لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مواد قالبگیری- چسب
انواع چسب ها: تقسیم بندی چسب ها از دو دیدگاه صورت می گیرد: یکی از نقطه نظر ماهیت و طبیعت چسب ها و دیگری از نظر نحوه انجماد و چگونگی خود گیری و سفت شدن چسب ها .از نقطه نظر ماهیت چسب ها به دو گروه چسب های آلی و غیر آلی و یا دو دسته قابل حل در آب یا غیر قابل حل در آب تقسیم می شوند.از نقطه نظر نحوه انجماد و چگونگی سفت شدن و خود گیری ،چسب ها به سه نوع برگشت ناپذیر، میانه و برگشت پذیر تقسیم می شوند. چسب های آب دار و چسب های غیر آب دار نباید با هم دیگر مخلوط شوند زیرا هر زمان که این عمل صورت پذیرد ، استحکام مخلوط ماسه در حالت تر و در حالت خشک کاهش می یابد. و به خصوص اگر چسب آب دار ، خاک رس باشد ، کاهش استحکام شدید تر است.یک چسب مناسب باید ذرات ماسه را به یکدیگر اتصال دهد و استحکام قالب و ماسه ماهیچه را در حالت تر و خشک افزایش دهد. همچنین باید شرایط زیر را فراهم سازد: 1- در خلال تهیه مخلوط های قالب گیری یا ماهیچه به طور یکنواخت بر روی سطوح ماسه پایه گسترده شود. 2- در هر دو حالت تر و خشک ، استحکام کافی مخلوط را فراهم سازد. 3- شکل پذیری مناسب در مخلوط ایجاد نماید ،به طوری که مخلوط قادر باشد همه بخش های قالب را پر کند. 4- کمترین چسبندگی را به سطح مدل و جعبه ماهیچه داشته باشد تا انجام فرایند قالب گیری و ماهیچه سازی امکان پذیر شود .5- امکان خشک کردن سریع قالب و ماهیچه را فراهم سازد و در خلال مونتاژ قالب و نگه داری ماهیچه رطوبت جذب نکند. 6- در خلال مرحله خشک کردن و به هنگام ریخته گری فلز به داخل قالب ، حد اقل گاز را تولید و آزاد سازد. 7- به دیرگدازی ماسه لطمه نزند و سوختن زودرس ماسه را پدید نیاورد. 8- امکان آسان خارج سازی ماهیچه را فراهم سازد. 9- برای افرادی که عملیات تهیه مخلوط ،قالب و ماهیچه را انجام می دهند ، مضر نباشد و گازهای سمی تولید نکند. 10- ارزان و قابل دسترسی باشد. معمولا چسب های مورد استفاده در ریخته گری را به دو گروه عمده چسب های قالب گیری و چسب های ماهیچه تقسیم بندی می کنند. از خاک های رسی می توان به عنوان چسب های قالب گیری نام برد و چسب های سیلیکات سدیم ،اتیل و نیز انواع رزین های مورد مصرف در قالب گیری پوسته و....از جمله چسب های ماهیچه هستند. خاک رس ها معمولا دارای سه مشخصه هستند: 1- همراه با مقدار معینی آب ، خودگیر شده و خاصیت پلاستیکی پیدا می کنند. 2- این مخلوط پس از خشک شدن و دوباره مخلوط کردن با آب ، خود گیر شده و خاصیت پلاستیکی خود را حفظ می کند(درجه حرارت خشک شدن بسیار بالا نیست). 3- اگر درجه حرارت از مقدار معینی افزایش یابد، خاک رس کلسینه شده(مرده شده) و خاصیت خود گیری و پلاستیکی خود را از دست می دهد.درجه حرارت کلسینه شدن با توجه به نوع خاک رسی متغیر می باشد.
در ریخته گری ،خاک رس ها به سه صورت هستند: 1- کائولین: کائولین سیلیکات خالص آلومینیوم با فرمول شیمیایی Al2O3SiO2.H2O می باشد که به خاک چینی معروف است و به خاطر داشتن آلومین زیاد ، خاک نسوز هم نامیده می شود. ناخالصی هایی مانند سدیم، پتاسیم،آهن و کلسیم که به صورت سیلیکات در این خاک ها پدید می آید ، رنگ آن را از صورتی روشن به قهوه ای تیره مبدل می سازد.کائولین خاصیت خودگیری و چسبندگی کمتری نسبت به خاک های رس دیگر دارد. در صورت استفاده در ماسه قالب گیری مقدار زیادی بین 10 تا 20 درصد کائولین لازم است. 2- بنتونیت : مونت موریونیت نوعی سیلیکات آلومینیوم به فرمول شیمیایی Al2O3.4SiO2.nH2O.می باشد که در بعضی موارد یون های منیزیم نیز به جای یون های آلومینیوم حضور دارند.بنتونیت معروف ترین چسب خاک رسی مورد استفاده در ریخته گری است، از خانواده مونت موریونیت می باشد.در صنعت ریخته گری دو نوع بنتونیت مشخص و معروف وجود دارد. یکی بنتونیت غربی یا سدیمی است که از یون های سدیم اشباع شده و می تواند مقدار زیادی آب جذب نماید و افزایش حجم بسیاری دارد. نوع دوم ، بنتونیت جنوبی یا کلسیمی است که نسبت به بنتونیت سدیمی کمتر فعال می باشد. بنتونیت کلسیمی قالب هایی با استحکام تر بیشتر تولید می کند ، در صورتی که استحکام خشک در درجه حرارت های بالای سدیمی بیشتر است. به طور کلی مقدار افزایش بنتونیت به ماسه 2 الی 5 درصد است. 3- خاک رس ایلیت:در اثر تغییرات میکا و تجزیه پوسته های معینی به دست می آید.این خاک ، مواد چسبی اصلی ماسه با چسب طبیعی می باشد. چسب های مورد استفاده در ماهیچه سازی: چسب های ماهیچه بسیار متنوع بوده و انواع مختلفی دارند و هر کدام از این چسب ها به منظور معین و ارائه خواص به خصوصی به ماسه ماهیچه اضافه می شوند. بیشتر چسب های ماهیچه (که در بسیاری از موارد در ساخت قالب نیز به کار میروند)بعد از یک بار استفاده به دلیل تغییرات ساختمانی قابلیت استفاده مجدد را ندارند. در هر صورت چسب های مورد استفاده در ماهیچه سازی را می توان به چهار گروه تقسیم کرد: 1- چسب هایی که در حالت یخ زدن سخت و محکم می شوند.آب تنها ماده چسبنده است که در دسته فوق در عملیات ریخته گری مورد استفاده قرار می گیرد.در قطعاتی که در کشور روسیه به کمک این نوع ماهیچه ساخته شده ،ادعا شده که مک های داخلی در پوسته های موتور با استفاده از ماهیچه های یخ زده حذف شده است. 2- چسب هایی که در درجه حرارت اتاق سخت و محکم می شوند: از این دسته می توان سیلیکات سدیم و سیلیکات های
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
ژن
ژندرمانی، روش اصلاح ژنهای معیوب و عامل بیماری است. این روش درمانی درحال حاضر در مرحله تحقیقاتی است و در این مرحله شیوههای مختلفی برای اصلاح ژن مورد مطالعه میباشد.مهمترین روش به این منظور قراردادن یک ژن سالم، در ژنوم بیمار است. ژن درمانی درحال حاضر در دنیا در مرحله تحقیقاتی میباشد و هنوز هیچ فرآورده مورد استفاده در ژن درمانی توسط اداره غذا و داروی آمریکا تایید نشده است. تحقیقات بالینی انجام شده نیز از موفقیت کمی برخوردار بوده است. اولین ژن درمانی در سال 1990 انجام شد که بر روی کودک 4 سالهای با بیماری نادر ژنتیکی نقص ایمنی شدید ترکیبی (SCID) انجام شد. این بیمار به دلیل دارا نبودن سیستم ایمنی طبیعی باید در محیط استریل نگهداری میشد و مرتب دوز بالای آنتی بیوتیک مصرف می کرد در بیمار مزبور گلبولهای سفید بیمار گرفته شد و سپس در آزمایشگاه رشد داده شد و ژن سالم به گلبولها وارد و دوباره به بیمار برگردانده شد. مطالعات بعدی نشان داد که سیستم ایمنی بیمار تقویت شده است و بیمار مجددا به زندگی عادی برگشت اما این روش درمانی یک درمان مادامالعمر نبود و بیمار مجبور به تکرار درمان در هر چند ماه بودهر چند این اولین آزمایش به روش ژندرمانی بسیار امیدوارکننده به نظر میرسید ولی واقعیت امر این است که به دلیل پیچیدگی بیولوژیکی بیش از حد ژندرمانی در انسان و نیز عدم شناخت کامل بسیاری از بیماریهای ژنتیکی امکان استفاده وسیع از ژندرمانی در انسان میسر نشده است. بحث دیگر بحث اخلاق پزشکی است و باید توجه داشت که ژن درمانی بر روی سلولهای سوماتیک (غیرجنسی) و سلولهای جنسی دو پدیده متفاوت است. اگر ژن درمانی بر روی سلولهای جنسی (germs cell) انجام شود، امکان انتقال آن به نسلهای بعدی نیز وجود دارد درحالیکه در ژن درمانی بر روی سلولهای غیرجنسی (Somatic cell) فقط شخص دریافتکننده ژن بهبود مییابد و ژن مورد نظر به نسلهای بعدی به ارث نخواهد رسید. بعضی افراد به هر گونه تغییر ژنتیکی در انسان معترض هستند بدون اینکه مزایای آن را در نظر بگیرند. بسیاری دیگر فقط ژن درمانی در سلولهای غیرجنسی (سوماتیک) را تایید میکنند ولی استفاده از ژندرمانی در سلولهای جنسی را نمیپذیرند. با این وجود تعدادی نیز بر این عقیدهاند که با وضع قوانین جدید میتوان از ژندرمانی در سلولهای جنسی نیز استفاده کرد. به طور کلی معیارهایی که باید برای انتخاب بیماری قابل درمان با ژندرمانی درنظر گرفت عبارتند از 1) بیماری غیرقابل علاج و کشنده باشد 2) سلولها، بافتها و یا اعضاء بیمار که توسط بیماری تحت تاثیر قرار گرفته به خوبی شناسایی شده باشند 3)ژن سالم مورد نظر که قرار است به سلول شخص بیمار وارد شود قبلا جداسازی و کلون شده باشد 4) ژن سالم قادر به ورود به تعداد زیادی سلول بافت مورد نظر باشد 5)ژن به طور مناسبی قابل بیان (express) باشد 6) روشهایی در دسترس باشد که بیخطر بودن آنها به اثبات رسیده باشد.بحثهای زیادی در تایید و یا رد ژندرمانی وجود دارد. مهمترین موردی که در تایید ژندرمانی مطرح است. امکان درمان بیماری غیرقابل علاج به روش ژندرمانی است و موارد زیر از دیگر موارد در تایید ژندرمانی هستند 1) ژن درمانی باعث درمان کامل بیماری میشود و فقط علائم را برطرف نمینماید 2) ژن درمانی در سلولهای جنسی ممکن است تنها وسیله برای درمان بعضی از بیماریهای ژنتیکی باشد 3) با جلوگیری از انتقال ژن معیوب به نسلهای بعدی، درمان نسلهای بعدی لازم نخواهد بود چرا که بیماری به آنها از والدین درمان شده با ژندرمانی به ارث نرسیده است.مواردی که در رد ژن درمانی مطرح میشوند بیشتر مبتنی بر این سوىال است که آیا میتوان بیناستفاده درست و نادرست از روشهای اصلاح ژنتیکی تمایز قائل شد و آیا امکان سوءاستفاده بالقوه از این تکنولوژی باید محققین را از تحقیق بیشتر بر روی این روش باز دارد. بعضی افراد نیز بر این نکته تاکید دارند که پیگیری بیمار در تحقیقات بالینی بلند مدت بسیار مشکل است. بیمار تحت درمان با ژندرمانی باید برای دهها سال تحت نظر باشد تا بتوان از اثرات ژندرمانی در نسلهای بعدی مطلع شد. بعضی نیز بر این عقیدهاند که اطفال به علت سن پایین قادر به تصمیمگیری درباره ژندرمانی نیستند و مزایا ومعایب آن را به درستی درک نمیکنند. به طور خلاصه مواردی که در رد ژندرمانی در سلولهای جنسی مطرح هست شامل 1) فقدان اطلاعات علمی کافی و خطرات بالینی زیاد آن و نیز ناشناخته بودن اثرات طولانی مدت این نوع درمان 2) چنین آزمایشاتی ممکن است در نهایت منجر به تشویق سایر محققین به کار بر روی تغییر ژنتیکی در افرادی که بیمار نمیباشند شود 3) به دلیل آنکه ژندرمانی در سلولهای جنسی مستلزم استفاده از جنین است و در نتیجه بر روی نوزاد متولد شده تاثیرگذار است لذا این چنین تحقیقی منجر به تولید پروژههای تحقیقاتی خواهد شد که شخص (جنین پس از تولد) بدون موافقت قبلی مورد آزمایش قرار گرفته است 4) هزینه بالای ژندرمانیبه طور خلاصه میتوان درآینده شاهد درمان تعدادی از بیماریهای ژنتیکی و یا سرطانها به روش ژن درمانی بود که قطعا انقلابی در علم پزشکی خواهد بود و راه را برای درمان بسیاری از بیماریها باز خواهد کرد.وی درباره شیوه عملکرد در ژندرمانی میگوید: ژن درمانی روشی است برای اصلاح ژنهای معیوبی که باعث ایجاد بیماری میشوند. روشهای مختلفی برای اصلاح ژن معیوب وجود دارد که مهمترین آن قراردادن یک ژن سالم در ژنوم بیمار است.در بیشتر مطالعات ژن درمانی، یک ژن سالم به جای معیوب قرار داده میشود تا ژن مولد بیماری اصلاح شود و یک مولکول حامل ژن که وکتور نامیده میشود برای انتقال ژن به سلول بیمار استفاده میشود. یکی از مهمترین وکتورهای مورد استفاده ویروسهای دستکاری ژنتیکی شده میباشند که قادر به حمل DNAانسانی هستند. ویروسها توانایی انتقال ژنهای خود به سلولهای انسانی و در نتیجه ایجاد بیماری را دارند که محققین از همین خاصیت استفاده کرده و ژنهای مورد نظر به سلولهای انسانی را به کمک ویروسها منتقل میکنند. معمولا سلولهای هدف در شخص بیمار توسط ویروسهای حامل ژن مورد نظر آلوده میشوند که در نتیجه ژن سالم توسط ویروس در سلول انسانی قرار داده میشود که این امر باعث تولید پروتئینی میشود که قبلا شخص بیمار قادر به تولید آن نبوده است و در نتیجه بیماری شخص درمان میشود علاوه بر ویروسها از سایر وکتورهای غیر ویروسی نیز استفاده میشود. لیپوزومها یکی دیگر از روشهای انتقال ژن به داخل سلولها هستند. لیپوزومها کرههایی هستند که در مرکز آنها ژن مورد نظر و در اطراف آن لایه چربی قرار دارد که در نتیجه قادر به عبور از غشاء سلولی و در نتیجه آزادکردن ژن در داخل سلول میباشند. روش دیگر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
شویندهها و محیط زیست
ناهید محمدحسینی*، میرعلیاصغر زینالیدانالو
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، خیابان قدس، خیابان بزرگمهر غربی، پلاک 97
پژوهشکده توسعه صنایع شیمیائی ایران
چکیده
رشد فزایندة جمعیت جهان، مشکلات عمدهای را در ارتباط با پاکیزه نگاه داشتن زمین ایجاد کرده است. نگرانی دربارة تأمین بهداشت و رفع آلودگیهای ناشی از صنعت که سرنوشت و حیات زمین را به مخاطره خواهند افکند برنامهریزیهای جدی را برای تغییر و بهبود شرایط زندگی طلب میکند.
در سالهای اخیر با پیدایش بیماریهایی مانند ایدز و انواع هپاتیتها و همچنین بازگشت بیماریهای عفونی فراموش شدهای مانند سل و تداخل آن با ویروس ایدز، اهمیت مصرف محصولات بهداشتی بیش از بیش مشخص شده است. به طوری که تحولات عمدهای در نحوه تولید و مصرف فرآوردههای شوینده بهداشتی پدید آمده است.
گسترش بیش از حد صنایع صابون و شویندهها در جهان علیرغم دارا بودن جنبههای مثبت فراوان آلودگیهای نوینی را به محیط زیست وارد کرد و توجه مسئولان محیط زیست کشورها را به خود جلب نمود.
ورود شویندهها به فاضلاب به لحاظ بروز مسائل و عوارض متعدد چون پدیده مغذی شدن و تجزیه ناپذیری گروه سخت شویندهها و ایجاد کف و ... سبب آلودگی منابع آبی و محیط زیست میشود.
* عهده دار مکاتیات
در این مقاله ترکیب شیمیایی شویندهها، مشکلات زیستمحیطی ناشی از شویندهها و تأثیرات فسفات در محیط زیست و راهکارهای مقابله با این مشکلات نظیر انتخاب مواد اولیه مناسب، تهیه محصولاتی با کارایی بیشتر، کاهش مواد پرکننده، تجزیهپذیری شویندهها و تولید محصولات شوینده کنسانتره بررسی و پیشنهادهایی به منظور کاهش اثرات مخرب شویندهها در محیط زیست ارائه شده است.
مقدمه
آشنایی با صابون به عنوان اولین پاک کننده به قرنها پیش برمی گردد، ولی رشد جمعیت و توجه انسان به بهداشت موجب شد که تولید صابون با منشأ طبیعی جوابگوی مصرف نباشد. در نتیجه از اوایل قرن نوزدهم میلادی مواد شوینده مصنوعی به نام دترجنت وارد بازار شد ]1[. استفاده از دترجنتها پس از جنگ جهانی دوم گسترش یافت.
به ترکیباتی که علاوه بر انحلال و پخش در آب قدرت پاک کنندگی آن را افزایش دهند دترجنت گفته میشود. انواع طبیعی پاک کنندهها مثل صابون، گل سرشور و غیره از زمانهای قدیم مورد استفاده قرار گرفتهاند ولی آنچه که امروز به نام دترجنت مصرف میشود سنتیک (تولید شده به صورت مصنوعی) میباشد. ورود این مواد در زندگی انسان به سرعت باعث کاهش کاربرد انواع طبیعی پاک کنندهها شده است ]2[.
کف کردن صابونها در آبی که املاح کلسیم و پتاسیم داشته باشد به تأخیر میافتد در نتیجه این املاح باعث کاهش قدرت پاک کنندگی میشوند. در حالی که این مشکل به علت فرمول خاص دترجنتها تا حدود زیادی برطرف شده است ]3[.
اجزای شیمیایی یک پاک کننده به طور کلی به سه دسته عمومی طبقهبندی میشود:
سورفاکتانتها (مواد فعال سطحی یا مواد مؤثر)
سازندهها (پرکنندهها)
مواد متفرقه
سورفاکتانتها به عنوان عامل خیس کننده عمل کرده کشش سطحی آب را کم میکنند در نتیجه آب بهتر وارد بافت الیاف میگردد. این مواد همچنین ذرات کثیف و آب را به یکدیگر اتصال میدهند.
سازندهها نقش اصلی در پاک کنندهها دارند و عامل جدا کنندگی هستند. سازندهها، یونهای منیزیم و کلسیم موجود در آب سخت را به شکل یونهای بزرگ محلول در آب درمیآورند ]4[. مواد سازنده خاصیت قلیایی در آب ایجاد میکنند و مانع از نشست مجدد لکهها میشوند. امروزه بیشترین سازندههای متداول مورد استفاده، پلیفسفاتها هستند ]4 و 7[.
پاک کنندهها دارای مواد دیگر مختلفی از قبیل براق کنندهها، عطرها، عوامل ضد خوردگی، آنزیمها، نرمکنندهها، خوشبو کنندهها و مات کنندهها هستند ]7[.
دترجنتها اصولاً ترکیبات آلی زنجیرهای کربندار هستند که دارای 2 قطب هیدروفیل و لیپوفیل میباشند. قطب هیدروفیل، آب دوست و قطب لیپوفیل، چربی دوست میباشد.
بر اساس خصوصیات قطب هیدروفیل دترجنتها به 3 گروه تقسیم میشوند ]3[:
1- دترجنتهای آنیونی: این ترکیبات در اثر یونیزاسیون در محیط آبی به یونهای منفی که در آن R یک زنجیر کربنی طولانی الکیلی و یک یون مثبت که اغلب سدیم است تفکیک می شوند. بیشترین دترجنت مصرفی در منازل و مصارف عمومی در این گروه قرار دارد ]3[.
2- دترجنتهای کاتیونی: این دترجنتها در اثر یونیزاسیون به یونهای مثبت گروه آمونیومی که دافع آب است و گروه یونهای منفی جاذب آب تبدیل میشود و دارای قدرت زیاد باکتری کشی میباشند ]3[.
3- دترجنتهای خنثی: این پاک کنندهها از ترکیب چند شاخه اتیلن بر روی یک ریشهای که دافع آب است حاصل میشود و بهترین مثال از آنها پلیگلیکول اتوالکیل فنل است که قدرت پاک کنندگی شدیدی دارد ]4[.
شویندهها بر اساس مواد فعال سطحی به دو دسته سخت و نرم تقسیم میشوند که شویندههای نرم شامل LABS یا الکیل بنزن سولفونات خطی هستند که تجزیه پذیر میباشد. شویندههای سخت که شامل ABS یا الکیل بنزن سولفونات شاخهای میباشند از این گروه میتوان به مشهورترین عامل دودسیل بنزن سولفونات سدیم اشاره کردکهبه دلیل داشتن شاخة فرعی در محیط زیست تجزیه نمیشود و سبب آلودگی محیط زیست میگردد ]4 و 9[.
در کشورهای پیشرفته با ارتقاء بهداشت و پاکیزهتر شدن محیط زندگی، بدون تردید مصرف پاک کنندهها افزایش یافته و لزوماً با رعایت جنبههای اقتصادی همراه شده است ]5[. برای ترسیم آیندهای که حتیالامکان کمتر دچار خطا و اشتباه باشد نگرشی بر روند تولید محصولات، تغییرات فرمولاسیون و مصرف مواد اولیه مختلف در سطح جهان ضروری است ]8[. به طور کلی در کشورهای پیشرفته وضعیت شویندهها متأثر از تغییراتی در فرمولاسیون محصولات بوده است مثل تمایل به تولید محصولات عاری از فسفات و یا تمایل به ساخت پودرهای سنگین و غیره ]5[.
اثرات زیستمحیطی شویندهها و راهکارهای مقابله با آنها
سالهای زیادی است که صنایع صابون و دترجنت به دلیل ایجاد آلودگیهایی در آب مانند آلودگی کف و مغذی شدن توجه مسئولان محیط زیست را به خود جلب نموده است. دترجنتها پس از مصرف به همراه پساب به دریاچهها یا رودخانهها ریخته میشوند و بر روی محیطزیست تأثیر مخرب میگذارند. آلودگی محیط زیست ناشی از مصرف دترجنتها بیشتر از نظر دو عامل قابل بررسی است.
اثر مواد مؤثر موجود در دترجنت.
اثر مواد پر کننده موجود در دترجنت.
آثار سوء حیاتی شویندهها بر محیط زیست عبارتند از:
تجمع کف بر روی آبهای سطحی و جلوگیری از عمل اکسیژنگیری آب
تولید بو و طعم نامطبوع در آب
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
شویندهها و محیط زیست
ناهید محمدحسینی*، میرعلیاصغر زینالیدانالو
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، خیابان قدس، خیابان بزرگمهر غربی، پلاک 97
پژوهشکده توسعه صنایع شیمیائی ایران
چکیده
رشد فزایندة جمعیت جهان، مشکلات عمدهای را در ارتباط با پاکیزه نگاه داشتن زمین ایجاد کرده است. نگرانی دربارة تأمین بهداشت و رفع آلودگیهای ناشی از صنعت که سرنوشت و حیات زمین را به مخاطره خواهند افکند برنامهریزیهای جدی را برای تغییر و بهبود شرایط زندگی طلب میکند.
در سالهای اخیر با پیدایش بیماریهایی مانند ایدز و انواع هپاتیتها و همچنین بازگشت بیماریهای عفونی فراموش شدهای مانند سل و تداخل آن با ویروس ایدز، اهمیت مصرف محصولات بهداشتی بیش از بیش مشخص شده است. به طوری که تحولات عمدهای در نحوه تولید و مصرف فرآوردههای شوینده بهداشتی پدید آمده است.
گسترش بیش از حد صنایع صابون و شویندهها در جهان علیرغم دارا بودن جنبههای مثبت فراوان آلودگیهای نوینی را به محیط زیست وارد کرد و توجه مسئولان محیط زیست کشورها را به خود جلب نمود.
ورود شویندهها به فاضلاب به لحاظ بروز مسائل و عوارض متعدد چون پدیده مغذی شدن و تجزیه ناپذیری گروه سخت شویندهها و ایجاد کف و ... سبب آلودگی منابع آبی و محیط زیست میشود.
* عهده دار مکاتیات
در این مقاله ترکیب شیمیایی شویندهها، مشکلات زیستمحیطی ناشی از شویندهها و تأثیرات فسفات در محیط زیست و راهکارهای مقابله با این مشکلات نظیر انتخاب مواد اولیه مناسب، تهیه محصولاتی با کارایی بیشتر، کاهش مواد پرکننده، تجزیهپذیری شویندهها و تولید محصولات شوینده کنسانتره بررسی و پیشنهادهایی به منظور کاهش اثرات مخرب شویندهها در محیط زیست ارائه شده است.
مقدمه
آشنایی با صابون به عنوان اولین پاک کننده به قرنها پیش برمی گردد، ولی رشد جمعیت و توجه انسان به بهداشت موجب شد که تولید صابون با منشأ طبیعی جوابگوی مصرف نباشد. در نتیجه از اوایل قرن نوزدهم میلادی مواد شوینده مصنوعی به نام دترجنت وارد بازار شد ]1[. استفاده از دترجنتها پس از جنگ جهانی دوم گسترش یافت.
به ترکیباتی که علاوه بر انحلال و پخش در آب قدرت پاک کنندگی آن را افزایش دهند دترجنت گفته میشود. انواع طبیعی پاک کنندهها مثل صابون، گل سرشور و غیره از زمانهای قدیم مورد استفاده قرار گرفتهاند ولی آنچه که امروز به نام دترجنت مصرف میشود سنتیک (تولید شده به صورت مصنوعی) میباشد. ورود این مواد در زندگی انسان به سرعت باعث کاهش کاربرد انواع طبیعی پاک کنندهها شده است ]2[.
کف کردن صابونها در آبی که املاح کلسیم و پتاسیم داشته باشد به تأخیر میافتد در نتیجه این املاح باعث کاهش قدرت پاک کنندگی میشوند. در حالی که این مشکل به علت فرمول خاص دترجنتها تا حدود زیادی برطرف شده است ]3[.
اجزای شیمیایی یک پاک کننده به طور کلی به سه دسته عمومی طبقهبندی میشود:
سورفاکتانتها (مواد فعال سطحی یا مواد مؤثر)
سازندهها (پرکنندهها)
مواد متفرقه
سورفاکتانتها به عنوان عامل خیس کننده عمل کرده کشش سطحی آب را کم میکنند در نتیجه آب بهتر وارد بافت الیاف میگردد. این مواد همچنین ذرات کثیف و آب را به یکدیگر اتصال میدهند.
سازندهها نقش اصلی در پاک کنندهها دارند و عامل جدا کنندگی هستند. سازندهها، یونهای منیزیم و کلسیم موجود در آب سخت را به شکل یونهای بزرگ محلول در آب درمیآورند ]4[. مواد سازنده خاصیت قلیایی در آب ایجاد میکنند و مانع از نشست مجدد لکهها میشوند. امروزه بیشترین سازندههای متداول مورد استفاده، پلیفسفاتها هستند ]4 و 7[.
پاک کنندهها دارای مواد دیگر مختلفی از قبیل براق کنندهها، عطرها، عوامل ضد خوردگی، آنزیمها، نرمکنندهها، خوشبو کنندهها و مات کنندهها هستند ]7[.
دترجنتها اصولاً ترکیبات آلی زنجیرهای کربندار هستند که دارای 2 قطب هیدروفیل و لیپوفیل میباشند. قطب هیدروفیل، آب دوست و قطب لیپوفیل، چربی دوست میباشد.
بر اساس خصوصیات قطب هیدروفیل دترجنتها به 3 گروه تقسیم میشوند ]3[:
1- دترجنتهای آنیونی: این ترکیبات در اثر یونیزاسیون در محیط آبی به یونهای منفی که در آن R یک زنجیر کربنی طولانی الکیلی و یک یون مثبت که اغلب سدیم است تفکیک می شوند. بیشترین دترجنت مصرفی در منازل و مصارف عمومی در این گروه قرار دارد ]3[.
2- دترجنتهای کاتیونی: این دترجنتها در اثر یونیزاسیون به یونهای مثبت گروه آمونیومی که دافع آب است و گروه یونهای منفی جاذب آب تبدیل میشود و دارای قدرت زیاد باکتری کشی میباشند ]3[.
3- دترجنتهای خنثی: این پاک کنندهها از ترکیب چند شاخه اتیلن بر روی یک ریشهای که دافع آب است حاصل میشود و بهترین مثال از آنها پلیگلیکول اتوالکیل فنل است که قدرت پاک کنندگی شدیدی دارد ]4[.
شویندهها بر اساس مواد فعال سطحی به دو دسته سخت و نرم تقسیم میشوند که شویندههای نرم شامل LABS یا الکیل بنزن سولفونات خطی هستند که تجزیه پذیر میباشد. شویندههای سخت که شامل ABS یا الکیل بنزن سولفونات شاخهای میباشند از این گروه میتوان به مشهورترین عامل دودسیل بنزن سولفونات سدیم اشاره کردکهبه دلیل داشتن شاخة فرعی در محیط زیست تجزیه نمیشود و سبب آلودگی محیط زیست میگردد ]4 و 9[.
در کشورهای پیشرفته با ارتقاء بهداشت و پاکیزهتر شدن محیط زندگی، بدون تردید مصرف پاک کنندهها افزایش یافته و لزوماً با رعایت جنبههای اقتصادی همراه شده است ]5[. برای ترسیم آیندهای که حتیالامکان کمتر دچار خطا و اشتباه باشد نگرشی بر روند تولید محصولات، تغییرات فرمولاسیون و مصرف مواد اولیه مختلف در سطح جهان ضروری است ]8[. به طور کلی در کشورهای پیشرفته وضعیت شویندهها متأثر از تغییراتی در فرمولاسیون محصولات بوده است مثل تمایل به تولید محصولات عاری از فسفات و یا تمایل به ساخت پودرهای سنگین و غیره ]5[.
اثرات زیستمحیطی شویندهها و راهکارهای مقابله با آنها
سالهای زیادی است که صنایع صابون و دترجنت به دلیل ایجاد آلودگیهایی در آب مانند آلودگی کف و مغذی شدن توجه مسئولان محیط زیست را به خود جلب نموده است. دترجنتها پس از مصرف به همراه پساب به دریاچهها یا رودخانهها ریخته میشوند و بر روی محیطزیست تأثیر مخرب میگذارند. آلودگی محیط زیست ناشی از مصرف دترجنتها بیشتر از نظر دو عامل قابل بررسی است.
اثر مواد مؤثر موجود در دترجنت.
اثر مواد پر کننده موجود در دترجنت.
آثار سوء حیاتی شویندهها بر محیط زیست عبارتند از:
تجمع کف بر روی آبهای سطحی و جلوگیری از عمل اکسیژنگیری آب
تولید بو و طعم نامطبوع در آب
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
شویندهها و محیط زیست
ناهید محمدحسینی*، میرعلیاصغر زینالیدانالو
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، خیابان قدس، خیابان بزرگمهر غربی، پلاک 97
پژوهشکده توسعه صنایع شیمیائی ایران
چکیده
رشد فزایندة جمعیت جهان، مشکلات عمدهای را در ارتباط با پاکیزه نگاه داشتن زمین ایجاد کرده است. نگرانی دربارة تأمین بهداشت و رفع آلودگیهای ناشی از صنعت که سرنوشت و حیات زمین را به مخاطره خواهند افکند برنامهریزیهای جدی را برای تغییر و بهبود شرایط زندگی طلب میکند.
در سالهای اخیر با پیدایش بیماریهایی مانند ایدز و انواع هپاتیتها و همچنین بازگشت بیماریهای عفونی فراموش شدهای مانند سل و تداخل آن با ویروس ایدز، اهمیت مصرف محصولات بهداشتی بیش از بیش مشخص شده است. به طوری که تحولات عمدهای در نحوه تولید و مصرف فرآوردههای شوینده بهداشتی پدید آمده است.
گسترش بیش از حد صنایع صابون و شویندهها در جهان علیرغم دارا بودن جنبههای مثبت فراوان آلودگیهای نوینی را به محیط زیست وارد کرد و توجه مسئولان محیط زیست کشورها را به خود جلب نمود.
ورود شویندهها به فاضلاب به لحاظ بروز مسائل و عوارض متعدد چون پدیده مغذی شدن و تجزیه ناپذیری گروه سخت شویندهها و ایجاد کف و ... سبب آلودگی منابع آبی و محیط زیست میشود.
* عهده دار مکاتیات
در این مقاله ترکیب شیمیایی شویندهها، مشکلات زیستمحیطی ناشی از شویندهها و تأثیرات فسفات در محیط زیست و راهکارهای مقابله با این مشکلات نظیر انتخاب مواد اولیه مناسب، تهیه محصولاتی با کارایی بیشتر، کاهش مواد پرکننده، تجزیهپذیری شویندهها و تولید محصولات شوینده کنسانتره بررسی و پیشنهادهایی به منظور کاهش اثرات مخرب شویندهها در محیط زیست ارائه شده است.
مقدمه
آشنایی با صابون به عنوان اولین پاک کننده به قرنها پیش برمی گردد، ولی رشد جمعیت و توجه انسان به بهداشت موجب شد که تولید صابون با منشأ طبیعی جوابگوی مصرف نباشد. در نتیجه از اوایل قرن نوزدهم میلادی مواد شوینده مصنوعی به نام دترجنت وارد بازار شد ]1[. استفاده از دترجنتها پس از جنگ جهانی دوم گسترش یافت.
به ترکیباتی که علاوه بر انحلال و پخش در آب قدرت پاک کنندگی آن را افزایش دهند دترجنت گفته میشود. انواع طبیعی پاک کنندهها مثل صابون، گل سرشور و غیره از زمانهای قدیم مورد استفاده قرار گرفتهاند ولی آنچه که امروز به نام دترجنت مصرف میشود سنتیک (تولید شده به صورت مصنوعی) میباشد. ورود این مواد در زندگی انسان به سرعت باعث کاهش کاربرد انواع طبیعی پاک کنندهها شده است ]2[.
کف کردن صابونها در آبی که املاح کلسیم و پتاسیم داشته باشد به تأخیر میافتد در نتیجه این املاح باعث کاهش قدرت پاک کنندگی میشوند. در حالی که این مشکل به علت فرمول خاص دترجنتها تا حدود زیادی برطرف شده است ]3[.
اجزای شیمیایی یک پاک کننده به طور کلی به سه دسته عمومی طبقهبندی میشود:
سورفاکتانتها (مواد فعال سطحی یا مواد مؤثر)
سازندهها (پرکنندهها)
مواد متفرقه
سورفاکتانتها به عنوان عامل خیس کننده عمل کرده کشش سطحی آب را کم میکنند در نتیجه آب بهتر وارد بافت الیاف میگردد. این مواد همچنین ذرات کثیف و آب را به یکدیگر اتصال میدهند.
سازندهها نقش اصلی در پاک کنندهها دارند و عامل جدا کنندگی هستند. سازندهها، یونهای منیزیم و کلسیم موجود در آب سخت را به شکل یونهای بزرگ محلول در آب درمیآورند ]4[. مواد سازنده خاصیت قلیایی در آب ایجاد میکنند و مانع از نشست مجدد لکهها میشوند. امروزه بیشترین سازندههای متداول مورد استفاده، پلیفسفاتها هستند ]4 و 7[.
پاک کنندهها دارای مواد دیگر مختلفی از قبیل براق کنندهها، عطرها، عوامل ضد خوردگی، آنزیمها، نرمکنندهها، خوشبو کنندهها و مات کنندهها هستند ]7[.
دترجنتها اصولاً ترکیبات آلی زنجیرهای کربندار هستند که دارای 2 قطب هیدروفیل و لیپوفیل میباشند. قطب هیدروفیل، آب دوست و قطب لیپوفیل، چربی دوست میباشد.
بر اساس خصوصیات قطب هیدروفیل دترجنتها به 3 گروه تقسیم میشوند ]3[:
1- دترجنتهای آنیونی: این ترکیبات در اثر یونیزاسیون در محیط آبی به یونهای منفی که در آن R یک زنجیر کربنی طولانی الکیلی و یک یون مثبت که اغلب سدیم است تفکیک می شوند. بیشترین دترجنت مصرفی در منازل و مصارف عمومی در این گروه قرار دارد ]3[.
2- دترجنتهای کاتیونی: این دترجنتها در اثر یونیزاسیون به یونهای مثبت گروه آمونیومی که دافع آب است و گروه یونهای منفی جاذب آب تبدیل میشود و دارای قدرت زیاد باکتری کشی میباشند ]3[.
3- دترجنتهای خنثی: این پاک کنندهها از ترکیب چند شاخه اتیلن بر روی یک ریشهای که دافع آب است حاصل میشود و بهترین مثال از آنها پلیگلیکول اتوالکیل فنل است که قدرت پاک کنندگی شدیدی دارد ]4[.
شویندهها بر اساس مواد فعال سطحی به دو دسته سخت و نرم تقسیم میشوند که شویندههای نرم شامل LABS یا الکیل بنزن سولفونات خطی هستند که تجزیه پذیر میباشد. شویندههای سخت که شامل ABS یا الکیل بنزن سولفونات شاخهای میباشند از این گروه میتوان به مشهورترین عامل دودسیل بنزن سولفونات سدیم اشاره کردکهبه دلیل داشتن شاخة فرعی در محیط زیست تجزیه نمیشود و سبب آلودگی محیط زیست میگردد ]4 و 9[.
در کشورهای پیشرفته با ارتقاء بهداشت و پاکیزهتر شدن محیط زندگی، بدون تردید مصرف پاک کنندهها افزایش یافته و لزوماً با رعایت جنبههای اقتصادی همراه شده است ]5[. برای ترسیم آیندهای که حتیالامکان کمتر دچار خطا و اشتباه باشد نگرشی بر روند تولید محصولات، تغییرات فرمولاسیون و مصرف مواد اولیه مختلف در سطح جهان ضروری است ]8[. به طور کلی در کشورهای پیشرفته وضعیت شویندهها متأثر از تغییراتی در فرمولاسیون محصولات بوده است مثل تمایل به تولید محصولات عاری از فسفات و یا تمایل به ساخت پودرهای سنگین و غیره ]5[.
اثرات زیستمحیطی شویندهها و راهکارهای مقابله با آنها
سالهای زیادی است که صنایع صابون و دترجنت به دلیل ایجاد آلودگیهایی در آب مانند آلودگی کف و مغذی شدن توجه مسئولان محیط زیست را به خود جلب نموده است. دترجنتها پس از مصرف به همراه پساب به دریاچهها یا رودخانهها ریخته میشوند و بر روی محیطزیست تأثیر مخرب میگذارند. آلودگی محیط زیست ناشی از مصرف دترجنتها بیشتر از نظر دو عامل قابل بررسی است.
اثر مواد مؤثر موجود در دترجنت.
اثر مواد پر کننده موجود در دترجنت.
آثار سوء حیاتی شویندهها بر محیط زیست عبارتند از:
تجمع کف بر روی آبهای سطحی و جلوگیری از عمل اکسیژنگیری آب
تولید بو و طعم نامطبوع در آب