لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
تاریخ بیزانس
امپراطوری روم شرقی یکی از بزرگترین ایجاد کنندة مشکلات برای رم غربی در قرون 3 و4 بود زیرا فرهنگ شهر نشینی در آنجا بهتر جا افتاده بود و اولین یورش هایی که به رم انجام شد ارزش های رم را بهتر نشان می دهد.در قرن پنجم تجاوزهای متعددی که به بخش غربی امپراطوری می شد باعث فتح آن شد ولی باعث شد که بخش شرقی فقط مجبور به پرداخت باج شود. تئو دوسیوس دوم دیوار های شهر کنستانتین پل را غیر قابل نفوذ کرد و آن را از فتح شدن با توجه به حملاتی که توسط اقوام خارجی به آن تا سال 1204 می شد حفظ کرد. بخشی از امپراطوری او توسط هون ها به رهبری آتیلا مورد تهاجم واقع شده بود. تئودوسیوس به آنها طلا داد و به این وسیله آنها را داخل در تجارت کرد و به تجارت با این بربرها پرداخت. جانشین او مارسین این روش را ادامه نداد ولی توجه آتیلا به امپراطوری رم غربی جلب شد تا این که در 453 مرد. امپراطوری او فرو پاشید و کنستانتین پل برای همیشه از تهدید های او خلاص شد و ارتباطی سودمند را با بازماندگان هون ها برقرار کرد و انها به عنوان سرباز مزدور در ارتش امپراطوری بیزانس در قرون بعدی می جنگیدند. در این زمان حاکم واقعی کنستانتین پل جنرال اسپر بود. لئوی اول شهرا از تصرف بربرهای نیمه وحشی ایسائوری که در اطراف رم زندگی می کردند نجات داد. اسپر و پسرش آردابر در توطعه و آشوبی در سال 471 کشته شدند و به این ترتیب کنستانتین پل برای قرون متمادی از سیطره و تسلط خارجیان رهایی یافت. لئو همچنین اولین امپراطوری بود که از طریق منصب نظامی به تاج و تخت نرسید و بر خلاف رسومات رم باستان به وسیلة اسقف اعظم کنستانتین پل این مقام به او داده شد. به مرور زمان این روش رواج پیدا کرد و در قرون وسطی تاج گذاری به وسیلة یک شخصیت مذهبی کاملا جانشین روش باستان شد. هنگامی که امپراطوری رم غربی در 476 سرانجام از هم پاشید زنون در امپراطوری رم شرقی حکومت می کرد و در این هنگام یک فرماندة بربر به نام ادوآکر در رم غربی امپراطور رمولوس آگوستولوس را برکنار کرد بدون این که دست نشانده ای را جایگزین او کند. در 468 لئوی اول تلاش کرد که دوباره آفریقا را از واندال ها پس بگیرد ولی به سختی شکست خورد که این نشان می داد که توانایی نظامی امپراطوری رم شرقی تا جه اندازه کا هش یافته است. هنگامی که امپراطوری رم غربی در حال محدود شدن به ایتالیا بود، بریتانیا به دست آنگلوساکسون ها و اسپانیا به دست ویزیگوت ها و آفریقا به دست واندال ها و فرانسه نیز به دست فرانک ها افتاد.تلاش زنون برای احیای مجدد ایتالیا فقط به مذاکره با تئودوریک رهبر استرو گوت ها محدود شد و زنون او را به عنوان رهبر ایتالیا برگزید. بعد از مرگ ادوآکر در 493، تئودوریک که دوران جوانی خود را در کنستانتین پل بود قدرت را در ایتالیا به دست گرفت و او نشان داد که قدرتمندترین پادشاه ژرمن در آن سال ها است اما جانشینان او بسیار از او ضعیف تر بودند و پادشاهی آن ها در ایتالیا در دهة 530 رو به ضعف رفت.در 475 زنون با توطعه ای از سوی باسیلیکوس از سلطنت خلع شد اما بعد از بیست ماه زنون مجددا امپراطور گردید اما او مجبور بود با تهدید های ایسائوری ها به رهبری آیلو و لئونیتوس که ادعای امپراطوری داشت مقابله کند. قدرت و اهمیت ایسائوری ها در هنگامی که یک فرماندة رمی الاصل به نام آناستازیوس اول در 491 امپراطور شد به پایان رسید و به طور قطعی آنها را در 498 پس از یک جنگ طولانی شکست داد.آناستازیوس خود را به عنوان یک رهبر و اصلاح طلب توانمند نشان داد. او سیستم ضرب سکة زمان کنستانتین اول را با به طور قطعی مشخص کردن میزان وزن سکه های مسی تکمیل کرد. این سکه ها در اغلب معاملات روزمره استفاده می شدند. او همچنین سیستم مالیاتی را اصلاح کرد. در زمان مرگ او خزانة دولت شامل 320000 پوند طلا می شد. زمان حکومت ژوستی نین اول که از 527 شروع می شود دورهای است که در آن شاهد پیروزی هایی برای گسترش پادشاهی و اصلاح قلمرو روم هستیم . همچنین در قرن ششم شاهد شسروع یک سرس نزاع ها میان امپراطوری بیزانس و دشمنان سنتی آن از قبیل ایرانی ها ،اسلاو ها و بلغارها نیز هستیم .
بحران های مذهبی از قبیل سوالاتی که در مورد مسیحیت تک جوهری وجود داشت و همچنین سوالاتی که در مورد خود امپراطوری مطرح بود ژوستی نین را به این سمت برد که کنترل موثری را در این زمینه همانند دورة ژوستن انجام دهد . پیش از این ژوستی نین یک افسر اصلاح طلب در ارتش امپراطوری بود و رهبری محافظان آناستا زیوس اول را بر عهده داشت و پس از مرگ آناستا زیوس خود را امپراطوز نامید . ژوستس نسن فرزند یک روستایی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
تاریخ بیزانس
امپراطوری روم شرقی یکی از بزرگترین ایجاد کنندة مشکلات برای رم غربی در قرون 3 و4 بود زیرا فرهنگ شهر نشینی در آنجا بهتر جا افتاده بود و اولین یورش هایی که به رم انجام شد ارزش های رم را بهتر نشان می دهد.در قرن پنجم تجاوزهای متعددی که به بخش غربی امپراطوری می شد باعث فتح آن شد ولی باعث شد که بخش شرقی فقط مجبور به پرداخت باج شود. تئو دوسیوس دوم دیوار های شهر کنستانتین پل را غیر قابل نفوذ کرد و آن را از فتح شدن با توجه به حملاتی که توسط اقوام خارجی به آن تا سال 1204 می شد حفظ کرد. بخشی از امپراطوری او توسط هون ها به رهبری آتیلا مورد تهاجم واقع شده بود. تئودوسیوس به آنها طلا داد و به این وسیله آنها را داخل در تجارت کرد و به تجارت با این بربرها پرداخت. جانشین او مارسین این روش را ادامه نداد ولی توجه آتیلا به امپراطوری رم غربی جلب شد تا این که در 453 مرد. امپراطوری او فرو پاشید و کنستانتین پل برای همیشه از تهدید های او خلاص شد و ارتباطی سودمند را با بازماندگان هون ها برقرار کرد و انها به عنوان سرباز مزدور در ارتش امپراطوری بیزانس در قرون بعدی می جنگیدند. در این زمان حاکم واقعی کنستانتین پل جنرال اسپر بود. لئوی اول شهرا از تصرف بربرهای نیمه وحشی ایسائوری که در اطراف رم زندگی می کردند نجات داد. اسپر و پسرش آردابر در توطعه و آشوبی در سال 471 کشته شدند و به این ترتیب کنستانتین پل برای قرون متمادی از سیطره و تسلط خارجیان رهایی یافت. لئو همچنین اولین امپراطوری بود که از طریق منصب نظامی به تاج و تخت نرسید و بر خلاف رسومات رم باستان به وسیلة اسقف اعظم کنستانتین پل این مقام به او داده شد. به مرور زمان این روش رواج پیدا کرد و در قرون وسطی تاج گذاری به وسیلة یک شخصیت مذهبی کاملا جانشین روش باستان شد. هنگامی که امپراطوری رم غربی در 476 سرانجام از هم پاشید زنون در امپراطوری رم شرقی حکومت می کرد و در این هنگام یک فرماندة بربر به نام ادوآکر در رم غربی امپراطور رمولوس آگوستولوس را برکنار کرد بدون این که دست نشانده ای را جایگزین او کند. در 468 لئوی اول تلاش کرد که دوباره آفریقا را از واندال ها پس بگیرد ولی به سختی شکست خورد که این نشان می داد که توانایی نظامی امپراطوری رم شرقی تا جه اندازه کا هش یافته است. هنگامی که امپراطوری رم غربی در حال محدود شدن به ایتالیا بود، بریتانیا به دست آنگلوساکسون ها و اسپانیا به دست ویزیگوت ها و آفریقا به دست واندال ها و فرانسه نیز به دست فرانک ها افتاد.تلاش زنون برای احیای مجدد ایتالیا فقط به مذاکره با تئودوریک رهبر استرو گوت ها محدود شد و زنون او را به عنوان رهبر ایتالیا برگزید. بعد از مرگ ادوآکر در 493، تئودوریک که دوران جوانی خود را در کنستانتین پل بود قدرت را در ایتالیا به دست گرفت و او نشان داد که قدرتمندترین پادشاه ژرمن در آن سال ها است اما جانشینان او بسیار از او ضعیف تر بودند و پادشاهی آن ها در ایتالیا در دهة 530 رو به ضعف رفت.در 475 زنون با توطعه ای از سوی باسیلیکوس از سلطنت خلع شد اما بعد از بیست ماه زنون مجددا امپراطور گردید اما او مجبور بود با تهدید های ایسائوری ها به رهبری آیلو و لئونیتوس که ادعای امپراطوری داشت مقابله کند. قدرت و اهمیت ایسائوری ها در هنگامی که یک فرماندة رمی الاصل به نام آناستازیوس اول در 491 امپراطور شد به پایان رسید و به طور قطعی آنها را در 498 پس از یک جنگ طولانی شکست داد.آناستازیوس خود را به عنوان یک رهبر و اصلاح طلب توانمند نشان داد. او سیستم ضرب سکة زمان کنستانتین اول را با به طور قطعی مشخص کردن میزان وزن سکه های مسی تکمیل کرد. این سکه ها در اغلب معاملات روزمره استفاده می شدند. او همچنین سیستم مالیاتی را اصلاح کرد. در زمان مرگ او خزانة دولت شامل 320000 پوند طلا می شد. زمان حکومت ژوستی نین اول که از 527 شروع می شود دورهای است که در آن شاهد پیروزی هایی برای گسترش پادشاهی و اصلاح قلمرو روم هستیم . همچنین در قرن ششم شاهد شسروع یک سرس نزاع ها میان امپراطوری بیزانس و دشمنان سنتی آن از قبیل ایرانی ها ،اسلاو ها و بلغارها نیز هستیم .
بحران های مذهبی از قبیل سوالاتی که در مورد مسیحیت تک جوهری وجود داشت و همچنین سوالاتی که در مورد خود امپراطوری مطرح بود ژوستی نین را به این سمت برد که کنترل موثری را در این زمینه همانند دورة ژوستن انجام دهد . پیش از این ژوستی نین یک افسر اصلاح طلب در ارتش امپراطوری بود و رهبری محافظان آناستا زیوس اول را بر عهده داشت و پس از مرگ آناستا زیوس خود را امپراطوز نامید . ژوستس نسن فرزند یک روستایی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
تاریخ بیزانس
امپراطوری روم شرقی یکی از بزرگترین ایجاد کنندة مشکلات برای رم غربی در قرون 3 و4 بود زیرا فرهنگ شهر نشینی در آنجا بهتر جا افتاده بود و اولین یورش هایی که به رم انجام شد ارزش های رم را بهتر نشان می دهد.در قرن پنجم تجاوزهای متعددی که به بخش غربی امپراطوری می شد باعث فتح آن شد ولی باعث شد که بخش شرقی فقط مجبور به پرداخت باج شود. تئو دوسیوس دوم دیوار های شهر کنستانتین پل را غیر قابل نفوذ کرد و آن را از فتح شدن با توجه به حملاتی که توسط اقوام خارجی به آن تا سال 1204 می شد حفظ کرد. بخشی از امپراطوری او توسط هون ها به رهبری آتیلا مورد تهاجم واقع شده بود. تئودوسیوس به آنها طلا داد و به این وسیله آنها را داخل در تجارت کرد و به تجارت با این بربرها پرداخت. جانشین او مارسین این روش را ادامه نداد ولی توجه آتیلا به امپراطوری رم غربی جلب شد تا این که در 453 مرد. امپراطوری او فرو پاشید و کنستانتین پل برای همیشه از تهدید های او خلاص شد و ارتباطی سودمند را با بازماندگان هون ها برقرار کرد و انها به عنوان سرباز مزدور در ارتش امپراطوری بیزانس در قرون بعدی می جنگیدند. در این زمان حاکم واقعی کنستانتین پل جنرال اسپر بود. لئوی اول شهرا از تصرف بربرهای نیمه وحشی ایسائوری که در اطراف رم زندگی می کردند نجات داد. اسپر و پسرش آردابر در توطعه و آشوبی در سال 471 کشته شدند و به این ترتیب کنستانتین پل برای قرون متمادی از سیطره و تسلط خارجیان رهایی یافت. لئو همچنین اولین امپراطوری بود که از طریق منصب نظامی به تاج و تخت نرسید و بر خلاف رسومات رم باستان به وسیلة اسقف اعظم کنستانتین پل این مقام به او داده شد. به مرور زمان این روش رواج پیدا کرد و در قرون وسطی تاج گذاری به وسیلة یک شخصیت مذهبی کاملا جانشین روش باستان شد. هنگامی که امپراطوری رم غربی در 476 سرانجام از هم پاشید زنون در امپراطوری رم شرقی حکومت می کرد و در این هنگام یک فرماندة بربر به نام ادوآکر در رم غربی امپراطور رمولوس آگوستولوس را برکنار کرد بدون این که دست نشانده ای را جایگزین او کند. در 468 لئوی اول تلاش کرد که دوباره آفریقا را از واندال ها پس بگیرد ولی به سختی شکست خورد که این نشان می داد که توانایی نظامی امپراطوری رم شرقی تا جه اندازه کا هش یافته است. هنگامی که امپراطوری رم غربی در حال محدود شدن به ایتالیا بود، بریتانیا به دست آنگلوساکسون ها و اسپانیا به دست ویزیگوت ها و آفریقا به دست واندال ها و فرانسه نیز به دست فرانک ها افتاد.تلاش زنون برای احیای مجدد ایتالیا فقط به مذاکره با تئودوریک رهبر استرو گوت ها محدود شد و زنون او را به عنوان رهبر ایتالیا برگزید. بعد از مرگ ادوآکر در 493، تئودوریک که دوران جوانی خود را در کنستانتین پل بود قدرت را در ایتالیا به دست گرفت و او نشان داد که قدرتمندترین پادشاه ژرمن در آن سال ها است اما جانشینان او بسیار از او ضعیف تر بودند و پادشاهی آن ها در ایتالیا در دهة 530 رو به ضعف رفت.در 475 زنون با توطعه ای از سوی باسیلیکوس از سلطنت خلع شد اما بعد از بیست ماه زنون مجددا امپراطور گردید اما او مجبور بود با تهدید های ایسائوری ها به رهبری آیلو و لئونیتوس که ادعای امپراطوری داشت مقابله کند. قدرت و اهمیت ایسائوری ها در هنگامی که یک فرماندة رمی الاصل به نام آناستازیوس اول در 491 امپراطور شد به پایان رسید و به طور قطعی آنها را در 498 پس از یک جنگ طولانی شکست داد.آناستازیوس خود را به عنوان یک رهبر و اصلاح طلب توانمند نشان داد. او سیستم ضرب سکة زمان کنستانتین اول را با به طور قطعی مشخص کردن میزان وزن سکه های مسی تکمیل کرد. این سکه ها در اغلب معاملات روزمره استفاده می شدند. او همچنین سیستم مالیاتی را اصلاح کرد. در زمان مرگ او خزانة دولت شامل 320000 پوند طلا می شد. زمان حکومت ژوستی نین اول که از 527 شروع می شود دورهای است که در آن شاهد پیروزی هایی برای گسترش پادشاهی و اصلاح قلمرو روم هستیم . همچنین در قرن ششم شاهد شسروع یک سرس نزاع ها میان امپراطوری بیزانس و دشمنان سنتی آن از قبیل ایرانی ها ،اسلاو ها و بلغارها نیز هستیم .
بحران های مذهبی از قبیل سوالاتی که در مورد مسیحیت تک جوهری وجود داشت و همچنین سوالاتی که در مورد خود امپراطوری مطرح بود ژوستی نین را به این سمت برد که کنترل موثری را در این زمینه همانند دورة ژوستن انجام دهد . پیش از این ژوستی نین یک افسر اصلاح طلب در ارتش امپراطوری بود و رهبری محافظان آناستا زیوس اول را بر عهده داشت و پس از مرگ آناستا زیوس خود را امپراطوز نامید . ژوستس نسن فرزند یک روستایی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
تاریخ بیزانس
امپراطوری روم شرقی یکی از بزرگترین ایجاد کنندة مشکلات برای رم غربی در قرون 3 و4 بود زیرا فرهنگ شهر نشینی در آنجا بهتر جا افتاده بود و اولین یورش هایی که به رم انجام شد ارزش های رم را بهتر نشان می دهد.در قرن پنجم تجاوزهای متعددی که به بخش غربی امپراطوری می شد باعث فتح آن شد ولی باعث شد که بخش شرقی فقط مجبور به پرداخت باج شود. تئو دوسیوس دوم دیوار های شهر کنستانتین پل را غیر قابل نفوذ کرد و آن را از فتح شدن با توجه به حملاتی که توسط اقوام خارجی به آن تا سال 1204 می شد حفظ کرد. بخشی از امپراطوری او توسط هون ها به رهبری آتیلا مورد تهاجم واقع شده بود. تئودوسیوس به آنها طلا داد و به این وسیله آنها را داخل در تجارت کرد و به تجارت با این بربرها پرداخت. جانشین او مارسین این روش را ادامه نداد ولی توجه آتیلا به امپراطوری رم غربی جلب شد تا این که در 453 مرد. امپراطوری او فرو پاشید و کنستانتین پل برای همیشه از تهدید های او خلاص شد و ارتباطی سودمند را با بازماندگان هون ها برقرار کرد و انها به عنوان سرباز مزدور در ارتش امپراطوری بیزانس در قرون بعدی می جنگیدند. در این زمان حاکم واقعی کنستانتین پل جنرال اسپر بود. لئوی اول شهرا از تصرف بربرهای نیمه وحشی ایسائوری که در اطراف رم زندگی می کردند نجات داد. اسپر و پسرش آردابر در توطعه و آشوبی در سال 471 کشته شدند و به این ترتیب کنستانتین پل برای قرون متمادی از سیطره و تسلط خارجیان رهایی یافت. لئو همچنین اولین امپراطوری بود که از طریق منصب نظامی به تاج و تخت نرسید و بر خلاف رسومات رم باستان به وسیلة اسقف اعظم کنستانتین پل این مقام به او داده شد. به مرور زمان این روش رواج پیدا کرد و در قرون وسطی تاج گذاری به وسیلة یک شخصیت مذهبی کاملا جانشین روش باستان شد. هنگامی که امپراطوری رم غربی در 476 سرانجام از هم پاشید زنون در امپراطوری رم شرقی حکومت می کرد و در این هنگام یک فرماندة بربر به نام ادوآکر در رم غربی امپراطور رمولوس آگوستولوس را برکنار کرد بدون این که دست نشانده ای را جایگزین او کند. در 468 لئوی اول تلاش کرد که دوباره آفریقا را از واندال ها پس بگیرد ولی به سختی شکست خورد که این نشان می داد که توانایی نظامی امپراطوری رم شرقی تا جه اندازه کا هش یافته است. هنگامی که امپراطوری رم غربی در حال محدود شدن به ایتالیا بود، بریتانیا به دست آنگلوساکسون ها و اسپانیا به دست ویزیگوت ها و آفریقا به دست واندال ها و فرانسه نیز به دست فرانک ها افتاد.تلاش زنون برای احیای مجدد ایتالیا فقط به مذاکره با تئودوریک رهبر استرو گوت ها محدود شد و زنون او را به عنوان رهبر ایتالیا برگزید. بعد از مرگ ادوآکر در 493، تئودوریک که دوران جوانی خود را در کنستانتین پل بود قدرت را در ایتالیا به دست گرفت و او نشان داد که قدرتمندترین پادشاه ژرمن در آن سال ها است اما جانشینان او بسیار از او ضعیف تر بودند و پادشاهی آن ها در ایتالیا در دهة 530 رو به ضعف رفت.در 475 زنون با توطعه ای از سوی باسیلیکوس از سلطنت خلع شد اما بعد از بیست ماه زنون مجددا امپراطور گردید اما او مجبور بود با تهدید های ایسائوری ها به رهبری آیلو و لئونیتوس که ادعای امپراطوری داشت مقابله کند. قدرت و اهمیت ایسائوری ها در هنگامی که یک فرماندة رمی الاصل به نام آناستازیوس اول در 491 امپراطور شد به پایان رسید و به طور قطعی آنها را در 498 پس از یک جنگ طولانی شکست داد.آناستازیوس خود را به عنوان یک رهبر و اصلاح طلب توانمند نشان داد. او سیستم ضرب سکة زمان کنستانتین اول را با به طور قطعی مشخص کردن میزان وزن سکه های مسی تکمیل کرد. این سکه ها در اغلب معاملات روزمره استفاده می شدند. او همچنین سیستم مالیاتی را اصلاح کرد. در زمان مرگ او خزانة دولت شامل 320000 پوند طلا می شد. زمان حکومت ژوستی نین اول که از 527 شروع می شود دورهای است که در آن شاهد پیروزی هایی برای گسترش پادشاهی و اصلاح قلمرو روم هستیم . همچنین در قرن ششم شاهد شسروع یک سرس نزاع ها میان امپراطوری بیزانس و دشمنان سنتی آن از قبیل ایرانی ها ،اسلاو ها و بلغارها نیز هستیم .
بحران های مذهبی از قبیل سوالاتی که در مورد مسیحیت تک جوهری وجود داشت و همچنین سوالاتی که در مورد خود امپراطوری مطرح بود ژوستی نین را به این سمت برد که کنترل موثری را در این زمینه همانند دورة ژوستن انجام دهد . پیش از این ژوستی نین یک افسر اصلاح طلب در ارتش امپراطوری بود و رهبری محافظان آناستا زیوس اول را بر عهده داشت و پس از مرگ آناستا زیوس خود را امپراطوز نامید . ژوستس نسن فرزند یک روستایی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
کار و انرژی
تا بحال در مورد دینامیک بطور مفصل بر حسب نیرو، اندازه حرکت و … صحبت کردهایم.
آنچه تا بحال میکردهایم چنین بوده است که نیروی یک عامل طبیعی را بر ذره مورد بحث خود بدست میآوردیم (با اندازهگیری و …) سپس از روی این نیروی طبیعی، شتاب ذره را بدست میآوردیم. آنگاه با دانستن شرایط اولیه مسأله یعنی و حرکت ذره را برای زمانهای بعدی پیشبینی میکردیم.
اما راه دیگری امکانپذیر نیست؟ نمیتوان جای بردار از کمیت اسکالری استفاده کرد؟ یا اینکه اصلاً را بدست نیاوریم بلکه صرفاً رابطه بین و را بدست آوریم بدون آنکه بخواهیم بدانیم که هر کدام بر حسب زمان چه مقادیری دارند یعنی که سرعت وقتی مکان ذره باشد چه برداری میشود: در خیلی از مسایل ما به این نیاز داریم و گاهی هم صرفاً همین برایمان مهم است. اگر از روش قدیمی استفاده کنیم میبایست و را بر حسب بدست آوریم آنگاه در این بین پارامتر را حذف کنیم تا با هم مستقیم رابطه یابند.
سؤالهای مختلفی پیش میآید مثلاً این که آیا فرآیند همواره امکانپذیر است؟ در صورتی میشود چنین رابطهای را به طور مناسب برقرار دانست که بعضی خواص ریاضی را و داشته باشند تا حالت تابع داشته باشد یعنی اینکه . ممکن است در دو زمان و ، ها یکی باشند ولی سرعتها فرق کنند. مثلاً وقتی پرتابهای را به سمت بالا پرتاب میکنیم اگر موقع رفت در ارتفاعی خاص سرعتش باشد در موقع برگشت در همان ارتفاع سرعتش است و به ازای یک ، 2 تا داریم. اما جالب اینجاست که اندازه در هر دو حالت یکسان میماند.
پس شاید بهتر باشدرا بدست آوریم یعنی اندازه سرعت را. خواهیم دید که در خیلی از مسایل این است که مهم است نه بردار .
نکته دیگر آن که آیا به ازای همه ها لزوماً وجود دارد. یعنی اصلاً به همه نقاط فضا میتوان دسترسی یافت؟ این امری است که قطعاً در یک حرکت اتفاق نمیافتد زیرا مسیر حرکت یک ذره صرفاً منحنی است ولی مجموعهای از تمام حرکات ممکن که از یک نوع نیروی طبیعی نتیجه میشوند آیا میتوانند تمام فضا را بپوشانند و اگر چنین کردند اگر در نقطهای در مسیر همدیگر را قطع کردند آیا لزوماً در دو مسیر اندازه سرعتها یکسان خواهد بود .
اینها سؤالات و موضوعاتی هستند که ما را به سمت تعاریفی جدید پیش میبرند. آنکه سعی کنیم یک اثر طبیعی را مثلاً با یک تابع اسکالر نشان دهیم جای آنکه بردار نیروی آن را در فضا مشخص کنیم. خوب ببینیم چه میشود؟
کار نیروی متغیر
فرمول در صورتی صحیح است که نیروی F مقدار ثابتی باشد و یا اگر
متغیر است مقئار متوسط نیرو برابر F است در حالت کلی کار نیروی متغیر مکان F در
تغییر مکان از تا از رابطه به دست می آیداگر نمودار نیرو بر
حسب جابجایی معلوم باشد کار انجام شده در هر جابجایی با جمع جبری مساحتهای سطوح
محصور بین نمودار نیرو و محور جابجایی برابر است