراث طبقه دوم و سوم مشمول معافیت نیستند. البته نرخ های مالیاتی تصاعدی اند و هر ورثه فقط باید از یک معافیت استفاده کند
اموالی که به موجب وصیت به وراث تعلق می گیرد، زمانی مشمول مالیات خواهد شد که وصیت با فوت موصی قطعی شده باشد. البته هر فرد مسلمان تنها می تواند تا یک سوم اموال خود را به موجب وصیت نامه عادی یا رسمی به شخص دیگری واگذار کند. چنانچه بیش از ثلث اموال مورد وصیت قرار گیرد، باید همه وراث وصیت نامه مزبور را تأیید و حکم تنفیذ از سوی دادگاه صادر گردد
این مالیات ها به حساب خزانه واریز می گردد تا به مصارف عمومی مملکت برسد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
نسبت وصیت و ارث در فقه اسلامی
ارث در میان غربیها تابع وصیت و داخل در باب وصیت است، در صورتی که می دانیم ارث در اسلام غیر از وصیت است. وصیت حق مالک است و ارث حکم فرضی الهی خارج از اختیار مورث. در غرب یک شخص می تواند تمام دارایی خود را به شخص دلخواه خود حتی به سگ خود یا گربه عزیز خود به عنوان ارث منتقل کند، اما در اسلام اینچنین آزادی وجود ندارد و ثروت خواه ناخواه به نسبتهای معین میان فرزندان و پدر و مادر و همسر، تقسیم و تجزیه می شود. از قانون ارث تنها یک عده از بستگان آنهم روى حساب معینى بهره مند مى شوند در حالى که شاید عده دیگرى از فامیل، و احیانا بعضى از دوستان و آشنایان نزدیک، نیاز مبرمى به کمکهاى مالى داشته باشند.و نیز در مورد بعضى از وارثان گاه مبلغ ارث پاسخگوى نیاز آنها نیست، جامعیت قوانین اسلام اجازه نمى دهد که این خلاها پر نشود، به همین جهت در کنار قانون ارث قانون وصیت را قرار داده و به مسلمانان اجازه مى دهد نسبت به یک سوم از اموال خود (براى بعد از مرگ) خویش تصمیم بگیرند.
از اینها گذشته گاه انسان مایل است کارهاى خیرى انجام دهد اما در زمان حیاتش به خاطر نیازهاى مالى خودش موفق به این امر نیست، منطق عقل ایجاب مى کند که او از اموالى که زحمت تحصیل آن را کشیده براى انجام این کارهاى خیر لا اقل براى بعد از مرگش محروم نماند.مجموع این امور موجب شده است که قانون وصیت در اسلام تشریع گردد و آن را با جمله حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِینَ تاکید فرموده است.خداوند در قرآن می فرماید:«کُتِبَ عَلَیْکُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّةُ لِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِینَ (بقره،180) :بر شما نوشته شده، هنگامى که یکى از شما را مرگ فرا رسد اگر چیز خوبى از خود بجاى گذارده، وصیت براى پدر و مادر و نزدیکان بطور شایسته کند، این حقى است بر پرهیزکاران.در این آیه به جاى کلمه" مال" کلمه" خیر" گفته شده است فرموده اگر" چیز خوبى" از خود به یادگار گذارده وصیت کند.
این تعبیر نشان مى دهد که اسلام ثروت و سرمایه اى را که از طریق مشروع به دست آمده باشد و در مسیر سود و منفعت اجتماع به کار گرفته شود خیر و برکت مى داند و بر افکار نادرست آنها که ذات ثروت را چیز بدى مى دانند خط بطلان مى کشد و از زاهد نمایان منحرفى که روح اسلام را درک نکرده و زهد را با فقر مساوى مى دانند و افکارشان سبب رکود جامعه اسلامى و پیشرفت استثمارگران مى شود بیزار است.ضمنا این تعبیر اشاره لطیفى به مشروع بودن ثروت است، زیرا اموال نامشروعى که انسان از خود به یادگار مى گذارد خیر نیست بلکه شر و نکبت است.
از بعضى از روایات نیز استفاده مى شود که از تعبیر" خیر" چنین به دست مى آید که اموال قابل ملاحظه اى باشد، و الا اموال مختصر احتیاج به وصیت ندارد، همان بهتر که ورثه آن را طبق قانون ارث در میان خود تقسیم کنند، و به تعبیر دیگر مال مختصر چیزى نیست که انسان بخواهد ثلث آن را به عنوان وصیت جدا کنند « تفسیر نور الثقلین جلد 1 صفحه 159».مقید ساختن وصیت در آیه فوق با قید" بالمعروف" اشاره به این است که وصیت باید از هر جهت عقل پسند باشد، زیرا" معروف" به معنى شناخته شده براى عقل و خرد است.
خداوند در سوره نساء آیات 11 تا 12 می فرماید:«یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ فَإِنْ کُنَّ نِساءً فَوْقَ اثْنَتَیْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثا ما تَرَکَ وَ إِنْ کانَتْ واحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَ لِأَبَوَیْهِ لِکُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَکَ إِنْ کانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلَدٌ وَ وَرِثَهُ أَبَواهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِنْ کانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصِی بِها أَوْ دَیْنٍ آباؤُکُمْ وَ أَبْناؤُکُمْ لا تَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَکُمْ نَفْعاً فَرِیضَةً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیماً حَکِیماً (نساء،11) وَ لَکُمْ نِصْفُ ما تَرَکَ أَزْواجُکُمْ إِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ کانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَکُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَکْنَ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصِینَ بِها أَوْ دَیْنٍ وَ لَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَکْتُمْ إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ وَلَدٌ فَإِنْ کانَ لَکُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَکْتُمْ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّةٍ تُوصُونَ بِها أَوْ دَیْنٍ وَ إِنْ کانَ رَجُلٌ یُورَثُ کَلالَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَ لَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِکُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ فَإِنْ کانُوا أَکْثَرَ مِنْ ذلِکَ فَهُمْ شُرَکاءُ فِی الثُّلُثِ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصى بِها أَوْ دَیْنٍ غَیْرَ مُضَارٍّ وَصِیَّةً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَلِیمٌ (نساء،12): خداوند به شما در باره فرزندانتان سفارش میکند که (از میراث) براى پسر به اندازه سهم دو دختر باشد و اگر فرزندان شما (دو دختر و) بیش از دو دختر بوده باشد دو سوم میراث از آن آنها است و اگر یکى بوده باشد نیمى (از میراث) از آن او است، و براى پدر و مادر او (کسى که از دنیا رفته) هر کدام یک ششم میراث است اگر فرزندى داشته باشد و اگر فرزندى نداشته باشد و (تنها) پدر و مادر از او ارث برند براى مادر او یک سوم است و اگر او برادرانى داشته باشد.مادرش یک ششم میبرد (و پنج ششم باقیمانده براى
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
جوانه های تربیتی
اسلام عنایت خاصی به تربیت , رشد و شکوفایی شخصیت افراد داشته و عوامل مختلفی را در رسیدن به این هدف معرفی می کند. یکی از این عوامل «وراثت» می باشد. البته شاید نتوان وراثت را از عامل همپای آن , «محیط» جدا کرد و مجزا از آن بحث نمود ، بنابراین ناگزیریم در کنار بحث از وراثت، گریزی به مسأله محیط هم داشته باشیم.
روایات وارده در زمینه وراثت زیاد و گسترده است که برخی از آنها مستقیماً و برخی دیگر به طور ضمنی بر مسأله وراثت دلالت می کنند. به همین جهت ما به طور گذرا فقط به برخی از روایات اشاره می کنیم و بررسی بیشتر را به خوانندگان گرامی واگذار می کنیم.
وراثت در اسلام
قرآن و مسأله وراثت، در قرآن آیه ای نیست که به طور مستقیم به مسأله وراثت اشاره داشته باشد ، بلکه از مفهوم آیه می توان این موضوع را برداشت کرد. که در اینجابه طور مختصر به آیه ای در این زمینه اشاره می شود:
خداوند متعال در سوره نوح آیه27 می فرماید: «اِنّک لاتَذَرهُم یضِلّوا عِبادک وَ لایلِدُوا اِلاّ فاجِراً وَ کفّارا » نوح گفت: « پروردگارا هیچ یک از کافران را زنده نگذار چرا که اگر آنها را باقی بگذاری، بندگانت را گمراه می کنند و جز نسلی فاجر و کافر به وجود نمی آورند.»
این آیه هم بیانگر تأثیر محیط می تواند باشد و هم تأثیر وراثت. نوح_علیه السلام_ این سخن را به عنوان علت برای درخواستش بیان می کند: اگر درخواست کردم که همه آنها را هلاک کنی، برای این بود که هیچ فایده ای در بقای آنان نیست؛ نه برای مؤمنان و نه برای فرزندان خودشان. اما برای مؤمنان فایده ندارد؛ زیرا که فرزند صالح نمی آورند. نوح_علیه السلام_ معنای اینکه کفار فاسق در آینده جز فاجر و کافر نمی زایند ، را از راه وحی فهمیده بود.1
وراثت در منظر روایات
تعداد روایاتی که به طور مستقیم به وراثت اشاره دارد اندک است و باقی روایاتی که در این مجال به آنها اشاره می کنیم، جزء روایاتی است که به طور ضمنی بر مسأله وراثت اشاره دارد. از جمله روایاتی که دربردارنده مضمون وراثت است عبارتند از:
پیامبر اکرم_صلی الله علیه و آله و سلم_ می فرمایند: «اگر اسپرم مرد بر تخمک زن غالب شود، پسر شبیه مرد و فامیل او می شود و اگر تخمک زن غالب شود، فرزند شبیه مادر و بستگان او می شود.»2
این روایت در واقع بیانگر صفت غالب و مغلوب بودن ژنهاست. ژن هریک از والدین که غالب شود، خصوصیت او در فرزند ظاهر و فرزند شبیه او می شود.
در روایت دیگری از امام علی_علیه السلام_ است که فرمودند: «سجایای اخلاقی دلیل پاکی وراثت و فضیلت ریشه خانوادگی است.»3
مطلب دیگری که در برخی از روایات به آن تصریح شده ، این است که راه انتقال صفات را فقط از پدر و مادر به فرزندان نیست، بلکه نسلهای گذشته را تا پنج یا ده پشت مؤثراست.
در روایتی از امام صادق_ علیه السلام_ آمده است: «خداوند زمانی که اراده کند فردی را خلق کند، تمام صورتهای بین او و بین آدم را جمع می کند واو را به صورت یکی از آنان خلق می نماید... .»4
این احادیث به طورمستقیم به اثبات وراثت می پردازد. اما احادیثی را که به طور ضمنی به اهمیت مسأله وراثت و اثبات آن دلالت دارد، می توان به سه زمان محدود کرد:
1. قبل از ولادت و انعقاد نطفه.
2. حین انعقاد نطفه، در زمانی که والدین در اندیشه فرزندآوری هستند.
3. بعد از انعقاد نطفه و در دوران بارداری.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
جوانه های تربیتی
اسلام عنایت خاصی به تربیت , رشد و شکوفایی شخصیت افراد داشته و عوامل مختلفی را در رسیدن به این هدف معرفی می کند. یکی از این عوامل «وراثت» می باشد. البته شاید نتوان وراثت را از عامل همپای آن , «محیط» جدا کرد و مجزا از آن بحث نمود ، بنابراین ناگزیریم در کنار بحث از وراثت، گریزی به مسأله محیط هم داشته باشیم.
روایات وارده در زمینه وراثت زیاد و گسترده است که برخی از آنها مستقیماً و برخی دیگر به طور ضمنی بر مسأله وراثت دلالت می کنند. به همین جهت ما به طور گذرا فقط به برخی از روایات اشاره می کنیم و بررسی بیشتر را به خوانندگان گرامی واگذار می کنیم.
وراثت در اسلام
قرآن و مسأله وراثت، در قرآن آیه ای نیست که به طور مستقیم به مسأله وراثت اشاره داشته باشد ، بلکه از مفهوم آیه می توان این موضوع را برداشت کرد. که در اینجابه طور مختصر به آیه ای در این زمینه اشاره می شود:
خداوند متعال در سوره نوح آیه27 می فرماید: «اِنّک لاتَذَرهُم یضِلّوا عِبادک وَ لایلِدُوا اِلاّ فاجِراً وَ کفّارا » نوح گفت: « پروردگارا هیچ یک از کافران را زنده نگذار چرا که اگر آنها را باقی بگذاری، بندگانت را گمراه می کنند و جز نسلی فاجر و کافر به وجود نمی آورند.»
این آیه هم بیانگر تأثیر محیط می تواند باشد و هم تأثیر وراثت. نوح_علیه السلام_ این سخن را به عنوان علت برای درخواستش بیان می کند: اگر درخواست کردم که همه آنها را هلاک کنی، برای این بود که هیچ فایده ای در بقای آنان نیست؛ نه برای مؤمنان و نه برای فرزندان خودشان. اما برای مؤمنان فایده ندارد؛ زیرا که فرزند صالح نمی آورند. نوح_علیه السلام_ معنای اینکه کفار فاسق در آینده جز فاجر و کافر نمی زایند ، را از راه وحی فهمیده بود.1
وراثت در منظر روایات
تعداد روایاتی که به طور مستقیم به وراثت اشاره دارد اندک است و باقی روایاتی که در این مجال به آنها اشاره می کنیم، جزء روایاتی است که به طور ضمنی بر مسأله وراثت اشاره دارد. از جمله روایاتی که دربردارنده مضمون وراثت است عبارتند از:
پیامبر اکرم_صلی الله علیه و آله و سلم_ می فرمایند: «اگر اسپرم مرد بر تخمک زن غالب شود، پسر شبیه مرد و فامیل او می شود و اگر تخمک زن غالب شود، فرزند شبیه مادر و بستگان او می شود.»2
این روایت در واقع بیانگر صفت غالب و مغلوب بودن ژنهاست. ژن هریک از والدین که غالب شود، خصوصیت او در فرزند ظاهر و فرزند شبیه او می شود.
در روایت دیگری از امام علی_علیه السلام_ است که فرمودند: «سجایای اخلاقی دلیل پاکی وراثت و فضیلت ریشه خانوادگی است.»3
مطلب دیگری که در برخی از روایات به آن تصریح شده ، این است که راه انتقال صفات را فقط از پدر و مادر به فرزندان نیست، بلکه نسلهای گذشته را تا پنج یا ده پشت مؤثراست.
در روایتی از امام صادق_ علیه السلام_ آمده است: «خداوند زمانی که اراده کند فردی را خلق کند، تمام صورتهای بین او و بین آدم را جمع می کند واو را به صورت یکی از آنان خلق می نماید... .»4
این احادیث به طورمستقیم به اثبات وراثت می پردازد. اما احادیثی را که به طور ضمنی به اهمیت مسأله وراثت و اثبات آن دلالت دارد، می توان به سه زمان محدود کرد:
1. قبل از ولادت و انعقاد نطفه.
2. حین انعقاد نطفه، در زمانی که والدین در اندیشه فرزندآوری هستند.
3. بعد از انعقاد نطفه و در دوران بارداری.