حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

دانلود مقاله مهارتهای اجتماعی ویژه نوجوانان دختر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 38

 

پیش گفتار

دوره نوجوانی ‏، یکی از مهم ترین و سرنوشت سازترین دوران زندگی است چه از نظر سلامت جسمانی و چه از نظر سلامت روانی و اجتماعی افرادی که این دوره را با موفقیت می گذرانند ، آینده موفق تر و سالم تری دارند و بر عکس با این حال تحقیقات و پژوهش ها نشان داده است که اگر به دانش آموزان آگاهی ها و اطلاعات لازم در مورد این دوره و فشار ها و مشکلات آن داده شود نوجوانان زیادی می توانند این دوره را با سلامت گذارنده و آینده روشن تری داشته باشند .

نوجوانی

هم چون آذر خشی در بهار عمر است که به ناگاه فرا می رسد

و آسمان زندگی را نور باران می کند .

یا

هم جون دشت های پوشیده از شقایق است

که باید از آن گذر کرد

تا به قله های رفیع و مغرور جوانی رسید

قله هایی که ریشه در خاک و سر در خاک افلاک دارند .

بهتر است

این فصل بی نظیر زندگی را ارج نهیم و

تمامی تلاش خود را برای فهمیدن آن به کار گیریم .

دوره نوجوانی و اهمیت آن

دوره نوجوانی ، دوره مهمی در زندگی هر انسان است که میان کودکی و جوانی قرار دارد و در این مرحله یک انسان ، نه یک جوان ، در واقع ، هم کودک است و هم جوان . یعنی خصوصیاتی از هر دو مرحله رشد کودکی و جوانی را در خود دارد . در این دوره تغییرات متعدد و فراوانی در صورت ، اندام توانمندی جسمی صورت می گیرد و یک نوجوان شبیه به یک بزرگسال می شود . همچنین در این دوره باروری و توانایی جنسی فرد شکل می گیرد . این رشد نشان دهنده آن است که یک نوجوان هر روز بیشتر به یک جوان تبدیل می شود .

نه تنها ظاهر شخص عوض می شود بلکه نیرو ها ، توانایی ها و توان مندی های انسان نیز افزایش می یابد . دوران نوجوانی ، دوره ای است که تفکر انسان و هوش او به درجه بالای رشد خود می رسد . به همین دلیل نوجوانان نسبت به بسیاری از مسائل اطراف خود توجه ، و در مورد آنها فکر می کنند و به همین دلیل می توانند نظرات و ایده های خوبی راجع به مسائل و موضوعات مختلف داشته باشند .

احساسات و عاطفه نوجوان نیز در این دوره تغییر می کند . طوفان های احساسی ، عصبانیت ها و زود رنجی های سریع ، عشق های سریع و طوفانی نیز در این دوره زیاد دیده می شود .و در دوره نوجوانان از خود مراقبت بیشتری به عمل آوردند .

نه تنها ظاهر و نیرو های ذهنی نوجوان تغییرات بسیار بسیار زیادی می کند بلکه ارتباطات و روابط اجتماعی نوجوان نیز تغییر می کند . او بر خلاف دوران کودکی خود که تابع ارتباطات و روابط والدین بود ، اکنون قادر است که به تنهایی با دیگران ارتباط بر قرار کند ، در جامعه رفت و آمد کند و با دیگران به ارتباط اجتماعی بپردازد . علاوه بر این ارتباطات درون خانواده نوجوانان نیز تغییر می کند . آنها بیشتر تمایل دارند که با دوستان و همسالان خود باشند تا افراد خانواده خود . البته این بدان معنی نیست که نوجوان به خانواده خود پشت می کند و در صورتی که خانواده و نوجوانان از مهارت های اجتماعی مناسبی برخوردار باشند قادر خواهند بود که ارتباطات سالم و خوب خانوادگی خود را ادامه دهند . بسیاری از نوجوانان موفق در خانواده های سالم پوررش یافته اند . که ارتباطات خوبی میان آنان ، والدین و سایر افراد خانواده وجود داشته است .

ارتباط میان همسالان در دوره نوجوانی بسیار اهمیت دارد . نوجوانانی که به سلامت و موفقیت خود اهمیت می دهند یک دیگر را تشویق می کنند که به کارها و فعالیت های مثبت بپردازند . با این حال ممکن است که در پاره ای موارد ، همسالان یک دیگر را به انجام کارهای نا سالم یا نا پسند تشویق کنند . به همین دلیل لازم است نوجوانان بتوانند ارتباط های سالم همسالان را از ارتباطات ناسالم تشخیص دهند و در این زمینه مهارت ها و توان مندی های کافی برخوردار شوند .

ارتباط اجتماعی و تفاوت ها اختلافات و تفاوت های فردی و خانوادگی

سولماز به زندگی دوستان خود و فامیل نگاه می کند که بسیار مرفه و ثروتمند هستند. او از این که امکانات رفاهی و مادی مانند آنان ندارد احساس سر شکستگی و خجالت می کند .

در مدرسه لیلا آموزانی تحصیل می کنند که امکانات بسیار وسیعی دارند و وضع مالی آنان بسیار عالی است . لیلا به دلیل تفاوتی که با انها احساس می کند جرات نمی کند . که با انها ارتباط بر قرار کند . او می گوید من در حد انها نیستم . آنها مرا تحویل نمی گیرند . همان طور که قبلاً با یک دیگر صحبت کردیم نوجوانان در دوره خاضی از رشد خود قرار دارند که باعث ایجاد تغییرات خاصی در این دوره می شود مانند افزایش قد ، وزن ، قاعدگی ، تغییرات احساسی و رفتاری ، رشد تفکر انتزاعی ، ایجاد دوستی ، لذت بردن از دوستی ها و تمایل به این که اوقات خود را با دوستان و همسالان بگذارند . این خصوصیات چون در یک دوره خاص از زندگی افراد که همان نوجوانی است ایجاد می شود باعث می شود . که نوجوانان از نظر بسیاری از خصوصیات به یک دیگر شبیه باشند و به همین علت از دوستی با یک دیگر و گذارندن اوقات خود با هم سالان لذت می برند . ممکن است این سوال پیش آید که پس همه نوجوانان ها شبیه یک دیگر هستند و کاملاً هم فکر می کنند و بین انها هیچ



خرید و دانلود دانلود مقاله مهارتهای اجتماعی ویژه نوجوانان دختر


مقاله درمورد. پایگاه اجتماعی زنان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

پایگاه اجتماعی زنان

مـقدمه :

تاثیر عوامل جامعه پذیری و فرایند شکل‌گیری ایده‌های اجتماعی نقش سنتی زن را به عنوان مادر و خانم خانه دار ، در قرن بیستم دستخوش تغییر و تحول گردیده است . فرض اصلی این است که زنان ، به حق مشارکت اجتماعی فراتر از حدود خانواده و به پایگاه مساوی با مردان در حوزه اصلی حیات اجتماعی دست یافته اند.

موقعیت زنان در جامعه تا چه اندازه بهبود یافته است و چه تبیین هائی برای تغییرات ایجاد شده قابل ارائه است ؛ زنان دروضعیت و موقعیت برابر با مردان و برای پیشبرد فرایند مشارکت اجتماعی ، با چه موانعی مواجه می‌باشند ؟ نکته اصلی ، شناسایی و ریشه یابی مشئله استمرار نابرابری‌های است که زنان در محیط کار ، داخل و هم در خارج از خانه ، با آن مواجه می باشند.

فـرایند تغییر پایگـاه زنـان در بریتانیا

زنـان در قـرن نوزدهـم

بیشتر زنان در بریتانیا قرن نوزدهم از امکانات حقوقی و سیاسی محروم بودند ، امکاناتی که در انحصار مردان بود. زنان در بیشتر موارد به حمایت و پول مردان وابسته بودند و با وجود انواع موانع در دست یابی به فرصتها و مشاغل ، با تبعیضات عمده کاری و آموزشی مواجه بودند.

نقش و وظیفه اصلی و مورد انتظار از زنان ، خانه داری و ایفای نقش مادری بود. زن (از طبقه کارگر)، بنابر انتظار رایج ، مسئولیت ده بار آبستنی و زایمان بچه را بر دوش می‌کشید و سالهای عمرش را صرف پرورش و پرستاری از بچه می نمود.

زنـان در قـرن بیسـتم

طی قرن بیستم ، بهبود تدریجی در موقعیت اجتماعی زنان در بریتانیا حاصل گردید که حاصل گردید که یادآوری اهم این تغییرات را ضروری می‌بینیم . زنان با وجود خواسته‌های متضاد خانوادگی و حرفه‌ای در موقعیت بسیار نابرابر با مردان قرار دارند .

زنان با به راه اندازی جنبش زنان (جنبش دفاع از حق رای زنان)

Suffragette Movement در ابتدای قرن‌حاضر و با عملیات قدرتمندانه و «عمدتاً» خشن توانستند به حقوق سیاسی برابر با مردان دست یابند . این مبارزه ، به دستیابی زنان به حق رای در انتخابات پارلمانی منتهی گردید. به سال 1918 ، زنان در واقع در سنین بالای 30 سال از حق رای برخوردار بودند و سن رای به سال 1928 به 21 سال تقلیل یافت . با این حال ، زنان برای اولین بار و با برخوردار شدن از حق رای ، به موقعیت مشابه مردان نایل گردیدند.

امروزه زنان در امر تعلیم و تربیت از حقوق مشابه مردان برخوردارند . اعمال تبعیض و منع مردان یا زنان از دروس یا رشته های تحصیلی معین ، و یا منع کردن از ادامه تحصیل در سطوح بالاتر ، آنهم به دلیل مرد یا زن بودن عمل غیر قانونی شمرده می‌شود.

امروزه زنان را برای ورود به انواع بیشتری از مشاغل مناسب می بینند و تعداد بیشتری از زنان به مشاغل درآمدزا وارد می‌شوند . اکنون حدود 43 درصد از نیروی‌کار در بریتانیا را زنان تشکیل می دهند ، با این وصف ، زن به استقلال مالی بیشتری دست یافته است.

« قوانین فرصتهای برابر » Equal opportunity در بهبود یافتن موقعیت زنان و غالب آمدن آنها بر پیشداوری و تبعیض (علیه زنان) موثر بوده است.

بعنوان مثال ،« قانون برابری مزد» Equal Pay Act سال 1970 ، پرداخت مزد نابرابر به مزد و زن در ازای کار برابر ، از سوی کارفرمایان را غیر قانونی اعلام کرد. « قانون تبعیض جنسی » سال 1975 ، تفاوت قائل شدن بین مردان و زنان در کار ، امکانات رفاهی و فرصت های آموزشی را غیر قانونی دانست و « کمیسیون فرصتهای برابر » برای اجرائی نمودن قانون تبعیض جنسی و قانون پرداخت مزد برابر شکل گرفت تا سطح برابری فرصتها بین مردان و زنان را ارتقاء بخشد.

زنان در مالکیت بر اموال و دارائی ، به حقوق برابر با مردان دست یافتند . قوانین دارائی زنان متاهل سالهای 1880 و 1882 ، حق برخورداری از حقوق مالکیت برای زنان متاهل را لحاظ نموده است و قانونی دیگر ، تقسیم برابر اموال و دارائی ها بین مرد و زن به هنگام طلاق را به رسمیت شناخته است.

با تصویب قانون دعائی حقوقی زناشوئی «طلاق» به سال 1923 ، زنان به حقوق مساوی با مردان دست یافته اند.

چرا پایگاه زنان در بریتانیای قرن بیستم تغییر یافت ؟

تغییر پایگاه زنان در بریتانیای قرن بیستم ، آنچنانکه ذکر شد را می‌توان با توجه به عواملی چند تبیین نمود.

فـرصـتهای برابر

« قانون پشتیبان شماست و ما هم چنین »

«کمیسیون فرصتهای برابر » به سال 1975 و برای اجرای موثر « قانون تبعیض جنسی » و «قانون پرداخت مزد برابر » شکل گرفت . رفع تبعیض جنسی در اشتغال ، در فرصتهای آموزشی ، تربیتی و در تدارک کالاهای عام المنفعه ، تسهیلات خدماتی و محل سکونت خدماتی و محل سکونت از وظایف و مسئولیت های کمیسیون می باشد .

ارائه پیشنهادات به حکومت راجع به عملکرد قوانین موجود تا آنجا که به نابرابریهای جنسی مربوط می شود، از وظایف کمیسیون مذکور می باشد.

یک کارکرد مهم کمیسیون ، مشاوره با شما و راجع به حقوق شما می باشد ؛ حقوقی که در قوانین مربوط به «رفع » تبعیض جنسی و مرتبط با پرداخت حقوق مساوی وضع گردید.

جنبش دفـاع از حقـوق (حق رای )

جنبش دفاع از حق رای زنان، که از ابتدای قرن بیستم تا پایان سال 1918 ادامه یافت ، دستیابی به حق رای مساوی با مردان در انتخابات پارلمانی را پیگیری می کرد . این جنبش در مقابله با ایده غالب مردان در تعیین حیطه اختیارات و وظایف زنان در جامعه ، با مبارزه ای طولانی و خشن همراه بود . جنبش مذکور مبارزه بزرگ زنان برای دستیابی به حقوق برابر با مردان بود و ایجاد تغییر در ایده های رایج (در مردان و نیز در زنان) راجع به نقش زنان را در برنامه کار خود قرار داد. زنان طی جنبش برابری طلب و برای نخستین بار‌موفق شدند که به قدرت سیاسی دستی پیدا کرده و به « مجلس » راه پیدا کنند.

دو جنگ جهـانی

زنان طی جنگهای جهانی اول (18-1914) و دوم (45-1939) در کارخانه ها و مزارع مسئولیتهای شغلی بر عهده داشتند ، مسئولیتها و نقشهائی که قبل از آن بر دوش مردان بود و اکنون مردان آن نقشها را ، به جهت ایفای نقش سربازی در جبهه ، به زنان محول نمودند . زنان طی این سالها ، توانایی و لیاقت خود برای ایفای نقش در « مشاغل مردانه » را نشان داده اند و با این ترتیب بود که ایده های مردم راجع به نقش زن بتدریج تغییر کرد.

خـانواده کوچکـتر

تقلیل بعد خانوار ، علت و هم نتیجه بهتر شدن (ارتقاء) پایگاه زنان می باشد . زنان ، در پی بهتر شدن موقعیت و پایگاه اجتماعی ، وقت کمتری صرف بچه داری نموده و فرصتهای بیشتر برای ورود به مشاغل درآمدزا بدست آوردند.

در شرایط امروزی و بطور متوسط ، چهار سال از عمر مادر صرف بارداری و نگه داری بچه می گردد و امید زندگی زنان در قیاس با قرن نوزدهم بالاتر رفته است و معنای دیگر جمله این است که فرصتهای کاری و شغلی زنان در بیرون از خانه محدود بوده است.

فرصـتهای شـغلی فـزونتر بـرای زنـان

زنان امروزی از فرصتهای شغلی بمراتب بیشتری برخوردار هستند و موانع اشتغال در بیشتر حوزه های شغلی ، از سر راه زنان برداشته شد زنان، علیرغم پیشداوری و تبعیض طلبی برخی از کارفرمایان آمادگی لازم جهت ایفای نقش در مشاغل مردانه را دارا می باشند.

فشارهای جنبش دفاع از حق رای زنان در طی دو جنگ جهانی و جنبش آزادسازی زنان ، زمینه ساز کاهش بدبینی کارفرمایان و کارگران مرد به زنان کارگر بوده است . افزایش فرصتهای شغلی زنان با توسعه و تولیدات صنعتی و گسترش صنعت و با گسترش درجات تحصیلی (تحصیلات عالی) در اقتصاد همراه گردید. بخش تحصیلات عالی با خدمات امور مالی ، امور اداری ،توزیع، جابجائی نقل و انتقالات اداری و خدمات اجتماعی مرتبط می باشد .

گسترش این بخش ، افزایش تعداد مشاغل چون منشیگری و کارهای دفتری اداری را به همراه داشت ، کارهایی که عمدتا بتوسط زنان انجام می گیرد . امتیاز مادر شدن و مرخصی زایمان ، این فرصت را به زنان می دهد که بعد از زایمان به کار برگردند و بدین ترتیب ، راه برگشت به شغل برای آنان باز می باشد.

واقعیت این است که اشتغال به کار در محیط بیرون از خانه ، مایه استقلال مالی زنان و مایه اقتدار بیش از پیش آنان در خانه و هم در جامعه می گردد.1

آمـوزش اجباری بچه ها

اجباری شدن آموزش از سال 1880، خصوصا از سال 1944، اوقات سرپرستی و نظارت والدین بر فرزندان را کاهش داده است. زنان امروزی، نسبت به زنان در اوایل قرن بیستم ، فرصت بیشتری برای کار در بیرون از خانه دارند.

تکنولوژی در خانه

دستاوردهای حاصل از پیشرفتهای تکنولوژیک مایة بهینه شدن محیط خانه و بالا رفتن سطح استاندارد خانه داری گردید. از جمله شاخصه های استاندارد مذکور عبارتند از رواج سیستم گرمایش مرکزی، استفادة عموم از دستگاه های کار- صرفه 'Labour-Saving devices' (لوازم خانگی که نیروی کار یدی را به نحوی ذخیره سازی می‌نمایند) همچون یخچال فریزر، ماشین لباس شوئی، اجاق آشپزی مایکرووی ، جاروبرقی، مواد غذائی صنعتی همچون غذاهای منجمد و کنسرو شده ، و غذاهای فوری، بنظر می‌آید که پیشرفتهای مذکور با کاهش اوقات صرف شده در خانه داری همراه می باشد.

از نظر برخی ها، پیشرفتهای مذکور به معنای ارتقای سطح استاندارد خانه داری می باشد. بعنوان مثال، در پی ورود ماشین لباسشوئی به خانه ، شستشوی لباس در همه ایام هفته مقدور می باشد، برخلاف گذشته که یک روز در هفته به شست و شوی اختصاص داده می شد. لذا مردم بیش از گذشته می توانند لباسهایشان را تعویض کنند. همین امر ، دفعات اتوکشی لباسها را افزایش داده است. همچنین جاروبرقی امکان تمیزی بیش از پیش خانه ها را فراهم ساخته است.

جـنبش رها سـازی زنـان The Women ‘s Liberation Movement ‘

« جنبش آزادسازی زنان » طیف وسیعی از زنان را در بر می گیرد، زنانی که برای دستیابی به حقوق برابر با مردان مبارزه می کنند. جنبش مذکور نه یک گروه، بلکه گروههای متنوع با اهداف متفاوت از زنان- در بریتانیا و خارج از آن- را در بر می گیرد. این گروهها به اقتضای نیاز به ارتقای پایگاه اجتماعی زنان و تحقق بخشیدن حقوق آنان، متحد و یکپارچه گردیده اند و خواهان پایان بخشیدن به وضعیت مرد سالارانه و سلطه مردان در جامعه هستند . جنبش آزادسازی زنان، از دهة 1960، ایدة سنتی دربارة زنان و تصاویر کلیشه ای راجع به آنان را به چالش فراخوانده اند،



خرید و دانلود مقاله درمورد. پایگاه اجتماعی زنان


مقاله درمورد. پایگاه اجتماعی زنان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

پایگاه اجتماعی زنان

مـقدمه :

تاثیر عوامل جامعه پذیری و فرایند شکل‌گیری ایده‌های اجتماعی نقش سنتی زن را به عنوان مادر و خانم خانه دار ، در قرن بیستم دستخوش تغییر و تحول گردیده است . فرض اصلی این است که زنان ، به حق مشارکت اجتماعی فراتر از حدود خانواده و به پایگاه مساوی با مردان در حوزه اصلی حیات اجتماعی دست یافته اند.

موقعیت زنان در جامعه تا چه اندازه بهبود یافته است و چه تبیین هائی برای تغییرات ایجاد شده قابل ارائه است ؛ زنان دروضعیت و موقعیت برابر با مردان و برای پیشبرد فرایند مشارکت اجتماعی ، با چه موانعی مواجه می‌باشند ؟ نکته اصلی ، شناسایی و ریشه یابی مشئله استمرار نابرابری‌های است که زنان در محیط کار ، داخل و هم در خارج از خانه ، با آن مواجه می باشند.

فـرایند تغییر پایگـاه زنـان در بریتانیا

زنـان در قـرن نوزدهـم

بیشتر زنان در بریتانیا قرن نوزدهم از امکانات حقوقی و سیاسی محروم بودند ، امکاناتی که در انحصار مردان بود. زنان در بیشتر موارد به حمایت و پول مردان وابسته بودند و با وجود انواع موانع در دست یابی به فرصتها و مشاغل ، با تبعیضات عمده کاری و آموزشی مواجه بودند.

نقش و وظیفه اصلی و مورد انتظار از زنان ، خانه داری و ایفای نقش مادری بود. زن (از طبقه کارگر)، بنابر انتظار رایج ، مسئولیت ده بار آبستنی و زایمان بچه را بر دوش می‌کشید و سالهای عمرش را صرف پرورش و پرستاری از بچه می نمود.

زنـان در قـرن بیسـتم

طی قرن بیستم ، بهبود تدریجی در موقعیت اجتماعی زنان در بریتانیا حاصل گردید که حاصل گردید که یادآوری اهم این تغییرات را ضروری می‌بینیم . زنان با وجود خواسته‌های متضاد خانوادگی و حرفه‌ای در موقعیت بسیار نابرابر با مردان قرار دارند .

زنان با به راه اندازی جنبش زنان (جنبش دفاع از حق رای زنان)

Suffragette Movement در ابتدای قرن‌حاضر و با عملیات قدرتمندانه و «عمدتاً» خشن توانستند به حقوق سیاسی برابر با مردان دست یابند . این مبارزه ، به دستیابی زنان به حق رای در انتخابات پارلمانی منتهی گردید. به سال 1918 ، زنان در واقع در سنین بالای 30 سال از حق رای برخوردار بودند و سن رای به سال 1928 به 21 سال تقلیل یافت . با این حال ، زنان برای اولین بار و با برخوردار شدن از حق رای ، به موقعیت مشابه مردان نایل گردیدند.

امروزه زنان در امر تعلیم و تربیت از حقوق مشابه مردان برخوردارند . اعمال تبعیض و منع مردان یا زنان از دروس یا رشته های تحصیلی معین ، و یا منع کردن از ادامه تحصیل در سطوح بالاتر ، آنهم به دلیل مرد یا زن بودن عمل غیر قانونی شمرده می‌شود.

امروزه زنان را برای ورود به انواع بیشتری از مشاغل مناسب می بینند و تعداد بیشتری از زنان به مشاغل درآمدزا وارد می‌شوند . اکنون حدود 43 درصد از نیروی‌کار در بریتانیا را زنان تشکیل می دهند ، با این وصف ، زن به استقلال مالی بیشتری دست یافته است.

« قوانین فرصتهای برابر » Equal opportunity در بهبود یافتن موقعیت زنان و غالب آمدن آنها بر پیشداوری و تبعیض (علیه زنان) موثر بوده است.

بعنوان مثال ،« قانون برابری مزد» Equal Pay Act سال 1970 ، پرداخت مزد نابرابر به مزد و زن در ازای کار برابر ، از سوی کارفرمایان را غیر قانونی اعلام کرد. « قانون تبعیض جنسی » سال 1975 ، تفاوت قائل شدن بین مردان و زنان در کار ، امکانات رفاهی و فرصت های آموزشی را غیر قانونی دانست و « کمیسیون فرصتهای برابر » برای اجرائی نمودن قانون تبعیض جنسی و قانون پرداخت مزد برابر شکل گرفت تا سطح برابری فرصتها بین مردان و زنان را ارتقاء بخشد.

زنان در مالکیت بر اموال و دارائی ، به حقوق برابر با مردان دست یافتند . قوانین دارائی زنان متاهل سالهای 1880 و 1882 ، حق برخورداری از حقوق مالکیت برای زنان متاهل را لحاظ نموده است و قانونی دیگر ، تقسیم برابر اموال و دارائی ها بین مرد و زن به هنگام طلاق را به رسمیت شناخته است.

با تصویب قانون دعائی حقوقی زناشوئی «طلاق» به سال 1923 ، زنان به حقوق مساوی با مردان دست یافته اند.

چرا پایگاه زنان در بریتانیای قرن بیستم تغییر یافت ؟

تغییر پایگاه زنان در بریتانیای قرن بیستم ، آنچنانکه ذکر شد را می‌توان با توجه به عواملی چند تبیین نمود.

فـرصـتهای برابر

« قانون پشتیبان شماست و ما هم چنین »

«کمیسیون فرصتهای برابر » به سال 1975 و برای اجرای موثر « قانون تبعیض جنسی » و «قانون پرداخت مزد برابر » شکل گرفت . رفع تبعیض جنسی در اشتغال ، در فرصتهای آموزشی ، تربیتی و در تدارک کالاهای عام المنفعه ، تسهیلات خدماتی و محل سکونت خدماتی و محل سکونت از وظایف و مسئولیت های کمیسیون می باشد .

ارائه پیشنهادات به حکومت راجع به عملکرد قوانین موجود تا آنجا که به نابرابریهای جنسی مربوط می شود، از وظایف کمیسیون مذکور می باشد.

یک کارکرد مهم کمیسیون ، مشاوره با شما و راجع به حقوق شما می باشد ؛ حقوقی که در قوانین مربوط به «رفع » تبعیض جنسی و مرتبط با پرداخت حقوق مساوی وضع گردید.

جنبش دفـاع از حقـوق (حق رای )

جنبش دفاع از حق رای زنان، که از ابتدای قرن بیستم تا پایان سال 1918 ادامه یافت ، دستیابی به حق رای مساوی با مردان در انتخابات پارلمانی را پیگیری می کرد . این جنبش در مقابله با ایده غالب مردان در تعیین حیطه اختیارات و وظایف زنان در جامعه ، با مبارزه ای طولانی و خشن همراه بود . جنبش مذکور مبارزه بزرگ زنان برای دستیابی به حقوق برابر با مردان بود و ایجاد تغییر در ایده های رایج (در مردان و نیز در زنان) راجع به نقش زنان را در برنامه کار خود قرار داد. زنان طی جنبش برابری طلب و برای نخستین بار‌موفق شدند که به قدرت سیاسی دستی پیدا کرده و به « مجلس » راه پیدا کنند.

دو جنگ جهـانی

زنان طی جنگهای جهانی اول (18-1914) و دوم (45-1939) در کارخانه ها و مزارع مسئولیتهای شغلی بر عهده داشتند ، مسئولیتها و نقشهائی که قبل از آن بر دوش مردان بود و اکنون مردان آن نقشها را ، به جهت ایفای نقش سربازی در جبهه ، به زنان محول نمودند . زنان طی این سالها ، توانایی و لیاقت خود برای ایفای نقش در « مشاغل مردانه » را نشان داده اند و با این ترتیب بود که ایده های مردم راجع به نقش زن بتدریج تغییر کرد.

خـانواده کوچکـتر

تقلیل بعد خانوار ، علت و هم نتیجه بهتر شدن (ارتقاء) پایگاه زنان می باشد . زنان ، در پی بهتر شدن موقعیت و پایگاه اجتماعی ، وقت کمتری صرف بچه داری نموده و فرصتهای بیشتر برای ورود به مشاغل درآمدزا بدست آوردند.

در شرایط امروزی و بطور متوسط ، چهار سال از عمر مادر صرف بارداری و نگه داری بچه می گردد و امید زندگی زنان در قیاس با قرن نوزدهم بالاتر رفته است و معنای دیگر جمله این است که فرصتهای کاری و شغلی زنان در بیرون از خانه محدود بوده است.

فرصـتهای شـغلی فـزونتر بـرای زنـان

زنان امروزی از فرصتهای شغلی بمراتب بیشتری برخوردار هستند و موانع اشتغال در بیشتر حوزه های شغلی ، از سر راه زنان برداشته شد زنان، علیرغم پیشداوری و تبعیض طلبی برخی از کارفرمایان آمادگی لازم جهت ایفای نقش در مشاغل مردانه را دارا می باشند.

فشارهای جنبش دفاع از حق رای زنان در طی دو جنگ جهانی و جنبش آزادسازی زنان ، زمینه ساز کاهش بدبینی کارفرمایان و کارگران مرد به زنان کارگر بوده است . افزایش فرصتهای شغلی زنان با توسعه و تولیدات صنعتی و گسترش صنعت و با گسترش درجات تحصیلی (تحصیلات عالی) در اقتصاد همراه گردید. بخش تحصیلات عالی با خدمات امور مالی ، امور اداری ،توزیع، جابجائی نقل و انتقالات اداری و خدمات اجتماعی مرتبط می باشد .

گسترش این بخش ، افزایش تعداد مشاغل چون منشیگری و کارهای دفتری اداری را به همراه داشت ، کارهایی که عمدتا بتوسط زنان انجام می گیرد . امتیاز مادر شدن و مرخصی زایمان ، این فرصت را به زنان می دهد که بعد از زایمان به کار برگردند و بدین ترتیب ، راه برگشت به شغل برای آنان باز می باشد.

واقعیت این است که اشتغال به کار در محیط بیرون از خانه ، مایه استقلال مالی زنان و مایه اقتدار بیش از پیش آنان در خانه و هم در جامعه می گردد.1

آمـوزش اجباری بچه ها

اجباری شدن آموزش از سال 1880، خصوصا از سال 1944، اوقات سرپرستی و نظارت والدین بر فرزندان را کاهش داده است. زنان امروزی، نسبت به زنان در اوایل قرن بیستم ، فرصت بیشتری برای کار در بیرون از خانه دارند.

تکنولوژی در خانه

دستاوردهای حاصل از پیشرفتهای تکنولوژیک مایة بهینه شدن محیط خانه و بالا رفتن سطح استاندارد خانه داری گردید. از جمله شاخصه های استاندارد مذکور عبارتند از رواج سیستم گرمایش مرکزی، استفادة عموم از دستگاه های کار- صرفه 'Labour-Saving devices' (لوازم خانگی که نیروی کار یدی را به نحوی ذخیره سازی می‌نمایند) همچون یخچال فریزر، ماشین لباس شوئی، اجاق آشپزی مایکرووی ، جاروبرقی، مواد غذائی صنعتی همچون غذاهای منجمد و کنسرو شده ، و غذاهای فوری، بنظر می‌آید که پیشرفتهای مذکور با کاهش اوقات صرف شده در خانه داری همراه می باشد.

از نظر برخی ها، پیشرفتهای مذکور به معنای ارتقای سطح استاندارد خانه داری می باشد. بعنوان مثال، در پی ورود ماشین لباسشوئی به خانه ، شستشوی لباس در همه ایام هفته مقدور می باشد، برخلاف گذشته که یک روز در هفته به شست و شوی اختصاص داده می شد. لذا مردم بیش از گذشته می توانند لباسهایشان را تعویض کنند. همین امر ، دفعات اتوکشی لباسها را افزایش داده است. همچنین جاروبرقی امکان تمیزی بیش از پیش خانه ها را فراهم ساخته است.

جـنبش رها سـازی زنـان The Women ‘s Liberation Movement ‘

« جنبش آزادسازی زنان » طیف وسیعی از زنان را در بر می گیرد، زنانی که برای دستیابی به حقوق برابر با مردان مبارزه می کنند. جنبش مذکور نه یک گروه، بلکه گروههای متنوع با اهداف متفاوت از زنان- در بریتانیا و خارج از آن- را در بر می گیرد. این گروهها به اقتضای نیاز به ارتقای پایگاه اجتماعی زنان و تحقق بخشیدن حقوق آنان، متحد و یکپارچه گردیده اند و خواهان پایان بخشیدن به وضعیت مرد سالارانه و سلطه مردان در جامعه هستند . جنبش آزادسازی زنان، از دهة 1960، ایدة سنتی دربارة زنان و تصاویر کلیشه ای راجع به آنان را به چالش فراخوانده اند،



خرید و دانلود مقاله درمورد. پایگاه اجتماعی زنان


مقاله درمورد. پایگاه اجتماعی زنان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

پایگاه اجتماعی زنان

مـقدمه :

تاثیر عوامل جامعه پذیری و فرایند شکل‌گیری ایده‌های اجتماعی نقش سنتی زن را به عنوان مادر و خانم خانه دار ، در قرن بیستم دستخوش تغییر و تحول گردیده است . فرض اصلی این است که زنان ، به حق مشارکت اجتماعی فراتر از حدود خانواده و به پایگاه مساوی با مردان در حوزه اصلی حیات اجتماعی دست یافته اند.

موقعیت زنان در جامعه تا چه اندازه بهبود یافته است و چه تبیین هائی برای تغییرات ایجاد شده قابل ارائه است ؛ زنان دروضعیت و موقعیت برابر با مردان و برای پیشبرد فرایند مشارکت اجتماعی ، با چه موانعی مواجه می‌باشند ؟ نکته اصلی ، شناسایی و ریشه یابی مشئله استمرار نابرابری‌های است که زنان در محیط کار ، داخل و هم در خارج از خانه ، با آن مواجه می باشند.

فـرایند تغییر پایگـاه زنـان در بریتانیا

زنـان در قـرن نوزدهـم

بیشتر زنان در بریتانیا قرن نوزدهم از امکانات حقوقی و سیاسی محروم بودند ، امکاناتی که در انحصار مردان بود. زنان در بیشتر موارد به حمایت و پول مردان وابسته بودند و با وجود انواع موانع در دست یابی به فرصتها و مشاغل ، با تبعیضات عمده کاری و آموزشی مواجه بودند.

نقش و وظیفه اصلی و مورد انتظار از زنان ، خانه داری و ایفای نقش مادری بود. زن (از طبقه کارگر)، بنابر انتظار رایج ، مسئولیت ده بار آبستنی و زایمان بچه را بر دوش می‌کشید و سالهای عمرش را صرف پرورش و پرستاری از بچه می نمود.

زنـان در قـرن بیسـتم

طی قرن بیستم ، بهبود تدریجی در موقعیت اجتماعی زنان در بریتانیا حاصل گردید که حاصل گردید که یادآوری اهم این تغییرات را ضروری می‌بینیم . زنان با وجود خواسته‌های متضاد خانوادگی و حرفه‌ای در موقعیت بسیار نابرابر با مردان قرار دارند .

زنان با به راه اندازی جنبش زنان (جنبش دفاع از حق رای زنان)

Suffragette Movement در ابتدای قرن‌حاضر و با عملیات قدرتمندانه و «عمدتاً» خشن توانستند به حقوق سیاسی برابر با مردان دست یابند . این مبارزه ، به دستیابی زنان به حق رای در انتخابات پارلمانی منتهی گردید. به سال 1918 ، زنان در واقع در سنین بالای 30 سال از حق رای برخوردار بودند و سن رای به سال 1928 به 21 سال تقلیل یافت . با این حال ، زنان برای اولین بار و با برخوردار شدن از حق رای ، به موقعیت مشابه مردان نایل گردیدند.

امروزه زنان در امر تعلیم و تربیت از حقوق مشابه مردان برخوردارند . اعمال تبعیض و منع مردان یا زنان از دروس یا رشته های تحصیلی معین ، و یا منع کردن از ادامه تحصیل در سطوح بالاتر ، آنهم به دلیل مرد یا زن بودن عمل غیر قانونی شمرده می‌شود.

امروزه زنان را برای ورود به انواع بیشتری از مشاغل مناسب می بینند و تعداد بیشتری از زنان به مشاغل درآمدزا وارد می‌شوند . اکنون حدود 43 درصد از نیروی‌کار در بریتانیا را زنان تشکیل می دهند ، با این وصف ، زن به استقلال مالی بیشتری دست یافته است.

« قوانین فرصتهای برابر » Equal opportunity در بهبود یافتن موقعیت زنان و غالب آمدن آنها بر پیشداوری و تبعیض (علیه زنان) موثر بوده است.

بعنوان مثال ،« قانون برابری مزد» Equal Pay Act سال 1970 ، پرداخت مزد نابرابر به مزد و زن در ازای کار برابر ، از سوی کارفرمایان را غیر قانونی اعلام کرد. « قانون تبعیض جنسی » سال 1975 ، تفاوت قائل شدن بین مردان و زنان در کار ، امکانات رفاهی و فرصت های آموزشی را غیر قانونی دانست و « کمیسیون فرصتهای برابر » برای اجرائی نمودن قانون تبعیض جنسی و قانون پرداخت مزد برابر شکل گرفت تا سطح برابری فرصتها بین مردان و زنان را ارتقاء بخشد.

زنان در مالکیت بر اموال و دارائی ، به حقوق برابر با مردان دست یافتند . قوانین دارائی زنان متاهل سالهای 1880 و 1882 ، حق برخورداری از حقوق مالکیت برای زنان متاهل را لحاظ نموده است و قانونی دیگر ، تقسیم برابر اموال و دارائی ها بین مرد و زن به هنگام طلاق را به رسمیت شناخته است.

با تصویب قانون دعائی حقوقی زناشوئی «طلاق» به سال 1923 ، زنان به حقوق مساوی با مردان دست یافته اند.

چرا پایگاه زنان در بریتانیای قرن بیستم تغییر یافت ؟

تغییر پایگاه زنان در بریتانیای قرن بیستم ، آنچنانکه ذکر شد را می‌توان با توجه به عواملی چند تبیین نمود.

فـرصـتهای برابر

« قانون پشتیبان شماست و ما هم چنین »

«کمیسیون فرصتهای برابر » به سال 1975 و برای اجرای موثر « قانون تبعیض جنسی » و «قانون پرداخت مزد برابر » شکل گرفت . رفع تبعیض جنسی در اشتغال ، در فرصتهای آموزشی ، تربیتی و در تدارک کالاهای عام المنفعه ، تسهیلات خدماتی و محل سکونت خدماتی و محل سکونت از وظایف و مسئولیت های کمیسیون می باشد .

ارائه پیشنهادات به حکومت راجع به عملکرد قوانین موجود تا آنجا که به نابرابریهای جنسی مربوط می شود، از وظایف کمیسیون مذکور می باشد.

یک کارکرد مهم کمیسیون ، مشاوره با شما و راجع به حقوق شما می باشد ؛ حقوقی که در قوانین مربوط به «رفع » تبعیض جنسی و مرتبط با پرداخت حقوق مساوی وضع گردید.

جنبش دفـاع از حقـوق (حق رای )

جنبش دفاع از حق رای زنان، که از ابتدای قرن بیستم تا پایان سال 1918 ادامه یافت ، دستیابی به حق رای مساوی با مردان در انتخابات پارلمانی را پیگیری می کرد . این جنبش در مقابله با ایده غالب مردان در تعیین حیطه اختیارات و وظایف زنان در جامعه ، با مبارزه ای طولانی و خشن همراه بود . جنبش مذکور مبارزه بزرگ زنان برای دستیابی به حقوق برابر با مردان بود و ایجاد تغییر در ایده های رایج (در مردان و نیز در زنان) راجع به نقش زنان را در برنامه کار خود قرار داد. زنان طی جنبش برابری طلب و برای نخستین بار‌موفق شدند که به قدرت سیاسی دستی پیدا کرده و به « مجلس » راه پیدا کنند.

دو جنگ جهـانی

زنان طی جنگهای جهانی اول (18-1914) و دوم (45-1939) در کارخانه ها و مزارع مسئولیتهای شغلی بر عهده داشتند ، مسئولیتها و نقشهائی که قبل از آن بر دوش مردان بود و اکنون مردان آن نقشها را ، به جهت ایفای نقش سربازی در جبهه ، به زنان محول نمودند . زنان طی این سالها ، توانایی و لیاقت خود برای ایفای نقش در « مشاغل مردانه » را نشان داده اند و با این ترتیب بود که ایده های مردم راجع به نقش زن بتدریج تغییر کرد.

خـانواده کوچکـتر

تقلیل بعد خانوار ، علت و هم نتیجه بهتر شدن (ارتقاء) پایگاه زنان می باشد . زنان ، در پی بهتر شدن موقعیت و پایگاه اجتماعی ، وقت کمتری صرف بچه داری نموده و فرصتهای بیشتر برای ورود به مشاغل درآمدزا بدست آوردند.

در شرایط امروزی و بطور متوسط ، چهار سال از عمر مادر صرف بارداری و نگه داری بچه می گردد و امید زندگی زنان در قیاس با قرن نوزدهم بالاتر رفته است و معنای دیگر جمله این است که فرصتهای کاری و شغلی زنان در بیرون از خانه محدود بوده است.

فرصـتهای شـغلی فـزونتر بـرای زنـان

زنان امروزی از فرصتهای شغلی بمراتب بیشتری برخوردار هستند و موانع اشتغال در بیشتر حوزه های شغلی ، از سر راه زنان برداشته شد زنان، علیرغم پیشداوری و تبعیض طلبی برخی از کارفرمایان آمادگی لازم جهت ایفای نقش در مشاغل مردانه را دارا می باشند.

فشارهای جنبش دفاع از حق رای زنان در طی دو جنگ جهانی و جنبش آزادسازی زنان ، زمینه ساز کاهش بدبینی کارفرمایان و کارگران مرد به زنان کارگر بوده است . افزایش فرصتهای شغلی زنان با توسعه و تولیدات صنعتی و گسترش صنعت و با گسترش درجات تحصیلی (تحصیلات عالی) در اقتصاد همراه گردید. بخش تحصیلات عالی با خدمات امور مالی ، امور اداری ،توزیع، جابجائی نقل و انتقالات اداری و خدمات اجتماعی مرتبط می باشد .

گسترش این بخش ، افزایش تعداد مشاغل چون منشیگری و کارهای دفتری اداری را به همراه داشت ، کارهایی که عمدتا بتوسط زنان انجام می گیرد . امتیاز مادر شدن و مرخصی زایمان ، این فرصت را به زنان می دهد که بعد از زایمان به کار برگردند و بدین ترتیب ، راه برگشت به شغل برای آنان باز می باشد.

واقعیت این است که اشتغال به کار در محیط بیرون از خانه ، مایه استقلال مالی زنان و مایه اقتدار بیش از پیش آنان در خانه و هم در جامعه می گردد.1

آمـوزش اجباری بچه ها

اجباری شدن آموزش از سال 1880، خصوصا از سال 1944، اوقات سرپرستی و نظارت والدین بر فرزندان را کاهش داده است. زنان امروزی، نسبت به زنان در اوایل قرن بیستم ، فرصت بیشتری برای کار در بیرون از خانه دارند.

تکنولوژی در خانه

دستاوردهای حاصل از پیشرفتهای تکنولوژیک مایة بهینه شدن محیط خانه و بالا رفتن سطح استاندارد خانه داری گردید. از جمله شاخصه های استاندارد مذکور عبارتند از رواج سیستم گرمایش مرکزی، استفادة عموم از دستگاه های کار- صرفه 'Labour-Saving devices' (لوازم خانگی که نیروی کار یدی را به نحوی ذخیره سازی می‌نمایند) همچون یخچال فریزر، ماشین لباس شوئی، اجاق آشپزی مایکرووی ، جاروبرقی، مواد غذائی صنعتی همچون غذاهای منجمد و کنسرو شده ، و غذاهای فوری، بنظر می‌آید که پیشرفتهای مذکور با کاهش اوقات صرف شده در خانه داری همراه می باشد.

از نظر برخی ها، پیشرفتهای مذکور به معنای ارتقای سطح استاندارد خانه داری می باشد. بعنوان مثال، در پی ورود ماشین لباسشوئی به خانه ، شستشوی لباس در همه ایام هفته مقدور می باشد، برخلاف گذشته که یک روز در هفته به شست و شوی اختصاص داده می شد. لذا مردم بیش از گذشته می توانند لباسهایشان را تعویض کنند. همین امر ، دفعات اتوکشی لباسها را افزایش داده است. همچنین جاروبرقی امکان تمیزی بیش از پیش خانه ها را فراهم ساخته است.

جـنبش رها سـازی زنـان The Women ‘s Liberation Movement ‘

« جنبش آزادسازی زنان » طیف وسیعی از زنان را در بر می گیرد، زنانی که برای دستیابی به حقوق برابر با مردان مبارزه می کنند. جنبش مذکور نه یک گروه، بلکه گروههای متنوع با اهداف متفاوت از زنان- در بریتانیا و خارج از آن- را در بر می گیرد. این گروهها به اقتضای نیاز به ارتقای پایگاه اجتماعی زنان و تحقق بخشیدن حقوق آنان، متحد و یکپارچه گردیده اند و خواهان پایان بخشیدن به وضعیت مرد سالارانه و سلطه مردان در جامعه هستند . جنبش آزادسازی زنان، از دهة 1960، ایدة سنتی دربارة زنان و تصاویر کلیشه ای راجع به آنان را به چالش فراخوانده اند،



خرید و دانلود مقاله درمورد. پایگاه اجتماعی زنان


تحقیق درمورد بررسی نوع ارتباط میان پذیرش اجتماعی بدن و مدیریت بدن در زنان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

چکیده

مقاله پژوهشی حاضر با هدف بررسی نوع ارتباط میان پذیرش اجتماعی بدن و مدیریت بدن، رابطه معنادار میان این دو متغیر را به کمک روش پیمایشی مورد بررسی قرار داده است. حجم نمونه تحقیق400 نفر از زنان 18 تا 40 ساله ساکن در مناطق هشت‌گانه شهر شیراز بود که با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای و تصادفی ساده انتخاب شدند. چهارچوب نظری تحقیق براساس عقاید «اروینگ گــافــمن»، «بــوردیو»، «گیدنز» و «نظریه مبادله» شکل گرفته است. نتایج تحقیق با استفاده از آمارههای توصیفی و استنباطی نشان میدهد که میانگین مدیریت بدن برابر با 8/62 درصد است که حاکی از میزان بالای توجه زنان به بدن در همه وجوه آن اعم از آرایشی، مراقبت و... است. همچنین بین متغیرهای مصرف رسانه‌ای، پذیرش اجتماعی بدن و پایگاه اقتصادی- اجتماعی با مدیریت بدن رابطه مستقیم و معنادار و بین متغیرهای دینداری و مدیریت بدن رابطه معکوس و معنادار وجود دارد.

کلید واژه

مدیریت بدن، زنان شیراز، جامعه مصرفی، پذیرش اجتماعی بدن

1) مقدمه

در سال‌های اخیر بدن انسان به عنوان یک موضوع مهم مورد مطالعه جامعه‌شناسان معاصر قرار گرفته است. اهمیت بدن نه تنها در تحقیقات تجربی، بلکه در تئوری‌پردازی‌های جامعهشناختی آشکار شده است (Howson&Inglis,2001: p1297) در میان جامعه‌شناسان پیشین، تنها «زیمل»[1] و «وبلن»[2] و بعدها «مارسل موس»[3] و «مید»[4] به میزان زیادی علاقه‌مند به بررسی این موضوع بودند. این دغدغة خاطر, امروزه در حوزه «جامعه‌شناسی بدن» قابل پیگیری است (Synnot,1990: pp 66-67). زیبایی و صورت تا آن‌جا که تجربه و تحقیقات علمی نشان می‌دهد نماد و نشانه قدرتمندی «خود» هستند (Ibid: p 61). «برایان ترنر»[5] بر این باور است که بدن در نظام‌های اجتماعی مدرن زمینه اصلی فعالیت فرهنگی و سیاسی گردیده است. صنعت زیبایی، ضمن ارائه دانش و مهارت‌های ویژه به کارفرمایان و اشخاص به اهـــمیت رو به رشد آن دسته از اشکال اجتماعی هویت بدنی که از نظر اجتماعی پذیرفته شده هستند، دامن می‌زند (Wellington,2001: p 933).

وضع بدن در جامعه مصرفی متضمن نوعی علاقه تجاری، نمایشی و آرایشی به آن است. در این جامعه، وضع بدن باید متناسب، لاغر وجوان نگاه داشته شود. در جامعه ما، فراگیرشدن پدیده آرایش دختران و زنان در عرصه زیست اجتماعی و استفاده از لباس‌هایی که در آن‌ها سه خصوصیت چسبان، کوتاه و بدن نما بودن به وضوح قابل مشاهده است با آموزه‌های دینی و بافت اجتماعی، هنجاری، عرفی و قانونی جامعه که هر نوع کامجویی زن و مرد از یکدیگر را در چارچوب تشکیل خانواده تعریف میکند در تعارض آشکار است.

2) اهداف تحقیق

هدف کلی تحقیق، بررسی نوع ارتباط میان پذیرش اجتماعی بدن و مدیریت بدن در زنان می‌باشد. اهداف فرعی این پژوهش شامل بررسی رابطه هفت متغیرِ اصلیِ دینداری، سرمایه فرهنگی، پذیرش اجتماعی بدن، مصرف رسانه‌ای، پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی، سن و تحصیلات با مدیریت بدن به عنوان متغیر وابسته است.

3) اهمیت و ضرورت

در ضرورت پرداختن به موضوع مقاله سه نکته قابل طرح است:

1- جمعیت قابل توجه دختران و زنان و نیز ضرورت مشارکت اجتماعی آنان در همه سطوح اجتماعی؛

2- توجه به برخی از پیامدهای منفی خودآرایی زنان در عرصه عمومی جامعه ایران مانند تشدید اختلالات هنجاری در فرهنگ رسمی جامعه؛

3- مصرفی شدن جامعه و پیامدهای منفی اقتصادی آن .

4) مروری برتحقیقات گذشته

1-4) تحقیقات داخلی

تاکنون تحقیقات مشابه‌ای درباره موضوع مقاله به ثمر رسیده است که به نتایج برخی از آن‌ها اشاره می‌شود. میزان پایبندی مردم به ارزشهای مذهبی و از جمله حجاب در سال 1371 نسبت به سال 1365 کاهش داشته است. همچنین مردم درسال 1365 به خانم‌های چادری بیشتر از سال 1371 احترام می‌گذاشتند (رفیع پور، 1376: ص166). حدود 54 درصد از زنان تهرانی دارای پوشش کم یا غیراسلامی و غیرقانونی در معابر عمومی هستند (رضایی،1384: ص47). عناصر اولویت‌دار و تعیین‌کننده در نوع حجاب دانشجویان دختر به ترتیب شامل خانواده، مد، اعتقادات مذهبی، آیین‌نامه، دوستان، الگوهای رسانه‌ای و اساتید می‌باشد (علیمحمدزاده، 1384: ص89). بین زنان و مردان در مقوله مدیریت بدن تفاوت معناداری وجود دارد. زنان بیشتر از مردان به آرایش صورت یا اصلاح سر و صورت اهمیت می‌دهند. افراد سنتی و دیندار نسبت به افراد غیرسنتی و دیگران، نظارت و مدیریت کمتری را در تظاهرات بدنی خود اعمال می‌کنند (چاوشیان،1381: ص74). گرایش زنان به جراحی‌های زیبایی در تهران متأثر از عقیده شوهران آنان است. تمایل صاحبان کار در بکارگیری افراد زیبا و خوش‌اندام برای تصدی برخی مشاغل در اعمال مدیریت بدن زنان مؤثر است (آقایاری،1382: ص193). 5/15درصد از زنان تهرانی بر ملاک تمایزبخش بودن لباس اصرار دارند و آن را مهم‌ترین ملاک در انتخاب لباس می‌دانند (فرجی و حمیدی، 1384: ص16). جوانان مصرف‌گرا، محروم بودن از استفاده از لباس‌های مورد علاقه با سایز کوچک را نوعی محرومیّت جدی تلقی می‌کنند (ذکایی، 1386: ص19).

2-4) تحقیقات خارجی

تحقیقات انجام شده پیرامون زیبایی و بدن در خارج از کشور در مقایسه با تحقیقات داخل کشور از حیث کیفیت و کمیت در مرتبه بالاتری قرار دارد. گروه تحقیقاتی داو[6] در سال 2004 در پژوهشی با عنوان « زیبایی نقادانه»[7] طی بررسی 3200 زن از 10 کشور جهان در گروه سنی 18 تا 64 سال که به صورت پیمایش تلفنی انتخاب شده بودند، دریافتند که 44 درصد از زنان بر این بـاور هـستند که زیـبـایی مـقوله‌ای فراتر از ویژگـی‌هـای جسـمانی اسـت (Toni,2004:p19). یافته‌های همین تحقیق نشان می‌دهد زنان، مفهوم زیبایی را به عنوان ویژگی‌های جسمانی ذاتی، امری کهنه و منسوخ دانسته و در عوض، موقعیت‌ها و تجربیات را به عنوان عامل توانمندساز در احساس زیبایی در نظر گرفته‌اند. از دیگر نتایج تحقیق یاد شده این است که 21 درصد از زنان با خرید محصولات زیبایی و 17 درصد از زنان با نگاه کردن به مجلات مد، زیبایی را تجربه می‌کنند (Ibid: p 9). همچنین تحقیق یاد شده بیان می‌دارد «از آنجا که از یک سو دائماً در رسانه‌های جمعی مفهوم تقلیل یافته زیبایی مورد استعمال واقع می‌شود و به دیگر مؤلفه‌های آن نظیر خوشحالی، مهربانی، تعقل، عشق و درک خود، توجهی نمیگردد و از سوی دیگر آن کیفیت خاصی از زیبایی که در رسانه‌ها مورد تأکید قرار می‌گیرد، پدیده‌ای غیرقابل دسترسی است، بیشتر زنان، خصوصاً زنان و دختران جوان‌تر که الگوهای خود را از فرهنگ عمومی اخذ می‌کنند، دچار نوعی افسردگی و خودکم‌بینی و اعتماد به نفس پایین می‌گردند» (Etcoff, 2004: p 47). از یافته‌های دیگر این پژوهش، شناسایی میزان به کارگیری محصولات مختلف



خرید و دانلود تحقیق درمورد بررسی نوع ارتباط میان پذیرش اجتماعی بدن و مدیریت بدن در زنان