لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
برهان فطرت
فطرت چیست
علاقه مادر نسبت به فرزندش ، جستجو از علت هر حادثه پس از بروز آن ؛ علاقه هر حیوان به خفظ نفس و بقاء زندگی ، عاطفه ی جنسی و به غقیده ی بعضی میل انسا ن به زندگی اجتماعی و نظائر آنها ، از جمله اموری هستند که ریشه آنها در درون انسان یا حیوان وجود دارد و نیازی نیست که از خارج فرا گرفته شوند .
اینگونه امور را « فطری » گویند .
فطرت خداشناسی
یک از مسائل فطری کنجکاوی انسان از علت وجود خود و دیگر موجودات است ، و نیز میل به شکر گزاری از کسیکه به آدمی نعمت داده و نیکی کرده است و خمچنین توجه به موجود کامل و پناه خواستن از او در هنگام یأس از اسباب و عوامل ظاهری است .
از اینگونه تمایلات به « فطرت خداشناسی » تعبیر می شود .
غفلت از تمایلات فطری
می دانیم که علاقه به حفظ سلامت و استفاده از نعمت زندگی در نهاد همه هست و هر حیوان جانداری خود را دوست دارد و برای باقی ماندن تلاش می کند ، با این وجود ، تا دستور های بهداشتی رعایت نشود و هنگام بروز بیماری برای درمان آن اقدام نگردد ، این خواسته ی فطرت انسان یعنی حفظ سلامتی و بقای حیات ، خود به خود به دست نمی آید .
و نیز گاهی انسان تحت تاثیر محیط اجتماعی ، یا طبیعی ، به چیزی عادت پیدا می کند بر خلاف اصول بهداشتی است ، و باصطلاح برای شخص «طبیعت دوم » محسوب می شود .
بهمین ترتیب ، در مورد فطرت خداشناسی نیز ، اگر برای حفظ آن اقدام مناسب به عمل نیاید و مراقبت در تقویت آن نشود ، چه بسا ، در آن انحرافاتی پیدا شود و پرده های غفلت مانع بروز آثار این نیروی باطنی گردد .
اما با وجود این ، وقتی انسان از امور محسوس و مانوس و وسایل ظاهری که موجب سرگرمی و غفلت از آن نیروی موثر است ، مایوس و ناامید گردید ، توجه به محبوب واقعی آشکار می گردد .
بنابراین ، می توان گفت : تمام افراد آدمی ، خواه ناخواه ، دارای فطرت خداشناسی هستند ، منتهی در برخی موارد موانعی در برابر این فطرت پیدا می شود و در شرایط خاصی ناگهان پرده ها عقب می رود و این خواسته درونی جلوه می کند .
5- علت پیدایش انحراف از فطرت خداشناسی
کسانی که امروز گرفتار اعتیادهای خطرناک شده اند ، در ابتدا با مقاومت شدید مزاجی خود روبه رو بوده اند ، تا سرانجام در اثر تکرار خود را گرفتار طبیعت دوم یعنی عادت کرده اند از آنجا که انس و معاشرت ظاهری آدمی با امور مادی و محسوس است وقتی از صاحب نعمت خود جویا می شود به امور ظاهری می پردازد و هنگامی که از وجود دهنده و آفریدگار خود جستجو می کند در علل و عوامل نزدیک و محسوس متوقف می شود و به مبدا اصلی توجهی پیدا نمی کند .
اما در هر حال فطرت آدمی به موجودی کامی گرایش دارد که قدرتش فوق قدرتهاست و اگر گاهی بطور سطحی آنرا انکار می کند علل و جهاتی عارضی دارد که برخی از آنها عبارتند از:
غلبه خواسته های نفسانی ، نگرانی از وضع زندگی و اخلاق و رفتار برخی از معتقدان به خدا که دچار غرور و غفلت شده اند ، اشتباهاتی که از مدعیان خدا پرستی ملاحظه می شود و سوء استفاده هایی که در زمینه های مختلف اخلاقی و اجتماعی به عنوان خدا و دین شده است نتایج غلطی که از اعتقاد ناقص به خدا گریبانگیر جمعی شده است بدانگونه که بدنبال علل و عوامل حوادث نمی روند و یکسره آن را معلول اراده مستقیم و بلافاصله خدا می دانند بی خبر از این که در هر حال خواست خدا این است که حوادث مادی علل مادی داشته باشد و کارها با اسباب متناسبی که خدا در طرح خلقت برای آنها تعیین کرده است سرانجام گیرند.
مشاهده این احوال باعث بدبینی ها و انحرافاتی در این زمینه شده است . اما با وجود این همان کسانی که احیانا به زبان خدا را انکار دارند در باطن خود توجه به موجودی کامل یعنی خدا دارند و لذا در واقع حتی «اگریستا نسیا لیست ها» نیز منکر خدا نیستند بلکه در حقیقت می گویند :«خدایا (ای خدای واقعی)جهان را از شر این خدایان «خیالی» نجات بخش » (نقل از پیروان ژان پل سارتر – مکاتب فلسفی)
ه- فطرت ، پایه اساسی خدا شناسی
رجوع به فطرت مهمترین پایه و اساس خداشناسی و پیدایش محبت بین انسان وآفریدگار جهان است و استدلالهای گوناگون دیگر برای جلب توجه انسان به باطن خویش است ، تا به آنچه فطرت و سرشت اصلی او ایجاب می کند متوجه گردد.
بقول پاسکال ، فیلسوف و ریاضی دان معروف :« مردم نتوانسته اند دربیابند که ادراک کننده ی خدا دل است نه عقل »ازاینرو لازم است ، در این بحث ابتدا درباره ی سرشت و فطرت انسان و ارتباط غیر قابل اجتناب بین آدمی و آفریدگار مطالبی یاد آوری شود و پس از آن به قسمتی از استدلالهای دیگر که موجب آمادگی ذهن برای توجه انسان به نهاد و سرشت خویش است و انس و علاقه او را به مبدا آفرینش کاملتر می کند اشاره گردد.
بدین ترتیب ، پس از بحث فطرت ، برهان عنایت ، نظم ، حساب احتمالات و غیره بیان می شود
راهی به سوی بیداری فطرت
چگونه از توجه و هم بستگی جهان و سیر و حرکت عمومی آن بسوی کمال فطرت خداشناسی ما بیدار می شود ؟
اگر با دقت به این عالم بنگریم ، به خوبی در میابیم که هر موجود خواه ناخواه ، راهی در پیش دارد و به سوی مقصدی روان است و می کوشد به وضع بهتری در آید و سرانجام به سر حد کمال مناسب برسد.