لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
بیوتکنولوژی و علوم پزشکی
کاربرد بیوتکنولوژی در زمینة علوم پزشکی و دارویی، موضوعات بسیار گستردهای مانند ابداع روشهای کاملاً جدید برای "تشخیص مولکولی مکانیسمهای بیماریزایی و گشایش سرفصل جدیدی به نام پزشکی مولکولی"، "امکان تشخیص پیش از تولد بیماریها و پس از آن"، "ژندرمانی و کنار گذاشتن (نسبی) برخورد معلولی با بیمار و بیماری"، "تولید داروها و واکسنهای نوترکیب و جدید"، "ساخت کیتهای تشخیصی"، "ایجاد میکروارگانیسمهای دستکاری شده برای کاربردهای خاص"، "تولید پادتنهای تکدودمانی (منوکلونال)" و غیره را در بر میگیرد. امروزه برای تشخیصهای دقیق، پیشگیری، درمان اساسی بیماریها و در واقع سلامت و بهداشت جوامع ظاهراً راه دیگری جز پزشکی مولکولی بهنظر نمیرسد. جدول شماره 1، برخی از مزایای کاربرد روشهای تشخیص مولکولی را که به مدد مهندسی
ژنتیک و بیوتکنولوژی در خدمت بهداشت بشر قرار گرفتهاند نشان میدهد: در ادامه، به چند نمونه از دستاوردهای مهم مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی مولکولی در علوم پزشکی، که تحولات بسیار بزرگی را در عرصههای مختلف زندگی بشر بوجود آورده یا خواهد آورد، اشاره میشود:
1-1- ژن درمانی (Gene Therapy)
بسیاری از صاحبنظران از سدة حاضر بهعنوان سدة مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی مولکولی یاد میکنند. به اعتقاد بسیاری از دانشمندان، تولد ژندرمانی در اوایل دهه 1990، یک رخداد بزرگ و انقلابی بود که چشمانداز جدیدی را در عرصه پزشکی مولکولی ایجاد کرد؛ زیرا برای نخستین بار در تاریخ علوم زیستی، کاربرد روشها و فنون بسیار حساس و جدید جهت انتقال ژنهای سالم به درون سلولهای بدن و تصحیح و درمان ژنهای جهشیافته و معیوب، پنجرهای نو به سوی مبارزه جدی، اساسی و علّی (نه معلولی و در سطح فرآوردههای ژنی) با بسیاری از بیماریها گشوده است. ژندرمانی، در واقع انتقال مواد ژنتیکی به درون سلولهای یک موجود برای مقاصد درمانی میباشد که به روشهای متفاوت و متنوع (فیزیکی، شیمیایی و زیستی) صورت میگیرد. کشف بسیاری از ژنهای بیماریزای مهم در آینده نزدیک، کاربرد روشهای متنوع و بیسابقه غربالسازی ژنتیکی و پیشگوییهای بسیار دقیق پیرامون تعیین سرنوشت جنین از نظر بیماریهای ژنتیک پیش و پس از تولد، از دیگر قابلیتهای مهندسی ژنتیک و ژندرمانی است. پژوهشگران با انجام تحقیقات گسترده بر بسیاری از محدودیتهای موجود در زمینه ژندرمانی فائق آمدهاند. همچنین در زمینه هدفگیری بسیار اختصاصی سلول و انتقال ژن یا DNAی برهنه به درون آن- به عنوان دارو- پیشرفتهای چشمگیری حاصل شده است. علیرغم اینکه در حال حاضر ژندرمانی، روشی پرهزینه بوده و به فنون پیشرفته و تخصصی نیاز دارد، اما بهزودی از این روش در مورد طیف بسیار وسیعی از بیماریها استفاده خواهد شد. همچنین شواهد فزآینده و امیدبخشی وجود دارد که استفاده از روشهای پزشکی مولکولی، در آیندهای نه چندان دور و در مقایسه با وضع کنونی، صدها بار هزینههای درمانی را نیز کاهش خواهد داد.
1-2- طرح بینالمللی ژنوم انسان (IHGP)
پروژه بینالمللی ژنوم انسان، یکی از مهمترین و عظیمترین طرحهای تحقیقاتی زیستشناسی عصر حاضر است که با رمزگشایی از ژنوم انسان، گرههای بیشماری را گشوده و قلههای متعددی را فتح کرده است. این طرح که انجام آن، مولود پیشرفتها و اطلاعات جدید محققان در عرصه مهندسی ژنتیک است، در آیندهای نزدیک، تحولات عمیق و غیرهمنتظرهای را در علوم پزشکی بهوجود خواهد آورد. طرح بینالمللی ژنوم انسان را میتوان نقطه عطفی در تاریخ علوم زیستی بهویژه مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی مولکولی به حساب آورد. در جداول 2 و 3، خلاصه شماری از اطلاعات مهم درباره این طرح ارایه شده است :
1-3- شناسایی مکانیسمهای مولکولی پیدایش سرطان
امروزه از رهگذر بهکارگیری مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی مولکولی، این پرسش که سرطان چگونه ایجاد میشود؟، دیگر جزء اسرار ناشناخته علمی به حساب نمیآید. در خلال دو دهة اخیر، پژوهشگران با استفاده از روشهای مولکولی و نتایج حاصل از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
- پزشکی - روانشناسی
کلیه مطالب در خوصوص رایانه - مشاوره روانشناسی - مشاوره پزشکی
جذابیت در روابط بین فردی و مفهوم عشق در روانشناسی احتمالا در اولین دیدار با افراد غریبه مهمترین سوالی که از ذهن شما می گذرد این است که آیا پذیرش متقابلی به وجود خواهد آمد یا نه؟ و اصولا نظر فرد مقابل راجع به شما چیست؟ پس از نخستین دیدار توجه شما غالبا بر این متمرکز است که رابطه خود را با فرد دیگر چگونه پایه ریزی و هدایت کنید تا از یک خوش آمدن یا جاذبه اولیه به دوستی عمیق تر و احتمالا حتی به صمیمیت و عشق برسید.موضوع خود را با دوست داشتن یا شکل گیری دوست داشتن، یعنی مراحل ابتدایی روابط صمیمانه و عاشقانه ای که احتمالا به ازدواج خواهد انجامید شروع می کنیم.
عوامل تعیین کننده دوست داشتن
.
* آشنایی: یکی از دلایلی که مجاورت ایجاد علاقه می کند این است که در اثر مجاورت میزان آشنایی افراد نسبت به هم افزایش قابل توجهی می یابد. پزوهشهای فراوانی حاکی از این هستند که به صرف آشنایی، یعنی به صرف تماس با محرکهای خوشایند، علاقه مندی افزایش می یابد. این موضوع یک پدیده همگانی است. به نحوی که حتی در مورد حیوانات نیز صدق می کند.
در تحقیقی از داوطلبان خواسته شد تا به عکسهایی از افراد ناشناس و تقریبا آشنا بر حسب میزان علاقه خود، نمره جذابیت بدهند. کمترین نمره جذابیت به عکسهایی داده شده بود که داوطلبان هیچ گاه آنان را ندیده بودند و بالاترین امتیاز به عکسهایی تعلق گرفت که داوطلبان دفعات بیشتری آنها را دیده بودند. بنابراین آشنایی یا شناخت اثر نیرومندی در علاقه مندی دارد و این دلیل موجهی است که وقتی فردی از آشنایان برای ازدواج به شما معرفی می شود، تمایل بیشتری به برقراری ارتباط پیدا می کنید. نتیجه عملی این مطلب این است که اگر فرد مورد نظر شما وقعی به تمجید و تحسین شما نمی گذارد در تحسین بی اغراق از وی پایداری نشان دهید. مجاورت و آشنایی قویترین سلاحهای کارآمد شما هستند.
* شباهت: برخی معتقدند که متضاد ها همدیگر را جذب می کنند.از سویی دیگر برخی از روانکاوان کلاسیک اعتقاد دارند که افراد٬شخصی را برای ازدواج انتخاب می کنند که بیشترین شباهت را به لحاظ شخصیتی با والدین آنها داشته باشد.قضاوت در این مورد با شما است.اما گاهی اوقات نیز عشاق با شور و حرارت زیادی از تفاوتهایی که با هم دارند صحبت می کنند. (( من عاشق قایقرانی هستم اما او از کوهنوردی خوشش می آید )) (( من مهندسی معدن می خوانم ولی او دانشجوی باستان شناسی است )) شاید این دسته افراد فراموش می کنند که هر دو نفر فعالیت در فضای باز را دوست دارند، هر دو نفر در حال گذراندن دوره تخصصی هستند. ملیت، دین، طبقه اجتماعی و سطح تحصیلات آنان یکسان است و احتمالا از نظر سنی چند سال و از نظر بهره هوشی فقط چند نمره با هم تفاوت دارند. خلاصه این که اعتقاد به جذب متضادها، عمدتا نظر نادرستی است. اما به یاد داشته باشید که مجاورت، نسبت به شباهت از قدرت بیشتری برخوردار است.
* جذابیت جسمی: متاسفانه صحبت از این که ظاهر جسمانی هم از عوامل موثر در علاقه مندی به دیگری است، چندان آزاد منشانه یا منصفانه به نظر نمی رسد. زیرا ظاهر جسمانی افراد بر عکس منش، مهربانی و سایر خصوصیات شخصیتی، مولفه ای نیست که افراد کنترل یا دخالت چندانی بر آن داشته باشند. گرچه افراد در ارزیابیهای خود، جذابیت جسمانی را عامل چندان مهمی در علاقه مندی خود نمی دانند ولی رفتار واقعی آنان حکایت از حقیقت دیگری دارد. اهمیت جذابیت جسمانی منحصر به الگوی عشق و ازدواج نیست. برای مثال، خردسالان جذاب ( 5-6 ساله) نیز در بین همسالان خود از پذیرش و محبوبیت بیشتری برخوردارند. بزرگسالان نیز تحت تاثیر جذابیت کودکان قرار می گیرند. به عنوان نمونه: در پژوهشی از گروهی از زنان خواسته شد تا شرح عمل پرخاشگرانه ای که از یک کودک 7 ساله سر زده بود را بخوانند و راجع به آینده وی اظهار نظر کنند. همراه این شرح حال یکسان، برای گروه اول٬ یک عکس جذاب و برای گروه دوم٬ یک عکس غیر جذاب نیز ارایه شده بود . نتیجه این که این زنان کودک جذاب را کمتر از کودک غیر جذاب در معرض پرخاشگری ارزیابی کردند. حتی تحقیقات نشان می دهد که افراد جذاب نسبت به افراد غیر جذاب در ارزیابیها به ویژگیهایی مانند: حساستر، مهربانتر، جالبتر، قویتر، قابل اطمینان تر، متعادل و متوازن تر، مردم آمیز و اجتماعی تر، مهیج و غیره ملال انگیزتر، از نظر جنسی گرمتر، از نظر جسمی و روانی سالم تر و مسوول و پاسخگو تر متصف می شوند. مطالعات دیگری نشان می دهد که مردم مقاله هایی که نویسنده آن شخص جذابی معرفی شده را از نظر کیفیت و محتوا در رده بالاتری قرار می دهند. به همین سیاق، هیات منصفه آزمایشی در برابر ارتکاب جرم مشابه افراد، متهم غیر جذاب را در مقایسه با متهم جذاب به زندان طولانی تری محکوم کردند. محققان دریافتند که مردم برای کشتن یک فرد جذاب محکومیت سنگین تری قایل می شوند تا کشتن یک فرد غیر جذاب. همچنین تحقیقات دیگری نشان داده است که جذابیت جسمانی با خود پنداره مثبت، سلامت روانی، جرات ورزی، اعتماد به نفس و با انواع گوناگون خصوصییات مثبت همبستگی دارد. بنابراین به یک قانون روانشناختی می رسیم و آن این است که هر چه در نظر مردم زیبا است، خوب هم هست و هر چه خوب است زیبا است. به نظر شما چرا چنین است؟ محتمل ترین تبیین این است که جذابیت، تصور خود کامبخشی است. یعنی ممکن است مردم با افرادی که از جذابیت بیشتری بر خوردارند به گونه ای رفتار کنند که عزت نفس ( نمره ارزشیابی فرد از توانمندیهای خود )، اعتماد به نفس (نمره ارزشیابی که فرد از دیگران می گیرد ) روابط و مهارتهای اجتماعی آنان افزایش یابد و شاید به همین دلیل است که افراد جذاب، سریعتر کار پیدا می کنند، ترفیع پیدا می کنند و به لحاظ شغلی پیشرفت می کنند یا از گزند تعدیلهای اداری به سلامت می گذراند و نظایر این. جک لندن در جمله ای شیطنت آمیز و به طنز می گوید: دختر یا زیبا است یا دانشجو و شاغل.با این اوصاف آیا برای نازیبایان نیز روزنه امیدی وجود دارد؟ پاسخ مثبت است. زیرا فرضیه جور بودن نیز مطرح است.
* جور بودن: افراد معمولا در کوششهای همسر گزینی خود سرانجام به همسری می رسند که از نظر شکل ظاهری شباهت زیادی به خود آنها دارد. در یک تحقیق خارجی، داوران، عکس 99 جفت زن و شوهر را از نظر جذابیت جسمانی و شباهت جذابیتها ارزیابی کردند بی آنکه بدانند چه کسی همسر چه کسی است. بین ارزیابیهای انجام شده از عکسهای زن و شوهرها تفاوت معنی داری نسبت به ارزیابیهای انجام شده از عکسهای زنان و مردانی که به طور تصادفی به عنوان زن و شوهر همتا شده بودند بدست آمد.
پدیده جور بودن معمولا طبق نظریه تصمیم گیری مبتنی بر انتظار- ارزش توصیف می شود. یعنی افراد، ارزش کلی فردی را که جذابیت جسمانی دارد در میزان انتظار خود از دستیابی به او ضرب می کنند و از این طریق کیفیت بازده انتخاب خود را به حداکثر می رسانند. به عبارت دیگر اشخاص می کوشند به جذاب ترین فرد مورد نظرشان برسند اما در این میان واقع بینانه به تمایل طرف مقابل نسبت به خود نیز می اندیشند. بنابراین افراد کم جاذبه سراغ کم جاذبه ها می روند. زیرا انتظار دارند در صورتی که هدف را آرمانی و دست بالا بگیرند با شکست مواجه شوند. حاصل کلی این بازار مکاره، جور شدن افراد بر حسب میزان جذابیت است و اغلب افرادی که تصمیم به ازدواج گرفته اند به همسری می رسند که از نظر جذابیت تقریبا همپایه خودشان است.
عشق
دکتر آبراهام مازلو روانشناسی است که برای سلسه نیازهای انسان٬ هرمی را پیشنهاد کرده است. وی معتقد است که انسانها زمانی عاشق می شوند که سایر نیازهای بنیادین آنها برآورده شده باشد تا نیاز به پیوند جویی و نیاز به تعلق داشتن تبدیل به عشق شود. یعنی تعلق داشتن به کسی که دوستش دارید و مورد دوستی واقع شدن از طرف وی که در نهایت شما را به عشق می رساند. به عبارت دیگر عشق فرایندی است که در طی آن انسانها از سطح دوستی روابط آغازین به صمیمیتی ژرف می رسند و حوزهای متفاوتی از شخصیت٬ رفتار و زندگی یکدیگر را تحت تاثیر قرار می دهند. به یاد داشته باشید که عشق را باید ایجاد کرد و برای حفظش تلاش بسیار.عشق پایدار محصول مشترکی است میان مصالحه٬ سازش٬ گذشت و تفاهم همگون طرفین بر سر موضوعات مختلف زندگی.مطالعات میان-فرهنگی نشان می دهد که عوامل حفظ یک رابطه رضایت بخش و طولانی مدت٬ بیشتر در گرو تقویت اشتراکات زناشویی٬ پذیرش نقشها٬ همکاری و تقسیم کار عادلانه و برابری قدرت تصمیم گیری است.ساختار عشق در روانشناسی عبارت است از: صمیمیت، تعهد و شور شهوی.
نکات ویژه
* بیشترین اطلاعات محصول اولین ارتباط است.سعی کنید در اولین ارتباط در کمال سادگی٬ تمیزی و مرتب ظاهر شوید. آرایش و آراستگی نامتعارف افراد غالبا حاکی از آشفتگی درونی آنها است. یعنی خود را بهتر از آنچه هستند نمایش دهند. معمولا افردای مبادرت به این کار می کنند که عزت نفس و اعتماد به نفس پایین تری دارند و نیازی عمیق به جلب توجه و فراموش نکنید که فرد نیازمند چیزی برای ارایه به شما ندارد.
** تحقیقات نشان می دهد٬ افرادی که مهربان ارزیابی می شوند دارای چشمانی با مردمکهای فراخ تر هستند و حقیقت موضوع در این واقعیت نهفته است که مردمک چشمها در هنگام ترس٬ اظطراب٬ پریشانی و پرخاشگری منقبض می شوند و حالتی تدافعی٬ تهاجمی یا طرد کننده به خود می گیرند. بنابراین٬ این نوع نگاه ها نمی توانند دارای صاحبانی متعادل٬ آرام و مهربان باشند. شاید به این دلیل است که از قدیم چشم را آیینه روح و روان می دانند.
*** به قول چاپلین" هر چهره ای با لبخند زیبا تر است" بنابراین بهترین آرایش برای چهره شما می تواند تبسمی دوستانه باشد.
**** در هنگام صحبت کردن با فرد مقابل از نگاه های مستقیم ولی غیر معذب کننده که احساس توجه٬ ارزش و علاقه را به مخاطب منتقل می سازد استفاده کنید. تا حد امکان صحبتهای او را قطع نکنید و شنونده خوبی باشید. این شیوه٬ شخصیتی فهیم٬ صبور و عمیق را در ذهن فرد مقابل تداعی می کند.
***** راجع به انتظارات و خواسته های خود با صراحت صحبت کنید و مراقب باشید که زیاده روی نکنید تا تصویر فردی خودخواه٬ بی ملاحظه و بی توجه به خواسته ها و انتظارات دیگران در ذهنش مجسم نشود. خودخواهی این نیست که تو هرگونه بخواهی زندگی کنی خود خواهی این است که از دیگری بخواهی تا مانند تو زندگی کند.
****** مترجم خوبی برای احساسات خود و دیگری باشید. از مخفی نکردن احساس مثبت خود نسبت به طرف مقابل ترسی نداشته باشید تا درسهای خوبی بیاموزید و گاهی متناسب با شرایط٬ عمق و میزان رسمیت رابطه٬ احساس٬ سلیقه٬ توجه و مهرورزی خود را با دادن هدیه به وی نشان دهید.
سربلند
روانشناسی اجتماعی یکی از شاخه های مهم علم روانشناسی است که در مباحث فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کاربرد فراوان دارد. چرا که لازمه موفقیت هر طرح و برنامه و تعیین راهکارهای زدودن مشکلات و معضلات جامعه، شناخت و آگاهی از روانشناسی اجتماعی مردم آن جامعه است. استکبار صفتی مذموم است که می تواند در هر فرد و جامعه ای تجلی پیدا کند. اینکه مفهوم کبر، متکبر و استکبار چیست؟ و شاخص ها و آثار فردی و اجتماعی آن کدام است و بالاخره با چه راهکاری می توان بر صفت استکباری غلبه کرد، مجموعه مطالبی است که نگارنده در مقام شرح و تبیین آن برآمده است. اینک با هم آن را از نظر می گذرانیم.مفهوم روانشناسی اجتماعیروانشناسی اجتماعی کوششی برای فهم و تبیین این مطلب است که افکار، احساسات یا رفتار افراد چگونه تحت تأثیر حضور واقعی (تصوری یا تلویحی) دیگران قرار می گیرد.به بیان ساده تر روانشناسی اجتماعی، اثرات حضور دیگران را بر رفتار فرد یا رفتار خود را تحت تأثیر گروه مورد بررسی و مطالعه قرار می دهد. روشن است که تأثیر دیگران بر فرد مستلزم وجود روابط متقابل بین خود با دیگران است، بنابراین به یک تعریف دیگر روانشناسی اجتماعی به عنوان علم مطالعه رفتار متقابل بین انسان ها یا علم مطالعه تعامل انسان ها شناخته می شود.گفته شده است که جامعه شناسی اساسا به گروه ها نظر دارد و روانشناسی اجتماعی به افراد میان گروه ها توجه دارد. علم جامعه شناسی به عوامل اجتماعی رفتار گروهی معطوف است، حال آنکه روانشناسی اجتماعی به اثرات گروه بر روی فرد توجه خاص دارد.صفات و خصوصیات انسان را می توان از جهات مختلف بررسی کرد. از منظر علم اخلاق می توان به فلسفه اخلاق و نظریاتی که در مورد صفات و علل و انگیزه ایجادی آن گفته شده پرداخت و یا از منظر علوم تربیتی آثار آن را در رفتار فردی مورد تحلیل قرار داد. از منظر روانشناسی نیز به مطالعه علمی رفتار و فرآیندهای ذهنی و علل مختلف آن توجه داده می شود.در این نوشتار به بررسی آثار اجتماعی یک صفت اخلاقی به نام کبر که به صورت تکبر در حوزه تربیتی و به شکل استکبار در حوزه عمل اجتماعی بروز می کند توجه خواهد شد.مفهوم کبر و متکبردرباره کبر گفته اند که آن صفتی از صفات اخلاقی و منشی انسان است که برخاسته از خودپرستی است. انسان هرگاه خود را بیش از اندازه باور داشته باشد، صفتی در وی به صورت یک ساخت ذهنی پدیدار می شود که در اصطلاح به کبر یاد می شود. کبر به معنای بزرگی است و کسی که به صفت کبر دچار می شود و خود را بزرگ می پندارد در اصطلاح متکبر گفته می شود. بنابراین تکبر ظهور و بروز حالت نفسانی است که در ذهن انسان ایجاد شده است. به سخنی دیگر کبر یعنی بزرگی که انسان در ذهن خویش از خود می سازد. این حالت تا زمانی که در یک فرآیند متأثر از مسایل اجتماعی به شکل یک صفت اخلاقی خود را نشان ندهد امری باطنی است اما همین که خود را نشان دهد به شکل تکبر درمی آید. بنابراین کبر حالت نفسانی است که بر اثر آن فرد خود را برتر از دیگری می شمارد. علت این امر را خودپسندی و باور بیش از حد و اندازه شخص به خود دانسته اند که در حوزه هنجاری و رفتار به شکل تکبر خود را نشان می دهد. از این رو تکبر حالتی هنجاری و رفتاری است نه یک صفت ذهنی و نفسانی صرف که تحت تأثیر عوامل درونی (خودپسندی فزاینده) و بیرونی (علل اجتماعی) بروز و ظهور می کند. انسان نمودهای ظاهری کبر را می بیند و از آن به تکبر و یا استکبار یاد می کند. تکبر حالت اخلاقی و هنجاری کبر است چنان که استکبار شکل هنجاری صرف است که فرد براساس آن نه تنها رفتار فردی خود را به گونه ای می نمایاند که بزرگی را به دیگران بباوراند بلکه می کوشد تا دیگری را به زیر سلطه خویش درآورده و به استسلام بکشاند.شاخص های ظاهری کبر و متکبراز این رو می توان گفت که حالت ذهنی کبر به دو شکل اخلاق نابهنجار فردی تکبر و نابهنجار اجتماعی استکبار بروز و ظهور می کند. بر همین پایه و اساس است که بر این باور می توان پافشرد که از کبر به عنوان صفت نفسانی ذهنی می بایست سخن گفت و از تکبر در حوزه علم اخلاق و روان شناسی فردی و از استکبار در روان شناسی اجتماعی بحث کرد.فرد مستکبر کسی است که در برابر دیگری هرکس و مقامی باشد سر تسلیم فرود نمی آورد و تن به استسلام نمی دهد. به این معنا که چنین شخصی ازنظر شخصیتی به گونه ای است که هرگز اظهار طاعت نمی کند و انقیاد و اطاعت ولو از حق و حقیقت را نمی پذیرد؛ زیرا خود را ازنظر ذهنی چنان باور دارد که نمی تواند دیگری را برتر از خود بنگرد و ازنظر خودپسندی به جایی می رسد که تنها خود را می بیند. بروز این صفت در حوزه عمل اجتماعی به شکل عدم انقیاد از حق خودنمایی می کند از این رو گفته اند که «استکبار» تمرد و نافرمانی و سرکشی و کبریایی کردن است.هرگاه قلب انسانی از آفات و عیوب نفسانی به سلامت باشد، حق را به فطرت سالم خود درمی یابد و پس از دریافت آن در برابرش تسلیم می شود و در رفتار انقیاد و اطاعت از آن را پیشه خود می سازد. اما اگر قلب معیوب و آفت خودبینی و خودخواهی در آن قوت و قدرت گرفته باشد، حالتی ذهنی در وی ایجاد می شود که از آن به کبر یاد می کنند. کبر چنان که گفته شد حالت ذهنی است که شخص خود را بزرگ و بالاتر از دیگران می بیند. اگر شخص بر طبق این حالت ذهنی و نفسانی رفتار کند و در ظاهر بزرگی فروشد تکبر ورزیده است که امری ناپسند و ناخوش از منظر علم اخلاق است. حال اگر از روی این کبریایی نفسانی و تکبر اخلاقی در حوزه عمل اجتماعی نافرمانی و سرکشی کند، می گویند که شخص استکبار نموده است. پس استکبار نافرمانی و سرکشی حاصل از کبر و تکبر است.آثار کبر در درون و بیرون انساندر هر صورت، انسان چون خودبین و خودخواه است، این خودخواهی و محبت مفرط به نفس، سبب می شود که از نقایص
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 24 صفحه
قسمتی از متن .doc :
استاد راهنما: آقای مهندس بهروز شاهرخ زاده.
اسامی
1. منصور اسلامی
2. سید سینا شاهرخی.
3. عنوان پروژه: چشم پزشکی یا مدیریت.
4. محل پروژه: شهر عینک.
5. چارت سازمانی: ساخت عینکهای طبی و آفتابی.
6. شرح وظایف سازمان: توضیحی از مدیریت تا رده در پایین مسئولیتی.
7. شرح مختصر از موضوع پروژه: شرح حال اجمالی از اقدام به گرفتن نسخه از چشم پزشک و انتخاب فریم و عدسی طبی و ساخت آن.
8. و...
بخشهای پروژه
1. RFP (تعریف پروژه) شامل- موضوع- چارت سازمانی- شرح وظایف.
2. نمودار گانت (Gant)
3. DFD (سطح صفر- سطح یک)
4. D.TA (جدول تصمیم گیری) و
D.TR (درخت تصمیم گیری)
5. ERD (نمودار ارتباط موجودیت ها)
ساخت عینکهای طبی و آفتابی
چارت سازمانی
نظر به اینکه کلیه انسانها در تمام دوران زندگی از بدو تولید تا ؟؟؟؟؟؟؟؟ سالمندی در معرض خطرات و بیماریهای ناشی از عوامل از لحاظ ژنتیکی و یا عوامل زیست محیطی وتغذیه دچارناراحتی های چشمیبوده اند.که ناگریز برای جبرانخسارت های وارده و اینکه دید افراد را به حالت عادی یا صد در صد برسانند. عینک های طبی معنی و مفهوم خاص خود را پیدا کرده اند بگونه ای که عینک های طبی اعم از آفتابی و غیر آفتابی ابزاری برای جذب دیدن و در عین حال چون روی صورت افراد قرار می گیرد باید به لحاظ نوع و شکل و دیگر و ظرافت به کمک زیابی صورت بیاید. البته در صفحات فوق نشان می دهد که تمام انسانها درمراحل مختلف زندگی یابه عینکهای طبی ویا عینکهای آفتابی نیازمند بوده اند.وحال می توان نیازمندی افراد رابه عینکهای طبی یا آفتابی در قالبی کاملاً اصولی و منطقی در ارائه بحث به رشته تحریر درآورد. در مرحله اول مروری بر بیماری های چشمی داریم که عباتنداز:
1. دوربینی: استفاده از عدسی های طبی محدب (convex)
2. نزدیک بینی: استفاده از عدسی های طبی مقعر (coneave)
3. آستیگماتیسم: استفاده از عدسی های استوانه ای (cylinder)
1. دوربینی: در این نوع بیماری های چشمی کره چشم فرد مورد نظر از حد معمول کوچکتر بوده و در نتیجه تصویر اشیاء در فاصله ای دورتر، در پشت شبکیه ایجاد شده و تشخیص مورد نظر تصویری مبهم و غیر شفاف از اشیاء را خواهد داشت و چون مکانیزم چشم فوق العاده پیچیده و در عین حال خارق العاده می باشد سعیمی کند از تصاویر، تصویری تا حد امکان شفاف در اختیار شخص مورد نظر قرار
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
- پزشکی - روانشناسی
کلیه مطالب در خوصوص رایانه - مشاوره روانشناسی - مشاوره پزشکی
جذابیت در روابط بین فردی و مفهوم عشق در روانشناسی احتمالا در اولین دیدار با افراد غریبه مهمترین سوالی که از ذهن شما می گذرد این است که آیا پذیرش متقابلی به وجود خواهد آمد یا نه؟ و اصولا نظر فرد مقابل راجع به شما چیست؟ پس از نخستین دیدار توجه شما غالبا بر این متمرکز است که رابطه خود را با فرد دیگر چگونه پایه ریزی و هدایت کنید تا از یک خوش آمدن یا جاذبه اولیه به دوستی عمیق تر و احتمالا حتی به صمیمیت و عشق برسید.موضوع خود را با دوست داشتن یا شکل گیری دوست داشتن، یعنی مراحل ابتدایی روابط صمیمانه و عاشقانه ای که احتمالا به ازدواج خواهد انجامید شروع می کنیم.
عوامل تعیین کننده دوست داشتن
.
* آشنایی: یکی از دلایلی که مجاورت ایجاد علاقه می کند این است که در اثر مجاورت میزان آشنایی افراد نسبت به هم افزایش قابل توجهی می یابد. پزوهشهای فراوانی حاکی از این هستند که به صرف آشنایی، یعنی به صرف تماس با محرکهای خوشایند، علاقه مندی افزایش می یابد. این موضوع یک پدیده همگانی است. به نحوی که حتی در مورد حیوانات نیز صدق می کند.
در تحقیقی از داوطلبان خواسته شد تا به عکسهایی از افراد ناشناس و تقریبا آشنا بر حسب میزان علاقه خود، نمره جذابیت بدهند. کمترین نمره جذابیت به عکسهایی داده شده بود که داوطلبان هیچ گاه آنان را ندیده بودند و بالاترین امتیاز به عکسهایی تعلق گرفت که داوطلبان دفعات بیشتری آنها را دیده بودند. بنابراین آشنایی یا شناخت اثر نیرومندی در علاقه مندی دارد و این دلیل موجهی است که وقتی فردی از آشنایان برای ازدواج به شما معرفی می شود، تمایل بیشتری به برقراری ارتباط پیدا می کنید. نتیجه عملی این مطلب این است که اگر فرد مورد نظر شما وقعی به تمجید و تحسین شما نمی گذارد در تحسین بی اغراق از وی پایداری نشان دهید. مجاورت و آشنایی قویترین سلاحهای کارآمد شما هستند.
* شباهت: برخی معتقدند که متضاد ها همدیگر را جذب می کنند.از سویی دیگر برخی از روانکاوان کلاسیک اعتقاد دارند که افراد٬شخصی را برای ازدواج انتخاب می کنند که بیشترین شباهت را به لحاظ شخصیتی با والدین آنها داشته باشد.قضاوت در این مورد با شما است.اما گاهی اوقات نیز عشاق با شور و حرارت زیادی از تفاوتهایی که با هم دارند صحبت می کنند. (( من عاشق قایقرانی هستم اما او از کوهنوردی خوشش می آید )) (( من مهندسی معدن می خوانم ولی او دانشجوی باستان شناسی است )) شاید این دسته افراد فراموش می کنند که هر دو نفر فعالیت در فضای باز را دوست دارند، هر دو نفر در حال گذراندن دوره تخصصی هستند. ملیت، دین، طبقه اجتماعی و سطح تحصیلات آنان یکسان است و احتمالا از نظر سنی چند سال و از نظر بهره هوشی فقط چند نمره با هم تفاوت دارند. خلاصه این که اعتقاد به جذب متضادها، عمدتا نظر نادرستی است. اما به یاد داشته باشید که مجاورت، نسبت به شباهت از قدرت بیشتری برخوردار است.
* جذابیت جسمی: متاسفانه صحبت از این که ظاهر جسمانی هم از عوامل موثر در علاقه مندی به دیگری است، چندان آزاد منشانه یا منصفانه به نظر نمی رسد. زیرا ظاهر جسمانی افراد بر عکس منش، مهربانی و سایر خصوصیات شخصیتی، مولفه ای نیست که افراد کنترل یا دخالت چندانی بر آن داشته باشند. گرچه افراد در ارزیابیهای خود، جذابیت جسمانی را عامل چندان مهمی در علاقه مندی خود نمی دانند ولی رفتار واقعی آنان حکایت از حقیقت دیگری دارد. اهمیت جذابیت جسمانی منحصر به الگوی عشق و ازدواج نیست. برای مثال، خردسالان جذاب ( 5-6 ساله) نیز در بین همسالان خود از پذیرش و محبوبیت بیشتری برخوردارند. بزرگسالان نیز تحت تاثیر جذابیت کودکان قرار می گیرند. به عنوان نمونه: در پژوهشی از گروهی از زنان خواسته شد تا شرح عمل پرخاشگرانه ای که از یک کودک 7 ساله سر زده بود را بخوانند و راجع به آینده وی اظهار نظر کنند. همراه این شرح حال یکسان، برای گروه اول٬ یک عکس جذاب و برای گروه دوم٬ یک عکس غیر جذاب نیز ارایه شده بود . نتیجه این که این زنان کودک جذاب را کمتر از کودک غیر جذاب در معرض پرخاشگری ارزیابی کردند. حتی تحقیقات نشان می دهد که افراد جذاب نسبت به افراد غیر جذاب در ارزیابیها به ویژگیهایی مانند: حساستر، مهربانتر، جالبتر، قویتر، قابل اطمینان تر، متعادل و متوازن تر، مردم آمیز و اجتماعی تر، مهیج و غیره ملال انگیزتر، از نظر جنسی گرمتر، از نظر جسمی و روانی سالم تر و مسوول و پاسخگو تر متصف می شوند. مطالعات دیگری نشان می دهد که مردم مقاله هایی که نویسنده آن شخص جذابی معرفی شده را از نظر کیفیت و محتوا در رده بالاتری قرار می دهند. به همین سیاق، هیات منصفه آزمایشی در برابر ارتکاب جرم مشابه افراد، متهم غیر جذاب را در مقایسه با متهم جذاب به زندان طولانی تری محکوم کردند. محققان دریافتند که مردم برای کشتن یک فرد جذاب محکومیت سنگین تری قایل می شوند تا کشتن یک فرد غیر جذاب. همچنین تحقیقات دیگری نشان داده است که جذابیت جسمانی با خود پنداره مثبت، سلامت روانی، جرات ورزی، اعتماد به نفس و با انواع گوناگون خصوصییات مثبت همبستگی دارد. بنابراین به یک قانون روانشناختی می رسیم و آن این است که هر چه در نظر مردم زیبا است، خوب هم هست و هر چه خوب است زیبا است. به نظر شما چرا چنین است؟ محتمل ترین تبیین این است که جذابیت، تصور خود کامبخشی است. یعنی ممکن است مردم با افرادی که از جذابیت بیشتری بر خوردارند به گونه ای رفتار کنند که عزت نفس ( نمره ارزشیابی فرد از توانمندیهای خود )، اعتماد به نفس (نمره ارزشیابی که فرد از دیگران می گیرد ) روابط و مهارتهای اجتماعی آنان افزایش یابد و شاید به همین دلیل است که افراد جذاب، سریعتر کار پیدا می کنند، ترفیع پیدا می کنند و به لحاظ شغلی پیشرفت می کنند یا از گزند تعدیلهای اداری به سلامت می گذراند و نظایر این. جک لندن در جمله ای شیطنت آمیز و به طنز می گوید: دختر یا زیبا است یا دانشجو و شاغل.با این اوصاف آیا برای نازیبایان نیز روزنه امیدی وجود دارد؟ پاسخ مثبت است. زیرا فرضیه جور بودن نیز مطرح است.
* جور بودن: افراد معمولا در کوششهای همسر گزینی خود سرانجام به همسری می رسند که از نظر شکل ظاهری شباهت زیادی به خود آنها دارد. در یک تحقیق خارجی، داوران، عکس 99 جفت زن و شوهر را از نظر جذابیت جسمانی و شباهت جذابیتها ارزیابی کردند بی آنکه بدانند چه کسی همسر چه کسی است. بین ارزیابیهای انجام شده از عکسهای زن و شوهرها تفاوت معنی داری نسبت به ارزیابیهای انجام شده از عکسهای زنان و مردانی که به طور تصادفی به عنوان زن و شوهر همتا شده بودند بدست آمد.
پدیده جور بودن معمولا طبق نظریه تصمیم گیری مبتنی بر انتظار- ارزش توصیف می شود. یعنی افراد، ارزش کلی فردی را که جذابیت جسمانی دارد در میزان انتظار خود از دستیابی به او ضرب می کنند و از این طریق کیفیت بازده انتخاب خود را به حداکثر می رسانند. به عبارت دیگر اشخاص می کوشند به جذاب ترین فرد مورد نظرشان برسند اما در این میان واقع بینانه به تمایل طرف مقابل نسبت به خود نیز می اندیشند. بنابراین افراد کم جاذبه سراغ کم جاذبه ها می روند. زیرا انتظار دارند در صورتی که هدف را آرمانی و دست بالا بگیرند با شکست مواجه شوند. حاصل کلی این بازار مکاره، جور شدن افراد بر حسب میزان جذابیت است و اغلب افرادی که تصمیم به ازدواج گرفته اند به همسری می رسند که از نظر جذابیت تقریبا همپایه خودشان است.
عشق
دکتر آبراهام مازلو روانشناسی است که برای سلسه نیازهای انسان٬ هرمی را پیشنهاد کرده است. وی معتقد است که انسانها زمانی عاشق می شوند که سایر نیازهای بنیادین آنها برآورده شده باشد تا نیاز به پیوند جویی و نیاز به تعلق داشتن تبدیل به عشق شود. یعنی تعلق داشتن به کسی که دوستش دارید و مورد دوستی واقع شدن از طرف وی که در نهایت شما را به عشق می رساند. به عبارت دیگر عشق فرایندی است که در طی آن انسانها از سطح دوستی روابط آغازین به صمیمیتی ژرف می رسند و حوزهای متفاوتی از شخصیت٬ رفتار و زندگی یکدیگر را تحت تاثیر قرار می دهند. به یاد داشته باشید که عشق را باید ایجاد کرد و برای حفظش تلاش بسیار.عشق پایدار محصول مشترکی است میان مصالحه٬ سازش٬ گذشت و تفاهم همگون طرفین بر سر موضوعات مختلف زندگی.مطالعات میان-فرهنگی نشان می دهد که عوامل حفظ یک رابطه رضایت بخش و طولانی مدت٬ بیشتر در گرو تقویت اشتراکات زناشویی٬ پذیرش نقشها٬ همکاری و تقسیم کار عادلانه و برابری قدرت تصمیم گیری است.ساختار عشق در روانشناسی عبارت است از: صمیمیت، تعهد و شور شهوی.
نکات ویژه
* بیشترین اطلاعات محصول اولین ارتباط است.سعی کنید در اولین ارتباط در کمال سادگی٬ تمیزی و مرتب ظاهر شوید. آرایش و آراستگی نامتعارف افراد غالبا حاکی از آشفتگی درونی آنها است. یعنی خود را بهتر از آنچه هستند نمایش دهند. معمولا افردای مبادرت به این کار می کنند که عزت نفس و اعتماد به نفس پایین تری دارند و نیازی عمیق به جلب توجه و فراموش نکنید که فرد نیازمند چیزی برای ارایه به شما ندارد.
** تحقیقات نشان می دهد٬ افرادی که مهربان ارزیابی می شوند دارای چشمانی با مردمکهای فراخ تر هستند و حقیقت موضوع در این واقعیت نهفته است که مردمک چشمها در هنگام ترس٬ اظطراب٬ پریشانی و پرخاشگری منقبض می شوند و حالتی تدافعی٬ تهاجمی یا طرد کننده به خود می گیرند. بنابراین٬ این نوع نگاه ها نمی توانند دارای صاحبانی متعادل٬ آرام و مهربان باشند. شاید به این دلیل است که از قدیم چشم را آیینه روح و روان می دانند.
*** به قول چاپلین" هر چهره ای با لبخند زیبا تر است" بنابراین بهترین آرایش برای چهره شما می تواند تبسمی دوستانه باشد.
**** در هنگام صحبت کردن با فرد مقابل از نگاه های مستقیم ولی غیر معذب کننده که احساس توجه٬ ارزش و علاقه را به مخاطب منتقل می سازد استفاده کنید. تا حد امکان صحبتهای او را قطع نکنید و شنونده خوبی باشید. این شیوه٬ شخصیتی فهیم٬ صبور و عمیق را در ذهن فرد مقابل تداعی می کند.
***** راجع به انتظارات و خواسته های خود با صراحت صحبت کنید و مراقب باشید که زیاده روی نکنید تا تصویر فردی خودخواه٬ بی ملاحظه و بی توجه به خواسته ها و انتظارات دیگران در ذهنش مجسم نشود. خودخواهی این نیست که تو هرگونه بخواهی زندگی کنی خود خواهی این است که از دیگری بخواهی تا مانند تو زندگی کند.
****** مترجم خوبی برای احساسات خود و دیگری باشید. از مخفی نکردن احساس مثبت خود نسبت به طرف مقابل ترسی نداشته باشید تا درسهای خوبی بیاموزید و گاهی متناسب با شرایط٬ عمق و میزان رسمیت رابطه٬ احساس٬ سلیقه٬ توجه و مهرورزی خود را با دادن هدیه به وی نشان دهید.
سربلند
روانشناسی اجتماعی یکی از شاخه های مهم علم روانشناسی است که در مباحث فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کاربرد فراوان دارد. چرا که لازمه موفقیت هر طرح و برنامه و تعیین راهکارهای زدودن مشکلات و معضلات جامعه، شناخت و آگاهی از روانشناسی اجتماعی مردم آن جامعه است. استکبار صفتی مذموم است که می تواند در هر فرد و جامعه ای تجلی پیدا کند. اینکه مفهوم کبر، متکبر و استکبار چیست؟ و شاخص ها و آثار فردی و اجتماعی آن کدام است و بالاخره با چه راهکاری می توان بر صفت استکباری غلبه کرد، مجموعه مطالبی است که نگارنده در مقام شرح و تبیین آن برآمده است. اینک با هم آن را از نظر می گذرانیم.مفهوم روانشناسی اجتماعیروانشناسی اجتماعی کوششی برای فهم و تبیین این مطلب است که افکار، احساسات یا رفتار افراد چگونه تحت تأثیر حضور واقعی (تصوری یا تلویحی) دیگران قرار می گیرد.به بیان ساده تر روانشناسی اجتماعی، اثرات حضور دیگران را بر رفتار فرد یا رفتار خود را تحت تأثیر گروه مورد بررسی و مطالعه قرار می دهد. روشن است که تأثیر دیگران بر فرد مستلزم وجود روابط متقابل بین خود با دیگران است، بنابراین به یک تعریف دیگر روانشناسی اجتماعی به عنوان علم مطالعه رفتار متقابل بین انسان ها یا علم مطالعه تعامل انسان ها شناخته می شود.گفته شده است که جامعه شناسی اساسا به گروه ها نظر دارد و روانشناسی اجتماعی به افراد میان گروه ها توجه دارد. علم جامعه شناسی به عوامل اجتماعی رفتار گروهی معطوف است، حال آنکه روانشناسی اجتماعی به اثرات گروه بر روی فرد توجه خاص دارد.صفات و خصوصیات انسان را می توان از جهات مختلف بررسی کرد. از منظر علم اخلاق می توان به فلسفه اخلاق و نظریاتی که در مورد صفات و علل و انگیزه ایجادی آن گفته شده پرداخت و یا از منظر علوم تربیتی آثار آن را در رفتار فردی مورد تحلیل قرار داد. از منظر روانشناسی نیز به مطالعه علمی رفتار و فرآیندهای ذهنی و علل مختلف آن توجه داده می شود.در این نوشتار به بررسی آثار اجتماعی یک صفت اخلاقی به نام کبر که به صورت تکبر در حوزه تربیتی و به شکل استکبار در حوزه عمل اجتماعی بروز می کند توجه خواهد شد.مفهوم کبر و متکبردرباره کبر گفته اند که آن صفتی از صفات اخلاقی و منشی انسان است که برخاسته از خودپرستی است. انسان هرگاه خود را بیش از اندازه باور داشته باشد، صفتی در وی به صورت یک ساخت ذهنی پدیدار می شود که در اصطلاح به کبر یاد می شود. کبر به معنای بزرگی است و کسی که به صفت کبر دچار می شود و خود را بزرگ می پندارد در اصطلاح متکبر گفته می شود. بنابراین تکبر ظهور و بروز حالت نفسانی است که در ذهن انسان ایجاد شده است. به سخنی دیگر کبر یعنی بزرگی که انسان در ذهن خویش از خود می سازد. این حالت تا زمانی که در یک فرآیند متأثر از مسایل اجتماعی به شکل یک صفت اخلاقی خود را نشان ندهد امری باطنی است اما همین که خود را نشان دهد به شکل تکبر درمی آید. بنابراین کبر حالت نفسانی است که بر اثر آن فرد خود را برتر از دیگری می شمارد. علت این امر را خودپسندی و باور بیش از حد و اندازه شخص به خود دانسته اند که در حوزه هنجاری و رفتار به شکل تکبر خود را نشان می دهد. از این رو تکبر حالتی هنجاری و رفتاری است نه یک صفت ذهنی و نفسانی صرف که تحت تأثیر عوامل درونی (خودپسندی فزاینده) و بیرونی (علل اجتماعی) بروز و ظهور می کند. انسان نمودهای ظاهری کبر را می بیند و از آن به تکبر و یا استکبار یاد می کند. تکبر حالت اخلاقی و هنجاری کبر است چنان که استکبار شکل هنجاری صرف است که فرد براساس آن نه تنها رفتار فردی خود را به گونه ای می نمایاند که بزرگی را به دیگران بباوراند بلکه می کوشد تا دیگری را به زیر سلطه خویش درآورده و به استسلام بکشاند.شاخص های ظاهری کبر و متکبراز این رو می توان گفت که حالت ذهنی کبر به دو شکل اخلاق نابهنجار فردی تکبر و نابهنجار اجتماعی استکبار بروز و ظهور می کند. بر همین پایه و اساس است که بر این باور می توان پافشرد که از کبر به عنوان صفت نفسانی ذهنی می بایست سخن گفت و از تکبر در حوزه علم اخلاق و روان شناسی فردی و از استکبار در روان شناسی اجتماعی بحث کرد.فرد مستکبر کسی است که در برابر دیگری هرکس و مقامی باشد سر تسلیم فرود نمی آورد و تن به استسلام نمی دهد. به این معنا که چنین شخصی ازنظر شخصیتی به گونه ای است که هرگز اظهار طاعت نمی کند و انقیاد و اطاعت ولو از حق و حقیقت را نمی پذیرد؛ زیرا خود را ازنظر ذهنی چنان باور دارد که نمی تواند دیگری را برتر از خود بنگرد و ازنظر خودپسندی به جایی می رسد که تنها خود را می بیند. بروز این صفت در حوزه عمل اجتماعی به شکل عدم انقیاد از حق خودنمایی می کند از این رو گفته اند که «استکبار» تمرد و نافرمانی و سرکشی و کبریایی کردن است.هرگاه قلب انسانی از آفات و عیوب نفسانی به سلامت باشد، حق را به فطرت سالم خود درمی یابد و پس از دریافت آن در برابرش تسلیم می شود و در رفتار انقیاد و اطاعت از آن را پیشه خود می سازد. اما اگر قلب معیوب و آفت خودبینی و خودخواهی در آن قوت و قدرت گرفته باشد، حالتی ذهنی در وی ایجاد می شود که از آن به کبر یاد می کنند. کبر چنان که گفته شد حالت ذهنی است که شخص خود را بزرگ و بالاتر از دیگران می بیند. اگر شخص بر طبق این حالت ذهنی و نفسانی رفتار کند و در ظاهر بزرگی فروشد تکبر ورزیده است که امری ناپسند و ناخوش از منظر علم اخلاق است. حال اگر از روی این کبریایی نفسانی و تکبر اخلاقی در حوزه عمل اجتماعی نافرمانی و سرکشی کند، می گویند که شخص استکبار نموده است. پس استکبار نافرمانی و سرکشی حاصل از کبر و تکبر است.آثار کبر در درون و بیرون انساندر هر صورت، انسان چون خودبین و خودخواه است، این خودخواهی و محبت مفرط به نفس، سبب می شود که از نقایص
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
ژن
ژندرمانی، روش اصلاح ژنهای معیوب و عامل بیماری است. این روش درمانی درحال حاضر در مرحله تحقیقاتی است و در این مرحله شیوههای مختلفی برای اصلاح ژن مورد مطالعه میباشد.مهمترین روش به این منظور قراردادن یک ژن سالم، در ژنوم بیمار است. ژن درمانی درحال حاضر در دنیا در مرحله تحقیقاتی میباشد و هنوز هیچ فرآورده مورد استفاده در ژن درمانی توسط اداره غذا و داروی آمریکا تایید نشده است. تحقیقات بالینی انجام شده نیز از موفقیت کمی برخوردار بوده است. اولین ژن درمانی در سال 1990 انجام شد که بر روی کودک 4 سالهای با بیماری نادر ژنتیکی نقص ایمنی شدید ترکیبی (SCID) انجام شد. این بیمار به دلیل دارا نبودن سیستم ایمنی طبیعی باید در محیط استریل نگهداری میشد و مرتب دوز بالای آنتی بیوتیک مصرف می کرد در بیمار مزبور گلبولهای سفید بیمار گرفته شد و سپس در آزمایشگاه رشد داده شد و ژن سالم به گلبولها وارد و دوباره به بیمار برگردانده شد. مطالعات بعدی نشان داد که سیستم ایمنی بیمار تقویت شده است و بیمار مجددا به زندگی عادی برگشت اما این روش درمانی یک درمان مادامالعمر نبود و بیمار مجبور به تکرار درمان در هر چند ماه بودهر چند این اولین آزمایش به روش ژندرمانی بسیار امیدوارکننده به نظر میرسید ولی واقعیت امر این است که به دلیل پیچیدگی بیولوژیکی بیش از حد ژندرمانی در انسان و نیز عدم شناخت کامل بسیاری از بیماریهای ژنتیکی امکان استفاده وسیع از ژندرمانی در انسان میسر نشده است. بحث دیگر بحث اخلاق پزشکی است و باید توجه داشت که ژن درمانی بر روی سلولهای سوماتیک (غیرجنسی) و سلولهای جنسی دو پدیده متفاوت است. اگر ژن درمانی بر روی سلولهای جنسی (germs cell) انجام شود، امکان انتقال آن به نسلهای بعدی نیز وجود دارد درحالیکه در ژن درمانی بر روی سلولهای غیرجنسی (Somatic cell) فقط شخص دریافتکننده ژن بهبود مییابد و ژن مورد نظر به نسلهای بعدی به ارث نخواهد رسید. بعضی افراد به هر گونه تغییر ژنتیکی در انسان معترض هستند بدون اینکه مزایای آن را در نظر بگیرند. بسیاری دیگر فقط ژن درمانی در سلولهای غیرجنسی (سوماتیک) را تایید میکنند ولی استفاده از ژندرمانی در سلولهای جنسی را نمیپذیرند. با این وجود تعدادی نیز بر این عقیدهاند که با وضع قوانین جدید میتوان از ژندرمانی در سلولهای جنسی نیز استفاده کرد. به طور کلی معیارهایی که باید برای انتخاب بیماری قابل درمان با ژندرمانی درنظر گرفت عبارتند از 1) بیماری غیرقابل علاج و کشنده باشد 2) سلولها، بافتها و یا اعضاء بیمار که توسط بیماری تحت تاثیر قرار گرفته به خوبی شناسایی شده باشند 3)ژن سالم مورد نظر که قرار است به سلول شخص بیمار وارد شود قبلا جداسازی و کلون شده باشد 4) ژن سالم قادر به ورود به تعداد زیادی سلول بافت مورد نظر باشد 5)ژن به طور مناسبی قابل بیان (express) باشد 6) روشهایی در دسترس باشد که بیخطر بودن آنها به اثبات رسیده باشد.بحثهای زیادی در تایید و یا رد ژندرمانی وجود دارد. مهمترین موردی که در تایید ژندرمانی مطرح است. امکان درمان بیماری غیرقابل علاج به روش ژندرمانی است و موارد زیر از دیگر موارد در تایید ژندرمانی هستند 1) ژن درمانی باعث درمان کامل بیماری میشود و فقط علائم را برطرف نمینماید 2) ژن درمانی در سلولهای جنسی ممکن است تنها وسیله برای درمان بعضی از بیماریهای ژنتیکی باشد 3) با جلوگیری از انتقال ژن معیوب به نسلهای بعدی، درمان نسلهای بعدی لازم نخواهد بود چرا که بیماری به آنها از والدین درمان شده با ژندرمانی به ارث نرسیده است.مواردی که در رد ژن درمانی مطرح میشوند بیشتر مبتنی بر این سوىال است که آیا میتوان بیناستفاده درست و نادرست از روشهای اصلاح ژنتیکی تمایز قائل شد و آیا امکان سوءاستفاده بالقوه از این تکنولوژی باید محققین را از تحقیق بیشتر بر روی این روش باز دارد. بعضی افراد نیز بر این نکته تاکید دارند که پیگیری بیمار در تحقیقات بالینی بلند مدت بسیار مشکل است. بیمار تحت درمان با ژندرمانی باید برای دهها سال تحت نظر باشد تا بتوان از اثرات ژندرمانی در نسلهای بعدی مطلع شد. بعضی نیز بر این عقیدهاند که اطفال به علت سن پایین قادر به تصمیمگیری درباره ژندرمانی نیستند و مزایا ومعایب آن را به درستی درک نمیکنند. به طور خلاصه مواردی که در رد ژندرمانی در سلولهای جنسی مطرح هست شامل 1) فقدان اطلاعات علمی کافی و خطرات بالینی زیاد آن و نیز ناشناخته بودن اثرات طولانی مدت این نوع درمان 2) چنین آزمایشاتی ممکن است در نهایت منجر به تشویق سایر محققین به کار بر روی تغییر ژنتیکی در افرادی که بیمار نمیباشند شود 3) به دلیل آنکه ژندرمانی در سلولهای جنسی مستلزم استفاده از جنین است و در نتیجه بر روی نوزاد متولد شده تاثیرگذار است لذا این چنین تحقیقی منجر به تولید پروژههای تحقیقاتی خواهد شد که شخص (جنین پس از تولد) بدون موافقت قبلی مورد آزمایش قرار گرفته است 4) هزینه بالای ژندرمانیبه طور خلاصه میتوان درآینده شاهد درمان تعدادی از بیماریهای ژنتیکی و یا سرطانها به روش ژن درمانی بود که قطعا انقلابی در علم پزشکی خواهد بود و راه را برای درمان بسیاری از بیماریها باز خواهد کرد.وی درباره شیوه عملکرد در ژندرمانی میگوید: ژن درمانی روشی است برای اصلاح ژنهای معیوبی که باعث ایجاد بیماری میشوند. روشهای مختلفی برای اصلاح ژن معیوب وجود دارد که مهمترین آن قراردادن یک ژن سالم در ژنوم بیمار است.در بیشتر مطالعات ژن درمانی، یک ژن سالم به جای معیوب قرار داده میشود تا ژن مولد بیماری اصلاح شود و یک مولکول حامل ژن که وکتور نامیده میشود برای انتقال ژن به سلول بیمار استفاده میشود. یکی از مهمترین وکتورهای مورد استفاده ویروسهای دستکاری ژنتیکی شده میباشند که قادر به حمل DNAانسانی هستند. ویروسها توانایی انتقال ژنهای خود به سلولهای انسانی و در نتیجه ایجاد بیماری را دارند که محققین از همین خاصیت استفاده کرده و ژنهای مورد نظر به سلولهای انسانی را به کمک ویروسها منتقل میکنند. معمولا سلولهای هدف در شخص بیمار توسط ویروسهای حامل ژن مورد نظر آلوده میشوند که در نتیجه ژن سالم توسط ویروس در سلول انسانی قرار داده میشود که این امر باعث تولید پروتئینی میشود که قبلا شخص بیمار قادر به تولید آن نبوده است و در نتیجه بیماری شخص درمان میشود علاوه بر ویروسها از سایر وکتورهای غیر ویروسی نیز استفاده میشود. لیپوزومها یکی دیگر از روشهای انتقال ژن به داخل سلولها هستند. لیپوزومها کرههایی هستند که در مرکز آنها ژن مورد نظر و در اطراف آن لایه چربی قرار دارد که در نتیجه قادر به عبور از غشاء سلولی و در نتیجه آزادکردن ژن در داخل سلول میباشند. روش دیگر