لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
خلاصه کتاب: قیام و انقلاب مهدی ( ع ) از دیدگاه
می نویسد "این کتاب که مجموعا دو بخش غیر مرتبط با یکدیگر است ، بخش یکم آن با همین عنوان ابتدا به صورت مقالهای کوتاه و مختصر در یک نشریه دینی در تهران منتشر شد و سپس مطالبی بر آن افزوده شد و به صورتی که در چاپهای اول تا چهارم ملاحظه شده است در آمد . اما بخش دوم که عنوان " شهید " دارد ، تفصیل یافته یک سخنرانی در شب عاشورای سال 1393 هجری قمری در تهران است .
اندیشه پیروزی نهائی نیروی حق بر نیروی باطل، استقرار کامل و همه جانبه ارزشهای انسانی ، تشکیل مدینه فاضله و جامعه ایدهآل و اجراء این ایده انسانی به وسیله شخصیتی عالیقدر که در روایات متواتر اسلامی " مهدی " نامیده شده ، اندیشهای است که همه فرق ومذاهب اسلامی بدان مؤمن و معتقدند . زیرا این اندیشه ، به حسب اصل و ریشه ، قرآنی است .این اندیشه بیش از هر چیز مشتمل بر عنصر خوشبینی نسبت به جریان کلی نظام طبیعت و سیر تکاملی تاریخ و اطمینان به آینده ، و طرد عنصر بدبینینسبت به پایان کار بشر است ، که طبق بسیاری از نظریهها و فرضیههافوقالعاده تاریک است. انتظار فرج امیدو آرزوی تحقیق این نویدکلی جهانی انسانی ، در زبان روایات اسلامی "انتظار فرج" خوانده شده و افضل عبادات شمرده شده است. اصل انتظار فرج از یک اصل کلی اسلامی و قرآنی استنتاج میشود و آن اصل " حرمت یأس از روح الله " است. دو گونه انتظار انتظار فرج دو گونه است : انتظاریکه سازنده و نگهدارنده است ، به گونهای است که میتواند نوعی عبادت شمرده شود ، و انتظاری که گناه است و ویرانگر و نوعی " ابا حیگری " باید محسوب گردد. شخصیت و طبیعت جامعه ممکن است کسی تحولات تاریخی را یک سلسله امور تصادفی و اتفاقی یعنیاموری که تحت قاعده و ضابطهای کلی در نمیآید بداند. نظریه دیگر این است که جامعه به نوبه خود ، مستقل از افراد ، طبیعت و خصلت و سنت و قاعده و ضابطه دارد ، تاریخ آن گاه موضوع تفکر و مایه عبرت و قابل درس آموزی استکه جامعه از خود طبیعت و شخصیت داشته باشد . علیهذا برداشت داشتن ازتاریخ و تحولات آن، فرع بر مسأله طبیعت و شخصیت داشتن جامعه است. قرآن و تاریخ در این که قرآن مجید تاریخ را به عنوان یک درس و یک منبع معرفت و یک موضوع تفکر و مایه تذکر و آیینه عبرت یاد میکند جای تردید نیست . قرآن کریم این گمان را که ارادهای گز افکار ، و مشیتی بی قاعده و بیحساب سرنوشتهای تاریخی را دگرگون میسازد به شدت نفی میکند و تصریحمینماید که قاعدهای ثابت و تغییر ناپذیر بر سرنوشتهای اقوام حاکم است. قرآن کریم ، نکته فوقالعاده آموزندهای در مورد سنتهای تاریخ یاد آوریمیکند و آن این که مردم میتوانند با استفاده از سنن جاریه الهیه در تاریخ، سرنوشت خویش را نیک یا بد گردانند. توجیه و تفسیر تکامل تاریخ توجیه تکامل تاریخ با دو شیوه مختلف صورت میگیرد . ما یکی از این دو شیوه را " ابزاری " و از نظری دیالکتیکی مینامیم . و شیوه دیگر را " انسانی " یا " فطری " میخوانیم . بینش دیالکتیکی یا ابزاری بینش دیالکتیکی طبیعت بر این اساس است که : اولا- طبیعت در حرکت و تکاپوی دائم است ، توقف ویکسانی در طبیعت وجود ندارد. ثانیا - هر جزء از اجزاء طبیعت تحت تأثیر سایر اجزاء طبیعت است و به نوبه خود در همه آنها مؤثر است . ثالثا- تضادها و کشمکشها پایه حرکتها است ، رابعا - جدال درونی اشیاء رو به تزاید است و شدت مییابد تا به اوج خود یعنی آخرین حد اختلاف و کشمکش میرسد و شیء یک سره به ضد خود تبدیل میشود )حالت تز). این مرحله نیز به نوبه خود ضد خویش را میپرورد(حالت آنتی تز) و پس از یک سلسله کشمکشها به نفی خود ، که نفی نفی مرحله اول است و به نحوی مساوی با اثبات است(حالت سنتز) منتهی میشود . طبیعت هدفدار نیست و کمال خود را جستجو نمیکند ، بلکه به سوی انهدام خویش تمایل دارد ، ولی چون آن انهدام نیز به نوبه خود به انهدام خویش تمایل دارد و هر نفی کننده به سوی نفی کننده خود گرایش دارد ، نفی نفی که نوعی ترکیب میان دو مرحله قبل از خود است صورت میگیرد و قهرا تکامل رخ میدهد . این است دیالکتیک طبیعت . تاریخ نیز جزئی از طبیعت است و ناچار - هر چند عناصر مشکلهاش انسانها هستند - چنین سرشت و سرنوشتی دارد . یعنی تاریخ یک جریان دائم و یک ارتباط متقابل میان انسان و طبیعت و انسان و اجتماع ، و یک صف آرائی و جدال دائم است. هسته اصلی این بینش دو چیز است : یکی این که اندیشه مانند واقعیت خارجی وضع دیالکتیکی دارد. یعنی اندیشه محکوم اصول چهارگانه فوق است . دیگر اینکه این مکتب تضاد را به صورت مراحل تز، آنتی تز و سنتزتعبیر میکند که به این ترتیب طبیعت و تاریخ همواره از میان اضداد عبور میکنند و تکامل ، جمع میان دو ضد است که یکی به دیگری تبدیل شده است . از آنچه گفتیم نتایج زیر گرفته می شود: الف- نو و کهنه در این منطق مفهوم نسلی ندارد ، بلکه صرفا مفهوم اقتصادی و طبقاتی دارد . طبقه کهن یعنی طبقه منتفع از وضع موجود و طبقه نو یعنی طبقه ناراضی از وضع موجود و طرفدار دگرگونی روبنای اجتماع است ب - مراحل تکاملی تاریخ به حکم این که یک رابطه طبیعی و منطقی آنها را به یکدیگر پیوسته است امکان جا به جا شدن ندارند ، هر حلقه از حلقات تاریخ جای مخصوص به خود دارد و قابل پیش و پس شدن نیست . ج - هر مرحله نیز به نوبه خود باید به اوج و کمال خود برسد تا به ضد خود تبدیل گردد و امر تکامل صورت گیرد . د - جهاد یعنی مبارزه نو با کهنه بهر حال مقدس است ، کهنه از آن جهت که از میان بردن وی جامعه را به سوی تکامل پیش میبرد ، استحقاق نابودی دارد نه از آن جهت که متجاوز است و دفع تجاوز مشروع و مقدس است . ه - هر جریان دیگر نیز که مقدمات انقلاب را فراهم و تکامل را تسریع نماید ، مشروع و مقدس است،از قبیل ایجاد نابسامانیها برای ایجاد نارضائیها و توسعه شکافها و داغتر و پیگیرتر شدن مبارزهها. و - متقابلا اصلاحات جزئی ، گامهای التیام بخش و تسکین آلام اجتماع ، خیانت و تخدیر و نارواست . بینش انسانی یا فطری بینش انسانی تاریخ نقطه مقابل بینش ابزاری است. بینش ابزاری انسان را در آغاز پیدایش یک ماده خام و کار و ابزار کار را شکل دهنده آن می داند یعنی انسان نه شخصیت بالفعل دارد و نه شخصیت بالقوه . ولی از نظر بینش انسانی و فطری ، هر چند انسان در آغاز پیدایش ، شخصیت انسانی بالفعل ندارد ، ولی بذر یک سلسله بینشها و یک سلسله گرایشها در نهاد او نهفته است .بر حسب این بینش ، تضاد درونی فردی میان جنبههای زمینی و جنبههای ماورائی انسان از ویژگیهای انسان است. نبرد درونی انسان ، خواه و ناخواه به نبرد میان گروههای انسانها کشیده میشود ، یعنی نبرد میان انسان کمال یافته و انسان منحط و حیوان صفت، به تعبیر قرآن : نبرد میان " جند الله " و " حزب الله " با " جند الشیطان " و " حزب الشیطان " . از بیان گذشته نتایج زیر گرفته میشود : الف - نبردهای پیشبرنده: نبردهای تاریخ دارای شکلها و ماهیتهای مختلف ، و معلول علل متفاوتی بوده است ، ولی نبردهای پیشبرنده که تاریخ و انسانیت را تکامل بخشیده نبرد میان انسان متعالی وابسته به عقیده و ایمان و ایدئولوژی با انسانبی مسلک خود خواه بوده است که آخرین مرحله آن" حکومت مهدی " می باشد. ب - تسلسل منطقی حلقات تاریخ آن چنانکه " ابزار گرایان " ابراز داشتهاند بیاساس است . ج - مشروعیت مبارزه و قداست آن ، مشروط به این نیست که حقوق فردی و یا ملی مورد تجاوز واقع شده باشد ،بلکه در همه زمینههائی که یکی از مقدسات بشر دچار مخاطره شده باشد مبارزه مقدس است . د –اصلاحات جزئی و تدریجی به هیچ وجه محکوم نیست بلکه آهنگ حرکت را تندتر و سریعتر می کند. ه - ایجاد نابسامانیها و تخریبها به منظور ایجاد بن بست و بحران که نظریه ابزاری تجویز می کند نا مشروع است. و - حرکت تاریخ ، تکاملی است ولی - بر خلاف نظریه ابزاری - سیر تکاملی تاریخ جبری و لایتخلف نیست . ز - سیر تکاملی بشریت به سوی آزادی از اسارت طبیعت مادی و حکومت ایمان و ایدئولوژی بوده و هست . ح - جهاد و امر به معروف ماهیت انسانی دارد نه طبقاتی . ط - نیروی اقناع فکری ، یعنی نیروی برهان و استدلال اصالت دارد. ی - مثلث " تز – آنتی تز - سنتز " در شکل هگلی و مارکسیستی نه در طبیعت صدق میکند و نه در تاریخ . دو تلقی از انسان این دو نوع بینش درباره حرکت تکاملی تاریخ ، نتیجه دو نوع تلقی از انسان است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
مهدی حمیدی شیرازی
مهدی حمیدی شیرازی فرزند سید حسن ثقة الاسلام از شاعران نامور و پرکار معاصر به سال ۱۲۹۳ در شیراز زاده شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در شیراز و دوره دانشگاه را تا مرحله اخذ دکترای زبان و ادبیات فارسی در تهران گذرانید. شعر گفتن را از حدود سال ۱۳۱۳ شروع کرد. در دهه اول حیات شاعرانه حمیدی در عوالم عاطفی و رویاهای ایام جوانی گذشت بنابراین موضوع شعرش عموماْ عشق و غزل بود. در سه مجموعه پرشور و عاطفی وی یعنی شکوفه ها، پس از یک سال و اشک معشوق تمایل روشنی به سبک خراسانی نشان داده است. پس از سال ۱۳۲۴ تدریجاْ گرایشی اساسی به مضامین اجتماعی و وطنی و تاریخی پیدا کرد که حاصل آن پختگی و استواری شعر و استقلال زبان بود. از دفترهای شعر این دوره از کار و شاعری حمیدی، مجموعه سالها سیاه بیشتر حاوی اشعار وطنی، سیاسی و انتقادی و طلسم شکسته شامل اشعار پر مغز وی است که در شیوه های نو و سرانجام زمزمه بهشت مراحل برتری از پختگی شعر وی را نشان می دهد و او را از استادان شعر در روزگار خود معرفی می کند.
آثار و تالیفاتحمیدی علاوه بر مجموعه های شعرش در زمینه های دیگر ادبی نیز صاحب تالیفاتی بود. مهمترین کتاب او مجموعه سه جلدی دریای گوهر است که حاوی بهترین آثار نویسندگان، مترجمان و شاعران معارصر است. دو کتاب دیگر او، عروض حمیدی و فنون شعر و کالبدهای پولادین آن گویای آشنایی وی به مباحث فنی ادبی است. از نوشته های منثور حمیدی مجموعه های سبکسریهای قلم، عشق در بدر (در سه جلد)، شاعر در آسمان و فرشتگان در زمین به چاپ رسیده است. حمیدی سالها در دانشگاه تهران به تدریس زبان و ادبیات فارسی مشغول بود. سرانجام در سال ۱۳۶۵ در تهران وفات کرد و در حافظیه شیراز به خاک سپرده شد.سبک شعری حمیدی به ناصر خسرو متمایل ولی از دشواریها و بداوتهای شعر وی فارغ است. زبانش نرمتر و لطیفتر است و شعرش البته در مایه های دیگر. بزرگانی از سبک عراقی مثل نظامی هم بر شعر و اندیشه او تاثیر داشته اند. در مجموع، بر شعر حمیدی رنگ غنایی چیریگی دارد و، پس از آن، مضمونهای اجتماعی و وطنی در آن جلوه گرند.حمیدی به نیما و شیوه نیمایی علاقه ای نداشت و میان او و طرفداران نیما اختلاف نظر شدید بود، و در همان زمان حیاتش از طرفداران نیما بسیار سرزنشها دید.* غیر از قالبهای قصیده، غزل و قطعه، حمیدی مثل بسیاری دیگر از معاصران خود و از آن جمله شاعر بلند آوازه همشهریش فریدون توللی به دو بیتیهای پیوسته علاقه بیشتری نشان می داد. یکی از قطعات بسیار مشهور وطنی او که در همین قالب دو بیتی پیوسته سروده شده قطعه « در امواج سند» است که در آن خاطره شکوهمند دلاوریهای جلال الدین خوارزمشاه در برابر سپاهیان ویرانگر مغول به زبانی روشن و پر احساس تصویر شده استو به عنوان نمونه شعر وی چند بند از آغاز این منظومه را به نقل از کتاب زمزمه بهشت در این می آوریم:
در امواج سندبه مغرب سینه مالان قرص خورشیدنهان می گشت پشت کوهسارانفرو می ریخت گرد زعفران رنگبه روی نیزه ها و نیزه داران
زهر سو بر سواری غلت می خوردتن سنگین اسبی تیره خوردهبه زیر باره می نالید از دردسوار زخمدار نیم مرده
زسم اسب می چرخید برخاکبسان گوی خون آلود، سرهازبرق تیغ می افتاد در دشتپیاپی دستها دور از سپرها
میان گردهای تیره چون میخزبانها سنانها برق می زدلب شمشیرهای زندگی سوزسران را بوسه بر فرق می زد.
نهان می گشت روی روشن روزبه زیر دامن شب در سیاهیدر آن تاریک شب می گشت پنهانفروغ خرگه خوارزمشاهی
و .....
به عنوان نمونه احمد شاملو در قطعه « شعری که زندگی است» بدینگونه به ملامت او پرداخت:موضوع شعر شاعر پیشین/ از زندگی نبود ... / یعنی اثر نداشت وجودش/ فرقی نداشت بود و نبودش/ آن را به جای دار نمی شد به کار برد/ حال آن که من بشخصه، زمانی/ همراه شعر خویش/ همدوش شن چوی کره ای جنگ کرده ام/ یک بار هم « حمیدی شاعر» را/ بردار شعر خویشتن آونگ کرده ام .....
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
مهدی اخوان ثالث
نخستین مجموعهشعرِ مهدی اخوانثالث بعد از کودتای 28 مرداد ماه سال 1332 ، مجموعه شعر زمستان است . بگذشته از اشعاری که پیش از روزهای کودتا سروده شدهاند، فضای حاکم بر این مجموعه، آمیختهای است از حس تنهایی و حسرتِ روزگاران شیرین بر باد. زمستان فریادکنندهی زخمهای تازه است. رنج مهدی اخوان ثالث در این مجموعه اما، نه برخاسته از تقدیر نوع انسان، که برخاسته از سرگذشت انسانی است که راه به خطایی معصومانه برگزیده و چون چشم گشوده، جز رهزنانی که به تاخت دور می شوند، هیچ ندیده است: ”هر که آمد بار خود را بست و رفت،\ما همان بدبخت و خوار و بی نصیب”. زمستان روایت تقدیر انسان عصری ویژه در سرزمینی ویژه است؛ روایتِ تقدیرِ انسانی که گذشتهی بهیغمارفتهی خود را هنوز پرمعنا مییابد. ویأس مهدی اخوانثالث در زمستان با حیرت آمیخته است؛ یأس مردی که سوزِ زخمهایش فرصت اندیشیدن به چراییها را از او گرفته است: ”هر چه بود و هر چه هست و هر چه خواهد بود،\من نخواهم برد این از یاد :\کآتشی بودیم که بر ما آب پاشیدند”. انطباق جان و جهانِ انسانِ مجموعه شعر زمستان هنوز به فرجام نرسیده است. زمستان چشم جستوجو نبسته است: ”در میکدهام؛ دگر کسی اینجا نیست\واندر جامم دگر نمی صهبا نیست\مجروحم و مستم و عسس میبردم\مردی، مددی، اهل دلی، آیا نیست”؟ پاسخ انسانِ زمستان اما، ناشنیده روشن است: مددی نیست. نه مددی، نه دستی، نه کلامی: ”سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت\سرها در گریبان است.\... و گر دست محبت سوی کس یازی؛\به اکراه آورد دست از بغل بیرون؛\که سرما سخت سوزان است”.تردیدها اما هنوز به جای خویش باقی است؛ در دیار دیگری شاید برسر خستهگان سقف دیگری باشد : « بیا ای خسته خاطر دوست / ای مانند من دلکنده و غمگین !/ من اینجا بس دلم تنگ است ./ بیا ره توشه برداریم ، / قدم در راه بی فرجام بگذاریم » زیر هیچ سقفی اما ، صدایی دیگر نیست ؛ ثالث پیام کرک ها را لبیک می گوید:”بده... بدبد. چه امیدی؟ چه ایمانی؟ کرک جان خوب می خوانی”. مجموعه شعر زمستان تردیدی است که به یقین میگراید، زخمی است که کهنه میشود، حیرتی است که عادت میشود؛ زمزمهای که در غار تنهاییی انسان مکرر میشود: ”چه امیدی؟ چه ایمانی”؟
دومین مجموعه شعر مهدی اخوان ثالث در سالهای بعد از کودتای 28 مرداد ماه سال 1332، آخر شاهنامه است. ثالث که در مجموعه شعرِ زمستان با کرکها هم آواز شده بود، در آخر شاهنامه به جهانِ پرتناقضِ خویش باز میگردد؛ به جهانی که آدمی در آن از وحشتِ سترونیی زمانه، نخبخیههای رستگاری را در روزگاران کهن میجوید:”سالها زین پیشتر من نیز\خواستم کین پوستین را نو کنم بنیاد.\با هزاران آستین چرکین دیگر برکشیدم از جگر فریاد:\این مباد! آن باد!\ناگهان توفان بیرحمی سیه برخاست”. شاعر آخر شاهنامه هنوز دست به سوی یاری خیالی دراز می کند، هرچند نیک می داند که در زمانهاش شیفتهجانی نیست: “شب خامش است و خفته در انبان تنگ وی\شهر پلیدِ کودنِ دون، شهر روسپی،\ناشسته دست و رو.\برف غبار بر همه نقش و نگار او”. وشهرِ مهدی اخوان ثالث چونان دهشتناک است که او راهی ندارد، جز اینکه اندکاندک از زمانهی خود برگذرد و در تلخفرجامیی انسان عصرِ خود، تلخفرجامیی نوعِ انسان را دریابد. هنگام که زخمها از ماندهگی سیاه میشوند، ثالث سیاهیی روزگارش را با سرنوشت ازلیی انسان پیوند میزند. خوف حضور دقیانوس ماندهگار است: ”چشم میمالیم و میگوییم: آنک، طرفه قصر زرنگارِ صبح شیرینکاره\لیک بی مرگ است دقیانوس.\ وای، وای، افسوس”. آخر شاهنامه به زخم فاجعه ناامیدانهتر مینگرد، به سرنوشت مجروحان زمانه رنگی ازلی می زند و همهی اندوه زمانه را در دل مردانی که درمانی نمی جویند، انبوه میکند:”قاصدک \ابرهای همه عالم شب و روز\در دلم میگریند”.از این اوستا، سومین مجموعه شعرِ مهدی اخوانثالث بعد از کودتای 28 مرداد ماه سال 1332 ، آخر شاهنامهای است که قد کشیده است. نگاهی از دور تا فاجعه پُررنگتر بهچشم بیاید. اینک اگرچه ابری چون آوار بر نطع شطرنجِ رؤیایی فرودآمده است، اینک اگر چه دیری است نعش شهیدان بر دست و دل مانده است، اینک اگر چه هنوز باید پرسید: ”نفرین و خشم کدامین سگ صرعی مست\این ظلمت غرق خون و لجن را\چونین پر از هول و تشویش کرده است”؟ اما چه پاسخ این سئوال، چه چراییی گستردهگیی آن ابر و چه عمق اندوه برخاسته از حضور نعش شهیدان را باید در سرنوشت نوعِ انسان جست؛ چه اینها همه نمودهایی است از آن تقدیرِ ازلی که بر لوحی محفوظ نوشته شده است؛ خطی بر کتیبهای:”و رفتیم و خزان رفتیم، تا جایی که تخته سنگ آنجا بود\یکی از ما که زنجیرش رهاتر بود، بالا رفت، آنگه خواند: کسی راز مرا داند\که از اینرو به آنرویم بگرداند.” و چون کتیبه به جهد و شوق بگردد، نوشته است همان: ”کسی راز مرا داند،\که از اینرو به آنرویم بگرداند”.در ازاین اوستا، مهدی اخوانثالث از زمانهی خویش فاصله میگیرد تا آنرا آیینهی بیفرجامیهای نوعِ انسان بینگارد. اگر زمستان از سرمای ناجوانمردانه مینالد، ازاین اوستا تعبیر سرما است. اگر زمستان مرثیهای بر مرگ یاران است، از این اوستا نوحهای در سوکِ پیشانیی سیاه انسان است. اگر زمستان اندوه برخاسته از پیروزی تن به قدرت سپردهگان است، ازاین اوستا افسوس بیمرگیی دقیانوس است؛ پژواک صدای همهی رهجویان در همهی روزها؛
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 87
فصل اول :
آشنایی با مکان کارآموزی
تاریخچه
در سال 1356 مجوز تاسیس نمایندگی فرهنگ و هنر به شهرستان خمین داده می شود و در محل کتابخانه عمومی شهرستان واقع در میدان مدرس آغاز به کار می کند. در سال 1368 نمایندگی تبدیل به اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی می شود و پس از چند مورد جابجایی در ساختمان های استیجاری واقع در میدان مدرس، خیابان امام، میدان عاشورا، خیابان آیت الله سعیدی در سال 1372 با تاسیس کتابخانه عمومی شهید بهشتی واقع در پارک شهید بهشتی به آنجا نقل مکان می کند. و تا سال 1381 با تاسیس مجتمع فرهنگی و هنری کوثر واقع در بلوار بهشتی کوی قائم جنب پارک مجتمع اداری در آنجا استقرار می یابد و هم اکنون در همین مکان مستقر می باشد.
اهداف و وظایف
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با هدف ایجاد محیط مساعد برای اشاعه ارزشهای اسلامی و رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوا و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی و نفوذ فرهنگی اجانب و بالا بردن سطح آگاهیهای عمومی در همه زمینه های فرهنگی و هنری و احیاء و معرفی فرهنگ اسلام و انقلاب اسلامی و نیز میراث تمدن اسلامی و اقدام در جهت شناساندن پیشرفت های جمهوری اسلامی به جهانیان و برقراری روابط برادرانه و گسترش مبادله فرهنگی بر اساس معیارهای اسلام با همه مسلمانان و مستضعفان جهان در واقع به مثابه مهم ترین تشکیلات دولت جمهوری اسلامی در عرصه فعالیت های فرهنگی و به طور کلی حیات معنوی جامعه ایران در دوران حساس شکوفایی و بالندگی ارزشها و تعالیم اسلامی است. مروری بر وظایف اساسی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز بر رسالت عظیم این نهاد دولتی در تعیین سیاست های فرهنگی و هنری و ارشادی مهر تایید می نهد و نشان می دهد که برنامه ها و فعالیتهای این وزارتخانه با تاثیر گسترده و عمیقی که به طور مستقیم و یا غیر مستقیم در حیات معنوی جامعه بر جا می گذارد تا چه حد فراگیر و بنابراین مستلزم دقت و تامل کافی است.
برای آشنایی بیشتر با وظایف و فعالیت های فرهنگ و ارشاد اسلامی و آگاهی از جهت حرکت کلی این نهاد اهم وظایف آن را از نظر می گذرانیم.
- کوشش در شناساندن انقلاب اسلامی و رشد آگاهیها و هنر و فرهنگ اسلامی مردم منطقه از طریق کمک به ایجاد و توسعه کتابخانه ها و مراکز و انجمن های هنری و فیلمسازی و برگزاری اجتماعات، نمایشگاه ها و نمایش فیلمهای فرهنگی و مستند و آموزشی.
- ایجاد هماهنگی و نظارت بر اجرای طرحها و برنامه های فرهنگی و انتشاراتی و تبلیغاتی در حوزه فعالیت اداره.
- فراهم آوردن امکانات لازم جهت رشد و شکوفایی استعدادهای هنری و اجرای مسابقات و جشنواره ها برابر خط مشی ها و دستورالعملهای ابلاغی از مرکز استان.
- نظارت بر حفظ و نگهداری آثار و بناهای تاریخی و رسیدگی به امور باستان شناسی و تشکیل شورای حفاظت در صورت وجود ابنیه تاریخی در حوزه واحد.
- نظارت بر امور مربوط به ایرانگردی و جهانگردی در سطح شهرستان.
- نظارت بر امر جمع آوری آمار و اطلاعات و ارسال گزارشات لازم به اداره کل.
- تهیه و تنظیم بودجه واحد تحت سرپرستی ..
- انجام کلیه امور اداری و مالی واحد تحت سرپرستی با توجه به قوانین و مقررات و اختیارات تفویض شده.
- نظارت بر حسن اجرای وظایف محوله توسط عوامل تحت نظارت.
- انجام سایر امور محوله از سوی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان.
وضعیت نیروی انسانی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 51
فصل اول :
آشنایی با مکان کارآموزی
شرکت آرمین فلز یکتا در سال 1354 به نام شرکت تراشکار و قالبسازی سعیدی و شکا با هدف توسعه صنایع مادرکه عمده ترین آن صنعت قالبسازی می باشد، تاسیس گردید. عمده فعالیتهای شرکت از بدو تاسیس ساخت انواع قالبهای اکستروژن و دستگاههای صنعتی خاص بوده و سپس با کسب دانش فنی لازم به سوی ساخت انواع قالبهای سردکار و فورج نیز قدم برداشته است. در سال 1387 تغیر نام شرکت به آرمین فلز یکتا حاصل گردید.
توانمندی های شرکت :
به طور کلی توانمندی های شرکت را می توان در دو زمینه خلاصه کرد :
الف : طراحی و مهندسی
ب: ساخت و تولید
الف: در قسمت ساخت و تولید: این شرکت با استفاده از مهندسان مجرب و همینطور با بهره گیری از امکانات نرم افزاری و سخت افزاری مناسب و به روز، توانایی طراحی خطوط تولید، دستگاههای خاص و قالبهای صنعتی را دارد. یافتن تکنولوژی های جدید و طراحی روشهای تولید از ویژگی های منحصر به فرد این شرکت می باشد.
ب : در زمینه ساخت و تولید با بهره گیر از ماشین الات پیشرفته نظیر wirecut و CNC ساخت قالبهای قطعات صورت می گیرد. مدل سه بعدی توسط نرم افزار ساخته می شود. نقشه های دو بعدی و پلان ها از آنها تهیه شده و بعد از تلرانس گذاری به صورت نقشه های ساخت به اپراتورهای دستگااها داده می شود. طراحی و ساخت انواع قالبهای پروگرسیو از فعالیتهای اخیر شرکت می باشد.
تجهیزات و ماشین آلات:
این شرکت اقدام به خرید یک دستگاه وایرکات 5 محوره نموده است. توان مخروط تراشی و همچنین برش قطعه با دو مقطع مختلف با سرعت و صافی سطح بالا از خصوصیات این دستگاه می باشد. در همین زمینه برنامه آینده شرکت خرید ماشین آلات CNC و آموزش نرم افزارها در دستور کار قرار دارد.
ماشین الات مورد استفاده در واحد قالبسازی شامل دستگاه تراش، فرز، صفحه تراش، دریل ستونی، اره لنگ، اسپارک، وایرکات و سنگ مغناطیسی می باشد که واحد کاملی را شامل می شود. با توجه به دامنه فعالیت در قالبهای سردکار، واحد پرسکاری این شرکت نیز جهت ساخت قطعات پرسی فعال می باشد که شامل دستگاههای پرس ضربه ای از 6 الی 100 تن و هیدرولیک 120 تن می باشد.
پروژه های کاری صورت گرفته :
بطور کلی با شرکتهایی نظیر ارج، آلومتک، آلومکث، آلوپن، ایرالوم، آلومینیوم البرز، ساپیا پیستون گلپایگان، بهران محور، ماشین کاران اراک، ماشین سازی اراک، کمباین سازی اراک، آونگان و ... در زمینه ساخت قالبها، دستگاهها و قطعات صنعتی افتخار همکاری داشته است.
آدرس این واحد در خمین، قطب صنعتی، خیابان شهید بسارده، مقابل سنگ بری ارم قرار دارد.