حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد فرق کمال با تمام 54 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 61 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

فصـــل 1

شناخت کمال انسان

قسمت اول

معانی لغوی:

کامل

بدون عیب ، بدون کمبودیا نارسایی .

دارای همة ویژگیهای لازم .

تکامل

1 - رسیدن کسی یا چیزی به مرحلهَ کاملتر.

2 - کمال یابی و فرهیختگی.

تغییرات کمی که در جریان تکوین پدیده انباشته می شود.

فرایند تدریجی که در آن چیزی به چیز بهتر تبدیل می شود.

نظریه ای که بر اساس آن گروهای جانداران در گذر زمان ممکن است تغییرکنند و از این رو شکل و ساختار بدنی تازه ، با نیاکانشان فرق داشته باشد.

تکوین

1-پیدایش}1

قسمت دوّم

فرق کمال با تمام

تمام در جایی گفته می شود که در یک شی همه آنچه که برای اصل وجود لازم است بوجود آمده باشد بعضی از چیزها بوجود نیاید ، اصلا" این شی در ماهیت خودش ناقص است ، تمامش بوجود نیامده است بلکه قسمتی از آن بوجود آمده است و اصطلاحا" تمام قابل کســر است یعنی می شود گفت : دو ثلثش موجود نیست

مثلا" یک ساختمانی را تصور کنید که قرار است بر اساس نقشه ای ساخته شود ،اگر همه آن چیز هایی را که سا ختمان احتیاج به آن دارد نباشد ، نمی توان از آن استفاده کرد و وقتی همه پیدا شد ، می گویند ساختمان تمام است و درست نقطه مقا بلش ( ناقص ) است

کمال در جایی است که یک شی بعد از آنکه تمام گشت یک درجه بالاتر هم می تواند داشته باشد و البته یک درجه هم بالاتر از آن و الی آخر این نکته حائز اهمییت است که بدون تمام ، کمال معنا و مفهومی ندارد ودر واقع تمام شرط لازم برای کمال است برای روشن تر شدن مطلب ،چند مثال ذکر می کنیم

مثلا" می گویند عقل فلان کس کامل شده ، یعنی قبلا" هم عقل داشت ، اما حالا عقلش یک درجه بالا آمده است یا مثلا" می گویند علم فلانی کامل شد ، یعنی قبلا" هم علم داشت و از آن استفاده می کرد ولی حالا بک درجه بالا آ مده و بیشتر شده و کاملتر شده است

تعبیر انسان کامل در ادبیات اسلامی تا قرن هفتم هجری وجود نداشت و بعد از این تاریخ به کار رفت و می توان گفت اولین بار در دنیای اسلام پیدا شده است و اول کسی هم که این تعبیر را کرده عارف معروف ( محیی الدین عربی اندلسی طایی ) است

در باره او می توان گفت که او پدر عرفان اسلامی است این شخص مردی عربی نژاد از اولاد حاتم طا یی و اهل اندلس ( اسپا نیای امروزی ) است.}2

قسمت سوم

انسان تمام و انسان ناقص

این بحث را با یک سوال شروع می کنیم و أن این است که :

اسا سا" أ یا ما انسان سالم و انسان معیوب داریم یا خیر ؟

البته یک سلامت و یک عیب است که مربوط به جسم و تن انسان است و در این شکی نیست که بعضی ها از نطر جسمی سالم یا مریض هستند . ولی اینها مربوط به شخص انسان است .

( أیا تا کنون دقت کرده اید که اگر انسانی نقص عضو داشته باشد این را ملاک در انسانیت او قرار نمی دهند ؟ مثلاً فیلسوف معروف و بزرگی همچون سقراط از بدشکلترین افراد بوده است . اما تاکنون بدشکلی را برای او ملاک قرار داده اند و از روی حال ظاهر این شخص قضاوتی درباره ایشان کرده اند . أیا أن دیگری فیلسوف بزرگی همانند ابوالعلا معری کور بوده است یا طه حسین در زمان معاصر و بسیاری از افراد دیگر … این خود دلیل بر این است که انسان دو چیز دارد : شخصی دارد و شخصیتی . تنی دارد و روحی . جسمی دارد و روانی .

حال که معلوم شد هدف ما در سوال اول روان انسان بوده است ، باردیگر سوالمان را البته به شکلی دیگر طرح می کنیم .

اساساً آیا روان انسان می تواند بیمار باشد در حالیکه جسم انسان سالم باشد یا خیر ؟

کسانی که منکر روح و اصالت روح هستند و تمام خواص روحی را اثر مستقیم و بلاواصطه سلسله اعصاب انسان می دانند بنا بر نظریه اینها اساساً روان حکمی ندارد و همه چیز تابع جسم است . اگر روان بیمار باشد حتماً جسم بیمار است که روان بیمار است ، بیماری روانی همان بیماری جسمی است .

خوشبختانه امروزه این مطلب ثابت شده است که ممکن است انسان از نظر جسم و از نظر خون و حتی شمارش گلبولهای سفید و قرمز خون ، از نظر سلسله اعضاب و بطور کلی از لحاظ متابولیسم بدن کاملاً سالم باشد ولی در عین حال از لحاظ روانی بیمار باشد مثلاً به اصطلاح خودمان عقده روانی داشته باشد ، یعنی بدون اینکه اختلالی در دستگاه جسمی او باشد ، دستگاه روانی او اختلال دارد . مثلاً کسی که عقده روانی داشته باشد ، یعنی بدون اینکه اختلالی در دستگاه جسمی او باشد ، دستگاهروانی او اختلال دارد . مثلاً کسی که عقده روانی ( تکر ) دارد . ثابت شده است که واقعاً بیمار است ، اختلال روحی دارد . ولی آیا ما توان دوایی برای آن در داروخانه ها یافت که اگر انسان آن را مصرف کند تکبرش مبدل به تواضع و فروتنی بشود ؟ یا انسان قسی القلبی را در نظر بگیرید آیا برای جلاد صفتی داروئی اختراع شده است و اساساً امکان چنین داروئی وجود دارد ؟ که



خرید و دانلود تحقیق در مورد فرق کمال با تمام  54 ص


تحقیق در مورد فرق کمال با تمام 54 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 61 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

فصـــل 1

شناخت کمال انسان

قسمت اول

معانی لغوی:

کامل

بدون عیب ، بدون کمبودیا نارسایی .

دارای همة ویژگیهای لازم .

تکامل

1 - رسیدن کسی یا چیزی به مرحلهَ کاملتر.

2 - کمال یابی و فرهیختگی.

تغییرات کمی که در جریان تکوین پدیده انباشته می شود.

فرایند تدریجی که در آن چیزی به چیز بهتر تبدیل می شود.

نظریه ای که بر اساس آن گروهای جانداران در گذر زمان ممکن است تغییرکنند و از این رو شکل و ساختار بدنی تازه ، با نیاکانشان فرق داشته باشد.

تکوین

1-پیدایش}1

قسمت دوّم

فرق کمال با تمام

تمام در جایی گفته می شود که در یک شی همه آنچه که برای اصل وجود لازم است بوجود آمده باشد بعضی از چیزها بوجود نیاید ، اصلا" این شی در ماهیت خودش ناقص است ، تمامش بوجود نیامده است بلکه قسمتی از آن بوجود آمده است و اصطلاحا" تمام قابل کســر است یعنی می شود گفت : دو ثلثش موجود نیست

مثلا" یک ساختمانی را تصور کنید که قرار است بر اساس نقشه ای ساخته شود ،اگر همه آن چیز هایی را که سا ختمان احتیاج به آن دارد نباشد ، نمی توان از آن استفاده کرد و وقتی همه پیدا شد ، می گویند ساختمان تمام است و درست نقطه مقا بلش ( ناقص ) است

کمال در جایی است که یک شی بعد از آنکه تمام گشت یک درجه بالاتر هم می تواند داشته باشد و البته یک درجه هم بالاتر از آن و الی آخر این نکته حائز اهمییت است که بدون تمام ، کمال معنا و مفهومی ندارد ودر واقع تمام شرط لازم برای کمال است برای روشن تر شدن مطلب ،چند مثال ذکر می کنیم

مثلا" می گویند عقل فلان کس کامل شده ، یعنی قبلا" هم عقل داشت ، اما حالا عقلش یک درجه بالا آمده است یا مثلا" می گویند علم فلانی کامل شد ، یعنی قبلا" هم علم داشت و از آن استفاده می کرد ولی حالا بک درجه بالا آ مده و بیشتر شده و کاملتر شده است

تعبیر انسان کامل در ادبیات اسلامی تا قرن هفتم هجری وجود نداشت و بعد از این تاریخ به کار رفت و می توان گفت اولین بار در دنیای اسلام پیدا شده است و اول کسی هم که این تعبیر را کرده عارف معروف ( محیی الدین عربی اندلسی طایی ) است

در باره او می توان گفت که او پدر عرفان اسلامی است این شخص مردی عربی نژاد از اولاد حاتم طا یی و اهل اندلس ( اسپا نیای امروزی ) است.}2

قسمت سوم

انسان تمام و انسان ناقص

این بحث را با یک سوال شروع می کنیم و أن این است که :

اسا سا" أ یا ما انسان سالم و انسان معیوب داریم یا خیر ؟

البته یک سلامت و یک عیب است که مربوط به جسم و تن انسان است و در این شکی نیست که بعضی ها از نطر جسمی سالم یا مریض هستند . ولی اینها مربوط به شخص انسان است .

( أیا تا کنون دقت کرده اید که اگر انسانی نقص عضو داشته باشد این را ملاک در انسانیت او قرار نمی دهند ؟ مثلاً فیلسوف معروف و بزرگی همچون سقراط از بدشکلترین افراد بوده است . اما تاکنون بدشکلی را برای او ملاک قرار داده اند و از روی حال ظاهر این شخص قضاوتی درباره ایشان کرده اند . أیا أن دیگری فیلسوف بزرگی همانند ابوالعلا معری کور بوده است یا طه حسین در زمان معاصر و بسیاری از افراد دیگر … این خود دلیل بر این است که انسان دو چیز دارد : شخصی دارد و شخصیتی . تنی دارد و روحی . جسمی دارد و روانی .

حال که معلوم شد هدف ما در سوال اول روان انسان بوده است ، باردیگر سوالمان را البته به شکلی دیگر طرح می کنیم .

اساساً آیا روان انسان می تواند بیمار باشد در حالیکه جسم انسان سالم باشد یا خیر ؟

کسانی که منکر روح و اصالت روح هستند و تمام خواص روحی را اثر مستقیم و بلاواصطه سلسله اعصاب انسان می دانند بنا بر نظریه اینها اساساً روان حکمی ندارد و همه چیز تابع جسم است . اگر روان بیمار باشد حتماً جسم بیمار است که روان بیمار است ، بیماری روانی همان بیماری جسمی است .

خوشبختانه امروزه این مطلب ثابت شده است که ممکن است انسان از نظر جسم و از نظر خون و حتی شمارش گلبولهای سفید و قرمز خون ، از نظر سلسله اعضاب و بطور کلی از لحاظ متابولیسم بدن کاملاً سالم باشد ولی در عین حال از لحاظ روانی بیمار باشد مثلاً به اصطلاح خودمان عقده روانی داشته باشد ، یعنی بدون اینکه اختلالی در دستگاه جسمی او باشد ، دستگاه روانی او اختلال دارد . مثلاً کسی که عقده روانی داشته باشد ، یعنی بدون اینکه اختلالی در دستگاه جسمی او باشد ، دستگاهروانی او اختلال دارد . مثلاً کسی که عقده روانی ( تکر ) دارد . ثابت شده است که واقعاً بیمار است ، اختلال روحی دارد . ولی آیا ما توان دوایی برای آن در داروخانه ها یافت که اگر انسان آن را مصرف کند تکبرش مبدل به تواضع و فروتنی بشود ؟ یا انسان قسی القلبی را در نظر بگیرید آیا برای جلاد صفتی داروئی اختراع شده است و اساساً امکان چنین داروئی وجود دارد ؟ که



خرید و دانلود تحقیق در مورد فرق کمال با تمام  54 ص


تحقیق درباره زندگینامه کمال الملک

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

زندگینامه کمال الملک

ظهور کمال الملک در عرصه نگارگری ، حلول اندیشه های نوینی را در فنون نقاشی سبب گردید و فصل تازه ای را در بخش هنرهای تجسمی ایران گشود. از ویژگیهای کمال الملک می توان سنت شکنی ، ابداع و نوآوری در سبک و روش ، بکارگیری عناصر تشکیل دهنده ی نقاشی ، قدرت تصویر لحظات با تمام کیفیت و ابعاد در زمانی که هنوز"پرسپکتیو" شناخته نشده بود و فزون بر همه ی اینها اتخاذ شیوه های نوین نگارگری در ثبت واقعیت ها و به دور داشتن قلم و رنگ از پوچی و وهم پردازی در زمانی که کمتر کسی جسارت و شهامت ثبت آن را داشته است ، ذکر کرد. کمال الملک متهورانه سرگذشت حساس اجتماعی و سیاسی خود را در گرو این واقعیت گرایی نهاد و گزینش این سبک ، منشاء تحولات و اندیشه هایی در جریان هنر و سیاست آن روزگار گردید.

محمد غفاری فرزند میرزا بزرگ به سال 1224 شمسی در یکی از قراء کاشان متولد شد. خانواده ی او مخصوصا عمویش ((صنیع الملک)) از نقاشان زبردست بود که با او به تهران آمد و در مدرسه ی دارالفنون به تحصیل پرداخت که در ضمن آن هم نقاشی می کرد تا جایی که تابلو های او توجه ناصرالدین شاه را جلب کرده و او را به دربار برد و لقب (کمال الملک) را به او داد.

نخستین تابلوی او بعد از گرفتن لقب کمال الملک « تابلوی تالار آیینه» است که از شاهکارهای او به شمار می رود. وقتی کمال الملک مشغول کشیدن این تابلو بود مطلع شد که مقداری از طلاهای تخت طاووس سرقت شده که حسودان آن را به کمال الملک نسبت دادند ؛ ولی بعداً سرایدار اقرار به دزدی کرد و کمال الملک از شر تحریکات حسودان نجات یافت.

وی در دربار ناصرالدین شاه بسیار تقرب یافت و برای هر تابلو ، شاه مقدار زیادی اشرفی ، هم چنین نشان و مدال و کمربند و شمشیربند مرصع و انگشتر الماس به او اعطا می کرد. او به علت اینکه مدتی معلم نقاشی شاه بود ، لقب «نقاش باشی» را گرفت.

از خلق تابلوی تالار آیینه دیری نگذشته بود که ناصر الدین شاه قاجار با مشاهده ی وضع اسفناک داخلی و فزونی گرفتن هرج و مرج و فساد دربار و توطئه دشمنان داخلی و خارجی ایران فرصت را مغتنم شمرده و به عنوان مطالعه و تکمیل هنر خود و باطناً به منظور رهایی از چنگال حکومت و درباریان عازم اروپا شد.

این سفر که پنج سال به طول انجامید کمال الملک را با دنیای نوینی از هنر آشنا نموده و چشم اندازهای وسیعی در برابرش گشود. در این مسافرت کمال الملک با دقت و امانت بسیار از روی آثار بزرگان نقاشی اروپا نسخه برداری کرد. وی در

موزه های (لوور) و (ورسای) از روی تابلوهای رامبراند و دیگر تابلو های پر ارزشی تهیه کرد که همه در موزه های سلطنتی و کتابخانه ی مجلس نگاهداری می شود.

کمال الملک همچنان در اروپا روزگار می گذرانید تا زمانی که بین او و مظفرالدین شاه که برای دومین بار به اروپا سفر کرده بود ، ملاقاتی دست داد. مظفرالدین شاه در این دیدار از او درخواست مراجعت به ایران را نمود و کمال الملک به امید دگرگونی و تغییرات اساسی ، در میهن و به سودای بهره گیری از اندیشه و افکار و هنر پرورش یافته اش در راه اصلاحات اساسی به کشور بازگشت اما پس از بازگشت هم چنان از دربار ناراضی بود.

در همان موقع و در زمان رئیس الوزرایی سردار سپه ، مدرسه صنایع مستظرفه به نام کمال الملک تأسیس و تابلوهای او در آنجا جمع آوری و حفظ شد.

مجددا سعایت و توطئه درباریان ، تنگ نظری و حقد و حسد رقیبان و وضع آشفته و ناگوار مردم ، موجبات دلگیری و تألمات روحی او را فراهم نمود و این وضعیت او را ناگزیر کرد که یکی دو سال روزگار را به سختی بگذراند و پس از آن به عنوان زیارت و بیشتر به قصد استخلاص خود از چنگال حکومت و نجات از نحوست دربار ، عازم عتبات عالیات شد و نزدیک به دو سال در کشور عراق اقامت گزید. تابلوهای «عرب خوابیده» و «میدان کربلای معلی» که در آنجا کشیده شده ، تبلور عینی و مصداق بارز تعهد هنری و قلم مردمی آن هنرمند است.

کمال الملک با خواهر مفتاح الملک ازدواج کرد و دارای یک دختر و سه پسر شد. از طرفی برادرش ابوتراب خان - که او نیز نقاش بود - خود را مسموم کرد و دو دخترش را به کمال الملک سپرد.

کمال الملک در سال 1306 تقاضای بازنشستگی کرد و به حسین آباد در نیشابور رفت و در ملک شخصی خود زندگی می کرد که بعضی از مستشرقین از او در آن ده دیدن کردند. در اواخر عمرش بر اثر پرتاپ سنگی یک چشم او نابینا شد. وی در 27 مرداد ماه 1319 در سن 95 سالگی در نیشابور بدرود حیات گفت و جنازه اش در مقبره ی شیخ عطار نیشابوری به خاک سپرده شد.

قرائن نشان می دهد که می توان کمال الملک را در زمره ی کسانی به حساب آورد که در جهت وصول به مقاصد واهداف مترقی و اصلاحی ، به زمینه های موجود در جامعه بی توجه نبوده و برای احیاء ارزش های از دست رفته و ایجاد تسهیلات و امکاناتی برای رشد فضیلت و هنر و آگاهی ، زمان را مغتنم شمرده و با درایت و محاسبه ی زمان ، اوضاع را تحت توجه قرار داده اند. اگر چه در تحقق این مفاهیم و معانی آن چنان که باید و شاید موفق نمی نماید ( که این بی شک نه از خبث طینت او، که از تفکر حاکم براندیشه ی انسان آن روزگار و ضعف ایدئولوژیکی فرزانگان و اندیشمندان آن روز مایه می گیرد) ؛ ولی با تمام اینها شاید بتوان از کمال الملک به عنوان انسانی پویا و علاقه مند به اعتلای فرهنگ و هنر آن مقطع از تاریخ هنر ایران نام برد، نه به عنوان کسی که تعمداً به صاحبان قدرت روی آورده استتابلوی تالار آیینه یکی از نقاشی های شگفت انگیز کمال الملک به شمار می آید. او در این اثر"انگیزه" ی هنرمند در ضبط حقایق تلخ و اندوهبار تاریخ و بازگو نمودن مصائب مردم از ستم شاهان ، که بهترین مظاهر ایام ستمشاهی آنان همین باقیمانده ی



خرید و دانلود تحقیق درباره زندگینامه کمال الملک


تحقیق درباره زندگینامه کمال الملک

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

زندگینامه کمال الملک

ظهور کمال الملک در عرصه نگارگری ، حلول اندیشه های نوینی را در فنون نقاشی سبب گردید و فصل تازه ای را در بخش هنرهای تجسمی ایران گشود. از ویژگیهای کمال الملک می توان سنت شکنی ، ابداع و نوآوری در سبک و روش ، بکارگیری عناصر تشکیل دهنده ی نقاشی ، قدرت تصویر لحظات با تمام کیفیت و ابعاد در زمانی که هنوز"پرسپکتیو" شناخته نشده بود و فزون بر همه ی اینها اتخاذ شیوه های نوین نگارگری در ثبت واقعیت ها و به دور داشتن قلم و رنگ از پوچی و وهم پردازی در زمانی که کمتر کسی جسارت و شهامت ثبت آن را داشته است ، ذکر کرد. کمال الملک متهورانه سرگذشت حساس اجتماعی و سیاسی خود را در گرو این واقعیت گرایی نهاد و گزینش این سبک ، منشاء تحولات و اندیشه هایی در جریان هنر و سیاست آن روزگار گردید.

محمد غفاری فرزند میرزا بزرگ به سال 1224 شمسی در یکی از قراء کاشان متولد شد. خانواده ی او مخصوصا عمویش ((صنیع الملک)) از نقاشان زبردست بود که با او به تهران آمد و در مدرسه ی دارالفنون به تحصیل پرداخت که در ضمن آن هم نقاشی می کرد تا جایی که تابلو های او توجه ناصرالدین شاه را جلب کرده و او را به دربار برد و لقب (کمال الملک) را به او داد.

نخستین تابلوی او بعد از گرفتن لقب کمال الملک « تابلوی تالار آیینه» است که از شاهکارهای او به شمار می رود. وقتی کمال الملک مشغول کشیدن این تابلو بود مطلع شد که مقداری از طلاهای تخت طاووس سرقت شده که حسودان آن را به کمال الملک نسبت دادند ؛ ولی بعداً سرایدار اقرار به دزدی کرد و کمال الملک از شر تحریکات حسودان نجات یافت.

وی در دربار ناصرالدین شاه بسیار تقرب یافت و برای هر تابلو ، شاه مقدار زیادی اشرفی ، هم چنین نشان و مدال و کمربند و شمشیربند مرصع و انگشتر الماس به او اعطا می کرد. او به علت اینکه مدتی معلم نقاشی شاه بود ، لقب «نقاش باشی» را گرفت.

از خلق تابلوی تالار آیینه دیری نگذشته بود که ناصر الدین شاه قاجار با مشاهده ی وضع اسفناک داخلی و فزونی گرفتن هرج و مرج و فساد دربار و توطئه دشمنان داخلی و خارجی ایران فرصت را مغتنم شمرده و به عنوان مطالعه و تکمیل هنر خود و باطناً به منظور رهایی از چنگال حکومت و درباریان عازم اروپا شد.

این سفر که پنج سال به طول انجامید کمال الملک را با دنیای نوینی از هنر آشنا نموده و چشم اندازهای وسیعی در برابرش گشود. در این مسافرت کمال الملک با دقت و امانت بسیار از روی آثار بزرگان نقاشی اروپا نسخه برداری کرد. وی در

موزه های (لوور) و (ورسای) از روی تابلوهای رامبراند و دیگر تابلو های پر ارزشی تهیه کرد که همه در موزه های سلطنتی و کتابخانه ی مجلس نگاهداری می شود.

کمال الملک همچنان در اروپا روزگار می گذرانید تا زمانی که بین او و مظفرالدین شاه که برای دومین بار به اروپا سفر کرده بود ، ملاقاتی دست داد. مظفرالدین شاه در این دیدار از او درخواست مراجعت به ایران را نمود و کمال الملک به امید دگرگونی و تغییرات اساسی ، در میهن و به سودای بهره گیری از اندیشه و افکار و هنر پرورش یافته اش در راه اصلاحات اساسی به کشور بازگشت اما پس از بازگشت هم چنان از دربار ناراضی بود.

در همان موقع و در زمان رئیس الوزرایی سردار سپه ، مدرسه صنایع مستظرفه به نام کمال الملک تأسیس و تابلوهای او در آنجا جمع آوری و حفظ شد.

مجددا سعایت و توطئه درباریان ، تنگ نظری و حقد و حسد رقیبان و وضع آشفته و ناگوار مردم ، موجبات دلگیری و تألمات روحی او را فراهم نمود و این وضعیت او را ناگزیر کرد که یکی دو سال روزگار را به سختی بگذراند و پس از آن به عنوان زیارت و بیشتر به قصد استخلاص خود از چنگال حکومت و نجات از نحوست دربار ، عازم عتبات عالیات شد و نزدیک به دو سال در کشور عراق اقامت گزید. تابلوهای «عرب خوابیده» و «میدان کربلای معلی» که در آنجا کشیده شده ، تبلور عینی و مصداق بارز تعهد هنری و قلم مردمی آن هنرمند است.

کمال الملک با خواهر مفتاح الملک ازدواج کرد و دارای یک دختر و سه پسر شد. از طرفی برادرش ابوتراب خان - که او نیز نقاش بود - خود را مسموم کرد و دو دخترش را به کمال الملک سپرد.

کمال الملک در سال 1306 تقاضای بازنشستگی کرد و به حسین آباد در نیشابور رفت و در ملک شخصی خود زندگی می کرد که بعضی از مستشرقین از او در آن ده دیدن کردند. در اواخر عمرش بر اثر پرتاپ سنگی یک چشم او نابینا شد. وی در 27 مرداد ماه 1319 در سن 95 سالگی در نیشابور بدرود حیات گفت و جنازه اش در مقبره ی شیخ عطار نیشابوری به خاک سپرده شد.

قرائن نشان می دهد که می توان کمال الملک را در زمره ی کسانی به حساب آورد که در جهت وصول به مقاصد واهداف مترقی و اصلاحی ، به زمینه های موجود در جامعه بی توجه نبوده و برای احیاء ارزش های از دست رفته و ایجاد تسهیلات و امکاناتی برای رشد فضیلت و هنر و آگاهی ، زمان را مغتنم شمرده و با درایت و محاسبه ی زمان ، اوضاع را تحت توجه قرار داده اند. اگر چه در تحقق این مفاهیم و معانی آن چنان که باید و شاید موفق نمی نماید ( که این بی شک نه از خبث طینت او، که از تفکر حاکم براندیشه ی انسان آن روزگار و ضعف ایدئولوژیکی فرزانگان و اندیشمندان آن روز مایه می گیرد) ؛ ولی با تمام اینها شاید بتوان از کمال الملک به عنوان انسانی پویا و علاقه مند به اعتلای فرهنگ و هنر آن مقطع از تاریخ هنر ایران نام برد، نه به عنوان کسی که تعمداً به صاحبان قدرت روی آورده استتابلوی تالار آیینه یکی از نقاشی های شگفت انگیز کمال الملک به شمار می آید. او در این اثر"انگیزه" ی هنرمند در ضبط حقایق تلخ و اندوهبار تاریخ و بازگو نمودن مصائب مردم از ستم شاهان ، که بهترین مظاهر ایام ستمشاهی آنان همین باقیمانده ی



خرید و دانلود تحقیق درباره زندگینامه کمال الملک


تحقیق در مورد فرق کمال با تمام 54 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 61 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

فصـــل 1

شناخت کمال انسان

قسمت اول

معانی لغوی:

کامل

بدون عیب ، بدون کمبودیا نارسایی .

دارای همة ویژگیهای لازم .

تکامل

1 - رسیدن کسی یا چیزی به مرحلهَ کاملتر.

2 - کمال یابی و فرهیختگی.

تغییرات کمی که در جریان تکوین پدیده انباشته می شود.

فرایند تدریجی که در آن چیزی به چیز بهتر تبدیل می شود.

نظریه ای که بر اساس آن گروهای جانداران در گذر زمان ممکن است تغییرکنند و از این رو شکل و ساختار بدنی تازه ، با نیاکانشان فرق داشته باشد.

تکوین

1-پیدایش}1

قسمت دوّم

فرق کمال با تمام

تمام در جایی گفته می شود که در یک شی همه آنچه که برای اصل وجود لازم است بوجود آمده باشد بعضی از چیزها بوجود نیاید ، اصلا" این شی در ماهیت خودش ناقص است ، تمامش بوجود نیامده است بلکه قسمتی از آن بوجود آمده است و اصطلاحا" تمام قابل کســر است یعنی می شود گفت : دو ثلثش موجود نیست

مثلا" یک ساختمانی را تصور کنید که قرار است بر اساس نقشه ای ساخته شود ،اگر همه آن چیز هایی را که سا ختمان احتیاج به آن دارد نباشد ، نمی توان از آن استفاده کرد و وقتی همه پیدا شد ، می گویند ساختمان تمام است و درست نقطه مقا بلش ( ناقص ) است

کمال در جایی است که یک شی بعد از آنکه تمام گشت یک درجه بالاتر هم می تواند داشته باشد و البته یک درجه هم بالاتر از آن و الی آخر این نکته حائز اهمییت است که بدون تمام ، کمال معنا و مفهومی ندارد ودر واقع تمام شرط لازم برای کمال است برای روشن تر شدن مطلب ،چند مثال ذکر می کنیم

مثلا" می گویند عقل فلان کس کامل شده ، یعنی قبلا" هم عقل داشت ، اما حالا عقلش یک درجه بالا آمده است یا مثلا" می گویند علم فلانی کامل شد ، یعنی قبلا" هم علم داشت و از آن استفاده می کرد ولی حالا بک درجه بالا آ مده و بیشتر شده و کاملتر شده است

تعبیر انسان کامل در ادبیات اسلامی تا قرن هفتم هجری وجود نداشت و بعد از این تاریخ به کار رفت و می توان گفت اولین بار در دنیای اسلام پیدا شده است و اول کسی هم که این تعبیر را کرده عارف معروف ( محیی الدین عربی اندلسی طایی ) است

در باره او می توان گفت که او پدر عرفان اسلامی است این شخص مردی عربی نژاد از اولاد حاتم طا یی و اهل اندلس ( اسپا نیای امروزی ) است.}2

قسمت سوم

انسان تمام و انسان ناقص

این بحث را با یک سوال شروع می کنیم و أن این است که :

اسا سا" أ یا ما انسان سالم و انسان معیوب داریم یا خیر ؟

البته یک سلامت و یک عیب است که مربوط به جسم و تن انسان است و در این شکی نیست که بعضی ها از نطر جسمی سالم یا مریض هستند . ولی اینها مربوط به شخص انسان است .

( أیا تا کنون دقت کرده اید که اگر انسانی نقص عضو داشته باشد این را ملاک در انسانیت او قرار نمی دهند ؟ مثلاً فیلسوف معروف و بزرگی همچون سقراط از بدشکلترین افراد بوده است . اما تاکنون بدشکلی را برای او ملاک قرار داده اند و از روی حال ظاهر این شخص قضاوتی درباره ایشان کرده اند . أیا أن دیگری فیلسوف بزرگی همانند ابوالعلا معری کور بوده است یا طه حسین در زمان معاصر و بسیاری از افراد دیگر … این خود دلیل بر این است که انسان دو چیز دارد : شخصی دارد و شخصیتی . تنی دارد و روحی . جسمی دارد و روانی .

حال که معلوم شد هدف ما در سوال اول روان انسان بوده است ، باردیگر سوالمان را البته به شکلی دیگر طرح می کنیم .

اساساً آیا روان انسان می تواند بیمار باشد در حالیکه جسم انسان سالم باشد یا خیر ؟

کسانی که منکر روح و اصالت روح هستند و تمام خواص روحی را اثر مستقیم و بلاواصطه سلسله اعصاب انسان می دانند بنا بر نظریه اینها اساساً روان حکمی ندارد و همه چیز تابع جسم است . اگر روان بیمار باشد حتماً جسم بیمار است که روان بیمار است ، بیماری روانی همان بیماری جسمی است .

خوشبختانه امروزه این مطلب ثابت شده است که ممکن است انسان از نظر جسم و از نظر خون و حتی شمارش گلبولهای سفید و قرمز خون ، از نظر سلسله اعضاب و بطور کلی از لحاظ متابولیسم بدن کاملاً سالم باشد ولی در عین حال از لحاظ روانی بیمار باشد مثلاً به اصطلاح خودمان عقده روانی داشته باشد ، یعنی بدون اینکه اختلالی در دستگاه جسمی او باشد ، دستگاه روانی او اختلال دارد . مثلاً کسی که عقده روانی داشته باشد ، یعنی بدون اینکه اختلالی در دستگاه جسمی او باشد ، دستگاهروانی او اختلال دارد . مثلاً کسی که عقده روانی ( تکر ) دارد . ثابت شده است که واقعاً بیمار است ، اختلال روحی دارد . ولی آیا ما توان دوایی برای آن در داروخانه ها یافت که اگر انسان آن را مصرف کند تکبرش مبدل به تواضع و فروتنی بشود ؟ یا انسان قسی القلبی را در نظر بگیرید آیا برای جلاد صفتی داروئی اختراع شده است و اساساً امکان چنین داروئی وجود دارد ؟ که



خرید و دانلود تحقیق در مورد فرق کمال با تمام  54 ص