لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
نکته هایی درباره ارتقای شغلی
تدوین و ترجمه: حجت الله مهریاری
هر فردی که در سازمانی یا موسسه ای مشغول به کار می شود، پس از کسب تجربه و دستیابی به مهارتهای شغلی، به فکر ارتقای شغل و پیمودن مراحل ترقی سازمانی می افتد. اگر کسی دارای مهارتها و تجارب لازم برای انجام کاری یا هدایت گروه است، چرا برای ارتقای شغل تلاش نکند؟ در سازمانهای کنونی بخصوص سازمانهای بزرگ، فقط انجام کار و تلاش زیاد در انجام وظایف، برای پیشرفت و ترقی در مراحل کاری و گرفتن مزایای سازمانی کفایت نمی کند، بلکه مدیران نیز باید به این درک و دریافت از عملکرد و رفتار شاغل برسند که او فردی شاخص، فعال و برجسته در کار خویش است و استحقاق رشد و ترقی سازمانی را دارد.اگرچه گویایی و صدای کار و عمل، از بیان و شرح و توضیح درباره کار، قویتر است و طبق مفهوم کلی ضربالمثل فارسی «دو صد گفته چون نیم کردار نیست»، ممکن است کارگر یا کارمند شاغل پیش خود فکر کند که انجام وظایف به صورت کارا و کارآمد، خود به خود گویایی لازم را برای همه مدیران و سرپرستان دارد، ولی تجربه نشان داده است که در همه موارد این تفکر صحیح نیست. شاغل نیز باید درجهت معرفی بهتر کارایی و کارآمدی خود برای ترقی و دستیابی به اهداف موردنظر درکارراهه شغلی، بعضی فعالیتها و تلاشهای غیرکاری نیز انجام دهد.هر شاغلی با مشخص کردن اهداف خود و تلاش برای ارتباطات بهتر سازمانی و بخصوص تعیین موقعیت و جایگاهی که فرد تصمیم دارد به آن برسد، می تواند سعی و تلاش کند تا تاییدیه سرپرست یا مدیر خود را اخذ کند. به هرحال برای حصول ترقی در مسیر شغل چند نکته مهم وجود دارد که به نظر می رسد دانستن آن برای هر فردی که طالب ارتقای شغلی است، ضرورت داشته باشد:
خودارزیابیهر فرد قبل از آنکه در فکر کسب مزایا و یا ارتقای شغلی خود بیــــافتد، لازم است به دانش، مهارت و تــــواناییهای حرفه ای خود نظری صــادقانه کــند و درحقیقت یک خودارزیابی واقع بینانه انجام دهد. آیا مهارتهای لازم برای انجـــام نقشی مهمتر را دارم؟ اگر جواب صادقــــانه مثبت است، برای کسب و توسعه دانش و معلــومات پایه ای و مهارت کاری و حفظ روند صنعتی و سازمانی چه اقداماتی انجام داده ام؟به هرحال اگر طالب پست سرپرستی و هدایت افراد هستیم بایستی قبلا در چند موضوع کاری از جمله مدیریت زمان یا واگذاری کار به دیگران و تقسیم و تفویض وظایف به دیگران، مهارتها و تجارب لازم را کسب کرده باشیم. با اینگونه ارزیابیها شاید به این
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
نکته هایی درباره ارتقای شغلی
تدوین و ترجمه: حجت الله مهریاری
هر فردی که در سازمانی یا موسسه ای مشغول به کار می شود، پس از کسب تجربه و دستیابی به مهارتهای شغلی، به فکر ارتقای شغل و پیمودن مراحل ترقی سازمانی می افتد. اگر کسی دارای مهارتها و تجارب لازم برای انجام کاری یا هدایت گروه است، چرا برای ارتقای شغل تلاش نکند؟ در سازمانهای کنونی بخصوص سازمانهای بزرگ، فقط انجام کار و تلاش زیاد در انجام وظایف، برای پیشرفت و ترقی در مراحل کاری و گرفتن مزایای سازمانی کفایت نمی کند، بلکه مدیران نیز باید به این درک و دریافت از عملکرد و رفتار شاغل برسند که او فردی شاخص، فعال و برجسته در کار خویش است و استحقاق رشد و ترقی سازمانی را دارد.اگرچه گویایی و صدای کار و عمل، از بیان و شرح و توضیح درباره کار، قویتر است و طبق مفهوم کلی ضربالمثل فارسی «دو صد گفته چون نیم کردار نیست»، ممکن است کارگر یا کارمند شاغل پیش خود فکر کند که انجام وظایف به صورت کارا و کارآمد، خود به خود گویایی لازم را برای همه مدیران و سرپرستان دارد، ولی تجربه نشان داده است که در همه موارد این تفکر صحیح نیست. شاغل نیز باید درجهت معرفی بهتر کارایی و کارآمدی خود برای ترقی و دستیابی به اهداف موردنظر درکارراهه شغلی، بعضی فعالیتها و تلاشهای غیرکاری نیز انجام دهد.هر شاغلی با مشخص کردن اهداف خود و تلاش برای ارتباطات بهتر سازمانی و بخصوص تعیین موقعیت و جایگاهی که فرد تصمیم دارد به آن برسد، می تواند سعی و تلاش کند تا تاییدیه سرپرست یا مدیر خود را اخذ کند. به هرحال برای حصول ترقی در مسیر شغل چند نکته مهم وجود دارد که به نظر می رسد دانستن آن برای هر فردی که طالب ارتقای شغلی است، ضرورت داشته باشد:
خودارزیابیهر فرد قبل از آنکه در فکر کسب مزایا و یا ارتقای شغلی خود بیــــافتد، لازم است به دانش، مهارت و تــــواناییهای حرفه ای خود نظری صــادقانه کــند و درحقیقت یک خودارزیابی واقع بینانه انجام دهد. آیا مهارتهای لازم برای انجـــام نقشی مهمتر را دارم؟ اگر جواب صادقــــانه مثبت است، برای کسب و توسعه دانش و معلــومات پایه ای و مهارت کاری و حفظ روند صنعتی و سازمانی چه اقداماتی انجام داده ام؟به هرحال اگر طالب پست سرپرستی و هدایت افراد هستیم بایستی قبلا در چند موضوع کاری از جمله مدیریت زمان یا واگذاری کار به دیگران و تقسیم و تفویض وظایف به دیگران، مهارتها و تجارب لازم را کسب کرده باشیم. با اینگونه ارزیابیها شاید به این
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
چکیده
در این پژوهش سعی شده است که به بیان برخی از تفکرات و موضوعات مطرح شده در شاه نامه به طور بسیار مختصر به میان آید.
اندیشه هایی از شاهنامه که در این تحقیق ذکر شده اند عبارتند از: اندیشه اسلامی، اندیشه ایرانی، مقام اندیشه و تفکر. اما درباره نکات اخلاقی در شاهنامه به بیان اسطوره و اخلاق، پهلوانان و اخلاق و همچنین برخورد فردوسی با استبداد پرداخته شده است. و رستم نیز با شنیدن این سخنان که بوی استبداد و خودکامگی میدهد با خشم و خروش از درگاه کاووس خارج می شود. در واقع فردوسی اینجا خودش رستم می شود. رستم را می سازد و بر فراز آن می ایستد.( فرهنگ فروتن، غلامرضا)
و یا در داستان نبرد با اسفندیار
و به طور کلی می توان گفت: که این تفکر استبداد ستیزی و آزادی خواهی فردوسی در سرای شاهنامه موج می زند.
مقدمه:
شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی یکی از گنجینه های عظیم ادب و فرهنگ پارسی است. شاه نامه نه تنها نزد پارسی زبانان بلکه نزد تمامی ملل و در جهان ادب حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
آنچه شاهنامه را از سایر آثار ادبی متمایز می گرداند، شیوه های خاص نگارش آن است. در واقع فردوسی با تیز هوشی تمام و با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی و فرهنگی زمانه خود به نوشتن آن پرداخته است. در واقع آنچه ما در شاهنامه می خوانیم تنها یک سرگذشت حماسی و یا داستانی از اسطوره ها و افسانه ها نیست، بلکه نماد خوب و کاملی از تاریخ، فرهنگ، سنتها و ادبیات یک ملت است.
حال ما چرا با داشتن چنین گنجینه هایی به آنها بها ندهیم و به مردم نشناسانیم.
شاهنامه و اندیشه اسلامی – ایرانی
یکی از اندیشه هایی که فردوسی در تدوین شاهنامه به وجود آن در این حماسه بزرگ توجه فراوان کرده است، اندیشه ایرانی است.
به تعبیر کویاجی (( فردوسی نه تنها نماینده سنت تاریخی زبان پهلوی است، بلکه نمایشگر تفکرات و عقاید فلسفی مطرح شده است در آن زبان نیز است.
فردوسی در روی آوردن به سرچشمه اساطیر و تاریخ و فلسفه روزگار ساسانی، حقیقتاً خوشبخت بوده است، اما از سوی دیگر، یزدان شناخت و فلسفه آن دوران با پیدا کردن نماینده و گزارشگر زیرکی چون فردوسی عاقبت به خیر شده است.))
(کورجی کویاجی، جهانگیر،1371)
همچنین فردوسی در مقدمه خرد نمونه هایی از این اندیشه را آورده است:
((11- که آفریدگار بسیار نیک این مخلوقات را به خرد آفرید 12- و آنان را به خرد نگاه می دارد 13- و به سبب قدرت خرد که سود بخش ترین است، آنان را پایدار و بی دشمن، به جاودانگی همیشگی از آن خود کند…
43- از دستوراتی که در دین آگاهتر و اناتر بودند، پرسیدند که 44- برای نگاه داری تن و نجات دادن چه چیزی بهتر است 45- و آنان بنابر آنچه در دین معلوم شده است. 46- گفتند که از همه نیکیها که به مردم میرسد خرد بهتر است 47- زیرا که گیتی را به نیروی خرد می توان اداره کرد. 48- و مینو را هم به نیروی خرد میتوان از آن خود کرد. 49- این نیز پیدا ست که او رمزد این آفریدگار گیتی را به خرد غریزی، آفریده است 50- و ادراه گیتی و مینو به خرد است))
(مترجم: تفضلی، احمد، 1364)
گذشته از این نمونه، که فردوسی در آن سعی داشته است که به بیان این اندیشه ها بپردازد، ما در جای جای شاهنامه می بینیم که فردوسی به بیان اندیشه ایرانی و زنده کردن آن در زمانه خود پرداخته است.با توجه به این موارد می توان به روشنی دریافت که فردوسی به وجود این اندیشه در شاهنامه توجه بسیار داشته است.
یکی دیگر از اندیشه هایی که وجود آن را در شاهنامه، این حماسه بزرگ ملی نمی توان انکار کرد اندیشه اسلامی است، زیرا این اندیشه در جای جای شاهنامه موج می زند و ابیات بسیاری را در ستایش خداوند و پیغمبر می توان در شاهنامه یافت.
برای مثال در ستایش خداوند در شاهنامه آمده است:
((به نام خداوند جان و خرد
خداوند نام و خداوند جای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
چکیده
در این پژوهش سعی شده است که به بیان برخی از تفکرات و موضوعات مطرح شده در شاه نامه به طور بسیار مختصر به میان آید.
اندیشه هایی از شاهنامه که در این تحقیق ذکر شده اند عبارتند از: اندیشه اسلامی، اندیشه ایرانی، مقام اندیشه و تفکر. اما درباره نکات اخلاقی در شاهنامه به بیان اسطوره و اخلاق، پهلوانان و اخلاق و همچنین برخورد فردوسی با استبداد پرداخته شده است. و رستم نیز با شنیدن این سخنان که بوی استبداد و خودکامگی میدهد با خشم و خروش از درگاه کاووس خارج می شود. در واقع فردوسی اینجا خودش رستم می شود. رستم را می سازد و بر فراز آن می ایستد.( فرهنگ فروتن، غلامرضا)
و یا در داستان نبرد با اسفندیار
و به طور کلی می توان گفت: که این تفکر استبداد ستیزی و آزادی خواهی فردوسی در سرای شاهنامه موج می زند.
مقدمه:
شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی یکی از گنجینه های عظیم ادب و فرهنگ پارسی است. شاه نامه نه تنها نزد پارسی زبانان بلکه نزد تمامی ملل و در جهان ادب حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
آنچه شاهنامه را از سایر آثار ادبی متمایز می گرداند، شیوه های خاص نگارش آن است. در واقع فردوسی با تیز هوشی تمام و با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی و فرهنگی زمانه خود به نوشتن آن پرداخته است. در واقع آنچه ما در شاهنامه می خوانیم تنها یک سرگذشت حماسی و یا داستانی از اسطوره ها و افسانه ها نیست، بلکه نماد خوب و کاملی از تاریخ، فرهنگ، سنتها و ادبیات یک ملت است.
حال ما چرا با داشتن چنین گنجینه هایی به آنها بها ندهیم و به مردم نشناسانیم.
شاهنامه و اندیشه اسلامی – ایرانی
یکی از اندیشه هایی که فردوسی در تدوین شاهنامه به وجود آن در این حماسه بزرگ توجه فراوان کرده است، اندیشه ایرانی است.
به تعبیر کویاجی (( فردوسی نه تنها نماینده سنت تاریخی زبان پهلوی است، بلکه نمایشگر تفکرات و عقاید فلسفی مطرح شده است در آن زبان نیز است.
فردوسی در روی آوردن به سرچشمه اساطیر و تاریخ و فلسفه روزگار ساسانی، حقیقتاً خوشبخت بوده است، اما از سوی دیگر، یزدان شناخت و فلسفه آن دوران با پیدا کردن نماینده و گزارشگر زیرکی چون فردوسی عاقبت به خیر شده است.))
(کورجی کویاجی، جهانگیر،1371)
همچنین فردوسی در مقدمه خرد نمونه هایی از این اندیشه را آورده است:
((11- که آفریدگار بسیار نیک این مخلوقات را به خرد آفرید 12- و آنان را به خرد نگاه می دارد 13- و به سبب قدرت خرد که سود بخش ترین است، آنان را پایدار و بی دشمن، به جاودانگی همیشگی از آن خود کند…
43- از دستوراتی که در دین آگاهتر و اناتر بودند، پرسیدند که 44- برای نگاه داری تن و نجات دادن چه چیزی بهتر است 45- و آنان بنابر آنچه در دین معلوم شده است. 46- گفتند که از همه نیکیها که به مردم میرسد خرد بهتر است 47- زیرا که گیتی را به نیروی خرد می توان اداره کرد. 48- و مینو را هم به نیروی خرد میتوان از آن خود کرد. 49- این نیز پیدا ست که او رمزد این آفریدگار گیتی را به خرد غریزی، آفریده است 50- و ادراه گیتی و مینو به خرد است))
(مترجم: تفضلی، احمد، 1364)
گذشته از این نمونه، که فردوسی در آن سعی داشته است که به بیان این اندیشه ها بپردازد، ما در جای جای شاهنامه می بینیم که فردوسی به بیان اندیشه ایرانی و زنده کردن آن در زمانه خود پرداخته است.با توجه به این موارد می توان به روشنی دریافت که فردوسی به وجود این اندیشه در شاهنامه توجه بسیار داشته است.
یکی دیگر از اندیشه هایی که وجود آن را در شاهنامه، این حماسه بزرگ ملی نمی توان انکار کرد اندیشه اسلامی است، زیرا این اندیشه در جای جای شاهنامه موج می زند و ابیات بسیاری را در ستایش خداوند و پیغمبر می توان در شاهنامه یافت.
برای مثال در ستایش خداوند در شاهنامه آمده است:
((به نام خداوند جان و خرد
خداوند نام و خداوند جای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
چکیده
در این پژوهش سعی شده است که به بیان برخی از تفکرات و موضوعات مطرح شده در شاه نامه به طور بسیار مختصر به میان آید.
اندیشه هایی از شاهنامه که در این تحقیق ذکر شده اند عبارتند از: اندیشه اسلامی، اندیشه ایرانی، مقام اندیشه و تفکر. اما درباره نکات اخلاقی در شاهنامه به بیان اسطوره و اخلاق، پهلوانان و اخلاق و همچنین برخورد فردوسی با استبداد پرداخته شده است. و رستم نیز با شنیدن این سخنان که بوی استبداد و خودکامگی میدهد با خشم و خروش از درگاه کاووس خارج می شود. در واقع فردوسی اینجا خودش رستم می شود. رستم را می سازد و بر فراز آن می ایستد.( فرهنگ فروتن، غلامرضا)
و یا در داستان نبرد با اسفندیار
و به طور کلی می توان گفت: که این تفکر استبداد ستیزی و آزادی خواهی فردوسی در سرای شاهنامه موج می زند.
مقدمه:
شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی یکی از گنجینه های عظیم ادب و فرهنگ پارسی است. شاه نامه نه تنها نزد پارسی زبانان بلکه نزد تمامی ملل و در جهان ادب حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
آنچه شاهنامه را از سایر آثار ادبی متمایز می گرداند، شیوه های خاص نگارش آن است. در واقع فردوسی با تیز هوشی تمام و با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی و فرهنگی زمانه خود به نوشتن آن پرداخته است. در واقع آنچه ما در شاهنامه می خوانیم تنها یک سرگذشت حماسی و یا داستانی از اسطوره ها و افسانه ها نیست، بلکه نماد خوب و کاملی از تاریخ، فرهنگ، سنتها و ادبیات یک ملت است.
حال ما چرا با داشتن چنین گنجینه هایی به آنها بها ندهیم و به مردم نشناسانیم.
شاهنامه و اندیشه اسلامی – ایرانی
یکی از اندیشه هایی که فردوسی در تدوین شاهنامه به وجود آن در این حماسه بزرگ توجه فراوان کرده است، اندیشه ایرانی است.
به تعبیر کویاجی (( فردوسی نه تنها نماینده سنت تاریخی زبان پهلوی است، بلکه نمایشگر تفکرات و عقاید فلسفی مطرح شده است در آن زبان نیز است.
فردوسی در روی آوردن به سرچشمه اساطیر و تاریخ و فلسفه روزگار ساسانی، حقیقتاً خوشبخت بوده است، اما از سوی دیگر، یزدان شناخت و فلسفه آن دوران با پیدا کردن نماینده و گزارشگر زیرکی چون فردوسی عاقبت به خیر شده است.))
(کورجی کویاجی، جهانگیر،1371)
همچنین فردوسی در مقدمه خرد نمونه هایی از این اندیشه را آورده است:
((11- که آفریدگار بسیار نیک این مخلوقات را به خرد آفرید 12- و آنان را به خرد نگاه می دارد 13- و به سبب قدرت خرد که سود بخش ترین است، آنان را پایدار و بی دشمن، به جاودانگی همیشگی از آن خود کند…
43- از دستوراتی که در دین آگاهتر و اناتر بودند، پرسیدند که 44- برای نگاه داری تن و نجات دادن چه چیزی بهتر است 45- و آنان بنابر آنچه در دین معلوم شده است. 46- گفتند که از همه نیکیها که به مردم میرسد خرد بهتر است 47- زیرا که گیتی را به نیروی خرد می توان اداره کرد. 48- و مینو را هم به نیروی خرد میتوان از آن خود کرد. 49- این نیز پیدا ست که او رمزد این آفریدگار گیتی را به خرد غریزی، آفریده است 50- و ادراه گیتی و مینو به خرد است))
(مترجم: تفضلی، احمد، 1364)
گذشته از این نمونه، که فردوسی در آن سعی داشته است که به بیان این اندیشه ها بپردازد، ما در جای جای شاهنامه می بینیم که فردوسی به بیان اندیشه ایرانی و زنده کردن آن در زمانه خود پرداخته است.با توجه به این موارد می توان به روشنی دریافت که فردوسی به وجود این اندیشه در شاهنامه توجه بسیار داشته است.
یکی دیگر از اندیشه هایی که وجود آن را در شاهنامه، این حماسه بزرگ ملی نمی توان انکار کرد اندیشه اسلامی است، زیرا این اندیشه در جای جای شاهنامه موج می زند و ابیات بسیاری را در ستایش خداوند و پیغمبر می توان در شاهنامه یافت.
برای مثال در ستایش خداوند در شاهنامه آمده است:
((به نام خداوند جان و خرد
خداوند نام و خداوند جای