لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 21 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
امروزه به منظور نیل به پیشرفت روز افزون سازمان ها از جنبه های مدیریت و نیروی انسانی، افزایش کارآیی و کاهش ضایعات، پیروزی در میدان رقابت و مواردی از این گونه مشارکت صحیح و موفقیت آمیز کارکنان در تصمیم گیری ها و امور سازمان امری ضروری به نظر می رسد.
بنابراین، ضمن اینکه مشارکت زیردستان از رسالت های مدیر است، باید به این مضوع توجه کرد که اجرای این نظام بدون بستر سازی های مورد لزوم سازمانی و ایجاد زمینه های فکری صحیح در مدیریت و کارکنان و همچنین بدون دقت کافی هنگام اجرای مشارکت، عدم موفقیت در رسیدن به اهداف مشارکت و ایجاد هرج و مرج در فضای سازمان را همراه خواهد داشت که این مسئله خود باعث بروز نگرش منفی به نظام مدیریت مشارکت جو خواهد شد.
لذا توجه به موانع اجرای صحیح نظام مشارکت در سازمان ها از ضروریات است. در این مقاله به توضیح و نقد پیرامون عواملی پرداخته که از اجرای مشارکت و یا از مشارکت موفقیت آمیز کارکنان در تصمیم گیری ها و امور سازمن جلوگیری می کنند و سبب دستیابی به نتایج نامطلوب از اجرای نظام مشارکت می گردند.
این مقاله، ضمن مشخص کردن عوامل آسیب زننده به بدنه نظام مدیریت مشارکت جو، راهگشای اجرای صحیح و موفقیت آمیز این نظام پویان و پیشرفت طلب است.
آسیب های وارده به نظام مدیریت مشارکت جو
می توان این آسیب ها را معلول موارد زیر دانست:
پیش فرض های نادرست در مورد مشارکت کنارکنان؛
عدم مشارکت کارکنان در سازمان ها؛
موانع و راه بندهای فرهنگی مشارکت؛
موانع و راه بندهای سازمانی مشارکت.
1- پیش فرض های نادرست درباره مشارکت کارکنان:
این پیش فرض ها تلاشی مستمر و اصولی در آماده سازی جبنه های مختلف و نیز اجرای صحیح نظان مشارکت را بی اثر می سازند.
الف) دو نوع سازمان وجود دارد:
1- مشارکت آمیز و دموکراتیک 2- ضد مشارکت و استبدادی
طبق این نگرش هر امری خوب باید است و حالات میانی وجود ندارد. اوضاع یا کاملاً سیاه و یأس آور است یا برعکس کاملاً سفید و مطلوب.
ولی واقعیت به صورت طیفی وجود دارد که فقط نقاط ابتدا و انتهای آن ها به صورت خوب و بد است و در بین دو نقطه مذکور بی نهایت نقطه وجود دارد که نه خودب مطلق و نه بد مطلق هستند. سازمان ها نیز بین دو حد مشارکت و ضد مشارکت کامل قراردارند. هر چند مدیریت سازمان ها را می توان به دو دسته مشارکت آمیز و ضد مشارکت تقسیم کرد ولی مشارکت نیز دارای درجاتی است و هر سازمانی متناسب با شرایط خود روی طیف مشارکت استبداد قرار می گیرد. آنچه مطلوب است حرکت منظم به طرف مشارکت بیشتر مدیران و کارکنان و سایر گروه های ذیربط در اداره و توسعه سازمان است.
ب) مشارکت و دموکراسی سازمانی سریع و به سادگی قابل حصول است.
این پیش فرض به این معنی است که مشارکت و دموکراسی سازمانی هدف هایی هستند که به طور کامل و در یک زمان محدود قابل دسترسی هستند و نیازمند مقدمات قبلی نیستند. در صورتی که علی رغم طرح ها و کوشش های صورت گرفته برای اجرای روش های مشارکت آمیز در سازمانها، کمتر سازمانی را سراغ داریم که با این شیوه اداره شود.
باید دانست مشارکت کامل و جامع سازمانی امری ساده نیست و از اهداف بلندی است که تحقق کامل آن به سختی میسر است. ولی پیشرفت به سوی آن میسر است. چنانچه مدیریت با کسب تجارب مفید و آموختن نحوه صحیح بیان مسائل و خواست ها و تحمل نظرات دیگران و یادگیری گوش دادن به مخالفان و ... می تواند مرزهای مشارکت سازمانی را گسترش دهد.