لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
پرورش کرامت نفس
عزت و کرامت نفس، وسیله سربلندی جوانان در دنیا و آخرت
751
جوانان، جوانههای سبز زندگی
خوش آمد گل وز آن خوشتر نباشد که در دستت به جز ساغر نباشد
زمان خوشدلی دَریاب و دُریاب که دایم در صدف گوهر نباشد
حافظ
جوانی، بهار عمر و جوانان، جوانههای سبز زندگی و نمونههای ناب سازندگیاند. اگر عمر آدمی طلاست، اوقات جوانی کیمیاست و اگر زندگی روزی بیش نیست، جوانی صبح سپید و پگاه پاک آن خواهد بود و جوانان رهبران فردا و آیینه آیندهاند. از این رو، آموزههای آسمانی که از دل و دیده ارباب عظمت تراوش یافته است، توجه و تأکید فراوانی بر ذخیرههای امروز جامعه کرده است تا جوانان را بیداردلانی فرهیخته کند و آیینهای از اندیشههای روشن نسبت به کسب فضیلتهای انسانی و رسیدن به عزت نفس در رواق وجودشان بنشاند.
رونق عهد شباب است دگر بستان را میرسد مژده گل بلبل خوشالحان را
ای صبا گر به جوانان چمن بازرسی خدمت ما برسان سرو و گل و ریحان را
حافظ
پیام متن:
جوانان، ارزشها و ذخیرههای جامعهاند.
عزت نفس و جایگاه آن در اسلام
عزت نفس، عبارت است از احساس ارزشمند بودن. این حس از مجموع افکار، احساسها عواطف و تجربههای ما در طول زندگی ناشی میشود. همه افراد، صرف نظر از سن، جنسیت، زمینه فرهنگی، جهت و نوع کاری که در زندگی دارند، نیازمند عزت نفس هستند. عزت نفس بر همه سطوح زندگی انسان اثر میگذارد. بررسیهای گوناگون روانشناسی، حاکی از آن است که چنانچه نیاز به عزت نفس ارضا نشود، بهویژه در جوانان، نیازهای گستردهتری نظیر نیاز به خلاقیت و ابتکار، پیشرفت و یا درک استعداد بالقوه محدود میماند.
عزت، به معنای ارجمندی، سرافرازی و گرامی شدن نیز هست. به قول راغب اصفهانی:
«واژه عزت، به معنای حالتی است که نمیگذارد انسان شکست بخورد و مغلوب واقع شود».
در برابر عزت، ذلت قرار دارد که به معنای نبودِ حالت شرافت و بزرگی در آدمی است، به گونهای که انسان به سادگی پذیرای شکست و مغلوب دیگران میشود. در آموزههای دینی، عزت، در ثروت، تجملگرایی و بهرهمندی از امکانات مادی خلاصه نمیشود، بلکه عزت در بندگی، معنویتگرایی و رهایی از قید و اسارت و شهوت و دنیاگرایی تفسیر میشود. از این رو، امام علی علیهالسلام میفرماید:
الهی کَفی بی عِزَّا أَنْ أکُون لَکَ عبدا و کَفی بی فخرَا أن تَکونَ لی رَبّا.
خداوندا، برای من این عزت بس که بنده تو باشم و این افتخار مرا بس که تو خدای من هستی.
پیام متن:
1. معنای عزت نفس؛
2. نیاز به عزت نفس در تمام لحظههای زندگی.
رسالت انبیا، پرورش عزتمندی در جوانان
بزرگان دین، جوانی را یکی از نعمتهای پرارزش الهی و از سرمایههای بزرگ سعادت در زندگی بشر معرفی کردهاند و این موضوع را با عبارتهای مختلفی به مسلمانان خاطر نشان ساختهاند. رسول گرامی اسلام فرموده است:
در قیامت هیچ بندهای قدم از قدم بر نمیدارد تا به این پرسشها پاسخ دهد: اول آنکه عمرش را در چه کار فانی کرده است و دوم آنکه جوانیاش را چگونه و در چه راه تمام کرده است.
از رسالت همه انبیا و رهبران الهی، توجه به دوران جوانی و پرورش عزتمندی در آنها و مبارزه با عوامل عزتزدا بوده است. شعار آنان این بوده که عزت از آن خداست و خداوند به مؤمنان عزت میدهد؛ «مَنْ کانَ یُریدُ الْعِزَّةَ فَلِلّهِ الْعِزَّةُ جَمیعاً و... .» (فاطر: 10) در روایتهای اسلامی، اهمیت عزت نفس به خوبی بیان شده است. امام صادق علیهالسلام در حدیثی فرمود: «خداوند، همه امور مؤمن را به خودش واگذار کرده است، جز آنکه اجازه نداده است خود را ذلیل کند.» از پیامبر گرامی اسلام نیز نقل است: «لا یَنْبَغیِ لِمؤمِنَ أَن یُذِلَّ نَفسَهُ؛ بر هیچ مسلمانی جایز نیست که خود را ذلیل کند».
و هم ایشان فرمود: «هر که پذیرای ذلت شود، از خاندان ما نیست».
اسلام با فراخوان عمومی به ایجاد عوامل عزتآفرین، با عوامل ذلت به مبارزه پرداخته است تا فضایی عزتمند به وجود آورد که در این صورت، انسانها میتوانند پلههای رفیع کرامت را بپیمانید.
پیام متن:
رسالت انبیا مبتنی بر پرورش عزتمندی.
عزت نفس و بزرگی
حضرت علی علیهالسلام به فرزند خود سفارش میکند که نفس خود را از هر پستی و دنائتی دورنگاه دارد: «اَکرِم نَفسَک عَنْ کُلِّ دَنِیَّةٍ».
دوری از پستی، برای روحهای بزرگ چنان با اهمیت است که مرگ با عزت را بر زندگی با ذلت ترجیح میدهند. حضرت سیدالشهداء علیهالسلام در این مورد میفرماید: «مَوتٌ فی عِزٍّ خَیرٌ من حَیاةٍ فی ذُلًّ؛ مرگ در عزت، بهتر از زندگی در خواری است».
در روایتی از حضرت علی علیهالسلام میخوانیم:
اَلمَنِیَّةُ و لاَ الدَّنیَّةُ و التَقَلُّلُ ولا التَّوسَّلُ.
مرگ آری، اما پستی هرگز. کم داشتن و فقر آری، اما حاجت نزد دیگران بردن هرگز!
گاه بین مرگ باعزت و زندگی در پستی، تعارض پدید میآید و زمانی دیگر حفظ آبرو با درخواست ذلت بار از دیگران، رودرو میایستد. در چنین شرایطی علی علیهالسلام ترجیح مرگ را بر زندگی و همچنین تحمل فقر را بر اظهار حاجت ذلیلانه تأکید میکند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 104
فصل اول
بیان مسأله
اغلب مردم معنای واقعی کلمه « اعتماد به نفس » را به خوبی درک نمیکنند. به همین دلیل آن نوع از اعتماد به نفس و خودباوری را که مطلوب و مورد نظرشان است در زندگی تجربه نمیکنند. چون فکر میکنند اعتماد به نفس یعنی اینکه ایمان و اعتقاد به موفقیتهایی که در کارها به دست میآورند. در صورتیکه اعتماد به نفس واقعی و حقیقی آن است که قبل از این که در کاری موفق شویم نوعی اعتماد به توانایی خود برای انجام آن کار را داشته باشیم (محمد 85)
عزت نفس خویشتن را قوام میبخشد و نقش تعیینکنندهای در تمام کنشها و کشش دارد و جوانب گوناگون زندگی فرد از جمله عملکرد شغلی و زندگی خانوادگی او را تحت تأثیر قرار میدهد.
اعتماد به نفس یعنی دیدن خود به عنوان فردی توانا با کفایت « دوست داشتنی و منحصر به فرد. (محمد 85) عزت نفس زاییده زندگی اجتماعی و ارزشهای آن است و محیط زندگی و اجتماعی است که فرد متأثر و نوعی قبولی به خود میدهد.
« استک نشان داد وقتی عزت نفس بالا می رود فرد میزان فعالیت خود را افزایش میدهد و احساس توانایی خود را در مواجهه با مشکلات و انجام وظایف محوله در سطح مطلوب و بالایی ارزیابی میکند ».
برخورداری از احساس ارزشمندی و عزت نفس به مثابه یک سرمایه و ارزش حیاتی است و از جمله عوامل عمده شکوفایی استعدادها و خلاقیتهاست.
« لیندا فیلد » در کتاب عزت نفس برای زنان میگوید: زنی که عزت نفس دارد خود را جدی میگیرد. به ارزش خود آگاه است و میداند که در زندگی لیاقت بهترینها را دارد. زنی که عزت نفس دارد به احساسات خود اهمیت میدهد و هر آن آماده ابراز آنهاست.
زنی که عزت نفس دارد آماده اتخاذ مسئولیت و ایجاد روابطی است که عزت نفس او را افزایش دهد. (مترجم مهدی گنجی).
- در این تحقیق قصد داریم به بررسی این سئوال که آیا اشتغال زنان تأثیری در اعتماد به نفس آنان دارد یا خیر؟
در این پژوهش ضمن ارائه تعریفی جامع از اعتماد به نفس و عوامل موثر بر آن، به بررسی مسائل و مشکلات زنان شاغل و غیرشاغل میپردازیم. و در پایان راهکارهای مفید جهت بالابردن اعتماد به نفس را ارائه می دهیم.
ضرورت و اهمیت مسأله
همه افراد جامعه به یک ارزشیابی ثابت و استوار از خود، احترام به خود و دیگران نیازمندند. هیچ کس نمیتواند نسبت به داوری خود دربارة خویشتن بیتفاوت باشد، زیرا طبیعت وی چنین اجازهای به او نمیدهد و انسان آنچنان مشتاق و نیازمند به دانستن نظر مثبت و مناسب دربارة خویش است که امکان دارد در این راه حقیقت را نادیده بگیرد. (افروز، 1377)
روان شناسان و جامعهشناسان عزت نفس مثبت را به عنوان هسته مرکزی سازگاری اجتماعی قلمداد میکنند که این دیدگاه گستره و تاریخی طولانی دارد. بسیاری از مشکلات انسانها محصول عزت نفس پایین افراد است، اگر فرد به خود بها دهد کمتر به احساسهای منفی و افکار آزاردهنده تن میدهدو بین اعمال خویش و باورها و اعتقادات خود هماهنگی ایجاد میکند.
اعتماد به نفس عامل اساسی در چگونگی ارتباط ما با زندگی است و اثری قطعی بر استقلال، توانمندی و مؤثر بودن ما دارد. نوع برخورد ما با زندگی به حس حرمت نفس ما بستگی دارد و میتواند آن از وضعیت مطمئن، مثبت و خوشبینانه، به حالتی توأم با تردید، منفی و بدبینانه مبدل کند. ناگفته پیداست که برخورد و وسعت نظر ما تأثیر زیادی بر چیزهایی دارد که باید به دست آوریم.
اگر عزت نفس کاهش پیدا کند، احساس ضعف و ناتوانی در فرد به وجود میآید و بالعکس.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
پرورش کرامت نفس
عزت و کرامت نفس، وسیله سربلندی جوانان در دنیا و آخرت
751
جوانان، جوانههای سبز زندگی
خوش آمد گل وز آن خوشتر نباشد که در دستت به جز ساغر نباشد
زمان خوشدلی دَریاب و دُریاب که دایم در صدف گوهر نباشد
حافظ
جوانی، بهار عمر و جوانان، جوانههای سبز زندگی و نمونههای ناب سازندگیاند. اگر عمر آدمی طلاست، اوقات جوانی کیمیاست و اگر زندگی روزی بیش نیست، جوانی صبح سپید و پگاه پاک آن خواهد بود و جوانان رهبران فردا و آیینه آیندهاند. از این رو، آموزههای آسمانی که از دل و دیده ارباب عظمت تراوش یافته است، توجه و تأکید فراوانی بر ذخیرههای امروز جامعه کرده است تا جوانان را بیداردلانی فرهیخته کند و آیینهای از اندیشههای روشن نسبت به کسب فضیلتهای انسانی و رسیدن به عزت نفس در رواق وجودشان بنشاند.
رونق عهد شباب است دگر بستان را میرسد مژده گل بلبل خوشالحان را
ای صبا گر به جوانان چمن بازرسی خدمت ما برسان سرو و گل و ریحان را
حافظ
پیام متن:
جوانان، ارزشها و ذخیرههای جامعهاند.
عزت نفس و جایگاه آن در اسلام
عزت نفس، عبارت است از احساس ارزشمند بودن. این حس از مجموع افکار، احساسها عواطف و تجربههای ما در طول زندگی ناشی میشود. همه افراد، صرف نظر از سن، جنسیت، زمینه فرهنگی، جهت و نوع کاری که در زندگی دارند، نیازمند عزت نفس هستند. عزت نفس بر همه سطوح زندگی انسان اثر میگذارد. بررسیهای گوناگون روانشناسی، حاکی از آن است که چنانچه نیاز به عزت نفس ارضا نشود، بهویژه در جوانان، نیازهای گستردهتری نظیر نیاز به خلاقیت و ابتکار، پیشرفت و یا درک استعداد بالقوه محدود میماند.
عزت، به معنای ارجمندی، سرافرازی و گرامی شدن نیز هست. به قول راغب اصفهانی:
«واژه عزت، به معنای حالتی است که نمیگذارد انسان شکست بخورد و مغلوب واقع شود».
در برابر عزت، ذلت قرار دارد که به معنای نبودِ حالت شرافت و بزرگی در آدمی است، به گونهای که انسان به سادگی پذیرای شکست و مغلوب دیگران میشود. در آموزههای دینی، عزت، در ثروت، تجملگرایی و بهرهمندی از امکانات مادی خلاصه نمیشود، بلکه عزت در بندگی، معنویتگرایی و رهایی از قید و اسارت و شهوت و دنیاگرایی تفسیر میشود. از این رو، امام علی علیهالسلام میفرماید:
الهی کَفی بی عِزَّا أَنْ أکُون لَکَ عبدا و کَفی بی فخرَا أن تَکونَ لی رَبّا.
خداوندا، برای من این عزت بس که بنده تو باشم و این افتخار مرا بس که تو خدای من هستی.
پیام متن:
1. معنای عزت نفس؛
2. نیاز به عزت نفس در تمام لحظههای زندگی.
رسالت انبیا، پرورش عزتمندی در جوانان
بزرگان دین، جوانی را یکی از نعمتهای پرارزش الهی و از سرمایههای بزرگ سعادت در زندگی بشر معرفی کردهاند و این موضوع را با عبارتهای مختلفی به مسلمانان خاطر نشان ساختهاند. رسول گرامی اسلام فرموده است:
در قیامت هیچ بندهای قدم از قدم بر نمیدارد تا به این پرسشها پاسخ دهد: اول آنکه عمرش را در چه کار فانی کرده است و دوم آنکه جوانیاش را چگونه و در چه راه تمام کرده است.
از رسالت همه انبیا و رهبران الهی، توجه به دوران جوانی و پرورش عزتمندی در آنها و مبارزه با عوامل عزتزدا بوده است. شعار آنان این بوده که عزت از آن خداست و خداوند به مؤمنان عزت میدهد؛ «مَنْ کانَ یُریدُ الْعِزَّةَ فَلِلّهِ الْعِزَّةُ جَمیعاً و... .» (فاطر: 10) در روایتهای اسلامی، اهمیت عزت نفس به خوبی بیان شده است. امام صادق علیهالسلام در حدیثی فرمود: «خداوند، همه امور مؤمن را به خودش واگذار کرده است، جز آنکه اجازه نداده است خود را ذلیل کند.» از پیامبر گرامی اسلام نیز نقل است: «لا یَنْبَغیِ لِمؤمِنَ أَن یُذِلَّ نَفسَهُ؛ بر هیچ مسلمانی جایز نیست که خود را ذلیل کند».
و هم ایشان فرمود: «هر که پذیرای ذلت شود، از خاندان ما نیست».
اسلام با فراخوان عمومی به ایجاد عوامل عزتآفرین، با عوامل ذلت به مبارزه پرداخته است تا فضایی عزتمند به وجود آورد که در این صورت، انسانها میتوانند پلههای رفیع کرامت را بپیمانید.
پیام متن:
رسالت انبیا مبتنی بر پرورش عزتمندی.
عزت نفس و بزرگی
حضرت علی علیهالسلام به فرزند خود سفارش میکند که نفس خود را از هر پستی و دنائتی دورنگاه دارد: «اَکرِم نَفسَک عَنْ کُلِّ دَنِیَّةٍ».
دوری از پستی، برای روحهای بزرگ چنان با اهمیت است که مرگ با عزت را بر زندگی با ذلت ترجیح میدهند. حضرت سیدالشهداء علیهالسلام در این مورد میفرماید: «مَوتٌ فی عِزٍّ خَیرٌ من حَیاةٍ فی ذُلًّ؛ مرگ در عزت، بهتر از زندگی در خواری است».
در روایتی از حضرت علی علیهالسلام میخوانیم:
اَلمَنِیَّةُ و لاَ الدَّنیَّةُ و التَقَلُّلُ ولا التَّوسَّلُ.
مرگ آری، اما پستی هرگز. کم داشتن و فقر آری، اما حاجت نزد دیگران بردن هرگز!
گاه بین مرگ باعزت و زندگی در پستی، تعارض پدید میآید و زمانی دیگر حفظ آبرو با درخواست ذلت بار از دیگران، رودرو میایستد. در چنین شرایطی علی علیهالسلام ترجیح مرگ را بر زندگی و همچنین تحمل فقر را بر اظهار حاجت ذلیلانه تأکید میکند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
بررسی عزت نفس و پیشرفت تحصیلی:
نتایج چندین مطالعه، همبستگی شایان توجهی (6/0-4/0) بین پیشرفت تحصیلی و خودپندارة توانایی را نشان داده است (بروک اور2، 1981: مارش3،1984؛ اسکالویک4، 1986). بین پیشرفت تحصیلی و عزت نفس کلی نیز همبستگی 3/0 تا 4/0 یافته شده است (روبین5 1978؛ اسکالویک، 1984، 1986) . از طرف دیگر هانسفورد6 (1982) طی تحقیق خود رابطه معناداری (همبستگی در حدود 6/0) بین خود پنداره توانایی و عزت نفس کلی به دست آورد (بیابانگرد، 1380).
بر اساس یک الگوی منطقی هر فردی می تواند چهار الگوی احتمالی علّی را مطرح کند که هر یک از آن ها را می توان به صورت نظری مورد بحث قرار داد (اینارام7 و همکاران، 1990 به نقل از میرعلی یاری، 1379).
الف علت ب : بر اساس اصل ارزیابی انجام شده (روزنبرگ، 1979) فردی ممکن است پیش بینی نماید که پیشرفت تحصیلی اش بر خودپنداره اش، از طریق ارزیابی های دیگر افراد مهم تأثیر می گذارد. شبیه همین پیش بینی ممکن است بر اساس تئوری مقایسه اجتماعی انجام شود ( فستینگر1، 1954) . طبق این تئوری، پیش بینی فرد به عملکردش درگروه اجتماعی مورد مقایسه ( به ویژه در میان همکلاسان که اهمیت زیادی دارند)، بستگی دارد. (راجرز، اسمیت و کلمین، 1987). مطابق نظر(دیویس، 1978) دانش آموزان ممکن است در صورتی که خودشان را با اکثریت همکلاسی هایشان مقایسه نمایند، اشتیاق نسبتاً پایینی داشته باشند. پارکر و مارش (1984) نیز نظری مشابه همین نظر، از طریق فرضیه «چهارچوب داوری»2 مطرح می نماید. مطابق این مدل، تغییر خودپنداره احتمالاً پیامد افزایش موفقیت و پیشرفت است تا این که متغیری ضروری برای پیشرفت (میرعلی یاری، 1379) .
1ـ ب علت الف : بر اساس تئوری همسان سازی خویشتن (جونز، 1973؛ کلی 1954) فردی ممکن است پیش بینی کند که دانش آموزان دارای خودپنداره تحصیلی پایین، ممکن است از موقعیتهایی که در آن ها می توانند خود پنداره شان را تغییر دهند، اجتناب ورزند. از این رو سعی و تلاش کمتری را در مدرسه از خودشان نشان می دهند. همچنین بر اساس نظریة خود ارزشی و زنجیره پیشرفت ـ توانایی، دانش آموزان مبتلا به انتظار پیشرفت پایین، ممکن است تدابیر اجتناب از شکست، از جمله طفره رفتن را بیشتر آموخته باشند. البته باید در نظر داشت که آسودگی موقتی که به توسط این تدابیر اجتناب از شکست حاصل شده گمراه کننده است، زیرا سرانجام به شخص آسیب خواهد رساند. بنابراین در صورتی که فرد انتظار پایینی از خودپنداره توانایی اش داشته باشد، پیشرفت تحصیلی کمتری را نیز تجربه خواهد کرد. (بیابانگرد، 1380).
الف و ب به یک روش تعاملی (تقابلی) بر یکدیگر تأثیر می گذارند: دو فرایندی که در بالا شرح داده شد، لزوماً باهمدیگر در تناقض نیستند.مارش (1984) یک مدل تعادل سازی پویا را مطرح می کند که مطابق آن پیشرفت تحصیلی، خودپنداره و اسناد به خویشتن در یک شبکه از روابط متقابل درهم تنیده شده اند. هم چنین تغییر در یکی از آنها منجر به تغییر در دیگری، به منظور برقراری مجدد تعادل می شود. بنابراین، پیشرفت تحصیلی و خودپنداره به یک روش تقابلی در یکدیگر تأثیر می گذارند (بیابانگرد، 1380).
2ـ الف و ب معلول ج هستند: ماروگاما1 و همکاران (1981) بیان می کنند که علت سومی (برای مثال توانایی یا حمایت اجتماعی) بر پیشرفت تحصیلی و خودپنداره مؤثر است. ممکن است خودپندارة توانایی و عزت نفس (هر دو) از طریق تجارب غیر تحصیلی مرتبط با توانایی، و یا متغیر سوم دیگری، تحت تأثیر قرار گرفته باشند. بنابراین به صورت نظری الگوهای مختلف علّی را می توان مطرح کرد که واقعاً هم وجود دارند. با این حال، چندین مطالعه آزمایشی انجام شده است که روابط علّی میان پیشرفت تحصیلی و خودپنداره را مورد آزمون قرار داده است . در یک مطالعه طولی که مشتمل بر چهار گروه بود، ماروگاما و همکاران (1988) پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را در سنین 9، 12، 15 سالگی و عزت نفس کلی آن ها را در سن 12 سالگی مورد اندازه گیری قرار دادند. متغیرهای کنترل کننده، طبقه اجتماعی و توانایی در سن 7سالگی مورد اندازه گیری قرار گرفت .آنها هیچ گونه مدارکی دال بر اینکه پیشرفت تحصیلی وعزت نفس رابطه علّی با یکدیگر دارند، نیافتند و متغیر سومی را ( برای مثال طبقه اجتماعی و توانایی)، به عنوان علت پیشرفت تحصیلی و عزت نفس بیان می کنند. پتیبوم2 و همکاران (1986) با تجزیه و تحلیل داده های یک نمونه بزرگ از دانش آموزان دبیرستان و اندازه گیری پیشرفت تحصیلی و عزت نفس کلی در فاصله 2 سال دریافتند که هیچ گونه شواهدی مبنی بر اینکه عملکرد یک متغیر، نسبت به متغیرهای دیگر برجسته تر است، وجود ندارد. آن ها دو توضیح احتمالی در این مورد مطرح می کنند، عزت نفس و پیشرفت تحصیلی ممکن است معلول یک متغیر سوم باشند یا اینکه هر دو متغیر به یک سبک چرخه ای تأثیر یکسانی بر یکدیگر دارند.
در بعضی مطالعات گزارش شده که خودپنداره توانایی بر پیشرفت تحصیلی، برتری علّی دارد. در مطالعات دیگری محققان به نتیجه متضاد با این نظریه رسیده اند. خلاصه اینکه، تحقیقات آزمایشی اجازة هیچ گونه نتیجه گیری با ثباتی را در مورد ترتیب علّی خودپنداره و پیشرفت تحصیلی نمی دهد. این همان نتیجه گیری است که به توسط بیرن1 (1984، 1988) در دو مطالعه بزرگ بیان شده است. علاوه بر این، روابط بین این دو مفهوم ممکن است ناشی از مشکلات روش شناختی، سن، تعریف خودپنداره و اندازه گیری پیشرفت تحصیلی باشد ( هانسفورد، 1982). بر اساس زمینه های نظری هر کدام از متغیرهای پیشرفت تحصیلی و خودپنداره توانایی بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند.
پرسش مهم برای پژوهش عبارت از این است که آیا می توان اثرات هر یک از متغیرهای مذکور و متغیری را که بهترین پیش بینی کننده برای دیگری باشد، تعیین و شناسایی کرد؟ به دنبال این نظر، شاولسون2 و بیرن (1984)، الگوی برتری علّی و ملاکهای آزمون آن را تعیین نمودند. بر اساس این الگو خودپندارة افراد به تدریج تحت تأثیر اعمال، موفقیت ها و ارزشیابی ها در موقعیت های خاص قرار گرفته، و عزت نفس کلی از خود پنداره های افراد در زمینه های مختلف تأثیر می پذیرد. بنابراین حتی اگر پیشرفت تحصیلی، خودپنداره توانایی و عزت نفس کلی بر یکدیگر تأثیر متقابل داشته باشند، جهت علّی غالب از پیشرفت در خودپندارة توانایی به عزت نفس کلی است (بیابانگرد ، 1380).
(اقتباس از اینارام و همکاران، 1990 ، ص 307)
پیشرفت تحصیلی عزت نفس کلی خودپنداره توانایی
ب : تحقیقات انجام شده
1ـ بررسی تحقیقات انجام شده در داخل ایران:
1ـ روحانی (1359) در پژوهش خود، رابطه خود پنداری و عوامل تشکیل دهنده آن (گرایش به مدرسه، گرایش به همسالان و خانواده) را با موفقیت تحصیلی مورد بررسی قرار داده است. در این تحقیق 240 دانش آموز سوم راهنمایی مرکب از 120 پسر و 120 دختر شرکت داشته اند که در یک آزمون خودپنداری شرکت نمودند و معدل کل سالانه آنها به عنوان معیاری برای میزان موفقیت تحصیلی استفاده شد. نتایج به وسیلة ضریب همبستگی پیرسون محاسبه و نشان داد که بین خودپنداری و پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت وجود دارد و همبستگی به دست آمده برای گروه دختر و پسر متفاوت بود، و در مجموع برای گروه دختران میزان همبستگی بیشتری میان خودپنداری و پیشرفت تحصیلی مشاهده شد.
2ـ نیسی (1364) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «اثرات عزت نفس بر عملکرد دانش آموزان دختر وپسر سال اول تا سوم دبیرستان» به این نتیجه دست یافت که افزایش وکاهش عزت نفس دانش آموزان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 47
عنوان پژوهش :
رابطه بین اعتماد به نفس و عملکرد دانشجویان دانشگاه آزاد ایذه
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده 0
فصل اول : موضوع پژوهش
مقدمه 0
طرح مسئله 0
اهمیت موضوع پژوهش 0
هدف از انجام پژوهش 0
فرضیه های پژوهش 0
تعاریف متغیرهای مورد بررسی در پژوهش 0
فصل دوم: سابقه موضوع پژوهش
تاریخچه ای مختصر در مورد متغیرها0
نظریه های مربوط به متغیرهای پژوهش0
بازنگری پژوهش های انجام شده در مورد موضوع پژوهش0
فصل سوم: روش پژوهش
جامعه آماری0
نمونه و روش نمونه گیری0
ابزار اندازه گیری0
روش پژوهش0
نحوه اجرای پرسشنامه0
نمره گذاری و تفسیر نمره ها0
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها
روش های تجزیه و تحلیل داده ها0
شاخصهای توصیفی داده ها0
شاخصهای توصیفی هر سوال0
تحلیل سوال ها و فرضیه های پژوهش0
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
بحث در مورد نتایج0
محدودیت های پژوهش0
پیشنهادهای پژوهش0
منابع و ماخذ0
پیوست0
چکیده
موضوعی که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته عبارست است رابطه بین اعتماد به نفس و عملکرد دانشجویان دانشگاه آزاد ایذه می باشد ..
در این رابطه فرضیه های مورد نظر عبارتند از اینکه چه رابطه ای بین اعتماد به نفس و عملکرد دانشجویان. و فرضیه دوم عبارت است از اینکه بین دانشجویان پسر و دخترچه عملکردی در طول یک ترم گذشته داشته اند .
فرضیه سوم : این عملکرد تا چقدر در تحصیل و یا عدم تحصیل دانشجویان موثر است .
فرضیه چهارم : این رابطه اعتماد به نفس و عملکرد تا چقدر در روحیه دانشجویان پسر و چقدر در روحیه دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اید تاثیر گذاشته .
برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تجزیه و تحلیل واریانس دو راهه و استفاده از آزمونهای پسین با مقایسه های چند گانه استفاده شده است .
نتیجه بدست آمده از این تحقیق این است که بین اشتغال والدین در آموزش و پرورش و عملکرد تحصیلی فرزندان رابطه معنا دار وجود دارد .
لازم به ذکر است فرضیه ششم که عبارت است از بین دانش آموزان پسر دارای پدران شاغل فرهنگی و غیر فرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد . این فرضیه تأیید نشده است
چون تحقیق انجام شده در مقطع متوسطه بوده لذا برای رسیدن به نتایج مشابه یا غیر آن پیشنهاد می شود که علاقمندان به این موضوع تحقیق را در مقاطع پایین تر مورد بررسی قرار دهند .