لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
« فردریک ویلهم فروبل» (1852-1782):
در 21 آوریل 1782 در ابروس باخ در دهکدهای که قسمت مرکزی آلمان شرقی سابق را تشکیل میدهد متولد شد در سال 1840 به مناسبت چهارصدمین سال اختراع چاپ، فروبل کودکستان آلمانی را که از کلاسهایی برای تعلیم زنان جان به عنوان پرستار و معلم بر اساس روشهای پیشرفته و کلاسهایی برای آموش کودکان خردسال تشکیل شده بود به طور رسمی تأسیس کرد. فروبل در سن 69 سالگی در مدرسهاش بازیها و سرودهای کودکانه را با اشتیاق هدایت و رهبری کرد و به خاطرموفقیتهایش در آموزش کودکان و معلمین به او لقب پدر کودکستان داده شد از آنجا که فروبل نمی توانست کار آموزشی پستالوزی را به عنوان روشی ایده آل بپذیرد، بر آن شد تا روشی قابل اعتمادتر، معتبرتر و مفیدتر برای خود بیابد. نتیجه چنین کاری تأسیس کودکستانی بود که آغاز واقعی آموزش و پرورش پیش دبستانی مدرن میباشد. که نه تنها از عشق و علاقه واقعی برای کودکان، بلکه برای شناخت دقیق فروبل نسبت به تغییر سریع دنیا، در نتیجه صنعتی شدن جوامع سرچشمه میگرفت.
بنیاد اندیشه او همان نظریه بنیادی روسو و پستالوزی یعنی این اصل است که تربیت باید پیرو طبیعت و مراحل و قانونهای آن باشد. لیکن بهنظر فروبل با آنکه در آموزشگاه پستالوزی هریک از موضوعهای درسی بهخوبی آموخته میشد ، ولی کوششی برای یگانهکردن آنها و نشاندادن وحدتشان ، صورت نمیگرفت. فروبل عقیده داشت که کودکان در خانه معمولاً کمبود امنیت و محبت دارند و تربیت باید هرچه زودتر آغاز شود تا موجب رشد گروهی و حسن تفاهم بین کودک و والدین شود. آرمانهای تربیتی فروبل بر ایمان عمیق مذهبی قرار داشت و میگفت آرمانهای روحانی غیرقابل توصیف هستند و فقط باید به شهود در آیند. بهنظر فروبل دو جنبه از مهمترین جنبههای بشر عبارت است از: خلاقیت و آزادی. آزادی عبارت است از گزینشهای خردمندانه و پرهیز از شر. بهنظر وی ، تنها خیر واقعیت دارد ، زیرا شر فقط عرضی و تحریفی از خیر است ، بشر بهطور طبیعی خلاق است و خلاقیت تجلی ذات اصلی اوست. بهنظر فروبل تربیت اخلاقی ما با معاشرت تقویت میشود. بنابر این کودکان باید در محیطی سالم و بدون خطر بارآیند. بازیها اهمیت شایانی دارند. وقتی که کودک بازی میکند ، طبیعت باطن خود را آشکار میسازد و درعین حال زمینههای اجتماعیشدن در او رشد میکند. تربیت ، بهنظر فروبل عبارت است از پرورش آگاهی ، محبت و استقلال ، و تنها تربیت یک مقصد دارد و آن پروردن طبیعت حقیقی و خدائی انسان ونمایان کردن جنبهٔ ابدی و بیپایان او در زندگانی است. فروبل برای نخستینبار به برپاکردن یک kindergarten یعنی باغ کودکان یا کودکستان پرداخت.
« آرا و عقاید تربیتی فروبل»
1 اندیشه وحدت 2- بازی
« برنامه درسی فروبل»
فروبل با توسل به بازی به عنوان الگوی آموزش و برنامه درسی و تجسمی، از اجتماع وسیعتری، توانست طرح آموزشی خود را بر اساس بازی بنیان نهد طرح ریزی برنامه درسی وی نو آورانه بود که ذیلاً به بررسی آن میپردازیم.
1- هدایا: هدایا و یا وسایل بازی ابداعی فروبل در واقع یک سری ابزارهای کامل دستکاری بودند. که کودک ضمن بازی با آنها در خصوص اشکال، اعداد و اندازهگیریها تجربیاتی به دست میآورد.
2- مشغولیات: مشغولیات کودکستان فروبل به بازیهای دستی و رومیزی شباهت داشت. وی آنها را برای آموزش چشم، دست و به کار انداختن ماهیچههای ظریف و کوچک و فکر و نیز تجربه و تحلیل و بیان نو آورانه دریافت شده از طریق هدایا، طرح ریزی نمود.
3- آوازها و سرودهای تفریحی: فروبل برای کودکان آوازها و سرودهایی نیز سروده و به کودکان یاد میداد تا از میزان یادگیریهای آنها اطمینان حاصل نماید این آوازها اساساً برای استفاده مادران تهیه گردیده بود و بعداً به وسیله معلمین در کودکستانها به کار گرفته میشد.
منابع :
سایت اطلاع رسانی : www.aftab.ir
سایت اطلاع رسانی : www.daneshnameh.roshd.ir
http://tahamtan8.myblog.ir/Author/1.ASPX سایت اطلاع رسانی :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
فدریکو گارسیا لورکا
.
فدریکو گارسیا لورکا
فدریکو گارسیا لورکا شاعر و نویسنده اسپانیایی است.
دوران جوانی
فدریکو به تاریخ ۵ ژوئن ۱۸۹۸ در دهکده Fonte Vacros در جلگه غرناطه ،چند کیلومتری شمال شرقی شهر گرانادا زاده شد در خانوداهای که پدر یک خرده مالک مرفه و مادر فردی متشخص و فرهیخته بود. نخستین سالهای زندگی را در روستاهای غرناطه ؛ پایتخت باستانی اسپانیا، شهر افسانههای کولیان و آوازهای کهنه میگذراند. شاید از این روی و به خاطر بیماری فلج که تا ۴ سالگی با او بود و او را از بازیهای کودکانه بازداشت، فدریکوی کودک به داستانها و ترانههای کولی رغبت فراوانی پیدا میکند، آنچنانکه زمزمه این آوازها را حتی پیش از سخن گفتن میآموزد. این فرهنگ شگرف اندلسی و اسپانیایی کولی است که در آینده در شعرش رنگ میگیرد. لورکا بدست مادر با موسیقی آشنا میشود و چنان در نواختن پیانو و گیتار پیشرفت میکند که آشنایانش او را از بزرگان آینده موسیقی اسپانیا میدانند، ولی درگذشت آموزگار پیانویش به سال ۱۹۱۶چنان تلخی عمیقی در او به جای میگذارد که دیگر موسیقی را پی نمیگیرد. همزمان با فرا رسیدن سن تحصیل لورکا، خانوداه به گرانادا نقل مکان میکند و او تا زمان راهیابی به دانشگاه از آموزش پسندیده با طبقه اجتماعی اش برخوردار میشود .(در همین سالهاست که فدریکو موسیقی را فرا میگیرد.) ولی هر گز تحصیل در دانشگاه را به پایان نمیرساند، چه در دانشگاه گرانادا و چه در مادرید. باری در همین سالهاست که در Residencia de Etudiante مادرید – جایی برای پرورش نیروهایی با افکار لیبرالی ـ لورکا، شعرش را بر سر زبانها میاندازد و در همین دورهاست که با نسل زرین فرهنگ اسپانیا آشنا میشود.
زندگی هنری
مجسمه فدریکو گارسیا لورکا
پژوهشهای لورکا، هرگز در چارچوب «فلسفه» و«حقوق» که به تحصیل آنها در دانشگاه سرگرم بود، باقی نمیماند. مطالعه آثار بزرگان جهان از نویسندگان جنبش ۹۸ چون ماچادو (Machado) و آسورینAzorin) (وهمینطور آثارشاعران معاصر اسپانیا چون روبن داریو (Roban Dario)، خیمنز گرفته تا نمایشنامههای کلاسیک یونانی، از لورکا شاعری با دستان توانا و تفکری ژرف و گسترده میسازد. لورکا نخستین کتابش (به نثر) را در سال ۱۹۱۸ به نام " باورها و چشم اندازهاً (Impersiones y Viajes) در گرانادا به چاپ میرساند. به سال ۱۹۲۰ نخستین نمایشنامه اش با نام «دوران نحس پروانهها» (el malificio de la mariposa) را مینویسد و به صحنه میبرد که با استقبال چندانی روبرو نمیشود. و سال بعد (۱۹۲۱)، «کتاب اشعار» (Libre de Poems) که نخستین مجموعه شعرش است را منتشر میکند. ۱۹۲۲ سالی است که با مانوئل دفایا جشنواره بی همتا کانته خوندو(Conte Jondo)، آمیزهای از افسانهها، آوازها و پایکوبیهای کولیان اسپانیا که میرفت در هیاهوی ابتذال آن سالهای فلامنکو به دست فراموشی سپرده شود، را برپا میکند . لورکا در ۱۹۲۷ «ترانهها (Canciones)» را منتشر میکند و نمایشنامه " ماریانا پینداً (Mariana Pineda) را در ماه ژوئن همین سال به صحنه میبرد و در بارسلونا نمایشگاهی از نقاشیهایش بر پا میشود. در ۱۹۲۸ محبوبترین کتابش، «ترانههای کولی» (Romancero Gitano) منتشر میشود. نشانی که بسیارانی آن را بهترین کار لورکا میدانند. مجموعهای که شهرتی گسترده را برای فدریکو به ارمغان میآورد چنانکه لقب«شاعر کولی» را بر او مینهند. شکل گیری هسته نمایشنامه «عروسی خون» با الهام از خبر قتل نیخار(Nijar) در روزرنامهها، نیز به سال ۱۹۲۸ بر میگردد. در تابستان ۱۹۲۹ شاعر به نیویورک سفر میکند و برای آموختن انگلیسی وارد دانشگاه کلمبیا میشود. در نیویورک است که لورکا به شعر سختش میرسد. به سرزنش از شهری با معماریهای مافوق آدمین، ریتم سرگیجه آور و هندسهٔ اندوهناک میرسد. حاصل سفر نیویورک مجموعه اشعاری است با نام«شاعر در نیویورک» که در ۱۹۴۰ (پس از مرگ شاعر) منتشر میشود. واژههایی که مملو از همدردی با سیاهان آمریکا است و اثر دیگری که نمایشنامهای شعرگونه و ناتمام و کارایی گرفته از سفر شاعر به آمریکاست «مخاطب»Audience و یا به تعبیر گروهی دیگر «مردم»(people) نام دارد. فدریکو، دربهار ۱۹۳۰ خسته از زندگی سیاه “هارلم” و ریشههای فولادی آسمان خراشهای نیویورک، در پی یک دعوت نامه جهت سخنرانی در” هاوانا” به آغوش سرزمینی که آنرا” جزیرهای زیبا با تلألو بی پایان آفتاب” میخواند، پناه میبرد .شاید دوماه اقامت لورکا درکوبا و خو گرفتن دوباره اش با ترانههای بومی و تم اسپانیایی آن بود که سبب گشت تا شاعر به اندلس اش بازگردد. در همین سال است که نگارش «یرما» را آغاز میکند. با بازگشت به اسپانیا در خانه پدری (گرانادا) ساکن میشود و «مخاطب» را در جمع دوستانش میخواند و در زمستان«همسر حیرت آور» (la zapatero prodigiosa) را به صحنه میبرد.(در مادرید) سال بعد (۱۹۳۱)” چنین که گذشت این ۵ سال” را مینویسد که تنها پس از مرگش یه صحنه میرود و پس از آن کتاب جدیدش به نام «ترانههای کانته خوندو» el poems del Conte Jondo، که در ادامه کار بزرگش در جشنواره کانته خوندو و «ترانههای کولی» است را منتشر میکند.
در ماه آوریل حکومت جمهوری در اسپانیا اعلام موجودیت میکند و این سبب
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
غلامحسین ساعدی ، زندگی نامه و کارهایش
امحسین ساعدی(گوهر مراد)
سالهاپیش فیلم گاوبه کارگردانی داریوش مهرجویی رادیدم.سال تولیدفیلم۱۳۴۸ بود.برایم بسی مایه شگفتی بودکه درآشفته بازار فیلمفارسی های کلیشه ای آن زمان فیلمی اینچنین بدیع ساخته شده باشد.داستان فیلم ازساعدی بود.بازی زیبای عزت اله انتظامی درفیلم بسیارجلب توجه می کرد.به تدریج باکارهای بیشتری ازساعدی آشناشدم.خواندن مجموعه داستان عزاداران بیل برایم بسیارلذتبخش بود.نمایشنامه های او که بانام مستعارگوهرمرادبه چاپ می رسید همواره موردتوجه خاص واقع می شد.از نمایشنامه های او که در تئاترها و تلویزیون دولتی اجرا می شد مردم استقبال می کردند و خوششان می آمد ، مخصوصاً در تئاتر که به گفته دوستان و نزدیکانش او تقریباً هر شب در سالن نمایش حضور می یافت ، مردمی را که برای تماشای اثر او می آمدند از نزدیک می دید .
طبقه متوسط و اعیان غش غش می خندیدند و شادی می کردند ، تئاتر مملو از جمعیتی می شد غالباً مرفه و قبراق و سرحال ، پیام نویسنده را در نمی یافتند برای همین می خندیدند ، یکجا خود او با حیرت می گوید :
" چرا شماها به تئاتر می آیید ؟ من برای شماها این نمایش را ننوشته ام ! "
ساعدی فهمیده بود مردمی که مخاطب او شده اند آن گروه و اقشاری نیستند که باید باشند ، شاید همین استقبال او را غمگین می کرد ، چه کسی می تواند بگوید غلام حسین ساعدی را به خاطر آن تماشاگران ، شاد و سرحال دیده است ؟
.وقتی کتاب تاتارخندان اوراخواندم احساس کردم که این داستان شرحی اززندگی وخاطرات خودساعدی است.مگرنه اینکه اوقبل ازهرچیزیک پزشک وآنهم متخصص روانپزشکی بود؟!
او خود از سر فروتنی و یا واقع بینی بارها گفته و نوشته بود که :
من نویسنده متوسطی هستم ، هنوز داستان ها و نمایشنامه های مهمی را که باید بنویسم ، ننوشته ام .
در عرصه ادبیات معاصر ایران ، غلام حسین ساعدی از اوایل دهه چهل نویسنده مهم و موفقی شده بود ، در بازار کتاب و میان کتابخوان های جدی محبوبیتی رشک انگیز یافته بود ، در تاریخ هنر و ادبیات کشور ما کمتر نویسنده ای تا این حد از نزدیک موفقیتش را در آغوش داشته ، اما تلخ و پریشان زیسته و مصیبت کشیده است .
معمولاً اهمیت آثار کمتر نویسنده و هنرمندی در زمان حیات خود وی شناخته می شود ، آینده نشان خواهد داد که انبوه آثار این نویسنده چه جایگاهی در اعتلای ادبیات معاصر ایران پیدا خواهد کرد .
در این تردیدی نداریم که غلام حسین ساعدی نویسنده ای خلاق و هنرمندی بالفطره بوده است ، حرف شاملو را پر بیراه نمی دانم که تخیل ساعدی از گابریل گارسیا مارکز و فونتس چیزی کم نداشته است .
غلامحسین ساعدی در 14 دی 1314 در تبریز متولد شد. نخستین آثارش را از 1334 در مجلات ادبی به چاپ رساند. او که در ابتدا به عنوان نمایشنامهنویسی چیره دست (با نام مستعار گوهر مراد) شهرت یافته بود، با نگارش داستانهای زیبایی چون «گدا»، «دو برادر» و «آرامش در حضور دیگران»، جایگاه خود را به عنوان یکی از خلاقترین داستاننویسان ایران نیز تثبیت کرد.
آثار او دستمایهی برخی از بهترین فیلمهای بلند سینمای ایران قرار گرفته است، که مهراز جملهی آنها میتوان فیلمهای "گاو" (ساختهی داریوش مهرجویی، 1348)، "آرامش در حضور دیگران" (ساختهی ناصر تقوایی، 1349) و "دایرهی مینا" (ساختهی داریوش مهرجویی، 1353) را نام برد.
ساعدی در دوم آذر 1364 به علت خونریزی دستگاه گوارش در فرانسه درگذشت و در گورستان پرلاشز در کنار صادق هدایت یه خاک سپرده شد.
دوم آذرماه سالروزخاموشی این نویسنده تواناوستاره درخشان آسمان ادبیات داستانی ایران گرامی باد.
جاودان باشید.
http://www.basetareha1385.blogfa.com/8509.aspx
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
غلامحسین بنان
زمینه فعالیت : خواننده
تولد : اردیبهشت ۱۲۹۰ قلهک تهران
مرگ : ۱۳۶۴تهران
زندگی نامه استاد غلام حسین بنان
دوران کودکی
غلامحسین بنان در اردیبهشت ماه سال 1290 خورشیدی در تهران خیابان زرگنده (قلهک) در خانواده ای هنرمند به دنیا آمد. پدرش کریم خان بنان الدوله نوری و مادرش دختر شاهزاده محمد تقی میرزا رکنی(رکن الدوله) برادر ناصرالدین شاه یا پسر محمد شاه قاجار بود. مادرش پیانو را بسیار خوب می نواخت، پدرش کریم خان بنان الدوله، فرزند میرزا الله مستوفی از صدایی خوش بر خوردار بود و خواهرش نیز نزد [مرتضی نی داوود][1] تار می نواخت. استاد غلامحسین بنان از شش سالگی بنا به درخواست و توصیه استاد نی داوود به خوانندگی و نوازندگی ارگ و پیانو پرداخت. اولین استاد او پدرش ، دومین استاد مرحوم میرزا طاهر ضیاء زاکرین رثایی و سومین استادش مرحوم ناصر سیف بود. در سن 11 سالگی به آموزش فن تلفیق و طرز ادای شعر از میرزا طاهر رسایی(ضیاء زاکرین) پرداخت.
ستاد غلامحسین بنان در اردیبهشت ماه سال 1290 خورشیدی در تهران خیابان زرگنده (قلهک)،در خانواده متمول و صاحب جاه، به دنیا آمد. پدرش کریم خان بنان الدله نوری و مادرش دختر شاهزاده محمد تقی میرزارکنی (رکن الدله) برادر ناصرالدین شاه یا پسر محمد شاه قاجار بود. از شش سالگی بنا به توصیه استاد نی داود به خوانندگی و نوازندگی ارگ و پیانو پرداخت و در این راه از راهنمایی های مادرش که پیانو را بسیار خوب می نواخت بهره ها گرفت، اولین استاد او پدرش بود و دومین استاد، مرحوم میرزا طاهر ضیاءذاکرین رثایی و سومین استادش مرحوم ناصرسیف بوده اند. بنان در سال 1321 خوانندگی را در رادیو آغاز کرد، درآن زمان، شادروان روح اله خالقی مسولیت رادیو را بر عهده داشت، روزی که بنان با عبدالعلی وزیری جهت امتحان به رادیو می روند در دفتر روح اله خالقی، ابوالحسن صبا هم نشسته بوده، از بنان میخواهند که برای ایشان قطعه ای بخواند و او «درآمد سه گاه» را آغازمیکند و صبا هم باویلن او را همراهی می کند. هنوز «درآمد» تمام نشده بود که خالقی به صبا می گوید:«شما نواختن ویلن را قطع کنید» و به بنان اشاره می کند «گوشه حصار» را بخواند و بنان بدون اندک مکثی ، با چنان مهارت و استادی «درآمد حصار» را می خواند و به «سه گاه» فرود می اید که روح اله خالقی بی اختیار برخاسته و او را در آغوش گرفته و می بوسد و آینده وی را در هنر آواز درخشان پیش بینی می کند. صدای بنان، بسیار لطیف و شیرین، زیبا و خوش اهنگ، کوتاه می خواند ولی درهمین کوتاهی، ذوق و هنر بسیار نهفته است، غلت ها و تحریرهای او چون رشتهء مروارید غلطانی، به هم پیوسته و مانند اب روان است. من از صدای او مسحور میشوم، لذتی بی پایان می برم که فوق ان متصور نیست، تصور نمی کنم خواننده یی به ذوق و لطف و استعداد بنان در قدیم داشته باشیم، و به این زودی ها هم پیدا کنیم...بنان در موسیقی ما از گوهر گرانبها هم گرانبهاتر است. از سال1321 صدای غلامحسین بنان، همراه با همکاری عده یی از هنرمندان دیگر از رادیو تهران به گوش مردم ایران رسید و دیری نگذشت که نام بنان زبانزد همه شد و شیفتگان فراوانی در سراسر کشور پیدا کرد. خالقی او را در ارکستر انجمن موسیقی شرکت داد و با ارکستر شماره یک نیز همکاری را شروع کرد و از بدو شروع برنامه همیشه جاوید «گلهای جاویدان» بنا به دعوت استاد ارجمند داود پیر نیا همکاری داشت. بنان در طول فعالیت هنری خود، حدود 450 اهنگ را اجرا کرد و انچه که امتیاز مسلم صدای او را پدید می اورد، زیر و بم ها و تحریرات صدای او است که مخصوص به خودش می باشد. بنان نه تنها در اواز قدیمی و کلاسیک ایران استاد بود، بلکه در نغمات جدید و مدرن ایران نیز تسلط کامل داشت. تصنیف زیبا و روح پرور «الهه ناز» او بهترین معرف این ادعا می باشد. غلامحسین بنان به سال 1315 خورشیدی به سمت بایگان در اداره کل کشاورزی استخدام شد و بعد از چندی به شرکت ایران بار که مرکز آن در اهواز بود منتقل گشت. پس از چند سال به معاونت آن اداره منسوب گردید. در سال 1321 به تهران آمد و بنا به پیشنهاد مرحوم فرخ که وزیر خواربار بود، به سمت منشی مخصوص وزیر به کار پرداخت. بعد از تغییر کابینه، به اداره کل غله و نان منتقل شد و چندی کفالت اداره دفتر و کارگزینی و مدتی هم مسؤولیت تحویل کوپن نان تهران را بر عهده داشت. در سال 1332 به پیشنهاد شادروان خالقی به اداره کل هنرهای زیبای کشور منتقل شد و به سمت استاد آواز هنرستان موسیقی ملی به کار مشغول گردید و در سال 1334 ریئس شورای موسیقی رادیو شد. غلامحسین بنان از ابتدا در برنامه های گلهای جاویدان و گلهای رنگارنگ و برگ سبز شرکت داشته که ره آورد این همکاری ها دهها برنامه گلهای جاویدان، گلهای رنگارنگ و برگ سبز می باشد.و برنامه های متعدد و گوناگون دیگری که از این خواننده بزرگ و هنرمند به یادگار مانده است. غلامحسین بنان مدتها بود که مبتلا به ناراحتی جهاز هاضمه شده بود از طرف دیگر حنجره اش نیز آمادگی بیان نیازهای درونیش را نداشت و به همین دلیل اندک اندک از خواندن اجتناب ورزید و از صحنه هنر کناره کشید و دیگر حدود بیست سال آخر عمر را تقریبا فعالیت چشم گیری نداشت و روز به روز ناراحتی جهاز هاضمه او را بیشتر رنجور می کرد و متاسفانه کوشش های پزشکان و خاصه مراقبت ها و از خود گذشتگی های پری بنان همسر وفادارو مهربانش هم مؤثر نیفتا دو سرانجام درساعت 7 بعدالظهر پنجشنبه هشتم اسفندماه سال 1364 خورشیدی در بیمارستان ایرانمهر قلهک جهان را بدرود گفت. روانش شادباد.
زندگی نامه علیرضا افتخاری
لیرضا افتخاری مهیاری در روز دهم فروردین ماه هزارو سیصد و سی و هفت در شهر هنر ؛ اصفهان دیده به جهان گشود . وی از همان کودکی بسیار خوب و رسا می خواند .
استاد نخست ایشان ؛ استاد طباطبایی نوازنده ی روشندل ویولون بودند که به پیشرفت افتخاری کمک های شایانی نمودند.به طوری که صفحاتی از افتخاری در نوجوانی توسط شرکت رویال در استودیو طنین ضبط شد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
چربی خون
علت بیماری : این عارضه براثرخوردن غذاهای چرب و ضعف هاضمه درمرحله کبد پیش میآید و نابسامانی کبد در این قضیه دخالت مستقیم دارد، یعنی غذا در هضم دوم که مرحله کبد است به خوبی هضم نمیشود و چربی اضافی و دفع نشده داخل خون شده و خوردن تخم مرغ و غذاهای چرب که به خصوص با روغنهای غیرطبیعی(نباتی مایع و جامد)درست شده باشدموجب شدت عارضه میشود.
علائم بیماری : سرگیجه، گرفتگی بعضی از رگها به خصوص رگ بین طحال و معده، ظهور بعضی از غذه ها در زیرپوست خصوصا دربازوها و اطراف رانها و ادرار غالبا غلیظ میباشد
توضیحات : شخص بیمار از آبغوره و میوه های نسبتاترش و همچنین از سبزی شوید استفاده کند زیراشوید درتقویت کبد نقش مستقیم دارد و او را درعمل هضم و دفع نیرو
نام دارو : شربت راوند (شربت تصفیه خون)
خواص دارو : امراضی که مصرف شربت راوند برای درمان آنها بسیار مفید میباشد : برای درمان بسیاری از بیماریهای مربوط به کبد خواب رقتن دستها و پاها در اثر نشستن زیاد احساس حرارت زیاد در سر و دیگر قسمتهای بدن مورمور کردن دستها و پاها کبودی رنگ چهره و یا لبها رنگ چشمها، از سفیدی نرمال خود به زردی یا مایل به زردی و قهوه ای تغییر رنگ داده است. جوش و لکهای ایجاد شده بر روی صورت و بدن در اثر ضعف سیستم تصفیه خون و کبد تقویت کبد و تصفیه خون درمان قند خون (دیابت) داروی شراب الصحه مخصوص درمان قند خون چربی خون فشار خون برای درمان بیماریهای صفراوی بسیار موثر میباشد یرقان و زردی در بزرگسالان و کودکان در نوزادان علاوه بر درمان زردی، خونی که از شکم مادر در معده آنها مانده است را بیرون میکند. مکمل داروهای تقویت معده همچنین این شربت سرشار از ویتامینهای A , B , C میباشد.
کلسترول
آزمایشگاه.... نخستین بار کلسترول ۲۱۶.... بیش از حداکثر .... تعجب.... علیرغم رعایت نکات بهداشتی در طبخ و مصرف غذا....
کلسترول(cholestrol)چیست؟
کلسترول ماده ای است که در ساختمان دیواره سلولها و ساختمان بعضی هورمونهای بدن شرکت می کند و ماده ای ضروری برای بدن است ولی در میزانهای بالا باعث صدمه رسیدن به رگهای خونی می شود.
میزان کلسترول قابل قبول برای بدن چقدر است ؟
کلسترولی برای بدن قابل قبول و ایمن است که کمتر از ۲۰۰ میلی گرم در دسی لیتر باشد کلسترول بین ۲۰۰ تا ۲۳۹ میلی گرم در دسی لیتر زنگ خطر محسوب می شود و کلسترول بیش از ۲۴۰ میلی گرم در دسی لیتر خطر ناک بوده و نیازمند درمان است.
آیا کلسترول خوب هم داریم ؟
کلسترول بدن انواع مختلفی دارد که دو نوع اصلی آن کلسترولHDL یا کلسترول خوب و کلسترولLDL یا کلسترول بد است. تحقیقات نشان داده که مقادیر بالای کلسترول خوب بیماری قلبی را کاهش می دهد و مقادیر بالای کلسترول بد باعث بروز بیماری قلبی می شود. عواملی که خطر بیماری قلبی را زیاد می کنند عموماٌ باعث افزایش کلسترول بد و کاهش کلسترول خوب می شوند.
چگونه می توان از بالا رفتن چربی خون جلوگیری کرد؟
یکی از علل مهم افزایش چربی خون تغذیه ناناسب و اشتباه است. بسیاری غذاها باعث افزایش چربی خون می شوند مانند انواع روغنهایی که در هوای آزاد جامد هستند ؛اعماء و احشاء حیوانات ؛ غذاهای آماده مانند سوسیس و کالباس ؛ چربی موجود در گوشت قرمز ؛زرده تخم مرغ ؛خامه؛ شیرینی جات ؛ دل ؛جگر و قلوه .برای جلوگیری از کلسترول خون استفاده از ۲ تا ۳ بار در هفته ماهی ؛ گرفتن وست مرغ قبل از طبخ غذا ؛محدود کردن استفاده از گوشت قرمز و جدا کردن کلیه چربیهای قابل مشاهده آن ؛استفاده از روغنهای مایع به خصوص روغن زیتون در طبخ غذا؛ کاهش میزان سرخ کردن غذا؛ استفاده از لبنیات کم چرب مانند شیر و ماست کم چرب و کاهش مصرف تنقلات چرب و شور بسیار کمک کننده است .
ورزش کردن باعث کاهش کلسترول بد و افزایش کلسترول خوب در بدن می شود و یک راه مفید برای دوری از بیماری قلبی محسوب می شود. با حداقل سه بار در هفته ورزش هر بار حداقل به مدت نیم ساعت می توانید از بالا رفتن کلسترول خود جلوگیری کنید.
در صورتیکه دچار اضافه وزن هستید با کاهش وزن خود خطر بالا رفتن چربی خون را از خود دور کنید .
سیگار کشیدن از عوامل افزایش دهنده کلسترول خون است با دوری از آن می توان از افزایش کلسترول خون جلوگیری کرد.
کاهش چربی خون از طریق خوردن سبزیجات
فلفل فرنگی
نسبت ویتامین " سی " در فلفل فرنگی از دیگر خوراکی ها بیشتر است. ویتامین " سی " می تواند گردش ارگانیسم را بهبود بخشیده و نازکی مویرگ