لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد رودهن
موضوع تحقیق:
تفسیر آیات اخلاقی جزء 17 (سورههای انبیا و حج)
استاد:
تهیه و تنظیم:
بهار – 85
مقدمه:
براساس آیات قرانی تمام اعمال و نیات انسان در این دنبا به وسیلة مأموران الهی ثبت و نگهداری میشود هیچ عملی هر قدر هم که کوچک باشد از قلم نمیافتد و تمامی آنها در روز حساب برخود انسان عرضه میشود به طوری که مجرمین و بدکاران وقتی پروندة اعمال خود را مشاهده مینمایند در حالی که از دیدن آن ترسان و هراسان گشتهاند اظهار میدارند:
وای بر ما! این چگونه پرونده ای است. هیچ ریز و درشتی را فرو نگذاشته و همه را بر شمردهاست. و آنچه را انجام دادهاند حاضر مییابند.
جزء17 شامل شوره انبیاء و حج است. در سوره انبیاء رسیدگی به حساب اعمال در قیامت و انذار درباره قیامت و عبادت تنها معبود هستی، خداوند اشاره شدهاست. انسان باید حساب همة اعمال خود را از قبیل: رعایت حقوق دیگران، نماز و زکات و … بدهد. اینک به تفسیر آیات اخلاقی این سوره میپردازیم:
رسیدگی به حساب اعمال
در ابتدای سوره انبیا هشداری تکاندهنده به همه داده میشود که حساب مردم به ایشان نزدیک شده با این حال مردم به کلی از آن غافلند در نتیجه از آن رو گرادانند. به عبارت دیگر انسان، حسابگری فوقالعاده را در پیش دارد اما به خاطر دلبستگی به دنیا از قیامت غافل میشود و همین غفلت سبب میشود تا از حقایق اعراض کند و از آیات حق روگردان شود انسانها چون از آخرت غافلند و از حقایق روگردان میباشند لذا هر ذکر تازهای که از سوی پرودگارشان برای آنها بیاید (مانند آیات قرآن)، اصلاً برآنها اثر نمیگذارد چون با شوخی و لعب به آن گوش میدهند و کاملاً نسبت به آن بیاعتنا هستند. لعب، آن کاریست که به طور منظم انجام میشود اما هدفی خیالی و غیرحقیقی دارد. قلوب این قبیل انسانها در لهو و لعب فرورفته است. لهو، سرگرم شدن به هر کاریست که انسان را از امر مهمی باز دارد. این ستمکاران که این چنین در لهو و لعب فرورفتهاند و در باطل غوطهورند، برای مقابله با دعوت پیامبر مجالس سری برپا میکردند تا با مشورت هم، بهترین راه را انتخاب کنند. آنها در نجوی و مجالس سری خود، روی دو مسأله انگشت گذاشتند: آیا جز اینست که این بشری همچون شماست؟ اگر واقعاً ادعایش درست باشد که با علم غیب مرتبط است، ما نیز باید مرتبط باشیم چون مثل او بشریم و چون ما این ارتباط را نداریم معلوم میشود که او هم ندارد لذا پیغمبر نیست. وقتی اینطور باشد، قرآن نیز نه تنها معجزه نیست که سحر است، آیا شما به سراغ سحر میروید و فریب قرآن را میخورید با اینکه چشم بینا دارید؟ پیامبر پاسخ دادند که پروردگار من همة سخنان را چه در آسمان باشد و در چه در زمین، و چه سری باشد و چه علنی، همه را میداند چون او شنوا و داناست. وقتی این چنین است و او از همة کارها باخبراست پس تدبیر امور نیز به دست اوست و هیچ امری به دست من نیست و به من ترتیب پیامبر (ص) افرادی را که نبوت و قرآن را تکذیب کردند به خدا حواله میدهد.
هدف از آفرینش و عبادت
در جایی دیگر از این سوره هدف از آفرینش بیان شدهاست. ما آسمان و زمین و آنچه را در میان آنهاست برای بازی نیافریدیم بلکه مردم به سوی پروردگار بازگشت میکنند تا بر طبق اعمالشان کیفر و پاداش ببینند برای همین انبیاء را مبعوث کردیم تا مردم را به راهحق راهنمایی کنند و بر آنها اتمام حجت شود. یعنی محال است که خدا برای سرگرمی خودش هستی را خلق کردهباشد و معاد هدف خلقت است. اما فرض کنیم که خدا قصدش سرگرمی بوده باشد آیا نباید این سرگرمی مناسب ذات او باشد و مثلاً مخلوقاتی از عالم مجروات را برای سرگرمی انتخاب کند و نه موجوداتی ار عالم پست مادی را؟ در مقام تحریک و ترغیب انسان به بندگی و عبادت خدا میفرماید تمام آنچه در آسمانها و زمین است، ملک خدا میباشد و هر طور که بخواهد میتواند در آن تصرف کند و هیچکس نمیتواند از سلطه و ملک او فرار کند و این مالکیت مطلق خدا بر همهچیز نشان میدهد که اگر انسان را امر به عبادت میکند به خاطر خود انسان است تا سعادتمند شوند نه آنکه خدا محتاج باشد به عبارت دیگر هدف خلقت چیزی جز به کمال رساندن انسان نمیباشد و چیزی عاید خدا نمیشود. اصلاً چگونه میتواند نیازی به عبادت او مشغول هستند و هرگز هم خسته نمیشوند و همین طوراست شب و روز که خدا را تسبیح میگویند و در این راه هیچ ضعف و سستی نشان نمیدهند. آیا اینکه خدا مالک هستی است و ملائکه او راه خالصانه عبادت میکنند و همه موجودات حتی شب و روز او را تسبیح می نمایند، نباید انسان را ملزم سازد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد رودهن
موضوع تحقیق:
تفسیر آیات اخلاقی جزء 17 (سورههای انبیا و حج)
استاد:
تهیه و تنظیم:
بهار – 85
مقدمه:
براساس آیات قرانی تمام اعمال و نیات انسان در این دنبا به وسیلة مأموران الهی ثبت و نگهداری میشود هیچ عملی هر قدر هم که کوچک باشد از قلم نمیافتد و تمامی آنها در روز حساب برخود انسان عرضه میشود به طوری که مجرمین و بدکاران وقتی پروندة اعمال خود را مشاهده مینمایند در حالی که از دیدن آن ترسان و هراسان گشتهاند اظهار میدارند:
وای بر ما! این چگونه پرونده ای است. هیچ ریز و درشتی را فرو نگذاشته و همه را بر شمردهاست. و آنچه را انجام دادهاند حاضر مییابند.
جزء17 شامل شوره انبیاء و حج است. در سوره انبیاء رسیدگی به حساب اعمال در قیامت و انذار درباره قیامت و عبادت تنها معبود هستی، خداوند اشاره شدهاست. انسان باید حساب همة اعمال خود را از قبیل: رعایت حقوق دیگران، نماز و زکات و … بدهد. اینک به تفسیر آیات اخلاقی این سوره میپردازیم:
رسیدگی به حساب اعمال
در ابتدای سوره انبیا هشداری تکاندهنده به همه داده میشود که حساب مردم به ایشان نزدیک شده با این حال مردم به کلی از آن غافلند در نتیجه از آن رو گرادانند. به عبارت دیگر انسان، حسابگری فوقالعاده را در پیش دارد اما به خاطر دلبستگی به دنیا از قیامت غافل میشود و همین غفلت سبب میشود تا از حقایق اعراض کند و از آیات حق روگردان شود انسانها چون از آخرت غافلند و از حقایق روگردان میباشند لذا هر ذکر تازهای که از سوی پرودگارشان برای آنها بیاید (مانند آیات قرآن)، اصلاً برآنها اثر نمیگذارد چون با شوخی و لعب به آن گوش میدهند و کاملاً نسبت به آن بیاعتنا هستند. لعب، آن کاریست که به طور منظم انجام میشود اما هدفی خیالی و غیرحقیقی دارد. قلوب این قبیل انسانها در لهو و لعب فرورفته است. لهو، سرگرم شدن به هر کاریست که انسان را از امر مهمی باز دارد. این ستمکاران که این چنین در لهو و لعب فرورفتهاند و در باطل غوطهورند، برای مقابله با دعوت پیامبر مجالس سری برپا میکردند تا با مشورت هم، بهترین راه را انتخاب کنند. آنها در نجوی و مجالس سری خود، روی دو مسأله انگشت گذاشتند: آیا جز اینست که این بشری همچون شماست؟ اگر واقعاً ادعایش درست باشد که با علم غیب مرتبط است، ما نیز باید مرتبط باشیم چون مثل او بشریم و چون ما این ارتباط را نداریم معلوم میشود که او هم ندارد لذا پیغمبر نیست. وقتی اینطور باشد، قرآن نیز نه تنها معجزه نیست که سحر است، آیا شما به سراغ سحر میروید و فریب قرآن را میخورید با اینکه چشم بینا دارید؟ پیامبر پاسخ دادند که پروردگار من همة سخنان را چه در آسمان باشد و در چه در زمین، و چه سری باشد و چه علنی، همه را میداند چون او شنوا و داناست. وقتی این چنین است و او از همة کارها باخبراست پس تدبیر امور نیز به دست اوست و هیچ امری به دست من نیست و به من ترتیب پیامبر (ص) افرادی را که نبوت و قرآن را تکذیب کردند به خدا حواله میدهد.
هدف از آفرینش و عبادت
در جایی دیگر از این سوره هدف از آفرینش بیان شدهاست. ما آسمان و زمین و آنچه را در میان آنهاست برای بازی نیافریدیم بلکه مردم به سوی پروردگار بازگشت میکنند تا بر طبق اعمالشان کیفر و پاداش ببینند برای همین انبیاء را مبعوث کردیم تا مردم را به راهحق راهنمایی کنند و بر آنها اتمام حجت شود. یعنی محال است که خدا برای سرگرمی خودش هستی را خلق کردهباشد و معاد هدف خلقت است. اما فرض کنیم که خدا قصدش سرگرمی بوده باشد آیا نباید این سرگرمی مناسب ذات او باشد و مثلاً مخلوقاتی از عالم مجروات را برای سرگرمی انتخاب کند و نه موجوداتی ار عالم پست مادی را؟ در مقام تحریک و ترغیب انسان به بندگی و عبادت خدا میفرماید تمام آنچه در آسمانها و زمین است، ملک خدا میباشد و هر طور که بخواهد میتواند در آن تصرف کند و هیچکس نمیتواند از سلطه و ملک او فرار کند و این مالکیت مطلق خدا بر همهچیز نشان میدهد که اگر انسان را امر به عبادت میکند به خاطر خود انسان است تا سعادتمند شوند نه آنکه خدا محتاج باشد به عبارت دیگر هدف خلقت چیزی جز به کمال رساندن انسان نمیباشد و چیزی عاید خدا نمیشود. اصلاً چگونه میتواند نیازی به عبادت او مشغول هستند و هرگز هم خسته نمیشوند و همین طوراست شب و روز که خدا را تسبیح میگویند و در این راه هیچ ضعف و سستی نشان نمیدهند. آیا اینکه خدا مالک هستی است و ملائکه او راه خالصانه عبادت میکنند و همه موجودات حتی شب و روز او را تسبیح می نمایند، نباید انسان را ملزم سازد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد رودهن
موضوع تحقیق:
تفسیر آیات اخلاقی جزء 17 (سورههای انبیا و حج)
مقدمه: براساس آیات قرانی تمام اعمال و نیات انسان در این دنبا به وسیلة مأموران الهی ثبت و نگهداری میشود هیچ عملی هر قدر هم که کوچک باشد از قلم نمیافتد و تمامی آنها در روز حساب برخود انسان عرضه میشود به طوری که مجرمین و بدکاران وقتی پروندة اعمال خود را مشاهده مینمایند در حالی که از دیدن آن ترسان و هراسان گشتهاند اظهار میدارند:
وای بر ما! این چگونه پرونده ای است. هیچ ریز و درشتی را فرو نگذاشته و همه را بر شمردهاست. و آنچه را انجام دادهاند حاضر مییابند.
جزء17 شامل شوره انبیاء و حج است. در سوره انبیاء رسیدگی به حساب اعمال در قیامت و انذار درباره قیامت و عبادت تنها معبود هستی، خداوند اشاره شدهاست. انسان باید حساب همة اعمال خود را از قبیل: رعایت حقوق دیگران، نماز و زکات و … بدهد. اینک به تفسیر آیات اخلاقی این سوره میپردازیم:
رسیدگی به حساب اعمال
در ابتدای سوره انبیا هشداری تکاندهنده به همه داده میشود که حساب مردم به ایشان نزدیک شده با این حال مردم به کلی از آن غافلند در نتیجه از آن رو گردانند. به عبارت دیگر انسان، حسابگری فوقالعاده را در پیش دارد اما به خاطر دلبستگی به دنیا از قیامت غافل میشود و همین غفلت سبب میشود تا از حقایق اعراض کند و از آیات حق روگردان شود انسانها چون از آخرت غافلند و از حقایق روگردان میباشند لذا هر ذکر تازهای که از سوی پرودگارشان برای آنها بیاید (مانند آیات قرآن)، اصلاً برآنها اثر نمیگذارد چون با شوخی و لعب به آن گوش میدهند و کاملاً نسبت به آن بیاعتنا هستند. لعب، آن کاریست که به طور منظم انجام میشود اما هدفی خیالی و غیرحقیقی دارد. قلوب این قبیل انسانها در لهو و لعب فرورفته است. لهو، سرگرم شدن به هر کاریست که انسان را از امر مهمی باز دارد. این ستمکاران که این چنین در لهو و لعب فرورفتهاند و در باطل غوطهورند، برای مقابله با دعوت پیامبر مجالس سری برپا میکردند تا با مشورت هم، بهترین راه را انتخاب کنند. آنها در نجوی و مجالس سری خود، روی دو مسأله انگشت گذاشتند: آیا جز اینست که این بشری همچون شماست؟ اگر واقعاً ادعایش درست باشد که با علم غیب مرتبط است، ما نیز باید مرتبط باشیم چون مثل او بشریم و چون ما این ارتباط را نداریم معلوم میشود که او هم ندارد لذا پیغمبر نیست. وقتی اینطور باشد، قرآن نیز نه تنها معجزه نیست که سحر است، آیا شما به سراغ سحر میروید و فریب قرآن را میخورید با اینکه چشم بینا دارید؟ پیامبر پاسخ دادند که پروردگار من همة سخنان را چه در آسمان باشد و در چه در زمین، و چه سری باشد و چه علنی، همه را میداند چون او شنوا و داناست. وقتی این چنین است و او از همة کارها باخبراست پس تدبیر امور نیز به دست اوست و هیچ امری به دست من نیست و به من ترتیب پیامبر (ص) افرادی را که نبوت و قرآن را تکذیب کردند به خدا حواله میدهد.
هدف از آفرینش و عبادت
در جایی دیگر از این سوره هدف از آفرینش بیان شدهاست. ما آسمان و زمین و آنچه را در میان آنهاست برای بازی نیافریدیم بلکه مردم به سوی پروردگار بازگشت میکنند تا بر طبق اعمالشان کیفر و پاداش ببینند برای همین انبیاء را مبعوث کردیم تا مردم را به راهحق راهنمایی کنند و بر آنها اتمام حجت شود. یعنی محال است که خدا برای سرگرمی خودش هستی را خلق کردهباشد و معاد هدف خلقت است. اما فرض کنیم که خدا قصدش سرگرمی بوده باشد آیا نباید این سرگرمی مناسب ذات او باشد و مثلاً مخلوقاتی از عالم مجردات را برای سرگرمی انتخاب کند و نه موجوداتی از عالم پست مادی را؟ در مقام تحریک و ترغیب انسان به بندگی و عبادت خدا میفرماید تمام آنچه در آسمانها و زمین است، ملک خدا میباشد و هر طور که بخواهد میتواند در آن تصرف کند و هیچکس نمیتواند از سلطه و ملک او فرار کند و این مالکیت مطلق خدا بر همهچیز نشان میدهد که اگر انسان را امر به عبادت میکند به خاطر خود انسان است تا سعادتمند شوند نه آنکه خدا محتاج باشد به عبارت دیگر هدف خلقت چیزی جز به کمال رساندن انسان نمیباشد و چیزی عاید خدا نمیشود. اصلاً چگونه میتواند نیازی به عبادت ما داشته باشد در حالی که ملائکه ای که نزد او هستند بدون کوچکترین استکباری، دائماً به عبادت او مشغول هستند و هرگز هم خسته نمیشوند و همین طوراست شب و روز که خدا را تسبیح میگویند و در این راه هیچ ضعف و سستی نشان نمیدهند. آیا اینکه خدا مالک هستی است و ملائکه او راه خالصانه عبادت میکنند و همه موجودات حتی شب و روز او را تسبیح می نمایند، نباید انسان را ملزم سازد تا او هم هماهنگ با تمام موجودات، روبهسوی بندگی خدا آورد و خالصانه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد مهاباد
رشته: حقوق
موشوع:
جامعهشناسی تاریخی
نام دانشجو:
سوگل تکمه چی
پاییز 1387
امپریونیسم اجتماعی در زمینه مهماننوازی
خلاصه: این گونه شیوههای تحقیق در زمینه مهماننوازی در حال افزایش هستند. امپریونیسم اجتماعی حالتی از اجتماع اتوبیوگرافیکی است که همراه با موارد وابسته به آن شرح داده میشود. مباحث متودولوژیکی همراه با بخش هماستی (خانه ماندن) و پیشرفتهای تاریخی در مبحث آماده است. بک بازبینی بررسیهای شاخص پیشین از منازل تجاری و خصوصی نیز مورد توجه قرار میگیرد. خلاصهای از یافتههای اساسی از مطالعات اخیر نیز راجع به امپریونیسم اجتماعی فراهم شده است. موارد متودولوژیکی مورد توجه شامل قابلیت انتخاب، تطابق مهمان ومیزبان و استقلال کارهای کیفی است. موارد بالقوه مهم راجع به هدف این تحقیق نیز راجع به مهماننوازی به طور گسترده مورد توجه قرار میگیرد. مقدمه: به این موضوع که اکثر تحقیقها راجع به مهماننوازی مثبتگر هستند، توافق وجود دارد (1999word) و شیوههای کیفی تحقیق نیاز به بررسی گستردهتر دارند (تایلورد ادگار 1999). شیوه تفسیر گرایانه در تحقیق کیفی از مهماننوازی معمول نیست یک بررسی راجع به شیوههای تحقیق کیفی درباره مهماننوازی مفقود شده است و این خود شاهدی برای نیاز به پیشرفتهای بیشتر در این زمینه است. ریلی و لاو (1999) راجع به شیوههای کیفی بحث میکند که شامل تجربیات شخصی، موارد روزانه، مباحثات و سمینارها است. آنها نیاز به حرکت در مسیر اولین سه لحظه تاریخی را برای تحقیق کیفی پیشنهاد میکنند. اولین آن موقعیت ملی است جایی که هدف درخواستهای کیفی جایگزینی حقیقت در زندگی است. دومین موقعیت نوگرایی است، جایی که تأکیدهای متودولوژیکی و مثبتگرایه طبقهبندی و استانداردسازی میشوند و شیوهای منسجم به ایجاد پاسخی برای منتقدان اقدام میکند که با میزانهای برابری از حقیقتگرایی، اندیشمندی، و عمومیسازی رو به رو است. و سومین آنها موقعیت «گونههای نامشخص» است، که در موضوعات، برنامهها و دورههای پیشین تحقیق قابل درک است و میتوان آنرا یافت. دیازین و لینگولن دو موقعیت دیگر را نیز شناسایی کردهاند. چهارمین آن «بحران بازنمود» است. در دورهای که خویشتن خود در مرحله دانش بینهایت است (زمینههای کاری و تفاسیر به عنوان فرآیندی مجزا شناسایی میشوند که فرد را به متن ارزشمندی، واقعگرایی و هدفمندی در تحقیق کیفی میبرند.) محققان در تلاشند که چگونه خود و اهدافشان را در متون انعکاسی قرار دهند. پنجمین آن موقعیت پست مدرن است. که بدنبال راههای جدیدی برای ارائه مواردی از قوم نگاری و ارزیابی مفاهیم جایگزین است. در این جا مفاهیم جدید و تصحیح موارد قبلی همچنان ادامه دارد. و در این مرحله به جایگزینی یک فرهنگ بررسی شده ملی میپردازند که از جوانب مختلف
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد تهران مرکزی
جرم شناسی انتقادی
دیدگاه مارکسیست، فمنیست و پستمدرن
نام دانشجو:
مراد غلامزاده
زمستان 87
مقدمه
عبارت جرمشناسی انتقادی، به عنوان چتری که سلسلهای از دیدگاههایی در حال تکامل و در حال شکل گیری را زیر پوشش دارد توصیف شده است.
جرمشناسی انتقادی، رادیکال، انقلابی هرچند هر کدام از طرز تلقی های متفاوتی در مقابله با پدیده مجرمانه نسبت به هم برخوردارند اما در هر حال هدف همه آنها واحد است و از یک آرمان که همان انتقاد از وضع موجود به معنای کلان در همه علوم اجتماعی و در سطح خرد نسبت به جرمشناسی که موضوع بحث ما است سود میبرند.
قبل از دهه 70 و 80 قرن بیستم میلادی، عموم دیدگاههای انتقادی و افراطی منتسب به دادیگاههای مختلف مارکسیستی بود ولی پس از این با ظهور مکتبهای مختلف انتقادی مثل جرمشناسی صلح طلب، فمنیسم، پسامدرن و رئالیستی ... بر منتقدان جدی محصولات عصر سرمایهداری افزوده شده است. به همین خاطر شاید تمامی تفکراتی که ما امروزه در برابر اندیشههای ماتریالیستی و سرمایهداری میبینیم را بتوان به نحوی انتقادی دانست انتقاد و اعتراض به وضع موجود نظام سرمایهداری و انتقاد از تمامی ساختارها و اصولی که جوامع پول محور برآن متکی هستند. از این رو نگارنده با علاقه خاص و دنبال کردن جدی به نقد گفتمان مدرن و به چالش کشیدن دستآوردهای جهان مترقی علاوه بر شناخت آموزههای جرمشناسی انتقادی کلاسیک و دستیابی به مفاهیم مدرن از جرم شناسی انتقادی سعی در آشنا ساختن مکاتب مختلفی که در این راستا گام نهادهاند را دارم.
از جمله این مکاتب بنیادین که در این تحقیق سعی شده تا مسیر حرکت فکری تعیین کننده آنها در حوزه علوم انسانی مورد بررسی قرار گیرند عبارتند از : مارکسیسم، فمنیسم، و مکتب پسامدرن. لازم به ذکر است که در بخش مربوط به تحلیل مکتب مارکسیسم از فرزند خلف این مکتب یعنی مکتب فرانکفورت نیز اشارهای داشته باشیم.
1- مارکسیسم
دنیای امروز و شکلگیری تمدن مدرن مرهون سه حرکت مهم میباشد. چارلز داروین در قرن نوزدهم نخستین آنها بود که نظریه انواع را به چاپ رساند و افق دید مردم را از آسمان به سوی زمین معطوف نمود. حرکت بعدی که در روانشناسی انقلابی به پا کرد زیگموند فروید بود که توانست با افکار خود یکی از سنگهای بنای تمدن امروزی را به نام خود کند اما شاید مهمترین و بحثانگیزترین و در عین حال ملموسترین جنبش ذهنی و اجتماعی را کارن مارکس و انگلس در سال 1848 با انتشار بیانیه کمونیسم بنا نهادند. با وجود تمامی مخالفتها و موافقتهایی که با این جریان فکری در طول یکصد و پنجاه سال اخیر وجود داشته اما این جنش فکری هیچگاه از پا در نیامدهاست و هرروز در قالبی جدید جلوه میکند. حرکت ها و مکاتب اجتماعی و اقتصادی و سیاسی دنیای غرب بدون شک از این مکتب فکری دستآوردهای زیادی بدست آوردهاند.
مارکسیسم در قرن نوزدهم پاگرفت و درآن زمان به عنوان دیدی واقعبینانه از تاریخ تلقی میشد. مارکسیسم فرصتی برای طبقه کارگری فراهم میساخت تا جهان و شیوه زندگی خود را تغییر دهد. مارکسیسم به انسان در رابطه با واقعیت، جامعه و فرد، آگاهی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی میدهد. مارکس میگوید: اگر جامعه خود را مورد بررسی قرار دهیم، متوجه میشویم که بین طبقات اجتماعی تضادی مداوم وجود دارد و علت اصلی این تضاد، در روشهای مختلفی است که اعضاء جامعه برای کارکردن و استفاده از منابع اقتصادی خود به کار میبرند.
به نظر او روشهای مختلف تولید اقتصادی و روابط اجتماعی که موجب تشکیل ساختار اقتصادی جامعه میشود، زیربنا نامیده میشود. از این زیربنا تعدادی از مؤسسات اجتماعی و قانونی، نظامهای سیاسی و آموزشی، عقاید مذهبی، ارزشها و هنر و ادبیات ناشی میشود که روبنا نامیده میشود. به بیان دیگر، ساختار اقتصادی جامعه زیربنا و ایدئولوژی، سیاست و حتی حقوق روبنا محسوب میشوند. مارکسیستها و ساختارگرایان بر این باورند که اشخاص را نمیتوان به دور از اجتماع مطالعه کرد، زیرا آنها دارای وظیفه خاصی در جامعه هستند و در واقع آزاد نیستند منتها مارکسیستها این امر را پدیده تاریخی میدانند که نتیجه آن تغییرپذیر است.