لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 61 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فصـــل 1
شناخت کمال انسان
قسمت اول
معانی لغوی:
کامل
بدون عیب ، بدون کمبودیا نارسایی .
دارای همة ویژگیهای لازم .
تکامل
1 - رسیدن کسی یا چیزی به مرحلهَ کاملتر.
2 - کمال یابی و فرهیختگی.
تغییرات کمی که در جریان تکوین پدیده انباشته می شود.
فرایند تدریجی که در آن چیزی به چیز بهتر تبدیل می شود.
نظریه ای که بر اساس آن گروهای جانداران در گذر زمان ممکن است تغییرکنند و از این رو شکل و ساختار بدنی تازه ، با نیاکانشان فرق داشته باشد.
تکوین
1-پیدایش}1
قسمت دوّم
فرق کمال با تمام
تمام در جایی گفته می شود که در یک شی همه آنچه که برای اصل وجود لازم است بوجود آمده باشد بعضی از چیزها بوجود نیاید ، اصلا" این شی در ماهیت خودش ناقص است ، تمامش بوجود نیامده است بلکه قسمتی از آن بوجود آمده است و اصطلاحا" تمام قابل کســر است یعنی می شود گفت : دو ثلثش موجود نیست
مثلا" یک ساختمانی را تصور کنید که قرار است بر اساس نقشه ای ساخته شود ،اگر همه آن چیز هایی را که سا ختمان احتیاج به آن دارد نباشد ، نمی توان از آن استفاده کرد و وقتی همه پیدا شد ، می گویند ساختمان تمام است و درست نقطه مقا بلش ( ناقص ) است
کمال در جایی است که یک شی بعد از آنکه تمام گشت یک درجه بالاتر هم می تواند داشته باشد و البته یک درجه هم بالاتر از آن و الی آخر این نکته حائز اهمییت است که بدون تمام ، کمال معنا و مفهومی ندارد ودر واقع تمام شرط لازم برای کمال است برای روشن تر شدن مطلب ،چند مثال ذکر می کنیم
مثلا" می گویند عقل فلان کس کامل شده ، یعنی قبلا" هم عقل داشت ، اما حالا عقلش یک درجه بالا آمده است یا مثلا" می گویند علم فلانی کامل شد ، یعنی قبلا" هم علم داشت و از آن استفاده می کرد ولی حالا بک درجه بالا آ مده و بیشتر شده و کاملتر شده است
تعبیر انسان کامل در ادبیات اسلامی تا قرن هفتم هجری وجود نداشت و بعد از این تاریخ به کار رفت و می توان گفت اولین بار در دنیای اسلام پیدا شده است و اول کسی هم که این تعبیر را کرده عارف معروف ( محیی الدین عربی اندلسی طایی ) است
در باره او می توان گفت که او پدر عرفان اسلامی است این شخص مردی عربی نژاد از اولاد حاتم طا یی و اهل اندلس ( اسپا نیای امروزی ) است.}2
قسمت سوم
انسان تمام و انسان ناقص
این بحث را با یک سوال شروع می کنیم و أن این است که :
اسا سا" أ یا ما انسان سالم و انسان معیوب داریم یا خیر ؟
البته یک سلامت و یک عیب است که مربوط به جسم و تن انسان است و در این شکی نیست که بعضی ها از نطر جسمی سالم یا مریض هستند . ولی اینها مربوط به شخص انسان است .
( أیا تا کنون دقت کرده اید که اگر انسانی نقص عضو داشته باشد این را ملاک در انسانیت او قرار نمی دهند ؟ مثلاً فیلسوف معروف و بزرگی همچون سقراط از بدشکلترین افراد بوده است . اما تاکنون بدشکلی را برای او ملاک قرار داده اند و از روی حال ظاهر این شخص قضاوتی درباره ایشان کرده اند . أیا أن دیگری فیلسوف بزرگی همانند ابوالعلا معری کور بوده است یا طه حسین در زمان معاصر و بسیاری از افراد دیگر … این خود دلیل بر این است که انسان دو چیز دارد : شخصی دارد و شخصیتی . تنی دارد و روحی . جسمی دارد و روانی .
حال که معلوم شد هدف ما در سوال اول روان انسان بوده است ، باردیگر سوالمان را البته به شکلی دیگر طرح می کنیم .
اساساً آیا روان انسان می تواند بیمار باشد در حالیکه جسم انسان سالم باشد یا خیر ؟
کسانی که منکر روح و اصالت روح هستند و تمام خواص روحی را اثر مستقیم و بلاواصطه سلسله اعصاب انسان می دانند بنا بر نظریه اینها اساساً روان حکمی ندارد و همه چیز تابع جسم است . اگر روان بیمار باشد حتماً جسم بیمار است که روان بیمار است ، بیماری روانی همان بیماری جسمی است .
خوشبختانه امروزه این مطلب ثابت شده است که ممکن است انسان از نظر جسم و از نظر خون و حتی شمارش گلبولهای سفید و قرمز خون ، از نظر سلسله اعضاب و بطور کلی از لحاظ متابولیسم بدن کاملاً سالم باشد ولی در عین حال از لحاظ روانی بیمار باشد مثلاً به اصطلاح خودمان عقده روانی داشته باشد ، یعنی بدون اینکه اختلالی در دستگاه جسمی او باشد ، دستگاه روانی او اختلال دارد . مثلاً کسی که عقده روانی داشته باشد ، یعنی بدون اینکه اختلالی در دستگاه جسمی او باشد ، دستگاهروانی او اختلال دارد . مثلاً کسی که عقده روانی ( تکر ) دارد . ثابت شده است که واقعاً بیمار است ، اختلال روحی دارد . ولی آیا ما توان دوایی برای آن در داروخانه ها یافت که اگر انسان آن را مصرف کند تکبرش مبدل به تواضع و فروتنی بشود ؟ یا انسان قسی القلبی را در نظر بگیرید آیا برای جلاد صفتی داروئی اختراع شده است و اساساً امکان چنین داروئی وجود دارد ؟ که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 61 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فصـــل 1
شناخت کمال انسان
قسمت اول
معانی لغوی:
کامل
بدون عیب ، بدون کمبودیا نارسایی .
دارای همة ویژگیهای لازم .
تکامل
1 - رسیدن کسی یا چیزی به مرحلهَ کاملتر.
2 - کمال یابی و فرهیختگی.
تغییرات کمی که در جریان تکوین پدیده انباشته می شود.
فرایند تدریجی که در آن چیزی به چیز بهتر تبدیل می شود.
نظریه ای که بر اساس آن گروهای جانداران در گذر زمان ممکن است تغییرکنند و از این رو شکل و ساختار بدنی تازه ، با نیاکانشان فرق داشته باشد.
تکوین
1-پیدایش}1
قسمت دوّم
فرق کمال با تمام
تمام در جایی گفته می شود که در یک شی همه آنچه که برای اصل وجود لازم است بوجود آمده باشد بعضی از چیزها بوجود نیاید ، اصلا" این شی در ماهیت خودش ناقص است ، تمامش بوجود نیامده است بلکه قسمتی از آن بوجود آمده است و اصطلاحا" تمام قابل کســر است یعنی می شود گفت : دو ثلثش موجود نیست
مثلا" یک ساختمانی را تصور کنید که قرار است بر اساس نقشه ای ساخته شود ،اگر همه آن چیز هایی را که سا ختمان احتیاج به آن دارد نباشد ، نمی توان از آن استفاده کرد و وقتی همه پیدا شد ، می گویند ساختمان تمام است و درست نقطه مقا بلش ( ناقص ) است
کمال در جایی است که یک شی بعد از آنکه تمام گشت یک درجه بالاتر هم می تواند داشته باشد و البته یک درجه هم بالاتر از آن و الی آخر این نکته حائز اهمییت است که بدون تمام ، کمال معنا و مفهومی ندارد ودر واقع تمام شرط لازم برای کمال است برای روشن تر شدن مطلب ،چند مثال ذکر می کنیم
مثلا" می گویند عقل فلان کس کامل شده ، یعنی قبلا" هم عقل داشت ، اما حالا عقلش یک درجه بالا آمده است یا مثلا" می گویند علم فلانی کامل شد ، یعنی قبلا" هم علم داشت و از آن استفاده می کرد ولی حالا بک درجه بالا آ مده و بیشتر شده و کاملتر شده است
تعبیر انسان کامل در ادبیات اسلامی تا قرن هفتم هجری وجود نداشت و بعد از این تاریخ به کار رفت و می توان گفت اولین بار در دنیای اسلام پیدا شده است و اول کسی هم که این تعبیر را کرده عارف معروف ( محیی الدین عربی اندلسی طایی ) است
در باره او می توان گفت که او پدر عرفان اسلامی است این شخص مردی عربی نژاد از اولاد حاتم طا یی و اهل اندلس ( اسپا نیای امروزی ) است.}2
قسمت سوم
انسان تمام و انسان ناقص
این بحث را با یک سوال شروع می کنیم و أن این است که :
اسا سا" أ یا ما انسان سالم و انسان معیوب داریم یا خیر ؟
البته یک سلامت و یک عیب است که مربوط به جسم و تن انسان است و در این شکی نیست که بعضی ها از نطر جسمی سالم یا مریض هستند . ولی اینها مربوط به شخص انسان است .
( أیا تا کنون دقت کرده اید که اگر انسانی نقص عضو داشته باشد این را ملاک در انسانیت او قرار نمی دهند ؟ مثلاً فیلسوف معروف و بزرگی همچون سقراط از بدشکلترین افراد بوده است . اما تاکنون بدشکلی را برای او ملاک قرار داده اند و از روی حال ظاهر این شخص قضاوتی درباره ایشان کرده اند . أیا أن دیگری فیلسوف بزرگی همانند ابوالعلا معری کور بوده است یا طه حسین در زمان معاصر و بسیاری از افراد دیگر … این خود دلیل بر این است که انسان دو چیز دارد : شخصی دارد و شخصیتی . تنی دارد و روحی . جسمی دارد و روانی .
حال که معلوم شد هدف ما در سوال اول روان انسان بوده است ، باردیگر سوالمان را البته به شکلی دیگر طرح می کنیم .
اساساً آیا روان انسان می تواند بیمار باشد در حالیکه جسم انسان سالم باشد یا خیر ؟
کسانی که منکر روح و اصالت روح هستند و تمام خواص روحی را اثر مستقیم و بلاواصطه سلسله اعصاب انسان می دانند بنا بر نظریه اینها اساساً روان حکمی ندارد و همه چیز تابع جسم است . اگر روان بیمار باشد حتماً جسم بیمار است که روان بیمار است ، بیماری روانی همان بیماری جسمی است .
خوشبختانه امروزه این مطلب ثابت شده است که ممکن است انسان از نظر جسم و از نظر خون و حتی شمارش گلبولهای سفید و قرمز خون ، از نظر سلسله اعضاب و بطور کلی از لحاظ متابولیسم بدن کاملاً سالم باشد ولی در عین حال از لحاظ روانی بیمار باشد مثلاً به اصطلاح خودمان عقده روانی داشته باشد ، یعنی بدون اینکه اختلالی در دستگاه جسمی او باشد ، دستگاه روانی او اختلال دارد . مثلاً کسی که عقده روانی داشته باشد ، یعنی بدون اینکه اختلالی در دستگاه جسمی او باشد ، دستگاهروانی او اختلال دارد . مثلاً کسی که عقده روانی ( تکر ) دارد . ثابت شده است که واقعاً بیمار است ، اختلال روحی دارد . ولی آیا ما توان دوایی برای آن در داروخانه ها یافت که اگر انسان آن را مصرف کند تکبرش مبدل به تواضع و فروتنی بشود ؟ یا انسان قسی القلبی را در نظر بگیرید آیا برای جلاد صفتی داروئی اختراع شده است و اساساً امکان چنین داروئی وجود دارد ؟ که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 61 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فصـــل 1
شناخت کمال انسان
قسمت اول
معانی لغوی:
کامل
بدون عیب ، بدون کمبودیا نارسایی .
دارای همة ویژگیهای لازم .
تکامل
1 - رسیدن کسی یا چیزی به مرحلهَ کاملتر.
2 - کمال یابی و فرهیختگی.
تغییرات کمی که در جریان تکوین پدیده انباشته می شود.
فرایند تدریجی که در آن چیزی به چیز بهتر تبدیل می شود.
نظریه ای که بر اساس آن گروهای جانداران در گذر زمان ممکن است تغییرکنند و از این رو شکل و ساختار بدنی تازه ، با نیاکانشان فرق داشته باشد.
تکوین
1-پیدایش}1
قسمت دوّم
فرق کمال با تمام
تمام در جایی گفته می شود که در یک شی همه آنچه که برای اصل وجود لازم است بوجود آمده باشد بعضی از چیزها بوجود نیاید ، اصلا" این شی در ماهیت خودش ناقص است ، تمامش بوجود نیامده است بلکه قسمتی از آن بوجود آمده است و اصطلاحا" تمام قابل کســر است یعنی می شود گفت : دو ثلثش موجود نیست
مثلا" یک ساختمانی را تصور کنید که قرار است بر اساس نقشه ای ساخته شود ،اگر همه آن چیز هایی را که سا ختمان احتیاج به آن دارد نباشد ، نمی توان از آن استفاده کرد و وقتی همه پیدا شد ، می گویند ساختمان تمام است و درست نقطه مقا بلش ( ناقص ) است
کمال در جایی است که یک شی بعد از آنکه تمام گشت یک درجه بالاتر هم می تواند داشته باشد و البته یک درجه هم بالاتر از آن و الی آخر این نکته حائز اهمییت است که بدون تمام ، کمال معنا و مفهومی ندارد ودر واقع تمام شرط لازم برای کمال است برای روشن تر شدن مطلب ،چند مثال ذکر می کنیم
مثلا" می گویند عقل فلان کس کامل شده ، یعنی قبلا" هم عقل داشت ، اما حالا عقلش یک درجه بالا آمده است یا مثلا" می گویند علم فلانی کامل شد ، یعنی قبلا" هم علم داشت و از آن استفاده می کرد ولی حالا بک درجه بالا آ مده و بیشتر شده و کاملتر شده است
تعبیر انسان کامل در ادبیات اسلامی تا قرن هفتم هجری وجود نداشت و بعد از این تاریخ به کار رفت و می توان گفت اولین بار در دنیای اسلام پیدا شده است و اول کسی هم که این تعبیر را کرده عارف معروف ( محیی الدین عربی اندلسی طایی ) است
در باره او می توان گفت که او پدر عرفان اسلامی است این شخص مردی عربی نژاد از اولاد حاتم طا یی و اهل اندلس ( اسپا نیای امروزی ) است.}2
قسمت سوم
انسان تمام و انسان ناقص
این بحث را با یک سوال شروع می کنیم و أن این است که :
اسا سا" أ یا ما انسان سالم و انسان معیوب داریم یا خیر ؟
البته یک سلامت و یک عیب است که مربوط به جسم و تن انسان است و در این شکی نیست که بعضی ها از نطر جسمی سالم یا مریض هستند . ولی اینها مربوط به شخص انسان است .
( أیا تا کنون دقت کرده اید که اگر انسانی نقص عضو داشته باشد این را ملاک در انسانیت او قرار نمی دهند ؟ مثلاً فیلسوف معروف و بزرگی همچون سقراط از بدشکلترین افراد بوده است . اما تاکنون بدشکلی را برای او ملاک قرار داده اند و از روی حال ظاهر این شخص قضاوتی درباره ایشان کرده اند . أیا أن دیگری فیلسوف بزرگی همانند ابوالعلا معری کور بوده است یا طه حسین در زمان معاصر و بسیاری از افراد دیگر … این خود دلیل بر این است که انسان دو چیز دارد : شخصی دارد و شخصیتی . تنی دارد و روحی . جسمی دارد و روانی .
حال که معلوم شد هدف ما در سوال اول روان انسان بوده است ، باردیگر سوالمان را البته به شکلی دیگر طرح می کنیم .
اساساً آیا روان انسان می تواند بیمار باشد در حالیکه جسم انسان سالم باشد یا خیر ؟
کسانی که منکر روح و اصالت روح هستند و تمام خواص روحی را اثر مستقیم و بلاواصطه سلسله اعصاب انسان می دانند بنا بر نظریه اینها اساساً روان حکمی ندارد و همه چیز تابع جسم است . اگر روان بیمار باشد حتماً جسم بیمار است که روان بیمار است ، بیماری روانی همان بیماری جسمی است .
خوشبختانه امروزه این مطلب ثابت شده است که ممکن است انسان از نظر جسم و از نظر خون و حتی شمارش گلبولهای سفید و قرمز خون ، از نظر سلسله اعضاب و بطور کلی از لحاظ متابولیسم بدن کاملاً سالم باشد ولی در عین حال از لحاظ روانی بیمار باشد مثلاً به اصطلاح خودمان عقده روانی داشته باشد ، یعنی بدون اینکه اختلالی در دستگاه جسمی او باشد ، دستگاه روانی او اختلال دارد . مثلاً کسی که عقده روانی داشته باشد ، یعنی بدون اینکه اختلالی در دستگاه جسمی او باشد ، دستگاهروانی او اختلال دارد . مثلاً کسی که عقده روانی ( تکر ) دارد . ثابت شده است که واقعاً بیمار است ، اختلال روحی دارد . ولی آیا ما توان دوایی برای آن در داروخانه ها یافت که اگر انسان آن را مصرف کند تکبرش مبدل به تواضع و فروتنی بشود ؟ یا انسان قسی القلبی را در نظر بگیرید آیا برای جلاد صفتی داروئی اختراع شده است و اساساً امکان چنین داروئی وجود دارد ؟ که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 54
گزارش کار آموزی
واحد گرگان
کاردانی کامپیوتر
مکان: شرکت مخابرات استان گلستان
موضوع: آشنایی با شبکه GSM و WLL
استاد کار آموزی: آقای مهندس برومند
تهیه کننده: عالمه نجار
ترم: تابستان سال: 1385
مقدمه و تشکر
بحث معرفی ICT به عنوان محرک اصلی و عامل توسعه در تمام بخش ها موضوعی نیست که اخیرا صاحب نظران به آن رسیده باشند اما تکرار آن در واقع نشان از اهمیت و جریان پویای این مضمون دارد. به هر حال این رویکرد گریز ناپذیر در تمامی عرصه ها نمود یافته و پرداخت مناسب آن در قالب محتوایی و سخت افزاری از سویی و قانونمندی آن از سوی دیگر یک باید روشن و واضح است.
عدالت گستری ، مهرورزی ، خدمت رسانی و پیشرفت وتعالی کشور چهار اصلی است که برنامه دولت بر پایه آنها پایه ریزی شده است و حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات با توجه به توانمندی های بالقوه خود در تحقق چهار اصل فوق می تواند به نمادی از خودباوری ملت ایران تبدیل شود.
فناوری اطلاعات و ارتباطات با تولید حافظه های IC و دیسکت و CD و ایجاد پایگاه داده ای عظیم در شبکه های اطلاعات و کاربرد وسیع آن در جوامع می تواند باعث صرفه جویی هزاران تن کاغذ شود . فناوری ارتباطات و اطلاعات در سایر زمینه ها هم می تواند جایگزین مناسبی باشد بشرط آنکه دولتمداران، برنامه ریزان ، مدیران و همه افراد جوامع با همتی بلند و بینشی فراگیر ، سیستم فعلی را بسرعت تغییر دهند و برای تحقق این مهم هر چه سریعتر ایجاد بزرگراههای اطلاعاتی را در صدر برنامه های کشور قرار دهند و به موازات آن کارهای توجیهی وآموزشی نیز صورت گیرد.
در کشورما بهره وری از فناوری ارتباطات هنوز فراگیر نشده ومتاسفانه زیانهای ناشی از آن نیز بالا است. امید است شرکت مخابرات ایران در زمینه فراهم سازی بستر مناسب اطلاعاتی و دیگر سازمانها در جهت آموزش و گسترش فرهنگ استفاده از ارتباطات قدمهای بلند و اساسی بردارند.
با تشکر از استاد ارجمند جناب آقای مهندس برومند وکلیه همکاران مرکز wll و برادر عزیزم که در یادگیری و جمع آوری این مطالب مرا یاری نموده اند.
فهرست : صفحه
فصل اول : آشنایی با مکان کارآموزی 1
آشنایی با مخابرات وتاریخچه آن 2
تاریخچه شرکت مخابرات استان گلستان 4
ساختار شرکت مخابرات استان 4
محصولات تولیدی 6
فرآیند تولیدی خدماتی 6
فصل دوم: ارزیابی بخشهای مرتبط با رشته علمی کارآموز 7
اداره نگهداری و پشتیبانی فنی wllوسیستمهای access 8
آشنایی با سوئیچ 9
سوئیچ مخابراتی چیست 9
انواع سوئیچ مخابراتی از بدو تاسیس 11
تاریخچه و مروری در روند تکامل تدریجی سوئیچهای 11
مروری برتکامل تدریجی سوئیچهای مخابرات بسته ای 13
سوئیچهای نرم افزاری 15
نقطه پایانی سوئیچهای سخت افزاری 16
آشنایی با موبایل 17
ارتباط رادیویی سیار 17
تاریخچه مخابرات سیار 17
تاریخ وقایع مهم در امر مخابرات سیار 17
سیستم های سیار در جهان 18
سلول 19
انواع آنتنها 19
نسبت C/I در سیستمهای سلولی 19
شبکه GSM 20
ساختار جغرافیایی شبکه 21
ناحیه تحت پوشش شبکه 22
کانالها 23
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 51
مقدمه :
در کارگاهی که بنده مشغول به گذراندن دوره کارآموزی بودم مربوط به یک پروژه خصوصی که تحت نظارت شرکت مهندسی مدیریت درمان تإمین اجتماعی منطقة کرجاجرا می شد .
این پروژه دارای 6 مهندس بود که به تفکیک موقعیت کاری مشغول به انجام کار می بودند .
اگرچه مشکلات بسیاری از قبیل اشکالات فنی ناخواسته برای کار بتن بوجود می آمد و یا اشتباه در پیاده کردن ترازها باعث واردآمدن خساراتی می شد که قسمتی جبران شدنی و قسمتی دیگر فقط با تخریب و نوسازی قابل جبران بود .
اما دارای مدیریتی منسجم و یکپارچه و از مهندسین مجربی برخوردار بودکه یک مجموعه کاملاً فنی را تشکیل می دهد .
سپاس و پدردانی از مسئولین محترم دانشگاه آزاداسلامی واحد زنجان و استاد محترم جناب آقای مهندس زینعلی
و با تشکر از مهندس شاه بیک که در یادگیری و پیشبرد علمی بنده در کارگاه از هیچ کوششی فرو نگذار نکرده اند پائیز 1385
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فهرست اولویت های پروژه 1
گزارش کار 2
عکسهای مربوط به پروژه 33
فهرست اولویت های پروژه :
1-پیاده نمودن نقشه
2-پی کنی ها و گودبرداری و خاکریزی ها
3-اجرای فنداسیون و شناژبندی ها
4-اسکلت بندی و بادبندها و مهارها
5-دیوار چینی ها
6-سفت کاری و اجرای سقف و اجرای تاسیسات
7-نازک کاری
8-بهره برداری
جلسه 1 :
شرکتی که بنده در آن مدتی را بعنوان کارآموزی گذراندم یک شرکت ساختمانی بود که پروژه های مختلفی از قبیل ساخت یک مجتمع مسکونی بصورت انبوه سازی (56) واحدی ساخت تعدادی آپارتمانهای مسکونی و نیز تعدادی آپارتمان مسکونی - تجاری در دست ساختمان داشت که هر کدام از آنها در مراحل مختلفی از ساخت قرار داشتند.
مکانی را که من بعنوان کارآموزی گذراندم یک ساختمان تجاری - مسکونی در شهر کرج بود .
این ساختمان مساحتی حدود 435 داشت و اسکلت آن از نوع بتن آرمه بود و در زمان شروع کار من ساختمان مذکور خاکبرداری شده بود و آماده کفراژ بندی و آرماتورپیچی بود .