لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تاریخچه نساجی درصدر اسلام
• درقرون اولیه اسلامی کارگاه های پارچه بافی ساسانی در شوش ، ری و مرو به کار خود ادامه دادند و با همان کیفیت به تولید پارچه پرداختند ، زیرا مراکز نساجی بر مبنای عوامل متعددی پا گرفته بودند ؛ از جمله نزدیک بودن به جاده های تجاری و دسترسی به آب کافی . در این میان پارچه بافی شوشتر به خاطر تولید ابریشمینه های «رومی » از شهرت خاص برخورداربود. « خفتان » که برای دوخت نوعی جوشن به این نام معروف شده بود ،در میان منسوجات صدر اسلام از مرکز ماوراء النهر به نقاط جنوبی و غربی اشاعه یافت . در فسا پارچة پرده ای از ابریشم و پم با حاشیه های ویژه به صورت اختصاصی برای امرای وقت یافته می شد . یکی از این نمونه ها که بسیار آشیب دیده و امروز در موزه منسوجات واشنگتن نگه داری می شود ، مربوط به سال های 127 تا 132 هـ . ق است .
• از مراکز دیگر پارچه بافی شهر «طراز » بود که در جنوب ترکستان شرقی و شمال افغانستان کنونی قرار داست و «دیبای » آن رواج جهانی یافت . در این پارچه ها کتیبه نویسی تزیینی و سوزن دوزی در حاشیة پارچه متداول شد که مشخصه اصلی بسیاری از منسوجات خلافت امویان است . این پارچه دو نوع داشت ؛ طراز شاهانه که برای پادشاه و امیر و نزدیکانشان بافته می شد و حتی گاهی اوقات کارگاه های آن در کاخ شاهی دایر می شد و تحت نظارت خاندان شاهی کار می کرد . نوع دوم ، طراز عامه که برای دولتمندان تولید می شد . مهمترین و با ارزش ترین مورد مصرف این پارچه های کتیبه دار برای پوشش « کعبه » خانة خدا بود .
در این دوره مراکز پرورش کرم ابریشم بیشتر در ایالات شمالی ایران ، یعنی آذربایجان ، طبرستان و خراسان متمرکز بود . در خراسان هشتاد کارگاه تولید پارچه وجود داشت که برای بازارهای فروش خود در شوش و اهواز ،پارچه های پنبه ای مخصوص عمامه و ابریشمینه هایی برای انواع لباس ، چادر و روسری تولید می کرد .
کازرون در فارس ابریشمینه های محلی ، پیراهن و روسری پنبه ای ، پارچه های کتانی و کرکی از موی بز و نیز قالی و گلیم به اطراف صادر می کرد .
صنایع پارچه بافی به ویژه در شمال شرقی ایران رونق داشت و خراسان ، نیشابور و مرو بهترین پنبه و پارچه با تارهای نخی را تولید م کردند . در مرو به ویژه تهیه پارچه ای سیاه که مورد مصرف عباسیان بود و ابریشمینه های کتیبه دار برای عمامه با شهرت فراوان تولید می شد .
در دورة سامانی ، بخارا به بازار جهانی برای تجارت پارچه ابریشمی بدل شد و پارچه نخی نازکی به نام « چیت موصلی » ونوعی پارچه پنبه ای ضخیم معروف به زندینجی » را به سراسر جهان می فروخت . نظام پارچه بافی طراز تا آغاز تهاجمات مغولان در سدة هفتم پابرجا بود اما با حمله مغول همه چیز به نابودی کشیده شد . در دوره بعد تیموریان و صفویان کارگاه های پارچه بافی را از نو احیا کردند و به تولید پارچه پرداختند
• ابریشم های اسلامی که در کلیساهای اروپایی به جا مانده است . نشان دهندة تجارت پر رونق و سامان یافته آن دوره است . علاوه بر این برخی از این پارچه ها هدایای شاهانه ای است که از سوی کارگاه های بافندگی ایران به کشورهای اروپایی ارسال می شد . استقبال قابل توجه اروپاییان از این تولیدات سرانجام موجب راه اندازی صنعت ابریشم بافی در قرن چهاردهم میلادی ( هشتن هـ . ق ) در کشورهای مغرب زمین شد . یکی از بهترین نمونه های ابریشمینه های اسلامی در کلیساهای اروپا ، کفن « قدیسی یوسی » باقی مانده در دیر موقوفی آن قدیس است . این پارچه که پس از اولین جنگ صلیبی به فرانسه آورده شده بود ، از جنس ابریشم و با بافت جناغی ضخیم است که شیوة طراحی ایرانی آن چشمگیر و به شیوه قالی های ایرانی است . روی این پارچه دو ردیف فیل که نماد قدرت بود ، خروس که از نشانه های هنر ساسانی است و شترهایی که از سر به دم دیگری متصل هستند ، مشاهده می شود .
• کتیبه ای به زبان فارسی نیز بر این پارچه ابریشمی نقش بسته است . این پارچه در موزه لوور نگه داری می شود .
از این مهم می توان دریافتکه منسوجات ایرانی نه تنها هویت خود را در طول تاریخ حفظ کرد ، بلکه در صنایع پارچه بافی دیگر ملت های اسلامی و دنیا تأثر گذاشت . آل بویه ( حدود 320تا 447 هـ ق ) سازمان « طراز شاهانه » را از تصاحب خلافت عباسی بیرون آورده و در تصرف خود گرفتند . از همان زمان نواحی زیر حکومت دیلیمان مراکز مهم پارچه باقی شد و سراسر خاک طبرستان به مرکز پرورش کرم ابریشم تبدیل شد . در این دوره ری نیز صاحب پارچه بافی مهمی بود . خز ابریشمی از شوش ، ردا و جامه بلند زنانه از فارس ، عبا و روپوش از اصفهان ، پارچه حفّی از نیشابور ، پارچه نخی از رو ، ابریشمینه زرد وزی شده از بغداد ، زربفت ها از روم شرقی و… همه به دست بازرگانان شهر ری داد و ستد می شد .
• منسوجات سلجوقی به دشواری از منسوجات دیلمیان قابل تفکیک است و در بسیاری موارد نقش غالب در تمامی این پارچه ها ، نقش عقاب و شاهین با کاکل شاخ مانند است . زیرا سلجوقیانی که بر ایران تسلط یافتند، تمامی کارگاه های پارچه بافی آل بویه را به تصاحب خود در آوردند و انواع نقش و نگارهای آنان را به کار بستند .
• به مرو تزیینت مرغی با عناصر ریز نقش و ظرافت بسیار ، همراه نگارههای هندسی ، شاخه های پیچیده و برگ های نخل در منسوجات راه یافت و نقش عقاب خود درفش سلجوقیان شد . نقش ابوالهول و تصاویر افسانه ای با سر و گردن زن و بال و دم و چنگال کرمس بر روی ابریشمینههای سلجوقیان ایران و سلجوقیان آسیای صغیر ، سوریه مصر و اسپانیای اسلامی به کار رفت . منسوجات دوره تیموری بسیار کم به دست آمده است و اطلاعات موجود درباره آنها بیشتر از نوشته هاغی جهانگردانی چون مارکوپولو با تصاویر مینیاتور که انواع جامه را به تصویر کشیده و نقوش و رنگ های به کار رفته در آنها را به دقت ترسیم کرده ، قابل درک است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تاریخچه نساجی درصدر اسلام
• درقرون اولیه اسلامی کارگاه های پارچه بافی ساسانی در شوش ، ری و مرو به کار خود ادامه دادند و با همان کیفیت به تولید پارچه پرداختند ، زیرا مراکز نساجی بر مبنای عوامل متعددی پا گرفته بودند ؛ از جمله نزدیک بودن به جاده های تجاری و دسترسی به آب کافی . در این میان پارچه بافی شوشتر به خاطر تولید ابریشمینه های «رومی » از شهرت خاص برخورداربود. « خفتان » که برای دوخت نوعی جوشن به این نام معروف شده بود ،در میان منسوجات صدر اسلام از مرکز ماوراء النهر به نقاط جنوبی و غربی اشاعه یافت . در فسا پارچة پرده ای از ابریشم و پم با حاشیه های ویژه به صورت اختصاصی برای امرای وقت یافته می شد . یکی از این نمونه ها که بسیار آشیب دیده و امروز در موزه منسوجات واشنگتن نگه داری می شود ، مربوط به سال های 127 تا 132 هـ . ق است .
• از مراکز دیگر پارچه بافی شهر «طراز » بود که در جنوب ترکستان شرقی و شمال افغانستان کنونی قرار داست و «دیبای » آن رواج جهانی یافت . در این پارچه ها کتیبه نویسی تزیینی و سوزن دوزی در حاشیة پارچه متداول شد که مشخصه اصلی بسیاری از منسوجات خلافت امویان است . این پارچه دو نوع داشت ؛ طراز شاهانه که برای پادشاه و امیر و نزدیکانشان بافته می شد و حتی گاهی اوقات کارگاه های آن در کاخ شاهی دایر می شد و تحت نظارت خاندان شاهی کار می کرد . نوع دوم ، طراز عامه که برای دولتمندان تولید می شد . مهمترین و با ارزش ترین مورد مصرف این پارچه های کتیبه دار برای پوشش « کعبه » خانة خدا بود .
در این دوره مراکز پرورش کرم ابریشم بیشتر در ایالات شمالی ایران ، یعنی آذربایجان ، طبرستان و خراسان متمرکز بود . در خراسان هشتاد کارگاه تولید پارچه وجود داشت که برای بازارهای فروش خود در شوش و اهواز ،پارچه های پنبه ای مخصوص عمامه و ابریشمینه هایی برای انواع لباس ، چادر و روسری تولید می کرد .
کازرون در فارس ابریشمینه های محلی ، پیراهن و روسری پنبه ای ، پارچه های کتانی و کرکی از موی بز و نیز قالی و گلیم به اطراف صادر می کرد .
صنایع پارچه بافی به ویژه در شمال شرقی ایران رونق داشت و خراسان ، نیشابور و مرو بهترین پنبه و پارچه با تارهای نخی را تولید م کردند . در مرو به ویژه تهیه پارچه ای سیاه که مورد مصرف عباسیان بود و ابریشمینه های کتیبه دار برای عمامه با شهرت فراوان تولید می شد .
در دورة سامانی ، بخارا به بازار جهانی برای تجارت پارچه ابریشمی بدل شد و پارچه نخی نازکی به نام « چیت موصلی » ونوعی پارچه پنبه ای ضخیم معروف به زندینجی » را به سراسر جهان می فروخت . نظام پارچه بافی طراز تا آغاز تهاجمات مغولان در سدة هفتم پابرجا بود اما با حمله مغول همه چیز به نابودی کشیده شد . در دوره بعد تیموریان و صفویان کارگاه های پارچه بافی را از نو احیا کردند و به تولید پارچه پرداختند
• ابریشم های اسلامی که در کلیساهای اروپایی به جا مانده است . نشان دهندة تجارت پر رونق و سامان یافته آن دوره است . علاوه بر این برخی از این پارچه ها هدایای شاهانه ای است که از سوی کارگاه های بافندگی ایران به کشورهای اروپایی ارسال می شد . استقبال قابل توجه اروپاییان از این تولیدات سرانجام موجب راه اندازی صنعت ابریشم بافی در قرن چهاردهم میلادی ( هشتن هـ . ق ) در کشورهای مغرب زمین شد . یکی از بهترین نمونه های ابریشمینه های اسلامی در کلیساهای اروپا ، کفن « قدیسی یوسی » باقی مانده در دیر موقوفی آن قدیس است . این پارچه که پس از اولین جنگ صلیبی به فرانسه آورده شده بود ، از جنس ابریشم و با بافت جناغی ضخیم است که شیوة طراحی ایرانی آن چشمگیر و به شیوه قالی های ایرانی است . روی این پارچه دو ردیف فیل که نماد قدرت بود ، خروس که از نشانه های هنر ساسانی است و شترهایی که از سر به دم دیگری متصل هستند ، مشاهده می شود .
• کتیبه ای به زبان فارسی نیز بر این پارچه ابریشمی نقش بسته است . این پارچه در موزه لوور نگه داری می شود .
از این مهم می توان دریافتکه منسوجات ایرانی نه تنها هویت خود را در طول تاریخ حفظ کرد ، بلکه در صنایع پارچه بافی دیگر ملت های اسلامی و دنیا تأثر گذاشت . آل بویه ( حدود 320تا 447 هـ ق ) سازمان « طراز شاهانه » را از تصاحب خلافت عباسی بیرون آورده و در تصرف خود گرفتند . از همان زمان نواحی زیر حکومت دیلیمان مراکز مهم پارچه باقی شد و سراسر خاک طبرستان به مرکز پرورش کرم ابریشم تبدیل شد . در این دوره ری نیز صاحب پارچه بافی مهمی بود . خز ابریشمی از شوش ، ردا و جامه بلند زنانه از فارس ، عبا و روپوش از اصفهان ، پارچه حفّی از نیشابور ، پارچه نخی از رو ، ابریشمینه زرد وزی شده از بغداد ، زربفت ها از روم شرقی و… همه به دست بازرگانان شهر ری داد و ستد می شد .
• منسوجات سلجوقی به دشواری از منسوجات دیلمیان قابل تفکیک است و در بسیاری موارد نقش غالب در تمامی این پارچه ها ، نقش عقاب و شاهین با کاکل شاخ مانند است . زیرا سلجوقیانی که بر ایران تسلط یافتند، تمامی کارگاه های پارچه بافی آل بویه را به تصاحب خود در آوردند و انواع نقش و نگارهای آنان را به کار بستند .
• به مرو تزیینت مرغی با عناصر ریز نقش و ظرافت بسیار ، همراه نگارههای هندسی ، شاخه های پیچیده و برگ های نخل در منسوجات راه یافت و نقش عقاب خود درفش سلجوقیان شد . نقش ابوالهول و تصاویر افسانه ای با سر و گردن زن و بال و دم و چنگال کرمس بر روی ابریشمینههای سلجوقیان ایران و سلجوقیان آسیای صغیر ، سوریه مصر و اسپانیای اسلامی به کار رفت . منسوجات دوره تیموری بسیار کم به دست آمده است و اطلاعات موجود درباره آنها بیشتر از نوشته هاغی جهانگردانی چون مارکوپولو با تصاویر مینیاتور که انواع جامه را به تصویر کشیده و نقوش و رنگ های به کار رفته در آنها را به دقت ترسیم کرده ، قابل درک است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تاریخچه نساجی درصدر اسلام
• درقرون اولیه اسلامی کارگاه های پارچه بافی ساسانی در شوش ، ری و مرو به کار خود ادامه دادند و با همان کیفیت به تولید پارچه پرداختند ، زیرا مراکز نساجی بر مبنای عوامل متعددی پا گرفته بودند ؛ از جمله نزدیک بودن به جاده های تجاری و دسترسی به آب کافی . در این میان پارچه بافی شوشتر به خاطر تولید ابریشمینه های «رومی » از شهرت خاص برخورداربود. « خفتان » که برای دوخت نوعی جوشن به این نام معروف شده بود ،در میان منسوجات صدر اسلام از مرکز ماوراء النهر به نقاط جنوبی و غربی اشاعه یافت . در فسا پارچة پرده ای از ابریشم و پم با حاشیه های ویژه به صورت اختصاصی برای امرای وقت یافته می شد . یکی از این نمونه ها که بسیار آشیب دیده و امروز در موزه منسوجات واشنگتن نگه داری می شود ، مربوط به سال های 127 تا 132 هـ . ق است .
• از مراکز دیگر پارچه بافی شهر «طراز » بود که در جنوب ترکستان شرقی و شمال افغانستان کنونی قرار داست و «دیبای » آن رواج جهانی یافت . در این پارچه ها کتیبه نویسی تزیینی و سوزن دوزی در حاشیة پارچه متداول شد که مشخصه اصلی بسیاری از منسوجات خلافت امویان است . این پارچه دو نوع داشت ؛ طراز شاهانه که برای پادشاه و امیر و نزدیکانشان بافته می شد و حتی گاهی اوقات کارگاه های آن در کاخ شاهی دایر می شد و تحت نظارت خاندان شاهی کار می کرد . نوع دوم ، طراز عامه که برای دولتمندان تولید می شد . مهمترین و با ارزش ترین مورد مصرف این پارچه های کتیبه دار برای پوشش « کعبه » خانة خدا بود .
در این دوره مراکز پرورش کرم ابریشم بیشتر در ایالات شمالی ایران ، یعنی آذربایجان ، طبرستان و خراسان متمرکز بود . در خراسان هشتاد کارگاه تولید پارچه وجود داشت که برای بازارهای فروش خود در شوش و اهواز ،پارچه های پنبه ای مخصوص عمامه و ابریشمینه هایی برای انواع لباس ، چادر و روسری تولید می کرد .
کازرون در فارس ابریشمینه های محلی ، پیراهن و روسری پنبه ای ، پارچه های کتانی و کرکی از موی بز و نیز قالی و گلیم به اطراف صادر می کرد .
صنایع پارچه بافی به ویژه در شمال شرقی ایران رونق داشت و خراسان ، نیشابور و مرو بهترین پنبه و پارچه با تارهای نخی را تولید م کردند . در مرو به ویژه تهیه پارچه ای سیاه که مورد مصرف عباسیان بود و ابریشمینه های کتیبه دار برای عمامه با شهرت فراوان تولید می شد .
در دورة سامانی ، بخارا به بازار جهانی برای تجارت پارچه ابریشمی بدل شد و پارچه نخی نازکی به نام « چیت موصلی » ونوعی پارچه پنبه ای ضخیم معروف به زندینجی » را به سراسر جهان می فروخت . نظام پارچه بافی طراز تا آغاز تهاجمات مغولان در سدة هفتم پابرجا بود اما با حمله مغول همه چیز به نابودی کشیده شد . در دوره بعد تیموریان و صفویان کارگاه های پارچه بافی را از نو احیا کردند و به تولید پارچه پرداختند
• ابریشم های اسلامی که در کلیساهای اروپایی به جا مانده است . نشان دهندة تجارت پر رونق و سامان یافته آن دوره است . علاوه بر این برخی از این پارچه ها هدایای شاهانه ای است که از سوی کارگاه های بافندگی ایران به کشورهای اروپایی ارسال می شد . استقبال قابل توجه اروپاییان از این تولیدات سرانجام موجب راه اندازی صنعت ابریشم بافی در قرن چهاردهم میلادی ( هشتن هـ . ق ) در کشورهای مغرب زمین شد . یکی از بهترین نمونه های ابریشمینه های اسلامی در کلیساهای اروپا ، کفن « قدیسی یوسی » باقی مانده در دیر موقوفی آن قدیس است . این پارچه که پس از اولین جنگ صلیبی به فرانسه آورده شده بود ، از جنس ابریشم و با بافت جناغی ضخیم است که شیوة طراحی ایرانی آن چشمگیر و به شیوه قالی های ایرانی است . روی این پارچه دو ردیف فیل که نماد قدرت بود ، خروس که از نشانه های هنر ساسانی است و شترهایی که از سر به دم دیگری متصل هستند ، مشاهده می شود .
• کتیبه ای به زبان فارسی نیز بر این پارچه ابریشمی نقش بسته است . این پارچه در موزه لوور نگه داری می شود .
از این مهم می توان دریافتکه منسوجات ایرانی نه تنها هویت خود را در طول تاریخ حفظ کرد ، بلکه در صنایع پارچه بافی دیگر ملت های اسلامی و دنیا تأثر گذاشت . آل بویه ( حدود 320تا 447 هـ ق ) سازمان « طراز شاهانه » را از تصاحب خلافت عباسی بیرون آورده و در تصرف خود گرفتند . از همان زمان نواحی زیر حکومت دیلیمان مراکز مهم پارچه باقی شد و سراسر خاک طبرستان به مرکز پرورش کرم ابریشم تبدیل شد . در این دوره ری نیز صاحب پارچه بافی مهمی بود . خز ابریشمی از شوش ، ردا و جامه بلند زنانه از فارس ، عبا و روپوش از اصفهان ، پارچه حفّی از نیشابور ، پارچه نخی از رو ، ابریشمینه زرد وزی شده از بغداد ، زربفت ها از روم شرقی و… همه به دست بازرگانان شهر ری داد و ستد می شد .
• منسوجات سلجوقی به دشواری از منسوجات دیلمیان قابل تفکیک است و در بسیاری موارد نقش غالب در تمامی این پارچه ها ، نقش عقاب و شاهین با کاکل شاخ مانند است . زیرا سلجوقیانی که بر ایران تسلط یافتند، تمامی کارگاه های پارچه بافی آل بویه را به تصاحب خود در آوردند و انواع نقش و نگارهای آنان را به کار بستند .
• به مرو تزیینت مرغی با عناصر ریز نقش و ظرافت بسیار ، همراه نگارههای هندسی ، شاخه های پیچیده و برگ های نخل در منسوجات راه یافت و نقش عقاب خود درفش سلجوقیان شد . نقش ابوالهول و تصاویر افسانه ای با سر و گردن زن و بال و دم و چنگال کرمس بر روی ابریشمینههای سلجوقیان ایران و سلجوقیان آسیای صغیر ، سوریه مصر و اسپانیای اسلامی به کار رفت . منسوجات دوره تیموری بسیار کم به دست آمده است و اطلاعات موجود درباره آنها بیشتر از نوشته هاغی جهانگردانی چون مارکوپولو با تصاویر مینیاتور که انواع جامه را به تصویر کشیده و نقوش و رنگ های به کار رفته در آنها را به دقت ترسیم کرده ، قابل درک است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تاریخچه
از آغاز پیدایش انسان ، همواره چگونگی پوشش و نجات او از سرما مطرح بوده است. مصریها نزدیک به 5500 سال پیش هنر ریسندگی و بافندگی پنبه را آموختند و چینیها با پرورش کرم ابریشم در حدود 3600 سال پیش مشکلات پوشش خود را حل کردند. در سده هفدهم دانشمند انگلیسی به نام رابرت هوک "Robert- Hooke" پیشنهاد کرد که میتوان الیاف را با توجه به شیوهای که کرم ابریشم عمل میکند تولید نمود.
پس از آن ، یک بافنده انگلیسی به نام لویزشواب Lois- Schwabe توانست الیاف بسیار ظریف شیشه را با عبور شیشه مذاب از منافذ بسیار ریز تهیه نماید. پس از چندی ، سایر دانشمندان موفق به استخراج سلولز چوب و در نتیجه تولید الیاف شدند در سدههای هجده و نوزدهم، همراه با انقلاب صنعتی ، رسیدگی و بافندگی مبدل به تکنولوژِی تهیه پارچه از الیاف گوناگون طبیعی و مصنوعی شد.
رده بندی الیاف در صنعت نساجی
در صنعت نساجی الیاف به سه دسته تقسیم میشوند که عبارتند از:
الیاف طبیعی "Natural fibers" الیاف طبیعی شامل دو بخش الیاف نباتی و الیاف حیوانی میباشند.
الیاف نباتی مانند: پنبه، کتان، کنف، رامی و الیاف حیوانی مانند: پشم و ابریشم
الیاف کانی "Mineral fibres": الیاف کانی الیافی هستند که مواد اولیه آنها از کانیها بدست میآیند مانند الیاف شیشهای و الیاف فلزی.
الیاف مصنوعی که شامل دو دسته میباشند: یکی الیافی که منشا طبیعی دارند ولی توسط انسان دوباره تهیه می شوند مانند ویسکوز ، استات و تری استات که هر یک ریشه سلولزی دارند. و دیگری الیاف سینتتیک یا مصنوعی که از مشتقات نفتی تولید میشوند مانند: نایلون ، داکرون ، ارلون یا بطور کلی پلی آمیدها ، پلی استرها ، پلی اورتانها ، پلی اکریلونیتریل ، پلی وینیل کلراید و ... .
مقدمات تکمیل کالای نساجی
تمام پارچههای نساجی پس از خروج از سالن بافندگی کم و بیش دارای مقادیری ناخالصی و عیوب میباشند. لذا لازم است به منظور آماده کردن پارچه برای عملیات تکمیل اصلی آنرا تحت عملیات مقدمات تکمیل قرار داد. مانند توزین و متراژ پارچه ، کنترل عیوب پارچه ، گره گیری ، رفوگری و گرفتن ناخالصیها بخصوص در مورد پارچههای پشمی که دارای ناخالصیهای سلولزی و خرده چوب و ... میباشد.
روشهای تکمیل کالای نساجی
عملیات و کارهای تکمیل در نساجی برای افزایش نرمی زیر دست ، درخشندگی و بطور کلی افزایش مرغوبیت پارچه میباشد. عملیات تکمیل بستگی به چند عامل مهم دارد که عبارتند از: نوع الیاف ، ویژگی فیزیکی الیاف ، ابلیت جذب مواد گوناگون شیمیایی ، حساسیت الیاف نسبت به مواد تکمیل. عملیات تکمیل در مجاورت رطوبت ، دما و فشار معمولا به سه روش انجام میگیرد:
روشهای مکانیکی: مانند تراش پارچه ، خار زدن ، اطو کردن ، پرس کردن و ... .
روشهای شیمیایی: مانند تکمیل رزین ، سفید کردن و مقاوم کردن پارچه در برابر آتش و غیره. در این روش معمولا در اثر فعل و انفعالات شیمیایی حاصل بین لیف و ماده شیمیایی مصرف شده عمل تکمیل بدست میآید و یا اینکه ماده شیمیایی مصرف شده در اثر رسوب کردن و یا اضافه شدن در روی پارچه ، باعث تغییر در خواص پارچه میشود، مانند آهار دادن پارچه پنبهای با محلول مواد پلیمری.
روشهای مکانیکی- شیمیایی: در این حالت از روشهای مکانیکی و شیمیایی بطور توام بهره گرفته می شود، مانند بشور و بپوش کردن پارچه و یا تثبیت حرارتی پارچه.
انواع تکمیل
تکمیل موقت
در این نوع تکمیل ، کالا را به منظور خاصی تحت عملیات تکمیلی قرار میدهند بطوری که اثر تکمیلی آن در عملیات بعدی مثل شستشو و غیره از بین می رود، مانند آهار دادن پارچههای پنبهای برای عملیات بافندگی و شستشوی آهار پس از خاتمه عملیات بافندگی.
تکمیل دائم
در این نوع ، اثر تکمیلی تا زمانی که پارچه حالت خود را از دست ندهد (مخصوصا در مقابل شستشو و پوشش) باقی خواهد ماند، مانند رسوب دادن رزینهای مصنوعی مثل استرها و اترهای سلولز در روی پارچه و یا کلرینه کردن کالای پشمی یا تکمیل با فرمالدئیدها.
تکمیل ثابت
در این نوع ، اثر تکمیل مادام العمر در روی کالا باقی میماند و حتی بعد از اینکه پارچه حالت و ماهیت خود را به عنوان پارچه خارجی از دست بدهد، آثار تکمیل در آن باقی خواهد ماند. مانند پلیمریزه کردن بعضی از منومرهای اکریلیکی در روی زنجیرهای اصلی مولکولهای پارچههای سلولزی و یا پروتئینی
شستشوی کالای نساجی
عمل شستشو ، اولین عمل تکمیل مرطوب میباشد و به منظور بر طرف کردن مواد خارجی مانند روغنهای ریسندگی ، واکسها و ناخالصیهای قابل حل در محلولهای شستشو انجام میگیرد. عملیات شستشو عبارتست از عمل کالا با پاک کنندههای مناسب همراه با مواد قلیایی و یا در غیاب مواد قلیایی. در صورت استفاده از صابون برای عملیات شستشو ، احتیاج به آب نرم میباشد. ولی برای پاک کنندههای مصنوعی چگونگی سختی آب اهمیت ندارد. همچنین برای اصلاح سفیدی پارچه و شفافیت رنگ الیاف آن عمل شستشو انجام میگیرد.
آهار زنی و آهار گیری
به منظور افزایش استحکام در برابر پارگی ، کاهش نیروی سایشی و خواباندن پرزهای سطحی الیاف نخهای تار را آهار می دهند. مواد آهاری ، ماکرومولکولهایی هستند که ممکن است بر اثر پیوند بین خود و یا با الیاف تشکیل پوششی به دو نخ دهند. آهار طبیعی عبارتند از: نشاستهها و مشتقات آنها ، مشتقات سلولزی و (پروتئینها)). آهارهای مصنوعی عبارتند از: انواع پلی وینیل الکلها ، انواع پلی اکریلات و انواع کوپلیمراستایرین و مائیک اسید.
قبل از انجام عملیات تکمیل مرطوب لازم است آهار نخ تار پارچه با اندازه کافی بر طرف شود تا در مراحل شستشو ، سفیدگری و رنگرزی یا چاپ ، مزاحمت و نایکنواختی ایجاد نکند و در ضمن مقداری از مواد در تکمیل رنگ را به خود جذب نکند. روشهای آهارگیری عبارتند از: آهار گیری با اسید ، آهار گیری با روش تخمیر ، آهار گیری با اکسید کنندهها ، آهار گیری با آنزیمها.
مرسریزاسیون
یکی از عملیاتی که روی پنبه انجام می شود، عمل مرسریزه میباشد که شامل تماس پنبه (اعم از الیاف نخ یا پارچه) با محلول سود سوزآور و سپس شستشوی محصول در محلول رقیق اسید و سپس
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تاریخچه
از آغاز پیدایش انسان ، همواره چگونگی پوشش و نجات او از سرما مطرح بوده است. مصریها نزدیک به 5500 سال پیش هنر ریسندگی و بافندگی پنبه را آموختند و چینیها با پرورش کرم ابریشم در حدود 3600 سال پیش مشکلات پوشش خود را حل کردند. در سده هفدهم دانشمند انگلیسی به نام رابرت هوک "Robert- Hooke" پیشنهاد کرد که میتوان الیاف را با توجه به شیوهای که کرم ابریشم عمل میکند تولید نمود.
پس از آن ، یک بافنده انگلیسی به نام لویزشواب Lois- Schwabe توانست الیاف بسیار ظریف شیشه را با عبور شیشه مذاب از منافذ بسیار ریز تهیه نماید. پس از چندی ، سایر دانشمندان موفق به استخراج سلولز چوب و در نتیجه تولید الیاف شدند در سدههای هجده و نوزدهم، همراه با انقلاب صنعتی ، رسیدگی و بافندگی مبدل به تکنولوژِی تهیه پارچه از الیاف گوناگون طبیعی و مصنوعی شد.
رده بندی الیاف در صنعت نساجی
در صنعت نساجی الیاف به سه دسته تقسیم میشوند که عبارتند از:
الیاف طبیعی "Natural fibers" الیاف طبیعی شامل دو بخش الیاف نباتی و الیاف حیوانی میباشند.
الیاف نباتی مانند: پنبه، کتان، کنف، رامی و الیاف حیوانی مانند: پشم و ابریشم
الیاف کانی "Mineral fibres": الیاف کانی الیافی هستند که مواد اولیه آنها از کانیها بدست میآیند مانند الیاف شیشهای و الیاف فلزی.
الیاف مصنوعی که شامل دو دسته میباشند: یکی الیافی که منشا طبیعی دارند ولی توسط انسان دوباره تهیه می شوند مانند ویسکوز ، استات و تری استات که هر یک ریشه سلولزی دارند. و دیگری الیاف سینتتیک یا مصنوعی که از مشتقات نفتی تولید میشوند مانند: نایلون ، داکرون ، ارلون یا بطور کلی پلی آمیدها ، پلی استرها ، پلی اورتانها ، پلی اکریلونیتریل ، پلی وینیل کلراید و ... .
مقدمات تکمیل کالای نساجی
تمام پارچههای نساجی پس از خروج از سالن بافندگی کم و بیش دارای مقادیری ناخالصی و عیوب میباشند. لذا لازم است به منظور آماده کردن پارچه برای عملیات تکمیل اصلی آنرا تحت عملیات مقدمات تکمیل قرار داد. مانند توزین و متراژ پارچه ، کنترل عیوب پارچه ، گره گیری ، رفوگری و گرفتن ناخالصیها بخصوص در مورد پارچههای پشمی که دارای ناخالصیهای سلولزی و خرده چوب و ... میباشد.
روشهای تکمیل کالای نساجی
عملیات و کارهای تکمیل در نساجی برای افزایش نرمی زیر دست ، درخشندگی و بطور کلی افزایش مرغوبیت پارچه میباشد. عملیات تکمیل بستگی به چند عامل مهم دارد که عبارتند از: نوع الیاف ، ویژگی فیزیکی الیاف ، ابلیت جذب مواد گوناگون شیمیایی ، حساسیت الیاف نسبت به مواد تکمیل. عملیات تکمیل در مجاورت رطوبت ، دما و فشار معمولا به سه روش انجام میگیرد:
روشهای مکانیکی: مانند تراش پارچه ، خار زدن ، اطو کردن ، پرس کردن و ... .
روشهای شیمیایی: مانند تکمیل رزین ، سفید کردن و مقاوم کردن پارچه در برابر آتش و غیره. در این روش معمولا در اثر فعل و انفعالات شیمیایی حاصل بین لیف و ماده شیمیایی مصرف شده عمل تکمیل بدست میآید و یا اینکه ماده شیمیایی مصرف شده در اثر رسوب کردن و یا اضافه شدن در روی پارچه ، باعث تغییر در خواص پارچه میشود، مانند آهار دادن پارچه پنبهای با محلول مواد پلیمری.
روشهای مکانیکی- شیمیایی: در این حالت از روشهای مکانیکی و شیمیایی بطور توام بهره گرفته می شود، مانند بشور و بپوش کردن پارچه و یا تثبیت حرارتی پارچه.
انواع تکمیل
تکمیل موقت
در این نوع تکمیل ، کالا را به منظور خاصی تحت عملیات تکمیلی قرار میدهند بطوری که اثر تکمیلی آن در عملیات بعدی مثل شستشو و غیره از بین می رود، مانند آهار دادن پارچههای پنبهای برای عملیات بافندگی و شستشوی آهار پس از خاتمه عملیات بافندگی.
تکمیل دائم
در این نوع ، اثر تکمیلی تا زمانی که پارچه حالت خود را از دست ندهد (مخصوصا در مقابل شستشو و پوشش) باقی خواهد ماند، مانند رسوب دادن رزینهای مصنوعی مثل استرها و اترهای سلولز در روی پارچه و یا کلرینه کردن کالای پشمی یا تکمیل با فرمالدئیدها.
تکمیل ثابت
در این نوع ، اثر تکمیل مادام العمر در روی کالا باقی میماند و حتی بعد از اینکه پارچه حالت و ماهیت خود را به عنوان پارچه خارجی از دست بدهد، آثار تکمیل در آن باقی خواهد ماند. مانند پلیمریزه کردن بعضی از منومرهای اکریلیکی در روی زنجیرهای اصلی مولکولهای پارچههای سلولزی و یا پروتئینی
شستشوی کالای نساجی
عمل شستشو ، اولین عمل تکمیل مرطوب میباشد و به منظور بر طرف کردن مواد خارجی مانند روغنهای ریسندگی ، واکسها و ناخالصیهای قابل حل در محلولهای شستشو انجام میگیرد. عملیات شستشو عبارتست از عمل کالا با پاک کنندههای مناسب همراه با مواد قلیایی و یا در غیاب مواد قلیایی. در صورت استفاده از صابون برای عملیات شستشو ، احتیاج به آب نرم میباشد. ولی برای پاک کنندههای مصنوعی چگونگی سختی آب اهمیت ندارد. همچنین برای اصلاح سفیدی پارچه و شفافیت رنگ الیاف آن عمل شستشو انجام میگیرد.
آهار زنی و آهار گیری
به منظور افزایش استحکام در برابر پارگی ، کاهش نیروی سایشی و خواباندن پرزهای سطحی الیاف نخهای تار را آهار می دهند. مواد آهاری ، ماکرومولکولهایی هستند که ممکن است بر اثر پیوند بین خود و یا با الیاف تشکیل پوششی به دو نخ دهند. آهار طبیعی عبارتند از: نشاستهها و مشتقات آنها ، مشتقات سلولزی و (پروتئینها)). آهارهای مصنوعی عبارتند از: انواع پلی وینیل الکلها ، انواع پلی اکریلات و انواع کوپلیمراستایرین و مائیک اسید.
قبل از انجام عملیات تکمیل مرطوب لازم است آهار نخ تار پارچه با اندازه کافی بر طرف شود تا در مراحل شستشو ، سفیدگری و رنگرزی یا چاپ ، مزاحمت و نایکنواختی ایجاد نکند و در ضمن مقداری از مواد در تکمیل رنگ را به خود جذب نکند. روشهای آهارگیری عبارتند از: آهار گیری با اسید ، آهار گیری با روش تخمیر ، آهار گیری با اکسید کنندهها ، آهار گیری با آنزیمها.
مرسریزاسیون
یکی از عملیاتی که روی پنبه انجام می شود، عمل مرسریزه میباشد که شامل تماس پنبه (اعم از الیاف نخ یا پارچه) با محلول سود سوزآور و سپس شستشوی محصول در محلول رقیق اسید و سپس