حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درباره؛ آلودگی آب آلودگی هوا

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

آلودگی آب (Water Pollution)

دید کلی

آلودگی آب مشکل بزرگی است. به طوری که نتایج پژوهش پیرامون آن از صدها بلکه هزاران مقاله ، مجله و کتاب تجاوز می‌کند.

تاریخچه

در نوامبر سال 1986 بر اثر ریزش موادی شامل جیوه و انواع مواد آلی سمی مانند آفت کشها در رودخانه راین ، تمام آبزیان از شهر بال سوئس تا ساحل هلند کشته شدند. در سالهای اخیر با غرق شدن تانکرهای بزرگ نفتی اقیانوس پیما یا به گل نشستن آنها آسیبهایی به حیات دریایی وارد آمد.

در سال 1983 بر اثر 11000 واقعه آلوده کننده در حدود 120 میلیون لیتر مواد آلوده کننده در آبهای ایالات متحده تخلیه شده است.

تعریف آلودگی آب

در سال 1969 برای آلودگی آب تعریفی ارائه داد: آلودگی آب عبارت است از افزایش مقدرا هر معرف اعم از شیمیایی ، فیزیکی یا بیولوژیکی که موجب تغییر خواص و نقش اساسی آن در مصارف ویژه‌اش شود.

عوامل آلوده کننده آب

آب یکی از مهمترین و بنیادی‌ترین عامل حیات موجودات زنده است از این نظر جلوگیری از آلودگی آب نیز به همان نسبت مهم و مورد توجه می‌باشد عوامل آلوده کننده آب بسیار گوناگون‌اند و می‌توانند هم منابع آبهای زیرزمینی و هم آبهای سطحی را آلوده کنند.

عوامل آلوده کننده آبهای زیرزمینی :

کانیهای موجود در معادن سطحی که در اثر تغییر و تبدیل به عامل آلوده کننده مبدل می‌شود. مثلا آب جاری سطحی ( حاصل از باران و …) هنگام عبور از معادن زغال سنگ ، دی‌سولفید آهن « II» ( پیریت ) همراه با زغال سنگ را در خود حل کرده و سپس در اثر واکنش ، هوا آنرا به اسید سولفوریک تبدیل می‌کند. اسید حاصل ضمن عبور از لایه‌های مختلف مخازن زیرزمینی ، موجب آلوده شده آن می‌شود.

جمع شدن فاضلابهای شهری بویژه اگر در یک حوزه آهکی و یا شنی وارد شوند از آن که در معرض باکتریها قرار گیرند و تجزیه شوند، مستقیما و براحتی به مخازن زیرزمینی نفوذ پیدا کرده و موجب آلوده شدن آنها می‌شود.

ضایعات رادیواکتیوی : یکی از عوامل آلوده کننده مهم منابع آبی زیرزمینی است که امروزه یکی از راههای رفع آنها که در حقیقت مشکل بزرگی برای صاحبان تکنولوژی هسته‌ای نیز به شمار می‌رود دفن آنها در زیر زمین است علاوه بر دفن ضایعات رادیواکتیو در زیر زمین ، همه انفجار های هسته‌ای زیر زمینی نیز موجب آلوده شدن آبهای زیر زمینی می‌شود.

عوامل آلوده کننده آبهای سطحی:

آلوده کننده‌های صنعتی:

بسیاری از ضایعات صنعتی به آبزیان زیانهای جدی می‌رسانند. این ضایعات برای خنثی شدن مقدار زیادی از اکسیژن محلول در آب را به مصرف رسانیده و موجب کاهش اکسیژن مورد نیاز برای آبزیان می‌شود و تهدید به مرگ می‌کنند. از طرف دیگر بسیاری از خود این ضایعات سمی بوده و موجب مسمومیت آبزیان می‌شوند مانند فلزات سنگین ، جیوه ، سرب ، مس و غیره.

وارد شدن ترکیبات فسفردار و نیتروژن‌دار در آب موجب رشد جلبک‌هائی می‌شود که ضمن ایجاد بو و مزه غیر طبیعی آب ، اکسیژن آب را مصرف کرده و باعث کاهش میزان آن و بروز صدمات و تلفات آبزیان می‌شود.

فاضلاب خانگی :

کلیه پاک کننده‌ها که وارد آبهای سطحی می‌شوند ترکیباتی را در آبها وارد می‌کنند که اگر خنثی نشوند و یا توسط میکرو اورگانیسم‌ها تجزیه و تخریب نشوند بصورت سمی مهلک زیان بسیاری برای آبزیان ببار می‌آورند.

 

حشره کشها ، سموم دفع آفات نباتی و کودهای شیمیایی:

که از ضروریات توسعه کشاورزی است نا خواسته موجب آلودگی آبهای سطحی می‌شوند. مانند ددت DDT را نام برد.

چشم انداز الودگی آب

ذخایر آبهای ما در آینده چگونه خواهد بود؟

آب آلوده شده برای %75 مردم جهان در کشورهای رو به توسعه مسئله بسیار جدیتری است.

%80 بیماریهای جهان ناشی از آبهای آلوده شده است. در مقابل درصد بالای بیماری چه کنترلهایی انجام شده است؟

آیا تلاشی که برای بهبود کیفیت آب انجام شده کافی می‌باشد؟

آینده ذخایر آبها با این روند پیشرفت و تکنولوژی روز چگونه خواهد بود؟



خرید و دانلود تحقیق درباره؛ آلودگی آب   آلودگی هوا


تحقیق درباره؛ آلودگی صوتی ، غول آرام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

آلودگی صوتی ، غول آرام

هر موجودی که یک جفت گوش دارد، گوش‌هایش یک چیزی دارند به نام <آستانه شنوایی>! به عبارت دیگر، هر گوشی می‌تواند صداها را در یک محدوده خاص بشنود، از یک فرکانس معین و حداقل تا یک فرکانس معین و حداکثر.

شاید شما هم مثل بنده با شنیدن اسم >آلودگی< در ابتدا به یاد مناظر بدیع زباله‌های پخش و پلا یا چرک و کثیفی بیفتید. اما می‌دانید من از روزی که آن مقاله هولناک را در روزنامه خواندم، بدجوری متحول شدم. اصلا بهتر است بگویم از خواب غفلت بیدار شدم و حالا هم قصد دارم پیرو حکمت >خفته را خفته کی کند بیدار< شما عزیزان دل را نیز بیدار نمایم. خبر یک روزنامه، اذعان داشته بود که <مرز آلودگی صوتی در تهران، شکست.> از خدا که پنهان نیست، از شما چه پنهان تا آن روز اصلا نمی‌دانستم آلودگی صوتی چه جور جانوری است. اما بعد از مطالعه آن مقاله اسفناک، یک چیزهایی دستگیرم شد. مثلا فهمیدم که هر موجودی که یک جفت گوش دارد، گوش‌هایش یک چیزی دارند به نام <آستانه شنوایی>! به عبارت دیگر، هر گوشی می‌تواند صداها را در یک محدوده خاص بشنود، از یک فرکانس معین و حداقل تا یک فرکانس معین و حداکثر. خیلی چیزهای دیگر هم فهمیدم که توضیح آنها در این مقال نمی‌گنجد. فقط همین مرثیه بس، که ما ساکنان خوشبخت و مرفه پایتخت، شدیدا در معرض آلودگی صوتی قرار داریم. (آلودگی‌های دیگر هم بماند)! خواندم که دانشمندان آمده‌اند و یک سری از حیوانات را در معرض صداهای بالاتر از ۱۵۰ دسیبل قرار داده‌اند و در آخر مشاهده کردند که حیوانات بی‌زبان، دچار رعشه و فلج شده وهمگی، جان به جان آفرین تسلیم نموده‌اند. حال اگرچه ما اشرف مخلوقات هستیم ولی باید قبول کنیم که در بعضی از موارد با آن زبان بسته‌ها، وجوه مشترکی داریم. یعنی گوش‌های بینوای مایی که در این شهر شلوغ و پرهمهمه زندگی می‌کنیم نیز ورودی مقادیر معتنابهی از آلودگی‌های صوتی است که آنها می‌توانند بدون مزاحمت، روی اعصاب ما رژه بروند و اگر آنقدر قدرت نداشته باشند که فلج یا ناشنوایمان کنند، حداقل می‌توانند از قدرت شنوایمان بکاهند. در جدولی که ضمیمه آن مقاله بود، می‌شد آمار استاندارد آلودگی صوتی شهری را دید که اتفاقا شامل استانداردهای تعریف شده برای تهران بزرگ هم بود. آلودگی مجاز صوتی در مناطق مسکونی ما باید حول و حوش پنجاه دسیبل باشد در حالی که این مقدار، به راحتی در حاشیه خیابان‌های شلوغ از مرز هفتاد دسیبل هم گذشته است. حالا حاشیه بزرگراه ها، مناطق مسکونی نزدیک به فرودگاه و راه‌آهن و غیره را دیگر خدا داند... گفتم که بعد از خواندن آن مقاله بدجوری احساس هوشیاری و بیداری می‌کردم. اصلا شاید اگر همه مردم بیدار می‌شدند، می‌شد راه حلی برای این غول به ظاهر ساکت و آرام که با خیال راحت دارد توی شهر هروله می‌رود و کسی متوجه خرابکاری‌هایش نیست، پیدا کرد.... بعدازظهر، طبق معمول هر روز باید پس از کلی ایستادن در صف تاکسی، در آخر، برای سوار شدن از قانون جنگل پیروی می‌کردم تا پیروز شوم. راننده تاکسی، موزیک کوچه بازاری خفنی را برای مسافرین تهیه دیده بود و آنها مجبور بودند طبق یک توفیق اجباری، شنوای آن باشند. یاد مقاله روزنامه افتادم و دلم برای گوش‌هایم سوخت. اما نمی‌توانستم چیزی بگویم. چون در این صورت باید با احترام پیاده می‌شدم و منتظر یک تاکسی دیگر می‌ماندم که معلوم نبود آن هم از این قضیه، مستثنی باشد. خلاصه تحمل کردم تا این که دیدم نخیر! آقای راننده به هیچ صراطی مستقیم نیست. یک دستش روی فرمان است و دست دیگرش روی بوق. پشت چراغ قرمز بوق می‌زند، در حالی که ماشین جلویی هم راهی برای حرکت ندارد! برای آدم‌هایی که منتظر تاکسی‌اند بوق می‌زند، در حالی که ظرفیت ماشین تکمیل است! و هی به بهانه‌های واهی بوق می‌زند. سرانجام وجدان بیدارم به سخن درآمد و شروع کرد به نصیحت و بیان آنچه که در مقاله آمده بود. اما راننده انگار اصلا چیزی نمی‌شنید. فکر می‌کنم در اثر همین آلودگی‌های صوتی، آستانه شنوایی‌اش به کل، کن فیکون شده بود! ... فردای آن روز، در اداره تلفن را برداشتم و به شهرداری زنگ زدم: <الو؟ آقاجان چرا این کامیون‌ها همین طوری سرشان را می‌اندازند پایین و در روز روشن به خیابان می‌آیند؟ چرا هیچکس با تردد موتورسیکلت‌های پر سر و صدا مبارزه نمی‌کند؟ چرا مورد مصرف تابلوی بوق زدن ممنوع، فقط برای امتحان دادن آیین‌نامه است؟ چرا شهرداری سعی نمی‌کند با احداث بیشتر نوارهای عریض درختان و پوشش‌های گیاهی از آلودگی صوتی بکاهد؟ چرا فرودگاه باید در قلب یک کلان شهر باشد در حالی که فرودگاه تازه تاسیس فقط روزی چند تا پرواز دارد؟ و هزار و یک چرای دیگر...> در مقابل سر و صدایی که به راه انداخته بودم، آقای روابط عمومی، واکنشی کاملا منطقی انجام داد: <آقا اینهایی که گفتید، به این قسمت مربوط نیست... بوق، بوق، بوق، بوق!> با راهنمایی همکارانم، با چند ارگان دیگر هم تماس گرفتیم اما گویا هیچکس حاضر نبود به طور رسمی، مسئولیت این طفل بی‌سرپرست را به عهده بگیرد! بعد از کلی گفتمان و صرف یک لیوان شربت قند برای جبران افت فشار ناشی از عصبانیت با همان همکارانم که خدمتتان عرض کردم به این نتیجه رسیدیم که برای در امان ماندن از اثرات سوء آلودگی صوتی در منزل، می‌توان خانه را عایق‌بندی کرد تا مجبور نبود که صدای دعوا و شکستن کاسه بشقاب‌های همسایه دیوار به دیوار را شنید! می‌توان شیشه‌ها را دوجداره کرد تا سر و صدای بوق و اگزوز وسایل نقلیه، داخل خانه نیاید. می‌توان به زبان اشاره صحبت کرد تا به کاهش آلودگی صوتی کمک کرد. می‌توان به جای جاروبرقی، از جاروهای سنتی به جای چرخ گوشت از هاون و به جای آب میوه‌گیری برقی از نوع دستی‌اش( !برای کاهش سر و صدا) استفاده کرد. در خیابان هم علی‌الحساب مشکل با دو تا گوله پنبه که باید در گوش چپاند، حل خواهد شد. کسی که به فکر ما نیست حداقل بیایید خودمان به فکر خودمان باشیم!



خرید و دانلود تحقیق درباره؛ آلودگی صوتی ، غول آرام


تحقیق درباره؛ آلودگی صوتی ، غول آرام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

آلودگی صوتی ، غول آرام

هر موجودی که یک جفت گوش دارد، گوش‌هایش یک چیزی دارند به نام <آستانه شنوایی>! به عبارت دیگر، هر گوشی می‌تواند صداها را در یک محدوده خاص بشنود، از یک فرکانس معین و حداقل تا یک فرکانس معین و حداکثر.

شاید شما هم مثل بنده با شنیدن اسم >آلودگی< در ابتدا به یاد مناظر بدیع زباله‌های پخش و پلا یا چرک و کثیفی بیفتید. اما می‌دانید من از روزی که آن مقاله هولناک را در روزنامه خواندم، بدجوری متحول شدم. اصلا بهتر است بگویم از خواب غفلت بیدار شدم و حالا هم قصد دارم پیرو حکمت >خفته را خفته کی کند بیدار< شما عزیزان دل را نیز بیدار نمایم. خبر یک روزنامه، اذعان داشته بود که <مرز آلودگی صوتی در تهران، شکست.> از خدا که پنهان نیست، از شما چه پنهان تا آن روز اصلا نمی‌دانستم آلودگی صوتی چه جور جانوری است. اما بعد از مطالعه آن مقاله اسفناک، یک چیزهایی دستگیرم شد. مثلا فهمیدم که هر موجودی که یک جفت گوش دارد، گوش‌هایش یک چیزی دارند به نام <آستانه شنوایی>! به عبارت دیگر، هر گوشی می‌تواند صداها را در یک محدوده خاص بشنود، از یک فرکانس معین و حداقل تا یک فرکانس معین و حداکثر. خیلی چیزهای دیگر هم فهمیدم که توضیح آنها در این مقال نمی‌گنجد. فقط همین مرثیه بس، که ما ساکنان خوشبخت و مرفه پایتخت، شدیدا در معرض آلودگی صوتی قرار داریم. (آلودگی‌های دیگر هم بماند)! خواندم که دانشمندان آمده‌اند و یک سری از حیوانات را در معرض صداهای بالاتر از ۱۵۰ دسیبل قرار داده‌اند و در آخر مشاهده کردند که حیوانات بی‌زبان، دچار رعشه و فلج شده وهمگی، جان به جان آفرین تسلیم نموده‌اند. حال اگرچه ما اشرف مخلوقات هستیم ولی باید قبول کنیم که در بعضی از موارد با آن زبان بسته‌ها، وجوه مشترکی داریم. یعنی گوش‌های بینوای مایی که در این شهر شلوغ و پرهمهمه زندگی می‌کنیم نیز ورودی مقادیر معتنابهی از آلودگی‌های صوتی است که آنها می‌توانند بدون مزاحمت، روی اعصاب ما رژه بروند و اگر آنقدر قدرت نداشته باشند که فلج یا ناشنوایمان کنند، حداقل می‌توانند از قدرت شنوایمان بکاهند. در جدولی که ضمیمه آن مقاله بود، می‌شد آمار استاندارد آلودگی صوتی شهری را دید که اتفاقا شامل استانداردهای تعریف شده برای تهران بزرگ هم بود. آلودگی مجاز صوتی در مناطق مسکونی ما باید حول و حوش پنجاه دسیبل باشد در حالی که این مقدار، به راحتی در حاشیه خیابان‌های شلوغ از مرز هفتاد دسیبل هم گذشته است. حالا حاشیه بزرگراه ها، مناطق مسکونی نزدیک به فرودگاه و راه‌آهن و غیره را دیگر خدا داند... گفتم که بعد از خواندن آن مقاله بدجوری احساس هوشیاری و بیداری می‌کردم. اصلا شاید اگر همه مردم بیدار می‌شدند، می‌شد راه حلی برای این غول به ظاهر ساکت و آرام که با خیال راحت دارد توی شهر هروله می‌رود و کسی متوجه خرابکاری‌هایش نیست، پیدا کرد.... بعدازظهر، طبق معمول هر روز باید پس از کلی ایستادن در صف تاکسی، در آخر، برای سوار شدن از قانون جنگل پیروی می‌کردم تا پیروز شوم. راننده تاکسی، موزیک کوچه بازاری خفنی را برای مسافرین تهیه دیده بود و آنها مجبور بودند طبق یک توفیق اجباری، شنوای آن باشند. یاد مقاله روزنامه افتادم و دلم برای گوش‌هایم سوخت. اما نمی‌توانستم چیزی بگویم. چون در این صورت باید با احترام پیاده می‌شدم و منتظر یک تاکسی دیگر می‌ماندم که معلوم نبود آن هم از این قضیه، مستثنی باشد. خلاصه تحمل کردم تا این که دیدم نخیر! آقای راننده به هیچ صراطی مستقیم نیست. یک دستش روی فرمان است و دست دیگرش روی بوق. پشت چراغ قرمز بوق می‌زند، در حالی که ماشین جلویی هم راهی برای حرکت ندارد! برای آدم‌هایی که منتظر تاکسی‌اند بوق می‌زند، در حالی که ظرفیت ماشین تکمیل است! و هی به بهانه‌های واهی بوق می‌زند. سرانجام وجدان بیدارم به سخن درآمد و شروع کرد به نصیحت و بیان آنچه که در مقاله آمده بود. اما راننده انگار اصلا چیزی نمی‌شنید. فکر می‌کنم در اثر همین آلودگی‌های صوتی، آستانه شنوایی‌اش به کل، کن فیکون شده بود! ... فردای آن روز، در اداره تلفن را برداشتم و به شهرداری زنگ زدم: <الو؟ آقاجان چرا این کامیون‌ها همین طوری سرشان را می‌اندازند پایین و در روز روشن به خیابان می‌آیند؟ چرا هیچکس با تردد موتورسیکلت‌های پر سر و صدا مبارزه نمی‌کند؟ چرا مورد مصرف تابلوی بوق زدن ممنوع، فقط برای امتحان دادن آیین‌نامه است؟ چرا شهرداری سعی نمی‌کند با احداث بیشتر نوارهای عریض درختان و پوشش‌های گیاهی از آلودگی صوتی بکاهد؟ چرا فرودگاه باید در قلب یک کلان شهر باشد در حالی که فرودگاه تازه تاسیس فقط روزی چند تا پرواز دارد؟ و هزار و یک چرای دیگر...> در مقابل سر و صدایی که به راه انداخته بودم، آقای روابط عمومی، واکنشی کاملا منطقی انجام داد: <آقا اینهایی که گفتید، به این قسمت مربوط نیست... بوق، بوق، بوق، بوق!> با راهنمایی همکارانم، با چند ارگان دیگر هم تماس گرفتیم اما گویا هیچکس حاضر نبود به طور رسمی، مسئولیت این طفل بی‌سرپرست را به عهده بگیرد! بعد از کلی گفتمان و صرف یک لیوان شربت قند برای جبران افت فشار ناشی از عصبانیت با همان همکارانم که خدمتتان عرض کردم به این نتیجه رسیدیم که برای در امان ماندن از اثرات سوء آلودگی صوتی در منزل، می‌توان خانه را عایق‌بندی کرد تا مجبور نبود که صدای دعوا و شکستن کاسه بشقاب‌های همسایه دیوار به دیوار را شنید! می‌توان شیشه‌ها را دوجداره کرد تا سر و صدای بوق و اگزوز وسایل نقلیه، داخل خانه نیاید. می‌توان به زبان اشاره صحبت کرد تا به کاهش آلودگی صوتی کمک کرد. می‌توان به جای جاروبرقی، از جاروهای سنتی به جای چرخ گوشت از هاون و به جای آب میوه‌گیری برقی از نوع دستی‌اش( !برای کاهش سر و صدا) استفاده کرد. در خیابان هم علی‌الحساب مشکل با دو تا گوله پنبه که باید در گوش چپاند، حل خواهد شد. کسی که به فکر ما نیست حداقل بیایید خودمان به فکر خودمان باشیم!



خرید و دانلود تحقیق درباره؛ آلودگی صوتی ، غول آرام


تحقیق درباره؛ آلودگی صوتی ، غول آرام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

آلودگی صوتی ، غول آرام

هر موجودی که یک جفت گوش دارد، گوش‌هایش یک چیزی دارند به نام <آستانه شنوایی>! به عبارت دیگر، هر گوشی می‌تواند صداها را در یک محدوده خاص بشنود، از یک فرکانس معین و حداقل تا یک فرکانس معین و حداکثر.

شاید شما هم مثل بنده با شنیدن اسم >آلودگی< در ابتدا به یاد مناظر بدیع زباله‌های پخش و پلا یا چرک و کثیفی بیفتید. اما می‌دانید من از روزی که آن مقاله هولناک را در روزنامه خواندم، بدجوری متحول شدم. اصلا بهتر است بگویم از خواب غفلت بیدار شدم و حالا هم قصد دارم پیرو حکمت >خفته را خفته کی کند بیدار< شما عزیزان دل را نیز بیدار نمایم. خبر یک روزنامه، اذعان داشته بود که <مرز آلودگی صوتی در تهران، شکست.> از خدا که پنهان نیست، از شما چه پنهان تا آن روز اصلا نمی‌دانستم آلودگی صوتی چه جور جانوری است. اما بعد از مطالعه آن مقاله اسفناک، یک چیزهایی دستگیرم شد. مثلا فهمیدم که هر موجودی که یک جفت گوش دارد، گوش‌هایش یک چیزی دارند به نام <آستانه شنوایی>! به عبارت دیگر، هر گوشی می‌تواند صداها را در یک محدوده خاص بشنود، از یک فرکانس معین و حداقل تا یک فرکانس معین و حداکثر. خیلی چیزهای دیگر هم فهمیدم که توضیح آنها در این مقال نمی‌گنجد. فقط همین مرثیه بس، که ما ساکنان خوشبخت و مرفه پایتخت، شدیدا در معرض آلودگی صوتی قرار داریم. (آلودگی‌های دیگر هم بماند)! خواندم که دانشمندان آمده‌اند و یک سری از حیوانات را در معرض صداهای بالاتر از ۱۵۰ دسیبل قرار داده‌اند و در آخر مشاهده کردند که حیوانات بی‌زبان، دچار رعشه و فلج شده وهمگی، جان به جان آفرین تسلیم نموده‌اند. حال اگرچه ما اشرف مخلوقات هستیم ولی باید قبول کنیم که در بعضی از موارد با آن زبان بسته‌ها، وجوه مشترکی داریم. یعنی گوش‌های بینوای مایی که در این شهر شلوغ و پرهمهمه زندگی می‌کنیم نیز ورودی مقادیر معتنابهی از آلودگی‌های صوتی است که آنها می‌توانند بدون مزاحمت، روی اعصاب ما رژه بروند و اگر آنقدر قدرت نداشته باشند که فلج یا ناشنوایمان کنند، حداقل می‌توانند از قدرت شنوایمان بکاهند. در جدولی که ضمیمه آن مقاله بود، می‌شد آمار استاندارد آلودگی صوتی شهری را دید که اتفاقا شامل استانداردهای تعریف شده برای تهران بزرگ هم بود. آلودگی مجاز صوتی در مناطق مسکونی ما باید حول و حوش پنجاه دسیبل باشد در حالی که این مقدار، به راحتی در حاشیه خیابان‌های شلوغ از مرز هفتاد دسیبل هم گذشته است. حالا حاشیه بزرگراه ها، مناطق مسکونی نزدیک به فرودگاه و راه‌آهن و غیره را دیگر خدا داند... گفتم که بعد از خواندن آن مقاله بدجوری احساس هوشیاری و بیداری می‌کردم. اصلا شاید اگر همه مردم بیدار می‌شدند، می‌شد راه حلی برای این غول به ظاهر ساکت و آرام که با خیال راحت دارد توی شهر هروله می‌رود و کسی متوجه خرابکاری‌هایش نیست، پیدا کرد.... بعدازظهر، طبق معمول هر روز باید پس از کلی ایستادن در صف تاکسی، در آخر، برای سوار شدن از قانون جنگل پیروی می‌کردم تا پیروز شوم. راننده تاکسی، موزیک کوچه بازاری خفنی را برای مسافرین تهیه دیده بود و آنها مجبور بودند طبق یک توفیق اجباری، شنوای آن باشند. یاد مقاله روزنامه افتادم و دلم برای گوش‌هایم سوخت. اما نمی‌توانستم چیزی بگویم. چون در این صورت باید با احترام پیاده می‌شدم و منتظر یک تاکسی دیگر می‌ماندم که معلوم نبود آن هم از این قضیه، مستثنی باشد. خلاصه تحمل کردم تا این که دیدم نخیر! آقای راننده به هیچ صراطی مستقیم نیست. یک دستش روی فرمان است و دست دیگرش روی بوق. پشت چراغ قرمز بوق می‌زند، در حالی که ماشین جلویی هم راهی برای حرکت ندارد! برای آدم‌هایی که منتظر تاکسی‌اند بوق می‌زند، در حالی که ظرفیت ماشین تکمیل است! و هی به بهانه‌های واهی بوق می‌زند. سرانجام وجدان بیدارم به سخن درآمد و شروع کرد به نصیحت و بیان آنچه که در مقاله آمده بود. اما راننده انگار اصلا چیزی نمی‌شنید. فکر می‌کنم در اثر همین آلودگی‌های صوتی، آستانه شنوایی‌اش به کل، کن فیکون شده بود! ... فردای آن روز، در اداره تلفن را برداشتم و به شهرداری زنگ زدم: <الو؟ آقاجان چرا این کامیون‌ها همین طوری سرشان را می‌اندازند پایین و در روز روشن به خیابان می‌آیند؟ چرا هیچکس با تردد موتورسیکلت‌های پر سر و صدا مبارزه نمی‌کند؟ چرا مورد مصرف تابلوی بوق زدن ممنوع، فقط برای امتحان دادن آیین‌نامه است؟ چرا شهرداری سعی نمی‌کند با احداث بیشتر نوارهای عریض درختان و پوشش‌های گیاهی از آلودگی صوتی بکاهد؟ چرا فرودگاه باید در قلب یک کلان شهر باشد در حالی که فرودگاه تازه تاسیس فقط روزی چند تا پرواز دارد؟ و هزار و یک چرای دیگر...> در مقابل سر و صدایی که به راه انداخته بودم، آقای روابط عمومی، واکنشی کاملا منطقی انجام داد: <آقا اینهایی که گفتید، به این قسمت مربوط نیست... بوق، بوق، بوق، بوق!> با راهنمایی همکارانم، با چند ارگان دیگر هم تماس گرفتیم اما گویا هیچکس حاضر نبود به طور رسمی، مسئولیت این طفل بی‌سرپرست را به عهده بگیرد! بعد از کلی گفتمان و صرف یک لیوان شربت قند برای جبران افت فشار ناشی از عصبانیت با همان همکارانم که خدمتتان عرض کردم به این نتیجه رسیدیم که برای در امان ماندن از اثرات سوء آلودگی صوتی در منزل، می‌توان خانه را عایق‌بندی کرد تا مجبور نبود که صدای دعوا و شکستن کاسه بشقاب‌های همسایه دیوار به دیوار را شنید! می‌توان شیشه‌ها را دوجداره کرد تا سر و صدای بوق و اگزوز وسایل نقلیه، داخل خانه نیاید. می‌توان به زبان اشاره صحبت کرد تا به کاهش آلودگی صوتی کمک کرد. می‌توان به جای جاروبرقی، از جاروهای سنتی به جای چرخ گوشت از هاون و به جای آب میوه‌گیری برقی از نوع دستی‌اش( !برای کاهش سر و صدا) استفاده کرد. در خیابان هم علی‌الحساب مشکل با دو تا گوله پنبه که باید در گوش چپاند، حل خواهد شد. کسی که به فکر ما نیست حداقل بیایید خودمان به فکر خودمان باشیم!



خرید و دانلود تحقیق درباره؛ آلودگی صوتی ، غول آرام


دانلود مقاله آلودگی آب

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

آلودگی آب

   بیش از 70 % سطح زمین پوشیده از آب است ، آب بدون شک گرانبهاترین منبع طبیعی در سیاره ما می باشد . بدون این ماده بی همتای مرکب از هیدروژن و اکسیژن زندگی در روی زمین وجود نداشت . این ماده برای رشد و نمو هر چیزی در سیاره ما ضروری است . گرچه ما به عنوان انسان این حقیقت را می دانیم ، ولی با آلوده کردن رودخانه ها ، دریاچه ها و اقیانوسها این را نادیده می گیریم . در نهایت ما به سیاره خودمان به آرامی آسیب می رسانیم تا جائی که ارگانیسمها با یک سرعت خطرناکی می میرند .

  آلودگی جهانی آب

   

 

آمارها نشان داده است که نزدیک به 1.5 میلیارد نفر در دنیا آب نوشیدنی سالم ندارد و کمتر از 5 میلیون نفر سالیانه در دنیا به علت آبهای آلوده و بیماریهای مرتبط با آلودگی آب می میرند. بیش از 70 درصد سطح سیارات را اقیانوسها فرا گرفته است. ناخالصی های فاضلاب، فضولات و آلودگی های نفتی اقیانوسها را نیز تحت الشعاع قرار داده است و بیشتر سواحل را آلوده کرده است. این آلودگی ها بیشتر محدود به حوالی سواحل اقیانوسها و دریاها است چون بخش عظیمی از باکترهای فاضلابها، بیشتر جانوران و آبزیان نزدیک به ساحل را در معرض خطر قرار داده و از بین می برد.

 

بررسی آلودگی آب با استفاده از تصاویر ماهواره ای

   

چند تصویر برای الودگی اب

تصاویر ماهواره ای، به دلیل ویژگی های خود و بخصوص تکراری بودن، زمینه های مناسبی را برای مطالعه آب به عنوان یکی از منابع زمینی، فراهم نموده اند. به طور کلی بیشترین مقدار اشعه خورشید، در لایه های فوقانی (حدود دو متری آب) جذب می شوند و این خاصیت، بستگی زیادی به نوع طول موج دارد. اشعه مادون قرمز انعکاسی در چند سانتی متری از سطح آب جذب می شود و موجب ظهور زمینه سیاه بر روی تصاویر ماهواره ای می شود. موج آبی، هر چند بطور محسوس در آب نفوذ می کند ولی در عین حال در لایه های فوقانی به سرعت متفرق می شود و رنگ آبی را برای آب، موجب می گردد.



خرید و دانلود دانلود مقاله  آلودگی آب