لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مشروطیت و ملایان ٭
٭ این سخنرانی به تاریخ 16 مرداد1362 ( 7 اوت 1983 میلادی) به مناسبت جشن مشروطیت درهتل«لوته سیا»ی پاریس ایراد شد و با اقبال کم نظیری روبرو گردید. این گرد همایی که بزرگترین تجمع ایرانیان مخالف رژیم در خارج از کشور بود به ابتکار نهضت مقاومت ملی ایران و به دعوت شاپور بختیار و حضور برخی دیگر از سران اپوزیسیون بر پا شده بود.
هفتاد و هفت سال پیش از این، در 14 مرداد 1285 شمسی موافق با 5 اوت 1906 میلادی پادشاه وقت، مظفرالدین شاه قاجار، فرمان مشروطیت را صادر کرد و ما امروز در این مجلس گرد آمده ایم که یاد این روز را عزیز بداریم.
گرامی داشتن این روز به جاست: دستیابی به مشروطیت نتیجهٌ تلاش پنجاه سالهٌ آزادگان و آزادیخواهان ایران بوده است و ثمرات مشروطیت نه چنان است که بتوان عزیزشان نداشت.
اگر بخواهیم در باب دوران مشروطیت و دستاوردهای آن به داوری درست و منصفانه بنشینیم، باید نخست دید که کشور در چه حال و روزگاری به دست مشروطه سپرده شد و روزی که مشروطیت بر اثر بلوای آخوندی به نام خمینی در محاق تعطیل افتاد چه کارهایی در آن صورت گرفته بود.
تاریخچهٌ این مدت نسبتاً طولانی را، که شامل حیات سه نسل از ایرانیان می شود، طبعاً نمی توان در گفتاری چند دقیقه ای خلاصه کرد ولی لااقل می توان به بعضی مطالب فهرست وار اشاره نمود:
از دولت سر مشروطه بود که ما توانستیم مکتب خانه ها را که جزو تیول آخوندها بود به مدارس ملی و دولتی تبدیل کنیم و کودکان ایرانی توانستند به جای عمه جزو خواندن، به ریاضیات و ادبیات بپردازند. به برکت به ثمر رسیدن نهضت مشروطه بود که ما توانستیم محاضر شرعی و قوانین ناسخ و منسوخ ملایی را بدل به دادگستری کنیم و صاحب یک رشته قوانین قضایی اعم از مدنی و جزایی و آئین دادرسی شویم که به جای آنکه آخوندی حد جاری کند - دست ببرد و شلاق بزند و قانون قصاص را اجرا کند، قاضی داشته باشیم و هیئت منصفه ای و وکیل مدافعی. بر اثر نهضت مشروطه بود که مردم آزادی شغل، آزادی سفر در داخل مملکت و امکان سفر به خارج از کشور را یافتند. وجود مشروطیت و وجود قانون اساسی بود که انجمن های سیاسی را در ایران به وجود آورد و موجب شد روزنامه ها و نشریات و کتاب های فراوان چاپ شود و در دسترس همگان قرار گیرد. به همت مجلس شورای ملی و تصویب این قوانین بود که حکومت و دولت از مذهب و ملا تفکیک شد و اصول ادارهٌ مملکت طبق موازین متمدن دنیایی پایه ریزی گردید. در این دوران ایران قدم به عصر تجدد گذاشت، دانشگاه ها و مدارس عالی تأسیس شد، کارخانجات به کار افتاد و صنعت نوین ایران پا گرفت. در این دوران به زن ایرانی حق رأی و طلاق داده شد.
امروز که از پی فراز و نشیب ها به گذشته می نگریم، اگر بخواهیم بگوییم که در عصر مشروطه هیچ کژی و کاستی وجود نداشته است، بی شک به راه خطا رفته ایم. اگر نگوییم که در این دوران بسیار فرصت های گرانبها از دست ملت رفته است، بسیاری کارها سر هم بندی شده است، در بسیاری دوره ها اصول مشروطیت رو به فراموشی نهاده است ــ تمام حقایق را نگفته ایم. اگر مدعی شویم که در طول این زمان کارهای مثبت و اقدامات سازنده ای نبوده است، جانب انصاف را رعایت نکرده ایم. و بالأخره اگر معتقد باشیم که تمام بدی ها یا خوبی های این هفتاد و چند سال زادهٌ بی همتی یا همت یک فرد بوده است، از حقیقت دور افتاده ایم.
حقیقت این است که سه نسل ما ایرانیان از پیر و جوان و خرد و کلان در آنچه گذشته است مسئول و شریکیم و از آنجا که نتایج کسب شده پربهاتر از آن است که ارزان و به سادگی از دست بگذاریم، در حفظ آنها هم برای آینده مسئول و شریک خواهیم بود.
فقط آخوندی گستاخ و بی وطن، که سنگ را بسته و سگ را گشاده است، می تواند با بی شرمی مدعی شود که مشروطه برای ملت ما هیچ به ارمغان نیاورده است، چون او ــ مثل ملایان سلفش ــ هرگز مشروطه نمی خواست و به دنبال مشروعه بود که می بایست صیغه و روضه خوانی و مرثیه و مداحی و تعزیه و نوحه سرایی و سینه زنی و زنجیرکوبی و تکدی و مرده پرستی و تقیه و محلل و فقر و پریشانی هدیهٌ مردم کند ـــ چنانکه کرد.
مشروطیت از نخستین لحظهٌ آغاز و حتی پیش از تولد تا روزی که فتنهٌ خانمان سوز آخوند خمینی بنای آن را در هم ریخت، همیشه مورد دشمنی های گوناگون داخلی و خارجی ایران بوده است. بسیار دولت ها و حکمرانان در طی این روزگار برای سلطهٌ استبدادی خویش کوشیده اند تا قالب مشروطیت را از محتوایش خالی کنند و آن را به صورت جسدی بی جان و مجسمه ای بی روح در آورند، ولی طی این دوران همیشه دولتمردان و وطن پرستان و آزادیخواهانی بوده اند که در حفظ و استقرار مشروطه قد برافراشته اند و اجرای صحیح اصول مشروطه را خواستار شده اند. در آغاز مشروطیت راد مردانی چون سردار ملی و سالار ملی و یپرم خان و سردار اسعد چنین کردند؛ در دوره های نخستین مجلس دولتمردانی چون احتشام السلطنه و صنیع الملک و مستوفی الممالک موجبات بقای مشروطه را فراهم ساختند؛
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن .doc :
گرافیک محیطی:
تصویراز بدوخلقت بازندگیانسان بودهو درزندگی اونقشی داشتهاست. آثار کاربردی بجای مانده نشان میدهد که انسانها همواره فضای زندگی خود را با عناصر مختلف تزیین میکردهاند وسعی در مانوس ساختن فضای زندگی خود با روح خود داشتهاند. در تاریخ تمدنهای گذشته نقوشی تصویری، اصلیترین عناصر هنر پردازی بودهاند. امروزهنیز باگسترش زبان و نزدیک شدن ملتها به یکدیگر نمادهای تصویری جایگاه و کارکرد خودرا درارتباطهای شهری ومحیطهای عمومی از قبیل فرودگاهها، پارکها، مکانهای ورزشی، فروشگاهها و همچنین نمایشگاههای عرضه محصولات و سایر به منظور ایجاد سریع و آسان حفظ کرده و از اهمیت ویژهای برخوردار گشتهاند. این نمادها ضمن همگانی بودن دارای صراحت و سرعت در انتقال مفاهیم و زیبایی و سادگی در خود هستند.
گرافیک محیطی یک کار مشارکتی است که معماران، طراحانشهری، طراحان صنعتی، مهندسین مواد، متخصصین فضای سبز، طراحان گرافیک، روان شناسان و جامعه شناسان در آن دخالت مستقیم دارند و همکاری همه جانبه آنها باعث ایجاد فضایی مطبوع و استفاده از مواد مناسب خواهد شد که علاوه به زیبایی و دوام صرفه جویی در هزینهها را در پی خواهد داشت.
طراح گرافیک سعی در هویت بخشیدن، بازسازی و استفاده بهینه از محیط دارد. گرایشهای او بر جامعه اثر گذاشته و میتواند سلیقه محیط و مردم منطقه را تغییر دهد. طراح گرافیک با استفاده صحیح از رنگ، فرم، نقوش و تصاویر گوناگون نوعی هماهنگی بصری در محیط ایجاد میکند که باعث ایجاد رفاه، امنیت، راههای صحیح و کنترل به محیط نمایشگاهی و جلب مراجعه کننده خواهد شد و این امر برای غرفههای بزرگ، فروشگاههای بزرگ، مراکز فرهنگی و صاحبان صنایع و کالا بسیار با اهمیت است. زیرا که ایجاد یک ذهنیت عمومی که به آسانی قابل تشخیص باشد برای بقاء و رشد یک شرکت در بازار رقابتی ضروری است.
کارکرد گرافیک محیطی در نمایشگاهها عبارت است از: ایجاد زیبایی، ایجاد هویت، بالا بردن سطح هنر بین مخاطبین، ایجاد فضای صمیمیتر، که علاوه بر تاثیر مثبتی که به مخاطب دارد در روحیه افراد پرسنل و شاغل در محیطهای نمایشگاهی نیز دارد- که در نهایت از این راه باعث تبلیغ و کسب درآمد برای صاحبان محصولات عرضه شده میباشد.
ایجاد پیوند میان محیط و مخاطب
ایجاد پیوند و تطابق میان محیطهای اجتماعی و شهری با فرهنگ و مردم جامعه بی شک نتیجهارتباط میانطراحان، هنرمندان، مهندسین، جامعه شناسان و روان شناسان آن جامعه است و در طراحی محیطهای نمایشگاهی، نقشی طراحان گرافیک و ایجاد ارتباط هرچند مستحکمتر وبیشتر بامخاطب و هماهنگی این فضاها با تصاویر بصری حاضر در محیطهای اجتماعی دیگر من جمله سطح شهر از اهمیت بسزایی برخوردار است. که این نکته خود باعث هرچه سریعتر ارتباط برقرار کردن مخاطب با این گونه محیطها است و گویای نکته بین طراح گرافیک.
ارتباط در عصر حاضر فرمهای مختلفی را دربرمیگیرد و ایجاد فضاها و قراردادها باعثسریع و سهولت در این امر و استفاده از محیط به نحو مطلوب میگردد. گرافیک محیطی میتواند شرایط استفاده بهتر انسان از محیط را مهیا کند، نکات غیر ضروری و نادرست آن را حذف و به نکات مهم و ضروری تاکید مینماید.
غرفه آرایی که زیر مجموعهای است از گرافیک محیطی، آمیزهای از هنر علم است، طراحی باید ترکیبی از تاثیرات خلاق موثر باشد، به صورت بررسی منطقی و عملگرا نتیجه چنین ترکیبی سبب به وجود آمدن علائمی میشود که به طور موثر با مردم ارتباط برقرار کرده و سعی میکند با استفاده از تجربههای خلاق هنری شرایط مناسب برای بهره بردن انسانها از محیط به وجود آورد.
درعصر حاضرو جوامعامروز با گسترشی دامنه ارتباطات و تنوع محیطهای تبلیغاتی نیاز به برقراری روابط منطقی و درست بر مبنای اصول و مبانی بصری بیش از هر زمان دیگر حس شده و در این رابطه ایجاد نظم، تکامل و زیبایی بوسیله گرافیک محیطی میتواند در ارتباط انسان با محیط اطراف خویش بسیار موثر باشد. غرفه آرایی با استفاده از زبان گرافیک ویژگیهای این حرفه، با توجه به محیط و عوامل آن با انسان ارتباط برقرار کرده و باعث ایجاد نظم و تعادل بصری میان عناصر بکار رفته در محیط اجتماعی و مخاطب آن میشود.
- رابطه تایپوگرافی و غرفه آرایی
اگر بپذیریم که هر اثر گرافیکی به اعتبار دو عنصر تصویر و نوشتار به وجود میآید، کیفیت و اعتبار نوشتار به لحاظ کاری که نوشتهها صورت میگیرد، تایپوگرافی است و اگر حساسیت بصری به هر شکل روی حروف به وجود بیاید، یک اثر تیاپوگرافی خلق شده است.
گرافیک به عنوان هنری حاوی پیامی معین یا به بیانی منعکس کننده پیامهای معین به افرادمعین در کنار محیطهای نمایشگاهیجایگاه مشخص والزامی دارد. اصول بصری موجود در هنر گرافیک دستمایهای است در نظام دادن به ارائه خطی مشخص به درستترین شکل از نظر هنری و فنی.
طراح گرافیک با توجه به نظریات و خواستههای صاحبان و سفارش دهندگان غرفهها کاربرد فرهنگی هنری خود را در قالب بیان صحیح از محصول همراه با اصول زیبا شناسی منعکس میکند. به سبب تنوع محصولات و سفارش دهندگان غرفه آرایی و در نتیجه وسعت ارتباطی با گروههای مختلف از یک طرف و همسویی و همخوانی نقش گرافیک با خط و تصویر باعث میشود که این هندسی مرز عامل تعیین کننده در ایجاد ارتباط داشته باشد. با تاسف در اثر هجوم بی رویه فرمهای غربی در کارهای گرافیک و ارائه آن به مخاطبان این فن از راه صحیح و واقعی خود خارج گشته است و عناصر جلب توجه برای بیننده بیشتر از عواملی است که با فرهنگ سرزمین ما غرابت دارد. نقش فرهنگی خط و تصویر و ایجاد هماهنگی میان این دو از دید باز در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن .doc :
ملاصدرا و مسأله معاد
استاد، ملاصدرا را تفکیکی می داند و استدلال می کند که ملاصدرا در مسأله معاد دو موضع یا به تعبیر ایشان دو «ایستار» دارد: یکی ایستار فلسفی که طبق آن معاد جسمانی را به یاری اصول فلسفی اثبات می کند و دیگری ایستار وحیانی که طبق آن ملاصدرا پس از دریافت ناکامی عقل از اثبات معاد قرآنی، به تعالیم وحیانی روی می آورد. استاد محمدرضا حکیمی معتقد است که ملاصدرا تفکیکی است و برای اثبات این ادعا کتاب «معاد جسمانی در حکمت متعالیه »(۱) را به این «تفکیکی سترگ » تقدیم داشته است . برای کسانی که با اصول مکتب تفکیک و مبانی صدرایی آشنا باشند، این ادعا حیرت انگیز و اثبات ناپذیر است؛ زیرا یکی از مهم ترین اصول مکتب تفکیک ، اصرار بر جدایی راه عقل و شرع و کشف است و این به کلی با سیرت فلسفی ملاصدرا ناسازگار می نماید .
در این نوشته می کوشم قوت این ادعا را بررسی کنم . اما پیش از این بررسی لازم است تأکید کنم که در این جا به هیچ روی قصد نقد یا دفاع از دیدگاه ملاصدرا درباره معاد نیست . همچنین نگارنده مبانی مکتب تفکیک را پذیرفتنی نمی داند، اما در این جا به این بحث نمی پردازد. بنابراین، محور این نوشته ، بررسی دلائل استاد حکیمی درباره تفکیکی بودن ملاصدرا است .
معضل فلسفی معاد
از سویی اصل معاد و تصریح به آن از آموزه های مسلّم اعتقادی مسلمانان بوده است و از سوی دیگر این اصل به دلیل مشکلات خاص خود از سوی مخالفان انکار شده است . با توجه به دشواری ها فلسفی معاد بود که فلاسفه از نظر فلسفی خود را تنها قادر به اثبات نوع خاصی از معاد، یعنی معاد روحانی، می دانستند. آنان یا معاد جسمانی را نمی پذیرفتند و آیات مربوطه را تأویل می کردند و یا فقط آن را از سر تعبد قبول می کردند. کسی مانند ابن سینا تنها به اثبات معاد روحانی می پردازد و درباره معاد جسمانی به این اشاره اکتفا می کند: «فحدیث آخر».(۲)
در چنین فضایی بود که ملاصدرا برای نخستین بار پای پیش گذاشت و طرحی برای اثبات فلسفی معاد جسمانی پی ریخت . ملاصدرا با طرح مقدماتی چند برای نخستین بار کوشید معاد جسمانی یی را که قرآن بیان می کند، با ادله فلسفی اثبات نماید.
ادعای استاد حکیمی
استاد حکیمی در کتاب «معاد جسمانی در حکمت متعالیه» می کوشد نشان دهد که ملاصدرا تفکیکی است ؛ زیرا در نهایت به این باور رسیده است که باید دست عقل را در مسیر اثبات معاد بست و راه تعبد را پیمود: «واقع این است که ما پس از تتبعات فراوان در آثار کوچک و بزرگ ملاصدرا و دقت در جوانب کلام او، به این نتیجه رسیدیم که ایشان برای وارد کردن بحث معاد جسمانی در فلسفه ، به آن مباحث و اصول پرداخته است ، و لیکن پس از طرح فلسفی ـ عرفانی برای معاد جسمانی ، معاد اصلی و اساسی اسلامی را همان معاد قرآنی دانسته و در واقع ، میان بحث معاد در فلسفه و فهم معاد از قرآن کریم تفکیک قائل شده است ، و معاد مثالی را معاد تام (عود الکل ) ندانسته است و معاد عنصری قرآنی را مطرح کرده ، آن را مورد تأکیدها و تصریح های متعدد قرار داده است».(۳) طبق این ادعا ملاصدرا درباره معاد دو موضع متفاوت اتخاذ کرده است : یکی موضعی فلسفی که خودش آن را کافی نمی داند و دیگری موضعی قرآنی که آن را تأیید می کند. استاد این دو موضع را این گونه تقریر می کند: «فیلسوف شیراز در موضوع بسیار مهم معاد ، دو ایستار اتخاذ کرده است : ایستار نخست ، ایستار فلسفی ؛ در این ایستارْ آن حجم بزرگ تلاش بحثی و فلسفی و عرفانی را عرضه می دارد؛ آن کارمایه سترگ فنی را به سامان می رساند و از فلسفه «مشائی» و «اشراقی» بسی پیش تر می آید. در ایستار دوم (ایستار وحیانی) به آستانه معالم قرآنی ، و علم صحیح وحیانی و تعالیم فیاض نبوی و وَلَوی روی می آورد... و در جهت طرح وحیانی معاد جسمانی به استفاده از آبشخور لایزال حقایق «علم مصبوب» سر می نهد».(۴)
در این جا تنها درپی آن هستم که نشان دهم آیا واقعاً ملاصدرا درباره معاد دو دیدگاه مختلف داشته است یا آن که وی همواره بر یک موضع پای می فشرده است . این مسأله گاه می تواند بحثی علمی باشد و گاه بحثی اخلاقی . در این جا من به جنبه اخلاقی بحث توجه دارم و بر این باور هستم که استاد برای اثبات این دوگانگی، صدر و ذیل گفتار این فیلسوف را تقطیع یا «تفکیک» کرده و سخنی به صدرا نسبت داده است که روح وی از آن بیزار است . پیش از بررسی ادعای استاد، لازم است گزارش کوتاهی از سلوک صدرا برای اثبات معاد جسمانی به دست بدهم و سپس دعاوی استاد را بررسی کنم . برای نشان دادن نادرستی ادعای استاد حکیمی ، دیدگاه فلسفی ملاصدرا را در سه کتاب مهم ایشان پی می گیریم: «مبدأ و معاد»، «اسفار» و «الشواهد الربوبیه» .
معاد در «مبدأ و معاد»
صدرا در بخش آغازین مقاله دوم کتاب «مبدأ و معاد» از این نقطه می آغازد که همه مسلمانان معاد را می پذیرند، اما در کیفیت آن اختلاف نظر دارند. از نظر وی ، منکران معاد دو دلیل عمده برای ادعای خود دارند: یکی امتناع اعاده معدوم و دیگری شبهه آکل و مأکول . در پاسخ به شبهه آکل و مأکول، متکلمان معتقد به اجزای اصلیه ای هستند که جزء هیچ بدن دیگری نمی شود و خداوند آن را برای هرکس حفظ می کند. اما پاسخ متکلمان قانع کننده نیست . ملاصدرا دیدگاه کسانی مانند ملاجلال دوانی را مستلزم مفسده تناسخ معرفی می کند. پس از آن می کوشد تا معاد جسمانی را که در قرآن آمده است ، به کمک هفت مقدمه اثبات کند:
۱. تحقق و تحصل هر ماهیت ترکیبی تنها به فصل آخر یا صورت آن است .(۵)
۲. موضوع حرکت کمّی ، همان شخص انسانی متقوم از نفس معین همراه با ماده مبهمه است ، که کمیت آن همواره در حال دگرگونی است .(۶)
۳. تشخص هر چیز، چه مادی باشد و چه مجرد، به وجود خاص آن است .(۷)
۴. وحدت شخصی همواره بر یک سیاق نیست و وحدت هر چیزی به حسب همان است .(۸)
۵. همان طور که فاعل می تواند در قابل شکلی ایجاد کند، می تواند بدون ماده قابل نیز شکلی ایجاد نماید.(۹)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
معاد واژهایست عربی به معنای رستاخیز یعنی دوباره برخاستن (پس از مرگ).
معاد در دین اسلام :
باور به رستاخیز (معاد) یکی از اصول دین اسلام است. معاد هم روحانی وهم جسمانی است. معاد یکی از اصول دین اسلام و یکی از مهمترین آنهاست . زیرا نوشته شده است: "امّا در حقیقت مسیح پس از مرگ زنده شد و اولین کسی است که از میان مردگان برخاسته است. زیرا چنانکه مرگ بوسیلهء یک انسان(آدم) آمد، همانطور قیامت از مردگان نیز بوسیلهء یک انسان دیگر(مسیح) فرا رسید. (ماخذ از انجیل )
معاد در دین بهائی :
معاد یا جهان پس از مرگ یکی از عقاید اصلی بهائیان می باشد. بهائیان به بقای روح اعتقاد داشته و هدف از زندگی را پرورش استعدادات روح میدانند. بر طبق تعالیم بهائی روح انسانی مستقل از جسم بوده و پس از مرگ و فنای جسم، باقی و برقرار میماند و در عوالم روحانی و الهی داخل گشته و به حیات و تکامل خود ادامه می دهد.
معاد از دیدگاه قرآن :
از دیدگاه قرآن باطن هر کس در این دنیا، عین ظاهر اوست در آخرت- یوم تبلی السرائر؛ روزی که درون ها آشکار می شود؛ سوره طارق آیه 10
مطابق آیات قرآن در روز قیامت نفس را مؤاخذه می کنند نه قوای نفس را. به همین خاطر نفس به قوای خود می گوید: وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَیْنا - چرا بر علیه من شهادت می دهید. اعضای بدن می گویند: قالُوا أَنْطَقَنَا اللّهُ الَّذی أَنْطَقَ کُلَّ شَیْءٍ - خدایی که هر چیزی را به سخن در آورده است ما را به نطق واداشته است.(سوره فصلت- آیه 22)
نظام آخرت کاملترین نظام امکانی است که هر کس به حسب گنجایش وجودی خود هر چه را اراده نماید و بخواهد بی درنگ و بدون شرط به وجود خواهد آمد. خدا در قرآن می فرماید: لَهُم مَّا یَشَاؤُونَ فِیهَا وَلَدَیْنَا مَزِیدٌ- هر چه بخواهند در آنجا براى آنها هست،و نزد ما نعمتهاى بیشترى است (که به فکر هیچ کس نمىرسد)- سورةُ ق آیه35
فلسفه معاد از نظر اسلام :
معاد یعنی تجلی کردن نفس با تمام آنچه در درون خود داشته است، یعنی آنچه در زمین وجودت کاشتی قیام می کند. در قیامت نوشته های نفس به اسم شریف "الحی" حیات می یابند.
هر کس زرع و زارع و مزرعه خویش است؛ به عبارت دیگر مهمان سفره خود است. بسیاری از آنچه در آخرت به انسان روی میآورد بروز و ظهور صفات و ملکاتی هستند که انسان در مزرعه وجود خویش کاشته است.
دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر / کای نور چشم من بجز از کشته ندروی – سعدی-
جزا در طول علم و عمل بلکه نفس علم و عمل است. لاجرم قیامت هر کسی برپا شده است و هر کس بهشت یا دوزخ خود است.هر کس با ادراکات و افکار و اقوال و اعمالش سازنده خود است و ادراکات او عین هویت و ذات او می گردند.
جایگاه معادمعاد، در عقل و فطرت هر انسانى جایگاه قابل توجّهى دارد، زیرا کیست که نپرسد و یا نخواهد بداند که آینده انسان و جهان چه مىشود؟ پایان عمر و تلاش ما به کجا مىرسد؟ نتیجه و هدف از زندگى چیست ؟ آرى این سؤالها براى همه مطرح است.در پاسخ به این سؤالها دو جواب داریم:الف: تمام ادیان الهى با استدلالى که در آینده بیان خواهیم کرد، آینده جهان و انسان و نتیجه کارها و تلاش او را بسیار روشن وامیدوار کننده و روح بخش مىدانند، قرآن مىگوید : «و أنّ اِلى ربّک المنتَهى» (1) همانا نهایت و پایان به سوى پروردگارت مىباشد.ب: مکتبهاى مادّى، آینده جهان و انسان را بنبست، تاریک، فانى و نیستى مىدانند و این دید بسیار خطرناک و یأسآور است، علاوه بر این چنین مکتبهایى هیچ گونه دلیل علمى هم براى عقیده خود ندارند.قرآن دراین باره مىفرماید: «و قالوا ما هِىَ الاّ حیاتُنَا الدُّنیا نَموتُ و نَحیى و ما یُهلکُنا الاّ الدّهر و ما لَهم بِذلکَ مِن عِلمٍ اِنْ هم الاّ یَظنُّون» (2) کسانى که ایمان به قیامت ندارند گفتند: زندگى جز همین چند روز دنیا نیست که ما هم در آن مرگ وحیاتى داریم وبعد هم روزگار ما را نابود مىکند.ولى این انکار و گفتهها روى علم و دلیل نیست، بلکه تنها یک سرى وَهم و خیالى باطلى است که آنها دارند.ریشهها و زمینههاى فطرىگرچه افرادى به زبان معاد را نمىپذیرند، ولى ناخودآگاه در عمق جان خود احساس ابدیّت براى انسان دارند و گاه وبیگاه از خود علامتهایى نشان مىدهند که دلیل آن است که با وجود مرگ و پوسیده شدن جسم، حاضر نیستند انسانیّت و شخصیّت واقعى او را نابود و نیست شده بدانند. ما نمونههایى از این علامتها را در اینجا بیان مىکنیم:1- تمام منکران معاد به قبر نیاکان خود احترام مىگذارند.2- نام شخصیّتهاى مرده را بر روى خیابانها و مؤسسات و مدارس و دانشگاهها و... مىگذارند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
سرپرستی سازمان
مدیریت چیست؟
علم و هنر به کارگیری از اصول برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل امکانات و فعالیت های افراد برای رسیدن به هدف های خاص مؤسسه تعریف کرد.
اهمیت کارآیی و اثر بخشی مدیریت:
در عصر امروز اهمیت مدیریت تا بدانجاست که برخی از اندیشمندان شکست و موفقیت سازمان را گِروه عملکرد مدیریت آنها دانسته و معتقدند اگر سازمان مدیریت مؤثر نداشته باشد از ادامه کار باز می ماند یا از پایینی برخوردار خواهد بود.
پیتر دراکر:
مدیران کمیاب ترین و در عین حال با ارزش ترین سرمایه های سازمان هستند.
کارآیی:
به اجرای درست کارها در سازمان مربوط می شود. یعنی تصمیماتی که به هدف کاهش هزینه ها، افزایش مقدار تولید و بهبود کیفیت محصول اتخاذ می شوند کارآیی نسبت بازدهی به بازدهی استاندارد است بنابراین مفاهیم کارآیی و اثر بخشی از ملاکهای مهم ارزیابی عملکرد مدیریت و سازمان است به طوریکه بالا بودن میزان کارآیی و اثر بخشی به منزله موفقیت و عملکرد صحیح مدیریت و سازمان در تحقیق و دستیابی به اهداف مورد نظر است و پایین بودن کارآیی و اثر بخشی مدیریت و سازمان حاکی از عدم موفقیت عملکرد نامطلوب می باشد.
مدیریت علم. هنر؟
مدیر قبل از آن هم باید دانش و مدیریت را فراگیرد مدیری که دارای دانش و علم نباشد به هیچ وجه نمی تواند برنامه ریز، سازمان ده، کنترل گر و هدایت گر خوبی باشد بعد از آن که دانش مدیریت را فرا گرفت جنبه هنر بودن آن مطرح است این علم و دانش خود را در موقعیت های مختلف چگونه استفاده کند و جنبه احساسی مدیریت و قضاوتی آن مطرح می شود.
سایمون:
مدیریت را هم علم می داند و هم هنر. او معتقد است چنانچه مدیریت دارای تجربه کافی برای تصمیم گیری باشد و از تکنیک و روش های علمی نیز استفاده کند از موفقیت بیشتری در مدیریت برخوردار خواهد شد.
سطوح مدیریت در سازمان ( هرم مدیریت ):
1ـ سطح مدیریت عالی 2ـ سطح مدیریت میانی 3ـ سطح مدیریت عملیاتی
1ـ سطح مدیریت عالی: در این سطح که از همه بالاتر است مدیران درجه یکم سازمان که امروزه به آنان رئیس یا مدیر کل گفته می شود قرار دارند. مدیران رده بالا به تنظیم برنامه های بلند مدت و سیاست های کلی سازمان اقدام می کنند و عملکرد کارکنان سطوح پایین تر را کنترل می نمایند. به مدیران و کارمندان این طبقه استراتژیک هم گفته می شود.
2ـ سطح مدیریت میانی: در سطح مدیریت میانی، که بین دو سطح دیگر قرار دارد مدیران میانی و کارکنان ستادی فعالیت می کنند کارکنان ستادی تلاش دارند اطلاعات تازه را از مدیران و کارکنان سطح مدیریت عملیاتی جمع آوری و پس از طبقه بندی در اختیار مدیران و کارکنان سطح مدیریت عالی قرار می دهند و بر عکس، و از طرفی تصمیمات گرفته در سطح مدیریت عالی را طبقه بندی نموده و دستورالعمل های اجرایی را تنظیم و در اختیار مدیران و کارکنان سطح مدیریت عملیاتی برای اجرا قرار می دهند.
3ـ سطح مدیریت عملیاتی: در این سطح مدیران و کارکنانی فعالیت می کنند که مستقیماً با واحدهای اجرا و اهداف مؤسسه در ارتباطند مانند مدیر مدرسه راهنمایی که با دبیران و یا مسئول حسابداری که با حسابداران در ارتباطند.
بررسی های تاریخی:
نشان می دهد که با آغاز زندگی گروهی انسان به منظور رفع هر چه بهتر نیازهای اولیه مانند تهیه غذا، مسکن و دفاع در برابر دشمنان موضوعات سازمان و مدیریت به شکل ابتدایی آن شروع شد.
سومری ها با اختراع خط در پنج هزار سال قبل از میلاد مسیح، به منظور اعمال کنترل در مدیریت نظام بایگانی را به وجود آوردند. قوم مصر با ساختن اهرام عظیم سنگی نشان دادند که از مدیریت اطلاع دارند.
عقاید کنفوسیوس و خاندان چو و منسیوس در چین نشان می داد که آنان بر اصول مدیریت امروز آگاهی داشته، صداقت و وفاداری را برای مدیران خود ضروری داشتند.
مدیریت بعد از ظهور اسلام:
در دین مبین اسلام، قرآن کریم کتاب آسمانی مسلمانان، مهمترین و معتبرترین منبع فرامین اداره و رهبری امور است که روشنفکران سیاست ها و تصمیم گیرهاست. از دیگر منابع معتبر اسلامی برای ارائه شیوه های اداره امور سازمان ها می توان از نهج البلاغه حضرت علی (ع) نام برد.
مدیرانی که در سایه این دو منبع پدید آمدند را می توان 1ـ ابونصر فارابی 2ـ امام محمد غزالی 3ـ خواجه نظام الملک طوسی 4ـ کیکاووس بن اسکندر و شمگیر را نام برد.
مدیریت در عصر انقلاب صنعتی:
در این دوران با پیشرفت تکنولوژی، محصولات به صورت انبوه تولید شد و مهاجرت به شهرها و گسترش شهرنشینی آغاز گردید از قرن هیجدهم دانشمندان همواره در پی یافتن بهترین راه انجام کار و افزایش بازده و سود بودند.
آدام اسمیت: کاربرد اصل نحصی و تقسیم کار را در کارهای تولیدی بیان کرده است او اعتقاد داشت با تقسیم کار بازدهی افزایش می یابد. رابرت اُون: در اقتصاد تعاونی و مدیریت منابع انسانی اطلاعاتی داشت که به نام مدیریت پرسنلی ( مدیریت نیروی انسانی ) شناخته شد.
پدر مدیریت علمی، تیلور:
او اعتقاد داشت دانش مدیریت مانند سایر علوم دارای قواعد و اصول خاصی است که می توان آموخت، آموزش داد و به کار گرفت:
1ـ رعایت کردن اصول علمی کارها
ویژگی های مدیریت علمی 2ـ رعایت هماهنگی و همکاری در اجرای کارها
3ـ تقسیم عادلانه و هماهنگ کار
4ـ انتخاب دقیق کارکنان بر اساس شایستگی ها
مدیریت در قرن بیستم:
1ـ مدیریت کلاسیک 2ـ مدیریت نظام گرا 3ـ مدیریت اقتضایی 4ـ نظریه نقش مدیری
1ـ مدیریت کلاسیک: تفکرات کلاسیکی در مدیریت یعنی با اجرای مرتب قواعد و قوانین خاص می توان میزان تولید را افزایش داد. در مکتب کلاسیک مدیریت سه نظریه مدیریت علمی، مدیریت اداری و بوروکراسی مطرح شده است.