موضوع: گزارش
عنوان:
مطالعاتی پراکنده در مورد حشره شناسی کشاورزی و آفات گیاهی
بانضمام UAV،GPS ،GIS و نقش آنها در حفظ گیاهان
مکان: مؤسسه تحقیقات آفات و بیماری های گیاهی
فرمت فایل: ورد
تعداد صفحات:200
فهرست مطالب:
عنوانصفحه
فصل 1: توضیح درباره موسسه تحقیقات آفات و بیماریهای گیاه
مقدمه2
تاریخچه موسسه تحقیقات آفات و بیماریهای گیاهی4
توضیح وظایف اساسی موسسه12
تشکیلات موسسه15
بخش تحقیقات آفت کشها18
بخش تحقیقات حشرات زیان آور به گیاهان20
بخش تحقیقات علفهای هرز و انگلهای گلدار21
بخش تحقیقات سن گندم23
بخش تحقیقات بیماریهای گیاهان24
بخش تحقیقات ردهبندی حشرات27
بخش تحقیقات جانور شناسی کشاورزی29
بخش تحقیقات نماتود شناسی گیاهی31
بخش تحقیقات مبارزه بیولوژیک32
بخش تحقیقات ویروس شناسی و بیماریهای ویروسی گیاهی33
بخش تحقیقات شناسایی رستنیها34
بخش تحقیقات بیولوژی مولکولی و بیوتکنولوژی35
نیروی انسانی36
طرحهای تحقیقاتی37
انتشارات38
منابع فصل41
فصل 2: معرفی محل کارآموزی
معرفی محل کارآموزی43
فصل 3: کلیات
کلیات47
فصل 4: پرپاراسیون میکروسکوپی حشرات و اتاله کردن حشرات
اتاله کردن حشرات50
تهیه پرپاراسیون از حشرات کوچک53
منبع این فصل58
فصل 5: آزمایشات مربوط به مگس سفیدگلخانهای و پروژه مربوط به آن
مقدمه60
مرفولوژی مراحل رشدی61
دموگرافی و دینامیسم جمعیت67
پروژه مگس سفیدگلخانهای68
مگس سفید72
سم آندوسولفان و مبارزه شیمیایی با مگسهای سفید گلخانهای79
انواع آندوسولفان81
عسلک پنبه88
کنه دو نقطهای93
شپشک آرد آلود ساحلی95
منابع این فصل97
فصل6: پروژه سن گندم و تاثیر روی کاهش سنزدگی در مزرعه آسیبدیده توسط این آفت
زیرراسته ناجور بالان99
کلید شناسایی خانوادههای مهم سنها100
ردهبندی سنها106
الف: زیرراسته سنهای آبزی106
ب: زیر راسته سنهای خاکزی107
سن گندم111
پروژه سن گندم و تاثیر سموم در کاهش سن زدگی روی مزرعه آسیب دیده126
مواد و روشها129
نتایج131
بحث133
نتیجه این آزمایشات139
منابع این فصل141
فصل هفتم: پروژه مگس قهوهای جالیز و جداول مربوط به آن بعد از تاثیر سموم مربوطه
مگس قهوهای جالیز143
24 SC Tracer149
سم دلتامترین 5/2% EC161
دپیترکس 80% SP161
موسپیلان 4/20%162
مگس خربزه173
سرخرطومی هندوانه177
منابع این فصل180
فصل هشتم: آزمایشات جهت بررسی اثرات سموم بر روی درصد جوانهزنی بذور کلزا
آزمایشاتی جهت بررسی اثرات سموم بر روی درصد جوانهزنی بذور کلزا182
فصل نهم: UAV،GPS،GIS و نقش آنها در حفظ نباتات
مقدمه192
ابعاد کشاورزی دقیق194
امکان بالقوه وجود آفات در کشت دقیق195
PIPM درون مزرعه196
سیستمهای حس کننده از راه دور UAV197
تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به عکسهای حاصله از دستگاه UAV198
PIPMدر سطوح وسیع199
اطلاعات منطقهای200
اطلاعات مربوط به مقیاس محلی200
سیستم حمایت از تصمیم201
ذخیره و بازیافت GIS204
به کارگیری GIS و IPMحشرات207
IPM و تکنولوژی حشرات212
منابع این فصل214
فصل دهم: منابع
منابع لاتین216
منابع فارسی217
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 40
تنظیم کننده های رشد گیاهی
درک این مطلب که گیاهان چگونه رشد می کنند نه تنها برای دست اندرکاران علوم گیاهی بلکه برای عموم بیولژیست ها قابل اهمیت و توجه است. واژه هورمن (Hormone) ریشه یونانی دارد این کلمه به معنی محرک است که نخستین بار در مبحث فیزیولوژی جانوری به کار برده شد. هنگامی که مشخص شد در گیاهان نیز مواد محرک رشد وجود دارند واژه هورمون تحت عنوان هورمونهای گیاهی (Phytohormone) به کار گرفته شد بررسیهای بعدی نشان داد که گروهی از مواد در گیاهان دارای نقش تنظیم کنندگی هستند به طوری که برخی از آنها اثرات تحریک کنندگی و بعضی اثرات بارندگی دارند این مواد مجموعا تحت عنوان تنظیم کننده های گیاهی یا plant growth regulators (pgr) نامیده می شوند .
در تقسیم بندی اولیه مواد تنظیم کننده رشد درون زای گیاهان به پنج گروه تقسیم شدند که شامل اکسین ها auxins ژیبرلین ها (ga) Gibberellins ، سیتوکینینها (CK) cytokininsآبسیزیک اسید (aba) abscisic acid و اتیلن Etylene می باشند .
اکسین ها و ژیبرلینها به عنوان تنظیم کننده های طویل شدن سلولی،سیتوکینین ها به عنوان تنظیم کننده تقسیم سلولی، آبسیزیک اسید به عنوان یک ماده با اثرات بازدارندگی واتیلن به عنوان یک ماده فرارموثردر فرآیندهای رشد ونمو شناخته شده اند.مباحث مربوط به تنظیم کننده های رشد گیاهی نخستین بار در نیمه دوم قرن نوزدهم به طور جدی در فیزیولژی گیاهی وارد شد .
در سال 1880 داروین در مورد اثرات نور بر گیاهان مطالعاتی انجام داد و مشاهده کرد هنگامی که نور از یک جهت بر قسمت راسی ساقه می تابد گیاه نسبت به جهت تابش نور خمیدگی پیدا می کند درحالی که اگر قسمتی از راس ساقه گیاه که در معرض نورقرارگرفته است به وسیله کاغذ پوشانده شود خمیدگی ایجاد نمی گردد این پژوهشها سرآغاز اولیه در ارتباط با تنظیم کننده های رشد گیاهی بود تنظیم کننده های رشد گیاهی مواد آلی هستند که متنوع بوده و از نظر مکانیسم عمل با ویتامین ها ، آنزیم ها و کوآنزیم ها تفاوت دارند امروزه برخی از مواد تنظیم کننده رشد گیاهی به طور صنعتی تولید می شوند ماده ای از نظر فیزیولوژیکی تنظیم کننده رشد طبیعی در گیاهان محسوب می شود که حداقل دارای سه ویژگی زیر باشد :
محل ساخته شدن و محل اثر آن در گیاه مشخص باشد .
اثرات فیزیولژیکی و مرفولژیکی ماده با غلظت های کم آن در گیاه ظاهر گردد .
واکنشهایی که تحت تاثیر ماده ایجاد می شوند غیر قابل برگشت باشند .
بنابراین تنظیم کننده رشد گیاهی ماده ای است که در بخشی از پیکر گیاه ساخته شده و در همان محل یا پس از انتقال در محل درگیری از بدن گیاه اثرات محسوسی را ایجاد می کند. در بدن جانوران برخی هورمونها در غددی که ترشحات خود را مستقیما به درون می ریزند (غدد درون ریز ) ساخته می شوند که از آن جمله می توان تیروکسین از غده تیروئید و انسولین از پانکراس و .... را نام برد در گیاهان ترکیبات مترادفی که از نظر شیمیایی متفاوت هستند تولید شوند.اختصاصی بودن اثر تنظیم کننده های رشد گیاهی مانند آنچه در جانوران وجود دارد در گیاهان دیده نمی شود . این تفاوتها احتمالا به علت محدود بودن تمایز در گیاهان است .
اکسین ها
بیان عمومی
در سال 1880 داروین بررسیهایی را در اتباط با اثر تابش نور بر خیمدگی در بخشهای راسی گیاهی انجام داد . وی در این بررسیها از کولئوپتیل و فالاریس استفاده کرد . پس از داروین فیتینگ در سال 1907 با بررسیهایی که با کولئوپتیل جو دو سر انجام داد مشاهده کرد که اگر قسمت راسی کولئوپتیل را قطع کرده و دوباره آن را سر جای خود بگذارد و سپس آن را در معرض تابش نور یک جانبه قرار دهد راس کولئوپتیل در ادامه مراحل رشد خود به طرف جهت تابش نور خمیدگی پیدا می کند به این ترتیب مشخص شد که انتقال محرک به وسیله بریدگی ایجاد شده در کولئوپتیل قطع نشده است . این بررسی در سالهای 1913-1910 بوسیله بوریسن جانسن دنبال شد و نشان داد که اگر پس از قطع راس کولئوپتیل بین دو قسمت جدا شده ( راس و پایه ) یک لایه ژلوزیامیکا قرار داده شود و تحت تاثیر نور یک جانبه واقع گردد باز هم خمیدگی به طرف جهت تابش نور ایجاد می شود در سال 1919 پل راس کولئوپتیل را قطع کرده و آن را طوری روی پایه قرار داد که راس و پایه در یک امتداد نبودند و این بار نیز مشاهده شد که تحت تاثیر تابش یک سویه نور خمیدگی ایجاد می شود . پل با تکرار بررسیهای جانسن –بویسن نشان داد که در این موارد یک ماده محرک یا هورمون دخالت دارد در تجربیات دیگری پل بین دو قسمت قطع شده راس کولئوپتیل صفحه پلاتینی قرار داد و مشاهده کرد که محرک از آن عبور نمی کند و لذا دریافت که پدیده الکتریکی در این مورد دخالت ندارد و سرانجام در آزمایش دیگری پل بین دو بخش قطع شده راس کولئوپتیل لایه ای از کره کاکائو قرار داد که این بار نیز محرک عبور نمی کند و معلوم شد که ماده محرک در چربی محلول نبوده و محلول در آب است زیرا از کره کاکائو عبور نکرده ولی از ژلاتین و میکا عبور کرده است .
در سالهای 1925-1923 soding راس کولئوپتیل را قطع کرده و دوباره آن را بر جای خود قرار داد و مشاهده کرد که رشد خطی انجام می شود و اگر راس کولئوپتیل جدا گردد و در محل خود قرار داده نشود رشد آن صورت نمی گیرد .
در سال 1928 ونت حدس زد که در راس کولئوپتیل ماده ای است که محرک رشد بوده و در خمیدگی آن موثر می باشد نامبرده تعدادی مکعب ژلوژ تهیه کرده و راس کولئوپتیل یولاف جدا شده را بر روی دایره های ژلوزی قرار داد و آنها را در معرض نور گذاشت وی اظهار داشت اگر در راس کولئوپتیل ماده ای باشد باید به ژلوز منتقل گرد . ونت سپس مکعبهای ژلوز را از راس کولئوپتیل قطع شده جدا کرد و آنها را روی پایه ای از کولئوپتیل بدون راس قرار داد و مشاهده کرد که رشد کولئوپتیل بدون راس صورت می گیرد و در اثر یک جهت بودن ژلوز بر روی کولئوپتیل بدون راس
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
در آزمایش "مشاهده سلول گیاهی" بین دیواره سلولی و دیواره سیتوپلاسمی فاصله و فضایی وجود ندارد و لذا تفکیک بین این دو عملا غیر ممکن به نظر میرسد. دلیل این موضوع پدیده اسمز و نهایتا فشار آب درون سلولی (پتانسیل فشاری آب) است که باعث نزدیک شدن و چسبیدن پلاسمالما به دیواره سلولی میشود.
پدیده اسمز زمانى اتفاق می افتد که یک غشاى نیمه تراوا مثل یک غشاى سلولى وجود دارد .
زمانى که یک سلول در یک محیط پر از آب قرار بگیرد مولکول هاى اب از بین غشاى سلولى از ناحیه اى که غلظت ماده ى حل شده کم است (بیرون سلول) به ناحیه اى که غلظت ماده بیشتر است (درون سلول) عبور مى کنند این فرایند اسمز نامیده مى شود. غشاى سلول نفوذ پذیرى انتخابى دارد بنابراین فقط به مواد ضرورى اجازه ورود به سلول داده مى شود و مواد ظاهرا غیر ضرروری از سلول خارج مى شود زمانى که غشا از دو سمت داخل و بیرون با آب خالص محصور باشد مو لکول هاى آب در هر سمت به یک میزان عبور مى کنند و شبکه اصلى گردش آب در بین غشاها وجود ندارد اما اگر در یک طرف ماده ى حل شونده وجود داشته باشد و در طرف دیگر اب خالص وجود داشته باشد غشا به همان میزان مورد برخورد مولکول ها از دو طرف قرار مى گیرد اما بعضى از مولکول هایى که به غشا برخورد مى کنند مولکول هاى حل شونده خواهند بود که قادر به عبور از غشا نیستند بنابراین مولکول هاى اب از بین غشا از یک طرف به آرامى عبور مى کنند این باعث گردش آب به سمت مواد حل شونده خواهد شد و با فرض سالم بودن غشا این شبکه گردشى آرام تر شده و سرانجام متوقف خواهد شد و فشار در دو طرف مواد حل شونده متناسب می شود به طوری که حرکت در هر دو سمت برابر است (تعادل حرکتى). این مسئله مى تواند ناشى از برابر بودن پتانسیل آب دردو طرف غشا باشد یا ناشى از عوامل ممانعت کننده ای مثل پتانسیل فشار یا فشار اسمزى باشد.
سلول هاى گیاهى یک دیواره سلولى قوى دارند هنگامى که جذب آب از طریق فرآیند اسمز انجام مى شود آنها شروع به متورم شدن مى کنند اما دیواره سلولى از ترکیدن آنها جلوگیرى مى کند. تورژسانس به معنی متورم شدن و سفت شدن است. وقتی فشار داخل سلول آنقدر زیاد مى شود که هیچ آبى نمى تواند وارد سلول شود این فشار مایعى یا هیدروستاتیک عکس اسمز عمل میکند.تورژسانس براى گیاهان خیلى مهم است چون که بخش هاى سبز گیاه را در برابر نور خورشید مقاوم مى سازد.
هنگامى که سلول گیاهى در محلول هاى غلیظ قندی قرار مى گیرند از طریق فرایند اسمز آب از دست مى دهند و چروکیده می شوند این دقیقا مخالف تورژسانس است اگر شما سلولهاى گیاهى را در محلول هاى غلیظ قرار دهید و آنها را زیر میکروسکوپ ببینید مشاهده خواهید کرد که جسم سلولها کوچک شده و از دیواره ى سلولى فاصله مى گیرند که گفته مى شود آنها پلاسمولیزه هستند پلاسمولیز فقط در شرایط استثنایى رخ می دهد. در آزمایشگاه به وسیله قرار دادن سلول ها در محلول غلیظ نمک یا شکر تحریک مى شود که باعث خارج شدن آب می شود. اغلب از گیاهان کوچک یا سلول هاى اپیدرمى پیاز استفاده می شود، در این گیاهان شیره گیاهى رنگى شده و در نتیجه قابل رویت مى باشد.
به عبارت دیگر سلولهای گیاهی که توسط یک دیواره سلولی سخت احاطه شدهاند تنها میتوانند تا جایی آب جذب کنند که پتانسیل آب خارج و داخل برابر شود. سلولهای گیاه یونها- قندها- اسیدهای آلی و اسیدهای آمینه و مواد دیگر را در غلظت نسبتا بالایی در واکوئل هایشان ذخیره میکنند. مواد حل شونده باعث جریان آب میشوند در این روش سلولهای گیاهی میتوانند یک فشار درونی مثبت و بزرگی به نام فشار اسمزی ایجاد کنند که روی حفظ استحکام و سختی بافتهای گیاهی اثر قطعی دارد. هر سلول روی سلولهای مجاورش یک فشار ایجاد میکند این فشارها کشش بافت بزرگ را زیاد میکنند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
در آزمایش "مشاهده سلول گیاهی" بین دیواره سلولی و دیواره سیتوپلاسمی فاصله و فضایی وجود ندارد و لذا تفکیک بین این دو عملا غیر ممکن به نظر میرسد. دلیل این موضوع پدیده اسمز و نهایتا فشار آب درون سلولی (پتانسیل فشاری آب) است که باعث نزدیک شدن و چسبیدن پلاسمالما به دیواره سلولی میشود.
پدیده اسمز زمانى اتفاق می افتد که یک غشاى نیمه تراوا مثل یک غشاى سلولى وجود دارد .
زمانى که یک سلول در یک محیط پر از آب قرار بگیرد مولکول هاى اب از بین غشاى سلولى از ناحیه اى که غلظت ماده ى حل شده کم است (بیرون سلول) به ناحیه اى که غلظت ماده بیشتر است (درون سلول) عبور مى کنند این فرایند اسمز نامیده مى شود. غشاى سلول نفوذ پذیرى انتخابى دارد بنابراین فقط به مواد ضرورى اجازه ورود به سلول داده مى شود و مواد ظاهرا غیر ضرروری از سلول خارج مى شود زمانى که غشا از دو سمت داخل و بیرون با آب خالص محصور باشد مو لکول هاى آب در هر سمت به یک میزان عبور مى کنند و شبکه اصلى گردش آب در بین غشاها وجود ندارد اما اگر در یک طرف ماده ى حل شونده وجود داشته باشد و در طرف دیگر اب خالص وجود داشته باشد غشا به همان میزان مورد برخورد مولکول ها از دو طرف قرار مى گیرد اما بعضى از مولکول هایى که به غشا برخورد مى کنند مولکول هاى حل شونده خواهند بود که قادر به عبور از غشا نیستند بنابراین مولکول هاى اب از بین غشا از یک طرف به آرامى عبور مى کنند این باعث گردش آب به سمت مواد حل شونده خواهد شد و با فرض سالم بودن غشا این شبکه گردشى آرام تر شده و سرانجام متوقف خواهد شد و فشار در دو طرف مواد حل شونده متناسب می شود به طوری که حرکت در هر دو سمت برابر است (تعادل حرکتى). این مسئله مى تواند ناشى از برابر بودن پتانسیل آب دردو طرف غشا باشد یا ناشى از عوامل ممانعت کننده ای مثل پتانسیل فشار یا فشار اسمزى باشد.
سلول هاى گیاهى یک دیواره سلولى قوى دارند هنگامى که جذب آب از طریق فرآیند اسمز انجام مى شود آنها شروع به متورم شدن مى کنند اما دیواره سلولى از ترکیدن آنها جلوگیرى مى کند. تورژسانس به معنی متورم شدن و سفت شدن است. وقتی فشار داخل سلول آنقدر زیاد مى شود که هیچ آبى نمى تواند وارد سلول شود این فشار مایعى یا هیدروستاتیک عکس اسمز عمل میکند.تورژسانس براى گیاهان خیلى مهم است چون که بخش هاى سبز گیاه را در برابر نور خورشید مقاوم مى سازد.
هنگامى که سلول گیاهى در محلول هاى غلیظ قندی قرار مى گیرند از طریق فرایند اسمز آب از دست مى دهند و چروکیده می شوند این دقیقا مخالف تورژسانس است اگر شما سلولهاى گیاهى را در محلول هاى غلیظ قرار دهید و آنها را زیر میکروسکوپ ببینید مشاهده خواهید کرد که جسم سلولها کوچک شده و از دیواره ى سلولى فاصله مى گیرند که گفته مى شود آنها پلاسمولیزه هستند پلاسمولیز فقط در شرایط استثنایى رخ می دهد. در آزمایشگاه به وسیله قرار دادن سلول ها در محلول غلیظ نمک یا شکر تحریک مى شود که باعث خارج شدن آب می شود. اغلب از گیاهان کوچک یا سلول هاى اپیدرمى پیاز استفاده می شود، در این گیاهان شیره گیاهى رنگى شده و در نتیجه قابل رویت مى باشد.
به عبارت دیگر سلولهای گیاهی که توسط یک دیواره سلولی سخت احاطه شدهاند تنها میتوانند تا جایی آب جذب کنند که پتانسیل آب خارج و داخل برابر شود. سلولهای گیاه یونها- قندها- اسیدهای آلی و اسیدهای آمینه و مواد دیگر را در غلظت نسبتا بالایی در واکوئل هایشان ذخیره میکنند. مواد حل شونده باعث جریان آب میشوند در این روش سلولهای گیاهی میتوانند یک فشار درونی مثبت و بزرگی به نام فشار اسمزی ایجاد کنند که روی حفظ استحکام و سختی بافتهای گیاهی اثر قطعی دارد. هر سلول روی سلولهای مجاورش یک فشار ایجاد میکند این فشارها کشش بافت بزرگ را زیاد میکنند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 40
مقدمه
پدیده القاء مقاومت در گیاهان از طریق پاتوژنها اولین باردر سال 1901 توسط ری و بواری شناخته و در دهه 1960 شواهد متقاعد کننده ای پیرامون این موضوع با بررسی القا مقاومت توسط ویروس TMV درگیاه توتون ارایه شد. امروزه این تحقیقات طیف گسترده تری یافته است. القاء مقاومت به مفهوم بیشتر شدن مقاومت گیاهانی است که در حالت عادی حساس به بیماری هستند، بدون اینکه ساختار ژنتیکی این گیاهان از طریق اصلاح نژاد یا مهندسی ژنتیک تغییر کند. مقاومت القایی یک روش محافظت بیولوژیک محسوب می شود که هدف آن محدود کردن بیمارگر نیست، بلکه فعال کردن گیاه می باشد. ایده اصلی مربوط به بیان ژنهایی است که ایجاد مقاومت کرده ، ولی بطور معمول بیان نمی شوند. مگر اینکه یک تیمار القاء کننده مقاومت آنها را فعال کند و یا بیان آنها را افزایش دهد . القاء مقاومت در گیاه شدیداً تحت تأثیر شرایط محیطی به ویژه نور و درجه حرارت در طول شبانه روز ووضعیت رشد می باشد. به طورکلی القاء مقاومت در گیاهان با استفاده ازمحرک های زنده یا غیر زنده و یا استفاده از رقم های گیاهی ناسازگار با بیمارگر، از جمله راهکارهای مورد توجه محققان در مدیریت آفات و بیماریهای گیاهی می باشد. تاکنون اثر القاء کنندگی قارچهایی نظیر Colletotrichum lindemuthianum گونه های غیربیماریزایFusarium ، Rhizoctonia و جدایه های sp. Trichoderma و باکتریهای حمایت کننده رشد گیاه ( PGPR ) مورد بررسی قرار گرفته است.
تاریخچه
مقاومت القایی در گیاهان اولین بار در سال 1901 توسط ری و بواری شناخته شد.چستر در سال 1930 مطالعات صورت گرفته تا آن زمان را سازمان دهی نمود و با بررسی مشاهدات خود پیشنهاد کرد که این پدیده به طور طبیعی در محافظت گیاه نقش مهمی را ایفا می کند.
در دهه 1960 شواهد متقاعد کننده ای پیرامون این موضوع ارائه شد. (Cruickshank and Mandryk 1960,Ross 1961a;Ross 1961 b;Mandryk 1963).
آزمایشات گلخانه ای و مزرعه ای که در آزمایشگاه Kuc و همکارانش صورت گرفت زمینه ی لازم را جهت دریافت صحیح از مفهوم مقاومت القایی به عنوان یک ابزار در علم گیاهپزشکی فراهم کرد.(Kuc,2001)و این امر توسط عده ی زیادی از مولفان در سراسر دنیا موردحمایت قرار گرفت. Rossدر1961 در نتیجه آزمایشات کنترل شده خود بر روی ویروس TMV در گیاه توتون، اصطلاحات مقاومت اکتسابی موضعی (LAR ) و مقاومت اکتسابی سیستمیک ( SAR ) را عنوان کرد.
امروزه اغلب روش های مورد استفاده در عرصه ی علم گیاهپزشکی علیه پاتوژنها و آفات با کاربرد سموم شیمیایی در ارتباط بوده در حالی که سلامت انسان و محیط زیست را تهدید می کند.پدیده مقاومت القایی ، که مکانیزم دفاعی طبیعی گیاه را فعال می کند می تواند به عنوان یک جایگزین غیر سنتی و دوستدار محیط زیست در این عرصه مورد بهره برداری قرار گیرد و این مقدمه ای است برای سایر فعالیت های کشاورزی که قادر است کاربرد کنترل شیمیایی را کاهش دهد و به این ترتیب در گسترش کشاورزی پایدار نقش داشته باشد.(Edreva,2004)
مقاومت در گیاهان
گیاهان همواره در تعامل با بسیاری از عوامل زنده و غیر زنده از جمله بیمارگرها میباشند.
اما به ندرت تعداد کمی ازآنها قادر به ایجاد بیماری روی گیاه هستند و علت شکست بسیاری از این عوامل در ایجاد بیماری وجود سدهای دفاعی گیاه می باشد.
مقاومت اولیه (Basic resistance)
گیاهان دارای سدهای دفاعی ساختمانی و شیمیایی از پیش ساخته شده در بافت ها و سلول های خود هستند ، به طوری که اغلب بیمارگرها قادر به غلبه بر این سدها نمی باشند.
مقاومت میزبانی (Host resistance)
پس از تشخیص عوامل توسط میزبان مکانیزم های دفاعی به صورت موضعی و سیستمیک، قسمت های مختلف گیاه را محافظت می نماید.تا کنون عوامل متعددی در گیاهان تحت عنوان مکانیسم های دفاعی معرفی شده اند.از جمله می توان به سنتز و ترشح مواد فنلی داخل و خارج سلول ، سنتز فیتوالکسین ها ، پروتئین های مرتبط با بیماریزایی ، سنتز گلیکو پروتئین های غنی از اسید آمینه مانند هیدروکسی پرولین (HPRG) یا هیدروکسی گلیستین(HGRG)..
مفهوم مقاومت القایی
القاء مقاومت به مفهوم بیشتر شدن مقاومت گیاهانی است که در حالت عادی به بیماری حساس بوده، بدون اینکه ساختار ژنتیکی این گیاهان از طریق اصلاح نژاد یا مهندسی ژنتیک دچار تغییر شود.
ایده اصلی مربوط به بیان ژنهایی است که ایجاد مقاومت کرده ولی به طور معمول بیان نمی شود، مگر اینکه یک تیمار القاء کننده مقاومت آنها را فعال کند و یا بیان آنها را افزایش دهدSteiner &) (Schonbek,1995بنا براین در مقاومت القایی یک محرک واکنش های دفاعی گیاه در برابر بیمارگر را از نظر زمانی یا مقدار ، ات چند برابر افزایش می دهد (Daayf et al.,1997) به این ترتیب درجه بالاتری از مقاومت در مدت زمان کوتاهی در گیاه ایجاد می شود ، در حالی که روش های مرسوم اصلاح نباتات نیاز به زمان طولانی دارد و معمولا بر سایر خصوصیات مطلوب گیاه (عملکرد و کیفیت )تاثیر منفی می گذارد.
مقاومت القایی یک روش محافظت بیولوژیک است که هدف آن محدود کردن بیمارگر نیست، بلکه فعال کردن گیاه است.تفاوت آن با حفاظت تقاطعی در این است که؛ مقاومت ایجاد شده اختصاصی نیست و از این نظر که یک واکنش فعال گیاهی در مقاومت دخالت دارد از آنتاگونیسم نیز متفاوت است. همچنین با توجه به سمی نبودن عوامل القاء کننده برای بیمارگر از روشهای مبارزه ی شیمیایی می گردد. (Steiner & Schonbeck,1995;Gorlach et al.,1996).مقاومت القایی می تواند به عنوان یک ابزار افزایش دهنده مکانیزم های دفاعی