لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 7 صفحه
قسمتی از متن .doc :
ریمه اهل بیت دوشنبه بیست و نهم آبان 1385 14:44
کریمه اهل بیت ، حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها ، همراه با کاروانی که عازم نقاط مرکزی ایران بود به ایران تشریف می آورند ، تعدادی از خویشاوندان واز جمله برادران وبرادرزاده ها وخواهران وخواهرزاده ها و خاندان بنی هاشم اعم از سادات حسنی وحسینی برای زیارت مولا وامام خود حضرت امام رضا علیه السّلام وارد ایران می شوند .
از قراین وشواهد معلوم است که در نزدکی ساوه یا در شهر ساوه درگیری ونزاع خونینی بین یاران حضرت فاطمه معصومه که سادات علوی بودند با لشکریان عباسی در می گیرد . تعداد زیادی از برادران حضرت فاطمه در آن درگیری به شهادت می رسند واین واقعه دو سال قبل از شهادت حضرت امام رضا علیه السّلام در سال 201 هجری قمری بود .
وحضرت معصومه به اقوال مختلف دچار بیماری می شوند وبه بازماندگان دستور می دهند که به جای رفتن به خراسان به سمت قم بروند . چون در قم یاران اهل بیت حضور داشتند واز باقیماندگان شجره طیبه حمایت می کردند .
بنابراین حضرت فاطمه معصومه به همراه اعضای باقی مانده از نزاع خونین ساوه به سمت قم حرکت می کنند ودر قم ساکن می شوند .
مردم قم که از قدیم عاشق اهل بیت نبوت بودند به سمت خانه حضرت کوچ می کنند ودلهای شان را به سیده خود می سپارند ولی اجل مهلت نداد وایشان پس از 16 یا 17 روز اقامت در قم به دیار حق می شتابند وروح ملکوتی شان به جوار حق می رود .
حضرت فاطمه معصومه در واقع پیش مرگ برادر بزرگ وعزیزش امام رضا (ع) می شود . و پس از وفات ایشان ابتدا برادرزاده گرانقدر شان دختر امام جواد علیه السّلام بارگاهی درست می کنند که کم کم در طول تاریخ توسّط مردم وپادشاهان دوست دار اهل بیت ترمیم می شود .
قصد نویسنده از این مقال کوچک وگزیده یک نتیجه است وآن هم این است که حضرت معصومه نمی توانست به دلیل بیماری ساده ویا فقط داغ فقدان برادران وفات نموده باشد .چون او برادرزاده حضرت زینب بانوی صبر بود . از طرفی عشق واشتیاق زیارت امام رضا علیه السّلام را به هیچ چیز عوض نمی کرد .
پس چرا حضرت از عشق ومیل زیارت برادر بزرگوار کوتاه آمد وراهش را به سمت قم عوض نمود .؟
برای جواب این مورد باید به درگیری حوالی ساوه برگشت .در تواریخ آمده که مردم ساوه قریب به اتفاق در آن زمان مخالف خاندان نبوت بودند و بیشتر برای خلافت مرکزی عباسیان خبرچینی ویا جاسوسی می کردند . واز طرفی این گروه هرگز نمی توانستند سپاه بزرگی را تشکیل دهند وبیشتر برای ضربه زدن آنی به کاروانی حرکت می کردند واجناس به سرقت رفته را برای خود شیرینی به سران شان می فرستادند . به همین دلیل است که در این درگیری عدّه ای از برادران و تمام خواهران حضرت فاطمه معصومه به سلامت راهی قم می شوند .
نظر نویسنده براین است که در این درگیری که بیشتر شبیه درگیری راهزنانه بود ، با مقاومت برادران حضرت فاطمه ، به درازا کشیده شد وطرفین با کشته دادن افراد دست از مخاصمه کشیدند . طبعا“ قوای ایرانی مسقر برای خودشیرینی هم که شده بود درخواست کمک می کرد وتا نرسیده به خراسان تمام کاروان همراه با حضرت معصومه را به شهادت می رساند .
اینجا بود که حضرت معصومه (به نظر نویسنده ) برای دفاع از برادران در کاروان حرکت می کند وبه احتمال زیاد زخمی برمی دارد که کاری می شود . وبه همین دلیل ادامه طریق را سودمند نمی داند و همراهان را به سمت قم هدایت می کند که شهر دوست داران اهل بیت بود ومردم آن هم بر جوانان وسادات علوی پناه می دادند واز طرفی دیگر احتمال اینکه در بین راه زخم کاری او مرگ ناخواسته را نصیبش سازد ویا درگیری های این خاندان گزندی را متوجّه امام رضا علیه السّلام که در مرو ولیعهد بود نکند ، تصمیم بسیجی وار وشهادت طلبانه ای را می گیرد وباقیمانده عزیزانش را به سمت قم هدایت می کند .
این احتمال که حضرت فاطمه معصومه در قم چونان مادرش فاطمه زهرا که پس از زخم بین در ودیوار بیت الاحزان در منزل به شهادت رسید ند ویا به زهر جفای مردم ساوه آن زمان که طرفداران دشمن بودند مسموم شده باشند بسیار است . چون با توجّه به اقامت حضرت در قم وبا توجّه به اینکه طبیبان بر بالین حضرت آماده می شوند وحضرت را جواب می گویند شاهد دیگری دال بر این است که احتمالا“ حضرت فاطمه در این درگیری مجروح ویا مسموم شده بودند . البته نباید دور از نظر داشت که طبابت در ایران در آن زمان سرآمد سایر ملل بود و در قرن بعد ظهور زکریا رازی وابن سینا نشان دهنده اوج پیشرفت علم طبابت در ایران بود .
در مکان شهادت حضرت فاطمه معصومه قریب به 6 امامزاده دیگری هم مدفون هستند که تاریخ نگاران در کیفیت وکمیت آن سخنان متفاوتی گفته اند . وهمگی در کنار حضرت فاطمه شهیده آرام گرفته اند .
شهر قم در نزد پیامبر وائمّه اطهار از جایگاه ویژه ای برخوردار بود وائمّه اطهار از جایگاه رفیع این شهر در علم وصداقت وایمان سخنانی را بیان نموده اند که موجود است وبه خصوص بر بزرگواری کریمه اهل بیت سخنان زیادی را ارائه نمودند که جالب توجّه و تأمّلند . البته باید دانست که قم همیشه شهر علم ودانش بود وحتی سعی براین داشت که از سیاست دوری گزیند . تا اینکه بزرگ مردی چون آیت الله حائری یزدی حوزه علمیه قم را تأسیس وسپس با تلاش وتکاپو با توجّه به درگیری های نجف اشرف و بیروت ، واز طرف دیگر با توجّه به ظهور مردان بزرگی چون حضرت آیت الله امام خمینی رحمه الله علیه ، سمت وسوی دانش پذیری شهر قم که با فتوای میرزای شیرازی نسبت به تحریم تنباکو حالت نیمه سیاسی یا بینش سیاسی گرفته بود ، به محل نشست وجلسات سیاسی هم بدل شد . علما وفضلاء در دروس خود به خصوص در دروس خارج فقه خود به مسایل روز وسیاست می پرداختند وجرأت کردند در مورد مسایل سیاسی روز کتاب بنویسند . (با توجّه به خفقان سیاسی که وجود داشت ) و همه این امور توسّط مردی آسمانی با فریاد گره خورده خود بر آسمان قم طنین انداز شد که او کسی جز حضرت امام خمینی رحمه الله علیها نبود . امروز دیگر شهر قم را به برکت حضور معطّر حضرت فاطمه معصومه و سادات وعلما می توان به بنیاد نرم افزاری اسلامی در کل دنیا توصیف نمود که منادی نجواهای عارفانه حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها وپدران وبرادرانش است .
این اثر پیش کش بانویی که آب را ورق می زند وآسمان به یمن وجودش باران رحمت خود را می ریزاند وهمه او را به نام فاطمه می شناسند وافراد زیادی نیابتا“ در جوارش بر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها سلام می دهند . واوبی تردید پس از امام رضا علیه السّلام زیباترین روح خدایی در آسمان ایران است .
سلام براو باد بر روزی که متولّد شد وبر روزی که برای حمایت برادر شتافت وبر روزی که در غربت پیش مرگ برادر شد .
یا حق – حسین قاسم نژاد 22/8/1385
در حیات پدر
حضرت امام موسی علیه السّلام دارای چهار دختر به نام های فاطمه بود که بزرگترین فاطمه کبرا سلام الله علیها در قم مدفون است . فاطمه وسطی در اصفهان مدفون است وفاطمه صغری در کشور آذربایجان وفاطمه اخری در رشت مدفون است . وهیچ کدام از این چهار خواهر ازدواج نکرده اند . چون بعد از شهادت امام موسی علیه السّلام اجازه این خواهران کوچک در دست امام رضا علیه السّلام بود که آنها به برادر نرسیدند . هرچند به دنبالش آمدند ولی پیشامدهای پیاپی آنها را از هم جدا نمود و هرکسی را مقیم وطنی نمود . تا همه آفاق ایران فاطمه ای داشته باشند تا در جوارش بر مادر بزرگوارشان فاطمه زهرا سلام الله علیها عقده دل را بگشایند .
نـام شـریـف آن بـزرگوار فاطمه و مشهورترین لقب آن حضرت ، ((معصومه )) است . پـدر بـزرگوارش امام هفتم شیعیان حضرت موسى بن جعفر (ع ) و مادر مکرمه اش حضرت نجمه خاتون (س ) است که آن بانو مادر امام هشتم حضرت على بن موسى الرضا(ع ) نیز مى باشد، لذا حضرت معصومه (س ) با حضرت رضا (ع ) از یک مادر هستند.ولادت آن حـضـرت در روز اول ذیـقـعده سال 173 هجرى قمرى در مدینه منوره واقع شده اسـت . دیـرى نپایید که در همان سنین کودکى مواجه با مصیبت شهادت پدر گرامى خود در شـهـر بـغـداد شدند، لذا از آن پس تحت مراقبت و تربیت برادر بزرگوارش حضرت على بن موسى الرضا(ع ) بزرگ شدند.
دوران زندگی حضرت فاطمه برابر بود با اقتدار حکومت عباسیان به خصوص هارون الرشید که پهناوری حکومتش رق وغرب را در هم شکافته بود . از طرفی با رفتار نیکوی امام صادق علیه السّلام کج رفتاری ودروغ عباسیان بر مردم ظاهر شد . این بود که کم کم مردم ، بخصوص مردم ایران که کمک زیادی برای استقرار حکومت عباسیان کرده بودند دچار تشویش افکار شوند وبا فراخوانی امامزادگانی که با حماینت مالی ومعنوی ائمّه اطهار برای سست کردن واز بین بردن ریشه های جور وفساد قیام می کردند لبّیک گویند .
موضعگیرى امام صادق(ع) و عکس العمل منصور، علویان را با فتنه سیاستبازان عباسى آشنا ساخت و پرده از پنهانکارى آنها برداشت. از این رو قیام علویان در مصر موسوى رو به اوج نهاد و مخالفتبا خلافت عباسى فراگیر شد. برخى از قیامهاى عصر عباسى به قرار زیر است:
1 - قیام محمد بنعبدالله محض (عصر امام صادق - 145 ه)2 - قیام ابراهیم بنعبدالله محض (عصر امام صادق - اول رمضان 145 ه)3 - فراخوانى علىبنعباس بنحسن (عصر موسوى)4 - قیام فخ به رهبرى حسین بنعلى بنحسن مثلث(عصر موسوى،169 ه)
در قیام فخ برخى از شخصیتهاى هاشمى و غیر هاشمى به شهادت رسیدند و بعضى چون «یحیى بنعبدالله بنحسن» و «ادریس بنعبدالله بنحسن» به ایران و مصر رفتند تا به خونخواهى رهبر قیام فخ قیامهاى دیگرى برپا دارند. هر چند یحیى در کار خود توفیق نیافت و پس از هجرت به منطقه «دیلم» به بغداد فراخوانده شد و به شهادت رسید، ولى ادریس از مصر به مراکش رفت و حکومت ادریسیان را بنا نهاد که تا دو قرن دوام آورد. حکومتى که به قول محمد جواد مغنیه نخستین حکومتشیعه شناخته شد.
موقعیت علمى و منابع مالى قیام کنندگان
عموم رهبران قیام در عصر موسوى و برخى از پیروان آنها از شاگردان مکتب امام صادق(ع) و شخصیتهاى برجسته علمى مذهبى عصر خود بودند که به پارسایى زندگى مىگذراندند.
فهرستشمارى از شخصیتهاى انقلابى مکتب جعفرى به ترتیب زیر است:
1-ابراهیم بنعبدالله محض 2 - محمد بنعبدالله محض3 - حسین على، رهبر
4- قیام سلیمان بنعبدالله5 - یحیى بنعبدالله بنحسن، صاحب دیلم و مرد شماره 2 قیام فخ6 - ادریس بنعبدالله بنحسن، پایهگذار حکومن ادریسیان
با توجه به این نکته که قیامکنندگان عصر موسوى خود از عالمان دینى محسوب مىشدند که مکتب امام معصوم (ع) را درک کرده، از آن بهره برده و آنگاه اقدام به قیام علیه عباسیان نموده بودند و تایید آنها چون قیام فخ و گسترش آیین وکالت و پذیرش هدایاى خلفاى جور از سوى امام کاظم(ع)، ما را به این نکته هدایت مىکند که منابع مالى قیامکنندگان علاوه بر غنایم جنگى، کمکهاى مالى امام(ع) بوده است.
شیخ صدوق نقل مىکند زمانى که امام کاظم(ع) نزد هارون الرشید حاضر شده هارون غضب خود را پنهان کرد و به دلجویى امام پرداخت و پرسید: چرا به دیدار ما نمىآیى؟ امام فرمود: پهناورى کشورت و دنیا دوستى تو مانع از آن مىشود.
پس از آن هارونالرشید هدایایى به آن حضرت داد و امام در رابطه با قبول هدایا فرمود: «به خدا قسم، اگر من در فکر تزویج افراد مجرد خاندان ابوطالب نبودم که تا نسل او براى همیشه قطع نشود، هرگز این هدایا را نمىپذیرفتم».
از طرفى وقتى ائمه طاهرین(ع) مىخواهند اصحاب خود را توثیق نمایند از عبارت «حزب آبائى» و «من حزبنا» استفاده مىکنند. چنانکه امام رضا(ع) در توثیق اسماعیل بن خطاب و صفوان بنیحیى فرمایند: «رحم الله اسماعیل بنالخطاب، رحم الله صفوان، فانهما من حزب آبائى و من کان من حزبنا ادخله الله الجنة».
به سبب اینکه قیامکنندگان ولایت ائمه طاهرین(ع) را پذیرفته و ائمه پیروى آنها را تایید کردهاند، در ردیف افراد حزب آنها، که همان حزب الله است داخل شدهاند. پیشوایان دینى نیز سرپرستى آنها را پذیرفته و منابع مالى آنها را هم تامین مىکنند. از این رو امام کاظم(ع) حتى هدایاى خلفاى جور را مىپذیرد تا به خاندان ابوطالب رساند، خاندان پرشور شیعهاى که قیامهاى عصر موسوى را برپا مىنمایند.
وکلا و کارگزاران امام کاظم(ع)