لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
مقدمه
انتظار چیست؟ منتظر کیست؟
انتظار یک مقوله اعتقادی ـ اجتماعی است و منتظر فردی است که به خاطر اندیشهای که در دل دارد خود را به شناخت و انجام یک سلسله تعهدات ویژه، وظیفهدار احساس مینماید.
از اینکه انتظار مقولهای اعتقادی است پس باید ریشه در کتاب و سنت داشته باشد و از آنجا که جلوه اجتماعی دارد پس باید راه و رسم آن آموخته شود. آن زمینه ریشهای ـ یعنی تلاش فرهنگی در شناخت ابعاد انتظار ـ و این راه و رسم اجتماعی ـ یعنی تعهد در پیشگاه عمل ـ دو ویژگی عمدهای است که شخصیت والای منتظر را شکل میدهد گویی منتظر با دو بال اعتقاد و عمل در فضای جامعه پرگشوده، به پرواز در میآید و با دو دست اندیشه و کار، در ساختن، بر مبنای باوری درونی افتاده است. به همین مختصر باید روشن شده باشد که چنین انتظاری با عنایت به مفهوم اصیل آن، اساساً و از اصل با خمودی و سستی، بیکارگی و واگذاری مسئولیت، ناآگاهی و گیجی، بهم ریختگی و تنها منتظر ماندن برای آنکه دیگری بیاید و کار را اصلاح کند، بی آنکه او خود نقشی سازنده را عهدهدار شود، در تضاد و تعارض قطعی است و از آنجا که سازندگی با روح منتظر به هم در آمیخته از اینرو، انتظار، با تخریب به هر صورت و با هر توجیه به ظاهر موجه نمیسازد. در این صورت تقسیم انتظار به مثبت و منفی و ترسیم چهرهای از منتظر که به جای آبادانی و سازماندهی در کار خرابی و نابسامانی افتاده با تعریف اولیه این دو کلمه هیچگونه سازگاری ندارد و نشانه دور افتادن از مفهوم راستین این واژههاست؛ چرا که بنابر آنچه گفته شد روح انتظار از اصل با گرایشهای منفی در تضاد بوده و عمل منتظر تنها و تنها اصلاح و آبادانی را در جهت تعالی همه ابعاد طلب میکند.
پس انتظار در یک کلام یعنی آماده شدن و زمینهسازی برای رویارویی با وضعیتی نو و اعلام آمادگی برای پذیرش مسئولیت در شرایط نوینی است که از هر جهت با وضع موجودی که انسان در آن قرار دارد، متفاوت میباشد و چنین انتظاری را بحق میتوان مشحون از اعتراض به اوضاع موجود جوامع و زمینهساز برای اصلاحی بنیانی و تحولی چشمگیر در آن تلقی نمود.
(اللهم انا نرغب الیک فی دوله کریمه تعز بها الاسلام و اهله و تذل بها انفاق و اهله و تجعلنا فیها من الدعا الی طاعتک و القاده الی سبیلک و ترزقنا بها کرامه الدنیا و الاخره)
«خداوندا ما به تو روی میآوریم، در بر پایی دولت والایت که در آن اسلام و اسلامیان را عزت و سربلندی میبخشی و نفاق و دورویان را ذلت و خواری نصیب میگردانی، تو ما را در آن نظام در شمار آنانی قرار داده که دیگران را بر طاعت تو فراخوانده و راهنمای مردم به سوی تو میباشند و ـ سرانجام ـ ما را در پناه آن دولت، والایی و کرامت دنیا و آخرت نصیب فرما.»
در این بیان که به صورت دعا به پیشگاه پروردگار عرضه میشود از یک سو برپایی نظامی الهی، با ویژگیهای خاص خود مطرح است و از دیگر سوی، نشان از مسئولیت پذیری برای تمامی کسانی را به همراه دارد که آن آینده را انتظار میکشند و در پایان نیز این حقیقت، زندگی منتظر را به وسعت هر دو جهان زیر پوشش میگیرد، که از رهگذر چنین انتظار واقعگرایانهای؛ برخورداری از مواهب گسترده آن نظام ـ و در یک کلام ـ تعالی خود را در هر دو سرای در پناه آن حکومت الهی طلب نماید1.
احساس حضور
ای بستگان تن؛ به تماشای جان روید
زیرا رسول گفت: تماشا مبارک است
انسان به هر چیزی که انس و علاقه داشته باشد، از غیر آن سلب توجه خواهد نمود و هرچه شدت انس بیشتر باشد، کمال انقطاع آن، شفافتر، ظهور خواهد کرد. حال اگر کانون انس و توجه انسان، وجود نورانی حضرت ولی عصر (عج) باشد و کسب کمالات مصنوعی بسیار مهم و راهگشا خواهد بود.
برای انس یافتن با حضرت بقیهالله (عج) راههای مختلفی وجود دارد.
1ـ مطالعه در زندگی و احوال امام زمان (عج)، این امر باعث میشود تا عشق آن حضرت در دل احیاء و توجه انسان به وجود مبارکش جلب شود. زیرا آدمی تا چیزی را بخوبی نشناسد به او دل نمیدهد.
درباره امام زمان (عج) بیش از چهار هزار روایت به ما رسیده است در حالی که در مورد نماز به اندازه و نصف آن هم حدیث و روایت نداریم. حال براستی، چقدر از زندگی پر خیر و برکت امام عصر خود مطلع هستیم. (با وجود اینکه پیامبران گرامی اسلام میفرمایند:)
من مات و لم یعرف امام زمانهِ مات میته الجاهلیه.
2ـ ایجاد ارتباط از طریق توسل و ادعیه مخصوص، همراه و با تضرع و التماس.
3ـ اطاعت از فرامین امام، حضور یا غیاب امام، به اطاعت ما ارتباطی ندارد، زیرا چه در زمان حضور و در زمان غیاب، باید مطیع فرامین الهی امام باشیم.
4ـ محاسبه نفس، برای یکبار هم که شده شب هنگام و یا هر وقت دیگر، مکانی خلوت بیابیم و دقایقی چند اعمال خود را در نظر آوریم و یا اینگونه فرض کنیم که در مقابل حضرت حجهبن الحسن (ع) ایستاده، کارهای خود را گزارش میدهیم و یک به یک اعمال و احوال خود را برشماریم. آنگاه ببینیم با توجه به کردههای خود، توان رودررو نگریستن در چشمان نورانی آن حضرت را داریم1؟
انتظار: کلمهای ژرف، و معنایی ژرفتر ...
انتظار: باوری شورآور، و شوری در باور ...
انتظار: امیدی به نوید، و نویدی به امید …
انتظار: خروشی در گسترش، و گسترشی در خروش ..
انتظار: فجری در حماسه، و حماسهای در فجر …
انتظار: آفاقی در تحرک، و تحرکی در آفاق …
انتظار: فلسفهای بزرگ، و عقیده ای سترگ …
انتظار: ایمانی به مقاومت، و مقاومتی در ایمان …
انتظار: تواضعی در برابر حق، و تکبری در برابر باطل …
انتظار: نفی ارزشهای واهی، و تحقیر شوکتهای پوچ …
انتظار: نقص حکمها و حکومتها، و ابطال سلطه ها و حاکمیتها …
انتظار: سرکشی در برابر بیداد و ستم ، و راهگشایی برای حکومت عدل …
انتظار: دست رد بر سینه هرچه باطل، و داغ باطله بر چهره هرچه ظلم …
انتظار: شعار پایداری، و درفش عصیان و بیداری …
انتظار: تفسیری بر خون فجر و شفق، و دستی به سوی فلق …
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
مقدمه:
ثنویت یا یگانگی دو موضوع محاربه و افساد فی الارض از مباحث بسیار مهم فقه جزایی است . برخی متون فقهی و نیز برخی قوانین به تبع قرآن کریم این دو عنوان را در کنار هم ذکر کرده اند ، به گونه ای که موهم این معناست که این دو ، یک جرم به شمار می روند . در مقابل برخی از فقیهان در ضمن بحث از جرائمی نظیر به آتش کشیدن منازل ، تکرار قتل بردگان و غیر مسلمانان و ... معترض عنوان افساد شده و مرتکبان اعمال مزبور را به عنوان مفسد فی الارض مستحق مجازات قتل یا قطع دانسته اند . در پاره ای مواد قانونی نیز افساد فی الارض جرم مستقلی از محاربه تلقی شده است
مفسد فی الارض کیست؟
فساد که نقطه مقابل صلاح است ، به هر گونه تخریب و ویرانگرى گفته مى شود، و به گفته راغب در مفردات : « فساد هر گونه خارج شدن اشیاء از حالت اعتدال است ، کم باشد یا زیاد، و نقطه مقابل آن صلاح است و این در جان و بدن و اشیائى که از حد اعتدال خارج مى شوند، تصور مى شود . »
بنابراین تمام نابسامانى هائى که در کارها ایجاد مى گردد، و همه افراط و تفریطها در کل مسائل فردى و اجتماعى ، مصداق فساد است .
از مجموع آیاتی که در سوره هاى مختلف قرآن آمده به خوبى استفاده مى شود که فساد به طور کلى ، یا فساد فى الارض یک معنى بسیار وسیع دارد که بزرگترین جنایات همچون جنایات فرعون و سایر جباران ، و کارهاى کمتر از آن را و حتى گناهان همچون کمفروشى و تقلب در معامله را شامل مى شود، و البته با توجه به مفهوم وسیع فساد که هر گونه خروج از حد اعتدال را شامل مى شود، این وسعت کاملا قابل درک است .
و با توجه به اینکه مجازاتها باید با میزان جرم ، مطابقت داشته باشد روشن مى شود که هر گروهى از این مفسدان باید یکنوع مجازات شوند و مجازات همه یکنواخت نیست .
حتى در آیه 33 سوره مائده که « مفسد فى الارض » با « محارب با خدا و پیامبر » همراه ذکر شده ، چهار نوع ، مجازات مى بینیم که حتما حاکم شرع باید در هر مورد مجازاتى را که با مقدار جنایت متناسب است برگزیند (کشتن – به دار آویختن - قطع ایدى و ارجل - و تبعید) فقهاى ما در بحث محارب و مفسد فى الارض شرائط و حدود این مجازاتها را در کتب فقهى مشروحا بیان کرده اند.و نیز براى ریشه کن کردن این گونه مفاسد، در هر مورد باید به وسیله اى متشبث (چنگ زدن و دراویختن به چیزی – به نظر من همان متوسل شدن می توان معنی کرد ) شد، گاهى نخستین مرحله امر به معروف و نهى از منکر، یعنى نصیحت و اندرز و تذکرات ، کافى است ، ولى زمانى هم فرا مى رسد که باید به آخرین درجه شدت عمل یعنى جنگ متوسل شد.
ضمنا تعبیر به فساد فى الارض ما را به یک واقعیت در زندگى اجتماعى انسانها رهنمون مى شود و آن اینکه مفاسد اجتماعى ، معمولا موضعى نخواهند بود و در یک منطقه نمى توان آنها را محصور ساخت ، بلکه در سطح اجتماع و در روى زمین گسترش پیدا مى کنند و از یک گروه به گروه دیگر سرایت خواهد کرد.
این نکته نیز از آیات قرآن به خوبى استفاده مى شود که یکى از اهداف بزرگ بعثت پیامبران پایان دادن به هر گونه فساد در ارض (به معنى وسیعش ) بوده است آنچنانکه از قول شعیب پیامبر بزرگ الهى مى خوانیم : ان ارید الا الاصلاح ما استطعت او در برابر فساد آن قوم سرکش مى گوید تنها هدف من این است که تا آنجا که در قدرت دارم به مبارزه با فساد بر خیزم و اصلاح کنم « هود – 88 »
مصوبه ی مفسد فی الارض مجلس در راستای چه اهدافیست؟
تصور نمی رود پس از 28 سال هنوز کسی باشد که معنی ومفهوم وشعاع عملکرد ضدانسانی اتهام مفسد فی الارض را ندادد وناآگاه باشد که با این اتهام در رژیم فاشیستی – مذهبی – آخوندی چه تعدادی اعدام وتیرباران شدند یا بر دار کشیده ومی شوند . بنابراین در شرایطی که حاکمیت فاشیستی مذهبی به دلیل ماهیت ضد مردمی بودنش هر روز منقبض تر می شود وخفقان و وحشت اجتماعی گسترده وغلیظ تر می گردد؛ اکنون پس از فشار نیروی انتظامی و قوه ی قضائیه روزنامه ی جمهوری اسلامی مورخ 23 خرداد گزارش خبر بازتاب داده است که نمایندگان مجلس ارتجاعی شورای اسلامی در جلسه علنی دیروز خودتولید آثار مستهجن را از مصادیق مفسد فی الارض شناخته و تصویب کردند تا تولید کنندگان این آثار براساس این مصداق محکوم شوند. البته بدون آنکه این نمایندگان فرمایشی مجلس ارتجاع همچون سایر رهبران ومسئولان رژیم فاشیستی – مذهبی – آخوندی پاسخگو باشند که زمینه ی پیدایش اینگونه ناهنجاری ها ونا بسامانی های اجتماعی کجاست آنهم در یک رژیم فاشیستی مذهبی که همه چیز زیر تیغ کنترل وسانسور ارگان های گوناگون سرکوبگر وابسته به نظام می باشد. پس بطور دقیق بندهای تصویب ورد بندی شده در مجلس به وضوح نشانگر آنسوی معا دله ی سانسور وتوقیف مطیوعات وفیلتر گذاری کردن سایت های خبر رسانی اینترنتی و وبلاگ های شخصی وهمچنین جمع آوری آنتن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
مقدمه
انتظار چیست؟ منتظر کیست؟
انتظار یک مقوله اعتقادی ـ اجتماعی است و منتظر فردی است که به خاطر اندیشهای که در دل دارد خود را به شناخت و انجام یک سلسله تعهدات ویژه، وظیفهدار احساس مینماید.
از اینکه انتظار مقولهای اعتقادی است پس باید ریشه در کتاب و سنت داشته باشد و از آنجا که جلوه اجتماعی دارد پس باید راه و رسم آن آموخته شود. آن زمینه ریشهای ـ یعنی تلاش فرهنگی در شناخت ابعاد انتظار ـ و این راه و رسم اجتماعی ـ یعنی تعهد در پیشگاه عمل ـ دو ویژگی عمدهای است که شخصیت والای منتظر را شکل میدهد گویی منتظر با دو بال اعتقاد و عمل در فضای جامعه پرگشوده، به پرواز در میآید و با دو دست اندیشه و کار، در ساختن، بر مبنای باوری درونی افتاده است. به همین مختصر باید روشن شده باشد که چنین انتظاری با عنایت به مفهوم اصیل آن، اساساً و از اصل با خمودی و سستی، بیکارگی و واگذاری مسئولیت، ناآگاهی و گیجی، بهم ریختگی و تنها منتظر ماندن برای آنکه دیگری بیاید و کار را اصلاح کند، بی آنکه او خود نقشی سازنده را عهدهدار شود، در تضاد و تعارض قطعی است و از آنجا که سازندگی با روح منتظر به هم در آمیخته از اینرو، انتظار، با تخریب به هر صورت و با هر توجیه به ظاهر موجه نمیسازد. در این صورت تقسیم انتظار به مثبت و منفی و ترسیم چهرهای از منتظر که به جای آبادانی و سازماندهی در کار خرابی و نابسامانی افتاده با تعریف اولیه این دو کلمه هیچگونه سازگاری ندارد و نشانه دور افتادن از مفهوم راستین این واژههاست؛ چرا که بنابر آنچه گفته شد روح انتظار از اصل با گرایشهای منفی در تضاد بوده و عمل منتظر تنها و تنها اصلاح و آبادانی را در جهت تعالی همه ابعاد طلب میکند.
پس انتظار در یک کلام یعنی آماده شدن و زمینهسازی برای رویارویی با وضعیتی نو و اعلام آمادگی برای پذیرش مسئولیت در شرایط نوینی است که از هر جهت با وضع موجودی که انسان در آن قرار دارد، متفاوت میباشد و چنین انتظاری را بحق میتوان مشحون از اعتراض به اوضاع موجود جوامع و زمینهساز برای اصلاحی بنیانی و تحولی چشمگیر در آن تلقی نمود.
(اللهم انا نرغب الیک فی دوله کریمه تعز بها الاسلام و اهله و تذل بها انفاق و اهله و تجعلنا فیها من الدعا الی طاعتک و القاده الی سبیلک و ترزقنا بها کرامه الدنیا و الاخره)
«خداوندا ما به تو روی میآوریم، در بر پایی دولت والایت که در آن اسلام و اسلامیان را عزت و سربلندی میبخشی و نفاق و دورویان را ذلت و خواری نصیب میگردانی، تو ما را در آن نظام در شمار آنانی قرار داده که دیگران را بر طاعت تو فراخوانده و راهنمای مردم به سوی تو میباشند و ـ سرانجام ـ ما را در پناه آن دولت، والایی و کرامت دنیا و آخرت نصیب فرما.»
در این بیان که به صورت دعا به پیشگاه پروردگار عرضه میشود از یک سو برپایی نظامی الهی، با ویژگیهای خاص خود مطرح است و از دیگر سوی، نشان از مسئولیت پذیری برای تمامی کسانی را به همراه دارد که آن آینده را انتظار میکشند و در پایان نیز این حقیقت، زندگی منتظر را به وسعت هر دو جهان زیر پوشش میگیرد، که از رهگذر چنین انتظار واقعگرایانهای؛ برخورداری از مواهب گسترده آن نظام ـ و در یک کلام ـ تعالی خود را در هر دو سرای در پناه آن حکومت الهی طلب نماید1.
احساس حضور
ای بستگان تن؛ به تماشای جان روید
زیرا رسول گفت: تماشا مبارک است
انسان به هر چیزی که انس و علاقه داشته باشد، از غیر آن سلب توجه خواهد نمود و هرچه شدت انس بیشتر باشد، کمال انقطاع آن، شفافتر، ظهور خواهد کرد. حال اگر کانون انس و توجه انسان، وجود نورانی حضرت ولی عصر (عج) باشد و کسب کمالات مصنوعی بسیار مهم و راهگشا خواهد بود.
برای انس یافتن با حضرت بقیهالله (عج) راههای مختلفی وجود دارد.
1ـ مطالعه در زندگی و احوال امام زمان (عج)، این امر باعث میشود تا عشق آن حضرت در دل احیاء و توجه انسان به وجود مبارکش جلب شود. زیرا آدمی تا چیزی را بخوبی نشناسد به او دل نمیدهد.
درباره امام زمان (عج) بیش از چهار هزار روایت به ما رسیده است در حالی که در مورد نماز به اندازه و نصف آن هم حدیث و روایت نداریم. حال براستی، چقدر از زندگی پر خیر و برکت امام عصر خود مطلع هستیم. (با وجود اینکه پیامبران گرامی اسلام میفرمایند:)
من مات و لم یعرف امام زمانهِ مات میته الجاهلیه.
2ـ ایجاد ارتباط از طریق توسل و ادعیه مخصوص، همراه و با تضرع و التماس.
3ـ اطاعت از فرامین امام، حضور یا غیاب امام، به اطاعت ما ارتباطی ندارد، زیرا چه در زمان حضور و در زمان غیاب، باید مطیع فرامین الهی امام باشیم.
4ـ محاسبه نفس، برای یکبار هم که شده شب هنگام و یا هر وقت دیگر، مکانی خلوت بیابیم و دقایقی چند اعمال خود را در نظر آوریم و یا اینگونه فرض کنیم که در مقابل حضرت حجهبن الحسن (ع) ایستاده، کارهای خود را گزارش میدهیم و یک به یک اعمال و احوال خود را برشماریم. آنگاه ببینیم با توجه به کردههای خود، توان رودررو نگریستن در چشمان نورانی آن حضرت را داریم1؟
انتظار: کلمهای ژرف، و معنایی ژرفتر ...
انتظار: باوری شورآور، و شوری در باور ...
انتظار: امیدی به نوید، و نویدی به امید …
انتظار: خروشی در گسترش، و گسترشی در خروش ..
انتظار: فجری در حماسه، و حماسهای در فجر …
انتظار: آفاقی در تحرک، و تحرکی در آفاق …
انتظار: فلسفهای بزرگ، و عقیده ای سترگ …
انتظار: ایمانی به مقاومت، و مقاومتی در ایمان …
انتظار: تواضعی در برابر حق، و تکبری در برابر باطل …
انتظار: نفی ارزشهای واهی، و تحقیر شوکتهای پوچ …
انتظار: نقص حکمها و حکومتها، و ابطال سلطه ها و حاکمیتها …
انتظار: سرکشی در برابر بیداد و ستم ، و راهگشایی برای حکومت عدل …
انتظار: دست رد بر سینه هرچه باطل، و داغ باطله بر چهره هرچه ظلم …
انتظار: شعار پایداری، و درفش عصیان و بیداری …
انتظار: تفسیری بر خون فجر و شفق، و دستی به سوی فلق …