لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
طلاق از منظر دین
و
حقوق زن در خانواده
طلاق در اصل رها کردن از روی پیمان و قراردارد است ورها کردن از قید زوجیت نیز طلاق نامیده شده است. و در اصطلاح شریعت، همان مفهوم عرفی رایج میان عقلاء را می رساند که شارع مقدس با شرایط خاصّی امضا کرده وبه معنای گشودن پیوند زناشویی با واژه مخصوص یا اشاره و نوشته ای که جایگزین آن باشد، چه پیوند زناشویی بلافاصله گشوده شود و چه بعد از گذشت زمان معین.
و در اصطلاح حقوق نیز طلاق عبارتست از ایقاعی تشریفاتی که به موجب آن مرد به اذن یا حکم دادگاه، زنی را که به طور دائم در قید زناشوئی اوست رها می سازد.
در این جا سئوالاتی مطرح می شود که :
آیا طلاق فقط در دین اسلام مطرح شده است؟
آیا طلاق در اسلام جایز است؟ اگر پاسخ مثبت باشد پس وضعیت زنان مطلقه چگونه است؟
وظیفه زن ومرد در مدت عدّه چیست؟ بعد از اتمام عدّه چطور؟
با توجهه به آیات و روایات فرزندان چه سرنوشتی پیدا می کنند؟
آیا حد طلاق در اسلام مشخص شده است؟
زن در خانواده از چه حقوقی برخوردار است؟
ابتدا به طور اجمال تاریخچه ی طلاق را بیان کرده آنگاه به بررسی طلاق از منظر دین پرداخته و حقوق زن در خانواده را مورد بررسی قرار می دهیم.
الف- تاریخچه ی طلاق
آنگونه که از قدیمی ترین قانون مدوّن و ساخته ی دست بشر یعنی < قانون حمورابی> استنباط می شود خانواده اساس اجتماعی بوده و مرد قادر بوده در مواردی که زن تا مهلت معینی صاحب فرزند نمی شده وی را طلاق دهد و نیز اگر زنی بیماری مزمن داشت، مرد بدون آنکه او را طلاق دهد می توانست زن دیگری اختیار کند.
در آتن نیز طلاق برای مرد دشوار نبوده و مرد می توانست بدون ارائه دلیل زن خویش را از خانه براند. در مقابل زن نمی توانست به دلخواه، همسر خویش را ترک گوید ولی در صورت ستم شوهر، زن می توانست به < آرخون > مراجعه و تقاضای طلاق کند و با رضایت < آرخون > طلاق زن صورت می گرفت. گاهی نیز طلاق با رضایت طرفین انجام می گرفت، لیکن این توافق باید رسماً طی تشریفاتی در نزد < آرخون > اعلام می شد.
در مصر قدیم نیز شوهر نمی توانست زن خود را طلاق دهد مگر در مورد نازایی و طلاق زن به هر دلیل، شوهر را مکلف می نمود تا قسمت بزرگی از املاک خانواده را به وی واگذارد و در نتیجه طلاق به ندرت اتفاق می افتاد.
در دین زرتشت نیز آیین زناشویی کاری پسندیده و تجرد امری ناپسند و در خور نکوهش بوده است. این تعلیمات به همراه حق برابری زن در زندگی زناشویی موجب می گردید که طلاق امری ناشی از اراده ی بی چون و چرای مرد تلقی نگردد.
در ایران باستان طلاق منوط به رأی دادگاه بود. اگر قاضی دادگاه تشخیص می داد که زوجین می توانند زندگی زناشویی خود را ادامه دهند، آنان را مجبور به زندگی می نمود و شوهر متمّرد را به مجازات سختی محکوم می کرد تا بی جهت متمایل به طلاق نگردد.
در دین یهود نیز طلاق وجود داشته است در صورتی که مرد کجروی در زن خود بیابد برای او نامه ی انفصال (جدایی) بنویسد و به دستش بدهد و از خانه ی خود او را بیرون فرستاده و رهایش سازد.
در انجیل نیز آیات متعددگاه بر عدم قبول مطلق طلاق دلالت دارد (همانند آیات 16:18) و در آیات دیگری از انجیل، طلاق را محدود به زنای یکی از زوجین نموده است(ماندن آیات 15:31) انجیل متی که می گوید: < هر کسی از زن خود مفارقت جوید، طلاق نامه به او بدهد، لیکن من به شما می گویم هر کس به غیر علت زنا، زن را از خود جدا کند باعث زنا کردن او باشد و هر کس زن مطلقه را نکاح کند، زنا کرده باشد.>
ب- طلاق از منظر دین(آیات و روایات)
طلاق بر دو نوع است: 1- طلاق بائن 2- طلاق رجعی
در طلاق بائن شوهر بعد از طلاق حق بازگشت ندارد خواه زن در عدّه باشد یا نباشد که طلاق بائن بر 6 نوع است. در طلاق رجعی مرد می تواند تا وقتی که همسرش در عدّه است به او رجوع کند.
قرآن کریم در آیاتی از سوره طلاق و بقره، نساء و احزاب پیرامون طلاق و مسائل مربوط به آن سخن گفته است. در اسلام آنچه دارای اهمیت است تشکیل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
طلاق از منظر دین
و
حقوق زن در خانواده
طلاق در اصل رها کردن از روی پیمان و قراردارد است ورها کردن از قید زوجیت نیز طلاق نامیده شده است. و در اصطلاح شریعت، همان مفهوم عرفی رایج میان عقلاء را می رساند که شارع مقدس با شرایط خاصّی امضا کرده وبه معنای گشودن پیوند زناشویی با واژه مخصوص یا اشاره و نوشته ای که جایگزین آن باشد، چه پیوند زناشویی بلافاصله گشوده شود و چه بعد از گذشت زمان معین.
و در اصطلاح حقوق نیز طلاق عبارتست از ایقاعی تشریفاتی که به موجب آن مرد به اذن یا حکم دادگاه، زنی را که به طور دائم در قید زناشوئی اوست رها می سازد.
در این جا سئوالاتی مطرح می شود که :
آیا طلاق فقط در دین اسلام مطرح شده است؟
آیا طلاق در اسلام جایز است؟ اگر پاسخ مثبت باشد پس وضعیت زنان مطلقه چگونه است؟
وظیفه زن ومرد در مدت عدّه چیست؟ بعد از اتمام عدّه چطور؟
با توجهه به آیات و روایات فرزندان چه سرنوشتی پیدا می کنند؟
آیا حد طلاق در اسلام مشخص شده است؟
زن در خانواده از چه حقوقی برخوردار است؟
ابتدا به طور اجمال تاریخچه ی طلاق را بیان کرده آنگاه به بررسی طلاق از منظر دین پرداخته و حقوق زن در خانواده را مورد بررسی قرار می دهیم.
الف- تاریخچه ی طلاق
آنگونه که از قدیمی ترین قانون مدوّن و ساخته ی دست بشر یعنی < قانون حمورابی> استنباط می شود خانواده اساس اجتماعی بوده و مرد قادر بوده در مواردی که زن تا مهلت معینی صاحب فرزند نمی شده وی را طلاق دهد و نیز اگر زنی بیماری مزمن داشت، مرد بدون آنکه او را طلاق دهد می توانست زن دیگری اختیار کند.
در آتن نیز طلاق برای مرد دشوار نبوده و مرد می توانست بدون ارائه دلیل زن خویش را از خانه براند. در مقابل زن نمی توانست به دلخواه، همسر خویش را ترک گوید ولی در صورت ستم شوهر، زن می توانست به < آرخون > مراجعه و تقاضای طلاق کند و با رضایت < آرخون > طلاق زن صورت می گرفت. گاهی نیز طلاق با رضایت طرفین انجام می گرفت، لیکن این توافق باید رسماً طی تشریفاتی در نزد < آرخون > اعلام می شد.
در مصر قدیم نیز شوهر نمی توانست زن خود را طلاق دهد مگر در مورد نازایی و طلاق زن به هر دلیل، شوهر را مکلف می نمود تا قسمت بزرگی از املاک خانواده را به وی واگذارد و در نتیجه طلاق به ندرت اتفاق می افتاد.
در دین زرتشت نیز آیین زناشویی کاری پسندیده و تجرد امری ناپسند و در خور نکوهش بوده است. این تعلیمات به همراه حق برابری زن در زندگی زناشویی موجب می گردید که طلاق امری ناشی از اراده ی بی چون و چرای مرد تلقی نگردد.
در ایران باستان طلاق منوط به رأی دادگاه بود. اگر قاضی دادگاه تشخیص می داد که زوجین می توانند زندگی زناشویی خود را ادامه دهند، آنان را مجبور به زندگی می نمود و شوهر متمّرد را به مجازات سختی محکوم می کرد تا بی جهت متمایل به طلاق نگردد.
در دین یهود نیز طلاق وجود داشته است در صورتی که مرد کجروی در زن خود بیابد برای او نامه ی انفصال (جدایی) بنویسد و به دستش بدهد و از خانه ی خود او را بیرون فرستاده و رهایش سازد.
در انجیل نیز آیات متعددگاه بر عدم قبول مطلق طلاق دلالت دارد (همانند آیات 16:18) و در آیات دیگری از انجیل، طلاق را محدود به زنای یکی از زوجین نموده است(ماندن آیات 15:31) انجیل متی که می گوید: < هر کسی از زن خود مفارقت جوید، طلاق نامه به او بدهد، لیکن من به شما می گویم هر کس به غیر علت زنا، زن را از خود جدا کند باعث زنا کردن او باشد و هر کس زن مطلقه را نکاح کند، زنا کرده باشد.>
ب- طلاق از منظر دین(آیات و روایات)
طلاق بر دو نوع است: 1- طلاق بائن 2- طلاق رجعی
در طلاق بائن شوهر بعد از طلاق حق بازگشت ندارد خواه زن در عدّه باشد یا نباشد که طلاق بائن بر 6 نوع است. در طلاق رجعی مرد می تواند تا وقتی که همسرش در عدّه است به او رجوع کند.
قرآن کریم در آیاتی از سوره طلاق و بقره، نساء و احزاب پیرامون طلاق و مسائل مربوط به آن سخن گفته است. در اسلام آنچه دارای اهمیت است تشکیل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
مهدی اخوان ثالث
نخستین مجموعهشعرِ مهدی اخوانثالث بعد از کودتای 28 مرداد ماه سال 1332 ، مجموعه شعر زمستان است . بگذشته از اشعاری که پیش از روزهای کودتا سروده شدهاند، فضای حاکم بر این مجموعه، آمیختهای است از حس تنهایی و حسرتِ روزگاران شیرین بر باد. زمستان فریادکنندهی زخمهای تازه است. رنج مهدی اخوان ثالث در این مجموعه اما، نه برخاسته از تقدیر نوع انسان، که برخاسته از سرگذشت انسانی است که راه به خطایی معصومانه برگزیده و چون چشم گشوده، جز رهزنانی که به تاخت دور می شوند، هیچ ندیده است: ”هر که آمد بار خود را بست و رفت،\ما همان بدبخت و خوار و بی نصیب”. زمستان روایت تقدیر انسان عصری ویژه در سرزمینی ویژه است؛ روایتِ تقدیرِ انسانی که گذشتهی بهیغمارفتهی خود را هنوز پرمعنا مییابد. ویأس مهدی اخوانثالث در زمستان با حیرت آمیخته است؛ یأس مردی که سوزِ زخمهایش فرصت اندیشیدن به چراییها را از او گرفته است: ”هر چه بود و هر چه هست و هر چه خواهد بود،\من نخواهم برد این از یاد :\کآتشی بودیم که بر ما آب پاشیدند”. انطباق جان و جهانِ انسانِ مجموعه شعر زمستان هنوز به فرجام نرسیده است. زمستان چشم جستوجو نبسته است: ”در میکدهام؛ دگر کسی اینجا نیست\واندر جامم دگر نمی صهبا نیست\مجروحم و مستم و عسس میبردم\مردی، مددی، اهل دلی، آیا نیست”؟ پاسخ انسانِ زمستان اما، ناشنیده روشن است: مددی نیست. نه مددی، نه دستی، نه کلامی: ”سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت\سرها در گریبان است.\... و گر دست محبت سوی کس یازی؛\به اکراه آورد دست از بغل بیرون؛\که سرما سخت سوزان است”.تردیدها اما هنوز به جای خویش باقی است؛ در دیار دیگری شاید برسر خستهگان سقف دیگری باشد : « بیا ای خسته خاطر دوست / ای مانند من دلکنده و غمگین !/ من اینجا بس دلم تنگ است ./ بیا ره توشه برداریم ، / قدم در راه بی فرجام بگذاریم » زیر هیچ سقفی اما ، صدایی دیگر نیست ؛ ثالث پیام کرک ها را لبیک می گوید:”بده... بدبد. چه امیدی؟ چه ایمانی؟ کرک جان خوب می خوانی”. مجموعه شعر زمستان تردیدی است که به یقین میگراید، زخمی است که کهنه میشود، حیرتی است که عادت میشود؛ زمزمهای که در غار تنهاییی انسان مکرر میشود: ”چه امیدی؟ چه ایمانی”؟
دومین مجموعه شعر مهدی اخوان ثالث در سالهای بعد از کودتای 28 مرداد ماه سال 1332، آخر شاهنامه است. ثالث که در مجموعه شعرِ زمستان با کرکها هم آواز شده بود، در آخر شاهنامه به جهانِ پرتناقضِ خویش باز میگردد؛ به جهانی که آدمی در آن از وحشتِ سترونیی زمانه، نخبخیههای رستگاری را در روزگاران کهن میجوید:”سالها زین پیشتر من نیز\خواستم کین پوستین را نو کنم بنیاد.\با هزاران آستین چرکین دیگر برکشیدم از جگر فریاد:\این مباد! آن باد!\ناگهان توفان بیرحمی سیه برخاست”. شاعر آخر شاهنامه هنوز دست به سوی یاری خیالی دراز می کند، هرچند نیک می داند که در زمانهاش شیفتهجانی نیست: “شب خامش است و خفته در انبان تنگ وی\شهر پلیدِ کودنِ دون، شهر روسپی،\ناشسته دست و رو.\برف غبار بر همه نقش و نگار او”. وشهرِ مهدی اخوان ثالث چونان دهشتناک است که او راهی ندارد، جز اینکه اندکاندک از زمانهی خود برگذرد و در تلخفرجامیی انسان عصرِ خود، تلخفرجامیی نوعِ انسان را دریابد. هنگام که زخمها از ماندهگی سیاه میشوند، ثالث سیاهیی روزگارش را با سرنوشت ازلیی انسان پیوند میزند. خوف حضور دقیانوس ماندهگار است: ”چشم میمالیم و میگوییم: آنک، طرفه قصر زرنگارِ صبح شیرینکاره\لیک بی مرگ است دقیانوس.\ وای، وای، افسوس”. آخر شاهنامه به زخم فاجعه ناامیدانهتر مینگرد، به سرنوشت مجروحان زمانه رنگی ازلی می زند و همهی اندوه زمانه را در دل مردانی که درمانی نمی جویند، انبوه میکند:”قاصدک \ابرهای همه عالم شب و روز\در دلم میگریند”.از این اوستا، سومین مجموعه شعرِ مهدی اخوانثالث بعد از کودتای 28 مرداد ماه سال 1332 ، آخر شاهنامهای است که قد کشیده است. نگاهی از دور تا فاجعه پُررنگتر بهچشم بیاید. اینک اگرچه ابری چون آوار بر نطع شطرنجِ رؤیایی فرودآمده است، اینک اگر چه دیری است نعش شهیدان بر دست و دل مانده است، اینک اگر چه هنوز باید پرسید: ”نفرین و خشم کدامین سگ صرعی مست\این ظلمت غرق خون و لجن را\چونین پر از هول و تشویش کرده است”؟ اما چه پاسخ این سئوال، چه چراییی گستردهگیی آن ابر و چه عمق اندوه برخاسته از حضور نعش شهیدان را باید در سرنوشت نوعِ انسان جست؛ چه اینها همه نمودهایی است از آن تقدیرِ ازلی که بر لوحی محفوظ نوشته شده است؛ خطی بر کتیبهای:”و رفتیم و خزان رفتیم، تا جایی که تخته سنگ آنجا بود\یکی از ما که زنجیرش رهاتر بود، بالا رفت، آنگه خواند: کسی راز مرا داند\که از اینرو به آنرویم بگرداند.” و چون کتیبه به جهد و شوق بگردد، نوشته است همان: ”کسی راز مرا داند،\که از اینرو به آنرویم بگرداند”.در ازاین اوستا، مهدی اخوانثالث از زمانهی خویش فاصله میگیرد تا آنرا آیینهی بیفرجامیهای نوعِ انسان بینگارد. اگر زمستان از سرمای ناجوانمردانه مینالد، ازاین اوستا تعبیر سرما است. اگر زمستان مرثیهای بر مرگ یاران است، از این اوستا نوحهای در سوکِ پیشانیی سیاه انسان است. اگر زمستان اندوه برخاسته از پیروزی تن به قدرت سپردهگان است، ازاین اوستا افسوس بیمرگیی دقیانوس است؛ پژواک صدای همهی رهجویان در همهی روزها؛
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
گزارش کارآموزی
استاد راهنما:
جناب اقای دکتر حسن شاکری
تهیه و تنظیم:
محسن عمورضایی
تابستان 88
فهرست مطالب
مقدمه ................................................................... 4
دوره اول ................................................................ 5
دوره دوم ................................................................ 5
دوره سوم ................................................................ 6
دوره چهارم .............................................................. 6
دوره پنجم وششم ........................................................ 7
دوره هفتم ............................................................... 7
دوره هشتم ............................................................. 8
دوره نهم ................................................................. 8
دوره دهم ................................................................ 9
انتقادها و پیشنهاد ها ................................................... 01
تشکر و قدر دانی ....................................................... 11
مقدمه:
اینجانب محسن عمو رضایی دانشجوی سال آخر رشته فناوری اطلاعات دانشگاه آزاد اسلامی مشهد، دوره یک ماهه کارآموزی خود را در شرکت سروش به مدیریت جناب آقای مهندس دهستانی واقع در خیابان احمد آباد- خیابان رضا – رضا 23- پلاک 46 گذرانده ام. این شرکت در زمینه های شبکه، سخت افزار، مشاوره و پشتیبانی از شبکه های کامپیوتری ارائه خدمت می کند.سابقه عالی این شرکت, پرسنل فعال, پروژه های بزرگ, و امکانات قوی شرکت در رابطه با رشته فناوری اطلاعات سبب شد تا اینجانب این شرکت را به عنوان محل کار آموزی خود انتخاب کنم که درخواست اینجانب هم با موافقت مدیر شرکت مواجه شد. مدت کارآموزی بنده در بخش شبکه و پشتیبانی از شبکه های کامپیوتری گذشت بطوریکه موارد قابل توجهی را دراین مدت فرا گرفتم. لازم به ذکر است که این شرکت درکار خود سعی در استفاده از بهترین تجهیزات و تکنولوژی های روز در پیاده سازی و نگهداری از سیستم ها و شبکه های کامپیوتری به عمل می آورد و آینده روشنی نسبت به دیگر رقبا در سطح مشهد دارد.
برای سهولت در بیان گزارش کارآموزی اینجانب مدت کارآموزی خود را به ده دوره سه روزه که تخمینی از انجام دقیق کارها در هر یک از دوره هاست تقسیم می کنم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
گزارش کارآموزی
تابستان 85 کد 10061
در محل :اداره امور مالیاتی ( دارایی ) شیروان
حسن علیپور مقدم – ر شته حسابداری
در سازمان امور مالیاتی که درآمد زایی برای دولت و مشارکت مردم در توسعه کشور از اهداف عنوان مالیات از مؤدیان اخذ می شود که پس از شناسایی و تشخیص از سوی ممیزین و تأیید سرممیز مالیاتی برای آنها در نظر گرفته می شود.
مقدمه :
مالیات در تمام جوامع بشری از دیرباز رایج بوده بطوریکه وصول آن بصورتهای مختلف برای دولتها و دولتشهرها اجتناب ناپذیر می نموده است . هم اکنون نیز مؤثر ترین ابزار در دست هر دولت برای ایفای وظایف خطیری که بر عهده دارد در مالیه ی عمومی به شمار می آید. با توجه به پیشرفت تمدن و وقوع تحولات اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی امروزه هر شخص به خوبی می داند پرداخت مالیات در واقع مشارکت در سازندگی کشور و توسعه زیر ساختهای اجتماعی جوامع است. در ایران نیز مانند سایر کشورهای کهن ، مالیات سابقه ای دیرینه دارد که با استقرار مشروطیت در ایران برای آنکه امر مهم وصول مالیات ، دستخوش خواستها و مقاصد دولتمردان و افراد صاحب نفوذ و متصدیان امور مالیات نشود چارچوب آن در قانون اساسی و متمم قانون اساسی
مشروطه منظور گردید. به نحوی که از آن پس برقراری هر نوع مالیات و معافیت و تخفیف مالیاتی می باید بر قانون موضوع خاص خود ضمن رعایت مساوات و عدم تبعیض می بود . طبق اصل 94 متمم قانون اساسی مذکور ، هیچ قسسم مالیات برقرار نمی شد مگر به حکم قانون براساس اصول 95 و 98 معافیتها و تخفیفهای مالیاتی باید براساس قانون معین می شد و بر طبق اصل 97 در مورد مالیات ؛ تفاوت و امتیازی بین افراد ملت نباید گذاشته شود . به پیروی از قانون اساسی ، از بدو مشروطیت قوانین مالیاتی متعددی به تصویب مجلس وقت رسید که ممترین و جامع ترین آنها قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 28 اسفند 1345 است که با اصطلاحاتی تا پایان حکومت پهلوی و پس از آن نیز با اصلاحیه هایی که حسب مورد به تصویب شورای انقلاب اسلامی و مجلس شورای سلامی می رسید ، تا آخر سال 1376 اجرا می شد. با برقراری نظام جمهوری اسلامی و ظهور ارزشهای جدید اجتماعی و فرهنگی و به ویژه تقویت مبانی و بنیه دینی و اخلاقی ؛ بازنگری اساسی قانون مالیاتها در اوایل دهه 1360 شروع شد و سپس قوانین متعددی تا به امروز به تصویب رسید که آخرین آن قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 3 اسفند 1366 و اصلاحات بعدی آن می باشد. که موارد زیر در آن مشخص گردیده وبرای آنها قانون تدوین شده : اشخاص مشمول مالیات ، مالیات بر دارایی – درآمد ، مقررات مختلفه ، مراجع مالیات و سازمان تشخیص و ...
* در تهیه این گزارش سعی شده تا منمن ارائه گزارشکار ؛ مراحل اجرا و اعمال مالیات مؤدیان نیز جهت اطلاع و آشنایی سایرین ذکر شود.
* در این اداره هر ممیز یا چند نفر از ممیزین مسئول رسیدگی به امور خاصی است که به هر بخش از محل کار آنها حوزه می گویند. بعنوان نمونه حوزه رسیدگی به مالیات شرکتها از حوزه رسیدگی به مالیات کسبه و خودروها جداست.
* مالیات در سازمان امور مالیاتی از کسبه ، صرافان ، بانکها ، صاحبان محترم مشاغل و اصناف اخذ می شود.
هفته اول
1/5/85 یکشنبه
اولین روز کارآموزی
پس از آشنایی با یکی از کارشناسان ارشد مالیاتی و با راهنمایی ایشان با چگونگی تهیه و صدور فرم تشخیص مالیات مشاغل آشنا شدم و برای تقریباً 30 پرونده این برگ ها را صادر کردیم.
2/5/85 دوشنبه
صدور فرم سه برگی تشخیص مالیات برای تعدادی دیگر از پرونده ها.
3/5/85 سه شنبه
صدور فرم تشخیص مالیات برای پرونده های باقیمانده که شامل تقریباً تمامی پرونده های موجود در بایگانی ای حوزه بود.
* فرم تشخیص مالیات : که مخصوص مشاغل است حاوی اطلاعاتی در چند قسمت به شرح زیر است :
- قسمت اول : اطلاعات خود سازمان و اداره مالیاتی و شماره حوزه مالیاتی و شماره ، تاریخ و کلاسه پرونده هاست که شماره معمولاً یک رقم بعد از شماره ای است که دبیر خانه اداره امور مالیاتی در گزرش رسیدگی مالیاتی ثبت کرده است.
- قسمت دوم : حاوی طلاعات فردی مؤدی ، نوع شغل ( شهری کسبی ) ، نشانی و تلفن است.
- قسمت سوم : نیز براساس گزارش رسیدگی مالیاتی به همراه سال عملکر و مبلغ آن نوشته می شود و شامل جدولی است که اطلاعات زیر را دارد :
درآمد مشمول مالیات ؛ که معافیتهای سالانه مربوط به همان سال از آن کسر می شود و مانده درآمد مشمول مالیات مشخص می گردد.که در صورتی که به حد نصاب رسیده باشد مشمول مالیات می شود ودر نرخ ضرب می شود تا مبلغ مالیات مشخص گردد.
این فرم در سه نسخه نوشته می شودکه باید به تأیید کارشناس ارشد مالیاتی(مربوط به همان حوزه ) رسیده و سپس سر ممیز مالیاتی نیز آنرا تأیید و امضا کند . بخشی از این فرم نیز مخصوص ابلاغ به مؤدی است که باید پس از اطلاع او به امضاء برساند و تاریخ همان روز را نیز حروفی بنویسد.
تخفیف از رئیس اداره امور مالیاتی : در مواردی این چنین مبلغ صادره پرداخت مالیات معمولاً به نرخ 96 % آن محاسبه می گردد یعنی با 4 درصد تخفیف. مبلغ مورد توافق با رئیس اداره نیز باید پس از ممهور شدن به مهر مخصوص آن در برگ تشخیص مالیات و ذکر ماده استفاده شده از آن در پشت برگه آورده شود و مبلغ جدید مبنای محاسبه جهت صدور قبض و سپس فیش پرداخت مالیات مؤدیان قرار می گیرد.
ضمناً : در بایگانی پرونده ها این فرم بصورت بر عکس در پرونده قرار می گیرد تا مشخص گردد از توافق استفاده کرده است.
* مؤدیان اظهار نامه های خود را طبق روال عادی و سالانه سازمان امور مالیاتی حداکثر باید تا پایان تیر ماه هر سال به داره تسلیم کنند یا حداقل آنرا قطعی کنند ؛ که حتی در آخرین روز مهلت تسلیم اظهار نامه ، کارمندان این اداره خارج از وقت اداری نیز در محل کار خود حضور دارند تا چنانچه اگر کسی دیر رسید بتواند آنرا تحویل اداره دهد.
* مؤدیانیکه همه ساله به موقع مالیات خود را بپردازند ممکن است از جایزه خوش حسابی برخوردار شوند.
* مؤدیان حداکثر تا یک ماه از تاریخ ابلاغ فرصت دارند مبلغ مالیات را پرداخت نمایند .
* ضمناً مؤدیانیکه نسبت به مبلغ مندرج در برگ تشخیص مالیات خود معترضند ، هیأت حل اختلاف مالیاتی به این موارد رسیدگی می کند و جواب آنرا به اداره مربوطه برای اطلاع ونیز درج در پرونده مؤدی ارسال می کند .
4/5/85 چهارشنبه
آشنایی کامل با گزارش رسیدگی مالیاتی
* گزارش رسیدگی مالیاتی مشمولین بند ( ج ) ماده 95 قانون مالیاتهای مستقیم :
که قبلا ً به آن اشاره شده بود و برگ تشخیص مالیات از روی آن تنظیم می شود حاوی اطلاعات مؤدیان محترم و صاحبان محترم مشغل است که در انتهای ان و در قسمت توضیحات ؛ مبلغ مالیات پس از کسر معافیتهای تعیین می شود که باید به تأیید سر ممیز و ممیز مالیاتی برسد.
5/5/85 پنج شنبه
صدور برگ تشخیص مالیات چند مؤدی برای یکی دیگر از کارشناسان ارشد مالیاتی واقع در حوزه محل کارآموزی و راهنمایی مراجعین ( مؤدیان ) .
جمع بندی هفتگی : در این هفته فرم تشخیص مالیات مشاغل – چگونگی تخفیف توافقی با رئیس - گزارش رسیدگی مالیاتی از جمله فعالیتهایی بود که صورت گرفت .