حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

دانلود مقاله آرایه های ادبی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 44

 

آرایه های ادبی

اموری را که موجب زیبایی و آرایش سخن ادبی می شود صنعت های بدیع یا آرایه های ادبی می گویند و آن را به دو نوع تقسیم می کنند : آرایه های لفظی و آرایه های معنوی

1 - آرایه های لفظی: آرایه هایی که در آن زینت و زیبایی کلام وابسته به واژه های به کار رفته در متن باشد چنان که اگر این واژه ها را تغییر دهیم آن زیبایی ادبی از بین می رود و عبارت اند از: سجع ، واج آرایی ، جناس ، ترصیع ، ملمّع ، تکرار ، قلب ، ذوقافیه و....

2- آرایه های معنوی : آرایه هایی که در آن زینت و زیبایی کلام مربوط به معنی و مفهوم متن باشد نه واژه ، به صورتی که اگر واژه ها را با حفظ معنی تغییر بدهیم باز آن حسن ادبی به جا می ماند و عبارت اند از : کنایه ، ایهام ، تضاد ، مراعات نظیر ، تلمیح ، تضمین ، سؤال و جواب ، لفّ و نشر ، اغراق ، حسن تعلیل ، حس آمیزی ، متناقض نما و ... .

بخش یکم آرایه های لفظی

سجع

آوردن واژه هایی در پایان جمله های نثرکه دروزن یا حروف آخر(=حرف رویّ)یا هردو(هم وزن و هم حرف رویّ)یکسان باشند،سجع در نثر همانند قافیه درشعراست1.(سجع دراصل به معنی آوازکبوتراست وکلمه های هماهنگ پایان جمله هارا به بانگ یک نواخت کبوتر تشبیه کرده اند2.)

مثال: پادشاهی اوراست زیبنده ؛خدایی اوراست درخورنده.(عطاملک جوینی)

انواع سجع: الف-سجع متوازی ب-سجع مطرّف پ-سجع متوازن

الف:سجع متوازی واژه های پایانی جمله ها هم در حروف پایانی و هم در وزن یکسان باشند :

هنر چشمه ی زاینده است و دولت پاینده .(سعدی)

ب:سجع مطرّف واژه های پایانی جمله ها هم وزن نیستندامّادر حرف یا حروف پایانی با هم مشترک هستند:

متکلّم را تا کسی عیب نگیرد،سخنش صلاح نپذیرد.(سعدی)

پ: سجع متوازن واژه های پایانی جمله ها فقط هم وزن هستند:

فلان را اصلی است پاک وطینتی است صاف.(سعدی)

واج آرایی(نغمه ی حروف)

تکرار آگاهانه ی یک واج (صامت یا مصوّت)در کلمه های یک مصراع یا یک بیت یا جمله به صورتی که کلام را آهنگین کند وبر تاثیر سخن بیفزاید:

جان بی جمال جانان میل جهان ندارد(حافظ)

(تکرار صامت "ج")

بر او راست خم کرد و چپ کرد راست خروش از خم چرخ چاچی بخاست

(تکرار صامت"خ"و"چ") (فردوسی)

جناس

یک سانی و هم سانی دو یا چند واژه است در شعر یا نثر در واج های سازنده که دو کلمه ی هم جنس گاه هیچ تفاوتی ندارند جز درمعنی:روان (روح)،روان (روانه شدن)-گور(قبر)،گور(گورخر)-وگاهی واژه ها علاوه بر معنی در یک یا چند حرف با هم متفاوت هستند.ارزش جناس به موسیقی و آهنگی است که در کلام می آفریند و زیبایی جناس به ارتباط آن با معنی کلام است.

انواع جناس1:الف- جناس تام ب-جناس ناقص

الف :جناس تام:یکسان و هماهنگ بودن دو واژه درحرف های آن و تفاوت در معنی:

نالم ز دل چو نای من اندر حصار نای پستی گرفت همّت من زین بلند جای(مسعودسعد)

ب:جناس ناقص:اختلاف داشتن دو واژه در حرکت یا اختلاف دو واژه در حرف اوّل،وسط یا آخر می باشد و نیز اختلاف دو واژه گاهی در تعداد حروف می باشد از این جهت جناس ناقص سه نوع می باشد:

1. جناس ناقص حرکتی

جناس ناقص 2.جناس ناقص اختلافی

3.جناس ناقص افزایشی

1.جناس ناقص حرکتی:اختلاف در حرکت ها(مصوّت های کوتاه) می باشد

مثال:صبحدم ناله ی قُمری شنو از طرف چمن



خرید و دانلود دانلود مقاله آرایه های ادبی


ممقاله درباره. آثار ادبی سهراب

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

آثار ادبی

سهراب در آغاز کار شاعری تحت تأثیر شعرهای نیما بود و این تأثیر در «مرگ رنگ» به خوبی مشهود است. بعدها سبک او دستخوش تغییراتی می‌شود و شعرش با دیگر شاعران هم دورهٔ خویش متمایز می‌گردد. از جمله مجموعه شعرهای دیگر سهراب سپهری می‌توان به این عنوان‌ها اشاره نمود:

آوار آفتاب (۱۳۴۰)؛

شرق اندوه (۱۳۴۰)؛

حجم سبز (۱۳۴۶)؛

هشت کتاب (۱۳۵۶).

برخی از اشعار وی در سال‌های ۱۳۴۴ و ۱۳۴۵ در فصلنامهٔ آرش به چاپ رسید.

استادان و مربیان : معلم نقاشی سهراب ابراهیم بنی احمد بود . سهراب در مورد این معلم چنین می گوید: که روز اول که به کلاس آمد خواست این شعر را در صفحه ی نخست دفتر نقاشی بنویسد : ما زنده به آنیم که آرام نگیریم ، موجیم که آسودگی ما عدم ماست ( صائب ) . در دفتر نقاشی سهراب همه نمره ها بیست بود و معلم او آینده ی درخشانی را برای شاگرد پیش بینی می کرد . سهراب طرز تهیه ی رنگ نقاشی را از معلمی به نام آقازاده که در خانه به او تعلیم می داد ، آموخت . [هنر نامه ، شماره 7 ، سال سوم ، تابستان 1379 [

آرا و گرایشهای خاص : سهراب در آغاز کار شاعری تحت تاثیر شعر های نیما بود و این تاثیر در « مرگ رنگ » او به خوبی مشهود است و در آثار بعدی اش کم کم کارش شکل می گرفت ، به طوری که اشعارش با دیگر شاعران زمان خود متمایز می گردید . سپهری به حرفه نقاشی نیز تسلط داشته است . [سخنوران نامی معاصر ایران ، تالیف سید محمد باقر برقعی ، ج 3 ، ص 27و 1826[

 جوائز و نشانها : سهراب سپهری در خردادماه 1332 دوره ی لیسانس دانشکده هنرهای زیبای تهران را در رشته نقاشی به پایان رساند وبا کسب رتبه اول این مقطع ، موفق به دریافت نشان درجه اول علمی نایل گشت . سهراب پس از بازگشت از پاریس در سال 1339 در دوسالانه ی ( بی ینال ) دوم تهران موفق به دریافت جایزه ی اول هنرهای زیبا شد .[ زندگی نامه شاعران ایران ، تالیف : لیلا صوفی ،ص340 ؛ هنر نامه ، شماره 7 ، سال سوم ، تابستان 1379 [

 چگونگی عرضه آثار : سهراب سپهری در اسفند ماه 1341 در تالار فرهنگ تهران نمایشگاه انفرادی برگزار نمود . وی در سال 1349 به آمریکا سفر کرد و در لانگ آیلند اقامت گزید و در یک نمایشگاه گروهی در شهر ( بریچ همپتن ) شرکت نمود و پس از هفت ماه اقامت به ایران بازگشت ، اما مجددا در سال 1350 به امریکا رفته و در گالری نبس نیویورک یک نمایشگاه انفرادی برگزار نمود .[ زندگی نامه شاعران ایران ، تالیف : لیلا صوفی ،ص346 [

سهراب سپهری و سبک جدید در شعر معاصر

1     : معنی سبک

      سبک در ادبیات عبارت است از شیوه ی بیا ن هر گوینده و یا نویسنده و یا به عبارتی دیگر ( سبک در شعر یا بیان هر گوینده چیزی هست که وی را از شعر دیگران ممتاز میکند چیزی که خاص اوست و آن را در کلام شاعران دیگر نمیتوان یافت.

     سبک معادل کلمه STYLE است که از کلمه استیلوس یونانی گرفته شده است . استیلوس قلم فولادی بوده است که در حجاری یا نقش زنی به کار میرفت و عربی بیشتر کلمه اسلوب را به کار میبرند ...

      در ادبیات فارسی پیش از استخدام کلمه ی سبک بعنوان معادل استیل و کلمه اسلوب شیوه و طرز کار بکار رفته است.

2 : ویژگی های شعری سهراب سپهری

بکار گیری عوامل سبکی در شعر سپهری شامل چند مقوله ی زیر است :

الف: کاربرد تشبیهات تازه و بررسی آن :

      تشبیه یعنی مانند کردن یک چیز به چیز دیگر یا یک چیز به چند چیز دیگر .

تشبیه از چهار جزء تشکیل شده است که عبارتند از مشبه - مشبه به - وجه شبه وادات تشبیه.

      تشبیهات سپهری به خاطر اینکه نقاش است و با طبیعت سر و کار دارد بسیار زیبا هستند . دیگر چیزی که علاقه ی سپهری را در کاربرد تشبیه زیاد کرده است علاقه ی خود شاعر به طبیعت به رنگ آن و به دگرگونی هایی که در آن قرار دارد است. اکثر این تشبیهات به خود شاعر بیشتر نزدیک هستند تا به طبیعت به خاطر همین مسئله است که شعر سپهری گاه گاه مشکل جلوه میکند .

     در آمارگیری که از شعر وی انجام گردید با این نکته مواجه میشویم که تمام اشعار سپهری با تشبیه آغاز و با تشبیه پایان میرسند :

رنگ خاموشی در طرح لب است ؛ دیوار سایه ها ویران شده ؛ سکوت بند گسسته است ؛ چو مار روی تن کوه میخزد راهی   ؛ برگی روی فراموشی دستم افتاد برگ اقاقیا ترانه ای گمشده میدهد بوی لالایی که روی چهره ی مادرم نوسان میکرد   .

    ب: تشخیص های نو :

     تشخیص یا شخصیت پردازی نمونه بسیار شیفته ی تشبیه است که در آن مشبه به موجود زنده یا انسان تشبیه میشود و یکی از اعضای آن مورد خطاب و توجه قرار میگیرد . تشخیص از کهنترین دورانها یعنی در آثاری مثل اوستا و متون قبل از اسلام بکار رفته است و در تمام زبانها رایج است . تشخیص همانند تشبیه میتواند به راحتی یکی از ارکان سبکی شعر قرار گیرد .



خرید و دانلود ممقاله درباره. آثار ادبی سهراب


مقاله درمورد. جناس مرکب ( آرایه های ادبی )

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

جناس مرکب ( آرایه های ادبی )

 

جناس مرکب

جناس مرکب یا مرفو (رفو شده) از فروع جناس تام است و بر دو نوع است:

الف: دو کلمه متجانس، هم هجا (هم وزن) هستند، اما اختلاف در تکیه دارند، یعنی - به قول دستودانان- یکی بسیط یا در حکم بسیط و دیگری مرکب است:

کمند (تکیه در آخر)/ کمند (تکیه در اول)، سلامت (صحت) / سلامت (سلام بر تو)

گفتمش باید بری ناممزیاد

گفت آری می برم نامتزیاد

(فرصت شیرا زی)

زیاد اول کثرت را می رساند و زیاد دوم مخفف «از یاد» است .

بنگر و امروز بین کز آنکیان است

ملک که دی و پریر از آنکیان بود

(سیف فرغانی)

منظور از کیان اول سئوال پرسشی «از آن چه کسانی» است و منظور از کیان دوم دوران پادشاهی کیانیان است.

تا قیامت هر که جنس آن بدان

در وجود آید، بود رویش بدان

مولوی

قوافی منظومه سحر حلال اهلی شیرازی تماما ا این دست است :

خواجه در ابریشم و ما درگلیم

عاقبت ای دل همه یکسر گلیم

از گلیم اول زیرانداز (نامرغوب) و از گلیم دوم عبارت «در گـِل هستیم» اراده می شود.

تبصره : در برخی از کتب بدیعی متأخر در مورد جناس مرکب، دقت هایی کرده اند که در واقع خارج از حوزه بحث های بدیعی (موسیقیائی) است. مثلاً گفته اند که اگر طرز نگارش واژه ها یکسان باشد جناس مرکب مقرون است: کمند/ کمند و اگر شکل املایی به یک گونه نباشد جناس مرکب مفروق است: دلبری/ دل بری

شاهان زمانه خصم بردار کشند

و آن نرگس بیدار تو بی دار کشد

(مولانا)

ب: هر دو کلمه متجانس مرکب باشند، در این صورت بدان جناس ملفق یا متشابه گویند.

چون نای بی نوایم از این نای بی نوا

شادی ندید هیچکس از نای بی نوا

(مسعود سعد سلمان)

نای بی نوا در آخر مصراع اول به معنی زندان «نای» بی ساز و برگ و مفلوک و در آخر مصراع دوم به معنی نای بی آهنگ است.

زان شده در پیش شاهان دور باش

کی شده نزدیک شاهان، دور باش

(منطق الطیر عطار)

تبصره یک : گاهی کلمه جناس را (چه مرکب باشد و چه مفرد) به دو قسمت معنی دار تقسیم می کنند و هر قسمت را جداگانه و در معنی مستقل به کار می برند.

قوم گفتندش که ای خر! گوش دار

خویش را اندازه خرگوش دار

(دفتر اول مثنوی)

یکی شاهدی در سمرقند داشت

که گفتی به جای سمر، قند داشت

(بوستان)

از بس مکان که داده و تمکین که کرده اند

خشنودم از کیای ری و از کیای ری

(خاقانی)

مفروشید کمان و زره و تیغ، نان را

که سزا نیست سلح ها به جز از تیغ زنان را

(مولوی)

تبصره 2: در کتب سنتی شهریار



خرید و دانلود مقاله درمورد. جناس مرکب ( آرایه های ادبی )


دانلود مقاله آثار ادبی سهراب

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

آثار ادبی

سهراب در آغاز کار شاعری تحت تأثیر شعرهای نیما بود و این تأثیر در «مرگ رنگ» به خوبی مشهود است. بعدها سبک او دستخوش تغییراتی می‌شود و شعرش با دیگر شاعران هم دورهٔ خویش متمایز می‌گردد. از جمله مجموعه شعرهای دیگر سهراب سپهری می‌توان به این عنوان‌ها اشاره نمود:

آوار آفتاب (۱۳۴۰)؛

شرق اندوه (۱۳۴۰)؛

حجم سبز (۱۳۴۶)؛

هشت کتاب (۱۳۵۶).

برخی از اشعار وی در سال‌های ۱۳۴۴ و ۱۳۴۵ در فصلنامهٔ آرش به چاپ رسید.

استادان و مربیان : معلم نقاشی سهراب ابراهیم بنی احمد بود . سهراب در مورد این معلم چنین می گوید: که روز اول که به کلاس آمد خواست این شعر را در صفحه ی نخست دفتر نقاشی بنویسد : ما زنده به آنیم که آرام نگیریم ، موجیم که آسودگی ما عدم ماست ( صائب ) . در دفتر نقاشی سهراب همه نمره ها بیست بود و معلم او آینده ی درخشانی را برای شاگرد پیش بینی می کرد . سهراب طرز تهیه ی رنگ نقاشی را از معلمی به نام آقازاده که در خانه به او تعلیم می داد ، آموخت . [هنر نامه ، شماره 7 ، سال سوم ، تابستان 1379 [

آرا و گرایشهای خاص : سهراب در آغاز کار شاعری تحت تاثیر شعر های نیما بود و این تاثیر در « مرگ رنگ » او به خوبی مشهود است و در آثار بعدی اش کم کم کارش شکل می گرفت ، به طوری که اشعارش با دیگر شاعران زمان خود متمایز می گردید . سپهری به حرفه نقاشی نیز تسلط داشته است . [سخنوران نامی معاصر ایران ، تالیف سید محمد باقر برقعی ، ج 3 ، ص 27و 1826[

 جوائز و نشانها : سهراب سپهری در خردادماه 1332 دوره ی لیسانس دانشکده هنرهای زیبای تهران را در رشته نقاشی به پایان رساند وبا کسب رتبه اول این مقطع ، موفق به دریافت نشان درجه اول علمی نایل گشت . سهراب پس از بازگشت از پاریس در سال 1339 در دوسالانه ی ( بی ینال ) دوم تهران موفق به دریافت جایزه ی اول هنرهای زیبا شد .[ زندگی نامه شاعران ایران ، تالیف : لیلا صوفی ،ص340 ؛ هنر نامه ، شماره 7 ، سال سوم ، تابستان 1379 [

 چگونگی عرضه آثار : سهراب سپهری در اسفند ماه 1341 در تالار فرهنگ تهران نمایشگاه انفرادی برگزار نمود . وی در سال 1349 به آمریکا سفر کرد و در لانگ آیلند اقامت گزید و در یک نمایشگاه گروهی در شهر ( بریچ همپتن ) شرکت نمود و پس از هفت ماه اقامت به ایران بازگشت ، اما مجددا در سال 1350 به امریکا رفته و در گالری نبس نیویورک یک نمایشگاه انفرادی برگزار نمود .[ زندگی نامه شاعران ایران ، تالیف : لیلا صوفی ،ص346 [

سهراب سپهری و سبک جدید در شعر معاصر

1     : معنی سبک

      سبک در ادبیات عبارت است از شیوه ی بیا ن هر گوینده و یا نویسنده و یا به عبارتی دیگر ( سبک در شعر یا بیان هر گوینده چیزی هست که وی را از شعر دیگران ممتاز میکند چیزی که خاص اوست و آن را در کلام شاعران دیگر نمیتوان یافت.

     سبک معادل کلمه STYLE است که از کلمه استیلوس یونانی گرفته شده است . استیلوس قلم فولادی بوده است که در حجاری یا نقش زنی به کار میرفت و عربی بیشتر کلمه اسلوب را به کار میبرند ...

      در ادبیات فارسی پیش از استخدام کلمه ی سبک بعنوان معادل استیل و کلمه اسلوب شیوه و طرز کار بکار رفته است.

2 : ویژگی های شعری سهراب سپهری

بکار گیری عوامل سبکی در شعر سپهری شامل چند مقوله ی زیر است :

الف: کاربرد تشبیهات تازه و بررسی آن :

      تشبیه یعنی مانند کردن یک چیز به چیز دیگر یا یک چیز به چند چیز دیگر .

تشبیه از چهار جزء تشکیل شده است که عبارتند از مشبه - مشبه به - وجه شبه وادات تشبیه.

      تشبیهات سپهری به خاطر اینکه نقاش است و با طبیعت سر و کار دارد بسیار زیبا هستند . دیگر چیزی که علاقه ی سپهری را در کاربرد تشبیه زیاد کرده است علاقه ی خود شاعر به طبیعت به رنگ آن و به دگرگونی هایی که در آن قرار دارد است. اکثر این تشبیهات به خود شاعر بیشتر نزدیک هستند تا به طبیعت به خاطر همین مسئله است که شعر سپهری گاه گاه مشکل جلوه میکند .

     در آمارگیری که از شعر وی انجام گردید با این نکته مواجه میشویم که تمام اشعار سپهری با تشبیه آغاز و با تشبیه پایان میرسند :

رنگ خاموشی در طرح لب است ؛ دیوار سایه ها ویران شده ؛ سکوت بند گسسته است ؛ چو مار روی تن کوه میخزد راهی   ؛ برگی روی فراموشی دستم افتاد برگ اقاقیا ترانه ای گمشده میدهد بوی لالایی که روی چهره ی مادرم نوسان میکرد   .

    ب: تشخیص های نو :

     تشخیص یا شخصیت پردازی نمونه بسیار شیفته ی تشبیه است که در آن مشبه به موجود زنده یا انسان تشبیه میشود و یکی از اعضای آن مورد خطاب و توجه قرار میگیرد . تشخیص از کهنترین دورانها یعنی در آثاری مثل اوستا و متون قبل از اسلام بکار رفته است و در تمام زبانها رایج است . تشخیص همانند تشبیه میتواند به راحتی یکی از ارکان سبکی شعر قرار گیرد .



خرید و دانلود دانلود مقاله آثار ادبی سهراب


تحقیق. آرایه های ادبی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

آرایه های ادبی

آرایه های ادبی (صنایع بدیعی) این "صنایع بدیعی"، عنوانی قدیمی است برای بخشی از هنرمندیهای شاعران که خارج از قلمرو وزن و قافیه بوده و به عنوان آرایشهایی برای کلام به کار می رفته است.   ادبای قدیم ما کوشیده اند هر چه از این هنرمندیها در کار شاعران به چشم شان می خورد، مدوّن کنند و در شاخه هایی از صنایع بدیع بگنجانند و یا در صورت نیاز، شاخه های جدیدی برای آنها بتراشند. علم بدیع نیز عنوان دانشی بوده که برای دسته بندی این صنایع و نشان دادن آنها در شعر به کار می رفته است. شاید آنگاه که علم بدیع تدوین شد، ادبا پنداشتند که خدمتی بزرگ انجام شده و آنان می توانند به کمک این دانش، شگردها و هنرمندیهای لفظی و معنوی شعرها را قانونمند و مدوّن کنند و در اختیار شاعران قرار دهند.   مثلاً وقتی شاعری گفته بود صندوق خود و کاسه درویشان را خالی کن و پر کن که همین می ماند عالِم بدیع می توانست به او توضیح دهد که در این بیت، حداقل دو صنعت به کار رفته; نخست آوردن دو مفهوم متضاد "خالی" و "پر" در یک بیت که "طباق" نام دارد و دوّم ترتیب خاصی که در "صندوق و کاسه" مصراع اوّل و "خالی و پر" مصراع دوّم است; یعنی صندوق خود را خالی کن و کاسه درویشان را پُر. این صنعت را هم ادبا "لفّ و نشر" نام نهاده بودند. تا این جا، مشکلی در کار نبود; شاعران هنرمندی می کردند و ادبا، نامگذاری و دسته بندی آن هنرمندیها را بر عهده داشتند. ولی وضع به این منوال باقی نماند. کم کم پای کارهایی به میان آمد که هر چند سخت بود، ولی ارزشی نداشت و کمکی به زیبایی شعر نمی کرد.    مثلاً شاعری قطعه ای می گفت بدون حرف الف یا بدون نقطه یا مصراعی می ساخت که از هر دو سو یکسان خوانده می شد یا غزلی می ساخت که از حروف نخستین مصراعهای آن، اسم فلان کس یا فلان واقعه تاریخی استخراج می شد. در این جا هم همانند شعر کانکریت، اشتباهی در سبک و سنگین کردن عناصر شعر رخ داده بود و شاعران، یک هنرمندی فرعی و کم خاصیت را کانون توجّه خویش ساخته بودند. اصولاً این اولویت بندی های واژگون، از خواص دورانهای رکود و انحطاط است که شاعران، سلیقه هایی بیمارگونه پیدا می کنند و شعرهایی بیمارگونه می سرایند. ادبا نیز به جای پرهیزدادن شاعران از این کارهای بیهوده، برای هر یک از این تفنّن ها نامی تراشیدند و در داخل صنایع بدیع، جایش دادند. کم کم صنعتگری و آن هم بدون توجه به تأثیر هنری این صنایع، یک ارزش تلقّی شد و بعضی تصوّر کردند که قوّت شاعری شان، به میزان برخورداری از این صنایع عجیب و غریب وابسته است. از سویی دیگر، ادبا نیز چنین پنداشتند که هر چه دامنه تقسیم بندی را بیشتر گسترش بدهند، به شعر کمک بیشتری کرده اند.    مثلاً جناس، یکی از صنایع مهم بدیع بود یعنی آوردن دو کلمه ای که در لفظ یکسان و در معنی متفاوت باشند نظیر "شانه" در این بیت امیر خسرو دهلوی امیر خسرو دهلوی، : تار زلفت را جدا مشّاطه گر از شانه کرد دست آن مشاطه را باید جدا از شانه کرد می شد جناس را عنوانی گسترده گرفت برای انواع گوناگون این تناسب، ولی قدمای ما چنین نکردند و شاخه هایی نیز در داخل جناس پدید آوردند مثل جناس ناقص، جناس زاید، جناس مذیّل، جناس مرکّب، جناس مفروق، جناس مقرون، جناس متشابه، جناس مطرّف، جناس خط، جناس لفظ و جناس مکرّر. در این میان مثلاً جناس خط آن بوده است که ارکان جناس در کتابت یکی و در تلفظ و نقطه گذاری متفاوت باشند مثل "درشت" و "درست" و در مقابل، جناس لفظ آن بوده است که کلمات متجانس در تلفّظ یکسان و در کتابت متفاوت باشند مثل "خوار" و "خار". باری این توهّم که قوت شاعر در استفاده از صنایع نهفته است و این پندار که هر چه تقسیم بندیها را ریزتر کنیم، خدمت بیشتری کرده ایم، دست به دست هم دادند و باعث افزایش حیرت انگیز صنعتهای شعری شدند

به گونه ای که در طی چند قرن، تعداد صنایع که روزی کمتر از بیست بود، به بیش از دویست رسید و افسوس که بیشتر اینها از سر تفنّن و بیکاری بود و نشانه انحطاط ذوق جامعه شعری ما. در این میان ما چه می توانیم کرد؟ باید دست به پالایش بزنیم و از میان انبوه صنعتهایی که در کتابها آمده، آنها را که واقعاً به زیبایی و رسایی سخن کمک می کنند، بیرون بکشیم و به کار ببریم.   بسیاری از صنایع، واقعاً بیهوده اند و باعث اتلاف وقت و توان شاعر مثل انواع معمّا و موشّح و ماده تاریخ و التزام به حروف یا حذف حروف. بعضی دیگر مبنای هنری دارند، ولی ارزش و حضورشان در شعر، در این حد نیست که برایشان اسم و عنوانی داشته باشیم و در غیر این صورت، ضرر کنیم; مثل لف و نشر یا ردالمطلع. تعداد دیگری از صنایع، در یکدیگر قابل ادغام هستند و نیازی به دسته بندی مستقل آنها نیست; مثل انواع جناس. پس از این غربال کردن بیرحمانه ولی لازم و ضروری، فقط تعدادی انگشت شمار از این صنعتها باقی مانند که هم ارزش استفاده دارند و هم جای بحث و ارزیابی. ما بعضی از اینها را با عنوانهایی دیگر، در ضمن مباحث خویش مطرح کرده ایم; یعنی با تقسیم بندی ای که ما داشته ایم، انواع جناس، اشتقاق، قلب و دیگر صنایعی که مبنای شان تناسب لفظی است در مجموعه کلّی "موسیقی داخلی" می گنجند و بسیاری از صنایع معنوی مثل مراعات النظیر، تضاد و... در مجموعه "موسیقی معنوی" جای می گیرند. تشبیه، استعاره، مجاز، کنایه و اغراق هم که جزو صور خیال مطرح شده اند. بنابراین آن چه در میدان باقی مانده، ایهام است و تضمین و تلمیح و چند صنعت جزئی دیگر.

در اینجا در خصوص آرایه های ادبی به اختصار مطالبی آورده میشود:

1- تشبیه : نشان دادن همانندی بین دو یا چند پدیده است .هرتشبیهی در اصل 4رکن و پایه دارد:

ارکان تشبیه : مشبّه و مشبّهٌ به – ادات تشبیه – وجه تشبیه

مثال:

بلم آرام چون قویی سبکبال // به نرمی بر سر کارون همی رفت

بلم=: مشبّه / چون= ادات تشبیه / قویی سبکبال = مشبّهٌ به / نرم و آرام پیش رفتن = وجه تشبیه

1- تشبیه انواع مختلف دارد:

تشبیه بلیغ : دو رکن ادات تشبیه و وجه تشبیه حذف می شود .

تشبیح بلیغ اسنادی : مشبّه و مشبّه به با کسره به هم اضافه نشده اند : علم ، نور است – قدش ، سرو است .



خرید و دانلود تحقیق. آرایه های ادبی