حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

حریم فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد وظایف دولت برای اتحاد ملی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 5 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

 وظایف دولت برای اتحاد ملی

آفتاب: صبر و تحمل دولتمردان دولت نهم در قبال برنامه‌های انتقادی شبکه رادیویی «جوان» بالاخره به انتها رسید. صدور اطلاعیه تند و تیز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی علیه رادیو جوان ]اینجا[ در آخرین روزهای سال 1385 نشان‌دهنده عمق نارضایتی و ناراحتی مسئولین اجرایی از خط مشی و برنامه‌های این شبکه بود که با واکنش‌های مختلف و البته غالبا در حمایت از رادیو جوان،‌ روبرو شد. اطلاعیه‌ای که طی آن، مسئولین و سردبیران برنامه‌های گوناگون این رادیو «در مسیر دشمنان و مدعیان دروغین خبررسانی» معرفی شدند! با این حال به نظر می‌آید خشم وزارت ارشاد در کنار حملات سایت‌های خبری و حتی وبلاگ‌های حامی دولت علیه رادیو جوان، تنها به علت آنچه «به دست گرفتن عنان دروغگویی و تخریب، با انتشار اخبار کذب و ارائه تصویر ذهنی مخدوش از عملکردهای بخش‌های مختلف دولت خدمتگزار» عنوان شده، نباشد. واقعاً اگر برنامه‌های انتقادی حرفه‌ای رادیو جوان از دولت و دستگاه‌های اجرایی کشور، به «تخریب دولت نهم» بینجامد، پس سیاست‌ها و برنامه‌های مختلف و رنگارنگ شبکه‌های متعدد رادیو و تلویزیون در قبال دولت «سیدمحمد خاتمی» یا تبلیغ گسترده فعالیت‌های کابینه محمود احمدی‌نژاد در صدا و سیما را چه می‌توان نامید؟این در حالی است که به باور اکثریت قریب به اتفاق کارشناسان و ناظران، حجم برنامه‌های صدا و سیما در همین مدت کمتر از دو سال که از عمر دولت نهم می‌گذرد، چه در حمایت و چه در نقد اقدامات این دولت، قابل مقایسه با برنامه‌هایی نیست که در 8 سال دولت اصلاحات، درباره عملکرد حوزه‌های مختلف آن از شبکه‌های متعدد رادیویی و تلویزیونی پخش شد. اما در تمام سال‌های اصلاحات هیچ کس، حتی یک بیانیه یا اطلاعیه از سوی دستگاه‌های دولتی علیه صدا و سیما را به خاطر نمی‌آورد. پس واقعا دلیل صدور بیانیه شدید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت احمدی‌نژاد و حمله گسترده رسانه‌ای حامیان دولت علیه رادیو جوان چیست؟ به نظر می‌آید که پاسخ این پرسش در «فرهنگ انتقادناپذیری مجموعه دولت نهم» نهفته باشد. برخی مقامات دولت احمدی‌نژاد بارها و بارها تحمل پایین خود را در قبال انتقادات کارشناسان و اصحاب رسانه نشان داده‌اند. پاسخ یکی از وزرای دولت به خبرنگاران رسانه‌های گروهی در راهروهای مجلس شورای اسلامی و نقل صریح این جمله از جانب وی که او «خبرنگاران را به عنوان چشمان ناظر مردم بر عملکرد دستگاه‌ها به رسمیت نمی‌شناسد و بر این مبنا، نیازی هم به پاسخگوی به آنها نمی‌بیند» خود گویای وجود نگاهی در درون مجموعه دولت نهم نسبت به «نقد»  است که در آن هر انتقادی حتی اگر جزیی و از دستگاه‌های میانی اجرایی باشد، برابر با «تخریب دولت» در نظر گرفته می‌شود. فیلترینگ سایت خبری «بازتاب» که در محدوده اصولگرایی به نقد اقدامات دولت نهم می‌پرداخت نیز گویاترین نمونه درباره انتقادناپذیری دولتی است که حتی نقد درون جناحی را نیز بر نمی‌تابد. البته در این میان یک نکته دیگر را هم نباید در حمله شدید دولت به رادیو جوان نادیده گرفت. این نکته «هم‌پوشانی نوع کارکرد تبلیغاتی دولت نهم با کارکرد انتقادی رادیو و تلویویزیون» است. دولت نهم و شخص رئیس‌جمهور محترم، از بدو بر سر کار آمدن ثابت کرده‌اند که «تبلیغات» به معنای خاص کلمه را به غایت می‌شناسند و در این راستا برنامه‌های مختلف صدا و سیما در حمایت از عملکرد دولت نهم در حوزه‌های مختلف که البته زمان آغاز آنها به دوران شهرداری «محمود احمدی‌نژاد» باز می‌گردد را به عنوان «مؤثرین و با نفوذترین» ابزار تبلیغاتی خود در کنار سفرهای استانی هیأت دولت، شناسایی کرده‌اند. اینگونه است که مسئولان دولت نهم به علت تکیه فوق‌العاده بر کارکرد تبلیغات، نمی‌توانند تحت هیچ شرایطی وجود یک شبکه رادیویی که در قبال اقدامات دولت نهم مشی انتقادی را در پیش گرفته است،‌ بپذیرند و از تمام امکانات و ابزار موجود برای جلوگیری از این روند، استفاده می‌کنند. با این حال واقعیات دیگری نیز وجود دارند که توجه به آن‌ها ضروری است. واقعیاتی که در آغاز سال مزین به راهبرد «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» اهمیتی بیش از گذشته پیدا کرده‌اند:1ـ مدیران و تئوریسین‌های دولت نهم باید بپذیرند که «نقد» و «انتقاد» بخشی از واقعیت موجود فضای سیاسی ایران و مهم‌ترین علت پویایی و پایداری مردمسالاری دینی‌ای است که برای نخستین بار در عرصه جهانی؛ اینجا یعنی در جمهوری اسلامی تجربه می‌شود. همانگونه که دولت‌های هاشمی و به صورت جدی‌تر دولت‌های سید محمد خاتمی حریم نقد و انتقاد نیروهای معتقد به چارچوب نظام را پاسداری کردند، دولت محمود احمدی‌نژاد نیز باید در دو سالگی خود نگاهی تازه‌تر و عمیق‌تر به حوزه نقد و نقادی داشته باشد. افقی که رهبری معظم انقلاب در سال 86 برای «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» ترسیم کردند از هیچ معبری جز وحدت در عین کثرت و خود انتقادی گذر نخواهد کرد. فراموش نکنیم که رهبری انقلاب بارها بر مرز میان «نقد سازنده» و «تخریب» تاکید کرده و نقد سازنده و منطقی را موهبتی بزرگ و ضروری دانسته‌اند. از این رویکرد، خشم توفنده برخی مقامات و رسانه‌های حامی دولت بر هر اظهارنظر انتقادی، معنایی جز تحمل‌ناپذیری و بی‌توجهی به مقتضیات وحدت ملی نخواهد داشت.2ـ مدیران و تئوریسین‌های دولت نهم همچنین باید به این نکته نیز توجه داشته باشند که «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» بیش از هر چیز در گرو رفتار هوشمندانه دولت به عنوان بزرگ‌ترین و مؤثرترین نهاد حاکمیتی جمهوری اسلامی است. «اتحاد ملی» بیش از هر چیز نیازمند بسط دامنه مشورت‌پذیری دولت به تمام جناح‌های سیاسی معتقد به قانون اساسی مخصوصاً در شرایط حساس کنونی است. در چنین معادله‌ای است که احزاب و مدیران با سابقه‌ای که هم‌اکنون حاشیه‌نشینی را برگزیده‌اند در متن تحولات به کمک دولت خواهند آمد و هر یک گوشه‌ای از مشکلات داخلی و خارجی کابینه احمدی‌نژاد را بر عهده خواهند گرفت. 3ـ اتحاد ملی همچنین مستلزم پرهیز جناح‌های سیاسی از تخریب یکدیگر است که تصمیم گروه‌های موسوم به «حامی دولت» برای خودداری از تخریب گذشتگان می‌تواند نخستین گام آن باشد. واقعیت این است که از این پس هیچ کس نمی‌تواند مدعی حمایت از «نظام و رهبری» باشد و در عین حال مقالات هتاکانه و بنیان‌افکنی چون مقالات فاطمه رجبی را منتشر کند. چگونه می‌توان به «اتحاد ملی» پایبند بود و در عین حال اکثریت مقامات و نیروهای سیاسی جمهوری اسلامی را که به اندازه سن بسیاری از تخریب‌گران سابقه فعالیت سیاسی و انقلابی دارند (از آیت‌الله هاشمی شاهرودی و حداد عادل گرفته تا هاشمی و خاتمی و روحانی) با حیرت‌آورترین دشنام‌ها، متهم و تخریب کرد.در صورت توجه به 3 نکته فوق، مثلثی از «نقد کارشناسی»، «همکاری سیاسی» و «اخلاق رسانه‌ای» تشکیل خواهد شد که «اتحاد ملی» در کانون آن قرار خواهد گرفت. در چنین فضایی البته اظهارنظرهای انتقادی



خرید و دانلود تحقیق در مورد وظایف دولت برای اتحاد ملی


تحقیق درمورد دلایل کاهش ارزش پول ملی ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

دلایل کاهش ارزش پول ملی ایران

دویچه وله

29 شهریور 1387, بوسیله ى دیاکو

در سایت ببینید : سلام دمکرات

به گزارش کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی، تحریم‌های بین‌المللی و قطع مناسبات ایران با بسیاری از کشورها، در سال‌های اخیر زمینه‌ساز کاهش شدید ارزش پول ملی بوده است. ارزش پول ملی، بر پایه کدام معیارها تعیین می‌شود؟ ضوابط بین‌المللی در این عرصه چه تغییراتی کرده و گسترش تحریم‌ها تا کجا می‌تواند ارزش ریال را تنزل دهد؟

تعیین‌کننده ارزش پول ملی همه کشورهای جهان تا پیش از جنگ‌جهانی اول، تنها ذخیره طلای آن‌ها بود. پس از جنگ جهانی دوم این شاخص در چند مرحله تغییر کرد. فریدون خاوند، کارشناس اقتصادی ساکن پاریس، این تغییرات را چنین توضیح می‌دهد:

« در سال ۱۹۴۴ در کنفرانس معروف بروتون بورز رابطه طلا با دلار تنظیم شد. به این معنی که ارزش هر دلار با مقدار معینی طلا برابر دانسته و دلار به عنوان شاخص تعیین ارزش سایر پول‌ها شناخته شد. بر این اساس، بانک مرکزی آمریکا تعهد می‌کرد که در صورت تقاضای کشورها، معادل دلاری پشتوانه طلای آن‌ها را به آن‌ها پس بدهد».

معاهده جامائیکا

این نظام پولی جهانی در سال ۱۹۷۱ فروریخت. ۵ سال بعد، معاهده جامائیکا به تصویب رسید. بر اساس این معاهده، اصولا طلا از سیستم ارزش‌گذاری پول‌های ملی خارج شد. از آن تاریخ تا امروز، پول در بازارهای مالی جهانی نقش یک کالا را ایفا می‌کند، ارزش آن با پول‌های دیگر سنجیده می‌شود و بر اساس قانون عرضه و تقاضا تعیین می‌گردد.

ملاک ارزش‌گذاری

بازار بین‌المللی ارز در تعیین ارزش پول کشورهای مختلف، بر یک سلسله ملاک‌ها تکیه دارد که به گفته کارشناسان اقتصادی، قدرت اقتصادی، سطح بازرگانی بین‌المللی، میزان صادرات و ذخائر ارزی مهم‌ترین این ملاک‌ها هستند. به عنوان نمونه، ارزش یوان به عنوان پول ملی چین، تا قبل از آن که این کشور به یک قدرت اقتصادی بزرگ تبدیل شود بسیار پائین بود. اما امروز همه ناظران اقتصادی و قدرت‌های بزرگ معتقدند که چین باید نرخ برابری یوان را در برابر ارزهای دیگر بالا ببرد.

عربستان سعودی یک نمونه دیگر است: این کشور به دلیل تولید روزانه حدود ۱۰ میلیون بشکه نفت و کسب ذخائر ارزی بزرگ، توانسته است ارزش پول خود را بالا ببرد. اما چرا ایران که یکی دیگر از صادرکنندگان مهم نفت جهان است، با سقوط ارزش پول روبرو است؟ فریدون خاوند در پاسخ می‌گوید:

«عربستان سعودی با ۲۴ میلیون نفر جمعیت، روزانه ۱۰ میلیون بشکه نفت تولید می‌کند و با ذخائر ارزی خود به اقتدار بین‌المللی پولی رسیده است. اما تولید روزانه نفت ایران با جمعیتی نزدیک به ۷۲ میلیون نفر، تنها نزدیک به ۴ میلیون بشکه است. ایران در مبادلات بازرگانی بین‌المللی نیز نقشی بسیار حاشیه‌ای دارد».

تاثیر انقلاب

ضعف تولید صنعتی، بالا بودن شدید نرخ تورم و فقدان یک نظام ارزی باز در ایران، دلایل دیگر سقوط ارزش ریال محسوب می‌شوند. در نتیجه بسته بودن نظام ارزی، بانک‌ها و صرافی‌های خارجی از تبدیل پول ایران خودداری می‌ورزند و مصرف‌کننده در هرنقطه جهان ناچار است برای تبدیل پول ملی، به بانک‌های ایرانی مراجعه کند.

کارشناسان اقتصادی علت باز نبودن نظام ارزی ایران را فروریزی نظام اقتصادی ایران پس از انقلاب ۵۷ می‌دانند که هنوز به درستی ترمیم نشده است. در عین حال، رشد پایدار تورم نیز مانع از آن می‌شود که پول ایران در بازارهای جهانی اعتبار داشته باشد. فریدون خاوند می‌گوید: «در نتیجه این وضعیت، ارزش یک اسکناس هزار تومانی ایران، در حال حاضر به ۲۵ تومان سی سال پیش کاهش یافته است».

مهم‌ترین دلایل کاهش ارزش ریال

اقتدار پولی یک کشور بستگی به مناسبات بازرگانی بین‌المللی، روابط دیپلماتیک و همکاری با نهادهائی نظیر سازمان تجارت جهانی دارد. از دید کارشناسان، تحریم‌ها و تیرگی مناسبات بین‌‌المللی، در کنار ناتوانی دولت در عرصه مهار تورم، مهم‌ترین دلایل کاهش ارزش ریال و قدرت پولی ایران در بازار ارزی بین‌المللی است.

آن‌ها در عین‌حال تاکید می‌ورزند که با توجه به تورم شدید، اگر ایران میان پول ملی خود و ارزهای بین‌المللی ارتباط آزاد برقرار می‌کرد، ارزش دلار اکنون از دوهزار تومان نیز بالاتر رفته بود. اما دلارهای نفتی به بانک مرکزی امکان داده است که به درخواست ارز خارجی در بازار پاسخ دهد و به این ترتیب، انفجار قیمت ارزهای خارجی را تا حدی مهار کند.

به گفته فریدون خاوند، کارشناس اقتصادی، درآمد نفتی جمهوری اسلامی ایران در ۵ ماهه نخست امسال به حدود ۴۰ میلیارد دلار رسید و برای سراسر سال جاری نزدیک به ۱۰۰ میلیارد دلار پیش‌بینی می‌شود.



خرید و دانلود تحقیق درمورد دلایل کاهش ارزش پول ملی ایران


تحقیق درمورد دلایل کاهش ارزش پول ملی ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

دلایل کاهش ارزش پول ملی ایران

دویچه وله

29 شهریور 1387, بوسیله ى دیاکو

در سایت ببینید : سلام دمکرات

به گزارش کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی، تحریم‌های بین‌المللی و قطع مناسبات ایران با بسیاری از کشورها، در سال‌های اخیر زمینه‌ساز کاهش شدید ارزش پول ملی بوده است. ارزش پول ملی، بر پایه کدام معیارها تعیین می‌شود؟ ضوابط بین‌المللی در این عرصه چه تغییراتی کرده و گسترش تحریم‌ها تا کجا می‌تواند ارزش ریال را تنزل دهد؟

تعیین‌کننده ارزش پول ملی همه کشورهای جهان تا پیش از جنگ‌جهانی اول، تنها ذخیره طلای آن‌ها بود. پس از جنگ جهانی دوم این شاخص در چند مرحله تغییر کرد. فریدون خاوند، کارشناس اقتصادی ساکن پاریس، این تغییرات را چنین توضیح می‌دهد:

« در سال ۱۹۴۴ در کنفرانس معروف بروتون بورز رابطه طلا با دلار تنظیم شد. به این معنی که ارزش هر دلار با مقدار معینی طلا برابر دانسته و دلار به عنوان شاخص تعیین ارزش سایر پول‌ها شناخته شد. بر این اساس، بانک مرکزی آمریکا تعهد می‌کرد که در صورت تقاضای کشورها، معادل دلاری پشتوانه طلای آن‌ها را به آن‌ها پس بدهد».

معاهده جامائیکا

این نظام پولی جهانی در سال ۱۹۷۱ فروریخت. ۵ سال بعد، معاهده جامائیکا به تصویب رسید. بر اساس این معاهده، اصولا طلا از سیستم ارزش‌گذاری پول‌های ملی خارج شد. از آن تاریخ تا امروز، پول در بازارهای مالی جهانی نقش یک کالا را ایفا می‌کند، ارزش آن با پول‌های دیگر سنجیده می‌شود و بر اساس قانون عرضه و تقاضا تعیین می‌گردد.

ملاک ارزش‌گذاری

بازار بین‌المللی ارز در تعیین ارزش پول کشورهای مختلف، بر یک سلسله ملاک‌ها تکیه دارد که به گفته کارشناسان اقتصادی، قدرت اقتصادی، سطح بازرگانی بین‌المللی، میزان صادرات و ذخائر ارزی مهم‌ترین این ملاک‌ها هستند. به عنوان نمونه، ارزش یوان به عنوان پول ملی چین، تا قبل از آن که این کشور به یک قدرت اقتصادی بزرگ تبدیل شود بسیار پائین بود. اما امروز همه ناظران اقتصادی و قدرت‌های بزرگ معتقدند که چین باید نرخ برابری یوان را در برابر ارزهای دیگر بالا ببرد.

عربستان سعودی یک نمونه دیگر است: این کشور به دلیل تولید روزانه حدود ۱۰ میلیون بشکه نفت و کسب ذخائر ارزی بزرگ، توانسته است ارزش پول خود را بالا ببرد. اما چرا ایران که یکی دیگر از صادرکنندگان مهم نفت جهان است، با سقوط ارزش پول روبرو است؟ فریدون خاوند در پاسخ می‌گوید:

«عربستان سعودی با ۲۴ میلیون نفر جمعیت، روزانه ۱۰ میلیون بشکه نفت تولید می‌کند و با ذخائر ارزی خود به اقتدار بین‌المللی پولی رسیده است. اما تولید روزانه نفت ایران با جمعیتی نزدیک به ۷۲ میلیون نفر، تنها نزدیک به ۴ میلیون بشکه است. ایران در مبادلات بازرگانی بین‌المللی نیز نقشی بسیار حاشیه‌ای دارد».

تاثیر انقلاب

ضعف تولید صنعتی، بالا بودن شدید نرخ تورم و فقدان یک نظام ارزی باز در ایران، دلایل دیگر سقوط ارزش ریال محسوب می‌شوند. در نتیجه بسته بودن نظام ارزی، بانک‌ها و صرافی‌های خارجی از تبدیل پول ایران خودداری می‌ورزند و مصرف‌کننده در هرنقطه جهان ناچار است برای تبدیل پول ملی، به بانک‌های ایرانی مراجعه کند.

کارشناسان اقتصادی علت باز نبودن نظام ارزی ایران را فروریزی نظام اقتصادی ایران پس از انقلاب ۵۷ می‌دانند که هنوز به درستی ترمیم نشده است. در عین حال، رشد پایدار تورم نیز مانع از آن می‌شود که پول ایران در بازارهای جهانی اعتبار داشته باشد. فریدون خاوند می‌گوید: «در نتیجه این وضعیت، ارزش یک اسکناس هزار تومانی ایران، در حال حاضر به ۲۵ تومان سی سال پیش کاهش یافته است».

مهم‌ترین دلایل کاهش ارزش ریال

اقتدار پولی یک کشور بستگی به مناسبات بازرگانی بین‌المللی، روابط دیپلماتیک و همکاری با نهادهائی نظیر سازمان تجارت جهانی دارد. از دید کارشناسان، تحریم‌ها و تیرگی مناسبات بین‌‌المللی، در کنار ناتوانی دولت در عرصه مهار تورم، مهم‌ترین دلایل کاهش ارزش ریال و قدرت پولی ایران در بازار ارزی بین‌المللی است.

آن‌ها در عین‌حال تاکید می‌ورزند که با توجه به تورم شدید، اگر ایران میان پول ملی خود و ارزهای بین‌المللی ارتباط آزاد برقرار می‌کرد، ارزش دلار اکنون از دوهزار تومان نیز بالاتر رفته بود. اما دلارهای نفتی به بانک مرکزی امکان داده است که به درخواست ارز خارجی در بازار پاسخ دهد و به این ترتیب، انفجار قیمت ارزهای خارجی را تا حدی مهار کند.

به گفته فریدون خاوند، کارشناس اقتصادی، درآمد نفتی جمهوری اسلامی ایران در ۵ ماهه نخست امسال به حدود ۴۰ میلیارد دلار رسید و برای سراسر سال جاری نزدیک به ۱۰۰ میلیارد دلار پیش‌بینی می‌شود.



خرید و دانلود تحقیق درمورد دلایل کاهش ارزش پول ملی ایران


سیدحسن مدرس روحانی شیعه سیاست مدار مجلس شورای ملی ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 31

 

سیدحسن مدرس روحانی شیعه سیاست مدار مجلس شورای ملی ایران.

زندگی

سیدحسن مدرس در سال ۱۳۸۷ (قمری) در سرابه اردستان به دنیا آمد.[۱] او تحصیل خود را در علوم اسلامی در اصفهان، سامرا و نجف ادامه داد. در نجف نزد مراجعی چون میرازی شیرازی ،آخوند خراسانی و سید محمدکاظم یزدی به تحصیل پرداخت. وی تحصیلات حوزوی اش را تا درجه اجتهاد ادامه داد؛ آنگاه به اصفهان بازگشت و مشغول تدریس فقه و اصول شد.[۲]

 شهید سیدحسن مدرس بر حسب اسناد تاریخى و نسب نامه اى که حضرت آیه الله العظمى مرعشى نجفى (ره ) تنظیم کرده از سادات طباطبایى زواره است که نسبش پس از سى و یک پشت به حضرت امام حسن مجتبى علیه السلام مى رسد.

تسلط وى به هنگام تدریس در حدى بود که به ((مدرس )) مشهور گشت.مدرس اولین کسى بود که تدریس نهج البلاغه را در حوزه هاى علمیه رسمى کرد و نخستین مجتهدى بود که این کتاب را جزو متون درسى طلاب قرار داد.

سالشمار زندگی آیت الله مدرس:

1249- تولد در سرابه اردستان.

1255- عزیمت به قمشه برای شروع تحصیلات در سن 6 سالگی و تحصیل نزد پدر بزرگش سید عبدالباقی.

1263- فوت اولین استادش سید عبدالباقی.- رفتن به مدرسه علمیه ی حاج عبدالحمید و همچنین آموزش مقدمات عربی نزد پدر تا سال 1265 .

1265- عزیمت به اصفهان برای ادامه تحصیل و اقامت 13 ساله در اصفهان.

1271- ازدواج با دختر یکی از ساکنان دهکده اسفه در سن 22 سالگی.

1273- از دست دادن پدر در سن 24 سالگی.

1278-  مهاجرت از اصفهان و عزیمت به نجف اشرف و اقامت در مدرسه صدر.- تحصیل علم از محضر درس آخوند خراسانی و سید کاظم طباطبایی یزدی بمدت 7 سال.1285- نایل شدن به درجه اجتهاد در سن 37 سالگی.- بازگشت به اصفهان در سن 45 سالگی.- شروع به تدریس در مدرسه جده کوچک ( صبحها ) و تدریس درمدرسه جده بزرگ ( عصرها ).

1287- مخالفت با ظلمهای حاکم منصوب از طرف انجمن ولایتی ( صمصام السلطنه ) برمردم اصفهان برای اخذ خراج و هزینه های قشون.- تبعید از اصفهان به دستور صمصام السلطنه و اعتراض شدید علما و مردم اصفهان و بازگشت به اصفهان.- دفع سوء قصد ترتیب داده شده ازطرف صمصام السلطنه با زیرکی و شجاعت خاص.

1289- ورود به مجلس اول بعنوان مجتهد طراز اول برای نظارت بر مصوبات مجلس در 9 دیماه.

1290- مخالفت با اولتیماتوم ننگین دولت روس مبنی بر اخراج مستر شوستر انگلیسی.

1293- آغاز جنگ جهانی اول.

1295- تشکیل کمیته دفاع ملی برای مقابله با تجاوزات روس و انگلیس به ایران.- انتخاب در گروه 4 نفره برای اداره امور مردم.

1296- مهاجرت به استامبول بهمراه مهاجران در پی تعقیب اشغالگران روس.- تشکیل دولت در تبعید به ریاست نظام السلطنه.- قبول سمت وزیر عدلیه و اوقاف دولت در تبعید.- تدریس در مدرسه ایرانیان شهر استانبول.

1297- بازگشت به ایران در پی اتمام جنگ.- شروع به تدریس در مدرسه دینی سپهسالار.

1298- مخالفت با قرارداد 1919 انگلیسی ها ( پیشنهادی وثوق الدوله ).- موفقیت در همراه نمودن مجلس در رد قرارداد 1919 و برکناری وثوق الدوله.

1299- وقوع کودتای رضاخانی در سوم اسفند ماه با همکاری سید ضیاء الدین طباطبایی.- دستگیری آزادیخواهان از جمله مدرس.- تبعید به قزوین و زندانی شدن در آنجا.- آزادی از زندان پس از 3 ماه در پی عزل سید ضیاء الدین طباطبایی.

1300- حضور در انتخابات دوره چهارم مجلس و انتخاب از طرف مردم تهران.- انتصاب بعنوان نایب رئیس مجلس در انتخابات داخلی مجلس.- مخالفت و نهایتا عدم تصویب اعتبارنامه نمایندگان موافق با قرارداد 1919 .

1301- ایراد سخنرانی علیه رضاخان و یادآوری قدرت مجلس در عزل شاه و رضاخان به نمایندگان در مهرماه.

1302- استیضاح دولت مستوفی الممالک بدلیل عدم قاطعیت کافی در اداره امور مملکت و وجود رضاخان در پست وزارت جنگ.- انتخاب توسط مردم تهران بعنوان نماینده مجلس پنجم در اواخر سال.- مخالفت در مجلس با طرح اعلام حکومت جمهوری از طرف هواداران رضاخان.- قهر و عزیمت رضاخان به بومهن و تهدید هواداران به کودتا در صورت عدم بازگرداندن رضاخان به تهران.- سیلی خوردن از یکی از نمایندگان طرفدار رضاخان در مجلس.- برپایی تظاهرات مردمی و تعطیلی بازار در حمایت از وی.

1303- برپایی تظاهرات مردمی در اطراف مجلس و در مخالفت با تشکیل حکومت جمهوری.- عقب نشینی رضاخان از طرح جمهوری طی اعلامیه رسمی در فروردین ماه.- پیشنهاد به مجلس برای انجام استیضاح رضاخان بدلیل سوء مدیریت در سیاست داخلی و خارجی، قیام برضد قانون اساسی و حکومت مشروطه در مرداد ماه.

1304- پذیرفتن تولیت مدرسه سپهسالار ( شهید مطهری کنونی ) در 27 تیرماه.- ایراد سخنرانی پرشور در مجلس چهارم و تهدید حکومت وهابیون عربستان به مبارزه و دفاع در صورت حمله به اماکن متبرکه و مراکز دینی عراق.- پیشنهاد تاسیس دارالترجمه به وزارت معارفه برای ترجمه کتب و متون علمی که به زبان خارجی نگاشته شده اند برای استفاده عامه ی علاقه مندان.- مخالفت با تصویب ماده واحده ای که بر اساس آن اختیارات اداره حکومت را از احمد شاه خلع و به رضاخان اعطاء نمود.

1305- انتخاب مجدد بعنوان نماینده مردم تهران در مجلس ششم.- انتصاب بعنوان رئیس سنی مجلس ششم.- ترور و سوء قصد در هفتم آبانماه که در پی آن 2 ماه بستری گشت.- در دیماه حضور مجدد در مجلس.

1306- اعلام حمایت و همدردی با علمایی که در اعتراض به اعمال و رفتار رضاخان به قم مهاجرت نموده بودند.

1307- اتمام دوره ششم مجلس در 22 مرداد و آغاز دوره هفتم.- در پی اعمال نفوذ رضاخان عدم توفیق در راهیابی به مجلس هفتم ( عدم کسب حتی یک رای ).- اعلام اعتراض به شمارش آراء و تمسخر مسئولین مربوطه با بیان اینکه حداقل یک رای خودم را شمارش می کردید.



خرید و دانلود  سیدحسن مدرس روحانی شیعه سیاست مدار مجلس شورای ملی ایران


تحقیق جامع از دوران مشروطیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت و انقلاب بزرگ اسلامی چه درسهایی می آموزیم؟

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

از نهضت مشروطیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت و انقلاب بزرگ اسلامی چه درسهایی می‌آموزیم؟

ملت رشید ایران چه می‌خواست و به چه رسید؟

مقدمه:

انقلاب اسلامی ایران که در 22 بهمن ماه 1357 با پیروزی بر رژیم پهلوی و تلاشی حکومت شاهنشاهی و ارد مرحلة جدیدی از زندگی خود گردید، دارای یک سابقة 15 ساله و نزدیک یک به یکصد سال تجربه مبارزاتی می‌باشد با پایان یافتن سال 1340 و فوت مرحوم آیت‌ا… العظمی بروجردی و آیت ا… کاشانی و تلفیق زعامت «سیاسی و مذهبی» در نزد امام خمینی نطفة انقلاب اسلامی ایران منعقد شد. ولی بررسی انقلاب اسلامی ایران از تاریخ یاد شده نگاهی مقطعی به روندی است که در آخرین فراز خود. اسلام را بعنوان رهنمودی جامع و مانع در پیشبرد حرکتهای مختلف جامعه شاهد است. از اینرو کمترین تارخی که باید به عقب برگشت تا دستمایه‌های تجربی این مهم را در حد توان و حوصله مورد مداقه قرار داد چندین نزدیک به یکصد سال را در بر می‌گیرد.

الف) بررسی شرایط اجتماعی سیاسی ایران و جهان در دوران منتهی به مشروطیت:

در این دوره علائم آشکاری از سه جریان اصلی در تاریخ ایران و طبعاً مرتبط با یکدیگر بتدریج صفحات تاریخ را آکنده ساخته است. از نظر اهمیت اگر اولین جریان این دوره را رشد نیروهای مردمی برای دستبابی به پاره‌ای از حقوقی که آن زمان جزء تفکیک ناپذیر دستگاه سلطنت و شخص شاه به شمار می‌آمد، به حساب آوریم، چندن از طریق صواب به دور نیفتاده‌ایم. در این دورن در رابطه با تغیراتی که در شئونات مختلف اجتماعی بوجود می‌آمد حرکت بطنی اقشاری از ملت را داریم که نیروی «محرکه» آن بصورت عام به روحانیت اختصاص دارد.

دومین جریان، فساد و تلاشی داخلی نظرام سیاسی سنتی حاکم بر ایران بخصوص با تلقی رژیم قاجار را از حکمرانی و اعمال قوه از سوی این دودمان می‌باشد. حکومت قاجار همچون پلی گذشته ایران را به وضعیت امروزین متصل نموده بود. منظور از وضعیف نوین، ویژگیهای نوظهوری است که در سطور بعد به آنها اشاره خواهد شد. اگر چه قاجار بخصوص سر دودمان این خاندان، توانست بنا به سیاق سابق، قدرت را قبضه نماید، ولی با پیش آمدنه تحولاتی در داخل وخارج از مرزها که در مجموع غیر قابل اجتناب به شمار می‌آمدند و نیز بی لیاقتی و عدم کارآئی این خاندان، پایان دوران حکومت آنها با آغاز فرازی نو در تاریخ ایران عجین گردید.

سومین جریان، به تحولات و رویدادهای سطح جهان اشاره دارد. اولین بار در تاریخ بشر، زمین برای زندگی کوچک و کوچکتر و زمینة فعالیتها و ارتباطات «تنگاتنگ» بیش و بشتر گردید. با پایان یافتن نبرد میان نیروهای کهنة حاکم بر غرب با قوای جدید، جریان به زیر سلطه رفتن شرق و تمامی جهان وارد مرحله تازه‌ای شد. بهتر آن است کهشرح بیشتر سه جریان فوق را از همین جریان سوم آغاز کنیم تا به اختصار دریابیم که یکصد سال پیش در کدامین جای جهان



خرید و دانلود تحقیق جامع از دوران مشروطیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت و انقلاب بزرگ اسلامی چه درسهایی می آموزیم؟