لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فرسایش بادی و وزش گرد و غبار مرسوم ، بر زمین هایی که مورد خاکورزی گندم زمستانه- آیش تابستانه ، در واشنگتن شرقی ایالات متحده آمریکا قرار دارند، باروری خاک را کاهش می دهند و می توانند با کیفیت نامطلوب هوا همکاری کنند.خاکورزی حفاظتی در طول آیش، برای کاهش دادن فرسایش و گرد و غبار شناخته شده است ،اما خاکورزی سنتی(CT) هنوز بر بیش از 80 درصد زمین های این منطقه به کار برده می شود. این مقاله نتایج اقتصادی یک دوره 5 ساله (سال های زراعی 1995 تا 1999 ) سیستم خاکورزی را که در منطقه لیند واشنگتن پژوهش شده است، در سایت کشاورز جوان گزارش می دهد. میانگین بارش سالانه پایگاه 224 و خاک لومی سیلتی شانو ( سیلتی زبر، مخلوط شده، فوق العاده فعال، مرطوب Xeric Hapolcambids ) است. سیستم های خاکورزی هستند: 1- خاکورزی سنتی(CT )-2-حداقل خاکورزی: (MTکشت و علف کش ها)،3- حداقل خاکورزی تاخیری:(DMTعلف کش ها وکشت تاخیری).
محصول دانه ای گندم در میان این سال ها بین 79/1 تا 20/5 در هکتار برآورد شده است. اما بین محصول دانه ای سیستم های خاکورزی در هر سال یا هنگام تحلیل میان سال ها اختلافی وجود ندارد. سیستم خاکورزی ، به طور اقتصادی ، بر اساس برگشتی بازار نسبت به هزینه های کل تولید مشابه بودند، اما DMA از CT براساس برگشتی بازار نسبت به هزینه های متغیر ، سود آوری کمتری داشت (البته این سودآوری کمتر، چندان محسوس نبود).تحلیل گران اقتصادی نشان می دهند که هیچ کمک مالی مورد نیاز نمی باشد تا تولیدکنندگان را برای تغییر از شیوه سنتی به شیوه آیش با شخم کمتر ترغیب کند، زیرا این سیستم ها در مجموع سود آور هستند. چون هیچ طعمه و دلیل اقتصادی بلند مدت و کوتاه مدتی برای تبدیل کردن CT به MT ( که خاک را حفظ می کند) وجود ندارد، این یک راه حل پیروزمندانه و موفقیت آمیز برای کشاورزان و محیط زیست می باشد.
هنگامی که مساحت زمین تحت آیش تابستانه(بهاره) در آمریکا در طول سه دهه گذشته کاهش پیدا کرد، تناوب گندم-آیش زمستانه(پاییزه)، سیستم مسلط و عمده کاشت در مناطقی که بارندگی سالانه یک متر از 350 میلیمتر دارند، باقی ماند. در ایالت واشنگتن شرقی و مناطق شمال مرکزی ، آیش بهاره- گندم پاییزه ، سیستم مسلط و عمده کاشت بر تقریبا 2 میلیون هکتار می باشد. کشاورزان در گریت پلین شمالی به طور مشخص فرسایش بادی را در زمین های آیش شده کاهش دادند با پذیرفتن سیستم خاکورزی کمینه (MT) و تمرین سیستم های بدون خاکورزی و شواهد تازه ای کاهش مشابه را در فرسایش بادی و تحمل در برابر گرد و غبار باد در پاسیفیک نوثوست نشان می دهد. مرکز اطلاعات خاکورزی حفاظتی(CTIC) گزارش داد که کشاورزان در ایالات های گریت پلین غربی و پاسیفیک روش های MT و بدون خاکورزی را بر 34 درصد زمین های زراعی به کار بردند. اگرچه در ایالت واشنگتن فقط 26 درصد زمین های زراعی در روش MT و بدون خاکورزی بودند.
در واشنگتن شرقی- مرکزی که بارش سالانه معمولا بین 150 تا 300 میلی متر است، حتی آیش MT کمیاب است. برای مثال ، در حومه آدامز قلب منطقه گندم- آیش واشنگتن ، خاکورزی سنتی هنوز بر 88 درصد زمین های زراعی به کار برده می شود. بیشترین مطالعات اخیر اقتصادی روش های بدون خاکورزی و MT در سیستم گندم- آیش به منطقه گریت پلین آمریکا و پریریس کانادا مربوط می شود. بازنگری این کار نشان داده است که سودبخشی مرتبط به این سیستم های خاکورزی در مناطق نسبتا کم آب، با تغییر موقعیت تغییر کرده است، اگرچه کاهش خاکورزی عمدتا برگشتی خالص را افزایش می دهد وقتی شدت کشت زراعتی هم افزایش یابد. وقتی پیشنهاد این سیستم ها برای خاک و هوا مفید تشخیص داده شدند، برخی پژوهشگران گزارش دادند که برای روش بدون خاکورزی هزینه تولید بالاتر است. اسمیت و همکارانش گزارش دادند که حضور غیر قابل کنترل علف های هرز در روش بدون خاکورزی در مناطق نسبتاکم آب می تواند به طور عمده هزینه علف کشی و تولید کل را با ببرد.
اگرچه پژوهش های اخیر کشاورزانی که روش بدون خاکورزی را در یک منطقه نسبتا کم آب واشنگتن شرقی آزمایش کرده اند، آشکار می کند که هزینه ی تولید آنها برای کشت هایی که بذرپاشی آنها در بهار انجام می شود کمتر از روش CT بوده است. خاکورزی سنتی که در طول آیش به کار برده می شود شدید است و اغلب خاک را نسبت به فرسایش آسیب پذیر می کند.کمبود پس مانده های گیاهی،کلوخه و زبر خاک بر سطح خاک می تواند یک تهدید فرسایش بادی خطرناک را به وجود آورد و مطرح سازد. سیستم خاکورزی حفاظتی در پاسیفیک نوثوست عموما ابزار بدون برگردان را به کار گرفت مانند تیغه پهن V شکل برای خاکورزی مقدماتی بهاره ، به همراه استفاده از علف کش ها به جای یک یا دو عملیات خاکورزی. این کار مقادیر بیشتری پس مانده های سطحی و زبری خاک را در طول آیش در مقایسه با روش CT حفظ می کند. لی خبر داد که ذرات گرد وغبار معلق که 10 میکرو متر (PM-10 و کوچک تر بودند در اسپوکان ایالت WA به 31 تا 54 درصد کاهش خواهند یافت، اگر خاکورزی حفاظتی یا روش بدون خاکورزی جایگزین آیش بهاره سنتی شود.
هر دو منطقه اسپوکان و تری سیتیز اوربان در مواجهه با استانداردهای دولتی کیفیت هوا برای PM-10 در چندین مورد رد شدند. یکی از این موارد، در طول یک توفان غبار (شن) بزرگ در 25 سپتامبر 1999 بود، وقتی که PM-10 به 405 میکرو گرم رسید که تقریبا سه برابر استاندار مجاز ملی 150 می باشد. در آن روز، در تصادف چند اتومبیل در نزدیک پندلتون هفت سرنشین کشته و22 نفر مجروح شدند. بله ، تخلف از فرمان استاندارد های دولتی کیفیت هوا، که نمایندگان کیفیت هوا طرح ها را گسترش می دهند تا این مشکل را حل کنند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فرسایش بادی و وزش گرد و غبار مرسوم ، بر زمین هایی که مورد خاکورزی گندم زمستانه- آیش تابستانه ، در واشنگتن شرقی ایالات متحده آمریکا قرار دارند، باروری خاک را کاهش می دهند و می توانند با کیفیت نامطلوب هوا همکاری کنند.خاکورزی حفاظتی در طول آیش، برای کاهش دادن فرسایش و گرد و غبار شناخته شده است ،اما خاکورزی سنتی(CT) هنوز بر بیش از 80 درصد زمین های این منطقه به کار برده می شود. این مقاله نتایج اقتصادی یک دوره 5 ساله (سال های زراعی 1995 تا 1999 ) سیستم خاکورزی را که در منطقه لیند واشنگتن پژوهش شده است، در سایت کشاورز جوان گزارش می دهد. میانگین بارش سالانه پایگاه 224 و خاک لومی سیلتی شانو ( سیلتی زبر، مخلوط شده، فوق العاده فعال، مرطوب Xeric Hapolcambids ) است. سیستم های خاکورزی هستند: 1- خاکورزی سنتی(CT )-2-حداقل خاکورزی: (MTکشت و علف کش ها)،3- حداقل خاکورزی تاخیری:(DMTعلف کش ها وکشت تاخیری).
محصول دانه ای گندم در میان این سال ها بین 79/1 تا 20/5 در هکتار برآورد شده است. اما بین محصول دانه ای سیستم های خاکورزی در هر سال یا هنگام تحلیل میان سال ها اختلافی وجود ندارد. سیستم خاکورزی ، به طور اقتصادی ، بر اساس برگشتی بازار نسبت به هزینه های کل تولید مشابه بودند، اما DMA از CT براساس برگشتی بازار نسبت به هزینه های متغیر ، سود آوری کمتری داشت (البته این سودآوری کمتر، چندان محسوس نبود).تحلیل گران اقتصادی نشان می دهند که هیچ کمک مالی مورد نیاز نمی باشد تا تولیدکنندگان را برای تغییر از شیوه سنتی به شیوه آیش با شخم کمتر ترغیب کند، زیرا این سیستم ها در مجموع سود آور هستند. چون هیچ طعمه و دلیل اقتصادی بلند مدت و کوتاه مدتی برای تبدیل کردن CT به MT ( که خاک را حفظ می کند) وجود ندارد، این یک راه حل پیروزمندانه و موفقیت آمیز برای کشاورزان و محیط زیست می باشد.
هنگامی که مساحت زمین تحت آیش تابستانه(بهاره) در آمریکا در طول سه دهه گذشته کاهش پیدا کرد، تناوب گندم-آیش زمستانه(پاییزه)، سیستم مسلط و عمده کاشت در مناطقی که بارندگی سالانه یک متر از 350 میلیمتر دارند، باقی ماند. در ایالت واشنگتن شرقی و مناطق شمال مرکزی ، آیش بهاره- گندم پاییزه ، سیستم مسلط و عمده کاشت بر تقریبا 2 میلیون هکتار می باشد. کشاورزان در گریت پلین شمالی به طور مشخص فرسایش بادی را در زمین های آیش شده کاهش دادند با پذیرفتن سیستم خاکورزی کمینه (MT) و تمرین سیستم های بدون خاکورزی و شواهد تازه ای کاهش مشابه را در فرسایش بادی و تحمل در برابر گرد و غبار باد در پاسیفیک نوثوست نشان می دهد. مرکز اطلاعات خاکورزی حفاظتی(CTIC) گزارش داد که کشاورزان در ایالات های گریت پلین غربی و پاسیفیک روش های MT و بدون خاکورزی را بر 34 درصد زمین های زراعی به کار بردند. اگرچه در ایالت واشنگتن فقط 26 درصد زمین های زراعی در روش MT و بدون خاکورزی بودند.
در واشنگتن شرقی- مرکزی که بارش سالانه معمولا بین 150 تا 300 میلی متر است، حتی آیش MT کمیاب است. برای مثال ، در حومه آدامز قلب منطقه گندم- آیش واشنگتن ، خاکورزی سنتی هنوز بر 88 درصد زمین های زراعی به کار برده می شود. بیشترین مطالعات اخیر اقتصادی روش های بدون خاکورزی و MT در سیستم گندم- آیش به منطقه گریت پلین آمریکا و پریریس کانادا مربوط می شود. بازنگری این کار نشان داده است که سودبخشی مرتبط به این سیستم های خاکورزی در مناطق نسبتا کم آب، با تغییر موقعیت تغییر کرده است، اگرچه کاهش خاکورزی عمدتا برگشتی خالص را افزایش می دهد وقتی شدت کشت زراعتی هم افزایش یابد. وقتی پیشنهاد این سیستم ها برای خاک و هوا مفید تشخیص داده شدند، برخی پژوهشگران گزارش دادند که برای روش بدون خاکورزی هزینه تولید بالاتر است. اسمیت و همکارانش گزارش دادند که حضور غیر قابل کنترل علف های هرز در روش بدون خاکورزی در مناطق نسبتاکم آب می تواند به طور عمده هزینه علف کشی و تولید کل را با ببرد.
اگرچه پژوهش های اخیر کشاورزانی که روش بدون خاکورزی را در یک منطقه نسبتا کم آب واشنگتن شرقی آزمایش کرده اند، آشکار می کند که هزینه ی تولید آنها برای کشت هایی که بذرپاشی آنها در بهار انجام می شود کمتر از روش CT بوده است. خاکورزی سنتی که در طول آیش به کار برده می شود شدید است و اغلب خاک را نسبت به فرسایش آسیب پذیر می کند.کمبود پس مانده های گیاهی،کلوخه و زبر خاک بر سطح خاک می تواند یک تهدید فرسایش بادی خطرناک را به وجود آورد و مطرح سازد. سیستم خاکورزی حفاظتی در پاسیفیک نوثوست عموما ابزار بدون برگردان را به کار گرفت مانند تیغه پهن V شکل برای خاکورزی مقدماتی بهاره ، به همراه استفاده از علف کش ها به جای یک یا دو عملیات خاکورزی. این کار مقادیر بیشتری پس مانده های سطحی و زبری خاک را در طول آیش در مقایسه با روش CT حفظ می کند. لی خبر داد که ذرات گرد وغبار معلق که 10 میکرو متر (PM-10 و کوچک تر بودند در اسپوکان ایالت WA به 31 تا 54 درصد کاهش خواهند یافت، اگر خاکورزی حفاظتی یا روش بدون خاکورزی جایگزین آیش بهاره سنتی شود.
هر دو منطقه اسپوکان و تری سیتیز اوربان در مواجهه با استانداردهای دولتی کیفیت هوا برای PM-10 در چندین مورد رد شدند. یکی از این موارد، در طول یک توفان غبار (شن) بزرگ در 25 سپتامبر 1999 بود، وقتی که PM-10 به 405 میکرو گرم رسید که تقریبا سه برابر استاندار مجاز ملی 150 می باشد. در آن روز، در تصادف چند اتومبیل در نزدیک پندلتون هفت سرنشین کشته و22 نفر مجروح شدند. بله ، تخلف از فرمان استاندارد های دولتی کیفیت هوا، که نمایندگان کیفیت هوا طرح ها را گسترش می دهند تا این مشکل را حل کنند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
دختران؛ سن رشد و مسئولیت کیفری
در بیست و سومین شماره فصلنامه «کتاب زنان» مقاله ای با عنوان «دختران؛ سن رشد و مسئولیت کیفری» به قلم جناب آقای سید حسین هاشمی به چاپ رسید که ضمن ارج نهادن بر این کوشش محققانه و آرزوی توفیقات روزافزون برای نویسنده محترم و دست اندرکاران مجله، بخشهایی از مقاله را مورد بررسی قرار داده و نکاتی را یادآوری می نماییم. چکیده مقاله موردنظر به قلم نویسنده این چنین است.
چکیده
احراز رشد در مسئولیت کیفری دختران از جمله مباحث نو ظهوری است که بررسی فقهی در این زمینه ضروری به نظر می رسد. زیرا بسیاری از دختران و پسرانی که تازه به سن بلوغ جنسی و شرعی رسیده اند، از رشد عقلی و فکری لازم در مسائل کیفری برخوردار نیستند. سؤال مهم این است که آیا از دیدگاه فقهی چنین اشخاصی در امور کیفری مانند امور مدنی مورد حمایت حقوقی قرار داشته و فاقد مسئولیت کیفری به شمار می روند؟ مقاله حاضر در ابتدا به تبیین مفهوم رشد و رابطه آن با جنون و بلوغ پرداخته و اثبات می شود که در اصطلاح روایی، رشد تنها به مفهوم خاص مدنی اختصاص نداشته و قابل تعمیم به مسائل غیرمالی از جمله امور کیفری نیز می باشد. در ادامه مقاله مبانی و ادله لزوم احراز رشد از منظر آیات و روایات در مسئولیت کیفری و همچنین ادله عقلی این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است و معلوم می شود که معنای کلمه «رشد» و «اشد» نسبی می باشد و شواهد و مؤیداتی از آیات و روایات بر این مدعا ذکر شده است.
در بررسی ادله عقلی معلوم می گردد مسائل کیفری به مراتب مهم تر از امور مالی می باشد و به طریق اولی یا حداقل به وحدت ملاک، رشد، در مسئولیت کیفری شرط است. برای این مدعا از قیاس اولویت در مسأله رشد بهره گرفته شده و سپس به تبیین قید «کمال العقل» و واژه «معتوه» که براساس روایات فاقد مسئولیت کیفری می باشند، پرداخته شده است؛ بنابراین بازنگری در سن مسئولیت کیفری دختران ضروری به نظر می رسد.
واژگان کلیدی
بلوغ، رشد کیفری دختران، رشد، اشد، عقل، سفاهت، جنون، قیاس اولویت، قبح عقاب بلابیان.
نکته اول
ایشان ابتدا مفهوم حقوقی «رشد» را با ذکر دو معنای عام و خاص به گونه ای جامع و مستوفی بیان نموده و نظرات فقها را ذکر کرده است. سپس با طرح مباحثی می کوشد تا ذوالصطلاح «سفیه» و «ضعیف» را که در روایات آمده و شرط محجوریت صبی می باشد، از اختصاص به امور مالی خارج کرده و به امور کیفری سرایت دهد و لزوم نوعی «رشد» را برای مسئولیت کیفری به اثبات رساند. اما روایات ذکر شده هیچ یک دلالت بر این معنی ندارد. عمده روایتی که ایشان مورد استناد قرار داده و دلالت دیگر روایات را نیز به قرینه آن کامل می داند روایت عبدالله بن سنان از امام صادق - علیه السلام- است:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
دختران؛ سن رشد و مسئولیت کیفری
در بیست و سومین شماره فصلنامه «کتاب زنان» مقاله ای با عنوان «دختران؛ سن رشد و مسئولیت کیفری» به قلم جناب آقای سید حسین هاشمی به چاپ رسید که ضمن ارج نهادن بر این کوشش محققانه و آرزوی توفیقات روزافزون برای نویسنده محترم و دست اندرکاران مجله، بخشهایی از مقاله را مورد بررسی قرار داده و نکاتی را یادآوری می نماییم. چکیده مقاله موردنظر به قلم نویسنده این چنین است.
چکیده
احراز رشد در مسئولیت کیفری دختران از جمله مباحث نو ظهوری است که بررسی فقهی در این زمینه ضروری به نظر می رسد. زیرا بسیاری از دختران و پسرانی که تازه به سن بلوغ جنسی و شرعی رسیده اند، از رشد عقلی و فکری لازم در مسائل کیفری برخوردار نیستند. سؤال مهم این است که آیا از دیدگاه فقهی چنین اشخاصی در امور کیفری مانند امور مدنی مورد حمایت حقوقی قرار داشته و فاقد مسئولیت کیفری به شمار می روند؟ مقاله حاضر در ابتدا به تبیین مفهوم رشد و رابطه آن با جنون و بلوغ پرداخته و اثبات می شود که در اصطلاح روایی، رشد تنها به مفهوم خاص مدنی اختصاص نداشته و قابل تعمیم به مسائل غیرمالی از جمله امور کیفری نیز می باشد. در ادامه مقاله مبانی و ادله لزوم احراز رشد از منظر آیات و روایات در مسئولیت کیفری و همچنین ادله عقلی این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است و معلوم می شود که معنای کلمه «رشد» و «اشد» نسبی می باشد و شواهد و مؤیداتی از آیات و روایات بر این مدعا ذکر شده است.
در بررسی ادله عقلی معلوم می گردد مسائل کیفری به مراتب مهم تر از امور مالی می باشد و به طریق اولی یا حداقل به وحدت ملاک، رشد، در مسئولیت کیفری شرط است. برای این مدعا از قیاس اولویت در مسأله رشد بهره گرفته شده و سپس به تبیین قید «کمال العقل» و واژه «معتوه» که براساس روایات فاقد مسئولیت کیفری می باشند، پرداخته شده است؛ بنابراین بازنگری در سن مسئولیت کیفری دختران ضروری به نظر می رسد.
واژگان کلیدی
بلوغ، رشد کیفری دختران، رشد، اشد، عقل، سفاهت، جنون، قیاس اولویت، قبح عقاب بلابیان.
نکته اول
ایشان ابتدا مفهوم حقوقی «رشد» را با ذکر دو معنای عام و خاص به گونه ای جامع و مستوفی بیان نموده و نظرات فقها را ذکر کرده است. سپس با طرح مباحثی می کوشد تا ذوالصطلاح «سفیه» و «ضعیف» را که در روایات آمده و شرط محجوریت صبی می باشد، از اختصاص به امور مالی خارج کرده و به امور کیفری سرایت دهد و لزوم نوعی «رشد» را برای مسئولیت کیفری به اثبات رساند. اما روایات ذکر شده هیچ یک دلالت بر این معنی ندارد. عمده روایتی که ایشان مورد استناد قرار داده و دلالت دیگر روایات را نیز به قرینه آن کامل می داند روایت عبدالله بن سنان از امام صادق - علیه السلام- است:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن .doc :
حیات خارج از جو زمین
برای گذشتگان ما هرگز چنین سؤالی پیش نمیآمد که من در جهان تنها زندگی میکنم یا نه؟ دنیای آنها از یک بستر محدود به نام خاک و آسمانی مملو از ستارگان شناخته شده تشکیل میشد.
آنها به این احتمال که ممکن است منظومهها و سیارات دیگری وجود داشته باشند که نتیجه آن زندگی موجودات غیر زمینی است. اهمیت نمیدادند. شیپارلی اولین کسی بود که تصور میکرد شیارهایی بر روی مریخ دیدهاست. پرسیال لول همین فرضیه شیار را به صورت کانالهایی که توسط مریخیها به منظور آبیاری کردن محصولات کشاورزیشان احداث شده است، بیان کرد. نتیجه این فرضیات این بود که قدرت و بینش انسان به این سمت که ما در جهان تنها نیستیم سوق دادهشده است. همانطور که در فصل 5 اشاره شد. تحقیق خاص ما در مورد مریخ به نتایج منفی منجر شده است.
در صورتی که ما با زندگی در سطح مریخ مواجه شویم قطعاً این نظریه به بقای موجوادت غیر زمینی منتج می شود. البته بایستی بدانیم که واژه extraterres trial به معنی وجود داشتن موجوداتی متفاوت از آن چه در زمین مشاهده میکنیم، است. ما حرفهای مخفف ET را برای واژه Life Extraterres trial به معنی زندگی غیر زمینی و حرف L را برای کلمه Life و حرف I در ETI برای واژه intelligence به معنی هوشمند در نظر میگیریم که به زبان ساده ETI به معنی موجودات هوشمند غیر زمینی است. ما هم اکنون سرگرم تحقیق در مورد زندگی موجودات هوشمند غیر زمینی هستیم که به صورت مخفف SETI نوشته میشود. که s مخفف serch به معنی تحقیق است.
اولین SETI پروژهای بود که OZMA نامیده می شد. و در سال 1960 آغاز شده است و تلاشی بود که برای یافتن سیگنالهای رادیویی از دو ستاره نزدیک به هم انجام گرفته بود. این دو ستاره تائوستی و اپیسیلون اریدانی نام داشتند.
در حقیقت ما هیچگونه علائمی از ETI یا ETL در سطح کره مریخ یا ماه و یا در ابرهای مشتری و یا در تیتان (قمر زحل) نیافیتم. این موضوع هرگز روحیه محقیقن را تضعیف نکردهاست. بلکه آنها را تشویق به تحقیق در خارج از منظومه شمسی کردهاست.
تحقیقات ما بایستی به صورت گستردهتر و فراتر از منظومه شمسی انجام میشد و این در حالی ممکن بود که ما می توانستنیم به یک ستاره دیگر سفر کنیم و بر روی یک یا چند سیاره آن فرود بیاییم و در آنجا اتراق کنیم. تا بتوانیم پیرامون حیات در آنجا تحقیق کنیم.
البته چندان عجیب نیست که این نظریه به طور قطع انجامناپذیر است. با توجه به محدودیتهایی که در مورد فاصله و سرعتی که بتوانیم ماهوارهمان را به آن ستاره انتقال دهیم، سراغ داریم.در صورتی که ما بتوانیم با 1/0 سرعت نور سفر کنیم 90 سال طول می کشد تا بتوانیم به نزدیکترین ستاره که همان آلفا قنطورس است برسیم. حال ستارهای را در نظر بگیرید که 100 سال نوری با ما فاصله داشتهباشد. آنگاه ما بایستی 2000 سال در سفر باشیم تا به آن ستاره برسیم و برگردیم. ونسلهای زیادی باید در سفر همراه ما باشند، عدهای بمیرند و عدهای به راهشان ادامه دهند.
حقیقت جالبی که ما می توانیم از قانون نسبیت یاد بگیریم. این است که آیا صنعت ما میتواند آن قدر پیشرفت داشتهباشد که به ما اجازه دهد که به 98% سرعت نور برسیم. زمان برای ما در داخل ماهواره بسیار کندتر میگذرد و با در نظر داشتن این موضوع که سفر رفت و برگشت به ستاره آلفا کمتر از 40 سال طول میکشد. اما این مدت در زمین 200 سال طول میکشد و هنگامی که ما برگردیم تمام دوستانمان مردهاند. اما ما امیدواریم که اطلاعات مورد نیاز که توسط دوستانمان به دست آمد توسط نسلهای بعد تکمیل شود.
بیشترین سرعتی که بشر توانسته به آن دست یابد mi/h 100000 یا معادل mi/s 28 میباشد که این سرعت فقط از 1/0 سرعت نور می باشد. همانطور که میبینید این ارقام بسیار ناامیدکننده هستند. ولی ما نباید امیدمان را از دست بدهیم و بایستی بتوانیم منبعی از انرژی پیدا کنیم که سرعت ماهوارهمان را به اندازه اولین نیمه سفر تا ستاره دور دستی که مورد نظرمان است به درصد قابل قبولی از سرعت نور برساند. نظریههایی که برای چنین سیستم حرکتی وجود دارد، عبارتند از: همجوشی هیدروژن و پادماده، سیستم تعویض یون و غیره.
سیگنالهای رادیویی در خلأ با سرعت نور حرکت میکنند. اما در چه طول موجی باید شنیده شوند؟ محدوده کامل طول موجها خیلی وسیع است. ولی کمتر از اندازهای است که ما به آن نیاز داریم. مقداری از این محدوده، از تابش زمینه کیهان که توسط الکترونهای شتاب یافته تأمین میشود، نشأت میگیرد.
ما با امواج رادیویی با طول موج بیشتر نیاز نداریم. خوشبختانه محتملترین محدوده طول موجها که ما به آن نیاز داریم طیف 18 تا 21 سانتیمتر است(در واقع کمی بیشتر). چرا این طول موجها ویژه به نظر میرسند؟
در فصل 15 ما دیدیم که چرا سیگنال cm 21 معتبر است. این سیگنالی است که توسط بیشترین عنصر موجود در جهان یعنی هیدروژن ساطع میشود.
هر ETI بدون تردید این حقیقت را میداند که باید هر طول موجی را برای منظوری خاص انتخاب کند. با توجه به دلایلی که گفته شد این طول موج برای پروژه SETI که OZMA نامیده شد انتخاب میشود.
البته بیشتر ذکر شده است که طول موج cm 18 برای تشعشع هیدروکسیل تعریف شده است. هیدروکسیل همان رادیکال OH میباشد که در فضای سیال میان ستارهای یافت می شود.هنگامی که شما یک رادیکال OH را نزدیک یک اتم هیدروژن قرار میدهید.خیلی به HOH یا مولکول آب نزدیک میشوید. هنگامی که این استدلال چیزی را ثابت نکند محدوده طول موجهای 18 تا 21 سانتیمتر را حفره آب مینامیم جایی که ETS ها داستان فعالیت متهورانه ما را نشان میدهند. با توجه به این که ما آب را برای پایدار بودن موقعیتهای زندگی غیر زمینی در نظر داریم. این طور فکر میکنیم که شاید در تمام جهان آب موجب بقای موجودات زنده است و اگر آب وجود داشته باشدETS ممکن است این منطق ما را معطوف به انتشار امواج مختلف در این زمینه بکنند. ما قابلیت انتشار سیگنالهای رادیویی قوی را در هر جهت داریم و میتوانیم همزمان طول موجهای مختلف را نیز بشنویم.
آیا تلاش کردن پیرامون این مسأله هیچ موثر واقع میشود؟
چه شانسهایی وجود دارد که ETI وجود داشته باشد؟
برای پاسخ به این سوالات و همچنین طرح سوالات بیشتر در این زمینه بیابیم به کنفرانسی که توسط دانشمندان در سال 1968 در مرکز رادیویی ملی در گرین بنک در ویرجینیا انجام شد برگریدم. حدس این که چه مقدار از جوامع ETI در کهکشان راه شیری وجود دارد توسط فرمول زیر که به فرمول دریک معروف است به دست میآید: